بخش سوم: مردم و قرآن
فصل هفتم: رژیم پهلوی و مقابله با قرآن
عوام فریبی و تظاهر به حمایت از قرآن
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279-1368

محل نشر : تهران

ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)

زبان اثر : فارسی

عوام فریبی و تظاهر به حمایت از قرآن

عوام فریبی و تظاهر به حمایت از قرآن

‏ ‏

‏ ‏

دانشگاه اسلامی، علیه اسلام و قرآن 

‏این دانشگاه اسلامی که آقایان می خواهند درست کنند نه اینکه‏‎ ‎‏خیال کنید با اسلام آشتی کرده اند، خیر، قضیۀ قرآنی است که سر‏‎ ‎‏نیزه کردند در مقابل امیرالمؤمنین ـ سلام اللّه علیه ـ با حربۀ قرآنْ‏‎ ‎‏معاویه، امیرالمؤمنین را شکست داد؛ با حربۀ قرآن، و الاّ چند‏

کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 223

‏دقیقۀ دیگر، چند ساعت دیگر اگر مانده بود، آثاری از بنی امیه‏‎ ‎‏نمی ماند، لکن حیله کردند، قرآن آوردند ‏‏[‏‏که‏‏]‏‏ ما مُسْلم، شما هم‏‎ ‎‏مُسلم، أشهد أن لا اله الااللّه ؛ این قرآن. این خوارج بدبخت احمق،‏‎ ‎‏مقدس احمق، که امام را نشناخته بود‏‏[‏‏ند‏‏]‏‏، هر چه حضرت امیر‏‎ ‎‏گفت: آقا صبر کنید، ‏‏[‏‏گفتند:‏‏]‏‏ خیر نمی شود، قرآن، الحکمللّه ،‏‎ ‎‏نمی شود، نمی شود، نمی شود. می خواستند بکشند حضرت امیر‏‎ ‎‏را همین اصحاب؛ این خوارج، اصحاب حضرت بودند؛ انصار‏‎ ‎‏حضرت بودند. آنها حیله کردند؛ قرآن را بالای نیزه ها کردند که‏‎ ‎‏«اَلْحَکَمُ بَیننٰا وَ بَینکمْ کتٰابُ اللّه ؛ اَلْحَکَمُ کتٰابُ اللّه ».‏‎[1]‎‏ حضرت‏‎ ‎‏[‏‏پیغام‏‏]‏‏ فرستاد به اصحابش که جنگ می کردند که آقا برگردید.‏‎ ‎‏گفت: آقا مهلت بدهید یک ساعت دیگر مانده. حضرت فرمود:‏‎ ‎‏می کشند اینها مرا؛ ریخته اند دورم؛ شمشیرها کشیده اند؛ اگر نیایید‏‎ ‎‏می کشند. با قرآن، اسلام را شکست دادند. مگر می شود با‏‎ ‎‏دانشگاه اسلامی، اسلام را شکست داد. مگر ما می گذاریم شما‏‎ ‎‏«دانشگاه اسلامی» درست کنید.(313)‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

26 / 1 / 43 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

همراه داشتن قرآن 

‏آقا! شما قرآن را نمی دانید چه هست؛ همین توجیبشان گذاشته اند!‏‎ ‎‏من توی جیبم قرآن نیست لکن مأمورین همه توجیبشان قرآن‏‎ ‎‏است! کاسۀ از آش گرمتر است! تو اعتقاد به قرآن داری؟! تو فقط‏‎ ‎‏می خواهی مرا بازی بدهی. تا صحبت می شود، آقا قرآن در‏‎ ‎‏می آورد؛ از بالا یک قرآن نشان می دهد. شما قرآن را جیب‏‎ ‎‏گذاشتید، می خواهید قرآن از بین برود. این حرفهایی که ما می زنیم‏

کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 224

‏ارتجاع است؟ اینکه ما می گوییم که همۀ شما با هم متحد باشید،‏‎ ‎‏نگذارید این ذخایرتان را از بین ببرند؟(314)‏

18 / 6 / 43 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نابودی احکام قرآن با تظاهر به اسلام 

