حجت الاسلام والمسلمین محمد‏علی جماعتی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب انگلیسی

محل نشر : تهران

ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

حجت الاسلام والمسلمین محمد‏علی جماعتی

مصاحبه با حجت الاسلام والمسلمین محمد علی جماعتی

‏ ‏

□ دربارۀ ویژگیهای اخلاقی مرحوم حاج احمد آقا چه اطلاعی دارید؟

‏ ‏

‏مهمترین و بهترین ویژگی مرحوم حاج احمد آقا، همان اخلاق پسندیده و خصلت‏‎ ‎‏مردمی بودن ایشان است. البته اخلاق، یک مسئله اکتسابی است و مسلم است که حاج‏‎ ‎‏احمد آقا این اخلاق نیکو را از پدر بزرگوارشان حضرت امام خمینی دارند. ایشان در‏‎ ‎‏رابطه با دوستان، مردم و مسؤولان و مخصوصاً در ارتباط با طبقۀ محروم و مستضعف‏‎ ‎‏رفتارهایی داشتند که شاید راضی نبودند فرد دیگری از آن اطلاع داشته باشد و دلشان‏‎ ‎‏نمی خواست جنبۀ ریا و خودنمایی به آن داده شود. ‏

‏ملاک صحبت حاج احمد آقا با افراد هم، بستگی به عشق و علاقۀ هر فرد به اسلام،‏‎ ‎‏انقلاب و امام بود. مثلاً کسانی را دوست داشت که دارای سوابق درخشانی بودند و در‏‎ ‎‏جریانهای مبارزه های انقلابی هیچ گاه صحنه را خالی نگذاشتند. با این وجود اگر از سوی‏‎ ‎‏یکی از دوستان، خطایی سر می زد، خیلی زود گذشت می کردند و این خصلت پسندیدۀ‏‎ ‎‏گذشت در ایشان وجود داشت. به عبارت دیگر، سعۀ صدر ایشان به انداز ه ای بود که‏‎ ‎‏بسیاری از افراد را، حتی اگر با ایشان هم عقیده هم نبودند تحمل می کردند و از محبت‏‎ ‎‏خود نسبت به آنها نمی کاستند. ‏


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 228

□ احتمالاً مسافرتهایی با مرحوم حاج احمد آقا داشته اید. اگر خاطره ای در این زمینه ها دارید بفرمایید. 

‏ ‏

‏یک سفر در خدمت حاج احمد آقا به مکه معظمه مشرف شدیم و حج عمره را بجا ‏‎ ‎‏آوردیم.سفری دو هفته ای بود که خاطرات شیرین و دلچسبی از آن به یاد دارم. انسان باید‏‎ ‎‏می بود و راز و نیاز و عبادتهای حاج احمد آقا را در این سفر معنوی می دید. او بی آنکه‏‎ ‎‏بخواهد کسی او را بشناسد، در حرم و مساجد حضور می یافت و با خلوص هرچه تمامتر‏‎ ‎‏با خدای خود به راز و نیاز می پرداخت. جالب است بدانید که دعاهای ایشان برای‏‎ ‎‏موفقیت نظام جمهوری اسلامی ایران بود و آنچنان با سوز و گداز به دعا و نیایش مشغول‏‎ ‎‏می شدند که من که در کنارشان نشسته بودم، بی اختیار به گریه می افتادم و اشک می ریختم. ‏

