انگارۀ مطلوب وحدت در سیرۀ امام خمینی(ره)‏
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : قاضی زاده

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1376

زمان (قمری) : 1418

زمان (میلادی) : 1997

زبان اثر : فارسی

انگارۀ مطلوب وحدت در سیرۀ امام خمینی(ره)‏

انگارۀ مطلوب وحدت در سیرۀ امام خمینی(ره) 

قاضی زاده

خلاصه مقاله 

‏وحدت گرایی در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی و مذهبی مطرح بوده و هست، اما در دیدگاه‏‎ ‎‏وحدتگرایان همواره مفهوم واحدی اراده نشده است، به طور کلی سه گونه وحدت «ایدئولوژیک»؛‏‎ ‎‏«استراتژیک» و «تاکتیک» را می توان از هم جدا ساخت که از وحدت استراتژیک نیز می توان سه گونه‏‎ ‎‏«وحدت ملی»، «وحدت امی» (ملت) و «برادری و تفاهم اجتماعی» رامتمایز ساخت. ‏

‏آنچه در میان مذاهب اسلامی می تواند به عنوان وحدت مطلوب ارائه شود «وحدت امت» است. در این‏‎ ‎‏آرمان وحدت خواهی اصول بنیادی هر مذهب ثابت و لایتغیر است و وحدتگرایی در وحدت رویه –‏‎ ‎‏سیاستگذاری - برنامه ریزی و همدلی و همکاری جلوه می کند، گرچه می توان در بعضی از فروع مذهب نیز با‏‎ ‎‏بحث و کنکاش زمینه تغییر پی جویی کرد. ‏

‏سیره امام خمینی(ره) به عنوان یک متفکر درد آشنای معاصر نیز نشانگر اعتقاد و دفاع ایشان از اینگونه‏‎ ‎‏وحدت است. این مقال شواهدی بر اثبات انطباق دیدگاه امام برنظریه پیش گفته ارائه کرده است. ‏


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 369

‏اندیشۀ همگرایی امت اسلامی و وحدت مذاهب و فرق اسلامی آرزوی دیرین‏‎ ‎‏عالمان بصیر اسلامی بوده است. بدون تردید یکی از انگیزه های این همگرایی تشکیل‏‎ ‎‏جبهۀ متحد اسلامی در مقابل تهاجم نظامی، اقتصادی و سیاسی استعمارگران است و به‏‎ ‎‏همین روی در یکی دو قرن اخیر هرگاه حمله و تهاجم دشمن شدیدتر بوده، احساس نیاز‏‎ ‎‏به همگرایی بیشتر و فریاد وحدت گرایان رساتر شده است. امروزه که دوران تهاجم‏‎ ‎‏مستقیم نظامی ابر قدرت غرب و دیگر استعمارگران به پایان رسیده، راههای برقراری‏‎ ‎‏سلطه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شکل پیچیده و نوینی به خود گرفته است و‏‎ ‎‏کشورهای مسلمان بیش از پیش در معرض تهاجم گستردۀ فرهنگ و اقتصاد در سیاست‏‎ ‎‏استعمارگران قرار دارند. ‏

‏ندای همگرایی که در چند دهۀ اخیر به گوش می رسد از هر زمان دیگر رساتر است؛‏‎ ‎‏اما با توجه به انگاره های مختلف وحدت گرایی و مدلهای مختلفی که از این مفهوم دینی و‏‎ ‎‏سیاسی در جهان به ظهور رسیده، این پرسش اساسی در مقابل اندیشۀ وحدتگرایی است‏‎ ‎‏اسلامی مطرح است که براستی چه انگاره ای از وحدت در بیان و عمل اندیشمندان‏‎ ‎‏اسلامی مراد بوده است؟ آیا همه از این مفهوم تلقی  یکسانی داشته اند یا گونه های‏‎ ‎‏مختلفی از این مفهوم دینی و سیاسی در دیدگان و عمل آنان مشاهده شده است؟ در این‏‎ ‎‏صورت کدام انگاره را می توان تصویر مطلوب و واقع گرایانه دانست و کدامیک در سویه‏‎ ‎‏افراد و تفریط بوده و نامطلوب جلوه می کند؟ پژوهش عمیق در این زمینه، یکی از‏‎ ‎‏ضرورتهای نخستین مجامع تحقیقاتی متناسب با این گونه مباحث است؛ چرا که خطر‏‎ ‎‏بعضی از انگاره های همگرایی که راه اضمحلال مذهب را آرام آرام هموار می کند کمتر از‏‎ ‎‏خطر فرقت و جدایی - که سالیان دراز امت اسلامی را در آتش خود می سوزاند - نیست.‏

‏آنچه در این نوشته پیگیری می شود نیم نگاهی محققانه به این مسئله است. به نظر‏‎ ‎‏نگارنده دیدگاه و سیرۀ عملی همگرایانۀ امام خمینی(ره) معمار جمهوری اسلامی ایران‏‎ ‎‏از افراط و تفریط به دور بوده است و چون دیگر افکار بلند ایشان می تواند چراغ راه‏‎ ‎‏رهروان باشد. از این روی پس از طرح اجمالی پنج انگاره از همگرایی و تحلیل آنها و‏‎ ‎‏اشاره به مصادیق عینی آن در جهان فرهنگ و سیاست معاصر، انگاره مطلوب را معرفی‏‎ ‎‏می کنیم و ضمن اشاره به مبانی و لوازم آن انطباق دیدگاه و سیرۀ عملی امام خمینی(ع) با‏‎ ‎‏آن را پایانبخش مقال قرار می دهیم. ‏


