فصل هشتم: حوزه و دانشگاه
ارتباط حوزه و دانشگاه
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

ارتباط حوزه و دانشگاه

ارتباط حوزه و دانشگاه

‏ ‏

‏ ‏

معرفی اسلام به دانشگاهیان

‏ما موظفیم ابهامی را که نسبت به اسلام به وجود آورده اند برطرف‏‎ ‎‏سازیم. تا این ابهام را از اذهان نزداییم، هیچ کاری نمی توانیم انجام‏‎ ‎‏بدهیم. ما باید خود و نسل آینده را وادار کنیم؛ و به آنها سفارش کنیم که‏‎ ‎‏نسل آتیۀ خویش را نیز مأمور کنند این ابهامی را که بر اثر تبلیغات سوء‏‎ ‎‏چند صدساله نسبت به اسلام در اذهان حتی بسیاری از‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 400

‏  تحصیلکرده های ما، پیدا شده رفع کنند؛ جهان بینی و نظامات‏‎ ‎‏اجتماعی اسلام را معرفی کنند. حکومت اسلامی را معرفی نمایند تا‏‎ ‎‏مردم بدانند اسلام چیست و قوانین آن چگونه است. امروز حوزۀ قم،‏‎ ‎‏حوزۀ مشهد، و حوزه های دیگر موظفند که اسلام را ارائه بدهند و این‏‎ ‎‏مکتب را عرضه کنند. مردم اسلام را نمی شناسند. شما باید خودتان را،‏‎ ‎‏اسلامتان را، نمونه های رهبری و حکومت اسلامی را، به مردم دنیا‏‎ ‎‏معرفی کنید. مخصوصاً به گروه دانشگاهی و طبقۀ تحصیل کرده.‏‎ ‎‏دانشجویان چشمشان باز است. شما مطمئن باشید اگر این مکتب را‏‎ ‎‏عرضه نمایید و حکومت اسلامی را چنانکه هست به دانشگاهها معرفی‏‎ ‎‏کنید، دانشجویان از آن استقبال خواهند کرد. دانشجویان با استبداد‏‎ ‎‏مخالفند؛ با حکومتهای دست نشانده و استعماری مخالفند؛ با قلدری و‏‎ ‎‏غارت اموال عمومی مخالفند؛ با حرامخوری و دروغپردازی مخالفند. با‏‎ ‎‏اسلامی که ‏‏[‏‏آن‏‎ ‎‏]‏‏طرز حکومت اجتماعی و تعالیم دارد، هیچ دانشگاه و‏‎ ‎‏دانشجویی مخالفت ندارد. اینها دستشان به طرف حوزۀ نجف دراز است‏‎ ‎‏که برای ما فکری بکنید. آیا باید بنشینیم تا آنها ما را امر به معروف کنند‏‎ ‎‏و به انجام وظیفه دعوت نمایند؟ جوانان از اروپا ما را امر به معروف کنند‏‎ ‎‏که ما حوزۀ اسلامی تشکیل داده ایم شما به ما کمک کنید!(499)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

انسجام قشرهای تحصیلکرده

‏اینجانب با آنکه دوران نقاهت پیری را می گذرانم و امیدهایی که داشتم‏‎ ‎‏به هیچ یک به طور دلخواه نایل نشدم، لکن از نهضتی که در سالهای‏‎ ‎‏اخیر به تأیید خداوند متعال بپا شد و موجب نزدیکی قشرهای‏‎ ‎‏تحصیلکرده با علمای دین شد، امید واثق دارم که این نور به خاموشی‏‎ ‎‏نگراید و هر روز شکافهایی که به دست خائنان سوداگر غرب و شرق برای‏‎ ‎‏استعمار ملل اسلام حاصل شده است، با جنبش دنیایی و همه جانبۀ‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 401

‏  طبقات تحصیلکرده اعم از روحانی و دانشگاهی از بین برود و با اطلاع از‏‎ ‎‏دردها و نابسامانیها به علاج و سازندگی بپردازند.(500)‏

28 / 2 / 50

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

گله از دانشگاهیان و روحانیان

‏گلۀ من از این طبقۀ روشنفکر، در عین حالی که من علاقه دارم به‏‎ ‎‏اینهایی که خدمت می کنند به اسلام ـ خصوصاً این خارج، اینهایی که‏‎ ‎‏خارج کشور هستند، اینهایی که در امریکا هستند، اینهایی که در اروپا‏‎ ‎‏هستند، اینهایی که در هندوستان هستند ـ من با اینها روابط دارم، اینها‏‎ ‎‏خدمتگزارند، اینها می خواهند به اسلام خدمت بکنند، اینها گاهی که‏‎ ‎‏اشکالاتی در آنجا شده است با تمام قوّت رفع کرده اند، اینها می خواهند‏‎ ‎‏رفع ظلم بکنند، اینها علاقۀ به اسلام دارند، لکن نباید اینهایی که علاقه‏‎ ‎‏به اسلام دارند ـ بعضی از اینها ـ خدمتهای علمای اسلام و آخوندْ‏‎ ‎‏جماعت را ندیده بگیرند و بگویند که ما اسلام می خواهیم منهای آخوند.‏‎ ‎‏نمی شود آقا این. اسلام و آخوند؛ مثل این است که بگویید ما اسلام‏‎ ‎‏می خواهیم، اسلامی که سیاست نداشته باشد. اسلام و آخوند اینطور‏‎ ‎‏توی هم هستند. اسلام بی آخوند اصلاً نمی شود. پیغمبر هم آخوند بوده؛‏‎ ‎‏یکی از آخوندهای بزرگْ پیغمبر است. رأس همۀ علما پیغمبر است.‏‎ ‎‏حضرت جعفر صادق هم یکی از علمای اسلام است. اینها فقهای‏‎ ‎‏اسلامند؛ رأس فقهای اسلام هستند. «من آخوند نمی خواهم» حرف‏‎ ‎‏شد؟! من گله دارم از اینها.‏

‏     از آقایان هم ـ علمای اعلام هم ـ گله دارم. اینها هم غفلت از بسیاری‏‎ ‎‏از امور دارند. ... اینهایی که دارند الآن برای اسلام کار می کنند و چیز‏‎ ‎‏می نویسند و ـ عرض می کنم که ـ حالا حتماً یک خطایی هم کرده اند،‏‎ ‎‏خطایش را رفع بکنید. شما عالمید خطایش را رفع بکنید، طرد نکنید.‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 402

‏  آقا، ما امروز یک دانه آدم را لازم داریم، یک دانه هم برای ما غنیمت است‏‎ ‎‏الآن. در یک زمانی که همۀ قلمها و همۀ قدمها و همۀ تبلیغات بر ضد‏‎ ‎‏ماها هست، نه رادیو داریم که حرف ما را به کسی برساند، نه مطبوعاتی‏‎ ‎‏داریم، نه مطبوعاتْ آزاد است که بگذارند یک کلمه توی آن نوشته بشود،‏‎ ‎‏در یک همچو زمانی که ما دستمان بسته است، ما هیچ کار ازمان‏‎ ‎‏نمی آید، به این معنا که تبلیغاتی نداریم، راهی نداریم، در یک همچو‏‎ ‎‏زمانی ما هر فرد را لازم ‏‏[‏‏داریم‏‏]‏‏. آنهایی که قلم را دستشان گرفته اند و‏‎ ‎‏دارند ترویج می کنند از شیعه، فرض کنید چهارتا هم غلط دارد، خوب‏‎ ‎‏غلطش را رفع بکنید؛ طرد نکنید، بیرون نکنید. شما دانشگاه را رد‏‎ ‎‏نکنید از خودتان. این دانشگاهیها فردا مقدرات مملکت دست‏‎ ‎‏اینهاست. تو که وزیر نمی شوی، من و تو که وزیر نمی شویم، ما که‏‎ ‎‏شغلمان علی'حده است. فردا مقدرات این مملکت دست این‏‎ ‎‏دانشگاهیهاست. اینها هستند که می آیند یا وکیل می شوند یا وزیر‏‎ ‎‏می شوند یا ـ عرض می کنم ـ چه می شوند. شما اینها را برای خودتان‏‎ ‎‏حفظ کنید. هی طرد نکنید؛ هی منبر نروید و بد بگویید. منبر بروید و‏‎ ‎‏نصیحت کنید، نه منبر بروید و فحش بدهید. فحش هم چیز شد در‏‎ ‎‏عالم؟! نصیحت کنید اینها را. شما بخواهید این جناح بزرگ را که الآن‏‎ ‎‏دارند فعالیت می کنند. آنها هم توی حبس رفته اند، آنها هم زجر‏‎ ‎‏دیده اند، آنها هم تبعید شده اند، آنها هم بیرون از مملکتشان هستند،‏‎ ‎‏آنها هم جرأت نمی کنند وارد مملکت بشوند. آنهایی که الآن در آنجا‏‎ ‎‏چیز می نویسند، منتشر می کنند مسائل اسلامی را، مسائل دینی را‏‎ ‎‏دارند می نویسند، منتشر می کنند، درج می کنند، شما اینها را از خودتان‏‎ ‎‏طرد بکنید، فردا اگر چنانچه این مقدرات مملکت دست یک دسته ای از‏‎ ‎‏اینها بیفتد و ببیند که این همه آخوندی که اینها را اینقدر زجر داد، با این‏‎ ‎‏آخوندهای بعد که می آیند چه خواهد کرد؟ همه دست به هم بدهید. ...‏


