مصاحبه با شاعره‏‏ ی متعهد معاصر خانم دکتر طاهره صفارزاده
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : صفارزاده، طاهره

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1378

زبان اثر : فارسی

مصاحبه با شاعره‏‏ ی متعهد معاصر خانم دکتر طاهره صفارزاده

مصاحبه با شاعرۀ متعهد معاصر خانم طاهره صفارزاده

 با سلام و تشکر از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید به عنوان اولین سؤال بفرمایید: تعریف جنابعالی از شعر انقلاب اسلامی چیست؟

 اگر منظورتان «چگونه شعری بودن» باشد، عرض می کنم شعری باید باشد وصف الحال تحولی الهی در نفوس یک ملت.

 زنان شاعر پس از پیروزی انقلاب اسلامی در شعر معاصر چه نقشی ایفا کرده اند؟

 همان نقشی که مردان ایفا کرده اند. این شاعران اکثراً نوپا و جوان بودند، اما پرشور و شوق و پیوسته به اسلام.

 تأثیر امام خمینی(س) بر شعر معاصر بویژه شاعران زن چگونه بوده است؟

 به یاری فطرت الهی و رهنمود امام، شاعران  به مضامین دینی پرداختند و شعر، دارای هدفی مشترک و اصیل شد. اصلاً فضای باز اسلامی به کشف استعداد های خوب و سالم منجر گردید.

 سهم شاعران زن در شعر و ادبیات دفاع مقدس چه میزان بوده است؟

 این سؤال یک پژوهش کتبی لازم دارد.

 تحولات موضوعی شعر شاعران زن در پرتو اندیشه های امام خمینی(س) را بیان فرمایید؟

 اینقدر زن، زن نگویید. خداوند فرقی بین زن و مرد قائل نشده است. به فرمایش قرآن مجید نیت درست و عمل صالح داشتن مهم است.

 شعر شیعی که بعد از انقلاب اسلامی سروده شده است از چه ویژگیهایی برخوردار است؟

 بخشی از آن تحت تأثیر شعرای شیعی از نسل کهن و قدیم نوشته شده و بخش دیگر 


کتابادبیات انقلاب، انقلاب ادبیاتصفحه 383

توصیف کننده و بیانگر ارادت به شهدای شیعه ی انقلاب است.

 جایگاه حضرت زینب(س) در شعر انقلاب چگونه جایگاهی است؟

 جایگاه رهبری الهی. گمان کنم در شعر «سالار صبر» کوشیده ام که فارغ از مداحی های تکراری، به واقعیت شخصیت الهی حضرت بپردازم در حد بضاعت البته. مادران و همسران فداکار شهدای انقلاب اسلامی، الحق به پیروی از آن اسوه ی الهی، صبوری و استقامت نشان داده اند.

 اولین شعری که جنابعالی به عنوان یکی از معدود شاعران مکتبی قبل از انقلاب اسلامی درباره ی انقلاب سرودید به چه سالی بر می گردد و بازتاب آن چگونه بود؟

 انتظار یک انقلاب یعنی اشراق در اشعار من کلاً یک دهه قبل از انقلاب دیده می شود به خصوص شعر «سفر زمزم» در سال 48،  «سفر سلمان» که در سال 52 سروده ام و مجموعه ی «سفر پنجم» که قبل از انقلاب و در آغاز نهضت در سال 56 به چاپ رسید.

 با توجه به شعر امروز مخصوصاً تحولات سبکی شعر کلاسیک تأثیر انقلاب اسلامی را در این تطور در چه سطحی می بینید؟

 شاعرانی که در بازگشت به قوالب کهن شعر می گویند بیشترشان موفق اند. من که تازگی و طراوت آثار آنها را قدر می شناسم. به خصوص آنها که توانسته اند نغمه را به قول صائب «به زور به ساز نبندند» و حقایق روز را در شعر، بدون جلب رضایت قافیه متجلی سازند.

 چه موضوعاتی تحت تأثیر امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی یا برای اولین بار و یا در سطحی برجسته تر در شعر شاعران پس از انقلاب جلوه گر شده اند؟

 موضوعاتی چون دفع استعمار و دعوت به دین، که طرح این مضامین مرهون انقلاب است. بسیار مشکل و حتی برای عده ای محال بود که در رژیم گذشته بدون آزار دیدن از عمال رژیم وارد این مباحث شوند. اگر شاعران هم عصر من در رژیم گذشته شعر دینی گفته اند و همان زمان چاپ کرده اند با اتکا به دین با استعمار در نیاویخته اند. عموماً مدح و منقبت و یا مراثی از این دسته اند که ضرری متوجه حکومت نمی شود من در کتاب 


کتابادبیات انقلاب، انقلاب ادبیاتصفحه 384

«مردان منحنی» شرح واقعه را گفته ام.

