مدیریت احمدآقا
در این ایام، احمد به وضع دفتر امام در نجف سر و سامانی داد و کارهایی کرد و
تشکیلاتی به وجود آورد که پیش از آن هیچ سابقه ای نداشت. الآن برادرمان آقای دعایی هستند و می دانند که احمد چه کارهای سازنده ای در آن روزها صورت داد. حتی در گرفتن روزنامه ها و به دست آوردن خبرها و گزارشهای مربوط به انقلاب، برنامه ریزیهایی شد. مثلاً تلفن را به یکی از اتاقهای طبقه فوقانی خانه منتقل کردند و موقعی که می خواستند از ایران خبر بگیرند از حضرت امام می خواست که به آن اتاق در طبقه بالا بیایند. بدین ترتیب امام شخصاً پای تلفن حضور داشتند و از همۀ شهرستانهای ایران که خبر گرفته می شد، بدون واسطه به اطلاع حضرت امام می رسید و امام مستقیماً در جریان کارها قرار می گرفتند، یا اگر شخصیتی اظهار نظر می کرد که اگر محتوای اعلامیۀ حضرت امام با توجه به فضای موجود در ایران دارای فلان نکته یا نکاتی باشد مناسب خواهد بود، امام با تمام تدبیر و هوشیاری که داشتند، نظر مشورتی دیگران را می پذیرفتند؛ یعنی اینطور نبود که بگویند، حرف، حرف من است. امام زمانی که در نجف بودند، دقیقاً در جریان تمام کارها قرار داشتند؛ احمد با افراد و شخصیتهای طراز اول تماس می گرفت که مثلاً چه کسی در فلان روز سخنرانی کرده است. سخنرانی او چه تأثیری در مردم داشته است. چه افرادی موافق بوده اند و چه کسانی مخالف؟ تعداد جمعیت چقدر
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 492 بوده، و حتی شعارها چه بوده است؟ احمد تمام آنچه را که تلفنی می شنید به اطلاع حضرت امام می رساند و ایشان را در جریان تمام کارها قرار می داد.
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 493