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 370

انگاره های گوناگون وحدت: 

1 - وحدت ایدئولوژیک (وحدت مطلق) - ‏وحدت ایدئولوژیک به اتفاق نظر در همۀ‏‎ ‎‏عقاید مسلکی و پذیرش جمعی اصول بنیادی یک مکتب تعریف می شود. درخواست‏‎ ‎‏اینگونه وحدت مبتنی بر احساس حقانیت مطلق از سوی وحدتگراست؛  حقانیتی که هیچ‏‎ ‎‏مصلحتی چشمپوشی یا سکوت از آن را برنمی تابد. رژیمهای مرامی غالباً اتحادی این‏‎ ‎‏گونه را در سیاست داخلی خود - و بعضاً نیز درسیاست خارجی - می طلبند. با توجه به‏‎ ‎‏اینکه حقیقت توصیه و اعتقاد به خدای یکتا بنیادی ترین اصل دینی است که هیچ‏‎ ‎‏مصلحتی بر او غلبه نمی کند، درخواست اتحاد از جانب پیامبر اکرم(ص) می تواند از این‏‎ ‎‏گونه وحدت تلقی شود. قرآن کریم می فرماید:‏

‏«‏قُلْ یٰا اَهْلَ الکِتٰابِ تَعٰالوا إِلی کلمةٍ سَواء بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ اَلا نَعْبُدَ إِلَا الله وَلا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً‎ ‎وَلٰا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً اَرْبَاباً مِنَ دُونِ اللهِ فَإِن تَوَلَّوا فَقُولُواْ اَشْهَدوُا بِاَنا مُسْلِمُونَ‏» ‏‎[2]‎

‏بگو ای اهل کتاب، بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است، که جز‏‎ ‎‏خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم. و بعضی از ما بعضی دیگر را -‏‎ ‎‏غیر از خدای یگانه - به خدایی نپذیرد. هرگاه از این دعوت سرباز زنند بگویید، گواه‏‎ ‎‏باشید که ما مسلمانیم. ‏

‏و در آیه دیگر به حقانیت اتحاد بر اساس محور «الله» تصریح نموده و می فرماید: ‏

‏«‏وَمَنْ یَعْتَصِمْ بِاللهِ فَقَدْ هُدِیََ إِلَیٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیم‏»‏‎[3]‎‏ ‏

‏و هر کس به خداوند تمسک جوید قطعاً به راهی راست هدایت شده است. ‏

‏وحدت ایدئولوژیک، وحدتی آرمانی و مطلوب است، اما در صورتی که به محور‏‎ ‎‏وحدت و حقانیت آن وحدتگرا ایمان داشته باشد و مصلحت برتری را نیز نبیند، از این‏‎ ‎‏روی درخواست اینگونه وحدت در فروعات فقهی مذاهب و فتاوای فقیهان یک مذهب‏‎ ‎‏روا نیست؛ چرا که غالباً حقانیت یک نظر نسبت به نظر دیگر - مثلاً برتری فتوای شیخ‏‎ ‎‏طوسی بر این ادریس یا ابوحنیفه براحمد بن حنبل - روشن نیست. ‏

‏همچنین این گونه و حدتگرایی بین مذاهب نیز نه عملی است ونه مطلوب، گرچه هر‏‎ ‎‏یک از مذاهب، - لااقل شیعه - اصول مذهب خویش را به جان پذیرفته است و‏‎ ‎‏چشمپوشی از آن اصول را به معنای چشمپوشی از مذهب حق می داند؛ اما وجود‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 371

‏مصلحت برتری که امت اسلامی را تهدید می کند و... سبب می شود که دو قید لازم برای‏‎ ‎‏تحقق بخشیدن و یا حداقل درخواست رسمی و وسیع وحدت ایدئولوژیک محقق نباشد.‏‎ ‎‏ازمنظر سیرۀ معصومین(ع) منش پیامبر(ص) و بیان وحی الهی در مقابل کفار - جز در‏‎ ‎‏مقاطع محدود - درخواست وحدت ایدئولوژیک با اهل کتاب بود. [وحدت نبوی]. اما‏‎ ‎‏سیره و بیان امیرمؤمنان علیه السلام - در مقابل دیگر مسلمانان اینگونه نبود، بلکه‏‎ ‎‏حضرتش برای حفظ مصالح برتری جامعۀ نوپای اسلامی وحدت استراتژیک – بعداً‏‎ ‎‏توضیح داده می شود - را ابراز می کردند، [وحدت علوی]. ‏

‏بیان زیبا و بلند امیرالمؤمنین علی(ع) در این باره اینگونه است: (این نامه در پاسخ به‏‎ ‎‏ابوموسی اشعری در مسئله حکمیت صادر شده است) : ‏

ولیس رجل - فاعلم - احرص علی جماعة امة محمد - صلی الله علیه واله - و اُلفتها‎ ‎منی، ابتغی بذلک حسن الثواب و کرم امآب و سَاُفی بالذی رأیتُ علی نفسی و ان تغیرت‎ ‎عن صالح مافارقتنی علیه‏. ‏‎[4]‎

