حجت الاسلام والمسلمین حسین شریعتی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

محل نشر : تهران

ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

حجت الاسلام والمسلمین حسین شریعتی

خاطرات حجت الاسلام والمسلمین حسین شریعتی

‏ ‏

‏بسمه تعالی‏

‏حاج احمد آقا در مرتبۀ دومی که به نجف برگشتند شرایط اصحاب و یاران حضرت‏‎ ‎‏امام(ره) به گونه ای بود که مجموعۀ این یاران، به چند دسته تقسیم می شدند. محوریت‏‎ ‎‏این دو سه دسته مرحوم حجت الاسلام محمد منتظری بودند و بنده با همۀ این دو سه‏‎ ‎‏گروه رفت و آمد داشتم. ‏

‏یک هفته بعد از ورود مرحوم حاج احمد آقا به نجف، مرحوم حجت الاسلام محمد‏‎ ‎‏منتظری برای مصالح انقلاب عازم هند و پاکستان بودند. حاج احمد آقا از ایشان می پرسند‏‎ ‎‏که من بیشتر با چه کسی مراوده داشته باشم و مرحوم منتظری بنده را در رابطه با‏‎ ‎‏مصاحبت و ارتباط همیشگی به مرحوم حاج احمد آقا معرفی کردند. ‏

‏در واقع از این سال با مرحوم حاج احمد آقا بسیار صمیمی و در ارتباط با یکدیگر‏‎ ‎‏بسیار خصوصی شدیم و عموماً با هم بودیم و معمولاً با هم سفرهایی را انجام می دادیم.‏‎ ‎‏مرحوم محمد منتظری در زمانی که در نجف بودند، خبرهای محرمانه ای را که از‏‎ ‎‏ایران می آمد دریافت و تنظیم می کردند و قرار بر این بود که نسخه ای از این اخبار تنظیم‏‎ ‎‏شده، تسلیم حضرت امام(ره) شود و نسخه ای هم خدمت جناب آقای دعایی می دادیم‏‎ ‎‏چون ایشان آن زمان رادیوی روحانیت مبارز را اداره می کردند و اخبار را از طریق این‏‎ ‎‏رادیو که از بغداد پخش می شد به اطلاع مردم ایران می رساندند. ‏

‏در آن مقطع عموماً منابع خبری ما از منابع روشنفکری بود. بعد از استقرار مرحوم‏‎ ‎‏حاج احمد آقا در نجف و سفر مرحوم محمد منتظری به هند، مسؤولیت دریافت و تنظیم‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 343

‏این اخبار با حاج احمد آقا بود. ایشان معتقد بودند که طبق فرمایش حضرت امام(ره) باید‏‎ ‎‏منابع اخباری را هم که دریافت می کنیم برای حضرت امام ذکر کنیم. به گفتۀ ایشان برای‏‎ ‎‏حضرت امام(ره) دانستن منبع خبری مهم بود که بدانند آیا واقعیت همان است یا نه. این‏‎ ‎‏کار در دوران مرحوم حاج احمد آقا صورت گرفت و ضمناً انواع و اقسام خبرهای موافق و‏‎ ‎‏مخالف در خبرنامه درج می شد. ‏

‏این ارتباط همواره برقرار بود تا پس از انقلاب که حضرت امام(ره) به ایران تشریف‏‎ ‎‏آوردند. از آن زمان نیز همۀ کارها در بیت و دفتر حضرت امام(ره) انجام می شد و در واقع‏‎ ‎‏آنجا کانون انقلاب و ادارۀ کشور بود. در همین مقطع هم مرحوم حاج احمد آقا به شدت‏‎ ‎‏مقید بودند که واقعیتها به حضرت امام(ره) منتقل شود. ایشان همیشه می فرمودند که ما‏‎ ‎‏باید نظر همۀ گروهها و جناحها را خدمت حضرت امام(ره) منتقل کنیم و باید پس از‏‎ ‎‏انتقال اخبار و اطلاعات طبق دستور حضرت امام(ره) و هر طور که ایشان صلاح دانستند‏‎ ‎‏عمل کنیم. در واقع مرحوم حاج احمد آقا با چنین عقیده ای از اجرای نظرات شخصی‏‎ ‎‏خود و همۀ اصحاب و اطرافیان حضرت امام(ره) جلوگیری می کردند. ‏

‏یادم می آید که در آن سالهایی که ایشان در نجف بودند، می فرمودند: که من خودم یک‏‎ ‎‏روحانی روشنفکر هستم  و با اقشار روشنفکر ایران مربوط می باشم ولی به شدت معتقد‏‎ ‎‏هستم که باید از زاویۀ روحانیت مسائل انقلاب را تعقیب کنیم. ‏

