همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س)
تفسیر روایی از نگاه امام خمینی رحمة الله
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: مقاله

پدیدآورنده : نقوی، سید اسد رضا

محل نشر : تهران

زبان اثر : فارسی

تفسیر روایی از نگاه امام خمینی رحمة الله

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

تفسیر روایی 

 

 

از نگاه امام خمینی(رحمةالله)

 

 

 

سید اسد رضا نقوی

‏ ‏

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 189

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 190

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

پیش‌گفتار

‏[قرآن] کتابی است که می‌خواهد آدم درست کند‏‏؛‏‏ می‌خواهد یک موجودی را ‏‎ ‎‏بسازد، یک موجودی را که خودش ایجاد کرده است و با اسم اعظم ایجاد کرده ‏‎ ‎‏با «الله». می‌خواهد از این مرتبۀ ناقصی که هست، او را برساند به آن مرتبه‌ای که ‏‎ ‎‏لایق اوست و قرآن برای این آمده است. همۀ انبیا هم برای این آمده‌اند، همۀ ‏‎ ‎‏انبیا آمده‌اند برای این‌که دست انسان را بگیرند و از این چاه عمیقی که در آن ‏‎ ‎‏افتاده است ـ آن چاهی که از همه عمیق‌تر است چاه نفسانیت انسان است ـ ‏‎ ‎‏درآورند و جلوۀ حق را به او نشان بدهند، تا این‌که همه چیز را نسیان کند و ‏‎ ‎‏خداوند إن شاء الله نصیب همۀ ما بکند.‏‎[1]‎

‏و قرآن کریم که در رأس تمام مکاتب و تمام کتب است، حتی سایر کتب الهیه، ‏‎ ‎‏آمده است که انسان را بسازد، انسان بالقوه را انسان بالفعل و موجود بالفعل ‏‎ ‎‏کند... قرآن کتاب انسان‌سازی است، کتابی است که با این کتاب ـ اگر کسی ‏‎ ‎‏توجه به آن بکند ـ ، تمام مراتبی که از برای انسان هست، این کفالت دارد و ‏‎ ‎‏همۀ مراتب را به آن نظر دارد.‏‎[2]‎

‏این‌ها سخنان خمینی کبیر‏‏(رحمةالله)‏‏ است که قرآن مجید را کتاب انسان‌سازی و هدایت ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 191

‏می‌نامد. قرآن مجید خود نیز با الفاظ ‏هُدیً لِلنّاسِ‏، ‏هُدیً لِلْمُتَّقِینَ ‏خویش را کتاب ‏‎ ‎‏هدایت می‌خواند. امام خمینی‏‏(رحمةالله) ‏‏بر این باور است که تا کنون تفسیری جامع و متناسب ‏‎ ‎‏با اهداف و برنامه‌های قرآن نوشته نشده است: به عقیدۀ حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ تا کنون ‏‎ ‎‏تفسیری برای کتاب خدا نوشته نشده است.‏‎[3]‎‏ و حتی امامان معصوم‏‏(علیهم السلام)‏‏ را هم فرصت ‏‎ ‎‏ندادند، تفسیر قرآن کنند.‏

‏نشد که آن‌ها تفسیر کنند و آن معارفی که در قرآن هست، آن‌ها بیان کنند برای ‏‎ ‎‏ما، این‌ها از تأسف‌هایی است که ما باید در گور ببریم.‏‎[4]‎

‏ایشان در ادامۀ همین سخن، ضمن اظهار تأسف، کلمۀ استرجاع بر زبان جاری ‏‎ ‎‏می‌کنند:‏

‏ما باید در این امور متأسف باشیم که از قرآن دستمان کوتاه است. این ‏‎ ‎‏تفسیرهایی که بر قرآن نوشته شده است، از اول تا حالا، این‌ها تفسیر قرآن ‏‎ ‎‏نیستند‏‏؛‏‏ این‌ها البته یک ترجمه‌هایی، یک بویی از قرآن بعضی‌شان دارند و الا ‏‎ ‎‏تفسیر این نیست در هر صورت ‏إِنّا للهِ وَإِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‏ آن که از دست ما ‏‎ ‎‏رفت‏‎[5]‎‏.‏

تفسیر در نگاه امام خمینی(رحمةالله)

‏نگاه امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ دربارۀ تفاسیر، برگرفته از تعریف ایشان از علم تفسیر است. امام‏‏(رحمةالله)‏‏ ‏‎ ‎‏تعریفی بسیار ساده، اما روشن، از تفسیر ارائه می‌دهد: ‏

‏به‌طور کلی معنای «تفسیر» کتاب آن است که شرح مقاصد آن کتاب را بنماید و ‏‎ ‎‏نظر مهم به آن، بیان منظور صاحب کتاب باشد.‏‎[6]‎

‏ایشان در ادامه می‌افزاید:‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 192