‏بدان که هیچ کس نسبت به وحدت و جماعت امت محمد(ص) از من حریص تر نبوده‏‎ ‎‏و آشنایی و انسش از من بیشتر نیست. من در این کار پاداش نیک انجام شایسته را از خدا‏‎ ‎‏می طلبم و به آنچه تعهد کرده ام وفادارم هرچند تو از آن شایستگی که به هنگام رفتن از نزد‏‎ ‎‏من داشتی تغییر پیدا کرده باشی. ‏

‏وحدت ایدئولوژیک گرایش به عقیدۀ وحدتگراست، وحدت براساس حقانیت است‏‎ ‎‏نه قرارداد و ائتلاف. در این گونه وحدت شعار«همه با من، همه با عقیده من حاکم است نه‏‎ ‎‏همه با هم» و این شعار گرچه در شرایط خاصی مطلوب نمی نماید اما با وجود دو قیدی که‏‎ ‎‏در وحدت ایدئولوژیک گفتیم از مطلوبیت برخوردار است. ‏

‏در سیر و سلوک عرفانی که «مرید» با «مرشد» متحد می شود، اینگونه وحدتی به طور‏‎ ‎‏وسیع مراد است، به طوری که مرید در مرشد فانی می شود، چراکه در آنجا نیز راه یکی و‏‎ ‎‏مرشد به مقصد نزدیکتر است و مرید برای وصول چاره ای جز پیمودن راه مرشد و سالک‏‎ ‎‏قدیم را ندارد. ‏

‏این گونه وحدت را وحدت «شیران خدا» نیز می توان لقب داد: ‏

جان گرگان و سگان از هم جداست   متحد جانهای شیران خداست

‏نکته قابل توجه آنکه وحدتگرایی به معنای قبول اصول مذاهب دیگر و خدشه کردن‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 372

‏در مذهب خود، از سوی فرهیختگان هیچ مذهبی روا نیست. پس درخواست‏‎ ‎‏ایدئولوژیک در میان مذاهب اسلامی اگر به معنای پای نهادن براصول خود باشد‏‎ ‎‏ناصواب و خروج از مذهب است، و اگر به معنای دعوت دیگران به پذیرفتن اصول خود‏‎ ‎‏باشد عملی نیست، از این روی طرح این وحدت در مباحث مربوط به وحدت شیعه و‏‎ ‎‏سنی و... نامطلوب است. ‏

2 - وحدت استراتژیک‏ - وحدت استراتژیک نه چون وحدت ایدئولوژیک، هیچ گونه‏‎ ‎‏اختلافی را برنمی تابد و نه چون وحدت تاکتیکی موقت و زود میرا است. در این گونه‏‎ ‎‏وحدت بیش از آنکه به عقیده و ایدئولوژی توجه باشد، به وحدت عمل و رویه و اتحاد بر‏‎ ‎‏اساس اصول نسبتاً ثابت و دایمی توجه می شود. سیره و بیان معصومین(ع) و رهبران‏‎ ‎‏دینی ما اینگونه وحدت را بین مذاهب اسلامی نشان می دهند که درضمن پافشاری بر‏‎ ‎‏حقانیت و صحت اصول مذهب بر وحدت و هماهنگی عملی مسلمین و همدلی آنان‏‎ ‎‏تأکید می شود، اما قبل از هرچیز گونه های مختلفی از وحدت استراتژیک را که در عرصۀ‏‎ ‎‏سیاسی جهان به وقوع پیوسته است، متذکر می شویم. ‏

1 - 2 - وحدت ملی

‏کشورهایی که به زبانها، فرهنگها و اقوام و یا مذاهب گوناگون مبتلا بوده اند برای تهیۀ‏‎ ‎‏زمینۀ اقتدار سیاسی و استقلال سیاسی در مقابل بیگانگان نیازمند یکپارچگی مردم و‏‎ ‎‏انسجام آنان بوده و هستند، حال آنکه این اتحاد نمی تواند با یکسان سازی فرهنگی و ...‏‎ ‎‏صورت پذیرد، از این روی با تأکید بر خصوصیت مشترک - شهروندی - وحدتی در عین‏‎ ‎‏کثرت (به مفهوم سیاسی آن) را فراهم آوردند. ‏

‏نمونه روشن اتحاد ملی را در کشور کثیرالملّه هند می توان مشاهده کرد. جواهر لعل‏‎ ‎‏نهرو، با طرح شعار وحدت ملی استراتژی این چنینی را پی نهاد که موفقیتی نسبی نیز در‏‎ ‎‏برداشت. اتحاد جماهیر شوروی (سابق) هم با همین مشکل روبرو بود و به همین نظریه‏‎ ‎‏گرایید. یوگوسلاوی سابق نیز اینگونه بود، دغدغۀ مارشال تیتو، رئیس جمهوری فدرال‏‎ ‎‏یوگوسلاوی نیز به طرح وحدت ملی انجامید. ‏

2 - 2 - برادری اجتماعی

‏این شعار در انقلاب کبیر فرانسه مطرح شد. اختلاف شدید طبقاتی و اقتصادی دوران‏‎ ‎‏قبل از انقلاب، شعار «جنگ همه علیه همه» و «انسانها گرگ یکدیگرند»رواج زیادی‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 373

‏داشت. شعار برادری بیش از آنکه مسئله استقلال را در نظر داشته باشد به تنظیم سیاست‏‎ ‎‏داخلی و حفظ ثبات و امنیت داخلی نظر دارد. ‏

