تحصیلات در خارج از کشور از منظر امام
مخالفت با فرستادن دانشجو به اسرائیل
ما می گوییم که شما برنامه های اصلاحی تان را اسرائیل برایتان درست می کند؛ ملت اسرائیل. شما وقتی برنامه هم می خواهید درست کنید دستتان را پیش اسرائیل دراز می کنید؛ شما کارشناس نظامی از اسرائیل به این مملکت می آورید؛ شما محصلین را از اینجا به اسرائیل می فرستید؛ ای کاش به جای دیگر می فرستادند؛ به امریکا می فرستادند؛ ای کاش به انگلستان می فرستادند؛ به اسرائیل می فرستید. ما با اینها مخالفیم.(394)
25 / 2 / 43
* * *
نگه داشتن دانشجویان ایرانی در حد پایین
مهـم آن است کـه اینها می گفتند به اینکه ما را نمی گذارند تحصیل کنیم! ما را در یک حد پایین نگه داشته اند، نمی گذارند بالا برویم. تحصیلات ما در ایران زیادتر از این مقداری است که حالا اینجا [به] ما [تعلیم ]می کنند! ما را آورده اند اینجا در یک سطح پایینی نگه داشته اند برای اینکه ترقی نکنیم. نمی گذارند جوانهای ما
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 311
تحصیل بکنند.(395)
29 / 8 / 57
* * *
عقب نگه داشتن دانشجویان ایرانی
ما مواجه شدیم در اروپا به بسیاری از محصلین که در آنجا هستند، و بسیاری از آنها که دولت فرستاده آنجا. مِنْ جمله مسألۀ انرژی اتمی که چهارصد نفر در آلمان هستند؛ و اینها عده ای شان آمدند پیش ما، و مطالبشان این بود که اولاً ما را عقب نگه داشته اند نمی گذارند که ما ترقی علمی بکنیم؛ و ثانیاً این انرژی اتمی برای ایران ضرر دارد نه فایده. تا آن وقتی که این قابل کار است در ایران نفت و گاز هست، آن وقتی که نفت و گاز تمام بشود اینها قابل عمل نیستند. علاوه، ضررهای مادی دیگر دارد. و این تعمدی بوده است که از دستگاه دولتی شده است؛ بر[ای ]اینکه هم جوانهای ما را عقب نگه دارند و نیروی جوانان ما را از بین ببرند، و هم نگذارند که این مملکت ترقی بکند. با اسم «مترقی کردن مملکت» مملکت را به عقب راندند.(396)
19 / 11 / 57
* * *
آموزش بدون پرورش
اشخـاصی که اطـراف این پـدر و پسر بـودند، از همـان تحصیلکرده هایی بودند که در اروپا یا امریکا تحصیل کرده بودند؛ لکن فقط آمـوزش بود. پـرورش اسلامی، پـرورش انسـانی، نداشتند. و لهذا آن ضـرری که به کشـور ما از نـاحیۀ دانشمنـدان این کشور وارد شده است، آن ضرر از ناحیۀ دیگران وارد نشده است. حتی ساواک هم مثل آنها به ما ضرر نزدند. آنها افکار را ضایع کردند. آنها جوانهای ما را
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 312
فاسد کردند.(397)
23 / 4 / 58
* * *
اهداف استعماری غربیها در اعطای مدرک