‏مفسر وقتی «مقصد» نزول را به ما فهماند، مفسر است، نه «سبب» نزول به آن ‏‎ ‎‏طور که در تفاسیر وارد است.‏‎[7]‎

‏این تعریف در حقیقت به فهم قرآن بیش‌تر توجه دارد تا مثلاً به زیبایی‌شناسی، ‏‎ ‎‏تاریخ و شرح اللفظ آن. فهم و کشف منظور صاحب کتاب، کاری است که مفسّر باید ‏‎ ‎‏به آن بپردازد. سبب نزول نیز باید در راه فهم مقصود صاحب کتاب باشد؛ یعنی عموم ‏‎ ‎‏قرآن را در خصوص یک مورد محدود نسازد.‏

‏پرداختن به بحث‌های محض ادبی، بلاغی، تاریخی و... نمی‌تواند، به معنای فهم ‏‎ ‎‏قرآن یا تفهیم آن باشد، زیرا مقصود صاحب کتاب نیست:‏

‏صاحب این کتاب سکّاکی و شیخ نیست که مقصدش جهات بلاغت و فصاحت ‏‎ ‎‏باشد‏‏؛‏‏ سیبویه و خلیل نیست تا منظورش جهات نحو و صرف باشد‏‏؛‏‏ مسعودی و ‏‎ ‎‏ابن خلکان نیست تا در اطراف تاریخ عالم بحث کند‏‏؛‏‏ این کتاب چون عصای ‏‎ ‎‏موسی و ید بیضای آن سرور، یا دمِ عیسی که احیاء اموات می‌کرد نیست که ‏‎ ‎‏فقط برای اعجاز و دلالت بر صدق نبیّ اکرم آمده باشد.‏‎[8]‎

‏شاید بتوان در نگاهی فراگیر، روش تفسیری مورد نظر امام‏‏(رحمةالله)‏‏ را «تفسیر هدایتی» نام ‏‎ ‎‏نهاد، زیرا ایشان مقصد اساسی قرآن را هدایت انسان‌ها و ساختن فرد و جامعۀ الهی ‏‎ ‎‏می‌داند و از سوی دیگر گذشت که در نظر ایشان، تفسیر صحیح، کشف مقصد و بیان ‏‎ ‎‏علت نزول قرآن است؛ نه بیان سبب نزول آن. پس می‌توان مقصد قرآن را که در نظر ‏‎ ‎‏ایشان «انسان‌سازی» است، همان «هدایت» نامید.‏

‏بنابراین تفسیر در نظر امام، تفسیری هدایتی است و این بیان، هم مسائل عبادی و ‏‎ ‎‏عرفانی و هم مسائل اجتماعی و سیاسی قرآن را شامل می‌شود. به همین دلیل، امام‏‏(رحمةالله)‏‏ ‏‎ ‎‏بر این باور است که مفسری که روش صحیح تفسیری را در اختیار ندارد و اصول و ‏‎ ‎‏قواعد تفسیری را فرا نگرفته، شایسته نیست که پا در میدان تفسیر بگذارد، چون ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 193

‏ممکن است، مصداق حدیث شریف «‏من فسّر القرآن برأیه فلیتبوأ مقعده من النار‏»‏‎[9]‎‏ ‏‎ ‎‏قرار گیرد. چنین شخصی، حتی اگر در نظر خود راه صواب را پیموده باشد، باز هم ‏‎ ‎‏پاداش داده نمی‌شود؛ یعنی کسی که قرآن را به رأی خود تفسیر کند، اگر درست هم ‏‎ ‎‏گفته باشد، مأجور نیست و اگر اشتباه کرده باشد، در فاصله‌ای دورتر از فاصلۀ آسمان ‏‎ ‎‏تا زمین قرار دارد.‏

‏در مقابل، اگر مفسری روش درست انتخاب کرده باشد، گرچه در تشخیص معنای ‏‎ ‎‏آیه اشتباه کند، باز هم معذور است، بلکه پاداش دارد و مصداق این جمله قرار می‌گیرد: ‏‎ ‎‏«اگر خطا کرد یک اجر و اگر درست گفت دو اجر دارد».‏

‏پس تفسیر در نگاه امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ مجموع متن، مفسر، ابزارهای فهم و روش اعمال ‏‎ ‎‏آن‌ها را در برمی‌گیرد. مفسر باید ماهیت متن، ابزارهای فهم و موانع آن را بشناسد و ‏‎ ‎‏توانایی اجرای درست این برنامۀ عملیاتی را دارا باشد.‏

روش تفسیری امام خمینی(رحمةالله)

‏امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ با این‌که روش ویژه و برجسته‌ای را اتخاذ کرده؛ روشی که تمام ابزارها، ‏‎ ‎‏وسایل، اصول فهم معانی و اسرار قرآن را به اندازۀ توان بشری میسّر می‌سازد؛ ولی باز ‏‎ ‎‏هم در کار تفسیر محتاطانه عمل می‌کرد و به احتیاط سخن می‌گفت. به‌طور کلی ‏‎ ‎‏می‌توان عناصر اصلی روش تفسیری امام را در سه اصل خلاصه کرد:‏