3 - 2 - وحدت امت: 

‏این وحدت به مجموعه افرادی که آرمانهای مشترک دینی یا فرا وطنی دارند نظر دارد.‏‎ ‎‏همانگونه که مفهوم «امت» گسترده تر از ملت است، وحدت امت نیز از وحدت ملی‏‎ ‎‏فراتر است؛ و در مجموع به تحکیم پیوستگی بین اقوام مختلف که رابطه زبانی، نژادی،‏‎ ‎‏دینی، تاریخی و یا جغرافیایی نزدیکی دارند گفته می شود. از پیشوند «پان» در معرفی این‏‎ ‎‏گونه وحدت استفاده می شود. حزب بعث به دنبال وحدت امت عربی یا «پان عربیسم»‏‎ ‎‏بود، و سید جمال الدین اسدآبادی از شعار و عقیدۀ «پان اسلامیسم» حمایت می کرد.‏‎ ‎‏جدای از این دو، نهضتهای گوناگون پان ایرانیسم، پان تورکیسم، پان آمریکائیسم، پان‏‎ ‎‏تورانیسم و ... در جهان وجود داشته است. ‏

‏روشن است که بعضی از تلاشهای ملتگرایانه با بعضی دیگر در تضاد است؛ از این‏‎ ‎‏روی حضرت امام خمینی(ره) مقابلۀ سرسختی با ملی گرایی به معنای پان ایرانیسم -‏‎ ‎‏می نمودند و از وحدت اسلامی دفاع می کردند. ‏

‏به طور مسلم، وحدت مطلوب بین مذاهب اسلامی از گونۀ اخیر وحدت استراتژیک‏‎ ‎‏است؛ چرا که وحدت استراتژیک در دو عنوان 1 - 2 و 2 - 2 مربوط به دولت، کشور و‏‎ ‎‏شهروند است و نمی تواند در عرصه های بین المللی و فرا وطنی مطرح گردد - حال آنکه‏‎ ‎‏هدف اساسی وحدتگرایی امت اسلامی به همبستگی امت اسلامی چشم دوخته است. ‏‎[5]‎‏ ‏

3 - وحدت تاکتیکی: ‏اینگونه وحدت تنها در حالتی خاص و زمانی کوتاه مورد نظر‏‎ ‎‏قرار می گیرد، و همچون تاکتیکهای جنگی که برای راهبری کوتاه مدت و روزمرۀ جنگ به‏‎ ‎‏کار می رود، اینجا نیز به همین منظور از وحدت تاکتیکی استفاده می شود. حزب توده،‏‎ ‎‏وحدت نیروهای ضد امپریالیسم را مطرح می کرد. این وحدت بستگی به وجود دشمن‏‎ ‎‏مشترک دارد و به محض اضمحلال دشمن مشترک، فلسفه ای برای حفظ آن باقی‏‎ ‎‏نمی ماند. ‏

‏آنگونه که وحدت ایدئولوژیک در میان مذاهب اسلامی مطلوبیت ندارد، وحدت‏‎ ‎‏تاکتیکی نیز نامطلوب و شکننده و میراست، گرچه هجوم دشمن مشترک و امکان مبارزه‏‎ ‎‏با آن در سایۀ اتحاد و هم آهنگی انگیزۀ مهم طرح وحدت از سوی بسیاری از اندیشمندان‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 374

‏بوده است، اما هرگز طرح وحدت امت اسلامی به غایت از بین رفتن دشمن مشترک‏‎ ‎‏معینی نیست، چرا که در این صورت چسب وحدت تواناییهای دشمن است و دشمن‏‎ ‎‏ناتوان زمینۀ فرقت و جدایی و توانایی نهایی دشمن را فراهم می سازد، اما در صورتی که‏‎ ‎‏چسب وحدت احساس زمینه های مشترک فراوان و بهره مندی مسلمین از اتحاد در جهت‏‎ ‎‏رشد  و سازندگی و بالندگی خود باشد حتی در صورت تضعیف و اضمحلال‏‎ ‎‏استعمارگران مهاجم این وحدت استراتژیک پایدار و پابرجا خواهد ماند. ‏

‏سید جمال الدین اسد آبادی بیدارگر شرق و سلسله جنبان نهضتهای ضد استعماری‏‎ ‎‏گرچه به هجوم دشمنان توجه داشت، اما بیش از هر چیز تواناییهای پنهان و نهفته مسلمین‏‎ ‎‏را به آنها گوشزد می کرد و به دنبال ایجاد یک وحدت باقی و پایدار بوده وی می گوید: ‏

‏«از روی کرام اصل خردمندانه ای تعصب نژادی پیدا کردند و معتقد شدند که فضیلتش‏‎ ‎‏از عالیترین فضایل است و آن را تعبیر به وطندوستی می نمایند. آری به فرنگیها ثابت شد‏‎ ‎‏که بهترین و عالیترین روابط ما بین مسلمانان همان رابطه دینی است، قدرت دینی هم‏‎ ‎‏ناشی از تعصبات اعتقادی است.»‏‎[6]‎

