فصل هفتم: تحصیلات خارج از کشور
تحصیلات در خارج از کشور از منظر امام
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279-1368

محل نشر : تهران

ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)

زمان (شمسی) : 1387

زبان اثر : فارسی

تحصیلات در خارج از کشور از منظر امام

‏  ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

تحصیلات در خارج از کشور از منظر امام

 

‏ ‏

مخالفت با فرستادن دانشجو به اسرائیل

‏ما می گوییم که شما برنامه های اصلاحی تان را اسرائیل برایتان درست‏‎ ‎‏می کند؛ ملت اسرائیل. شما وقتی برنامه هم می خواهید درست کنید‏‎ ‎‏دستتان را پیش اسرائیل دراز می کنید؛ شما کارشناس نظامی از‏‎ ‎‏اسرائیل به این مملکت می آورید؛ شما محصلین را از اینجا به اسرائیل‏‎ ‎‏می فرستید؛ ای کاش به جای دیگر می فرستادند؛ به امریکا‏‎ ‎‏می فرستادند؛ ای کاش به انگلستان می فرستادند؛ به اسرائیل‏‎ ‎‏می فرستید. ما با اینها مخالفیم.(394)‏

25 / 2 / 43

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نگه داشتن دانشجویان ایرانی در حد پایین

‏مهـم آن است کـه اینها‏‎[1]‎‏ می گفتند به اینکه ما را نمی گذارند تحصیل‏‎ ‎‏کنیم! ما را در یک حد پایین نگه داشته اند، نمی گذارند بالا برویم.‏‎ ‎‏تحصیلات ما در ایران زیادتر از این مقداری است که حالا اینجا ‏‏[‏‏به‏‏]‏‏ ما‏‎ ‎‏[‏‏تعلیم‏‎ ‎‏]‏‏می کنند! ما را آورده اند اینجا در یک سطح پایینی‏‎ ‎‏نگه داشته اند برای اینکه ترقی نکنیم. نمی گذارند جوانهای ما‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 311

‏  تحصیل بکنند.(395)‏

29 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

عقب نگه داشتن دانشجویان ایرانی

‏ما مواجه شدیم در اروپا به بسیاری از محصلین که در آنجا هستند، و‏‎ ‎‏بسیاری از آنها که دولت فرستاده آنجا. مِنْ جمله مسألۀ انرژی اتمی که‏‎ ‎‏چهارصد نفر در آلمان هستند؛ و اینها عده ای شان آمدند پیش ما، و‏‎ ‎‏مطالبشان این بود که اولاً ما را عقب نگه داشته اند نمی گذارند که ما ترقی‏‎ ‎‏علمی بکنیم؛ و ثانیاً این انرژی اتمی برای ایران ضرر دارد نه فایده. تا آن‏‎ ‎‏وقتی که این قابل کار است در ایران نفت و گاز هست، آن وقتی که نفت و‏‎ ‎‏گاز تمام بشود اینها قابل عمل نیستند. علاوه، ضررهای مادی دیگر دارد.‏‎ ‎‏و این تعمدی بوده است که از دستگاه دولتی شده است؛ بر‏‏[‏‏ای‏‎ ‎‏]‏‏اینکه‏‎ ‎‏هم جوانهای ما را عقب نگه دارند و نیروی جوانان ما را از بین ببرند، و هم‏‎ ‎‏نگذارند که این مملکت ترقی بکند. با اسم «مترقی کردن مملکت»‏‎ ‎‏مملکت را به عقب راندند.(396)‏

19 / 11 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

آموزش بدون پرورش

‏اشخـاصی که اطـراف این پـدر و پسر‏‎[2]‎‏ بـودند، از همـان‏‎ ‎‏تحصیلکرده هایی بودند که در اروپا یا امریکا تحصیل کرده بودند؛ لکن‏‎ ‎‏فقط آمـوزش بود. پـرورش اسلامی، پـرورش انسـانی، نداشتند. و لهذا‏‎ ‎‏آن ضـرری که به کشـور ما از نـاحیۀ دانشمنـدان این کشور وارد شده‏‎ ‎‏است، آن ضرر از ناحیۀ دیگران وارد نشده است. حتی ساواک هم مثل‏‎ ‎‏آنها به ما ضرر نزدند. آنها افکار را ضایع کردند. آنها جوانهای ما را‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 312