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 403

‏  ‏‏     من گله ام از آقایان هم این است که آقایان جدا نکنند این جناحها را‏‎ ‎‏از خودشان، جدا نکنند این جناحها را. این جناحها را با هم ربط بدهند.‏‎ ‎‏از این طرف هم، روحانیون باید قدر این جمعیتی که برای اسلام دارند‏‎ ‎‏کار می کنند، برای اسلام دارند چیز می نویسند ‏‏[‏‏بدانند‏‏]‏‏. اینها را باید‏‎ ‎‏بیاورند توی کار. آقا، آغوشتان را باز کنید. نگویید که این دانشگاهی‏‎ ‎‏ـ عرض کنم که ـ فاسق و فاجر! و ... دائماً جدا نکنید. آنها شما را جدا‏‎ ‎‏کنند که این نمی دانم مرتجع است و قدیمی! کیْ آخوند مرتجع است؟‏‎ ‎‏آخوند در صف اول پیشروها واقع است؛ این مرتجع است؟! شما هم از آن‏‎ ‎‏طرف بگویید که این نمی دانم دانشگاهی است، و این بی دین است، و این‏‎ ‎‏نمی دانم چطور و فلان.نخیر، غلط است اینها. هر دو با هم دست برادری‏‎ ‎‏بدهید، دست برابری بدهید، مسائلتان را طرح بکنید.(501)‏

10 / 8 / 56

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ید واحده

‏لازم است شما جوانان دانشگاههای قدیم و جدید به هم پیوسته و با‏‎ ‎‏سایر طبقات ملت پیوند اخوت اسلامی برقرار کنید. ‏وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله ِ‎ ‎جَمیعاً وَلاٰ تَفَرَّقُوا؛‎[1]‎‏ این است دستور محکم نجات بخش قرآن کریم که باید‏‎ ‎‏نصب عین خود قرار دهیم و از تفرقه و تشتت، که جز شکست در مقابل‏‎ ‎‏طاغوت نتیجه ای ندارد، پرهیز نموده از خداوند تعالی نجات ملت را‏‎ ‎‏بخواهیم.(502)‏

15 / 11 / 56

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

احترام متقابل

‏لازم است طبقات محترم روحانی و دانشگاهی، با هم احترام متقابل‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 404

‏  داشته باشند. جوانان روشنفکر دانشگاهها به روحانیت و روحانیون‏‎ ‎‏احترام بگذارند. خداوند تعالی آنها را محترم شمرده و اهل بیت وحی،‏‎ ‎‏سفارش آنها را به ملت فرموده اند. روحانیت قدرت بزرگی است که با از‏‎ ‎‏دست دادن آن خدای نخواسته پایه های اسلام فرو می ریزد و قدرت‏‎ ‎‏جبار دشمن، بی معارض می شود.‏

‏     ‏‏مطالعات دقیق اجانب استثمارگر در طول تاریخ به آن رسیده که‏‎ ‎‏باید این سد شکسته شود و تبلیغات دامنه دار آنها و عمال آنها در چند‏‎ ‎‏صد سال، موجب شده که مقداری از روشنفکران را از آنها جدا و به آنها‏‎ ‎‏بدبین کند تا جبهۀ دشمن، بی معارض شود. اگر احیاناً در بین آنها کسانی‏‎ ‎‏بی صلاحیت خود را جا بزنند لکن نوع آنها در خدمت هستند، به حسب‏‎ ‎‏اختلاف موقف و خدمت آنها ملت را پایبند اصول و فروع دیانت نموده، به‏‎ ‎‏رغم اجانب و عمال آنها باید این قدرت را تأیید و حفظ نمود و با دیدۀ‏‎ ‎‏احترام نگریست. چنانچه روحانیون محترم باید به طبقۀ جوان‏‎ ‎‏روشنفکر که در خدمت اسلام و کشور اسلامی است و به همین جهت‏‎ ‎‏مورد حملۀ عمال اجانب است، احترام گذاشته آنها را چون فرزندانی‏‎ ‎‏عزیز و برادرانی ارجمند بدانند و این قدرت بزرگ که مقدرات‏‎ ‎‏ـ خواه ناخواه ـ در دست آنها خواهد افتاد، از دست ندهند؛ و از تبلیغات‏‎ ‎‏سوئی که بر ضد آنها در این چند صد سال شده و آنها را در نظر بعضی‏‎ ‎‏طور دیگر جلوه داده اند تا از تفرقه استفادۀ هر چه بیشتر برند، احتراز‏‎ ‎‏کنند. و کسانی را که جهلاً یا از سوءنیت موجب دور نگه داشتن این طبقۀ‏‎ ‎‏مؤثر است از روحانیت، از خود برانند و به آنها اجازۀ ایجاد تفرقه ندهند و‏‎ ‎‏مطمئن باشند که با ضم این دو قدرت بزرگ پیروزی به دست می آید و با‏‎ ‎‏جدایی روی آن را نخواهند دید.(503)‏

24 / 11 / 56

*  *  *


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 405

بیدارسازی دانشگاهیان

‏حوزۀ قم زنده کرد ایران را. حوزۀ قم خدمتی به اسلام کرده است که تا‏‎ ‎‏صدها سال دیگر این خدمت باقی است. کم نشمرید آقایان این را. دعا‏‎ ‎‏کنید به حوزۀ قم؛ و دعا کنید ما هم این جور بشویم. صدها سال دیگر هم‏‎ ‎‏اسم حوزۀ قم در تواریخ هست، و ما مرده ها را دفن کرده است. حوزۀ‏‎ ‎‏علمیۀ قم زنده کرد اسلام را. حوزۀ علمیۀ قم و تبلیغات مراجع قم،‏‎ ‎‏علمای قم، دانشگاهها را که ما را جزء افیون ملت می دانستند، ما را‏‎ ‎‏دست نشاندۀ انگلیسها و مستعمِرین می دانستند، بیدارشان کردند که‏‎ ‎‏نه؛ اینها تبلیغات است، تبلیغات خود آنها است، خود انگلیسها و آلمانها‏‎ ‎‏و شوروی و اینها تبلیغ می کنند که خیر حوزه های دین، حوزه های‏‎ ‎‏علمیه، علمای دین، اینها افیونند. خود آنها تبلیغ می کنند برای اینکه‏‎ ‎‏آنها می دانند که اینها چه فعالیتها دارند و چه تحرکها دارند و اسلام چه‏‎ ‎‏دین متحرکی است. اینها می دانند اینها را. می خواستند که از خاصیت‏‎ ‎‏بیندازند پیش ملت، تبلیغ کردند.(504)‏

29 / 11 / 56

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ایجاد ارتباط دوستانه

‏طلاب علوم دینی و دانشجویان با هم روابط دوستانه و فعالانه داشته‏‎ ‎‏باشند، و بر اساس به دست آمدن استقلال و آزادی و خلع ید غاصبان از‏‎ ‎‏حقوق ملت در تمام ابعادش، به سایر طبقات ملت بپیوندند.(505)‏

16 / 7 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نزدیک شدن قشرها و پیامد آن

‏شمـا می بینیـد که الآن در ایـران که یک وحـدت کلمه ـ فی الجمله ـ پیدا‏‎ ‎‏شده است چطور لرزانده است همۀ تختها و تاجها را و همۀ ابرقدرتها را؟‏‎ ‎‏همه به دست و پا افتاده اند؟ این را می بینید؟ می بینید که الآن در ایران‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 406

‏  که جناحها با هم نزدیک شدند یک قدری، دانشگاه با روحانیت نزدیک‏‎ ‎‏شده، روحانیت با دانشگاه نزدیک شده، بازار با دانشگاه و با روحانیت‏‎ ‎‏یکی شده اند ـ در صورتی که باز اختلافاتِ فی الجمله ای هست و بعد‏‎ ‎‏عرض می کنم ـ شما می بینید که الآن یک وحدت فی الجمله ای که در‏‎ ‎‏ایران پیدا شده است، امریکا را آنجا متزلزل کرده و شوروی را آنجا‏‎ ‎‏متزلزل کرده؛ و این قلدرها هم در خود ایران به دست و پا افتاده اند.(506)‏

3 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

حذف فاصله ها

‏ما چندین سال است که زحمت کشیدیم و دانشگاه را به ملاّها، به‏‎ ‎‏مدارس علوم قدیمه، به طلاب علوم قدیمه نزدیک کردیم؛ بازار را به این‏‎ ‎‏هردو؛ بازار با آنها نزدیک بود با آن جهت، با دانشگاه نزدیک کردیم؛ این‏‎ ‎‏جبهه های مختلف را با هم نزدیک کردیم و همیشه سفارش کردیم به‏‎ ‎‏اینکه باید وحدت کلمه داشته باشید تا بتوانید یک کاری انجام بدهید؛‏‎ ‎‏اگر هر کدام یک جناح خاصی باشد، یک طرف خاصی بکشد و او طرف‏‎ ‎‏دیگری بکشد، این اول استفاده اش مال اجانب است.(507)‏

3 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نیاز متقابل

‏اگر آخوند بخواهد بگوید که منهای دانشگاه، منهای جبهه های سیاسی،‏‎ ‎‏آن هم صحیح نیست برای اینکه آن هم کارشناس لازم دارد. شما‏‎ ‎‏کارشناس اسلامی هستید و قواعد اسلام را می دانید لکن بعض مسائل‏‎ ‎‏سیاسی را شماها هم نمی توانید حلش کنید؛ محتاج به اینها هستید.‏‎ ‎‏شما نمی خواهید که خودتان بروید حکومت بکنید، شما یک شغل‏‎ ‎‏دیگری دارید. شما حکومت لازم دارید؛ شما اجزای ادارات لازم دارید؛‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 407