‏ایشان می فرمودند که ما باید بتوانیم در مساجد و محافل این کشور جای پایی پیدا کنیم‏‎ ‎‏چون تا زمانی که حضرت امام(ره) نتوانند نظریاتشان را در این محافل بروز و ظهور دهند‏‎ ‎‏قطعاً نمی توانیم کاری از پیش ببریم، بنابراین باید به آن سمتی برویم که مساجد و‏‎ ‎‏روحانیت در جهت اهداف حضرت امام(ره) سازماندهی شوند و این اهداف را تعقیب‏‎ ‎‏کنند. ‏

‏مرحوم حاج احمد آقا بعد از ورود به ایران بیشترین وجهه همت خود را دفاع از‏‎ ‎‏سلامتی و صحت وجود حضرت امام(ره) و اینکه اخبار و اطلاعات صحیح و واقعی‏‎ ‎‏خدمت امام داده شود قرار داده بودند. خاطرم هست شبی که حضرت آیت الله طالقانی‏‎ ‎‏فوت کرده بودند ما با حضرت آقای صانعی آن شب را در دفتر بودیم که وزیر کشور وقت‏‎ ‎‏خبر فوت ایشان را داد و از حاج احمد آقا خواست که آن را خدمت حضرت امام(ره)‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 344

‏عرض کنند. طبیعی بود آن وقت شب حضرت امام در خواب بودند و امکان اینکه آن خبر‏‎ ‎‏ناگوار را در آن لحظه به حضرت امام(ره) بدهیم عملی نبود لذا ما تا زمان اذان صبح صبر‏‎ ‎‏کردیم. چون همان شب دولت موقت خبر رحلت آقای طالقانی را از طریق رادیو به مردم‏‎ ‎‏رسانده بود، صبح زود جمعیت انبوهی سراسیمه به طرف خانۀ حضرت امام(ره) آمده‏‎ ‎‏بودند. خاطرم هست که چون مرحوم حاج احمد آقا نسبت به سلامتی حضرت امام(ره)‏‎ ‎‏حساس بودند، سراسیمه بدون عبا و قبا از منزل خود بیرون آمدند و به طرف کوچه‏‎ ‎‏دویدند و نگران بودند که مبادا مردم با شعارهایی که می دادند، باعث شوند حضرت امام‏‎ ‎‏(ره) ناگهان از خواب بیدار شوند و تصور کنند کودتایی اتفاق افتاده است. به همین جهت‏‎ ‎‏بلافاصله خود را به بیت حضرت امام رساندند و خبر فوت آقای طالقانی را به حضرت‏‎ ‎‏امام(ره) عرض کردند. حضرت امام(ره) نیز همان جا اطلاعیۀ معروف خود را که در آن‏‎ ‎‏مرحوم آیت الله طالقانی را به عنوان مالک اشتر زمان و زبان گویای اسلام معرفی کرده‏‎ ‎‏بودند، صادر کردند و رادیو نیز آن را اعلام کرد. ‏

‏بیشترین علاقۀ مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی، برادر بزرگ مرحوم حاج احمد آقا در‏‎ ‎‏رابطه با مسائل درس و بحث بود و عموماً کمتر در مسائل سیاسی دخالت می کردند،‏‎ ‎‏مرحوم حاج احمد آقا که به نجف مشرف شدند مرحوم حاج آقا مصطفی مسائل سیاسی‏‎ ‎‏را به ایشان ارجاع می دادند و کمتر خودشان در مسائل سیاسی دخالت می کردند. بعد از‏‎ ‎‏اینکه دولت عراق نسبت به حضور مرحوم حضرت امام(ره) در آن کشور شروع به‏‎ ‎‏سختگیری کرد و فشار می آورد که ایشان عراق را ترک کنند، تصمیم بر این شد که ایشان به‏‎ ‎‏کویت سفر کنند چون در آن کشور شیعیان و علاقمندان به حضرت امام(ره) زیاد بودند.‏‎ ‎‏لذا حضرت امام(ره) تصمیم گرفتند که به کویت عزیمت کنند. ویزا صادر شد و ایشان‏‎ ‎‏به سمت کویت حرکت کردند. در مرز کویت بود که مسؤولین این کشور متوجه شدند‏‎ ‎‏حاج آقا مصطفوی همان حضرت آیت الله امام خمینی هستند. لذا از ورود ایشان‏‎ ‎‏جلوگیری کردند. امام مجدداً به عراق برگشتند. در چنین شرایطی بود که در بصره‏‎ ‎‏همان طور که قبلاً ایشان نقل کرده بودند به پیشنهاد مرحوم حاج احمد آقا سفر به پاریس‏‎ ‎‏را انتخاب کردند. ‏

‏مرحوم حاج احمد آقا در طول حیات خویش معتقد بودند که ما باید سعی کنیم‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 345