‏  فاسد کردند.(397)‏

23 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اهداف استعماری غربیها در اعطای مدرک

‏تا دانشگاه ما آن مغز غربیش را کنار نگذارد و یک مغز شرقی پیدا نکند،‏‎ ‎‏نمی تواند مستقل باشد. دائماً حرف، حرف آنهاست. فوج فوج از اینجا‏‎ ‎‏باید بروند اروپا برای تحصیل. اگر هم اروپا نروند، اینجا نمی پذیرند آنها‏‎ ‎‏را. کلام سَر این است که ملت هم اینطور شده! مردم هم اینطور شده اند،‏‎ ‎‏دولت هم همین طور است، همه همین طور، همه این جورند دیگر که تا‏‎ ‎‏این نرود یک مدتی در ـ فرض کنید که ـ فرانسه، ولو آنجا برود و کاری‏‎ ‎‏دیگر نداشته باشد ـ اکثراً هم شاید اینطوری باشند. آنجا می روند یک‏‎ ‎‏کارهای دیگری می کنند ـ ... وقتی که آمد اینجا، آنها هم زود به اینها ورقه‏‎ ‎‏می دهند! برای اینکه نمی خواهند که یک آدم دانشمند بفرستند؛‏‎ ‎‏می خواهند یک آدم ورقه دار بفرستند! اصلاً برنامه این است که این‏‎ ‎‏اشخاصی که می روند در آنجا و صاحب دیپلم می شوند و ‏‏[‏‏صاحب‏‏]‏‎ ‎‏تصدیق می شوند، اینطور نیست که آنها تصدیق کرده باشند اینها را، این‏‎ ‎‏تصدیق استعماری است! تصدیق استعماری. بنای آنها بر این است که‏‎ ‎‏خودشان یک جور تصدیق می کنند ـ به این زودیها به ‏‏[‏‏خودشان‏‏]‏‎ ‎‏تصدیق نمی دهند ـ به ما هم یک جور، به ما زود تصدیق می دهند! برای‏‎ ‎‏چه ؟ برای اینکه نمی خواهند که ما یک چیزی داشته باشیم. نه، آنها نه!‏‎ ‎‏همیشه ما محتاج به آنها باشیم و همیشه انگل باشیم. تا ما از آن‏‎ ‎‏غربزدگی در نیاییم و مغزمان را عوض نکنیم و خودمان را نشناسیم،‏‎ ‎‏نمی توانیم مستقل باشیم؛ نمی توانیم هیچ داشته باشیم.(398)‏

10 / 6 / 58

*  *  *


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 313

اعطای مدرک نه انتقال علم

‏من در پاریس که بودم، از جاهای مختلف، ممالک مختلف، پیش من‏‎ ‎‏زیاد می آمدند. مِنْجمله آلمان، که خوب نزدیک بود. اینهایی که در این‏‎ ‎‏[‏‏مرکز انرژی‏‏]‏‏ اتمی بودند و در آنجا کار می کردند از طرف ایران، اینها هم‏‎ ‎‏آمدند پیش من، گفتند که این کاری که ما انجام می دهیم اولاً مُضر برای‏‎ ‎‏ایران است؛ ثانیاً نمی گذارند ما بفهمیم! می خواهند نگه دارند به یک‏‎ ‎‏سطحی که نتوانیم بفهمیم. اگر هم درست بشود، برای ایران مُضرّ است.‏‎ ‎‏یک همچو طرحهایی بود، جوانها را ببرند در خارج نگذارند. الآن، حالا‏‎ ‎‏الآنش که من خیلی اطلاع ندارم. در زمان ایشان‏‎[3]‎‏ این جوانهای ما که‏‎ ‎‏می رفتند در امریکا و اروپا پخش شده بودند در آنجا، همه جا را پر کرده‏‎ ‎‏بودند ـ از قراری که برای من نقل کردند ـ دیپلمهایی که آنها می دادند،‏‎ ‎‏تصدیقهایی که آنها به جوانهای ما می دادند، غیر از آن تصدیقهایی بود‏‎ ‎‏که به خودشان می دادند! جوانهای ما را، زود به آنها یک تصدیق‏‎ ‎‏می دادند، نخوانده ملاّ! مال خودشان را دقت می کردند. اینطور به من‏‎ ‎‏کرراً شاید گفته باشند، برای چه؟ برای اینکه نگذارند این رشد بکند؛ این‏‎ ‎‏قدرت را نگذارند پیدا بشود. از این قدرت آنها می ترسیدند.(399)‏