‏در تلقی عمومی از ارشادات حضرت امام خمینی(ره) نسبت به انگارۀ وحدت، بطور‏‎ ‎‏روشن توصیه به وحدت استراتژیک دیده می شود. غالب دعوتهای وحدتگرایانۀ امام‏‎ ‎‏نسبت به اقشار اجتماعی داخل کشور و یا در دیدار با شخصیتهای جهان اسلام بر وحدت‏‎ ‎‏استراتژیک عنایت داشت. اما در مواردی نیز به وحدت ایدئولوژیک و یا در موارد‏‎ ‎‏معدودی نیز به وحدت تاکتیکی توصیه می کرد. ‏

‏ ‏

سیرۀ امام خمینی(س) وانگاره مطلوب وحدت: 

‏ ‏

‏حضرت امام خمینی(ره) از معدود اندیشمندانی هستندکه از آغاز تا پایان دوران‏‎ ‎‏حیات فکری بر وحدت تاکید می کردند. در عمل نیز مسیر تحقق آرمان وحدت را هموار‏‎ ‎‏می‎نمودند و در این راه گامهای مؤثری برداشتند. شعار وحدتخواهی امام تنها وحدت‏‎ ‎‏بین ملل اسلامی را در بر نداشت، بلکه عرصه های گوناگونی را چه در داخل و چه در خارج‏‎ ‎‏به این کلید موفقیت دعوت می کردند، تصور وحدت نیز در این عرصه ها لزوماً یکسان‏‎ ‎‏نبود، بلکه بعضاً تفاوتهایی نیز داشت. ‏


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 375

‏در تلقی عمومی از اشارات امام خمینی(ره) نسبت به انگارۀ وحدت، بطور‏‎ ‎‏روشنی توصیه به وحدت استراتژیک دیده می شود. غالب دعوتهای وحدت گرایانه امام‏‎ ‎‏نسبت به اقشار اجتماعی داخل کشور و یا در دیدار با شخصیتهای جهان اسلام بر‏‎ ‎‏وحدت، استراتژیک عنایت داشت. اما در مواردی نیز به وحدت ایدئولوژیک و یا در‏‎ ‎‏موارد معدودی نیز به وحدت تاکتیکی توصیه می کرد. ‏

‏از عرصه های مختلفی که می توان اهتمام امام به وحدت را نشان داد مواردی ارائه‏‎ ‎‏می شود: ‏

1 - وحدت اقشار اجتماعی: ‏اتحاد روحانیون، احزاب سیاسی، روحانی و‏‎ ‎‏دانشگاهی، بازاری و دانشگاهی، طبقات کارگر، کشاورز، سپاه و ارتش و کمیته و استاندار‏‎ ‎‏و امام جمعه و مردم و دولت... ‏‎[7]‎

‏«شما می دانید آن چیزی که این نهضت و این انقلاب را به ثمر رساند ایمان بود، و‏‎ ‎‏مؤمنین همانطور که قرآن شریف فرموده است برادر یکدیگر بوده و فرق بین آنها نیست‏‎ ‎‏... شما می دانید که الآن کشور ما محتاج این که قوای مسلح با هم باشند، و اگر خدای‏‎ ‎‏نخواسته بین کمیته ها و سپاه پاسداران تفاهم نباشد به مقصدی که آن اسلام است‏‎ ‎‏نخواهید رسید. و هرگز در این فکر نباشید که من کمیته ای هستم و باید تنها کمیته کارش‏‎ ‎‏بهتر باشد و سپاه هم همین را بگوید. در این فکر باشید که با برادری کارها را انجام دهید‏‎ ‎‏و این اصل قرآنی را که مؤمنین با هم برادر هستند بپذیرید و با هم دوست و با یکدیگر‏‎ ‎‏مهربان باشید و خیر یکدیگر را بخواهید، و آن خواطر باطنی و نفسانی که عبارت از چه‏‎ ‎‏این سپاه از کمیته هاست را دور بریزید. این رمز موفقیت جامعه است. ‏‎[8]‎‏ ‏

‏حضرت امام در بیان فوق، برادری را به آیۀ کریمه ‏«انما المؤمنون اخوة»‏ نیز مستند‏‎ ‎‏می کنند و از این میثاق آسمانی در جهت توصیه به وحدت بهره می گیرند. ‏

‏حضرت امام(ره) در این زمینه ها بیش از هر چیز مفهوم وحدت استراتژیک به معنای‏‎ ‎‏برادری را در نظر داشتند و تحقق این گونه وحدت را در جهت حفظ امنیت داخلی و‏‎ ‎‏بالندگی نظام اسلامی لازم می دیدند. منشأ این اختلاف را غالباً وسوسه های شیطانی و‏‎ ‎‏اغراض شخصی می دانستند و برای ایجاد وحدت به تهذیب نفس توصیه می کردند. ‏‎[9]‎‏ ‏

‏توصیۀ این گونه به وحدت در طول دوران زمامداری امام خمینی(س) ادامه داشته‏‎ ‎‏است. اقشار و مسئولین سیاسی جامعه نیز از خطابات و بعضاً عتابهای امام محروم نبودند.‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 376

‏حضرت امام در سالهای آخر حیات در دیدار با استانداران فرمودند: ‏

‏«آقایان استاندارها باید که وحدت خودشان و وحدت خودشان با ملت را حفظ کنند‏‎ ‎‏که ما هر چه داریم به برکت خدا و عنایت او از این ملت داریم. باید وحدت داشته باشید تا‏‎ ‎‏حفظ بشوید. دسیسه ها برای اختلاف است و شما توجه داشته باشید که یک کلمه‏‎ ‎‏اختلاف آمیز از گناهان بزرگی است که مشکل است خدای تبارک و تعالی بیامرزد. چه این‏‎ ‎‏کلمه صادر بشود از دشمنهای ما و چه این کلمه صادر بشود از دوستان ما، چه، از افرادی‏‎ ‎‏که ادعای قداست می کنند و چه از اشخاصی که این ادعا را ندارند. ‏

