خاطرات حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ حسین انصاریان
بنده از آغاز مبارزات حضرت امام با حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی آشنایی داشتم اما این دوستی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به خصوص پس از رحلت حضرت امام(ره) بیشتر شد.
ایشان چون فرزند امام و در خاندان علم، سیادت، فقاهت و رهبری پرورش یافته بودند، کمالات بسیاری را در ایمان و ادب و اخلاق کسب کردند و در همه جریانات و حوادث هم نشان دادند که عنصری فداکار برای اسلام و انقلاب و امام هستند. کسی را سراغ ندارم که نقطۀ ضعفی در مورد برخوردهای اخلاقی ایشان ذکر کند. یک مرحلۀ اخلاقی ایشان نقطۀ جذب بود و خیلی سعی نمی کردند افراد را دفع کنند. بلکه سعی داشتند افراد را جذب کنند. نسبت به افراد بسیار احترام می کردند، آخرین برخوردی که با حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خمینی داشتم. شب 21 رمضان 1373 در مرقد حضرت امام بود که هنگام ورودم به حرم به استقبال آمدند و پس از اتمام مراسم هم تا مسافتی به بدرقه آمدند. هرچه اصرار می کردم نمی پذیرفت.
مسألۀ دیگری که در ایشان قوی مشاهده می شد و به نظر من یکی از امتیازات یک فرد مؤمن است داشتن چشم گریان می باشد. ایشان هم در مسألۀ دعا و هم در مصائب حضرت سیدالشهدا(ع) این خصیصۀ ممتاز را داشت که اشک می ریخت.
ایشان در مراتب سیر و سلوک تابع حالات عرفانی حضرت امام(ره) بودند. واقعاً انسانی بود که خدا و قیامت را از اعماق جان باور کرده و این نکته در اعمال و اخلاق او
کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 196 معلوم بود. به خاطر علاقۀ شدیدی که به روحانیت داشت دو تن از فرزندان خود را به تحصیل دروس اسلامی تشویق کرد. یکی از ویژگیهای ایشان این بود که شدیداً مورد علاقۀ حضرت امام بود و از نظر اعتقاد، ایمان به طور همه جانبه مورد تأیید امام قرار گرفته بود، و اینکه امام ایشان را امین خود می دانستند معلوم بود که در چه درجه ای از ایمان و اخلاق قرار داشتند.
به نظر من مهمترین خدمتی را که حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی پس از رحلت حضرت امام(ره) انجام دادند هماهنگی، اطاعت و تبلیغ ولایت و رهبری حضرت آیت الله خامنه ای بود و این مطلب را در اغلب سخنرانیهای خود بیان می کردند. یک مطلبی را فرماندار سابق شهر قم در مورد حالات معنوی فرزند گرامی حضرت امام برای من تعریف کردند که خوب است مردم هم بدانند.
ایشان می گفت من دو پایم در جبهه قطع شد اما بنا داشتم هفته ای یک بار خدمت حاج سید احمد آقا برسم. در یک نوبتی دو هفته گذشت و هرچه ایشان را جستجو کردم پیدا نکردم. تا اینکه معلوم شد ایشان در یک خانۀ کاهگلی و در یکی از بیابانهای اطراف قم است. خود را به آنجا رساندم، دیدم که در حال عبادت و راز و نیاز است. عرض کردم اینجا که خیلی هوا گرم است و امکانات هم نیست، چرا به اینجا آمده اید. پاسخ دادند آمده ام تا قدری بتوانم با خدا ارتباط برقرار کنم و از محیطهایی که بوی گناه مخصوصاً غیبت دارد دور باشم که حتی چیزی هم از دیگران نشنوم. حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی مدت سه ماه در آنجا مشغول عبادت و تحمل ریاضتهای شرعیه بودند و در آن مکان از نورانیت خاصی برخوردار بودند.
کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 197