26 / 6 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تدریس دروس استعماری

‏بیچاره هایی هم که مبتلای به این مرض هستند و قلمها را دستشان‏‎ ‎‏می گیرند و هِی می نویسند، هِی می نویسند، هِی می نویسند، اینها هم‏‎ ‎‏مریض شده اند از بس که به آنها تزریق شده است!‏

‏     از بچگی رفتند به خارج، آنجا و در آن محیط بزرگ شدند؛ نه آن‏‎ ‎‏محیطی که آنها هستند یک محیطی باشد که برای ما تهیه شده است.‏‎ ‎‏بدبختی این است که ما در خارج هم که می رویم، در یک محیطی که آنها‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 314

‏  تربیت می شوند آنطور نیست برای ما. حتی آن دیپلمهایی که به ما‏‎ ‎‏می دهند، غیر از آنی است که به آنها می دهند. آن درسی که به ما‏‎ ‎‏می دهند فرق دارد با آنکه برای خودشان می دهند. درسی که به ما‏‎ ‎‏می دهند درس استعماری است، درس ممالک استعماری است؛‏‎ ‎‏دیپلمش هم دیپلم مملکت استعماری است. برای ما یک جور دیگر‏‎ ‎‏وضع هست، و برای خودشان یک وضع دیگری. این بیچاره ها در آنجا در‏‎ ‎‏یک محیط استعماری؛ یعنی جایی که برای استعمار می خواهند افراد را‏‎ ‎‏تربیت کنند، رفتند به آنجا، و حالا اگر تحصیل هم کرده باشند اینطوری!‏‎ ‎‏اگر هم مثل بسیاریشان که تحصیل هم نکردند، فقط رفتند رودِ سِنْ‏‎[4]‎‎ ‎‏شنا بکنند ـ به ما می گفتند که فُرات، به آنها می گفتند رود سن! ـ اینها‏‎ ‎‏حالا آمدند اینجا نشستند و توی اتاقهایشان نشستند، و خوب یک‏‎ ‎‏مقاله ای خوب باید بنویسند، توی روزنامه هم یک مقاله ای را بنویسند،‏‎ ‎‏یک اسمی هم پیدا بکنند، هِی از این چیزها برمی دارند می نویسند. از‏‎ ‎‏همان حرفهایی که یاد گرفتند و دیکته کردند و به آنها دادند. نمی گذارند‏‎ ‎‏که این ملت به حال خودش باشد؛ خودش را پیدا بکند؛ بفهمد که‏‎ ‎‏خودش جزو عالم است؛ این طرف دنیا و این شرق هم جزو یک ممالک‏‎ ‎‏مترقی بوده است؛ و ما به این حال رساندیم آن را؛ و غربیها ما را به این‏‎ ‎‏حال رساندند. کتابهای شیخ الرئیس‏‎[5]‎‏ حالا هم شاید در دانشگاههای‏‎ ‎‏آن ها تدریس می شود؛ استفاده از آن می شود. ما آن چیزی که داشتیم‏‎ ‎‏کنار گذاشتیم؛ آن چیزی هم که آنها داشتند نتوانستیم پیدا بکنیم. یک‏‎ ‎‏«لیک موش»‏‎[6]‎‏ از کار درآمدیم! یک چیزی که نه شرقی و نه غربی و نه‏‎ ‎‏اسلامی و نه اروپایی، هیچی نیست.‏