‏البته در کنار شهوت نفسانی و خودگرایی که زمینه اختلافی این گونه را فراهم می کند،‏‎ ‎‏شبهه و خطای در فکر و اختلاف برداشت نیز زمینه تخطئه دیگران و تعارض صنفی،‏‎ ‎‏حزبی و ... را فراهم می کند، اما حضرت امام ضمن قبول این واقعیت این گونه اختلاف را‏‎ ‎‏که از آن به بحثهای طلبگی یاد می کردند نامطلوب ندانسته و آن را طبیعی می دانستند. به‏‎ ‎‏تعبیر دیگر، حضرت امام خمینی(س) در این عرصه وحدت ایدئولوژیک را طلب‏‎ ‎‏نمی کردند و به استراتژی وجه نظر داشتند. ‏

‏امام خمینی(ره) در سالهای آخر حیات خویش به مشروعیت اختلافات ایدئولوژیکی‏‎ ‎‏(به معنای سیاسی آن) تأکید می کردند و این نوع اختلاف را زمینۀ بالندگی هر چه بیشتر‏‎ ‎‏نظام می دانستند.‏

‏طرح محدوده اختیارات ولی امر و اشکالها و انتقادهای شورای نگهبان به امام(ره) و‏‎ ‎‏پاسخهای حضرت امام به ایشان و همچنین طرح ولایت فقیه در نماز جمعه و پاسخ صریح‏‎ ‎‏امام امت در بحبوحۀ جنگ تحمیلی همه نشانگر پذیرش طرح این دیدگاههای مختلف از‏‎ ‎‏سوی ایشان بوده است. ‏

‏هنگامی که یکی از اعضای دفتر امام دربارۀ دو جریان فکری سیاسی موجود جامعه‏‎ ‎‏سئوال کرد، امام خمینی(س) وجود هر دو را مشروع دانستند و اختلاف آنان را غیر مضر‏‎ ‎‏اعلام فرمودند و در این راه به سیرۀ عالمان سلف اشاره نمودند: ‏

‏«کتب فقهای بزرگوار اسلام پر است از اختلاف نظرها و سلیقه ها و برداشت ها در‏‎ ‎‏زمینه های مختلف نظامی فرهنگی، سیاسی - اقتصادی و عبادی و ... در حکومت اسلامی‏‎ ‎‏همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت نظام و انقلاب همواره اقتضا می کند که نظرات‏‎ ‎‏اجتهادی فقهی در زمینه های مختلف ولو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسی‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 377

‏توان و حق جلوگیری از آن را ندارد. ‏‎[10]‎‏ ‏

‏حضرت امام خمینی(ره) در ادامه می نویسند: ‏

‏«تا زمانی که اختلاف و موضعگیری در حریم مسائل مذکور باشد تهدیدی متوجه‏‎ ‎‏انقلاب نیست، اختلاف اگر زیر بنایی و اصولی شد موجب سستی نظام می شود. و این‏‎ ‎‏مسئله روشن است که بین افراد و جناحهای موجود وابسته به انقلاب اگر اختلاف هم‏‎ ‎‏باشد صرفاً سیاسی است ولو اینکه شکل عقیدتی بدان داده می شود، چرا که همه در‏‎ ‎‏اصول با هم مشترک اند و به همین خاطر است که من آنها را تأیید می کنم. آنها نسبت به‏‎ ‎‏اسلام و قرآن وفادارند و دلشان برای کشور و مردم می سوزد. هرکدام برای رشد اسلام و‏‎ ‎‏خدمت به مسلمین طرح و نظری دارند که به عقیدۀ خود موجب رستگاری است. اکثریت‏‎ ‎‏قاطع هر دو جریان می خواهند کشورشان مستقل باشد، هر دو می خواهند سیطره و شر‏‎ ‎‏زالوصفتان وابسته به دولت و بازار و خیابان را از سرمردم کم کنند.»‏‎[11]‎‏ ‏

‏این پیام به خوبی مرز اختلاف مطرود و مطلوب را می نمایاند. از دیدگاه امام در این‏‎ ‎‏پیام اختلاف یا اعتقادی است و یا سیاسی، که البته مراد امام از اختلاف اعتقادی، اختلاف‏‎ ‎‏در اصول کلی دین چون توحید، نبوت و معاد و امامت و ... است. ولذا اختلاف فقها در‏‎ ‎‏تعبیر امام هرگز اختلاف عقیدتی نیست. البته در اصول اعتقادی مورد نظر، اعتقاد به‏‎ ‎‏نهضت اسلامی، تلقی از دین به عنوان راهنمای هدایت کل بشر، تلقی مناسب از جهان‏‎ ‎‏کفر و سرمایه داری و استکبار و آمریکا نیز مطرح است که در دیدگاه امام(س) هر دو‏‎ ‎‏جناح در این اصول مشترک بوده اند. ‏