‏خبرهای ناراحت کننده را به امام ندهیم تا ایشان ناراحت شوند، به خصوص بعد از آن‏‎ ‎‏سکتۀ قلبی که در قم داشتند، وظیفۀ اصلی حاج احمد آقا این بود که برای رعایت سلامت‏‎ ‎‏امام همۀ جوانب را حتماً در نظر بگیرند. ‏

‏در دوران اولین انتخابات ریاست جمهوری نظر مرحوم حاج احمد آقا بر روی آقای‏‎ ‎‏حسن حبیبی بود. ایشان به ما بطور خصوصی می گفتند که بنی صدر انتخاب حضرت امام‏‎ ‎‏(ره) نیست و چون بنی صدر انتخاب شده باید همۀ ما حواسمان را جمع بکنیم که مبادا به‏‎ ‎‏انقلاب لطمه ای وارد شود. ‏

‏بنی صدر در طول ایامی که پست ریاست جمهوری را داشت همواره از حضرت امام‏‎ ‎‏(ره) دو مسألۀ خیلی مهم را انتظار داشت: یکی اختیارات فرماندهی کل قوا و دیگری‏‎ ‎‏مسؤولیت رادیو تلویزیون. به جهت اینکه در این مورد مکرّراً با حضرت امام(ره) صحبت‏‎ ‎‏می کرد، حضرت امام(ره) تصمیم گرفتند که این اختیارات را به او واگذار کنند، اما نگران‏‎ ‎‏بودیم که وضع حساس رادیو و تلویزیون چه می شود. چون در آن زمان بنده از طرف‏‎ ‎‏حضرت امام در صدا و سیما رفت و آمد داشتم. ‏

‏بعد از آنکه امام(ره) حق انتخاب مدیرعامل صدا و سیما را به بنی صدر دادند، اعلام‏‎ ‎‏فرمودند که مسؤولیت اطلاعات و اخبار را شخص ایشان تعیین می کنند. با شنیدن این‏‎ ‎‏خبر، نگرانی ما مرتفع شد. در همین مقطع، حاج احمد آقا به بنی صدر خبر داد که او‏‎ ‎‏می تواند مدیرعامل رادیو تلویزیون را انتخاب کند و شخصی که بنی صدر برای این پست‏‎ ‎‏انتخاب کرد به محضر حضرت امام(ره) مشرف شد و در ملاقاتی که با حضرت امام(ره)‏‎ ‎‏داشت، امام به او فرمودند که مسؤول اطلاعات و اخبار را خودشان تعیین می کنند. در آن‏‎ ‎‏زمان آقای سلامتیان مسؤولیت اطلاعات و اخبار صدا و سیما را داشت که حضرت امام‏‎ ‎‏(ره) فرمودند، بروید و ایشان را مرخص کنید که بنده به اتفاق برادرمان حاج آقا سید‏‎ ‎‏محمد هاشمی رفتیم و این مطلب را به سلامتیان ابلاغ کردیم که برود و این مسئوولیت را‏‎ ‎‏به فردی که امر کرده بودند، واگذار کردند. ‏

‏بعد از مدتی که در مجلس شورای اسلامی بحث شکل گیری شورای سرپرستی صدا‏‎ ‎‏و سیما بود، و نهایتاً به دلیل تحولاتی که در این سازمان شکل گرفت و مسؤولی که‏‎ ‎‏بنی صدر انتخاب کرده بود از آن سازمان کنار رفت، وضعیت صدا و سیما نامشخص شده‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 346

‏بود. در این زمان مرحوم حاج احمد آقا مشورتی با حضرت امام(ره) داشتند و قرار بر این‏‎ ‎‏شد که حاج احمد آقا به آقای موسوی اردبیلی- که در آن وقت دادستان کل کشور بودند-‏‎ ‎‏اعلام کنند که به عنوان مدعی العموم و کسی که باید مسؤولیت و تولیت اموال بلاتکلیف و‏‎ ‎‏سازمان بلاتکلیفی مثل صدا و سیما را عهده دار باشد، فرد یا افرادی را به عنوان مسؤول‏‎ ‎‏در آنجا انتخاب بکنند. آقای اردبیلی هم دو نفر از برادرها را به عنوان اعضای شورای‏‎ ‎‏سرپرستی تعیین کردند. ‏

‏درست چهار روز قبل از ماه مبارک رمضان بود که بنده در خدمت احمد آقا بودم که‏‎ ‎‏ایشان به من گفت که «از صمیم قلب خواسته ام خداوند مرا خالص کند و ببرد چون دنیا‏‎ ‎‏برای من تکراری است». ‏

‏مرحوم حاج احمد آقا عموماً دارای روحیه ای بود که علاقه ای به داشتن مسؤولیت‏‎ ‎‏نداشت و همیشه از اینکه مسؤولیتی داشته باشد خودداری می کرد و این نهایت تهذیب و‏‎ ‎‏خودسازی است. ایشان همواره می گفت که «من اهل حکومت نیستم، ما باید مواظب‏‎ ‎‏حضرت امام باشیم. ما باید به گونه ای عمل کنیم تا آنچه را که در جامعه می گذرد به‏‎ ‎‏حضرت امام منتقل بکنیم و وظیفۀ ما فقط همین است». ‏