‏در این سفر، آقایان امام جمارانی، حاج آقا آشتیانی، حاج آقا سید محمد هاشمی،‏‎ ‎‏آقای شریعتی، آقایان شیخ الشریعه، منهاج و سراج نیز بودند. و حاج احمد آقا طوری‏‎ ‎‏رفتار می کردند که شناخته نشوند. زیرا احساس می کردند، یکی از مشکلاتشان در این‏‎ ‎‏سفر، آن است که زائران ایرانی که مشرف شده بودند ایشان را می شناسند و اطراف ایشان‏‎ ‎‏جمع می شوند و اظهار ارادت می کردند. برخی مواقع هم در مساجدی که حاج احمد آقا‏‎ ‎‏به دعا و راز و نیاز مشغول بودند و سعی می کردند هیچ کس ایشان را نبیند که بتوانند با‏‎ ‎‏خلوص بیشتری به عبادت بپردازند، اما ابراز علاقۀ ایرانیها نسبت به ایشان به قدری زیاد‏‎ ‎‏بود که توجه مردم سایر کشورها جلب می شد و همین که می فهمیدند ایشان فرزند‏‎ ‎‏حضرت امام خمینی هستند، دور شمع وجود ایشان جمع می شدند و به ابراز ارادت‏‎ ‎‏می پرداختند. مخصوصاً ابراز ارادت مردم پاکستان، کشورهای حوزه خلیج فارس و حتی‏‎ ‎‏خود عربستان، واقعاً تماشایی بود، به طوری که گاهی فشار جمعیت برای دیدن ایشان،‏‎ ‎‏ناراحتیهایی را ایجاد می کرد. روزهای بعد، برای اینکه شناخته نشوند یک لباس عربی‏‎ ‎‏معمولی می پوشیدند و به طور عادی وارد مسجدالحرام می شدند. یا اگر در مدینه بودیم‏‎ ‎‏در دورترین نقطه از مرقد حضرت رسول اکرم- صلی الله علیه و آله و سلم- می نشستند تا‏‎ ‎‏به اصطلاح بتوانند، حالی پیدا کنند. دعاهاشان هم معمولاً این بود که: «خدایا ما آدمهای‏‎ ‎‏بدی هستیم، گناهکاریم، ما بندۀ خوبی نیستیم، تو به بزرگی خودت ما را ببخش. خدا تو‏‎ ‎‏خودت این توفیق را به من عطا کن که بتوانم به عنوان فرزند امام، آبروی اسلام و امام را‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 229

‏حفظ کنم و به من آن توفیق را بده که شایستۀ خدمتگزاری به اسلام و انقلاب باشم و برایم‏‎ ‎‏وضعی پیش نیاور که موجب آزار خاطر امام بشوم.» ‏

‏ایشان هنگام راز و نیاز با خداوند، آن چنان در خود غرق می شدند که حتی احساس‏‎ ‎‏نمی کردند ما در کنارشان نشسته ایم و مثل اینکه غیر از خودشان و خدا هیچ کس دیگری‏‎ ‎‏در آنجا نیست. ‏

‏اگر افرادی هم به ایشان مراجعه می کردند و تقاضایی داشتند آنچنان با روی گشاده با‏‎ ‎‏آنان برخورد می کردند که انسان تحت تأثیر قرار می گرفت. ‏

‏ ‏

□ شیوۀ مدیریت حاج احمد آقا در دفتر چگونه بود؟

‏ ‏

‏مدیریت ایشان در دفتر، به دو بخش عمده تقسیم می شود: یکی مدیریت قبل از‏‎ ‎‏رحلت حضرت امام و قسمت دوم، پس از ارتحال معظم له. قبل از رحلت که تمام کارها‏‎ ‎‏براساس فرمان حضرت امام بود و حاج احمد آقا نیز مطیع محض امام بودند و هر‏‎ ‎‏دستوری را که در زمینه های شرعی، سیاسی و مالی از طرف حضرت امام صادر می شد،‏‎ ‎‏بایستی توسط حاج احمد آقا به مرحلۀ اجرا در می آمد. ‏

‏پس از رحلت حضرت امام، ادارۀ دفتر زیر نظر مستقیم حاج احمد آقا قرار گرفت و با‏‎ ‎‏همان دقتی که در زمان حیات حضرت امام، متداول بود، کارهای دفتر انجام می شد. در‏‎ ‎‏رابطه با مصرف بیت المال هم، سعی می شد حداکثر صرفه جویی در هزینه ها به عمل آید.‏‎ ‎‏می دانیم که دفتر حضرت امام، دارای موقعیت ویژه ای بود، اما نحوۀ مدیریت حاج احمد آقا‏‎ ‎‏کم نظیر بود و بدین جهت، سلامت دفتر از هر جهت حفظ شد. و تدبیر و نظارت حاج‏‎ ‎‏احمد آقا موجب شد که هیچ مسئله ای در دفتر پیش نیاید. ‏