تا دانشگاه ما آن مغز غربیش را کنار نگذارد و یک مغز شرقی پیدا نکند، نمی تواند مستقل باشد. دائماً حرف، حرف آنهاست. فوج فوج از اینجا باید بروند اروپا برای تحصیل. اگر هم اروپا نروند، اینجا نمی پذیرند آنها را. کلام سَر این است که ملت هم اینطور شده! مردم هم اینطور شده اند، دولت هم همین طور است، همه همین طور، همه این جورند دیگر که تا این نرود یک مدتی در ـ فرض کنید که ـ فرانسه، ولو آنجا برود و کاری دیگر نداشته باشد ـ اکثراً هم شاید اینطوری باشند. آنجا می روند یک کارهای دیگری می کنند ـ ... وقتی که آمد اینجا، آنها هم زود به اینها ورقه می دهند! برای اینکه نمی خواهند که یک آدم دانشمند بفرستند؛ می خواهند یک آدم ورقه دار بفرستند! اصلاً برنامه این است که این اشخاصی که می روند در آنجا و صاحب دیپلم می شوند و [صاحب] تصدیق می شوند، اینطور نیست که آنها تصدیق کرده باشند اینها را، این تصدیق استعماری است! تصدیق استعماری. بنای آنها بر این است که خودشان یک جور تصدیق می کنند ـ به این زودیها به [خودشان] تصدیق نمی دهند ـ به ما هم یک جور، به ما زود تصدیق می دهند! برای چه ؟ برای اینکه نمی خواهند که ما یک چیزی داشته باشیم. نه، آنها نه! همیشه ما محتاج به آنها باشیم و همیشه انگل باشیم. تا ما از آن غربزدگی در نیاییم و مغزمان را عوض نکنیم و خودمان را نشناسیم، نمی توانیم مستقل باشیم؛ نمی توانیم هیچ داشته باشیم.(398)
10 / 6 / 58
* * *
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 313
اعطای مدرک نه انتقال علم
من در پاریس که بودم، از جاهای مختلف، ممالک مختلف، پیش من زیاد می آمدند. مِنْجمله آلمان، که خوب نزدیک بود. اینهایی که در این [مرکز انرژی] اتمی بودند و در آنجا کار می کردند از طرف ایران، اینها هم آمدند پیش من، گفتند که این کاری که ما انجام می دهیم اولاً مُضر برای ایران است؛ ثانیاً نمی گذارند ما بفهمیم! می خواهند نگه دارند به یک سطحی که نتوانیم بفهمیم. اگر هم درست بشود، برای ایران مُضرّ است. یک همچو طرحهایی بود، جوانها را ببرند در خارج نگذارند. الآن، حالا الآنش که من خیلی اطلاع ندارم. در زمان ایشان این جوانهای ما که می رفتند در امریکا و اروپا پخش شده بودند در آنجا، همه جا را پر کرده بودند ـ از قراری که برای من نقل کردند ـ دیپلمهایی که آنها می دادند، تصدیقهایی که آنها به جوانهای ما می دادند، غیر از آن تصدیقهایی بود که به خودشان می دادند! جوانهای ما را، زود به آنها یک تصدیق می دادند، نخوانده ملاّ! مال خودشان را دقت می کردند. اینطور به من کرراً شاید گفته باشند، برای چه؟ برای اینکه نگذارند این رشد بکند؛ این قدرت را نگذارند پیدا بشود. از این قدرت آنها می ترسیدند.(399)
26 / 6 / 58
* * *
تدریس دروس استعماری
بیچاره هایی هم که مبتلای به این مرض هستند و قلمها را دستشان می گیرند و هِی می نویسند، هِی می نویسند، هِی می نویسند، اینها هم مریض شده اند از بس که به آنها تزریق شده است!