‏  ادارات شما، حکومت شما ـ عرض می کنم ـ لشکر شما، جیش شما، همه‏‎ ‎‏اینها با این جبهه ها تحصیل می شود؛ با این دانشگاهها و با این‏‎ ‎‏دانشجوهای خارجی و داخلی مملکت ما باید اداره بشود. اگر علاقه‏‎ ‎‏دارید شما به اسلام، علاقه دارند آن جبهۀ دیگر به اسلام، با علاقۀ به‏‎ ‎‏اسلام نمی شود که با هم بنشینید دعوا کنید امروز! امروز دعوا کردن‏‎ ‎‏انتحار است، خودکشی است.(508)‏

3 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

رابطه برادرگونه

‏قشر روحانی و قشر دانشگاهی. اینها باید چشمهایشان را باز کنند؛ و همه‏‎ ‎‏با هم برادروار، بدون اختلاف کلمه، همه با هم به پیش بروند، و این‏‎ ‎‏نهضت را به آخر برسانند.(509)‏

29 / 2 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اتصال با یکدیگر

‏تمام توجه به این باشد که قشر دانشگاهی با قشر ـ عرض می کنم که ـ‏‎ ‎‏مدارس قدیمه اینها با هم جوش بخورند.(510)‏

31 / 2 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

همگام با یکدیگر

‏دانشگاهیها که یک عضو مؤثرند، توجه به این داشته باشند که ما باید با‏‎ ‎‏این معممین که یک عضو مؤثرند ‏‏[‏‏با هم باشیم‏‏]‏‏. آقایان خیال نکنند که‏‎ ‎‏معممین چه! شما می بینید که ملت با اینهاست. ملت ـ که با شما با آن‏‎ ‎‏ملت می خواهید کار انجام بدهید ـ با اینها هستند؛ هر روزی اینها‏‎ ‎‏بخواهند ملت را به یک راهی ببرند تبعیت می کنند؛ برای اینکه اینها را‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 408

‏  نمایندۀ امام می دانند تبعیت می کنند. اینها را از دست ندهید، این یک‏‎ ‎‏قوۀ بزرگی است؛ این قدرت را از دست ندهید. این را من حالا نمی گویم؛‏‎ ‎‏نجف هم که بودم ـ و سابق هم، قبل از آن هم ـ می گفتم که ما این قشر‏‎ ‎‏روحانی را اگر از دست بدهیم شکست می خوریم. ماها دیگر عرضه‏‎ ‎‏نداریم؛ اینها هستند که می توانند کار انجام دهند. این قشر را نباید از‏‎ ‎‏دست بدهیم. روحانی هم گمان نکند که دانشگاهی چی! مقدرات‏‎ ‎‏مملکت ما دست دانشگاهیهاست. فردایِ امروز مقدرات مملکت ما‏‎ ‎‏دست اینهاست. این دو قشر با هم باید جور بشوند. این دو طایفه، که هر‏‎ ‎‏دو از منوَّرالفکرها هستند لکن مع الأسف شما خیال می کنید که آنها‏‎ ‎‏فناتیک هستند، آنها هم خیال می کنند شما بی دین هستید ـ خیال‏‎ ‎‏می کردند ـ حالا نیست اینطور دیگر، این دو طایفه با هم مجتمع بشوند،‏‎ ‎‏رشد داشته باشند، رشد سیاسی داشته باشند، بفهمند که از غیر دارند‏‎ ‎‏هدایت می شوند، از اجانب دارند هدایت می شوند به اینکه «آن طایفه را‏‎ ‎‏کنار بگذار، اسلام منهای آخوند»، بفهمند که این مسأله چیزی است که‏‎ ‎‏از خارج دارد انجام می گیرد، اغفال می کنند شما را، از آن طرف هم آن‏‎ ‎‏طایفه بفهمند از اینکه دانشگاهی یک عضو مؤثری است که ما فردا همه‏‎ ‎‏چیزمان دست اینهاست، اگر ایران بخواهد یک سعادتی پیدا کند با‏‎ ‎‏دست اینها سعادت پیدا می کند، اگر خرابی هم پیدا کند به دست اینها‏‎ ‎‏خرابی پیدا می کند، این دو قشر با هم متحد بشوند. توجه داشته باشند‏‎ ‎‏که مبادا در این هیاهویی که گاهی ایجاد می شود ایجاد اختلاف بشود. در‏‎ ‎‏این مسائلی که پیش می آید مبادا یک وقت یک دستی باشد که بخواهد‏‎ ‎‏شماها را از هم جدا بکند. همه با هم باشید، همه با هم همکار باشید،‏‎ ‎‏همه این نهضت را پیش ببرید.(511)‏

31 / 2 / 58

*  *  *


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 409

دعوت به وحدت کلمه

‏شما دانشگاهیها و اساتید محترم در محل خودتان، من که یک طلبه‏‎ ‎‏هستم در محل خودم، آقایان که از علما هستند در محل خودشان،‏‎ ‎‏همه مان دنبال این معنا باشیم که این نهضت به اینجوری که تا اینجا‏‎ ‎‏آمده حفظ بشود. اگر این نهضت به همین طور، یعنی وحدت کلمه،‏‎ ‎‏گروه گروه نشویم. ‏

‏     الآن شما ملاحظه می کنید صد گروه در تهران اظهار وجود کرده اند!‏‎ ‎‏یعنی صد گروه مخالفت با اسلام. ... ولو خودشان نفهمند. ولو خودشان‏‎ ‎‏برای اسلام می گویند ما این کار را می کنیم. ... اگر دانشگاه جدا بشود از‏‎ ‎‏روحانیت، روحانیت جدا بشود از دانشگاه، هر دو جدا بشوند از مردم‏‎ ‎‏دیگر، احزاب احزاب مختلف متشتت ـ که مع الأسف هر کدام با دیگری‏‎ ‎‏بدند، اگر این معنا بشود ما خوف این معنا را داریم که نهضت ما نرسد به‏‎ ‎‏آن ثمره ای که باید برسد؛ و دانشگاه شما هم نرسد به آن معنایی که‏‎ ‎‏دلتان می خواهد؛ و مدارس ما هم نرسد به آن معنایی که دلمان‏‎ ‎‏می خواهد.‏

‏     آن چیزی که الآن همۀ ما باید دنبال آن باشیم و جدیت داشته‏‎ ‎‏باشیم این است که شما در دانشگاه و ما در مدرسه ها و آقایان در شهرها و‏‎ ‎‏همه در همه جا مردم را دعوت کنند به وحدت کلمه و اینکه از این تشتت‏‎ ‎‏دست بردارند. با وحدت کلمه و توجه به اینکه ما همه یک جمهوری‏‎ ‎‏اسلامیِ عدل می خواهیم، یک حکومت اسلامی عدل می خواهیم، یک‏‎ ‎‏حکومتی که همه آزاد فکر کنند، آزاد نظر بدهند ـ عرض می کنم آزاد‏‎ ‎‏عمل بکنند، استقلال داشته باشند... من خوف این را دارم که یک‏‎ ‎‏دستهایی در کار باشد برای همین ایجاد این تشتتها، گروه گروه درست‏‎ ‎‏کردنها... ما امید داشته باشیم که یک مسجد و محراب مستقل داشته‏‎ ‎‏باشیم. و اگر ان شاءالله ، امیدوارم بشود، همۀ ما مجتمع باشیم، همۀ ما‏‎ ‎‏نظر صحیحی داشته باشیم، فکر نکنیم که شما از ما جدا و ما از شما جدا،‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 410

‏  همه مسلِم، همه دارای ـ عرض می کنم ـ عقیدۀ اسلامی، همه توجه به‏‎ ‎‏اینکه کشورمان مستقل باشد، مال خودمان باشد، منافعش مال‏‎ ‎‏خودمان باشد، زحمت مردم مال خودشان باشد، معنویاتش درست‏‎ ‎‏بشود، مادیاتش درست بشود، همۀ این چیزها، اگر این مطلب محفوظ‏‎ ‎‏بماند و همه با هم باشیم، همان طوری که تا حالا بودیم، پیروز‏‎ ‎‏هستیم.(512)‏

13 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

حذف اختلافات

‏برادرهای دانشگاهی، توجه کنید که شما را جدا نکنند از روحانیون.‏‎ ‎‏برادران روحانی، توجه کنید که شما را جدا نکنند از دانشگاهیها. همین‏‎ ‎‏چند روز در اصفهان، در مشهد، در تهران، اساس یک خلاف را دارند‏‎ ‎‏طرح ریزی می کنند که دانشگاه را از روحانی جدا کنند. بعض منبریهای‏‎ ‎‏نادان و بعضی دانشگاهیهای نادان می خواهند این دو قشر را از هم جدا‏‎ ‎‏کنند. طرحش را ریخته اند در یک موقعی که موقع طرح قانون اساسی‏‎ ‎‏است. در یک موقعی که موقع نتیجه گیری است. در یک موقعی که‏‎ ‎‏نزدیک به ماه مبارک رمضان است و اجتماعات شما برای آنهایی که‏‎ ‎‏می خواهند ایران را از بین ببرند، اسلام را از بین ببرند؛ خطر دارد. ماه‏‎ ‎‏مبارک، ماه اجتماع است، ماه وحدت است؛ ماه خداست؛ در یک همچو‏‎ ‎‏موقعی قبل از ماه رمضان و موقع نتیجه گیری از این خونها، از این‏‎ ‎‏زحمتها، از این رنجها، طرح یک اختلاف بزرگ بین روحانیون و‏‎ ‎‏دانشگاهی ریخته شد. یکی جزوه می دهد لعن می کند یک کسی را؛ یکی‏‎ ‎‏جزوه می دهد تعریف می کند از کسی! هر دویش خلاف است. هر دویش‏‎ ‎‏امروز غلط است. دست بردارید از نادانی! شما را تحریک نکنند آنهایی‏‎ ‎‏که با اسلام دشمنند. خیانت به اسلام نکنید! این تفرقه امروز خیانت به‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 411