‏نقش مهم دیگر مرحوم حاج احمد آقا، ایجاد هماهنگی بین گروهها و جناحهای‏‎ ‎‏مختلف بود. ممکن بود در رابطه با مسائل مهم مملکتی ذهنیتهایی دربارۀ افراد یا‏‎ ‎‏شخصیتها توسط برخی افراد ایجاد شود. حاج احمد آقا با در نظر گرفتن واقعیتها و نیز‏‎ ‎‏با توجه و عنایت به مصالح نظام و انقلاب به گونه ای برنامه ریزی می کردند که از‏‎ ‎‏دلخوریهای افراد نسبت به یکدیگر بکاهند و یا این دلتنگیها را از بین ببرند و تعدیلی در‏‎ ‎‏همۀ امور به وجود آورند و باعث نزدیک کردن نظرات گروهها و جناحها شوند. ‏


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 230

□ نقش حجت الاسلام والمسلمین حاج احمد آقا دربارۀ تثبیت اوضاع پس از رحلت حضرت امام(س) چگونه بود؟

‏ ‏

‏بعد از رحلت حضرت امام(س) محافل سیاسی و اجتماعی در سطح جهان، کمتر‏‎ ‎‏تصور می کردند که انقلاب اسلامی بتواند با همان سلامت و صلابت به راه خود ادامه‏‎ ‎‏دهد. امّا همان گونه که دیدیم، پایه ریزی انقلاب به گونه ای بود که تمام تصورات دشمنان‏‎ ‎‏اسلام و انقلاب، درست از آب درنیامد. بدیهی است شخصیتهای زیادی که همه شان از‏‎ ‎‏دست پروردگان حضرت امام بودند در تثبیت اوضاع سیاسی ایران و نظام جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی نقش داشتند که یکی از آنها حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج احمد آقا‏‎ ‎‏بودند. پس از آن هم که مجلس خبرگان، نظر خود را دربارۀ رهبری حضرت آیت الله‏‎ ‎‏خامنه ای اعلام داشت، اعلام حمایت حاج احمد آقا از این انتخاب بجا و شایسته، واقعاً‏‎ ‎‏مؤثر بود. ‏

‏در این مدت، مشورتهای زیادی هم با حاج احمد آقا می شد، و آنهایی که مشورت‏‎ ‎‏می کردند می دانستند هر آنچه را ایشان می گویند براساس مصلحت نظام و انقلاب است و‏‎ ‎‏نظر جناح و گروه خاصی برایشان مهم نیست. مثلاً اگر فردی دربارۀ قبول یا عدم قبول‏‎ ‎‏پست و مقامی از ایشان نظرخواهی می کرد و به اصطلاح نظر مشورتی ایشان را‏‎ ‎‏می پرسید، واقعاً مصلحت نظام را در نظر می گرفتند و اگر تصدی آن پست و مقام از سوی‏‎ ‎‏آن فرد، به نفع نظام بود، موافقت خود را اعلام می کردند، در غیر این صورت، نظر‏‎ ‎‏مخالف خود را بیان می داشتند. ‏

‏ ‏

□ مرحوم حاج احمد آقا، دیدارهایی با ائمه جمعه هم داشتند. چه توصیه هایی برای آنها داشتند؟

‏ ‏

‏بعد از اینکه سمینار ائمه جمعه سراسر کشور در تهران تشکیل شد، ملاقاتی هم با‏‎ ‎‏حاج احمد آقا صورت گرفت. در این ملاقات صحبتهایی شد و از جمله سفارشهایی که‏‎ ‎‏حاج احمد آقا کردند این بود که ائمه جمعه باید آن چیزی را که به آن اعتقاد دارند بیان‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 231