از بچگی رفتند به خارج، آنجا و در آن محیط بزرگ شدند؛ نه آن محیطی که آنها هستند یک محیطی باشد که برای ما تهیه شده است. بدبختی این است که ما در خارج هم که می رویم، در یک محیطی که آنها
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 314 تربیت می شوند آنطور نیست برای ما. حتی آن دیپلمهایی که به ما می دهند، غیر از آنی است که به آنها می دهند. آن درسی که به ما می دهند فرق دارد با آنکه برای خودشان می دهند. درسی که به ما می دهند درس استعماری است، درس ممالک استعماری است؛ دیپلمش هم دیپلم مملکت استعماری است. برای ما یک جور دیگر وضع هست، و برای خودشان یک وضع دیگری. این بیچاره ها در آنجا در یک محیط استعماری؛ یعنی جایی که برای استعمار می خواهند افراد را تربیت کنند، رفتند به آنجا، و حالا اگر تحصیل هم کرده باشند اینطوری! اگر هم مثل بسیاریشان که تحصیل هم نکردند، فقط رفتند رودِ سِنْ شنا بکنند ـ به ما می گفتند که فُرات، به آنها می گفتند رود سن! ـ اینها حالا آمدند اینجا نشستند و توی اتاقهایشان نشستند، و خوب یک مقاله ای خوب باید بنویسند، توی روزنامه هم یک مقاله ای را بنویسند، یک اسمی هم پیدا بکنند، هِی از این چیزها برمی دارند می نویسند. از همان حرفهایی که یاد گرفتند و دیکته کردند و به آنها دادند. نمی گذارند که این ملت به حال خودش باشد؛ خودش را پیدا بکند؛ بفهمد که خودش جزو عالم است؛ این طرف دنیا و این شرق هم جزو یک ممالک مترقی بوده است؛ و ما به این حال رساندیم آن را؛ و غربیها ما را به این حال رساندند. کتابهای شیخ الرئیس حالا هم شاید در دانشگاههای آن ها تدریس می شود؛ استفاده از آن می شود. ما آن چیزی که داشتیم کنار گذاشتیم؛ آن چیزی هم که آنها داشتند نتوانستیم پیدا بکنیم. یک «لیک موش» از کار درآمدیم! یک چیزی که نه شرقی و نه غربی و نه اسلامی و نه اروپایی، هیچی نیست.
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 315
بله شرقی هستیم به معنای همان «شرقی استعماری». غربی هم هستیم به همان «غربی استعماری». از این باید بیرون برویم. مادامی که این مرض را ما داریم، این مرض نمی گذارد یک حال صحتی برای ما پیدا بشود. از این مرض باید بیرون بیاییم.(400)
28 / 6 / 58
* * *
اعطای مدرک
به فرم شرقی
می دانید که اینهایی که می روند در خارج از ممالک شرقی برای تحصیل، آن دیپلمی که به آنها می دهند، غیر از آنی است که به خود آنها ـ آنهایی که آنجا تحصیل می کنند ـ می دهند؛ یعنی اینها را زود به ایشان اجازه و جواز می دهند. لکن آنهایی که خودشان در ممالک خودشان هست اینطور نیست. یا آن کسی که در آنجا دیپلم گرفته، دیپلمِ فُرم شرقی گرفته، اجازه ندارد در آنجا مطب باز بکند؛ نباید آنجا مطب باز بکند! او باید بیاید ایران، در ایران، یا در سایر ممالک شرقی، مطب باز بکند.(401)
14 / 7 / 58
* * *
تعلیم غیر مفید
شما معلم ها و همۀ اساتید توجه کنید به این معنا که غرب به ما چیزی نمی دهد که مفید باشد. دارد چیز مفید، اما به ما نمی دهد، صادر نمی کند. آنی که ـ به ما صادر ـ برای ما صادر می کند آن چیزهایی است که مملکتهای ما را به تباهی می کشد.(402)
4 / 8 / 58
* * *
آموزشهای
به درد نخور
چنانچه به ما از علوم خودشان فرض کنید یک چیزی بدهند، یک
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 316
چیزی که به درد ما درست نخورد می دهند. اگر این جوانهای ما بروند در آنجا، در مدارس آنجا تحصیل بکنند، آن علمی را که به جوانهای ما یاد می دهند، این [در] آن مدارس استعماری است. مدارس خودشان ـ آن مدارسی که برای خودشان است ـ غیر از این مدارسی است که برای دنیای سوم است. آنها دنیای سوم را یک چیز دیگر می دانند. برای انسان دنیای سوم اصلش چیزی قائل نیستند. اصلش برای انسانهای دنیای سوم هیچ حیثیتی قائل نیستند. بلکه شاید حیواناتی که در آنجا زندگی می کنند عنایت آنها به آنها، بیشتر از انسانی است که در اینجا زندگی می کند! دوایی که در آنجا استعمالش ممنوع است، در اینجا استعمالش مجاز است، می فرستند در دنیای سوم. طبیبی که در آنجا طبابتش ممنوع است می فرستند او را اینجا، اینجا طبابتش مُجاز! این طبیبهایی که آنجا درس می خوانند اینها بسیاریشان را اجازه نمی دهند که در آنجایی که تصدیق هم به او دادند و دیپلم هم به او دادند، همۀ تصدیقها را دادند به او، اما مشروط به این است که تو بِرَوی در محل خودت طبابت بکنی؛ اینجا حق نداری طبابت بکنی. برای اینکه برای ممالک به نظر آنها استعماری، برای دنیای سوم، هیچ حیثیت قائل نیستند. همۀ چیزهایی که آنها برای خودشان می خواهند برای ما نمی خواهند. برای ما یک چیز دیگرش را می دهند.