‏  اسلام است، با هر اسمی که باشد. امروز سر ولایت امیرالمؤمنین‏‎ ‎‏اختلاف کردن خیانت به اسلام است. امروز این حرفها را طرح نکنید.‏‎ ‎‏همه توجه به این معنا داشته باشید که این سرنوشتی که بناست برای‏‎ ‎‏ایران تحقق پیدا کند خوب باشد. با اعمال شما نبادا اسلام فراموش‏‎ ‎‏بشود. با اعمال شما نبادا اسلام دفن بشود. اگر دلسوز به اسلام هستید،‏‎ ‎‏دست از تفرق بردارید. اگر دلسوز به ملت هستید، دست از تفرق بردارید.‏‎ ‎‏اگر دلسوز به کشورتان هستید، دست از این تفرقات بردارید. این طرح‏‎ ‎‏شیطانی که در اصفهان ظهور کرده، و در مشهد و در تهران هم، این طرح‏‎ ‎‏شیطانی را خنثی کنید. سر یک نفر آدم که آیا کافر است یا مُسْلم، تو سر‏‎ ‎‏هم نزنید! توجه به مسائل کنید. شما را می خواهند به جان هم بریزند، و‏‎ ‎‏آنها نتیجه بگیرند. خداوند ان شاءالله ما را از غفلتها بیدار کند. خداوند‏‎ ‎‏ان شاءالله اجتماع ما را حفظ کند. خداوند ان شاءالله تفرقه اندازها را‏‎ ‎‏هدایت کند. خداوند ان شاءالله اسلام را پیروز کند.(513)‏

15 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اجتماع با یکدیگر

‏تکلیف همه مان چیست. تکلیف مهم، آنی است که متوجه به این قشر‏‎ ‎‏است، و این قشر یعنی روحانیون، دانشگاهیها و دانشجوها. آنکه مغز‏‎ ‎‏متفکر جامعه است همین دو طایفه اند. اینها مغز متفکرند. دانشگاهیها،‏‎ ‎‏چه آنهایی که از دانشگاه بیرون آمده اند و حالا وکیل دادگستری شده اند،‏‎ ‎‏یا حقوقدان شدند یا هر چیز، چه این قشر روحانی که مشغول تحصیلند‏‎ ‎‏یا از تحصیل فارغ شده اند و مشغول ترویج و کارهای دیگر هستند، مغز‏‎ ‎‏متفکر جامعه، شما دو طایفه هستید. و آن قشری که می تواند خنثی‏‎ ‎‏کند آن توطئه هایی که با کمال دقت برای شکست دادن نهضت در شُرُف‏‎ ‎‏تکوین است، آن هم شماها هستید. تکلیف برای شما دو طایفه از‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 412

‏  سایرین زیادتر است؛ و مسئولیتتان بسیار زیاد، همه مسئول اند، لکن‏‎ ‎‏شما دو طایفه مسئولیتتان زیادتر است. و آنها در صدد هستند که بین‏‎ ‎‏شما دو طایفه ای که با هم مربوط شدید و دیگر صحبتی نبود که‏‎ ‎‏دانشگاهی کذا و روحانی کذا، همه با هم بودید و پیش بردید ـ بحمدالله ـ‏‎ ‎‏و فهمیدید با هم بودن پیش می برد. شما دو قشری که مغز متفکر بودید،‏‎ ‎‏وقتی با هم مجتمع شدید قشرهای دیگر پیوند کردند با شما، تکلیف‏‎ ‎‏شما و این قشر روحانیون و شما آقایان دانشگاهیها این است که دست از‏‎ ‎‏هم برندارید.(514)‏

14 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دوستی و برادری با هم

‏این قدرت دانشگاهی و طبقۀ جوان را حفظ کنید، در مقابل او نایستید،‏‎ ‎‏همه اهل یک ملتید؛ همه اهل یک کشور و خانه هستید؛ این خانۀ‏‎ ‎‏خودتان را هر دو حفظ کنید. مقدرات مملکت شما بعد از چندی به‏‎ ‎‏عهدۀ این دانشگاههاست، اینها وزیر و نمی دانم چه خواهند شد؛ اینها را‏‎ ‎‏حفظشان کنید. همان طوری که به آنها عرض می کنم که این قدرت را‏‎ ‎‏از دست ندهند؛ به شما عرض می کنم که این قدرت را از دست ندهید،‏‎ ‎‏برادر باشید؛ با هم باشید. به دانشگاهیها عرض می کنیم که اینقدر گروه،‏‎ ‎‏گروه نشوید، شما دشمن دارید؛ در مقابل دشمن باید مجهز بشوید،‏‎ ‎‏مجهز شدن به این است که با هم یک گروه با وحدت کلمه، اگر شما یک‏‎ ‎‏گروه بشوید، جوانهای معتقد مسْلم ما که بحمدالله اکثر دانشگاه را در‏‎ ‎‏قبضه دارند، اگر اینها هی گروه، گروه نشوند و با هم مجتمع بشوند، چهار‏‎ ‎‏تا آدمی که معوج و منحرف است یا به اینها ملحق می شود که ان شاءالله ‏‎ ‎‏ملحق بشود؛ و یا گورش را گُم می کند و می رود. شما منتظر این نشوید که‏‎ ‎‏دولت بیاید جلو بگیرد، یا ملت بیاید جلو بگیرد، خودتان با اجتماع‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 413

‏  خودتان، بدون اینکه دعوایی راه بیندازید، بدون اینکه درگیری در کار‏‎ ‎‏باشد، با اجتماع خودتان، با وحدت کلمۀ خودتان؛ جلوی این توطئه ها را‏‎ ‎‏بگیرید. فردا دانشگاه باز می شود، جلو بگیرید از این توطئه ها.‏‎ ‎‏توطئه گرها دشمن شما هستند؛ دشمن ملت شما هستند. هم روحانی‏‎ ‎‏باید با دانشگاهی دوست و برادر باشد، و هم دانشگاهی با روحانی، تا این‏‎ ‎‏دو قدرت، دو قدرت مفکّرۀ متفکر بتوانند مملکت خودشان را حفظ‏‎ ‎‏کنند.(515)‏

23 / 6 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تفاهم و اتحاد

‏این توطئه شیطانی طاغوتی را، که اکنون قشرهای ملت و خصوصاً‏‎ ‎‏دانشمندان بیدار بدان توجه کرده اند، باید با به کار بردن تمام تدبیر و‏‎ ‎‏توان خنثی کرد؛ و راه تفاهم و اتحاد را هرچه سریعتر و سریعتر باز نمود.‏‎ ‎‏با وحدت این دو قطب متفکر کشور عزیز به رشد واقعی و ترقی و تعالی‏‎ ‎‏حقیقی می رسد. علما و دانشمندان این دو مرکز لازم است کوشش کنند‏‎ ‎‏در پیوند دادن این دو قشر عزیز. و باید بدانند که نه دانشگاهی بدون‏‎ ‎‏روحانی می تواند به استقلال برسد؛ و نه روحانی بدون دانشگاهی.‏

‏     عزیزان من! اگر اسلام را می خواهید و کشور را، به فرمان خدای‏‎ ‎‏متعال گوش فرا دهید و اطاعت کنید که می فرماید: وَ ‏أَطِیعُواالله َ وَ رَسُولَهُ وَ لاَ‎ ‎تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ‎[2]‎‏ اختلاف و نزاع، شما را به شکست می کشد و‏‎ ‎‏قدرت را از شما سلب می کند، و رنگ و بوی شما را در جوامع بشری‏‎ ‎‏می برد. ‏وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله ِ جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا.‎[3]‎‏(516)‏

31 / 6 / 58


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 414

پیوستگی بیشتر میان دو قشر

‏اکنون که سالروز حمله به دانشگاه است، برای پیوستگی بیشتر لازم‏‎ ‎‏است روحانیون عزیز قم و تهران و سایر شهرستانهای نزدیک به تهران‏‎ ‎‏در مراسمی که در دانشگاه تهران است، شرکت نمایند و همچنین‏‎ ‎‏روحانیون تمام شهرهای ایران در دانشگاه هر نقطه از ایران که بدین‏‎ ‎‏مناسبت مجلس بزرگداشتی برقرار کرده اند، شرکت نمایند و با حضور در‏‎ ‎‏دانشگاههای سراسر ایران و پیوستن به دانش آموزان و دانشجویان و‏‎ ‎‏استادان عزیز، توطئه های جدایی افکنانه بین این دو نیروی مترقی را‏‎ ‎‏خنثی کنند.(517)‏