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 315

‏  ‏‏     بله شرقی هستیم به معنای همان «شرقی استعماری». غربی هم‏‎ ‎‏هستیم به همان «غربی استعماری». از این باید بیرون برویم. مادامی که‏‎ ‎‏این مرض را ما داریم، این مرض نمی گذارد یک حال صحتی برای ما پیدا‏‎ ‎‏بشود. از این مرض باید بیرون بیاییم.(400)‏

28 / 6 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اعطای مدرک

به فرم شرقی

‏می دانید که اینهایی که می روند در خارج از ممالک شرقی برای تحصیل،‏‎ ‎‏آن دیپلمی که به آنها می دهند، غیر از آنی است که به خود آنها ـ آنهایی‏‎ ‎‏که آنجا تحصیل می کنند ـ می دهند؛ یعنی اینها را زود به ایشان اجازه و‏‎ ‎‏جواز می دهند. لکن آنهایی که خودشان در ممالک خودشان هست‏‎ ‎‏اینطور نیست. یا آن کسی که در آنجا دیپلم گرفته، دیپلمِ فُرم شرقی‏‎ ‎‏گرفته، اجازه ندارد در آنجا مطب باز بکند؛ نباید آنجا مطب باز بکند! او‏‎ ‎‏باید بیاید ایران، در ایران، یا در سایر ممالک شرقی، مطب باز بکند.(401)‏

14 / 7 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تعلیم غیر مفید

‏شما معلم ها و همۀ اساتید توجه کنید به این معنا که غرب به ما چیزی‏‎ ‎‏نمی دهد که مفید باشد. دارد چیز مفید، اما به ما نمی دهد، صادر‏‎ ‎‏نمی کند. آنی که ـ به ما صادر ـ برای ما صادر می کند آن چیزهایی است که‏‎ ‎‏مملکتهای ما را به تباهی می کشد.(402)‏

4 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

آموزشهای

به درد نخور

‏چنانچه به ما از علوم خودشان فرض کنید یک چیزی بدهند، یک‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 316

‏  چیزی که به درد ما درست نخورد می دهند. اگر این جوانهای ما بروند در‏‎ ‎‏آنجا، در مدارس آنجا تحصیل بکنند، آن علمی را که به جوانهای ما یاد‏‎ ‎‏می دهند، این ‏‏[‏‏در‏‏]‏‏ آن مدارس استعماری است. مدارس خودشان ـ آن‏‎ ‎‏مدارسی که برای خودشان است ـ غیر از این مدارسی است که برای‏‎ ‎‏دنیای سوم است. آنها دنیای سوم را یک چیز دیگر می دانند. برای انسان‏‎ ‎‏دنیای سوم اصلش چیزی قائل نیستند. اصلش برای انسانهای دنیای‏‎ ‎‏سوم هیچ حیثیتی قائل نیستند. بلکه شاید حیواناتی که در آنجا زندگی‏‎ ‎‏می کنند عنایت آنها به آنها، بیشتر از انسانی است که در اینجا زندگی‏‎ ‎‏می کند! دوایی که در آنجا استعمالش ممنوع است، در اینجا استعمالش‏‎ ‎‏مجاز است، می فرستند در دنیای سوم. طبیبی که در آنجا طبابتش‏‎ ‎‏ممنوع است می فرستند او را اینجا، اینجا طبابتش مُجاز! این طبیبهایی‏‎ ‎‏که آنجا درس می خوانند اینها بسیاریشان را اجازه نمی دهند که در‏‎ ‎‏آنجایی که تصدیق هم به او دادند و دیپلم هم به او دادند، همۀ تصدیقها‏‎ ‎‏را دادند به او، اما مشروط به این است که تو بِرَوی در محل خودت طبابت‏‎ ‎‏بکنی؛ اینجا حق نداری طبابت بکنی. برای اینکه برای ممالک به نظر‏‎ ‎‏آنها استعماری، برای دنیای سوم، هیچ حیثیت قائل نیستند. همۀ‏‎ ‎‏چیزهایی که آنها برای خودشان می خواهند برای ما نمی خواهند. برای‏‎ ‎‏ما یک چیز دیگرش را می دهند. ‏