‏1. عنصر تدبر عقلی؛‏

‏2. عنصر شهودی و عرفانی؛‏

‏3. عنصر نقلی روایی.‏

‏در این محدوده ما تنها عنصر نقلی روایی (روش روایی تفسیر قرآن) را از نظر امام ‏‎ ‎‏خمینی بررسی خواهیم کرد. پیش از ورود به این بحث، به اهمیت سنت در نگاه امام ‏‎ ‎‏خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ توجه می‌کنیم.‏

 


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 194

اهمیت سنت از نظر امام خمینی(رحمةالله)

‏قرآن مجید و سنت، شامل همۀ دستورات و احکامی است که بشر برای سعادت ‏‎ ‎‏و کمال خود احتیاج دارد. در ‏‏کافی‏‏ فصلی است به عنوان «تمام احتیاجات مردم ‏‎ ‎‏در کتاب وسنت بیان شده است» و کتاب، یعنی قرآن ‏تِبیانُ کُلِّ شَیْء‏ است ‏‎ ‎‏روشنگر همه چیز و همۀ امور است.‏

‏امام سوگند یاد می‌کند (طبق روایات) که تمام آنچه ملت احتیاج دارد، در کتاب ‏‎ ‎‏و سنت هست و در این شکی نیست.‏‎[10]‎

‏کتاب تکوینی الهی و اولیای خدا که همه کتاب‌های آسمانی‌اند، فرودآمدگان از ‏‎ ‎‏نزد خداوند حکیم و علیم ‏‎]‎‏و‏‎ [‎‏حاملان قرآن تدوینی می‌باشند و هیچ کس جز ‏‎ ‎‏اولیای خدا را یارای حمل ظاهر و باطن آن نیست. چنان‌چه از ‏‎ ‎‏اهل‌بیت‏‏(علیهم السلام)‏‏روایت شده است.‏

‏در ‏‏کافی‏‏ امام باقر‏‏(علیه السلام)‏‏ روایت می‌کند که فرمود: «کسی جز جانشینان پیغمبر‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏ ‏‎ ‎‏نمی‌توانند ادعا کنند، تمام قرآن، ظاهر و باطن آن، پیش آن‌هاست».‏

‏همچنین در ‏‏کافی‏‏ از جایی روایت می‌کند که گفت: از امام باقر‏‏(علیه السلام)‏‏ شنیدم ‏‎ ‎‎]‎‏که‏‎[‎‏ فرمودند: «کسی جز دروغ‌گو نمی‌تواند ادعا کند که تمام قرآن را همان ‏‎ ‎‏گونه که فرو فرستاده شده، جمع کرده است. قرآن را گرد نیاورده و حفظ ‏‎ ‎‏نکرده است، همان‌طور که خداوند نازل کرده، مگر علی بن ابی طالب‏‏(علیه السلام)‏‏ و ‏‎ ‎‏امامان پس از او».‏‎[11]‎

‏قرآن همه چیز دارد‏‏؛‏‏ احکام شرعیۀ ظاهریه دارد‏‏؛‏‏ قصه‌هایی دارد که لبابش را ما ‏‎ ‎‏نمی‌توانیم بفهمیم‏‏؛‏‏ ظواهرش را می‌فهمیم‏‏؛‏‏ برای همه هم هست، یک چیزی است ‏‎ ‎‏که همه از آن استفاده می‌کنند‏‏؛‏‏ لکن آن استفاده‌ای که باید بشود ‏‎]‎‏نمی‌شود‏‎[‎‏. آن ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 195

‏استفاده را به حسب: ‏«إنَّما یَعْرِفُ الْقُرْآنَ مَنْ خُوطِبَ بِهِ»‏، خود رسول‌الله‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏ ‏‎ ‎‏می‌برد.‏‎[12]‎

‏قرآن یک نعمتی است که همه ازش استفاده می‌کنند‏‏؛‏‏ اما استفاده‌ای که پیغمبر ‏‎ ‎‏اکرم می‌کرده است از قرآن، غیر استفاده‌ای است که دیگران می‌کردند ‏«إنّما ‎ ‎یَعرِفُ القرآن مَن خُوطِبَ به»‏، دیگران نمی‌دانند. ماها یک ذره‌ای، یک چیزی، یک ‏‎ ‎‏خیالاتی پیش خودمان داریم. آن‌که قرآن برش نازل شده می‌داند چیست؟ ‏‎ ‎‏چه‌جور نازل شده؟ کیفیت نزول چیست؟ چه مقصد در این نزول است و محتوا ‏‎ ‎‏چیست؟ و غایت این کار چیست او می‌داند. آن‌هایی هم که به تعلیم او تربیت ‏‎ ‎‏شده‌اند، آن‌ها هم برای خاطر تربیت او می‌دانند. هنر انبیا این بوده است که ‏‎ ‎‏مسائل را، مسائل دقیق عرفانی را با یک لفظی می‌گفتند که هر کسی یک جوری ‏‎ ‎‏ازش خودش می‌فهمیده‏‏؛‏‏ ولی واقعش مال آن‌هایی است که بالاتر از این افقشان ‏‎ ‎‏است و این هنر در قرآن از همه جا بالاتر است.‏‎[13]‎