10 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

پیوند و تقویت یکدیگر برای حفظ کشور

‏من امروز آمده ام در میان شما دانشجویان عزیز‏‎[4]‎‏ به دو منظور؛ یکی‏‎ ‎‏بزرگداشت روز شهادت جوانهای عزیز در دانشگاه در اثر هجوم وحشیانۀ‏‎ ‎‏مأمورین جبار. و یکی برای پیوند بین قشر روحانی و قشر دانشگاهی و‏‎ ‎‏دانشجویان. من این پیوند را تبریک عرض می کنم به روحانیون و تبریک‏‎ ‎‏عرض می کنم به دانشگاهیان.‏

‏     من آمده ام تا پیوند خدمتگزاری خودم را به شما عزیزان عرضه کنم‏‎ ‎‏که تا حیات دارم خدمتگزار همه هستم؛ خدمتگزار ملتهای اسلامی؛‏‎ ‎‏خدمتگزار ملت بزرگ ایران؛ خدمتگزار دانشگاهیان و روحانیان؛‏‎ ‎‏خدمتگزار همۀ قشرهای کشور و همۀ قشرهای کشورهای اسلامی و‏‎ ‎‏همۀ مستضعفین جهان.‏

‏     ‏‏یک پیوند باید بین این دو قشر مترقی و این دو مغز متفکر باشد؛‏‎ ‎‏یعنی روحانیون عزیز و دانشگاهیان عزیز. و یک پیوند باید بین‏‎ ‎‏روشنفکران، نویسندگان، تمام کسانی که مُتنوَّرالفکر هستند، با‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 415

‏  قشرهای ملت ـ با این دو قشری که قبلاً ذکر کردم ـ برادران ما در هر جا که‏‎ ‎‏هستند و به هر شغل که اشتغال دارند و به هر لباس که هستند و به هر‏‎ ‎‏مرتبه ای که از دانش و علم هستند باید بدانند که اگر چنانچه با هم‏‎ ‎‏اجتماع نداشته باشند، اجتماع فکری نداشته باشند، برای این ملت‏‎ ‎‏مستضعف خدمتگزار نباشند، برای این کشور اسلامی خدمتگزار‏‎ ‎‏نباشند، کارِ این کشور و بارِ این کشور به منزل مشکل می رسد، می رسد‏‎ ‎‏لکن مشکل می رسد. و اگر چنانچه این قشرهای متفرق، این گروههای‏‎ ‎‏متفرق، این آرای متفرق، این مسلکهای متعدد در یک معنا با هم‏‎ ‎‏مجتمع بشوند ـ و آن حفظ کشور و حفظ کیان اسلام ـ با تحقق یک‏‎ ‎‏همچو معنا ما به مقاصد عالیۀ اسلامی، که همان مقاصد عالیۀ ملتها و‏‎ ‎‏همان مقاصد مستضعفین است، به زودی خواهیم رسید.‏

‏     ما این همه جوان دادیم، در دانشگاهها جوان دادیم، در مدرسه های‏‎ ‎‏قدیمی جوان دادیم، در مدارس علمی و اسلامی و فرهنگ جوان دادیم،‏‎ ‎‏در خیابانها و بازارها و کوچه ها شهید دادیم که به مقصد برسیم. برای‏‎ ‎‏مقصد بود و آن مقصد همان بود که ملت ما فریاد کشیدند و آن را‏‎ ‎‏خواستند: استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی.‏

‏     برادرهای عزیز من، برادرهای روشنفکر، برادران نویسنده و صاحب‏‎ ‎‏قلم، برادران دانشگاهی، دانشجویان محترم، روحانیان معظم، بازاریان‏‎ ‎‏محترم، کارگران عزیز، کارمندان محترم! بیایید به هم بپیوندیم. بیایید‏‎ ‎‏تمام قلمها و تمام قدمها و تمام گفتار ما بر منافع این قشر مستضعف‏‎ ‎‏باشد. نگذارید خون این شهیدان هدر برود. نگذارید زاغه نشینان ما باز‏‎ ‎‏ادامه بدهند به زاغه نشینی. نگذارید ابرقدرتها باز به طمع بلعیدن ما‏‎ ‎‏بیفتند. نگذارید توطئه های ابرقدرتها و خائنین رشد پیدا کنند. ای‏‎ ‎‏قشرهای روشنفکر و ای قشرهای نویسنده! قلمها و گفتار خودتان را در‏‎ ‎‏راه این مستضعفین صرف کنید. ای دانشمندان ما، ای دانشجویان ما،‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 416

‏  ای فرهنگیان ما، ای دانشگاهیان ما! اجتماعات خودتان را برای راه این‏‎ ‎‏مستضعفین تقویت کنید. شما بودید که این همه خدمت کردید و این‏‎ ‎‏همه خون دادید و این همه حبس رفتید و این همه زجر کشیدید برای‏‎ ‎‏خلاصی از یوغ دشمنان، خلاصی از چپاولگری چپاولگران. نگذارید‏‎ ‎‏زحمات خودتان هدر برود. قلمها را در راه خدمت به این خلق به کار‏‎ ‎‏بیندازید؛ گفتار را در راه خدمت به مستضعفین، و اَعمال را در خدمت به‏‎ ‎‏مستضعفین.‏

‏     ای دوستان من، ای برادران من! از تفرقه بپرهیزید. و همان طور که‏‎ ‎‏امروز، روزِ پیوند روحانی و دانشگاهی و دانشجویان است، ادامه بدهید به‏‎ ‎‏این پیوند. و روشنفکران و نویسندگان، تمام قشرها به این دو پیوندِ عزیز‏‎ ‎‏بپیوندند. شما دیدید با پیوند قشرهای مختلف اعجاز بزرگ تاریخ را‏‎ ‎‏ایجاد کردید و آن شکست همۀ ابرقدرتها بود. امروز آنها از کار ننشسته و‏‎ ‎‏مشغول توطئه هستند. شما را به روی هم باز می دارند، وا می دارند و از‏‎ ‎‏اجتماع باز می دارند. هر قشر شما با قشر دیگر تفرقه افکنی می کنند. آنها‏‎ ‎‏بین اقشار تفرقه افکنی می کنند. کمک نکنید به این تفرقه افکنیها، که‏‎ ‎‏این، کمک به دشمنان کشور است، به دشمنان اسلام است. ‏

‏     انتقاد اینقدر نکنید بدون جهت، بهانه گیری نکنید بدون جهت که‏‎ ‎‏این به نفع دشمنان ماست.(518)‏

13 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

صف واحد

‏امروز توهین و تضعیف روحانیت ضربه به استقلال و آزادی و اسلام‏‎ ‎‏است. امروز راه شاه خائن را رفتن و کلمۀ ارتجاع را به این طبقۀ محترم که‏‎ ‎‏از نادرترین قشرهایی هستند که زیر بار شرق و غرب نمی روند، خیانت‏‎ ‎‏است. خواهران و برادران عزیزم! بدانید آنانی که روحانیون را مرتجع‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 417

‏  می دانند در نهایت راه شاه و امریکا را می روند. ملت شریف ایران با‏‎ ‎‏پشتیبانی از روحانیت اصیل و متعهد ایران که همیشه حافظ و سنگربان‏‎ ‎‏این مرز و بوم بوده اند، دیْن خود را به اسلام ادا می نمایند و طمع‏‎ ‎‏ستمکاران تاریخ را از کشور قطع می نمایند. از طرف دیگر من به‏‎ ‎‏روحانیین محترم در هر جا هستند اعلام می کنم، ممکن است شیاطین‏‎ ‎‏با ایادی خود تبلیغات سوئی علیه جوانان عزیز خصوصاً جوانان‏‎ ‎‏دانشگاهی بکنند، باید روحانیون بدانند که امروز تکلیف آن است که‏‎ ‎‏همۀ قشرهای ملت خصوصاً دو قشر معظم که مغز متفکر ملت هستند‏‎ ‎‏دست به دست هم داده و علیه قدرتهای شیطانی و مستکبرین کوشش‏‎ ‎‏نموده و در صف واحد، نهضت اسلامی را جلو رانده و استقلال و آزادی را‏‎ ‎‏چون جان عزیز خود نگهبانی کنید. نقشۀ جهانخواران و عمال آنان، جدا‏‎ ‎‏کردن این دو طبقۀ مؤثر متفکر در زمان رژیم طاغوتی بود و مع الأسف‏‎ ‎‏موفق شد و کشور را به تباهی کشاند، و آن نقشه بار دیگر در دست اجرا‏‎ ‎‏است که با غفلت جزئی رو به تباهی خواهیم رفت. امیدوارم که همۀ‏‎ ‎‏طبقات ملت بخصوص این دو طبقۀ محترم در این سال جدید از‏‎ ‎‏توطئه ها و دسیسه ها غافل نباشند و با وحدت کلمه نقشه های شوم را‏‎ ‎‏باطل کنند.(519)‏

1 / 1 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ادامه وحدت، بالاتر از ایجاد وحدت

‏آن چیـزهایی که به بیخ گوش شمـا در دانشگـاه می خواننـد، یا در‏‎ ‎‏مدرسۀ ـ مثلاً ـ فیضیه می خوانند، به گوشتان نرود. این اجتماعی که‏‎ ‎‏شما با هم کردید الآن هدف واقع شدید از برای آنهایی که با اسلام‏‎ ‎‏مخالفند، و با دانشگاه مخالفند، و با فیضیه مخالفند، الآن شما هدف‏‎ ‎‏آنها هستید. ادامه دادن کار، بالاتر از ایجادش است، ایجاد را می شود،‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 418