‏     ‏‏این را من سابق هم گفتم، که ما در پاریس که بودیم، از این جوانهایی‏‎ ‎‏که در آلمان مشغول تحصیل بودند آمدند پیش ما و گفتند که ما در اینجا‏‎ ‎‏که تحصیل می کنیم نمی گذارند ما بالا برویم. در یک حد معیّنی ما را‏‎ ‎‏نگاه می دارند، نمی گذارند که ما مرتبۀ بالا را برویم. مع الأسف در همین‏‎ ‎‏دانشگاههای ما هم راه پیدا کرده بودند و نمی گذاشتند آن رشدی که باید‏‎ ‎‏جوانهای ما بکنند، بکنند. و بعضی از این اساتید دانشگاه و اینها وابسته‏‎ ‎‏بودند و مأمور بودند به اینکه نگذارند اینها یک رشد صحیحی بکنند. اگر‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 317

‏  شما بخواهید استقلال پیدا بکنید و آزادی حقیقی پیدا بکنید، باید‏‎ ‎‏کاری بکنید که در همه چیز خودکفا باشید؛ مستغنی باشید. کشاورز باید‏‎ ‎‏کاری بکند که دیگر ما احتیاج گندم به خارج نداشته باشیم. دانشگاهی‏‎ ‎‏باید کاری بکند که ما در طبابت، دیگر احتیاج به خارج نداشته باشیم، در‏‎ ‎‏مهندسی احتیاج به خارج نداشته باشیم.(403)‏

11 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

آزار و اهانت به ایرانیان

‏به دانشجوهای ما در خارج این اهانتها را می کنند و این سختیها را‏‎ ‎‏می گیرند. و خود آقای کارتر‏‎[7]‎‏ هم که آقای انساندوستی است‏‎ ‎‏دانشجوهای ما که برای تحصیل علم آنجا رفتند، در آنجا آنطور با آنها‏‎ ‎‏رفتار می کند و وادار می کند که آنها را اذیت کنند. وادار می کند که سگ به‏‎ ‎‏جان آنها بیندازند. و آنطور جنایات را بکنند.(404)‏

27 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

آموزش و پرورش استعماری

‏جوانهای ما که خارج هم می روند، اینطور نیست که وقتی خارج رفتند‏‎ ‎‏همدوش جوانهای انگلستان و امریکا تحصیل بکنند، و همان طور که‏‎ ‎‏آنها تحصیل کردند به اینها هم همان طور آموزش بدهند. آنجا هم‏‎ ‎‏آموزش، برای ممالک استعماری؛ پرورش هم، پرورش برای مملکت‏‎ ‎‏استعماری. و لهذا از پرورششان و از آموزششان امثال «شریف امامی»ها‏‎[8]‎‎ ‎‏بیرون می آید و امثال «نصیری»ها.‏‎[9]‎‏ اینها همه در فرنگ کار کردند و‏‎ ‎

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 318

‏  تحصیل کردند و دکتر شدند و مهندس شدند و امثال ذلک.(405)‏

10 / 4 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

رفتار وحشیانه با دانشجویان مسلمان

‏با این جوانهای ما، با این دخترها و پسرهای دانشجوی ما الآن امریکا‏‎ ‎‏چه می کند، و پلیس امریکا با آنها چه کرده است؟ می دانید که خائنهایی‏‎ ‎‏که می خواستند در امریکا بر ضد کشور مظلوم ما میتینگ بدهند و‏‎ ‎‏تظاهر کنند، پلیس امریکا حمایت از آنها کرد و آنها کارهای خودشان را‏‎ ‎‏کردند، و وقتی دانشجویان مسلمان ما می خواستند آنها هم یک‏‎ ‎‏تظاهری بکنند و مظلومیت ملت ما را برسانند، پلیس امریکا چه کرد با‏‎ ‎‏آنها؟ آیا آقای پاپ‏‎[10]‎‏ می دانند که الآن جوانهای ما در غل و زنجیر با‏‎ ‎‏دنده های شکسته، بعضی در حال بیهوشی هستند و دخترهای جوان ما‏‎ ‎‏در حبس، در غل و زنجیر هستند و بعضی در حال بیهوشی؟ ایشان این‏‎ ‎‏مسائل را اصلاً توجه به آن دارند؟ توجه به این دارند که حضرت مسیح‏‎ ‎‏ـ علیه السلام ـ با بشر چه جور بود، و شما که مدعی نیابت از او هستید‏‎ ‎‏توجه به این مسائل هیچ نمی کنید؟ کاش یک پیکی هم برای کارتر‏‎ ‎‏ایشان می فرستادند. کاش شما‏‎[11]‎‏ را می فرستادند با یک نامه ای پیش‏‎ ‎‏کارتر که با این جوانهایی که می خواهند احقاق حق بکنند، می خواهند‏‎ ‎‏مظلومیت ملت ما را اظهار کنند، آنها را گرفته اند و از حبسی به حبس‏‎ ‎‏دیگر می برند و دست و پای آنها را غل زده اند، زنجیر زده اند ودنده های‏‎ ‎‏آنها را شکسته اند با چکمه، و الآن هم آنها در زیر زنجیر آنها و در زیر‏‎ ‎