جایگاه سنت در تفسیر قرآن از نگاه امام خمینی(رحمةالله)

‏امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ بر روایات تفسیری رسیده از پیامبر اکرم‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏ و اهل بیت عصمت‏‏(علیهم السلام)‏‏ با ‏‎ ‎‏این اعتبار که آن‌ها نماینده و مصداق «ثقل کبیر» در مقابل «ثقل اکبر» هستند، تکیه ‏‎ ‎‏می‌کند. ایشان وصیت‌نامۀ عبادی و سیاسی خود را با حدیث شریف ثقلین آغاز کرده ‏‎ ‎‏است: ‏«إنی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی أهل بیتی، فإنّهما لن یفترقا حتی یردا ‎ ‎علیّ الحوض»‎[14]‎‏ که پیام‌ها و ابعادی دارد.‏

‏امام معتقد است که جمله ‏«لن یفترقا حتّی یردا علیّ الحوض»‏، به دو امر اساسی اشاره ‏‎ ‎‏دارد: یکی آن‌که پس از رسول الله‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏، هرچه بر یکی از این دو گذشت، بر دیگری ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 196

‏گذشته است و مهجوریت هر یک، مهجوریت دیگری است تا آن‌گاه ‌که این دو، مهجور ‏‎ ‎‏بر رسول خدا‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏ در «حوض» وارد شوند.‏‎[15]‎

‏از صحنه خارج کردن مفسران حقیقی قرآن و آگاهان حقایق و فراگیرندگان همۀ ‏‎ ‎‏قرآن از پیامبر‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم) ‏‏نتایج و پیامدهایی تأسف‌بار و زیان‌های بزرگی پدید آورد که ‏‎ ‎‏مهم‌ترین از آن‌ها از این قبیل است:‏

‏1. خارج کردن قرآن از صحنۀ زندگی و دور کردن آن از ایفای نقش راهبردی.‏

‏2. خط بطلان کشیدن بر حکومت عدل الهی که یکی از آرمان‌های قرآن بوده است.‏

‏3. شروع خط انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهی. ‏

‏4. ابزار قرار گرفتن قرآن برای اقامه جور و فساد و توجیه ستمگران به جای آن‌که ‏‎ ‎‏راه و وسیله‌ای آسمانی باشد، برای تحقق بخشیدن قسط و عدل در عالم و مبارزه با ‏‎ ‎‏طاغوت‌ها و مستکبران.‏

‏5. و بدین ترتیب به دست دشمنان توطئه‌گر و دوستان جاهل، قرآن از ایفای نقش ‏‎ ‎‏باز ماند و محتوایش خالی شد. سخن‌ها از جایگاه خودش تحریف شدند و کتابی شد ‏‎ ‎‏که هیچ نقشی ندارد جز در گورستان‌ها و مجالس مردگان ـ ائمه اهل‌بیت‏‏(علیهم السلام)‏‏ زندان و ‏‎ ‎‏تبعید را تحمل کردند ـ تا قرآن را پیاده کنند و حکومت عدل الهی را تأسیس نمایند و ‏‎ ‎‏سرانجام در راه براندازی حکومت‌های جائرانه و طاغوتیان به شهادت رسیدند.‏‎[16]‎

‏امام بر این نکته تأکید دارد که اهل‌بیت‏‏(علیهم السلام)‏‏ مفسران حقیقی قرآنند و عالمان به ‏‎ ‎‏اسرار، ظاهر و باطن آیات. آیاتی وجود دارد که جز رسول اکرم‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏ و کسی که ‏‎ ‎‏علومش را از او گرفته آن را درک نمی‌کند و ما هم تنها از طریق آن‌ها می‌توانیم آن ‏‎ ‎‏آیات را درک کنیم.‏

‏پس دو راه برای بهره‌گیری از قرآن مجید وجود دارد؛ یکی راه مستقیم که از طریق ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 197

‏تدبر، تفکر، به‌کارگیری عقل، مجاهدت نفس و برداشتن پرده‌های بازدارنده به دست ‏‎ ‎‏می‌آید؛ با این فرض که قرآن، بر همۀ طبقات نازل شده است و هر کس به فراخور توان ‏‎ ‎‏و استعدادش، از آن بهره می‌گیرد.‏