‏  سه روز رفتید در قم و بحمدالله باهم صحبت کردید و تفاهم کردید، و‏‎ ‎‏الحمدلله با هم نزدیک شدید، لکن ادامۀ این مهم است. باید شما قرار‏‎ ‎‏بدهید هر چند روز، هر چند وقت یک دفعه با هم اجتماع کنید و با هم‏‎ ‎‏یکصدا باشید. ‏

‏     و من امیدوارم که این ائتلاف شما با هم یک امر بسیار مبارکی باشد. و‏‎ ‎‏با این ائتلاف بتوانید دانشگاهها را، مراکز علمی را به صورت اسلامی‏‎ ‎‏درآورید.(520)‏

3 / 3 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ارتباط دائم

‏حفظ کنید این وحدت خودتان را، اینها الآن هجوم می آورند که از‏‎ ‎‏دستتان بگیرند این را. بخواهید کشورتان کشور مستقل و خودتان‏‎ ‎‏اشخاص آزاد باشید، این را تعقیب کنید. و شما دو قشر با هم ارتباط دائم‏‎ ‎‏داشته باشید. و برنامه ها را خود دانشگاهیها و خود علمای حوزه ها‏‎ ‎‏برنامه ها را تنظیم کنند، که یک آموزش موافق با احتیاج مملکت، نه یک‏‎ ‎‏چیزهایی را بخوانند که اصلاً به درد ما نمی خورد.(521)‏

3 / 3 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تقویت ائتلاف

‏این دانشجوها و دانشگاهیها و معمّمین و علما و روحانیون و همۀ این‏‎ ‎‏قشرهایی که مغز متفکر هستند، با هم ائتلافشان را زیاد کنند و متوجه‏‎ ‎‏باشند به اینکه می خواهند این ائتلاف را بشکنند. اگر آمدند تو دانشگاه و‏‎ ‎‏گفتند ما با دانشگاهیها کار نداریم، اما آخوند بازی اش درست نکنید و‏‎ ‎‏رفتند توی مدرسه ها گفتند ما با علما که کار نداریم، لکن این دانشگاهیها‏‎ ‎‏را راه ندهید با خودتان، بدانید که این حیله ای است برای اینکه شما را از‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 419

‏  هم جدا کنند و راه را برای خودشان باز کنند. بیدار باشید. متوجه باشید.‏‎ ‎‏امروز همۀ چشمها به شما دوخته شده است.(522)‏

14 / 3 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

با هم بودن

‏حالا شما آقایان یک قدم برداشتید و این قدم پُر برکتی است و او اینکه‏‎ ‎‏آن دیوار بزرگی که بین شما کشیده بودند، آن سدّ عظیمی را که مابین به‏‎ ‎‏اصطلاح فیضیه و دانشگاه کشیده بودند، آن سد را شما شکستید. این‏‎ ‎‏قدم اول است که شما برداشتید، و قدمهای بعد، کوشش در اینکه از همه‏‎ ‎‏جهات مستقل باشید و وابسته نباشید. من این عرضی را که می کنم،‏‎ ‎‏خوب دیگر نمی توانم بعد ببینم شما را که به آن مرتبه رسیده اید. دیگر‏‎ ‎‏اواخر کار است برای من. امّا من می گویم که دیگران و نسلهای آتیه ای که‏‎ ‎‏ـ ان شاءالله ـ می آیند متوجه باشند که این دو مرکز باید با هم باشند. و‏‎ ‎‏این دو مرکز باید علم و عمل، و علم و تهذیب را به منزلۀ دو بالی بدانند که‏‎ ‎‏با یکی از آنها نمی شود پَرید، قدمهای بعد؛ تهذیب است.(523)‏

27 / 9 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

پیوند و تفاهم با هم

‏علمای اسلام و اساتید دانشگاه با هم پیوند داشته باشند، تفاهم داشته‏‎ ‎‏باشند، که این دو محل را محل اسلامی کنند. و معلمهایی که انتخاب‏‎ ‎‏می شوند در دانشگاه بخصوص و در سایر جاها معلمهای متعهد باشند؛ و‏‎ ‎‏معلمهایی باشند که نه فکر آنها طرف شرق باشد، و نه دست آنها طرف‏‎ ‎‏غرب دراز باشد.(524)‏

10 / 12 / 59

*  *  *


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 420

تحکیم پیوند دانشگاه و فیضیه

‏دانشگاه پیوند خودش را با فیضیه محکم کند. و فیضیه محکم کند‏‎ ‎‏پیوستگی خودش را به دانشگاه. شما دو قشری هستید که اگر اصلاح‏‎ ‎‏بشوید، اصلاح می شود ملتها. و اگر خدای نخواسته شما اصلاح نشوید، یا‏‎ ‎‏منزوی بشوید، مملکتتان و کسانی که می توانند در مملکت کاری بکنند‏‎ ‎‏منزوی خواهند شد.(525)‏

14 / 12 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

جدایی یعنی هلاکت

‏هشدار می دهم که ملت و روحانیت، دانشگاه و روحانیت، از هم جدا‏‎ ‎‏نشوند که جدا شدن اینها از هم؛ هلاکت ملت و هلاکت اسلام و هلاکت‏‎ ‎‏کشور است.(526)‏

14 / 12 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

همفکری با حوزه

‏ما می خواهیم دانشگاهی باشد که همفکر باشد با دانشگاههای علمی‏‎ ‎‏قدیمی که آنها هیچ روز وابسته به خارج نبودند و اگر فردی یا افرادی از‏‎ ‎‏آنها منحرف بودند در بین آنها رسوا بودند. ما می خواهیم یک همچو‏‎ ‎‏مطلبی تحقق پیدا بکند.(527)‏

4 / 3 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اسلامی شدن دانشگاه، منوط به ارتباط با فیضیه

‏می خواهند که دانشگاه و فیضیه با هم مرتبط نباشد؛ برای اینکه این‏‎ ‎‏ارتباط موجب اسلامی شدن دانشگاه می شود و این ارتباط اسباب این‏‎ ‎‏می شود که آن بدبینی هایی که در طول مدت زیاد بین دانشگاه و طلاب‏‎ ‎‏علوم دینی حاصل شده بود از بین برود. وقتی این بدبینی ها از بین رفت‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 421

‏  و دانشگاه در کنار فیضیه مشغول به فعالیت شدند، دست اینهایی که‏‎ ‎‏قبله شان شرق یا قبله شان غرب است، کوتاه می شود. و لهذا، با تمام قوا،‏‎ ‎‏کوشش می کنند و می کردند که این دو قشر را از هم جدا کنند و بدبین‏‎ ‎‏کنند. وقتی این دو قشر ازهم جدا شد و بدبین شدند به هم، آنها کارهای‏‎ ‎‏خودشان را هر طوری که می خواهند، انجام بدهند. الآن هم دست‏‎ ‎‏بر نداشته اند از این مطلبی که مقصود اصلی آنهاست. الآن هم آن‏‎ ‎‏قشری که می خواهد بدون اینکه یک ترتیب صحیحی در دانشگاه‏‎ ‎‏حاصل بشود، دانشگاه به هر طوری که هست باز بشود و هر طوری که‏‎ ‎‏می خواهد، باشد؛ همان مسائل سابق پیش بیاید؛ مردمی هستند که‏‎ ‎‏خودشان را در مقابل غرب یا در مقابل شرق باخته اند؛ ملت خودشان را‏‎ ‎‏می خواهند یا فدای بلوک شرقی بکنند یا فدای بلوک غربی.(528)‏

23 / 3 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دست در دست یکدیگر برای استقلال

‏یک ملتی مستقل، با فکر مستقل، با دانشگاه مستقل؛ که با استقلال‏‎ ‎‏دانشگاه کشور مستقل می شود؛ یک دانشگاهی که با فیضیه دست به‏‎ ‎‏دست هم بدهند و شرق و غرب را کنار بزنند و خودشان برای مصالح‏‎ ‎‏کشور خودشان و برای مصالح اسلام عزیز خودشان عمل بکنند و‏‎ ‎‏نونهالان عزیز ما را طوری بار بیاورند که نه قبلۀ آنها مسکو باشد و نه قبلۀ‏‎ ‎‏آنها لندن باشد و نه قبلۀ آنها واشنگتن؛ قبلۀ آنها کعبه باشد؛ توجه به‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی باشد و اسلام را در آغوش بگیرند، که استقلال آنها،‏‎ ‎‏عزت آنها در سایۀ اسلام است.‏

‏     و اسلام برای علم آنقدر اجر قائل است که شاید دیگر مسالک آن قدر‏‎ ‎‏قائل نباشند. ... استقلال کشور ما منوط به استقلال همین دانشگاهها و‏‎ ‎‏فیضیه هاست. دانشگاه و فیضیه دست به دست هم بدهند و استقلال‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 422

‏  کشور خودشان را حفظ کنند. و امید خودشان را از غیر دانشگاه اسلامی‏‎ ‎‏و غیر فیضیۀ اسلامی، امید خودشان را از دیگران ببرند. اعتنای به این‏‎ ‎‏نکنند که مثلاً ‏‏[‏‏می گویند‏‏]‏‏ دانشگاهی با آخوند چرا باهم پیوند می کنند.‏‎ ‎‏آنها از سایۀ آخوند هم می ترسند! آنها برنامه شان این است که دانشگاه را‏‎ ‎‏از فیضیه جدا کنند.‏