این را من سابق هم گفتم، که ما در پاریس که بودیم، از این جوانهایی که در آلمان مشغول تحصیل بودند آمدند پیش ما و گفتند که ما در اینجا که تحصیل می کنیم نمی گذارند ما بالا برویم. در یک حد معیّنی ما را نگاه می دارند، نمی گذارند که ما مرتبۀ بالا را برویم. مع الأسف در همین دانشگاههای ما هم راه پیدا کرده بودند و نمی گذاشتند آن رشدی که باید جوانهای ما بکنند، بکنند. و بعضی از این اساتید دانشگاه و اینها وابسته بودند و مأمور بودند به اینکه نگذارند اینها یک رشد صحیحی بکنند. اگر
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 317
شما بخواهید استقلال پیدا بکنید و آزادی حقیقی پیدا بکنید، باید کاری بکنید که در همه چیز خودکفا باشید؛ مستغنی باشید. کشاورز باید کاری بکند که دیگر ما احتیاج گندم به خارج نداشته باشیم. دانشگاهی باید کاری بکند که ما در طبابت، دیگر احتیاج به خارج نداشته باشیم، در مهندسی احتیاج به خارج نداشته باشیم.(403)
11 / 8 / 58
* * *
آزار و اهانت به ایرانیان
به دانشجوهای ما در خارج این اهانتها را می کنند و این سختیها را می گیرند. و خود آقای کارتر هم که آقای انساندوستی است دانشجوهای ما که برای تحصیل علم آنجا رفتند، در آنجا آنطور با آنها رفتار می کند و وادار می کند که آنها را اذیت کنند. وادار می کند که سگ به جان آنها بیندازند. و آنطور جنایات را بکنند.(404)
27 / 8 / 58
* * *
آموزش و پرورش استعماری
جوانهای ما که خارج هم می روند، اینطور نیست که وقتی خارج رفتند همدوش جوانهای انگلستان و امریکا تحصیل بکنند، و همان طور که آنها تحصیل کردند به اینها هم همان طور آموزش بدهند. آنجا هم آموزش، برای ممالک استعماری؛ پرورش هم، پرورش برای مملکت استعماری. و لهذا از پرورششان و از آموزششان امثال «شریف امامی»ها بیرون می آید و امثال «نصیری»ها. اینها همه در فرنگ کار کردند و
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 318
تحصیل کردند و دکتر شدند و مهندس شدند و امثال ذلک.(405)
10 / 4 / 59
* * *
رفتار وحشیانه با دانشجویان مسلمان
با این جوانهای ما، با این دخترها و پسرهای دانشجوی ما الآن امریکا چه می کند، و پلیس امریکا با آنها چه کرده است؟ می دانید که خائنهایی که می خواستند در امریکا بر ضد کشور مظلوم ما میتینگ بدهند و تظاهر کنند، پلیس امریکا حمایت از آنها کرد و آنها کارهای خودشان را کردند، و وقتی دانشجویان مسلمان ما می خواستند آنها هم یک تظاهری بکنند و مظلومیت ملت ما را برسانند، پلیس امریکا چه کرد با آنها؟ آیا آقای پاپ می دانند که الآن جوانهای ما در غل و زنجیر با دنده های شکسته، بعضی در حال بیهوشی هستند و دخترهای جوان ما در حبس، در غل و زنجیر هستند و بعضی در حال بیهوشی؟ ایشان این مسائل را اصلاً توجه به آن دارند؟ توجه به این دارند که حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ با بشر چه جور بود، و شما که مدعی نیابت از او هستید توجه به این مسائل هیچ نمی کنید؟ کاش یک پیکی هم برای کارتر ایشان می فرستادند. کاش شما را می فرستادند با یک نامه ای پیش کارتر که با این جوانهایی که می خواهند احقاق حق بکنند، می خواهند مظلومیت ملت ما را اظهار کنند، آنها را گرفته اند و از حبسی به حبس دیگر می برند و دست و پای آنها را غل زده اند، زنجیر زده اند ودنده های آنها را شکسته اند با چکمه، و الآن هم آنها در زیر زنجیر آنها و در زیر
