دکتر زرگرنژاد
ارزیابی منابع و مدارک عاشورا
در خصوص ارزیابی مدارک و منابع عاشورا چه سخنی دارید؟
در باب ارزیابی منابع باید گفت اساساً منابع تاریخ اسلام؛ یعنی منابع دوران حیات و فعالیت پیامبر نیز، به دلیل اینکه پس از یک سده بعد از رحلت پیامبر نگاشته شده، نیاز به دقت فراوانی دارد. این مسئله درباره منابع تاریخ کربلا و قیام امام حسین جدیتر است؛ بویژه که رویداد کربلا ابعاد حماسی و فراطبیعی فراوان به خود گرفته و دارای پیرایهها و افزودههای غیر تاریخی بسیاری شده است. مسئله دیگری که در تدوین تاریخ رویداد کربلا همواره مشکلات عملی و عدیدهای برای مورخان به وجود آورده، این است که حاکمان زمان همواره به دلیل تأثیر بخشی بیرونی و عینی این رویداد، از پرداختن جدی به این حادثه جلوگیری کردهاند.
نخستین کسی که اثر مکتوب از تاریخ کربلا برای ما به جا گذاشته، ابو مخنف است. مقتل ابومخنف، از جمله منابعی است که فقها و بزرگان تشیع مثل شیخ مفید نیز به آن اعتماد داشتهاند. باید گفت میان زمان نگارش این مقتل با خود رویداد فاصلۀ کمی وجود ندارد.
تدوین تاریخ کربلا، بیشتر در دورۀ حاکمیت آلبویه مورد توجه قرار گرفت؛ زیرا در این دوران بود که تشیع توانست در فضای ایجاد شده نفسی بکشد.
در اجزاء و ابعاد رویداد کربلا، افزودههای فراوانی وجود دارد و آن هم به دلیل پررنگ کردن ابعاد عاطفی مسئله بوده و بیشتر این افزودهها مبنای تاریخی ندارد و کذب محض است از جمله داستان دو طفلان مسلم.
بد نیست که در اینجا سخن استادی را درباره واقعه کربلا یادآور شوم، او میگفت:
مجموعه مقالات کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر اولصفحه 228 شهادته مُسَلَّم و اسارت اهل بیته، مشکوک، باقی حوادث، کذب [شهادت او مسلّم، اسارت خاندانش مشکوک و بقیۀ نقلها دروغ میباشد.]؛ البته بنده مسئلۀ اسارت را به طور کامل رد نمیکنم، اما در اجزای این ماجرا تردیدهای جدی وجود دارد.
بنابراین باید منابع تاریخ عاشورا مورد توجه انتقادی جدی قرار گیرد، بویژه که از خود ابومخنف نیز مقتلهای چندی در دست ماست که کاملترین آن مقتل، همان است که مورد استفاده طبری بوده است. مقتلهای دیگر در فاصلههای زمانی بیشتری نوشته شده است؛ مثل مقتل اللهوف سید بن طاووس یا مقتل خوارزمی. بنابراین، باید به منابع تاریخ کربلا با دید علمی و نقادانه نگریست تا بتوان حقایق را از افزودههای بعدی متمایز ساخت.
البته آنچه که در اینجا میخواهم اشاره کنم این است که برخی از روایات و گزارشها و افزودهها، به دلیل دارا بودن ابعاد حماسی، مفید و سازنده است. بویژه برای پردازش هنرمندانه آن رویداد، بر جسته نمودن ابعاد حماسی ضروری است؛ البته به نحوی که رویدادهای واقعی تحریف نگردد و ابعاد و محورهای اصلی به فراموشی سپرده نشود. باید به طور جدی و در پرتو متد تاریخی، گزارشهای مربوط به حادثه کربلا تحریفزدایی و خرافهزدایی گردد، اما اجزای حماسی مورد نیاز پردازش هنری آن رویداد، باید حفظ شود.
مجموعه مقالات کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر اولصفحه 229