‏     در سالهای طولانی، بنای آنها این بود که این دو قشر را، که سعادت‏‎ ‎‏یک ملت و عظمت یک ملت و استقلال یک ملت بسته به این دو قشر‏‎ ‎‏است ـ قشر روحانی و قشر دانشگاهی اینها مغز متفکر یک ملت هستند ـ‏‎ ‎‏کوشش کردند که این دو قشر را از هم جدا کنند، که با هم دشمن کنند. و‏‎ ‎‏ما دیدیم و شما دیدید که این دو قشر باهم دشمن بودند. تا این انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی پیدا شد و اسلام دعوت خودش را شروع کرد. و دعوت اسلام‏‎ ‎‏پیوند همۀ قشرها و خصوصاً پیوند دانشگاه و فیضیه است. و تا این دو‏‎ ‎‏قشر باهم پیوند داشته باشند، استقلال کشور شما محفوظ می ماند.(529)‏

23 / 3 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

استفاده از متخصصین حوزه های علمیه

‏باید در دانشگاه همان طوری که علوم مادی تدریس می شود، علوم‏‎ ‎‏معنوی تدریس بشود. باید آن امور انسانی، امور تربیتی به دست‏‎ ‎‏اشخاصی که بدانند تربیت اسلامی چه است و بدانند اسلام چه است،‏‎ ‎‏[‏‏تدریس بشود‏‏]‏‏. گمان نکنند بعض از این اشخاص که در اسلام راجع به‏‎ ‎‏جامعه چیزی نیست یا راجع به ـ فرض کنید که ـ امور تربیتی کم است.‏‎ ‎‏اسلام عمیقتر از همه جا و از همۀ مکتبها راجع به امور انسانی و راجع‏‎ ‎‏به امور تربیتی ‏‏[‏‏نظر‏‏]‏‏ دارد که در رأس مسائل اسلام است؛ چنانچه امور‏‎ ‎‏اقتصادی دارد. ما نمی توانیم امروز همان طور که انبار می کردند از غرب‏‎ ‎‏برای ما سوغات می آوردند و در دانشگاههای ما بچه های ما را فاسد‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 423

‏  می کردند، امروز هم بنشینیم که مغزهایی که تربیت غربی دارند برای‏‎ ‎‏ما تربیت کنند بچه های ما را. باید تربیت، تربیت قرآنی باشد.‏‎ ‎‏قرآن غنی ترین کتابهای عالم است در تربیت، در تعلیم و تربیت،‏‎ ‎‏منتها متخصص لازم دارد. اینطور نیست که بعضی گمان کردند که ما‏‎ ‎‏دو تا آیه را بلدیم پس ما قرآن شناسیم، اسلام شناسیم. کسانی که‏‎ ‎‏قرآن را از رو نمی توانند درست بخوانند خودشان را اسلام شناس‏‎ ‎‏حساب می کنند. کسانی که اطلاع از احکام اسلام ندارند، از اقتصاد‏‎ ‎‏اسلام ندارند، از فرهنگ اسلام ندارند، از علوم عقلی اسلام اطلاع‏‎ ‎‏ندارند، اینها می گویند که در اسلام نیست. خوب، تو که اطلاع نداری، به‏‎ ‎‏چه مناسبت یک همچو حرفی می زنی؟ متخصص لازم است و در این‏‎ ‎‏امر باید از حوزه های علمیه متخصص بیاورند، دستشان را دراز کنند‏‎ ‎‏پیش حوزه های علمیه که در آنجا این نحو متخصصین هست و دانشگاه‏‎ ‎‏را باز کنند، لکن علوم انسانی اش را بتدریج از دانشمندانی که در‏‎ ‎‏حوزه های ایران هست و خصوصاً، در حوزۀ علمیۀ قم استمداد کنند.(530)‏

18 / 9 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

حفظ روابط بین دو نهاد

‏شما آقایان اساتید دانشگاه، علمای حوزه ها، این روابطتان را حفظ‏‎ ‎‏بکنید. یکی از خیانتهایی که به این کشور شد، جدا کردن فیضیه‏‎ ‎‏باصطلاح با دانشگاه بود. اساتید از ملاها می ترسیدند. می گفتند اینها‏‎ ‎‏هیچند. اینها تهی مغزند. اینها هیچی نمی دانند. حوزه های ما هم از‏‎ ‎‏دانشگاهیها می ترسیدند. می گفتند آنها بی دین اند همه شان. تفاهم‏‎ ‎‏وقتی بشود، من گمان می کنم امروز این جور نیست دیگر مسأله. وقتی‏‎ ‎‏که پای علما در دانشگاه باز شد و پای اساتید دانشگاه در حوزه ها باز شد،‏‎ ‎‏آن وقت می فهمند که چه جنایتی وارد شده است بر این کشور. وقتی که‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 424

‏  ‏‏اساتید دانشگاه تشریف بردند به قم و با آقایانی که مشغول هستند به این‏‎ ‎‏کارها تماس گرفتند و با هم نشستند و مسائل را طرح کردند، آن وقت‏‎ ‎‏می فهمند که اینقدر فریاد که زده می شود که اسلام یک فرهنگی غنی ای‏‎ ‎‏است در همه چیز. این اسباب این نمی شد که آن وقت در دیوارهای‏‎ ‎‏دانشگاه نوشته بشود که اسلام یک... یا به تعبیر اینطور هم نباشد، نظیر‏‎ ‎‏این را. این برای این است که، تفاهم در کار نبوده است. از اول اینطوری‏‎ ‎‏می خواستند درست بکنند دانشگاه را، و اطفال ما را از اول می خواستند به‏‎ ‎‏یک فرمی اینها را بار بیاورند که دشمن بشوند با اسلام، و با هر چه که‏‎ ‎‏مربوط به اسلام است. اسم آخوند را توی دانشگاه نمی شد ببری. اسم‏‎ ‎‏دانشگاهی هم در محیط فیضیه نمی شد ببری. هر یک از اینها اگر‏‎ ‎‏می رفتند آنجا، خودشان را غریب می دیدند. خودشان را هیچ می دیدند.‏‎ ‎‏می دیدند که به محیط بدی وارد شده اند. این برای این بود که، اینطوری‏‎ ‎‏درست کردند تا اینکه این دو جبهه ای که می توانند کشور را حفظ کنند و‏‎ ‎‏می توانند نجات بدهند از گرفتاریها، اینها دشمن هم بشوند. این سرکوبی او‏‎ ‎‏را بکند، او سرکوبی او را بکند، آنها نتیجه اش را بگیرند و نتیجه را گرفتند،‏‎ ‎‏دیدیم که گرفتند. آن قدر پافشاری در دشمن کردن این دو قشر، برای چه‏‎ ‎‏بود؟ آن قدر تبلیغات سوء از همۀ اطراف نسبت به این طبقۀ مظلوم علما و‏‎ ‎‏از آن طرف در آنجا، آن همه تبلیغات برای دانشگاهی و دانشگاه و اینها چه‏‎ ‎‏بود؟ برای چه اینطور بود؟ آن برای این بود که، می ترسیدند که اگر اینها به‏‎ ‎‏هم نزدیک بشوند و تفاهم کنند و بفهمند که اسلام چه چیز است، اگر بروند‏‎ ‎‏این آقایان اساتید دانشگاه در حوزه های علمی و پیش اساتید ببینند که‏‎ ‎‏اسلام چیست وحشت نمی کنند آن وقت. آن وقت می فهمند که ما چقدر‏‎ ‎‏مصیبت کشیدیم در این دورانها و خصوصاً این پنجاه سال. برای اینکه ما با‏‎ ‎‏برادرهای خودمان دشمن بودیم. هر کدام دیگری را تضعیف می کردیم.‏‎ ‎‏شما توجه داشته باشید به این معنا که باید این پیوند بین دانشگاه و فیضیه‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 425

‏  برقرار باشد. بین حوزه های علمیۀ قدیمی و حوزه های علمی جدید باید‏‎ ‎‏پیوند باشد تا بتوانید شما کشور خودتان را حفظ کنید. کشور شما اگر‏‎ ‎‏چنانچه، شما دو قشر، قشر دانشگاهی، جوانهای دانشگاه، اساتید دانشگاه،‏‎ ‎‏معلمهای دبیرستان و دبستان و امثال ذلک، کوشش کنند به اینکه بچه ها‏‎ ‎‏را با حوزه های علمی آشنا کنند، علمای آنجا هم کوشش کنند که اهل علم‏‎ ‎‏آنجا و جوانهای تحصیلکرده و محصل آنجا را با دانشگاه نزدیک کنند،‏‎ ‎‏هماهنگ کنند، اگر این دو قشر هماهنگ بشود و اگر صالح بشود این دو‏‎ ‎‏قشر دانشمند، کشور ما هیچ نقصی دیگر نمی تواند پیدا بکند. همۀ‏‎ ‎‏مصیبتها برای این است. یک فردی که رفت در دانشگاه و به آنطور فساد‏‎ ‎‏بیرون آمد، که امثال اشخاصی که شما می دانید، البته یک کشور را به باد‏‎ ‎‏فنا خواهد داد و اگر صالح باشد هم، صلاح در یک کشوری ایجاد خواهد شد.‏‎ ‎اِذٰا فَسَدَالعٰالِمْ فَسَدَ الْعٰالَم‎[5]‎‏ عالم را عالم فساد می کند، تودۀ مردم فاسد‏‎ ‎‏نمی کند.(531)‏