‏با ادعای اسلام و تظاهر به مسلمانی کمر به نابودی اسلام بسته و‏‎ ‎‏احکام مقدسۀ قرآن را یکی پس از دیگری محو و نابود‏‎ ‎‏می کنند.(315)‏

بهمن 1349 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

چاپ قرآن برای ریشه کنی اسلام 

‏در این میان از همه اسفبارتر وضع ایران است که رژیم آن مأموریت‏‎ ‎‏دارد با چاپ قرآن، تظاهر به اسلام، به اسم سپاه دین، سازمان‏‎ ‎‏اوقاف و به عناوین فریبندۀ دیگر، یکباره اسلام را ریشه کن سازد؛‏‎ ‎‏ملت اسلام را بیش از پیش به ذلت و اسارت بکشد؛ مسجد و‏‎ ‎‏محراب پیامبر اسلام را به صورت بنگاه تبلیغاتی دربار ضد‏‎ ‎‏اسلامی خود درآورد، و برای اجرای این نقشه های شوم، به کمک‏‎ ‎‏و مساعدت روحانی نماهای خودفروخته و سرسپرده نیاز کامل‏‎ ‎‏دارد، و با همکاری آنان می خواهد مساجد و دیگر محافل اسلامی‏‎ ‎‏را قبضه کند، مراسم مذهبی را تحت نظارت و مراقبت خود‏‎ ‎‏درآورد و به حوزه های علمیه دست یابد.(316)‏

24 / 12 / 51 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

سپاه دین، حیله ای در برابر قرآن 

‏نغمۀ «سپاه دین» در شرایطی ساز می شود که دستگاه جبار هر روز‏

کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 225

‏ضربه های پیگیری به پیکرۀ اسلام وارد می کند، و دست جنایتکار‏‎ ‎‏اسرائیل را در تمام شئون اقتصادی، سیاسی و نظامی ایران باز‏‎ ‎‏گذاشته است. بسیاری از علمای اعلام، خطبای عظام، محصلین‏‎ ‎‏علوم اسلامی و ملت شریف ایران در زندان، تبعید و تحت‏‎ ‎‏شکنجه به سر می برند، و جوانان غیور وطنخواه، اعدام و‏‎ ‎‏تیرباران می شوند و یا مقدمات محاکمه و اعدام آنها فراهم‏‎ ‎‏می شود. اینجانب به ملت محترم ایران اعلام خطر می کنم که اگر‏‎ ‎‏خدای نخواسته، ایادی اجانب و دشمنان اسلام در این مقصد شوم‏‎ ‎‏و کمرشکن توفیق پیدا کنند، اولاً علمای اعلام و وعاظ و مروجین‏‎ ‎‏اسلام را کنار زده، و ثانیاً اسلام و احکام آسمانی آن را محو و‏‎ ‎‏نابود می نمایند. خطر این سپاه نامیمون که باید در خدمت‏‎ ‎‏استعمار، جمیع حقایق اسلام را به نفع آنها توجیه و تأویل کند،‏‎ ‎‏بزرگترین خطری است که مسلمین و در رأس آنها علمای اعلام با‏‎ ‎‏آن مواجه شده اند. آنها در تجربه های طولانی خود فهمیدند که‏‎ ‎‏علمای معظم اسلام و وعاظ محترم با مجاهدات پیگیر خود ملتها‏‎ ‎‏را به نفع اسلام و قرآن سوق داده، هیچ گاه با تهدید و تطمیع به نفع‏‎ ‎‏دستگاه جبار و اجانب چپاولگر قدمی برنداشته اند، و با کمال‏‎ ‎‏قدرت پستهای خود را حفظ کرده و مساجد و مجامع را در خدمت‏‎ ‎‏قرآن کریم و اسلام عزیز در دست دارند؛ و اگر چند نفر معمم‏‎ ‎‏بی حیثیت و از خدا بیخبر به نفع دستگاه جبار قدمی بردارد،‏‎ ‎‏مطرود جامعۀ علمیه و جوامع اسلامی است. لهذا این نقشۀ‏‎ ‎‏خطرناک را کشیده اند تا به خیال باطل خود دست علمای اعلام و‏‎ ‎‏مبلغین را کوتاه کرده و اسلام را به وسیله عمال خود بازیچه قرار‏‎ ‎‏دهند و اساس دیانت را برچینند تا به مقصد خود که قبضه کردن‏‎ ‎‏تمام ذخایر کشور است برسند، و ملت مُسْلم را عقب مانده و‏

کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 226

‏استعمارزده نگه دارند.(317)‏

21 / 8 / 50 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نقشه های گوناگون برای نابودی قرآن 

‏برای محو اساس قرآن کریم و تعالیم رهایی بخش اسلام،‏‎ ‎‏نقشه هایی از طرف استعمارگران در کار است که در هر زمان به‏‎ ‎‏نحوی در دست اجرا قرار می گیرد.‏

‏     ‏‏آن روز که رضا خان با دستیاری اجانب روی کار آمد، مأموریت‏‎ ‎‏یافت که با سرنیزه و قلدریِ تمام، مراسم اسلامی را تعطیل کرده،‏‎ ‎‏احکام نورانی قرآن و آثار رسالت را محو و نابود سازد؛ ولی از‏‎ ‎‏آنجا که دیدند با سرنیزه نمی توان مردم را از اسلام و مبانی قرآن‏‎ ‎‏دور ساخت و به اغراض شوم و غارتگرانۀ خود دست یافت، تغییر‏‎ ‎‏نقشه داده با طرحهای استعماری جدید و با تظاهر به اسلام، در‏‎ ‎‏مقام محو اساس قرآن و اسارت ملتهای مسلمان و شکستن سد‏‎ ‎‏عظیم روحانیت برآمدند، و با نغمه هایی فریبنده به اسم «سپاه‏‎ ‎‏دین» و غیره می خواهند این سد عظیم را در هم شکسته به مقاصد‏‎ ‎‏پلید خود دست یابند. و امروز نقشه های وسیعتر و دامنه دارتری در‏‎ ‎‏جریان است که چهرۀ واقعی مأمورین استعمار و کیفیت مأموریت‏‎ ‎‏آنان را می نمایاند؛ نقشه هایی که با اجرای آن می خواهند‏‎ ‎‏سنگرهای مخالف با استعمار را در هم کوبیده به سنگرهایی در‏‎ ‎‏خدمت استعمار و صهیونیسم و عمال آنان مبدل سازند، علمای‏‎ ‎‏اعلام، خطبای محترم، خدمتگزاران به اسلام را عقب زده،‏‎ ‎‏معممین ساختگی و مأمورین سازمانهای فاسد را به جای آنان به‏‎ ‎‏محراب و منبر اسلام و رسول معظم ـ صلی اللّه علیه و آله ـ‏‎ ‎‏برسـانند و به جای بیان احکـام قرآن و حقـایق اسلام،‏

کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 227

‏بلندگوهـایی برای اجرای مقـاصد شوم ضد اسـلامی دستگاه‏‎ ‎‏خودفروخته و دست نشانده درست کنند.(318)‏

23 / 12 / 51 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ترویج ظاهر قرآن و تغییر تاریخ اسلام 

‏اینها در عین حال که مخالفت خود را با اسلام و احکام آن‏‎ ‎‏روزافزون می کنند، برای اغفال ساده لوحان، در دستگاه تبلیغاتی‏‎ ‎‏مراسم خواندن دعای کمیل و سینه زنی و زنجیرزنی پخش‏‎ ‎‏می کنند، احکام قرآن کریم را نقض وخود آن را چاپ و منتشر‏‎ ‎‏می کنند.(319)‏

21 / 12 / 53 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تظاهر به قرآن برای نابودی آن 

‏رژیمی که در مأموریت برای وطنش از جانب اجانب، سرلوحۀ‏‎ ‎‏خدمتش محو اسلام و احکام آن است و با تغییر تاریخ پرافتخار‏‎ ‎‏اسلام به تاریخ ستمکاران و روسیاهان تاریخ، می خواهد اسم‏‎ ‎‏اسلام را محو کند، دم زدن از اسلام و قرآن کریم جز فریب و‏‎ ‎‏مضحکه عنوانی ندارد.(320)‏