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 319
چکمۀ دژخیمان کارتر و امریکا از بین دارند می روند.(406)
12 / 5 / 59
* * *
ره آورد آموزشهای غربی و شرقی
هجوم دانشجویان پس از طی کردن دوره های تحصیلی با آموزشهای غربی و شرقی در دبیرستانها و دانشگاههای ایران به سوی غرب و احیاناً شرق ـ که رهاوردی جز فرهنگ غربی و شرقی نداشت ـ چنان فاجعه ای به بار آورد که همۀ ابعاد جامعۀ ما را بی قید و شرط وابسته بلکه تسلیم به ابرقدرتها کرد؛ به طوری که جامعۀ ما با ظاهری ایرانی اسلامی محتوایی سرشار از غرب و شرقزدگی داشت.(407)
31 / 6 / 60
* * *
سوغاتی مضر
اگر دانشگاه ما دانشگاه خودی بود؛ دانشگاه، دانشگاهی نبود که دنبال فرهنگ وارداتی باز بشود، آن درآمدهایی که داشت، آن نبود که در آن وقت بود. شما از آن چیزهایی که از دانشگاههای آن وقت درآمد ـ البته من نمی خواهم همه را بگویم، استثنا دارد، اما استثنایش کم است ـ آنهایی که از دانشگاه بیرون آمدند و سیل آنها راه افتاد به طرف انگلستان و فرانسه و اخیراً امریکا، ببینید که اینها در دانشگاه چی تهیه کردند؟ وقتی رفتند در خارج چی تهیه کردند و برای ما چی سوغات آوردند؟ افرادی که آن وقت از دانشگاه بیرون آمده بودند و تحصیلاتشان را هم در خارج کرده بودند و برگشتند در ایران، همانهایی بودند که وزرای آن وقت را و بسیاری از وکلای آن وقت را آنها تشکیل می دادند. این وزرای آن وقت و آن وکلای آن وقت چه می کردند در ایران؟ برای ایران چه تحفه می آوردند؟ تمام کوشش آنها این بود که رضایت در یک
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 320
برهه ای، انگلستان را و بعدش امریکا را فراهم کنند.(408)
28 / 9 / 61
* * *
فاسد پروری
این همه متخصص ما داشتیم در هر رشته ای، در زمان سابق، برای این ملت چه کردند این متخصصین ما؟ جز هی ملت را به عقب راندند، هی وابسته کردند، همه چیز وابسته شد؛ هر چه اسم می بردند، می گویند باید برویم به سراغ اروپا. لولهنگ سازی را خوب بلد بودند، آنها ما را می بردند برای اینکه تعلیم کنند، تعلیم نمی کردند. جوانهای ما را می بردند یک دسته را فاسد می کردند، یک چیزهای ناقصی [تعلیم می کردند.] میان راه اینها را رها می کردند بیایند.(409)
28 / 9 / 61
* * *
تلقین وابستگی به غرب
همـه بـاید این معنـا را احساس کنیم که کارها را خودمان انجام دهیم. و این مسألۀ خلافی که به ذهـن دانش آمـوزان و دانشجویـان ما تلقین کرده بودند که به غیر از رفتـن به امریکا و فرانسـه و انگلستان در جای دیگری امکان نـدارد به جـایی رسیـد و همین امر موجب شد که جوانهـای ما را دسته دسته بردنـد و فـاسد کردنـد از فکرمـان دور کنیم. ما می دانیم که شرقی ها و غربی ها با ما خوب نیستند و نخواهنـد بود و خیر و صلاح مـا را نمی خواهنـد، و دلیلش هم وضعی است که شما می بینید که اکثـر جناح هایی که در دنیـا هستند بر ضد ما تبلیغ می کنند و این به خاطر آن است که آنها اسلام را نمی خواهنـد، و هر کشوری که بخواهد به اسلام عمل کند، مورد تهـاجم آنها قرار می گیرد. لذا ما
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 321