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 319

‏  چکمۀ دژخیمان کارتر و امریکا از بین دارند می روند.(406)‏

12 / 5 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ره آورد آموزشهای غربی و شرقی

‏هجوم دانشجویان پس از طی کردن دوره های تحصیلی با آموزشهای‏‎ ‎‏غربی و شرقی در دبیرستانها و دانشگاههای ایران به سوی غرب و احیاناً‏‎ ‎‏شرق ـ که رهاوردی جز فرهنگ غربی و شرقی نداشت ـ چنان فاجعه ای‏‎ ‎‏به بار آورد که همۀ ابعاد جامعۀ ما را بی قید و شرط وابسته بلکه تسلیم به‏‎ ‎‏ابرقدرتها کرد؛ به طوری که جامعۀ ما با ظاهری ایرانی اسلامی‏‎ ‎‏محتوایی سرشار از غرب و شرقزدگی داشت.(407)‏

31 / 6 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

سوغاتی مضر

‏اگر دانشگاه ما دانشگاه خودی بود؛ دانشگاه، دانشگاهی نبود که دنبال‏‎ ‎‏فرهنگ وارداتی باز بشود، آن درآمدهایی که داشت، آن نبود که در آن‏‎ ‎‏وقت بود. شما از آن چیزهایی که از دانشگاههای آن وقت درآمد ـ البته‏‎ ‎‏من نمی خواهم همه را بگویم، استثنا دارد، اما استثنایش کم است ـ‏‎ ‎‏آنهایی که از دانشگاه بیرون آمدند و سیل آنها راه افتاد به طرف‏‎ ‎‏انگلستان و فرانسه و اخیراً امریکا، ببینید که اینها در دانشگاه چی تهیه‏‎ ‎‏کردند؟ وقتی رفتند در خارج چی تهیه کردند و برای ما چی سوغات‏‎ ‎‏آوردند؟ افرادی که آن وقت از دانشگاه بیرون آمده بودند و تحصیلاتشان‏‎ ‎‏را هم در خارج کرده بودند و برگشتند در ایران، همانهایی بودند که وزرای‏‎ ‎‏آن وقت را و بسیاری از وکلای آن وقت را آنها تشکیل می دادند. این‏‎ ‎‏وزرای آن وقت و آن وکلای آن وقت چه می کردند در ایران؟ برای ایران‏‎ ‎‏چه تحفه می آوردند؟ تمام کوشش آنها این بود که رضایت در یک‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 320

‏  برهه ای، انگلستان را و بعدش امریکا را فراهم کنند.(408)‏

28 / 9 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

فاسد پروری

‏این همه متخصص ما داشتیم در هر رشته ای، در زمان سابق، برای این‏‎ ‎‏ملت چه کردند این متخصصین ما؟ جز هی ملت را به عقب راندند، هی‏‎ ‎‏وابسته کردند، همه چیز وابسته شد؛ هر چه اسم می بردند، می گویند‏‎ ‎‏باید برویم به سراغ اروپا. لولهنگ سازی را خوب بلد بودند، آنها‏‎ ‎‏ما را می بردند برای اینکه تعلیم کنند، تعلیم نمی کردند.‏‎ ‎‏جوانهای ما را می بردند یک دسته را فاسد می کردند، یک‏‎ ‎‏چیزهای ناقصی ‏‏[‏‏تعلیم می کردند.‏‏]‏‏ میان راه اینها را رها می کردند‏‎ ‎‏بیایند.(409)‏

