عرفان نظری و عرفان عملی
عرفان از منظر امام، شناختی است به حضرت حق و اسما و صفات او، و فانی ساختنِ انیّت خویش در حقیقت مطلق و
نهایتاً به بقا و جاودانگی رسیدن؛ و باز بر این باورند که چنین معرفتی بدون خودسازی و تهذیب نفس حاصل نمی شود. بنابراین، عرفان به دو شاخۀ عملی و نظری تقسیم می گردد که هر یک مکمل یکدیگرند. در مکتب امام، عرفان عملی و نظری سخت به هم آمیخته اند. ایشان معتقدند «اندیشه و معرفت» بدون ظهور در اعمال و «عمل» بدون آراستگی به
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 139 «معرفت و آگاهی» انسان را به حقیقت مطلق رهنمون نمی سازد. امام راه رسیدن به حقایق عالم هستی و تکامل و سعادت انسان را در زدودن رذایل اخلاقی و ملکه ساختن فضایل و مکرمتهای اخلاقی ذکر می کنند و معتقدند در اثر تزکیه، تهذیب نفس، ذکر مدام که ثمرۀ عرفان عملی است، دریچۀ معرفت به ساحت غیب، به روی انسان گشوده می شود و انسان در همین عالم طبیعت به کمال خود می رسد. از این رو می توان عرفان امام را عرفانی مثبت و پویا دانست که از انسان خاکی و ناسوتی، موجودی آسمانی و لاهوتی می سازد و به انسان نوید می دهد که در اثر تلاش و کوشش می تواند به کمال انسانی خویش راه یافته، و به دیدار محبوب آرمانی خود نایل گردد. از این رو عارف، در مکتب امام مجاهدی است نستوه و تلاشگری است شجاع، که برای ساختن دنیایی سالم برای انسانها کوشش می کند، زیرا دنیا را مزرعۀ آخرت می داند. از این رو در پی ساختن نظامی برمی آید که معنویت و عشق به حق، زیربنای آن باشد. در ادبیات عرفانی ما، گاه تصوّف به انزواطلبی و گریز از دنیا کشیده شده، و عده ای با یدک کشیدن نام صوفی و عارف، به راحت طلبی و لاابالیگری پرداخته اند؛ اما از منظر امام، چنین حالتی منحرف شدن از جادۀ حقیقت است. بنابراین، می توان امام را مبارز و معارضی جدی با چنین تفکری که عرفان و زهدورزی را انگیزه ای برای عدم توجه به بهتر ساختن دنیای خود و دیگران می دانند، معرفی کرد. ایشان به صراحت به کسانی که انزواطلبی و عزلت گزینی و حتی عبادت خداوند را مستمسکی برای عدم
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 140 توجه و خدمت به انسانها قرار داده اند، سخت می تازند. شاهد مدعای ما اعمال و رفتار خود ایشان است. او در حالی که در حوزه های فقه، اصول، فلسفه، اخلاق، درسی پررونق با شاگردانی چشمگیر و تیزهوش داشت. و عابد و زاهدی بود که به موازین شریعت و آداب ظاهری آن سخت ملتزم بود و از تهجد و ذکر و تهذیب نفس لحظه ای غفلت نداشت. وقتی مشاهده کرد که احکام نورانی اسلام توسط حاکمان کشورش به فراموشی سپرده می شود و شرف و آزادگی و استقلال مردم ایران به مخاطره افتاده است، علم و جهاد را به هم آمیخت و به دفاع از مظلومین کشور و اعتلای مکتبش قیام کرد. گرچه به خوبی می دانست که این عمل او، به تعطیل شدن درس و بحث او و سپری کردن عمر خود در زندان و یا تبعید خواهد انجامید.
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 141