جنگ ایران و عراق
نمونه دیگر در مورد جنگ ایران و عراق است. به خاطر دارم بعدازظهر بود و امام
تازه از خواب بیدار شده بودند. عراق چند دقیقه پیش از آن، فرودگاهها را بمباران کرده بود. احمد خدمت امام رسید و ماجرای حملۀ عراق و بمباران فرودگاهها را به اطلاع ایشان رساند. در این موقع امام به فکر فرو رفتند. احمد نظر خود را مبنی بر اینکه این برنامه ای است که برای ایران دارند و امریکا پشت سر آن است، و کار یک روز و دو روز، و زدن یک فرودگاه نیست، خدمت امام ابراز داشت و حضرت امام پس از مشورت با احمد آن سخنرانی معروف را ایراد کردند. نکته ای که می خواهم بگویم این است که حضرت امام، هوش سرشار و عجیب احمد را قبول داشتند. شخصیت احمد طوری بود که هنگام وقوع حوادث، گرفتار جوّسازی نمی شد. اگر ده نفر حرف می زدند ایشان تمام حرفها را می شنید و در نهایت آنچه را که شنیده بود به حضرت امام منتقل می کرد. امام هم که از لحاظ هوش و ذکاوت و سیاست وضع مشخصی داشتند، این نظرها را می شنیدند و خود تصمیم می گرفتند.
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 497