28 / 9 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تلقین وابستگی به غرب

‏همـه بـاید این معنـا را احساس کنیم که کارها را خودمان انجام دهیم. و‏‎ ‎‏این مسألۀ خلافی که به ذهـن دانش آمـوزان و دانشجویـان ما تلقین‏‎ ‎‏کرده بودند که به غیر از رفتـن به امریکا و فرانسـه و انگلستان در‏‎ ‎‏جای دیگری امکان نـدارد به جـایی رسیـد و همین امر موجب شد که‏‎ ‎‏جوانهـای ما را دسته دسته بردنـد و فـاسد کردنـد از فکرمـان دور کنیم.‏‎ ‎‏ما می دانیم که شرقی ها و غربی ها با ما خوب نیستند و نخواهنـد بود و‏‎ ‎‏خیر و صلاح مـا را نمی خواهنـد، و دلیلش هم وضعی است که شما‏‎ ‎‏می بینید که اکثـر جناح هایی که در دنیـا هستند بر ضد ما تبلیغ می کنند‏‎ ‎‏و این به خاطر آن است که آنها اسلام را نمی خواهنـد، و هر کشوری که‏‎ ‎‏بخواهد به اسلام عمل کند، مورد تهـاجم آنها قرار می گیرد. لذا ما‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 321

‏  باید فکری بکنیم که جوان های مـا در همین جا خوب تحصیل بکنند و‏‎ ‎‏بر فرض احتیاجی به خارج رفتن باشد به کشورهایی بروند که استعماری‏‎ ‎‏نباشد و طمع اینکه ما تحت سلطۀ آنان باشیم، نداشته باشند. و من‏‎ ‎‏امیدوارم که بزودی وضعی پیش بیاید که نیازی به خارج رفتن نباشد و‏‎ ‎‏این بسته به فعالیت شما آقایان و سایر دوستان در این امر حیاتی است‏‎ ‎‏که از وجود این جوانهای خوبی که داریم چقدر استفاده شود که در‏‎ ‎‏همین جا تربیت گردیده ومشغول خدمت به خدا و خلق باشند. و از گوش‏‎ ‎‏خودمان بیرون بکنیم که همه چیزمان باید از خارج بیاید، و بر فرض که‏‎ ‎‏به خاطر احتیاج چیزی را وارد می کنیم، فرهنگ و ادبمان چرا از خارج‏‎ ‎‏باشد؟ ما دارای ادب و فرهنگ غنی هستیم، و آیا صحیح است که چون‏‎ ‎‏آنها موشک درست می کنند ما باید تابع آنها باشیم، در حالی که آنها با‏‎ ‎‏این صنعت ها دنیا را تخریب می کنند و ما می خواهیم صنعتی داشته‏‎ ‎‏باشیم که تخریبگر نباشد، بلکه مفید و سازنده باشد.(410)‏

24 / 8 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

صدمه از فرنگ رفته ها

‏مقدار صدمه ای که ایران از متفکرین و متجددین فرنگ رفته خورده‏‎ ‎‏است، از هیچ کس نخورده است، و این برای آن بود که، آنها آموزش‏‎ ‎‏داشتند ولی تهذیب و پرورش نداشتند. اساس که تهذیب بود، درست‏‎ ‎‏نشده بود و هم آنان بودند که بچه های ما را از ابتدا تا دانشگاه طوری‏‎ ‎‏تربیت می کردند که برای ملت و کشور مضر باشند و برای دیگران‏‎ ‎‏نافع.(411)‏

