فصل در بیان آنکه آدم مظهر تامّ الهی و اسم اعظم حق جلّ و علاست
بدان که ارباب معرفت و اصحاب قلوب فرمایند از برای هر یک از اسماء الهیه در حضرت واحدیت صورتی است تابع تجلی به فیض اقدس در حضرت علمیه، به واسطه حبّ ذاتی و طلب مفاتیح غیب الّتی لا یعلمها إلّا هو. و آن صورت را «عین ثابت» در اصطلاح اهل الله گویند. و به این تجلی به فیض اقدس اوّلا تعینات اسمائیه حاصل آید، و به نفس همین تعین اسمی صور اسمائی، که اعیان ثابته است، محقق گردد. و اوّل اسمی که به تجلی احدیت و فیض اقدس در حضرت علمیه واحدیّه ظهور یابد و مرآت آن تجلی گردد، اسم اعظم جامع الهی و مقام
کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 634 مسمّای «الله» است، که در وجهه غیبیه عین تجلی به فیض اقدس است، و در تجلی ظهوری کمال جلا و استجلاء عین مقام جمع واحدیت به اعتباری، و کثرت اسمائیه به اعتباری است. و تعین اسم جامع و صورت آن عبارت از عین ثابت انسان کامل و «حقیقت محمدیّه»، صلّی الله علیه و آله، است. چنانچه مظهر تجلی عینی فیض اقدس فیض مقدس است، و مظهر تجلی مقام واحدیت مقام الوهیت است، و مظهر تجلی عین ثابت انسان کامل روح اعظم است، و سایر موجودات اسمائیه و علمیه و عینیه مظاهر کلیه و جزئیه این حقایق و رقایق است، به ترتیبی بدیع که در این مختصر بیان آن نگنجد و تفصیل آن را در رساله مصباح الهدایة مذکور داشتیم. و از اینجا معلوم شود که انسان کامل مظهر اسم جامع و مرآت تجلی اسم اعظم است. چنانچه به این معنی در کتاب و سنّت [اشاره ] بسیار شده است: قال تعالی: وَ عَلَّمَ آدَمَ الأسْماءَ کُلَّها. و این تعلیم الهی به تخمیر غیبی جمع بیدی الجمال و الجلال نسبت به باطن آدم واقع شد در حضرت واحدیت، چنانچه تخمیر صورت و ظاهر او در عالم شهادت به ظهور یدی الجلال و الجمال به مظهریت طبیعت واقع شد. و قال تعالی شأنه: إنَّا عَرَضْنَا الأمانَةَ عَلَی السِّمواتِ وَ الأرْضِ ...
الآیه و «امانت» در مشرب اهل عرفان ولایت مطلقه است که غیر از انسان هیچ موجودی لایق آن نیست. و این ولایت مطلقه همان مقام فیض مقدس است که در کتاب شریف اشاره به آن فرموده بقوله [تعالی ]: کُلُّ شَیْ ءٍ هالِکٌ إلّا وَجْهَهُ. و در حدیث شریف کافی حضرت باقر العلوم، علیه السلام، فرماید: نحن وجه الله. و در دعای «ندبه» است: أین وجه الله الّذی إلیه یتوجّه الأولیاء؟ أین السّبب المتّصل بین أهل الأرض و السّماء؟ و در زیارت «جامعه کبیره» فرموده: و المثل الأعلی و این «مثلیّت» و «وجهیّت» همان است که در حدیث شریف فرماید: إنّ الله خلق آدم علی صورته. یعنی آدم مثل اعلای حق و آیت الله کبری و مظهر اتمّ و مرآت تجلیات اسماء و صفات و وجه الله و عین الله و ید الله و جنب الله است: هو یسمع و یبصر و یبطش بالله، و الله یبصر و یسمع و یبطش به. و این «وجه الله» همان نوری است که در آیه شریفه فرماید: الله نورُ السّمواتِ وَ الأرْضِ. و جناب باقر العلوم، علیه السلام، فرماید به أبو خالد کابلی در حدیث شریف کافی: «هم (أی الأئمّة) و الله نور الله الّذی أنزل، و هم و الله نور فی السّموات و الأرض. و در کافی شریف از جناب باقر العلوم، روحی لتراب مقدمه الفداء، حدیث می کند در تفسیر آیه شریفه عَمَّ یَتَسائَلُونَ. عَنِ النَّبَإ الْعَظیمِ. که فرمود: هی فی أمیر المؤمنین کان
کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 635 أمیر المؤمنین، علیه السّلام، یقول: ما لله تعالی آیة هی أکبر منّی، و لا لله من نبأ أعظم منّی. و بالجمله، انسان کامل، که آدم أبو البشر یکی از مصادیق آن است، بزرگترین آیات و مظاهر اسماء و صفات حق و مثل و آیت حق تعالی است. و خدای تبارک و تعالی از «مثل» یعنی شبیه، منزه و مبراست، ولی ذات مقدس را تنزیه از «مثل»، به معنی آیت و علامت، نباید نمود وَ لَهُ الْمَثَلُ الأْعَلی. همه ذرات کائنات آیات و مرآت تجلیات آن جمال جمیل عزّ و جلّ هستند، منتها آنکه هر یک به اندازه وعاء وجودی خود، ولی هیچیک آیت اسم اعظم جامع، یعنی «الله»، نیستند جز حضرت کون جامع و مقام مقدس برزخیت کبری، جلّت عظمته بعظمة باریه، فالله تعالی خلق الإنسان الکامل و الآدم الأوّل علی صورته الجامعة، و جعله مرآة أسمائه و صفاته. قال الشّیخ الکبیر: «فظهر جمیع ما فی الصّورة الإلهیّة من الأسماء فی هذه النّشأة الإنسانیّة، فحازت رتبة الإحاطة و الجمع بهذا الوجود و به قامت الحجّة لله علی الملائکة.» و از این بیان معلوم شد نکته اختیار و اصطفاء حق تعالی صورت جامعه انسانیه را در بین سایر صور مختلفه سایر اکوان، و سرّ تشریف حق تعالی آدم، علیه السلام، را بر ملائکه و تکریم او را از بین سایر موجودات، و نسبت روح او را به خودش در آیه شریفه بقوله: وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی. و چون بنای این اوراق بر اختصار است، از حقیقت نفخه الهیه و کیفیت آن در آدم و اختصاص آن به او در بین موجودات صرف نظر می کنیم. و الحمد لله أوّلا و آخرا.
کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 636