‏راه دیگر، راه غیرمستقیم و با واسطه است که از طریق پیامبر اکرم‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏ و ‏‎ ‎‏اهل‌بیت‏‏(علیهم السلام)‏‏ به فهم آیات نایل شویم چون آیاتی وجود دارد که ما توانایی درک آن‌ها را ‏‎ ‎‏نداریم؛ از این رو امام‏‏(رحمةالله)‏‏ با این‌که به روش عقلی برهانی و شهودی عرفانی تکیه کرده ‏‎ ‎‏است؛ باز هم تلاش دارد که در پرتو روایات صحیحۀ وارد شده از اهل بیت‏‏(علیهم السلام)‏‏ به ‏‎ ‎‏تفسیر قرآن بپردازد.‏

‏امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ در روش تفسیر روایی خود، از دو دسته روایات استفاده کردند: ‏‎ ‎‏روایات احکام و روایات معارف الهی و اعتقادی.‏

1. روایات احکام

‏این دسته، تفسیرکنندۀ آیات الاحکام و تبیین‌کنندۀ مجملات آن هستند، چون توضیح و ‏‎ ‎‏تبیین احکام و تشریعاتی که قرآن مجید آن‌ها را مجمل بیان کرده، وظیفۀ پیامبر و امامان ‏‎ ‎‏معصوم‏‏(علیهم السلام)‏‏ است، پس در تبیین این گونه آیات، دست آرا و عقول کوتاه است و در ‏‎ ‎‏مورد آن‌ها باید به تعبّد و انقیاد گردن نهاد.‏

‏امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ عبارت «دین الله» را در حدیث ‏«إنّ دین الله لا یصاب بالعقول»‏، به ‏‎ ‎‏معنی احکام تعبّدی دین نظر دارند و ممکن است حدیث ‏«مَن فسّر القرآن برأیه فلیتبوّأ ‎ ‎مقعده من النار»‏، به احکام و تشریعات اختصاص داشته باشد؛ نه غیر آن‌ها.‏

‏دربارۀ این روایات (احکام)، امام‏‏(رحمةالله)‏‏ خبر ثقه را حجت می‌داند؛ اما در اصول اعتقادی ‏‎ ‎‏نمی‌توان بر خبر ثقه تکیه کرد،‏‎[17]‎‏ چنان که در دستۀ دوم خواهد آمد.‏

‏امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ معتقد بود که دلیل حجیت خبر ثقه سیرۀ عقلاست؛ نه چیزی دیگر، ‏‎ ‎‏زیرا هر کس که به جامعۀ بشری، از زمانی که پدید آمده و مدنیت یافته و روش ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 198

‏اجتماعی گرفته، بنگرد، درخواهد یافت که چنین سیره‌ای وجود دارد و آیات بازدارنده ‏‎ ‎‏از عمل به غیر علم یا عمل به ظن، مانع از این سیره نیستند، زیرا اگر از مطلق عمل به ‏‎ ‎‏ظن یا به غیر علم منع کنند، خود آیات را نیز شامل می‌شوند.‏‎[18]‎

‏همچنین در نظر امام‏‏(رحمةالله)‏‏ نقش خبر ثقه، تنها در تبیین احکام مجمل قرآن خلاصه ‏‎ ‎‏نمی‌شود، بلکه خبر ثقه، نقش مخصِّص و مقیّد را نسبت به عمومات و اطلاقات قرآن ‏‎ ‎‏ایفا می‌کند؛ اگرچه خبر ظنی السند و کتاب، قطعی السند است. ممکن نیست روایاتی ‏‎ ‎‏همچون ‏«ما خالَفَ کِتاب الله فهو زخرف»‏ یا ‏«ما خالف کتاب الله فاضربوا به عرض ‎ ‎الحائط»‏ یا ‏«لم نقله»‏ و امثال این تعبیرات، مانع تخصیص یا تقیید کتاب به وسیلۀ خبر ‏‎ ‎‏ثقه شود، زیرا تعارض به گونۀ عموم و خصوص، اگرچه از نوع تعارض حقیقی است، ‏‎ ‎‏چون موجبۀ کلیه، نقیض سالبۀ جزئیه می‌شود؛ اما این گونه تعارض، اختلاف و تناقض ‏‎ ‎‏در زمینۀ تشریع و قانون‌گزاری شمرده نمی‌شود.‏

‏علاوه بر این‌که ما در خود قرآن، عام و خاص، و مطلق و مقید می‌بینیم و هیچ کس ‏‎ ‎‏نگفته که این‌گونه امور، از مصادیق اختلاف ذکر شده در آیه ‏وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللهِ ‎ ‎لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً کَثِیراً‎[19]‎‏ است و ممنوع است، زیرا در حیطۀ تشریع و قانون‌گزاری، ‏‎ ‎‏تقیید و تخصیص، اختلاف و تناقض به حساب نمی‌آیند؛ بدین رو امام‏‏(رحمةالله)‏‏ بر این باور ‏‎ ‎‏است که:‏