‏اما اختلاف مطلوب اختلاف نظر در جزئیات اجرای روشهایی در رسیدن به اهداف‏‎ ‎‏مشترک و یا اختلاف دربعضی از اهداف فرعی است. حضرت امام خود در این پیام‏‎ ‎‏می نویسند: ‏

‏«... پس اختلاف برسر چیست؟ اختلاف بر سر این است که کدام راه خود باعث‏‎ ‎‏رسیدن به این همه است.»‏‎[12]‎‏ ‏

‏به طور خلاصه، وحدت مطلوب امام، وحدت کامل در عمل و هماهنگی عملی همۀ‏‎ ‎‏نهادها و افراد نظام و وحدت اندیشه در اصول کلی اسلام و انقلاب است. اما اختلاف در‏‎ ‎‏مکانیزمهای اجرای اصول کلی و در جزئیات دیگر به وحدت مطلوب خللی وارد‏‎ ‎‏نمی کند. حضرت امام در توصیه به مسئولین نظام برای نیل به این وحدت عموماً آنان را به‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 378

‏سکوت و ائتلاف و مباحثات راهبری توصیه می کردند. ‏

2 - دعوت مخالفین به اتحاد با امت اسلامی‏: گروههای ملحد و یا منافق و معاند نظام‏‎ ‎‏اسلامی از نصیحت امام بی بهره نبودند، گرچه غالباً گوش ناشنوایشان بهره مندی آنها را‏‎ ‎‏ناممکن می ساخت. از توصیه های امام به این گروهها حفظ وحدت با امت و پیوستن به‏‎ ‎‏صف ملت بود؛ ملتی که طبعاً عقاید امام را پذیرفته بودند. این دعوت، وحدت‏‎ ‎‏ایدئولوژیک (نبوی) است نه وحدت استراتژیک (علوی) و مصلحتی برتر از تصحیح‏‎ ‎‏مسیر ناصواب این گروهها وجود نداشت. ‏

3 - وحدت نیروهای مبارز در جهت مبارزه با دشمن: ‏در عصر انقلاب و دوران جنگ‏‎ ‎‏یکی از احتجاجهای امام در مقابل کسانی که ادعای وطندوستی و حتی اسلامخواهی‏‎ ‎‏داشتند و در ایجاد اختلاف و معارضه فروگذار نمی کردند، تذکر به دشمن مشترک بود.‏‎ ‎‏قبل از پیروزی انقلاب، بین دو جناح گروههای سیاسی مخالف غالباً توصیه می شدند که‏‎ ‎‏به دریای امت اسلامی بپیوندند و خود را جدا نکنند و هر کدام برای خود حزب و گروه‏‎ ‎‏مرامی را انتخاب ننمایند. به تعبیر دیگر، وحدت با آنان پس از پیوستن به ملت امکان‏‎ ‎‏داشت و نه قبل از آن، به همین جهت در سئوالاتی که موضع امام را در شرایط قبل از‏‎ ‎‏پیروزی انقلاب در ارتباط با این گروهها می طلبید، حضرت امام پاسخ منفی صریح‏‎ ‎‏می دادند. یکی از این سئوال و جوابها را در ذیل می آوریم: ‏

سئوال: ‏حضرت آیةالله آیا شما علاقه ای یا اهمیتی به همکاری با عناصر  مارکسیستی‏‎ ‎‏می دهید و آیا بین اهداف جنبش شما و مارکسیستها و هیچ سازگاری وجود دارد؟ ‏

جواب: ‏هدفهای ما با هدفهای آنها مختلف است. ما متکی براسلام هستیم و متکی بر‏‎ ‎‏توحید و آنها مخالف با هر دوی آنها هستند. احکام ما احکام اسلام است و آنها اسلام را‏‎ ‎‏نمی پذیرند و نه اما به آنها نه تنها علاقه مند نیستیم که همکاری کنیم، بلکه همکاری‏‎ ‎‏نداریم و نخواهیم داشت.»‏

‏شرط اساسی ملاقات امام با دست اندرکاران دولت بختیار و شخص وی استعفا از‏‎ ‎‏مقامات دولتی بود، به طوری که در حقیقت شرط همراهی با آنان تغییر مواضع آنها اعلام‏‎ ‎‏گردیده بود. ‏

‏روحانی و دانشگاهی اختلافها و تعارضهای ریشه داری وجود داشت. عده ای از هر‏‎ ‎‏گروه، گروه دیگر را متهم می کرد، و حتی کتابهایی نیز در این راه منتشر می کرد. روحانیون‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 379

‏بعضاً برای تکفیر بعضی از دانشگاهیان از اهرم مرجعیت و افتاء استفاده می کردند و حتی‏‎ ‎‏قصد داشتند امام را نیز در این وادی وارد نمایند. امام در یک سخنرانی در نجف به طور‏‎ ‎‏مفصل به مسئله پرداختند و با اشاره به وجود دشمن مشترک اعلام آتش بس کردند. گرچه‏‎ ‎‏وحدتگرایی این دو قشر مخصوص دوران وجود دشمن مشترک نیست، اما توجه به‏‎ ‎‏دشمن مشترک لزوم وحدتگرایی را دو چندان می کند. ‏

4 - وحدت امت اسلامی در جهت حفظ منافع مشترک: ‏اینگونه وحدت در دو شاخۀ‏‎ ‎‏مختلف: توصیه به دولتها و توصیه به ملتها به پیش می رفت. ‏

