تأثیر دعا
یادم می آید یکی از روزهایی که امام در بیمارستان بستری بودند ناگهان پهلوی ایشان
به شدت درد گرفت؛ پزشکان آمدند معاینه کردند و گفتند که اگر بهبودی حاصل نیاید، مجبوریم جرّاحی انجام دهیم که خیلی دردآور است. من قبلاً در مفاتیح دیده بودم که برای این درد، این دعای خاص مؤثر است. یادم هست پهلوی امام نشسته بودم. آمدند و به امام گفتند که: ما چنین
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 557 کاری را باید بکنیم. وقتی رفتند، من به آقا گفتم که: می خواهید من این دعای خاص را برایتان بخوانم. گفتند: کدام دعا؟ گفتم: دعایی که در مفاتیح نوشته شده و مخصوص همین درد است. گفتند:خوب،بخوان. گفتم: پس بروم آن دعا را بیاورم، چون حفظ نبودم. گفتند: خوب، حالا بنشین، بعداً که منزل رفتی، بیاور. یک مقداری نشستم. خودم نگران بودم، بلند شدم، رفتم آن دعا را برداشتم و آمدم بالای سرشان نشستم. چند بار باید این دعا را می خواندم و باید دست را روی موضع درد می گذاشتم و می خواندم؛ این کار انجام شد و جالب این بود که ضرورت آن عمل منتفی گردید.
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 558