‏این‌گونه روایات ‏‎]‎‏را‏‎[‎‏ باید به مخالفت‌های کلی حمل کرد‏‏؛‏‏ مخالفت‌هایی که با ‏‎ ‎‏قرآن تباین و تعارض دارند. چون باب افترا و تهمت بر ائمه‏‏(علیهم السلام)‏‏ از طرف ‏‎ ‎‏دشمنانشان باز بوده، آن‌ها که از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کردند تا روایات ‏‎ ‎‏گوناگونی را در کتاب‌های اصحاب امام باقر‏‏(علیه السلام)‏‏ بگنجانند و از این طریق، ‏‎ ‎‏مقامات ائمه را با دروغ‌هایشان پایین آورند و مردم را از خانۀ آنها بازگردانند.‏‎[20]‎

 


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 199

2. روایات معارف الهی و اعتقادی

‏در این دسته روایات، به نظر امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ خبر ثقه حجت نیست، ایشان می‌فرمایند: ‏‎ ‎‏«معلوم است که در اصول اعتقادی بر خبر ثقه اعتماد نمی‌شود».‏‎[21]‎

‏امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ بر این باور است که روایات معارف الهی، همچون خود آیات، به دو ‏‎ ‎‏قسمِ محکم و متشابه تقسیم شوند، پس دربارۀ روایات متشابه باید هوشیار بود.‏

‏در همان هنگام که امام‏‏(رحمةالله)‏‏، برخورد عقلی با روایات فقهی نقل شده از اهل بیت‏‏(علیهم السلام)‏‏ ‏‎ ‎‏را که آن‌ها را از معنای عرفی ارتکازیشان دور می‌سازد، ردّ می‌کند، از نگاه عرفی و ‏‎ ‎‏سطحی به روایات وارد در باب عقاید و معارف الهی نیز برحذر می‌دارد، چون این ‏‎ ‎‏دسته، روایات وارده در باب عقاید و معارف اهل بیت‏‏(علیهم السلام)‏‏ را دربردارند، بنابراین تفسیر ‏‎ ‎‏این گونه روایات بر اساس فهم عرفی شایع، تفسیر متین و درستی نخواهد بود.‏‎[22]‎

‏امام‏‏(رحمةالله)‏‏ همچنین می‌فرمایند:‏

‏و منافات ندارد این معنا با آن‌که آن ائمه اهل معرفت و علمای بالله، کلام شریف ‏‎ ‎‏خود را طوری جامع ادا کنند که هر طایفه‌ای به حسب مسلک خود، خوشه‌ای از ‏‎ ‎‏آن خرمن بچیند، و هیچ یک از آنها حق ندارند، منحصر کنند معنای آن را به ‏‎ ‎‏آنچه فهمیدند.‏‎[23]‎

‏ایشان در ادامه آورده‌اند:‏

‏از غرائب امور آن است که بعضی در مقام طعن و اشکال گویند که ائمۀ ‏‎ ‎‏هدی‏‏(علیهم السلام)‏‏ فرمایشاتی را که می‌فرمایند برای ارشاد مردم، باید مطابق با فهم عرفی ‏‎ ‎‏باشد و غیر از آن از معانی دقیقه فلسفیه یا عرفانیه از آن‌ها صادر نباید شود.‏

‏... عجب‌تر آن که بعضی از همین اشخاصی که منکر این معانی هستند، در ‏‎ ‎‏اخباری که راجع به فقه است و مسلم است که فهم آن موکول به عرف است، ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 200

‏یک مباحثه دقیقه‌ای تشکیل می‌دهند که عقل از فهم آن عاجز است، فضلاً از ‏‎ ‎‏عرف.‏‎[24]‎

دیدگاه امام دربارۀ اخباریان

‏امام‏‏(رحمةالله)‏‏ با این‌که بر روایات تفسیری تکیه می‌کند، اما این سخن را که ظواهر قرآن حجت ‏‎ ‎‏نیست، قاطعانه رد می‌کند. ایشان به همۀ دلایل آنان که برای اثبات مدعای خود ‏‎ ‎‏آورده‌اند، پاسخ می‌دهد. مهم‌ترین آن‌ها سه دلیل است:‏

‏1. ادعای تحریف قرآن، به دلیل اخبار بسیاری که در این زمینه وارد شده است، و ‏‎ ‎‏این موجب اجمال آیات و مانع از تمسک به آن‌ها می‌شود.‏

‏2. علم اجمالی به وقوع تخصیص و تقیید در عمومات و مطلقات که مانع از ‏‎ ‎‏استدلال به ظهور می‌شود.‏