‏کنند، نه اینکه برای توجیه بعضی مسائل، مطلبی را بگویند که برخلاف واقعیت باشد.‏‎ ‎‏برای مثال، درصدد نباشید که مسئله گرانی را توجیه کنید. زیرا مردم، خوب می فهمند. و‏‎ ‎‏زمانی که توجیه گر یک مسئله ای باشید مردم نسبت به شما بی اعتقاد می شوند و در نتیجه‏‎ ‎‏از تعداد آنها در مراسم نماز جمعه کاسته می شود و همین امر برای اصل نظام جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی زیانبار است. شما سعی کنید که اشتباهی از سوی یک مسؤولی صورت گرفته‏‎ ‎‏است به گونه ای بگویید که آن اشتباه اصلاح شود. اگر در زمینه ای هم، مردم اشتباه‏‎ ‎‏می کنند آنها را توجیه کنید، و خلاصه بیانات ائمه جمعه در خطبه ها باید طوری باشد که‏‎ ‎‏برای مردم سودمند باشد. در مورد انتخاب سخنران پیش از خطبه ها نیز باید سعی شود‏‎ ‎‏که از گروه بازی و جناح بازی خودداری گردد. بلکه مصلای نماز جمعه، مرکزی برای‏‎ ‎‏تبادل افکار باشد. وقتی مردم دیدند که در آنجا بحثهایی می شود که در راستای بهتر‏‎ ‎‏اداره کردن شهر و دیارشان است، علاقه مند می شوند و حضورشان در مراسم نماز جمعه‏‎ ‎‏به صورت جدّی تری در می آید و انگیزۀ بیشتری برای حضور پیدا می کنند. ‏

‏ ‏

□ حفظ آثار حضرت امام(س) امری بود که از هر جهت ضرورت داشت. نقش حاج احمد آقا را در این باره چگونه می بینید؟

‏ ‏

‏حضرت امام(س) با شناختی که از صداقت، درایت و سیاست و مقام علمی فرزند‏‎ ‎‏بزرگوارشان حاج احمد آقا داشتند، مسؤولیت حفظ آثار را به ایشان محول فرمودند. و‏‎ ‎‏همان گونه که دیدیم حاج احمد آقا هم تا آخرین لحظه حیات، زندگی خود را وقف این کار‏‎ ‎‏مهم کرده بودند و تمام تلاششان مبتنی بر ترویج و نشر آثار حضرت امام بود و‏‎ ‎‏می کوشیدند افکار و اندیشه های حضرت امام بدون هیچ گونه تحریفی در اختیار امت‏‎ ‎‏اسلامی قرار گیرد. ‏

‏دربارۀ حرم مطهر و توسعۀ آن نیز همیشه آرزو داشتند که این کار هر چه زودتر به‏‎ ‎‏سرانجام برسد و مردمی که هر چندگاه از سراسر کشور و حتی از کشورهای دیگر به قصد‏‎ ‎‏زیارت حرم مطهر حضرت امام می آیند با مشکلی روبرو نشوند. مثلاً درباره سقف حرم،‏‎ ‎‏بارها می گفتند: سقف حرم اگر زده شود، بمیریم دیگر ما کاری نداریم. یعنی تمام سعی ما‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 232

‏بر این است که قبل از اینکه فوت کنیم این سقف زده بشود. به عبارت دیگر، واقعاً دلشان‏‎ ‎‏می خواست که این کار به نتیجه برسد. ‏

‏ ‏

□ ارتباط حاج احمد آقا با مردم عادی چگونه بود؟

‏ ‏

‏بعد از رحلت حضرت امام، یکی از عمده ترین کارهای حاج احمد آقا، ایجاد ارتباط با‏‎ ‎‏مردم عادی بود. ابتدا یکی دوبار به عنوان سرکشی به دفتر می آمدند و به تلفنهایی که‏‎ ‎‏می شد پاسخ می دادند. امّا وقتی بیشتر به علاقه زایدالوصف مردم به حضرت امام، حتی‏‎ ‎‏پس از رحلت ایشان پی بردند، حضورشان در دفتر را افزایش دادند، و هر روز به دفتر‏‎ ‎‏می آمدند و از اول صبح پای تلفن می نشستند و از طریق تلفن با مردم صحبت می کردند و‏‎ ‎‏به پرسشهای آنان پاسخ می دادند، و این کار هر روزۀ ایشان بود، مگر اینکه جلسۀ مهمی‏‎ ‎‏تشکیل می شد که باید در آن شرکت می کردند، یا باید به مسافرتی می رفتند. به هر حال،‏‎ ‎‏بخش زیادی از تلفنها را خودشان جواب می دادند، بدون اینکه خود را معرفی کنند.‏‎ ‎‏ایشان از این جهت به صورت ناشناس به تلفنها جواب می دادند که خدای ناکرده مسئله‏‎ ‎‏خودنمایی و ریا در کار نباشد. به اعضای دفتر هم مرتب سفارش می کردند که اینجا را‏‎ ‎‏خالی نگذارند و به پرسشهای مردم که از سراسر ایران تماس می گرفتند جواب داده شود. ‏