2 / 11 / 56 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

حفظ آداب ظاهری و از بین بردن محتوای قرآن 

‏آن هم سابق می گفت اسلام! معاویه هم داد می کرد اسلام! نماز‏‎ ‎‏جماعت هم می رفت می خواند، امام جماعت هم بود. خلفای‏‎ ‎‏بنی العباس هم بعضی شان از فضلا و علما بودند و بعضی شان ـ یا‏‎ ‎‏همه شان ـ هم نماز جماعت می خواندند و آداب صوری را عمل‏

کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 228

‏می کردند؛ لکن محتوای اسلام را اینها، محتوای قرآن را اینها‏‎ ‎‏می خواستند تهی کنند. اینها با اعمالشان می خواستند که یک‏‎ ‎‏اسلامِ منهای محتوا مثل حالا؛ اسلامِ منهای روحانیت، اسلام‏‎ ‎‏منهای محتواست. محتوای اسلام را اینها دارند درست می کنند.‏‎ ‎‏اینها می خواستند که یک اسلامی ‏‏[‏‏...‏‏]‏‏ «اسلام را قبول داریم»؛ بله،‏‎ ‎‏اسلام اما الفاظ فقط! دیگر از حد لفظ نرود به محتوا.(321)‏

8 / 3 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

چاپ قرآن برای عوام فریبی 

‏ما دیدیم که محمدرضا قرآن طبع کرد و منتشر کرد، و به اسم‏‎ ‎‏اسلام این کارها را کرد. و دیدیم که در سال یک دفعه به مشهد‏‎ ‎‏[‏‏می رفت‏‏]‏‏ و آنجا با کمال بیحیایی در مقابل حضرت رضا‏‎ ‎‏می ایستاد. دلش آنجا نبود. برای اغفال ملت بود. دیدیم که همین‏‎ ‎‏جانی و همان جانی در ایران چه کردند. آنکه آنطور اظهار‏‎ ‎‏اسلامیت می کرد در جوار حضرت رضا چه کرد و چه قتل عامی‏‎ ‎‏کرد در مسجد گوهرشاد و معبد مسلمین. و دیدیم که این آدم که‏‎ ‎‏اظهار می کند من یک مسلمان هستم و من قرآن طبع می کنم و من‏‎ ‎‏متعهدم و من قسم خوردم ـ در نطقهایش بود که من قسم خوردم که‏‎ ‎‏برای شیعه خدمت بکنم ـ ما دیدیم خدمت او به این مملکت چه‏‎ ‎‏بوده است. علاوه بر اینهمه کشتار و اینهمه معلولین، تمام حیثیت‏‎ ‎‏مملکت ما را از بین برد این آدم. تمام ذخایر ما را از بین برد. تمام‏‎ ‎‏قدرتهای انسانی و نیروهای جوان ما را عقب زد و نگذاشت ترقی‏‎ ‎‏بکند. ما که می گوییم باید بیاید اینجا و اینجا رسیدگی بشود، برای‏‎ ‎‏اینکه اینها اموری است که اینجا باید معلوم بشود. و ما او را‏‎ ‎‏می خواهیم. از آنجا هم که رفته است باز. از امریکا می خواهیم او‏

کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 229

‏را که تحویل بدهد.(322)‏

25 / 9 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تظاهر به نماز و قرآن دوستی برای فریب مردم 

‏این آخر که محمدرضا شروع کرد، شیطنتهایی کردند این هم با‏‎ ‎‏حربۀ اسلام. این هم شروع کرد، ابتدا به همان حرفهای کارهای‏‎ ‎‏پدرش کردن. قرآن مثلاً طبع کرد. سالی هم یک دفعه ـ دو دفعه به‏‎ ‎‏مشهد می رفت و نمازی می خواند و از این مسائل می خواست‏‎ ‎‏مردم را گول بزند. و گاهی هم یک دسته ای را گول می زد. کم کم‏‎ ‎‏دیگر خودش را محتاج به گول زدن نمی دید شروع کرد به اِعمال‏‎ ‎‏قدرت کردن. از آن طرف مردم را از همۀ مواهب محروم کرد.(323)‏