‏3. اخباری که از عمل به کتاب نهی می‌کند.‏

‏پاسخ گسترده امام‏‏(رحمةالله)‏‏ به دلیل نخست چنین است:‏

‏این دلیل در صغری و کبری مردود است‏‏؛‏‏ اما صغری، برای آن‌که اولاً کسی که از ‏‎ ‎‏توجه و عنایات مسلمانان به جمع‌آوری قرآن و حفظ آن و ضبط آن با قرائت و ‏‎ ‎‏کتابت، آشنایی داشته باشد، می‌داند که این پندار باطل است و شایسته نیست که ‏‎ ‎‏انسان عاقل بر آن تکیه کند. و آنچه از روایات در زمینۀ تحریف رسیده است، ‏‎ ‎‏چند دسته است: بعضی ضعیف و غیرقابل استدلال است‏‏؛‏‏ بعضی دیگر مجعول و ‏‎ ‎‏غریب است که علایم و نشانه‌های جعل در آن دیده می‌شود و برخی چیزهای ‏‎ ‎‏عجیب و غریبی است که باعث شگفتی می‌شود‏‏؛‏‏ و تعدادی هم روایات صحیحه ‏‎ ‎‏است که دلالت می‌کند بر آن‌که مضمونشان تأویل و تفسیر کتاب است. و اقسام ‏‎ ‎‏دیگری دارد که بیان منظور آنها نیاز به تألیف کتابی حجیم دارد و اگر ترس آن ‏‎ ‎‏نبود که از حدود خارج شویم، عنان سخن را به بیان تاریخ قرآن و آنچه بر قرآن ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 201

‏در طول قرن‌ها گذشته است، می‌کشاندیم و توضیح می‌دادیم که قرآن همین ‏‎ ‎‏موجود بین دفّتین است و اختلاف ناشی از قرائت قاریان، چیز تازه‌ای است که ‏‎ ‎‏ربطی به آنچه که روح‌الامین بر قلب سید المرسلین نازل کرده است، ندارد.‏‎[25]‎

تفسیر به مصداق

‏امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ بر این باورند که بیش‌تر روایات تفسیری که از اهل بیت‏‏(علیهم السلام)‏‏ رسیده ‏‎ ‎‏است، بیان مصداق است؛ اگرچه این مصداق، از جهت ظهور و خفا، یا اشرفیت و ‏‎ ‎‏افضلیت گوناگون است و به همین دلیل، گاهی دربارۀ یک آیه، روایات متنوع و مختلف ‏‎ ‎‏وارد شده است؛ به گونه‌ای که کسی که اطلاع ندارد، آنها را متعارض و متناقض ‏‎ ‎‏می‌پندارد. حقیقت این است که آیۀ کریمه «در هر بار، به اقتضای مناسبت به مصداق ‏‎ ‎‏جدیدی تفسیر می‌شود؛ مثلاً در تفسیر «فطرت» در آیه شریفه: ‏فَأقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ ‎ ‎حَنِیفاً فِطْرَتَ اللهِ الّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا‏،‏‎[26]‎‏ روایات چندی وارد شده است:‏

‏روایت نخست از زراره است که گفت: از امام صادق‏‏(علیه السلام)‏‏ دربارۀ سخن خداوند، ‏‎ ‎‏فطرت الله پرسیدم، فرمود: خداوند همه را به فطرت توحید آفریده است.‏

‏روایت دوم صحیحۀ عبدالله بن سنان است که در آن، فطرت به اسلام تفسیر شده ‏‎ ‎‏است.‏

‏روایت سوم حسنۀ زراره است که فطرت را به معرفت تفسیر کرده است.‏

‏امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ می‌فرماید:‏

‏باید دانست که گرچه در این حدیث شریف و بعضی از احادیث دیگر «فطرت» ‏‎ ‎‏را تفسیر به «توحید» فرمودند، ولی این از قبیل بیان مصداق است‏‏؛‏‏ یا تفسیر به ‏‎ ‎‏اشرف اجزاء شیء است‏‏؛‏‏ چنانچه نوعاً تفاسیر وارده از اهل عصمت، سلام الله ‏‎ ‎‏علیهم، از این قبیل است... پس... «فطرت» اختصاص به توحید ندارد‏‏؛‏‏ بلکه ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 202

‏جمیع معارف حقه از اموری است که حق، تعالی شأنه، مفطور فرموده بندگان را ‏‎ ‎‏بر آن.‏‎[27]‎

‏این توجه، امری بسیار مهم و اساسی در فهم روایات فراوانی است که در تفسیر ‏‎ ‎‏آیات کریمه رسیده است.‏

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

‏امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ روش خاص و ویژه‌ای را اتخاذ کرده‌اند و بیش‌تر بر عنصر شهودی و ‏‎ ‎‏عرفانی تفسیر تکیه می‌کند که در نظر مبارک ایشان روش و عنصری است که در بیان ‏‎ ‎‏مقصد و هدف کتاب الهی بیش‌تر دخالت دارد. چون حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ تفسیری را که ‏‎ ‎‏مقصد و هدف قرآن مجید را روشن نمی‌سازد و مردم را به راه مستقیم هدایت نمی‌کند، ‏‎ ‎‏تفسیر نمی‌داند، زیرا تفسیری که موجب هدایت مردم نشود، با مقصد قرآن که هدایت ‏‎ ‎‏بشر است، سازگار نیست. ایشان به سنت پیامبر‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏ وامامان معصوم‏‏(علیهم السلام)‏‏ و روایات آن ‏‎ ‎‏بزرگواران اهمیت خاصی می‌دهد و بدین مضمون می‌فرماید:‏