‏ ‏

□ از روزهای قبل از رحلت حاج احمد آقا چه خاطره ای دارید؟

‏ ‏

‏روز قبل از آن حادثه، ساعت حدود 5 بعدازظهر بود که ایشان به دفتر آمدند، به‏‎ ‎‏تلفنهایی که می شد پاسخ می دادند. بعد از نماز مغرب و عشا فرمودند، خوب‏‎ ‎‏است یک جایی برویم. من عرض کردم، قبلاً سراغ آقای رحمانی را می گرفتید،‏‎ ‎‏ایشان در حج عمره بودند و امروز بازگشته اند، اگر تمایل دارید به دیدن ایشان‏‎ ‎‏برویم. حاج احمد آقا هم قبول کردند و به منزل آقای رحمانی رفتیم، تا ساعت‏‎ ‎‏30 / 8 آنجا بودند و با همان اخلاق دوستانه شان، مقداری صحبت شد و بعد از‏‎ ‎‏ساعت 30 / 8 به دفتر بازگشتیم. این بار برخلاف همیشه، وقتی از ماشین پیاده‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 233

‏شدند، دستشان را روی زانوی بنده گذاشتند و فرمودند: «ما خیلی زحمت به شما‏‎ ‎‏می دهیم، شما ما را ببخشید.» جمله را طوری ادا کردند که مرا به فکر واداشتند و هنگامی‏‎ ‎‏که به طرف منزل می رفتم، توی فکر همین جمله بودم. امّا هیچ گاه پیش بینی حادثه ای را‏‎ ‎‏نمی کردم. فردا صبح ساعت 8 بود که به سمت دفتر آمدیم. پرستارها را دیدم که به طرف‏‎ ‎‏منزل حاج احمد آقا می روند، من مسئله را عادی تلقی کردم، تا اینکه اطلاع پیدا کردم‏‎ ‎‏ایشان را به بیمارستان برده اند و بعد، آن داستانهایی که از آن اطلاع دارید و تکرارش‏‎ ‎‏موردی ندارد. ‏

‏در پایان، ذکر این نکته، را ضروری می دانم که اگر کسی بخواهد دربارۀ صفات و‏‎ ‎‏ویژگیهای مرحوم حاج احمد آقا مطلبی بگوید، مثل این است که در یک روز روشن از آدم‏‎ ‎‏بخواهند از ویژگیهای روز بگوید. ما در تمام مدتی که در خدمت ایشان بودیم غیر از صفا‏‎ ‎‏و صمیمیت و خوبی چیز دیگری ندیدیم. در مورد علم و دانش ایشان هم باید کسانی به‏‎ ‎‏اظهارنظر بپردازند که صلاحیت کامل در این زمینه دارند. آنچه ما شاهدش بودیم در‏‎ ‎‏پاسخگویی به پرسشهای شرعی بود که دربارۀ هر مطلبی استدلال می کردند و به احادیث‏‎ ‎‏و روایات معتبر استناد می نمودند. ‏

‏گاهی هم ایشان را راضی می کردیم که در محضرشان یک بحث علمی داشته باشیم تا‏‎ ‎‏بتوانیم از نظرات آن مرحوم استفاده کنیم و سرانجام رضایت دادند که «بحث کفایه» داشته‏‎ ‎‏باشند، مشروط بر اینکه جلسه، عمومیت پیدا نکند. وقتی این بحث را شروع کردند، مثل‏‎ ‎‏یک استاد حوزۀ علمیه، مسائل را دسته بندی می کردند و مطالب را با روانی و سلاست‏‎ ‎‏خاصی بیان می داشتند که واقعاً برای همۀ ما قابل استفاده بود. حالا تأسف می خوریم که‏‎ ‎‏چرا از آن بحثها، نواری تهیه نکردیم که بعداً بتوانیم از آنها استفاده کنیم. کسی چه‏‎ ‎‏می دانست که حاج احمد آقا به این زودی از میان ما خواهند رفت. مسئله این است که‏‎ ‎‏خودشان هم در مقامی نبودند که بخواهند، خودی نشان بدهند و بیش از اندازۀ متعارف‏‎ ‎‏مطرح شوند. ‏

‎ ‎

کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 234