28 / 6 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

هر دو، یک عضو برای جامعه

‏این دو جناح دانشگاه و فیضیه، که بحمدالله ، امروز با هم تحکیم وحدت‏‎ ‎‏کرده اند و با هم یک عضو برای جامعه شده اند، اینها می توانند که کشور را‏‎ ‎‏به استقلال حقیقی و آزادی برسانند و اگر ـ خدای نخواسته ـ این دو قشر‏‎ ‎‏انحراف پیدا کنند، مطمئن باشید که کشور و احکام اسلام به انحراف‏‎ ‎‏کشیده می شود. از این جهت، این کاری که شما دانشجوهای عزیز دارید‏‎ ‎‏و آن کار توجه به مسائل اسلامی دانشگاه ‏‏[‏‏است،‏‏]‏‏ از امور بسیار با اهمیت‏‎ ‎‏و ارزشمند است و از آن طرف بسیار با مسئولیت.(532)‏

6 / 9 / 61


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 426

کوشش جهت قرابت حوزه ها و دانشگاهها

‏علمای اعلام و مدرسین عظام حوزه های علمیۀ بلاد و اساتید محترم و‏‎ ‎‏متعهد دانشگاهها در نزدیک کردن هر چه بیشتر حوزه ها و دانشگاهها‏‎ ‎‏کوشش نمایند.(533)‏

12 / 1 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

رسالت جهانی

‏فیضیه و دانشگاه ما باید یک دانشگاه و یک فیضیه باشد برای همۀ دنیا،‏‎ ‎‏تبلیغ برای همۀ دنیا، برای همۀ کشورهای عالم.(534)‏

15 / 6 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تبادل مسائل

‏شمـا با روابطی که اکنـون با حـوزه های علمیـه دارید، خدمـات زیـادی‏‎ ‎‏می توانیـد انجام دهیـد. شـاید شمـا توجه نداشتـه باشید که در مـدت‏‎ ‎‏سلطنت رضاخـان و پسـرش، که من از اول تا آخـر شـاهد آن بودم،‏‎ ‎‏چقـدر بر حوزه هـای علمیه فشـار وارد می کردنـد تا حوزه ای در کار‏‎ ‎‏نبـاشد. از یک طـرف درها را بـاز کردنـد و گفتنـد هرکس به طرف ما بیاید‏‎ ‎‏چه می کنیم و چه خواهیم کرد، و از طرف دیگر به قدری روی طلبه ها‏‎ ‎‏فشار بود که نمی توانستند روز در حجره هایشان بمانند و می بایست قبل‏‎ ‎‏از طلوع آفتاب بیرون رفته و بعد از غروب آفتاب برگردند که الحمدلله ‏‎ ‎‏موفق نشدند. و حوزه های علمیه باقی ماند و با همان وضع اول حفظ‏‎ ‎‏گردید که الآن نیز باید به همان گونه حفظ گردد. و دانشگاه ها با حوزه‏‎ ‎‏باید روابط داشته باشند و مسائلشان را با یکدیگر مبادله کنند.(535)‏

24 / 8 / 62

*  *  *

‏ ‏


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 427

نجات قرآن کریم

‏هان ای حوزه های علمیه و دانشگاههای اهل تحقیق! بپاخیزید و قرآن‏‎ ‎‏کریم را از شرّ جاهلان مُتنسِّک و عالمان متهتک که از روی علم و عمد به‏‎ ‎‏قرآن و اسلام تاخته و می تازند، نجات دهید. و اینجانب از روی جِد، نه‏‎ ‎‏تعارف معمولی، می گویم از عمر به باد رفتۀ خود در راه اشتباه و جهالت‏‎ ‎‏تأسف دارم. و شما ای فرزندان برومند اسلام! حوزه ها و دانشگاهها را از‏‎ ‎‏توجه به شئونات قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن بیدار کنید. تدریس‏‎ ‎‏قرآن در هر رشته ای از آن را مَحطّ نظر  و مقصد اعلای خود قرار دهید.‏‎ ‎‏مبادا خدای ناخواسته در آخر عمر که ضعف پیری بر شما هجوم کرد از‏‎ ‎‏کرده ها پشیمان و تأسف بر ایام جوانی بخورید همچون نویسنده.(536)‏

16 / 5 / 65

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تلفیق دو فرهنگ

‏علما و روحانیون ان شاءالله به همۀ ابعاد و جوانب مسئولیت خودآشنا‏‎ ‎‏هستند ولی از باب تذکر و تأکید عرض می کنم امروز که بسیاری از‏‎ ‎‏جوانان و اندیشمندان در فضای آزاد کشور اسلامی مان احساس‏‎ ‎‏می کنند که می توانند اندیشه های خود را در موضوعات و مسائل مختلف‏‎ ‎‏اسلامی بیان دارند، با روی گشاده و آغوش باز حرفهای آنان را بشنوند. و‏‎ ‎‏اگر بیراهه می روند، با بیانی آکنده از محبت و دوستی راه راست اسلامی‏‎ ‎‏را نشان آنها دهید. و باید به این نکته توجه کنید که نمی شود عواطف و‏‎ ‎‏احساسات معنوی و عرفانی آنان را نادیده گرفت و فوراً انگِ التقاط و‏‎ ‎‏انحراف بر نوشته هاشان زد و همه را یکباره به وادی تردید و شک‏‎ ‎‏انداخت. اینها که امروز اینگونه مسائل را عنوان می کنند مسلماً دلشان‏‎ ‎‏برای اسلام و هدایت مسلمانان می تپد، و الاّ داعی ندارند که خود را با‏‎ ‎‏طرح ایـن مسائل به دردسر بیندازند. اینها معتقدند که مواضع اسلام در‏‎ ‎‏موارد گوناگون همان گونه ای است که خود فکر می کنند. به جای پرخاش‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 428

‏  و کنار زدن آنها با پدری و الفت با آنان برخورد کنید. اگر قبول هم نکردند،‏‎ ‎‏مأیوس نشوید. در غیراین صورت خدای ناکرده به دام لیبرالها و‏‎ ‎‏ملی گراها و یا چپ و منافقین می افتند؛ و گناه این کمتر از التقاط نیست.‏‎ ‎‏وقتی ما می توانیم به آیندۀ کشور و آینده سازان امیدوار شویم که به آنان‏‎ ‎‏در مسائل گوناگون بها دهیم، و از اشتباهات و خطاهای کوچک آنان‏‎ ‎‏بگذریم، و به همۀ شیوه ها و اصولی که منتهی به تعلیم و تربیت صحیح‏‎ ‎‏آنان می شود احاطه داشته باشیم. فرهنگ دانشگاهها و مراکز‏‎ ‎‏غیرحوزه ای به صورتی است که با تجربه و لمس واقعیتها بیشتر عادت‏‎ ‎‏کرده است، تا فرهنگ نظری و فلسفی. باید با تلفیق این دو فرهنگ و‏‎ ‎‏کم کردن فاصله ها، حوزه و دانشگاه درهم ذوب شوند، تا میدان برای‏‎ ‎‏گسترش و بسط معارف اسلام وسیعتر گردد.(537)‏

29 / 4 / 67

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ضرورت تشکیل بسیج دانشجو و طلبه

‏امروز یکی از ضروریترین تشکلها، بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب‏‎ ‎‏علوم دینی و دانشجویان دانشگاهها باید با تمام توان خود در مراکزشان‏‎ ‎‏از انقلاب و اسلام دفاع کنند و فرزندان بسیجی ام در این دو مرکز، پاسدار‏‎ ‎‏اصول تغییرناپذیر «نه شرقی و نه غربی» باشند. امروز دانشگاه و حوزه از‏‎ ‎‏هر محلی بیشتر به اتحاد و یگانگی احتیاج دارند. فرزندان انقلاب به‏‎ ‎‏هیچ وجه نگذارند ایادی امریکا و شوروی در آن دو محل حساس نفوذ‏‎ ‎‏کنند. تنها با بسیج است که این مهم انجام می پذیرد. مسائل اعتقادی‏‎ ‎‏بسیجیان به عهدۀ این دو پایگاه علمی است. حوزۀ علمیه و دانشگاه باید‏‎ ‎‏چهارچوبهای اصیل اسلام ناب محمدی را در اختیار تمامی اعضای‏‎ ‎‏بسیج قرار دهند.(538)‏

‏ ‏

2 / 9 / 67


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 429

پیوند دوستی و تفاهم

‏توصیۀ اینجانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و‏‎ ‎‏دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب‏‎ ‎‏علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکمتر و استوارتر سازند و از‏‎ ‎‏نقشه ها و توطئه های دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آنکه فرد یا‏‎ ‎‏افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود در صدد است بذر نفاق بین آنان‏‎ ‎‏افکند او را ارشاد و نصیحت نمایند؛ و اگر تأثیر نکرد از او روگردان شوند و‏‎ ‎‏او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که سرچشمه را به‏‎ ‎‏آسانی می توان گرفت.(539)‏

15 / 3 / 68

*  *  *

‎ ‎

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 430

  • ))       صفحه 113 ، پاورقی 1.
  • )) «پیرو فرمان خدا و رسول باشید و هرگز راه اختلاف و تنازع نپویید که در اثر تفرقه سست و ضعیف شده و قدرت و عظمت شما نابود خواهد شد»؛ (انفال  /  46).
  • ))       صفحه 113 ، پاورقی 1.
  • )) خطاب به دانش آموزان دبیرستان حکیم نظامی شهر قم.
  • ))       صفحه 20، پاورقی 1.