قدردانی از نعمت بزرگ
گاهی میبینم که بعضیها متوجه این نعمت بزرگ نظام جمهوری اسلامی و رهبری بینظیری که در سایه تلاش مجاهدان و خون شهدا نصیب ما ملت ایران شده است، نیستند و ناخودآگاه قدر این نعمت بزرگ الهی را نمیدانند و در واقع کفران نعمت میکنند.
یک روز در منزل امام در یخچال قاضی بودم، اوایل پیروزی انقلاب بود، حضرت امام به تهران برگشته بودند و در جماران سکونت داشتند، همین طور در اتاق بزرگ منزل نشسته بودم مرحوم آقای پسندیده هم تشریف داشتند، آقای قرهی هم بود که از مراجعان وجوه شرعی میگرفت و قبض میداد، چند نفر دیگر هم بودند، در این هنگام یکی از آقایان شروع کرد و از بعضی مسائلی که این طرف و آن طرف اتفاق میافتاد، گفت و مرتب از نقاط ضعف و خلافها صحبت کرد که چرا در حکومت اسلامی این مسائل اتفاق میافتد. خیلی هم بلند بلند میگفت. من هم به خاطر احترام و حضور آقای پسندیده چیزی نمیگفتم. بعد دیدم که این شخص خیلی میدان گرفت، از این طرف چند نفر از مردم عادی هم گوش میکردند (آمده بودند وجوه شرعی بدهند) بعضیهایشان هم زانوهایشان را زیر بغل گرفتهاند و میگویند: ای وای چه بساطی شد؟ چه کارهایی کردند؟ ای کاش انقلاب
کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچیصفحه 382 نمیکردیم؟! چه خاکی بر سرمان ریخته شد، این همه شهید، این همه مجاهدت، آخرش به کجا رسید؟
من دیگر تاب نیاوردم، گفتم: آقا! شما چرا اینقدر آیه یأس میخوانید، آدم نباید که همهاش از نقایص بگوید، یک مقدار هم از کمالات بگویید. بعد گفتم: مگر نشنیدید که حضرت امام فرمودند: هی گوشه و کنار ننشینید و از نواقص بگویید و مردم را این قدر از انقلاب دلسرد نکنید.
میخواهم عرض کنم از این کم لطفیها هست، گاهی بعضی افراد دقت نمیکنند از اینگونه حرفها میزنند. اجازه هم نمیدهند آدم با اینها بنشیند به صورت یک بحث علمی، صغرا و کبرا بچیند و یک نتیجه معقول بگیرد. در این نظام اسلامی کسی نگفته است که به تمام معنا اسلام را پیاده میکنیم یا پیاده خواهیم کرد، هیچ کس چنین ادعایی ندارد، بله؛ امام زمان(عج) تشریف بیاورند، پیاده میکنند. اگر منتظر ایشان هستید، همین انتظار هم خیلی ثواب دارد. همین طور منتظر باشید تا امام زمان(عج) ظهور فرمایند. ما میگوییم تا دیروز در نظام ستمشاهی هفتاد، هشتاد درصد احکام اسلام زیر دست و پا له شده بود، اکنون نظام اسلامی این را به حداقل رسانده است. آدم منصف باید این را قدر بداند و شکرش را به جا بیاورد. لَئِنْ شَکرْتُمْ لأزِیدَنّکمْ.
در همدان میدانی به نام «پهلوی» بود که اکنون به آن «میدان امام» میگویند. در این میدان همه نوع عرق و شراب به فروش میرفت. همان
کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچیصفحه 383 گونه که در قهوهخانهها چایی میدهند، آنجا عرق و شراب میفروختند. من در منبرها میگفتم تعداد شراب فروشیها به مراتب بیشتر از کتابفروشی بود. در همین میدان قصابها، گوشت خوک میفروختند و از گوشت خوک کالباس درست میکردند، مسلمانها هم میرفتند میخریدند و میخوردند، تظاهر به گناه در سطح شهر موج میزد.