 خانم صفارزاده عناصر تشکیل دهنده ی طبقه روشنفکر دینی در سالهای پیش از انقلاب اسلامی عموماً محصول حوادث سیاسی و تاریخی بود، مانند قیام پانزدهم خرداد، با این وصف واکنش اعتقادی جوانان مسلمان در برابر غرب زدگی و کمونیسم، گاه تجلی فرهنگی و ادبی می یافت، نظیر اشارات حضرتعالی به لغزشهای روشنفکری. در مصاحبه با محمد حقوقی، آیا زمینه ی دیگر برای تشکیل طبقه روشنفکر دینی سراغ دارید؟

 برای اینکه تعلیمات دینی حق طلبانه به صورت فعال و قدرتمند و توجیح گر برای قشر دانشگاهی و غربزده وجود نداشت. مردم عادی و اهل بازار و کسبه راه سنتی دین را آن هم نیمه آگاهانه به دنبال روحانیت می پیمودند. اساس غربزدگی ناشی از احساس «حقارتی مصنوعی» است یعنی آسمان پر شکوه، عظمت خلقت الهی، که در انسان خشوعی واقعی و تواضعی از سر حق از آنگونه که ذره در برابر بینهایت دارد ایجاد می کند، باید در پرتو قرآن مجید دیده شود تا کامپیوتر شناسی و دیگر علوم روز که همه را خالق توسط خلق ذهن انسان عنایت فرموده، گنده و اعجاب انگیز جلوه نکند و «احساس حقارت مصنوعی» ایجاد نشود و انسان در توسعه ی ادراک و در گریز از جهالت در برابر علم اعلی یکسره بکوشد. هواخواهان تشکیل طبقه ی روشنفکر دینی علاوه بر درک و تحصیل معارف باید در عمل بتوانند نفس جاه طلب و مادی خود را مهار کنند والا مزیتی بر روشنفکر غیر دینی ندارند، حداقل در مواردی که به خیر و صلاح جامعه مربوط می شود و البته خداپرستی و عبادت صادقانه در زندگی یک فرد می تواند پایه ی تقوای سیاسی و اجتماعی او واقع شود.

 بی مهری طبقات روشنفکری نسبت به تاریخ حماسه های دینی و وقایع مذهبی به عنوان یک خاطره ی قومی از دیدگاه شما چگونه ارزیابی می شود؟

 اگر منظور روشنفکر بی توجه و یا عاری از دین است باید این تفاهم را هم داشته باشیم که در انقلاب عموماً روشنفکران پیشگام بالای سن چهل و حتی پنجاه بودند یعنی ساخته شده بودند و تظاهرات «مقاومت» در آنها فقط دارای جنبه میهنی بود که غیرکافی و محدود است. ترک عادت، زمان لازم دارد و به طور خلق الساعه میسر نیست. جامعه، انسان معصوم را تابع

 

کتابادبیات انقلاب، انقلاب ادبیاتصفحه 385

قرار می دهد مگر اینکه اولیای دین و معنویات یکسره مواظب نسل باشند که در گذشته چنین نبود و در خود حوزه ی علمیه می گویند قرآن خوانده نمی شد یعنی ممنوع بود. نوجوانان متحول شدند ولی در بزرگتر ها دیر شده بود و تفکر مادی غلبه داشت و دارد. این یک تحلیل فشرده ولی واقع بینانه است باید درباره ی این موضوع با انصاف بررسی شود، یعنی پژوهشی در خور انجام گیرد.

 گروهی معتقدند بزرگ ترین دستآورد تکنیکی در ادبیات دو دهه ی اخیر آشتی قالبهای سنتی شعر با زبان و طرز نو بیان است و بزرگ ترین دستآورد محتوایی آن ظهور اندیشه های عرفانی و مذهبی در آن، نظر شما چیست؟

 در بسیاری از آثار با این گروه موافقم اگر چه من همواره بر این عقیده ام که دست و پاگیری قالبهای شعر قدیم بالاخره در جایی جلوی بیان حقایق را می گیرد. اما درباره ی محتوای شعر هم خداوند منت بر شاعران این عصر نهاده که در آزادی کامل به اندیشه های مذهبی روی برده اند و بدون دغدغه ی خاطر می نویسند و نشر می دهند و حکومت هم آنها را حمایت می کند، قدیم روشنفکری دینی محل استهزاء بود.

 آیا سخن، سکوت، نگاه، اندیشه، عرفان و به طور کلی مجموعه ی ابعاد وجودی امام خمینی(س) به عنوان یک مصلح اجتماعی می تواند در ژرف ساخت ادبیات دینی عصر ما مؤثر باشد؟

 صداقت و صراحت امام خمینی(س) در تفهیم اسلام و مأموریت الهی او در ساخت انسانهای عادی غیر شاعر هم اثر داشت. طبعاً گیرنده های شاعر و نویسنده بهره ی والاتری دارند.

 آیا شما هم به این قول که شعر از حلقه ی حکیمان و عالمان خارج شده و به دست شاعران افتاده است معتقد هستید؟

 تفکیک شاعران در سوره ی مبارکه ی شعرا، تکلیف را روشن کرده است. علم و حکمت هدیه ی خداوند به شاعران مؤمن و ستیزنده علیه ناحق است.

 در پایان اگر برای شاعران جوان و بویژه زنان شاعر مطلب خاصی دارید بفرمایید.

 به زن و مرد شاعر مخلص و حقگو سلام دارم.

 با تشکر.

‏ ‏

کتابادبیات انقلاب، انقلاب ادبیاتصفحه 386