28 / 12 / 63

*  *  *

‏ ‏


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 322

تعلیمات ناقص در خارج

‏  ‏‏ما امیدواریم جوانانمان در خود ایران تربیت شوند، برای اینکه در خارج‏‎ ‎‏به جوانان ما درس اساسی نمی دهند. ان شاءالله روزی بیاید که از جاهای‏‎ ‎‏دیگر برای تحصیل به ایران بیایند و ما هرگز احتیاجی نداشته باشیم‏‎ ‎‏کسی را به خارج بفرستیم. و این امری است شدنی، و این طرز تفکر که‏‎ ‎‏غیر از خارج در جای دیگر نمی شود تحصیل کرد، امری است باطل، چرا‏‎ ‎‏که با این گونه تبلیغات می خواهند جوانان ما را به خارج بکشند و با تفکر‏‎ ‎‏خودشان به ایران برگردانند.‏

‏     ‏‏امیدوارم این دانشگاه‏‎[12]‎‏ و همۀ دانشگاههای دیگر مراکزی شوند که‏‎ ‎‏هم جوانان ما را مهذب کنند و هم عالم، و آنان به صورتی تربیت شوند که‏‎ ‎‏از خارج بریده شده و مستقل شوند و در راه اسلام و کشورشان خدمت‏‎ ‎‏کنند.(412)‏

24 / 4 / 64

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

منع اعزام دانشجو به امریکا و شوروی

‏احتیاج ما پس از اینهمه عقب ماندگی مصنوعی به صنعتهای بزرگ‏‎ ‎‏کشورهای خارجی حقیقتی است انکارناپذیر. و این به آن معنی نیست‏‎ ‎‏که ما باید در علوم پیشرفته به یکی از دو قطب وابسته شویم. دولت و‏‎ ‎‏ارتش باید کوشش کنند که دانشجویان متعهد را در کشورهایی که صنایع‏‎ ‎‏بزرگ پیشرفته را دارند و استعمار و استثمارگر نیستند بفرستند؛ و از‏‎ ‎‏فرستادن به امریکا و شوروی و کشورهای دیگر که در مسیر این دو قطب‏‎ ‎‏هستند احتراز کنند، مگر ان شاءالله روزی برسد که این دو قدرت به‏‎ ‎‏اشتباه خود پی برند و در مسیر انسانیت و انساندوستی و احترام به‏‎ ‎‏حقوق دیگران واقع شوند؛ یا ان شاءالله مستضعفان جهان و ملتهای‏‎ ‎‏بیدار و مسلمانان متعهد، آنان را به جای خود نشانند. به امید‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 323

‏  چنین روزی.(413)‏

15 / 3 / 68

*  *  *

‏ ‏

‎ ‎

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 324

  • )) اشاره حضرت امام به عده ای از دانشجویان ایرانی مقیم خارج از کشور است.
  • )) اشاره حضرت امام(س) به رضاشاه و محمدرضاشاه می باشد.
  • )) منظور، محمدرضا شاه پهلوی است.
  • )) رودخانه ای در فرانسه که از شهر پاریس عبور می کند.
  • ))       صفحه 212، پاورقی 1.
  • )) کنایه از موجودی بینابین، اشاره به داستان شاگردی که «لیک موش» را در شعر: گربه شیر است در برابر موش  /  لیک، موش است در مصاف پلنگ، به معنی حیوانی که نه موش و نه گربه بوده و بین آن دو می باشد، معنی کرده است.
  • )) اشاره به جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق امریکاست.
  • ))    صفحه 155، پاورقی 1.
  • )) ارتشبد نعمت الله نصیری رئیس ساواک مخوف شاه و از عاملین اصلی کشتار و شکنجه مبارزین اسلامی از کودتای      28 مرداد 32 تا سال 1356. وی پس از پیروزی انقلاب جزء اولین کسانی بود که توسط دادگاه انقلاب به اعدام محکوم و روز 26 / 11 / 57 تیرباران شد.
  • )) پاپ ژان پل دوم رهبر اسبق کاتولیکهای جهان.
  • )) اشاره است به اسقف کاپوچی، اسقف بیت المقدس که از طرف پاپ برای وساطت در امر گروگانهای امریکایی در ایران به خدمت امام فرستاده شده بود.
  • )) دانشگاه آزاد اسلامی.