در مورد زنان، کار از مرحله بیحجابی و بدحجابی گذشته بود و به مراحل لخت و عریان شدن رسیده بود. در زمان رضاخان که درِ مساجد و حسینیهها نیز بسته بود. در زمان پهلوی دوم با این که مجبور شدند مقداری آزادی بدهند و مساجد و حسینیهها را باز کردند ولی بهطور غیر مستقیم فعالیتها را زیر نظر گرفتند. یادم هست برای تمام مسجدهای تهران گروههایی از این افسران بازنشسته و طاغوتیان درست کرده بودند در هر مسجدی چند نفر گذاشته بودند. اینها اوضاع را زیر نظر داشتند، چه کسی را دعوت کنند، چه کسی سخنرانی کند، چه صحبتهایی بکند. برای آینده حوزههای علمیه هم برنامههایی داشتند و قرار بود همه را تحت برنامه دولت دربیاورند.
اگر این قیام و انقلاب حضرت امام نبود، برنامههای عجیب و غریبی برای ما داشتند. من گاهی ناراحت میشوم و مجبور میشوم قسم بخورم و بگویم به حضرت عباس قسم، اگر فداکاری و حرکت امام نبود، احدی از این علما نه احترامی در جامعه داشتند و نه عمامه بر سرشان بود و نه رنگ و بویی از اسلام و تشیع باقی مانده بود. همان برنامه آتاتورک در ترکیه را میخواستند در این کشور هم پیاده کنند؛ یعنی نه دنیایی داشتیم و نه آخرتی، خسر الدنیا والآخره میشدیم.
کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچیصفحه 384 من میگویم ما نباید مثل بعضیها کنار بنشینیم و از دور فریاد بزنیم که چرا فلان کار خلاف یا فلان معصیت انجام شد، یا چرا فلان مسئول و رئیس عدالت را رعایت نکرد. مدام نقصها را نبینید! چشمهایتان را به عیب و ایرادها خیره نکنید، یک مقدار هم مثبت اندیش باشید به قوّتها نیز نگاه کنید. مگر در حکومت حضرت داود، حضرت سلیمان و حضرت پیامبر (ص) و حکومت امیرالمؤمنین (ع) گناه انجام نمیگرفت؟ گناه تا روز قیامت خواهد بود. حتی در حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) اگر بگوییم نود و نُه درصد هم آدمها میزان میشوند ولی بالاخره درصدی خواهند بود که معصیت بکنند.
در زمان رژیم شاه فقط ده درصد یا بیست درصد به احکام اسلام عمل میشد، حالا با استقرار نظام اسلامی به پنجاه درصد، شصت درصد عمل میشود. فقط چهل درصد کمبود داریم. آیا این جای شکر ندارد؟ باید قدردانی کنیم؛ باید تقویت کنیم.
هرگز یادم نمیرود مدرسه فیضیه با این همه عظمت و تشکیلاتش، در دست یک پاسبان پوسیده اسیر بود. او وقتی وارد مدرسه میشد و در حیاط آن قدم میزد، هیچ کس جرأت نداشت حرف بزند و به او بگوید بالای چشمت ابروست. آن وقت انسانهای شریفی مثل آقای خامنهای، آقای هاشمی رفسنجانی یا در تبعید بودند و یا در زندانها شکنجه میشدند. که شکنجههای سختی که به آقای هاشمی رفسنجانی میدادند معروف است. الآن در نظام جمهوری اسلامی این انسانهای مجاهد و شریف در رأس قرار گرفتهاند. خداوند این نعمت را به ما داده است. صبح که بلند میشویم چشمانمان به سیمای این انسانها روشن میشود، با
کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچیصفحه 385 بندگان صالح خدا رو به رو میشویم، آیا اینها واقعاً نعمت نیست؟ جای شکر ندارد؟ در زمان ستمشاهی یک نفر هم جرأت نمیکرد سخنانش را با بسم الله آغاز کند، چون متهم به اُمّلی و کودنی و عقب ماندگی میشد؛ یعنی از دین اسلام و تشیع فقط نام خالی مانده بود.
