تعریف اخلاص از نظر امام
امام خمینی در «اربعین حدیث» به تعریف اخلاص پرداخته و متذکر این حقیقت می شوند که خداوند از ما خواسته است که
قلب خود را برای کرامت او خالص گردانیم، تا خود از آن بهره مند گردیم؛ زیرا به خوبی می دانیم که خداوند غنیُ عن العالمین است. بنابراین، احتیاجی به عبادت و اخلاص و بندگی ما ندارد، لکن چون ارحم الراحمین است، رحمت واسعه و حکمت بالغه اش چنین اقتضا می کند که طرق هدایت و راه «خیر و شرّ» و «زشت و زیبا» را به ما بنمایاند، و پرتگاههای راه انسانیت و لغزشگاههای طریق سعادت را به ما ارائه
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 122 دهد. با این نگرش درمی یابیم که خداوند همواره بر ما منّت نهاده، به ما گرفتاران عالم تاریک و ظلمتکدۀ طبیعت راه عبور و رستگاری را آموخته، و علاوه بر ارائۀ طریق به بندگان، اعطای اجر و پاداشِ پیمودن راه را نیز بر خود لازم دانسته است، و ما گرفتاران و محجوبان، اعمال و عبادات خود را منّتی بر حضرت حق می دانیم؛ و در قسمت دیگر، به قول خواجه عبداللّه انصاری دربارۀ تعریف اخلاص اشاره می کنند که می فرماید: الاخلاص تصفیة العمل من کل شوب؛ یعنی اخلاص، پاک و صاف گرداندن عمل است از هرگونه شوبی؛ و امام می فرمایند، این تعریف اعم از آنست که عمل انسان به رضای خود مشوب باشد، یا خشنودی مخلوقات خداوند در آن دخالت داشته باشد. سپس در تعریف مخلصان می گویند، مخلصان کسانی هستند که به هنگام عبادت خداوند، نه خود را در عبودیت حاضر می بینند نه عالمیان را، و با مشاهدۀ ربوبیت حضرت حق، از عبودیت خود تجاوز و تعدی نمی کنند. طریق بندگی اینان شهود جمال خداوندی از دیدن حوادث خالص گردیده، و این را همان دینی می شمرند که خداوند بر خود اختیار کرده است؛ الاّ للّه الدینُ الخالص. و در توضیح و شرح این مطلب می فرمایند: «و دین خالص نورِ قدم است پس از متلاشی شدن حدوث، در بیابان نور عظمت و وحدانیّت». و سپس سالک طریق را به نکته ای هشدار می دهند که عبادت اهل خلوص نقشۀ تجلیّات محبوب است. و در قلب چنین انسانهای وارسته و مخلصی، جز ذات واحد حضرت حق کسی راه ندارد. حضرت امام به گفته ای از شیخ محیی الدین
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 123 عربی اشاره می کنند که گفته است:
الاٰ، للّه الدّینُ الخالص عن شوب الغَیریَّةِ و اْلاَنٰانَیَّةِ، لِاَنَّکَ لفنائِک فیه بالکلّیّةِ فَلا ذاتَ لکَ و لاٰ صِفَةَ و لاٰ فِعْلَ و لا دینَ و اِلاّ لَمٰا خَلُصَ الدّینُ بالحقیقة فلا یکوُنُ لِلّٰه.
تا رسوم عبودیّت و غیریّت و انانیّت باقی است، و عابد و معبود و عبادت و اخلاص و دین در کار است، شوب به غیریّت و انّانیت است. و این شرک است پیش ارباب معارف.
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 124