‏هیچ کس جز اولیای خدا را یارای حمل ظاهر و باطن قرآن نیست و کسی جز ‏‎ ‎‏جانشینان پیامبر‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم) ‏‏نمی‌توانند ادعا کنند تمام قرآن ظاهر و باطن آن پیش آنها است.‏‎[28]‎

‏امام بر روایات تفسیری نقل شده از رسول اکرم‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏ و اهل‌بیتش‏‏(علیهم السلام)‏‏ ‏‏به اعتبار ‏‎ ‎‏این‌که «ثقل کبیر» در مقابل «ثقل اکبر» هستند، تکیه می‌کند.‏

‏امام معتقد است که اهل‌بیت مفسران حقیقی قرآن و عالمان به اسرار و ظاهر و باطن ‏‎ ‎‏آیات هستند؛ برخی آیات را تنها رسول خدا‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏ و کسانی که علومش را از او ‏‎ ‎‏گرفته‌اند، درک می‌کنند.‏

‏حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ دو راه برای بهره‌گیری از قرآن مجید ذکر می‌کند:‏

‏یکی راه مستقیم است که از طریق تدبر و تفکر، به کارگیری عقل و مجاهدت نفس ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 203

‏و برداشتن پرده‌های بازدارنده به دست می‌آید، به اعتبار این‌که قرآن برای همۀ طبقات ‏‎ ‎‏نازل شده و هر کس به فراخور توان و استعدادش از آن بهره می‌گیرد.‏

‏راه دیگر راه غیر مستقیم و با واسطه است که از طریق پیامبر اکرم‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏ و امامان ‏‎ ‎‏اهل‌بیت‏‏(علیهم السلام)‏‏ به فهم آیات نایل شویم، چون آیاتی وجود دارد که بی‌تمسک به امامان ‏‎ ‎‏نمی‌توانیم آنها را درک کنیم. امام با این‌که به روش عقلی برهانی و شهودی تکیه کرده ‏‎ ‎‏است؛ اما باز هم تلاش دارد که این کار را در پرتو روایات صحیحۀ وارد شده از اهل ‏‎ ‎‏بیت‏‏(علیهم السلام)‏‏ انجام دهد.‏

‏وآخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین.‏

‏ ‏

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 204

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

کتاب‌نامه

‏1.‏ ‏آداب الصلوة‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، چاپ ‏‎ ‎‏دوازدهم، 1384.‏

‏2.‏ ‏تفسیر سوره حمد‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، چاپ ‏‎ ‎‏هفتم، 1381.‏

‏3.‏ ‏تهذیب الاصول‏‏، جعفر سبحانی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، چاپ ‏‎ ‎‏اول، 1381.‏

‏4.‏ ‏شرح چهل حدیث‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، چاپ ‏‎ ‎‏سوم، 1372.‏

‏5.‏ ‏شرح دعاء السحر‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1381.‏

‏6.‏ ‏شرح دعای سحر‏‏، امام خمینی، ترجمه سید احمد فهری، انتشارات فیض کاشانی، ‏‎ ‎‏تهران، چاپ دوم، 1380.‏

‏7.‏ ‏صحیفه امام‏‏، ‏‏امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، چاپ سوم، ‏‎ ‎‏1379.‏

‏8.‏ ‏المیزان فی تفسیر القرآن‏‏، سید محمدحسین طباطبائی، مؤسسه اسماعیلیان، قم، 1371.‏

‏9.‏ ‏ولایت فقیه‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1385.‏

‏ ‏

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 205

‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 206

  • . تفسیر سوره حمد، ص 112 ـ 113.
  • . صحیفه امام، ج 3، ص 218 ـ 219.
  • . ر.ک: آداب الصلوة، ص 192.
  • . صحیفه امام، ج 19، ص 7.
  • . همان، ص 8.
  • . آداب الصلوة، ص 192.
  • . همان، ص 193.
  • . همان، ص 194.
  • . المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 75.
  • . ولایت فقیه، ص 29.
  • . شرح دعاء السحر، ص 58 ـ 59.
  • . تفسیر سوره حمد، ص 138 ـ 139.
  • . صحیفه امام، ج 19، ص 355 ـ 356.
  • . همان، ج 21، ص 393.
  • . ر.ک: همان، ص 394.
  • . ر.ک: همان، ص 394 ـ 395.
  • . ر.ک: تهذیب الاُصول، ج 2، ص 468.
  • . همان، ص 472.
  • . نساء (4): 82.
  • . تهذیب الاُصول، ج 2، ص 248.
  • . همان، ص 468.
  • . ر.ک: شرح چهل حدیث، ص 627.
  • . همان، ص 626 ـ 627.
  • . همان، ص 627.
  • . تهذیب الاُصول، ج 2، ص 417.
  • . روم (30): 30.
  • . شرح چهل حدیث، ص 180.
  • . ر.ک: شرح دعای سحر، ص 94.