ما پیرمردها از باب تجربیاتی که داریم ـ حالا مقداری هم درس خواندیم، شاید هم درست نخوانده باشیم، ولی حداقل تجربه را داریم ـ یک چیزهایی سرمان میشود. من گاهی به صحبتهای آقای خامنهای گوش میکنم (همین صحبتهای اخیرشان که حدود بیست و پنج دقیقه هم طول کشید) پیداست که ایشان مورد تأیید خدای متعال است. معلوم است که زیر نظر امام زمان(عج) هستند که این قدر جامع و کامل صحبت میکنند. هر کس قدر این نعمت را نداند، باید منتظر عذاب الهی باشد، چون به دنبال کفران نعمت، حتماً عذاب است.
به علاوه از سوی دیگر، دشمنان ما و در رأس آن آمریکا، هم اکنون در خلیج فارس نشسته و دهانش را مثل دهان تمساحها باز کرده است. تمساحهایی که یک اسب بزرگ دریایی را یک لقمه میکنند و در یک نگاه همه را میبلعند. آنها فقط منتظرند که در ایران اختلافی واقع شود و آن وقت فوری هجوم بیاورند و هر دو طرف اختلاف را یک لقمه کرده و هر دو را با هم ببلعند. بنابراین امروز و فردا و هیچ وقت دیگر، وقت بزرگنمایی نقاط ضعفها و عیبجویی و ایرادگیری از همدیگر نیست و ما امروز به اتحاد و برادری شدیداً نیاز مبرم داریم. ما باید این را از امیرالمؤمنین (ع) یاد بگیریم. آن حضرت اگر چه نواقص زیادی مشاهده میکرد، ولی برای حفظ اساس اسلام و وحدت در مقابل
کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچیصفحه 386 دشمنان خارجی به تقویت جبهه داخلی پرداخت؛ ما باید به تقویت نظام اسلامی همّت کنیم.
این نعمت بزرگی که خداوند متعال نصیب ملت ایران و امت اسلامی کرد، تا به حال نصیب هیچ قومی نکرده است. از اول اسلام تا کنون، در هیچ جای دنیا چنین اتفاقی رخ نداده است. نعمتی در این سطح بسیار بالا، یعنی تشکیل حکومت و نظام اسلامی، به امت هدیه داده شود، آن هم به وسیله فقیه و مجتهدی که نه توپ و تانک داشت و نه تیر و نیزه به دستش بود.
اگر خدای ناکرده این انقلاب پیروز نمیشد و امام را مثل شهید شیخ فضلالله نوری به دار میآویختند و از میان برمیداشتند و انقلاب هم به شکست میانجامید، آن وقت علاوه بر این که تمام فساد و فسق و فجور و فحشا و ظلم و ستم دوران ستمشاهی پابرجا بود، عدهای از این روحانیون و غیر روحانیون که با حرکت امام مخالف بودند، حسابی زبانشان دراز شده بود و مرتب در توبیخ و تحقیر و سرزنش امام، صغرا و کبرا میچیدند و نتیجه میگرفتند. همان طوری که هنگام اعدام شیخ فضل الله، عدهای از نادانان حتی از نزدیکان و بستگان ایشان اطراف چوبه دار جمع شدند و به عنوان خوشحالی کف زدند و هورا کشیدند. اکنون که بیش از دو دهه از پیروزی انقلاب میگذرد و این همه عظمت و عزّت نصیب ملت شده است باز هم متأسفانه مشاهده میشود که هنوز بعضی از اینها همچنان در جهل مرکب غوطهور هستند. آرزو میکنم که ان شاء الله یک روزی هدایت بشوند.
کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچیصفحه 387
کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچیصفحه 388