باید فکری بکنیم که جوان های مـا در همین جا خوب تحصیل بکنند و بر فرض احتیاجی به خارج رفتن باشد به کشورهایی بروند که استعماری نباشد و طمع اینکه ما تحت سلطۀ آنان باشیم، نداشته باشند. و من امیدوارم که بزودی وضعی پیش بیاید که نیازی به خارج رفتن نباشد و این بسته به فعالیت شما آقایان و سایر دوستان در این امر حیاتی است که از وجود این جوانهای خوبی که داریم چقدر استفاده شود که در همین جا تربیت گردیده ومشغول خدمت به خدا و خلق باشند. و از گوش خودمان بیرون بکنیم که همه چیزمان باید از خارج بیاید، و بر فرض که به خاطر احتیاج چیزی را وارد می کنیم، فرهنگ و ادبمان چرا از خارج باشد؟ ما دارای ادب و فرهنگ غنی هستیم، و آیا صحیح است که چون آنها موشک درست می کنند ما باید تابع آنها باشیم، در حالی که آنها با این صنعت ها دنیا را تخریب می کنند و ما می خواهیم صنعتی داشته باشیم که تخریبگر نباشد، بلکه مفید و سازنده باشد.(410)
24 / 8 / 62
* * *
صدمه از فرنگ رفته ها
مقدار صدمه ای که ایران از متفکرین و متجددین فرنگ رفته خورده است، از هیچ کس نخورده است، و این برای آن بود که، آنها آموزش داشتند ولی تهذیب و پرورش نداشتند. اساس که تهذیب بود، درست نشده بود و هم آنان بودند که بچه های ما را از ابتدا تا دانشگاه طوری تربیت می کردند که برای ملت و کشور مضر باشند و برای دیگران نافع.(411)
28 / 12 / 63
* * *
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 322
تعلیمات ناقص در خارج
ما امیدواریم جوانانمان در خود ایران تربیت شوند، برای اینکه در خارج به جوانان ما درس اساسی نمی دهند. ان شاءالله روزی بیاید که از جاهای دیگر برای تحصیل به ایران بیایند و ما هرگز احتیاجی نداشته باشیم کسی را به خارج بفرستیم. و این امری است شدنی، و این طرز تفکر که غیر از خارج در جای دیگر نمی شود تحصیل کرد، امری است باطل، چرا که با این گونه تبلیغات می خواهند جوانان ما را به خارج بکشند و با تفکر خودشان به ایران برگردانند.
امیدوارم این دانشگاه و همۀ دانشگاههای دیگر مراکزی شوند که هم جوانان ما را مهذب کنند و هم عالم، و آنان به صورتی تربیت شوند که از خارج بریده شده و مستقل شوند و در راه اسلام و کشورشان خدمت کنند.(412)
24 / 4 / 64
* * *
منع اعزام دانشجو به امریکا و شوروی
احتیاج ما پس از اینهمه عقب ماندگی مصنوعی به صنعتهای بزرگ کشورهای خارجی حقیقتی است انکارناپذیر. و این به آن معنی نیست که ما باید در علوم پیشرفته به یکی از دو قطب وابسته شویم. دولت و ارتش باید کوشش کنند که دانشجویان متعهد را در کشورهایی که صنایع بزرگ پیشرفته را دارند و استعمار و استثمارگر نیستند بفرستند؛ و از فرستادن به امریکا و شوروی و کشورهای دیگر که در مسیر این دو قطب هستند احتراز کنند، مگر ان شاءالله روزی برسد که این دو قدرت به اشتباه خود پی برند و در مسیر انسانیت و انساندوستی و احترام به حقوق دیگران واقع شوند؛ یا ان شاءالله مستضعفان جهان و ملتهای بیدار و مسلمانان متعهد، آنان را به جای خود نشانند. به امید
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 323
چنین روزی.(413)
15 / 3 / 68
* * *
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 324