7 / 10 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تظاهر شاه و کارتر به دین 

‏شما دیدید که محمدرضا در اینجا اظهار اسلامیت می کرد و قرآن‏‎ ‎‏طبع می کرد و اظهار تعهد به اسلام می کرد، مع ذلک با اسلام آنطور‏‎ ‎‏کرد که همه دیدید. و امثال کارتر هم، نظیر او در مسیحیت می رود‏‎ ‎‏دعا می خواند. در کلیسا می رود وادار می کند که دعا بخوانند؛ لکن‏‎ ‎‏بر خلاف تعلیمات حضرت مسیح، آنهمه ظلم، آنهمه جنایت در‏‎ ‎‏دنیا می کند. مذهبها از اول گرفتار این طاغوتها بودند.(324)‏

15 / 10 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

فریب مردم با چاپ قرآن 

‏اسلام همیشه گرفتار یک همچو مردمی بوده است که با اسم‏‎ ‎‏«اسلام»، می خواستند اسلام را بکوبند. مگر محمدرضا قرآن طبع‏

کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 230

‏نمی کرد؟ مگر سالی یک دفعه نمی رفت به مشهد؟ مگر دائماً‏‎ ‎‏صحبت از عدالت اسلامی و عدالت چه نمی کرد؟ مگر نمی گفت‏‎ ‎‏حضرت عباس مرا در یک قضیه ای نجات داد؟ می گفت اینها را.‏‎ ‎‏اینها یکی از قدرتهای ‏‏[‏‏آنهاست‏‏]‏‏. واقعاً قدرت است. قدرتهای‏‎ ‎‏بزرگی که دارند این است که همچو با جدّی، بدون اینکه هیچ پردۀ‏‎ ‎‏حیایی در کار باشد، جدّاً می گویند که این کار را خدا کرده است‏‎ ‎‏این کار را. دنبال خدا هستیم. ما هم دنبال چه هستیم که شاید‏‎ ‎‏شماها هم اگر یک وقتی ببینید، باورتان بیاید. خیلی ها باورشان‏‎ ‎‏آمده بود: خوب، یک شاهی است که دارد می گوید «قرآن» و دارد‏‎ ‎‏می گوید «اسلام» و دارد می گوید چه. خوب، چه کارش دارید؟ ما‏‎ ‎‏مدتی باید زحمت این را بکشیم که آن چهرۀ دوم این را به مردم‏‎ ‎‏بفهمانیم. این یک چهره است، یک چهره با اسم قرآن و اسم خدا و‏‎ ‎‏اسم نهج البلاغه و اسم اینها بیاید توی میدان ‏‏[‏‏که‏‎ ‎‏]‏‏خطرناک است.‏‎ ‎‏ما اگر بتوانیم آن چهرۀ دوم این جمعیتها را، آن چهرۀ دوم امثال‏‎ ‎‏محمدرضا را به مردم معرفی کنیم، آن وقت ما پیروز می شویم و‏‎ ‎‏این در قضیۀ محمدرضا شد؛ چهرۀ دومش را به قاعده نشان‏‎ ‎‏داد.(325)‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

4 / 4 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

رضاخان و محمدرضا و از بین بردن قرآن و اسلام 

‏اسلام رضاخانی و محمدرضاخانی، اسلام اینها این بود که قرآن‏‎ ‎‏هم طبع می کردند، و رضاخان مجلس روضه هم داشت و عزاداری‏‎ ‎‏هم آن وقت ارتشش می کردند و همۀ اینها بود، دسته هم در‏‎ ‎‏می کردند ـ من خودم دیدم ـ اما اساس را می خواست از بین ببرد؛ با‏‎ ‎‏این صورت اساس را می خواست از بین ببرد. و از او بدتر‏

کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 231

‏محمدرضا بود که روی نقشه کار می کردند و هرکاری می کردند‏‎ ‎‏برای بردن ـ اساس است ـ اساس بود.(326)‏

4 / 7 / 62 

‎ ‎

کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 232

  • )) «حَکمْ میان ما و شما کتاب خداست، حَکمْ کتاب خداست»؛ وقعة صفین؛ ص 481.