عرفان، راه وصول به حقیقت
ویژگی عرفان، ارائۀ راههای گونه گون وصول به حقیقت است، که البته مقصد همه آنها رسیدن به حقیقت است؛ اما در اینکه آیا
نخست باید علم عرفان را آموخت و سپس به عمل آن پرداخت، یا آنکه عمل را بر علم مقدّم دانست اختلاف نظر است. گروهی به استناد روایتی که اگر انسان چهل روز تَرک گناه کند و به تهذیب نفس بپردازد، درهای معرفت به روی او گشاده و چشمه های معرفت بر دل او روان خواهد شد، لازمۀ معرفت اللّه و سیر و سلوک الی اللّه را پیش از هر چیز، تزکیه نفس و تهذیب باطن می دانند، و گروهی دیگر، آموختن عرفان را مقدّم می شمارند و عملی را که مسبوق به علم نباشد بی حاصل می دانند.
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 32 قیصری، شارح « فصوص الحکم» در این زمینه می گوید:
اِعلم اَیّدک اللّه اَنَّ الوصول الی اللّه سبحانه قسمان، علمیٌّ و عملیٌ و امّا العملیّ مشروط بالعلمیِّ، راه وصول به حقیقت و سیر الی اللّه دوتاست، علمی و عملی، و طریق عملی مشروط و منوط به آن است که مقرون به علم و آگاهی باشد.
جای انکار نیست که ریاضت کشیدن و نفس را به رنج و سختی انداختن، خود دارای آثار و خوارق عاداتی است، آنچنان که در کارهای مرتاضان هندی مشهود است، آنان نفس را مطیع فرمان خود کرده و به انجام اعمال شگفت آور دست یافته اند؛ اما راهی که اینان برگزیده اند، در حقیقت بیراهه ای است که به کعبۀ مقصود نمی رسد. در واقع بهره ای که از ریاضت جسمانی برمی گیرند همان پاداش دنیوی و قدرت بر پاره ای کارهای خارق عادت است و در سرای جاوید بهره ای ندارند، و چون هدف اصلی آنان قرب به حضرت حق نیست و برخی از راههایی که می پیمایند مورد نهی خداوند متعال است، در حقیقت از راه راست و صراط مستقیم دور افتاده اند؛ اما کسانی که از گناه، به نیت امتثال اوامر الهی، اجتناب می ورزند ـ که این خود نوعی ریاضت مشروع و مبارزه با هوای نفس است با گذشت زمان، همان چهل روز که در روایت آمده، به زلال معرفت دست می یابند و به منزلتی ارتقا می یابند که انجام امور غیرعادی و شگفت آور در نظر آنان بازیهای کودکانه جلوه می کند.
چنانکه از بیان قیصری برمی آید، راه عملی مشروط به علم و معرفت
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 33 است، و اگر معرفت نباشد از عمل هم ثمری به دست نخواهد آمد، هر چند که شاید آثاری ظاهری در کار و حال او پدید آید؛ اما اگر عمل مقرون به علم و همراه با معرفت باشد، نتایج مطلوب به دست خواهد آمد.
از این رو، سالک الی اللّه و شیعۀ عارف نمی تواند بی بصیرت و معرفت به سیر و سلوک بپردازد، و اگر چنین کند بهرۀ او جز عرفان منفی چیزی نخواهد بود.
راههای سیر و سلوک هر چند مختلف است، اما مقصد همه آنها یک حقیقت است، و آن مقصد و مقصود، خداوند است و بس. رهروان راستین این راهها دریافته اند که یک وجود اصیل و یک حقیقت مطلق بر همه کائنات حاکم است و هیچ چیز و هیچ کس، جز او، وجود خارجیِ مستقل ندارد، و همه اشیا حقیقت نما هستند نه حقیقت. این سالکان صادق در جستجوی آن حقیقت فیاضند که همۀ ذرات عالم رو به آن دارند، همه موجودات جهان خدا را می جویند و می خوانند و او را به عظمت می ستایند، و این است مراد از کلام منسوب به پیامبر اکرم ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم که: شمار راهها به سوی خدا، به شمار همه آفریدگان است، و یا چنانکه امام می فرمایند:
بر هر دیاری بگذری بر هر گروهی بنگری با صد زبان، با صد بیان، در ذکر او غوغا بود
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 34