‏از خود ایشان و بعضی از دوستان شنیدم که بعد از رحلت حضرت امام(ره) مقام‏‎ ‎‏معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای و حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی ریاست‏‎ ‎‏محترم جمهور، همواره به مرحوم حاج احمد آقا اصرار داشتند که ایشان به مجلس‏‎ ‎‏شورای اسلامی بروند و ریاست مجلس شورای اسلامی را بر عهده بگیرند ولی ایشان به‏‎ ‎‏هیچ عنوان قبول نکردند علی رغم این که ایشان شایستگی های فراوانی برای احراز‏‎ ‎‏پستهای مختلف داشتند. مرحوم حاج احمد آقا، بعد از رحلت حضرت امام(ره) جلسات‏‎ ‎‏تدریسی را برای خودشان فراهم کرده بودند و بحثهای فقهی و تفسیری در جلسات هفت-‏‎ ‎‏هشت نفره داشتند. من جمله در رابطه با کتاب چهل حدیث حضرت امام(ره) بحثهایی را‏‎ ‎‏داشتند. مرحوم حاج احمد آقا به من فرمودند که بعد از مطالعۀ کتاب چهل حدیث‏‎ ‎‏حضرت امام(ره) زندگی ایشان دچار تحولی شده است و در واقع کتاب چهل حدیث‏‎ ‎‏نقطۀ عطفی در زندگی ایشان بوده است. از خاطرات دیگری که در خدمت مرحوم حاج‏‎ ‎‏احمد آقا داشتیم در سفر سال گذشته به مکۀ مکرمه بود که برای عمرۀ مفرده با جمعی از‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 347

‏دوستان مشرف شدیم. ‏

‏در آن سفر علی رغم میل باطنی ایشان، مقامات سعودی از ایشان استقبال کردند و‏‎ ‎‏مرحوم حاج احمد آقا که هیچ میلی به این کار نداشتند به اصرار اجازه ندادند که استقبال‏‎ ‎‏ادامه پیدا کند. لذا از جده که عازم مدینه شدیم آنها را از این مراسم منصرف کردند. ‏

‏مرحوم حاج احمد آقا روی حفظ آثار امام بسیار حساس بودند و معتقد بودند که حتی‏‎ ‎‏یک «واو» نباید کم و زیاد شود، چرا که ممکن بود مخل به معنای پیام و یا سخن حضرت‏‎ ‎‏امام باشد. ‏

‏مرحوم حاج احمد آقا، تصمیم گرفتند صحیفۀ نور حضرت امام را که ناقص خلاصه‏‎ ‎‏شده بود، مجدداً مورد بررسی قرار دهند که این مسؤولیت را به بنده واگذار کردند و‏‎ ‎‏حدود شش ماه طول کشید تا موارد نقص آن برطرف شد و به صورت دو جلد به نام کوثر‏‎ ‎‏چاپ و منتشر گردید. ‏

‏مرحوم حاج احمد آقا می فرمودند: حضرت امام(ره) در مسائل اقتصادی زندگی‏‎ ‎‏شخصی بسیار سختگیر بودند و همیشه ایشان می گفتند: کسی جز من نمی داند که بر‏‎ ‎‏اعضای بیت حضرت امام(ره) چه گذشته است. ‏

‏مرحوم حاج احمد آقا، در مقام رفاقت و همدلی با دوستانش، بسیار عجیب بود. به‏‎ ‎‏رفقایش علاقۀ مفرط داشت و به آنها کمک می کرد و شاید اتفاق نیفتاده باشد که دوستی و ‏‎ ‎‏یا برادری از ایشان دلگیر شده باشد. ‏

‏به هر حال خداوند متعال چنین مصلحت می دانست، که این دُرّ گرانقدر و وجود عزیز‏‎ ‎‏و یادگار و فرزند برومند رهبر کبیر انقلاب را در سنین جوانی نزد خویش به ضیافت بزرگ‏‎ ‎‏فرا خواند و در جوار پدر بزرگوارشان بر بساط تنعم الهی دعوت نماید. ما نیز بر این‏‎ ‎‏مصیبت عظمی، آن هم پس از مصیبت اعظم رحلت حضرت امام(ره) جز صبر چاره ای‏‎ ‎‏نداریم و بر روح پرفتوح آن یادآور امام(ره) درود می فرستیم و برای خاندان عظیم الشأن و‏‎ ‎‏صبور و داغدار امام راحلمان اجری بزرگ مسألت می نماییم. ‏

‎ ‎

کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 348