‏امام دربارۀ دولتهای اسلامی می فرمایند: ‏

‏«دولتهای اسلامی باید به منزله یک دولت باشند، کانه یک جامعه هستند، یک پرچم‏‎ ‎‏دارند، یک کتاب دارند، یک پیامبر دارند، اینها همیشه باید با هم متحد باشند، باهم‏‎ ‎‏علاقه های همه جانبه داشته باشند، و اگر چنانچه این آرمان حاصل بشود که بین دولتهای‏‎ ‎‏اسلامی از همه جهت وحدت پیدا بشود امید است بر مشکلاتت خودشان غلبه پیدا‏‎ ‎‏کنند.»‏‎[13]‎‏ ‏

‏البته این نکته به معنای نفی مرزهای بین المللی موجود میان کشورهای اسلامی‏‎ ‎‏نیست. حضرت امام آرمان واقعگرایانه خود را در وصیت نامۀ سیاسی - الهی خویش به‏‎ ‎‏صورت «به سوی یک دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل‏‎[14]‎‏ مطرح نموده اند، و‏‎ ‎‏در جای دیگر نیز می فرمایند: ‏

‏«مرزها جدا، قلبها با هم اگر چنانچه مسلمین با هم اتحاد پیدا کنند با حفظ مرزهای‏‎ ‎‏خودشان لکن قلبهایشان با هم متحد باشد اینها جمعیت کثیری هستند.»‏‎[15]‎‏ ‏

‏تئوری سیاسی امام در چگونگی جمع بین استقلال و اندیشۀ انترناسیونالیسم اسلامی‏‎ ‎‏قابل بررسی است، و بعضی از نویسندگان مدلهای مختلفی را از آن ارائه کرده اند. ‏‎[16]‎‏ ‏

‏شاخۀ دیگر دعوت، دعوت آحاد امت مسلمان و اندیشمندان اسلامی به بازگرداندن‏‎ ‎‏عزت از دست رفتۀ مسلمین است. امام در این باره می فرمایند: ‏

‏«ما می گوییم شماها با هم باشید؛ همۀ مسلمین با هم باشند، نه با آن یکی روابطی‏‎ ‎‏داریم و نه با شما روابطی داریم، با همه روابط داریم و همۀ شما را علی السواء نگاه‏‎ ‎‏می کنیم و همه مسلمین در نظر ما چنانچه به احکام اسلام عمل کنند عزیزند، ملت اسلام‏‎ ‎‏را ترکش باشد، عربش باشد، عجمش باشد، از آمریکا باشد، از هرجا می خواهند باشد‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 380

‏عزیز می داریم.»‏‎[17]‎‏ ‏

‏نکتۀ اساسی در بیان و سیرۀ امام آن است که حضرت ایشان هیچ گاه، به دست‏‎ ‎‏برداشتن از اصول مذهب اشاره ای نداشتند و وحدت را در زمینۀ همراهی عملی،‏‎ ‎‏تصمیمگیری، سیاستگزاری و ... مطرح می کردند. برعکس در مواقع لازم گاه گاه در‏‎ ‎‏دوران ولایت ده ساله خویش به ذکر و دفاع جانانه از اصول مذهب تأکید می فرمودند. ‏

‏البته حضرت امام از انجام آنچه موجب ایذای دیگر مذاهب اسلامی می شد.‏‎ ‎‏ناخشنود بودند و بعضی ازمراسم و مرسوم در اقشار متعصب را نمی پسندیدند، اما‏‎ ‎‏وحدتگرایی امام تخطی از اصول را به همراه نداشت. ‏

‏امیدواریم مسلمین جهان در جهت هم آهنگی و وحدت استراتژیک هرچه تمامتر به‏‎ ‎‏پیش روند و بردنیای کفر و الحاد پیروز و موفق گردند. ‏


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 381

پاورقیها:

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 382

  • . سوره آل عمران / 64.
  • . پیشین / 101.
  • . نهج البلاغه (صبحی صالح) نامه 78.
  • . مدرسی چهاردهی، مرتضی. سید جمال الدین و اندیشه ها  / 277.
  • . سید جمال الدین از کسانی است که او را قهرمان اسلامگرایی دانسته اند. حلبی، دکتر علی اصغر، تاریخ نهضتهای اصلاحی  /  46 و پان اسلامیزم نیز با نفوذ وی همراه بوده است. ر.ک: حامدالگار، مقاله نوگرایی مذهبی  /  85 و 86. و اصولاً اختفای مذهب و ملیت وی را به جهت تلاش در همگجرایی مسلمین دانسته اند. سیدحمید روحانی، نهضت امام خمینی(س)، ج 3، ص 463.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 8، ص . 14-15.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 8، ص . 14-15.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 20، ص 251-252.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج  21، 176-178.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 177-178.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 21، 178-180.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 5، ص 181.
  • . وصیت نامه سیاسی - الهی امام خمینی(س)، تهران، نشر و فرهنگ رجا /  87
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 11، ص 104-105.
  • . ر. ک: زهرا رهنورد، مقاله امام خمینی(س) و اندیشۀ دولت بزرگ اسلامی و جمهوریهای آزاد و مستقل، چاپ شده در مجموعه آثار کنگره مبانی فقهی امام خمینی(ره)، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 13 / 35 به بعد.
  • . در جستجوی راه امام از کلام امام. دفتر نهم، ملت و امت، تهران، امیرکبیر، ص 665.