بخش دوم: علوم قرآن
فصل چهارم: تفسیر قرآن
تفسیر به رأی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279-1368

محل نشر : تهران

ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)

زمان (شمسی) : 1391

زبان اثر : فارسی

تفسیر به رأی

تفسیر به رأی

 

 

تفکّر در قرآن و تفسیر به رأی 

‏تفکّر و تدبّر در آیات شریفه را به تفسیر به رأی، که ممنوع است،‏‎ ‎‏اشتباه نموده اند؛ و به واسطۀ این رأی فاسد و عقیدۀ باطله قرآن‏‎ ‎‏شریف را از جمیع فنونِ استفاده عاری نموده و آن را بکلّی مهجور‏‎ ‎‏نموده اند؛ در صورتی که استفادات اخلاقی و ایمانی و عرفانی به‏

کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 156

‏هیچ وجه مربوط به تفسیر نیست تا تفسیر به رأی باشد. مثلاً، اگر‏‎ ‎‏کسی از کیفیّت مذاکرات حضرت موسی با خضر و کیفیّت‏‎ ‎‏معاشرت آنها و شدِّ رحال حضرت موسی، با آن عظمت مقام‏‎ ‎‏نبوّت، برای به دست آوردن علمی که پیش او نبوده، و کیفیت‏‎ ‎‏عرض حاجت خود به حضرت خضر ـ به طوری که در کریمۀ‏‎ ‎‏شریفۀ ‏هَلْ اَتَّبِعُکَ عَلیٰ اَنْ تُعَلِّمَنِ مِمّا عُلِّمْتَ رُشْداً‎[1]‎‏ مذکوراست ـ و کیفیّت‏‎ ‎‏جواب خضر، و عذرخواهیهای حضرت موسی، بزرگی مقام علم،‏‎ ‎‏و آداب سلوک متعلّم با معلّم را که شاید بیست ادب در آن هست،‏‎ ‎‏استفاده کند، این چه ربط به تفسیر دارد تا تفسیر به رأی باشد. و‏‎ ‎‏بسیاری از استفادات قرآن از این قبیل است. و در معارف، مثلاً،‏‎ ‎‏اگر کسی از قول خدای تعالی: ‏اَلْحَمْدُللّه رَبِّ الْعٰالَمین‏ که حصر جمیع‏‎ ‎‏محامد و اختصاص تمام اثنیه است به حق تعالی، استفادۀ توحید‏‎ ‎‏افعالی کند و بگوید از آیۀ شریفه استفاده شود که هر کمال و جمال‏‎ ‎‏و هر عزّت و جلالی که در عالم است و چشم احول و قلب‏‎ ‎‏محجوب به موجودات نسبت می دهد از حق تعالی است و هیچ‏‎ ‎‏موجودی را از خود چیزی نیست، و لهذا محمدت و ثنا خاصّ به‏‎ ‎‏حق است و کسی را در آن شرکت نیست، این چه مربوط به تفسیر‏‎ ‎‏است تا اسمش تفسیر به رأی باشد یا نباشد. الی غیر ذلک از‏‎ ‎‏اموری که از لوازم کلام استفاده شود که مربوط به تفسیر به‏‎ ‎‏هیچ وجه نیست. علاوه بر آنکه در تفسیر به رأی نیز کلامی است،‏‎ ‎‏که شاید آن غیر مربوط به آیات معارف و علوم عقلیّه که موافق‏‎ ‎‏موازین برهانیّه است و آیات اخلاقیّه که عقل را در آن مدخلیّت‏‎ ‎‏است باشد؛ زیرا که این تفاسیر مطابق با برهان متین عقلی یا‏‎ ‎‏اعتبارات واضحۀ عقلیّه است، که اگر ظاهری برخلاف آنها باشد‏

کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 157

‏لازم است آن را از آن ظاهر مصروف نمود. مثلاً، در کریمۀ شریفۀ‏‎ ‎وَجاءَ رَبُّکَ‎[2]‎‏ و ‏الرَّحْمٰنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوَیٰ‎[3]‎‏ که فهم عرفی مخالف با‏‎ ‎‏برهان است، ردّ این ظاهر و تفسیر مطابق با برهان تفسیر به رأی‏‎ ‎‏نیست و به هیچ وجه ممنوع نخواهد بود.‏

‏ ‏

‏ ‏

تفسیربه رأی در آیات احکام 

‏     پس، محتمل است، بلکه مظنون است، که تفسیر به رأی راجع‏‎ ‎‏به آیات احکام باشد که دست آرا و عقول از آن کوتاه است، و به‏‎ ‎‏صرف تعبّد و انقیاد از خزّان وحی و مهابط ملائکة اللّه باید اخذ‏‎ ‎‏کرد؛ چنانچه اکثر روایات شریفه در این باب در مقابل فقهای عامّه‏‎ ‎‏که دین خدا را با عقول خود و مقایسات می خواستند بفهمند وارد‏‎ ‎‏شده است؛ و اینکه در بعضی روایات شریفه است که ‏لَیْسَ شَی ءٌ اَبْعَدَ‎ ‎مِنْ عُقُولِ الرِّجاٰلِ مِنْ تَفْسیرِ الْقُرآنِ.‎[4]‎‏ و هم چنین روایت شریفه که‏‎ ‎‏می فرماید: ‏دینُ اللّه لا یُصابُ بالْعُقُول،‎[5]‎‏ شهادت دهد بر اینکه مقصود‏‎ ‎‏از «دین اللّه » احکام تعبّدیّۀ دین است؛ و الاّ باب اثبات صانع و‏‎ ‎‏توحید و تقدیس و اثبات معاد و نبوّت، بلکه مطلق معارف، حقّ‏‎ ‎‏طلق عقول و از مختصّات آن است.(192)‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ممنوعیت تفسیر به رأی 

‏در این اواخر هم یک اشخاصی پیدا شده اند که اصلاً اهل تفسیر‏‎ ‎‏نیستند، اینها خواسته اند مقاصدی ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ که خودشان دارند به قرآن‏‎ ‎‏و به سنت نسبت بدهند. حتی یک طایفه ای از چپیها و کمونیستها‏‎ ‎‏هم به قرآن تمسّک می کنند، برای همان مقصدی که دارند. اینها‏‎ ‎‏اصلاً به تفسیر کار ندارند، به قرآن هم کار ندارند، اینها مقصد‏

کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 158

‏خودشان را می خواهند به خورد جوانهای ما بدهند، به اسم اینکه‏‎ ‎‏این اسلام است.‏

‏     و لهذا آنچه  من عرض می کنم این است که اشخاصی که رشد‏‎ ‎‏علمی زیاد پیدا نکرده اند، جوانهایی که در این مسائل و در مسائل‏‎ ‎‏اسلامی وارد نیستند،  کسانی که اطلاع از اسلام ندارند، نباید اینها‏‎ ‎‏در تفسیر قرآن وارد بشوند و اگر روی مقاصدی آنها وارد شدند،‏‎ ‎‏نباید جوانهای ما به آن تفاسیر اعتنا کنند؛ و از چیزهایی که ممنوع‏‎ ‎‏است در اسلام تفسیر به رأی است‏‎[6]‎‏ که هر کسی آرای خودش را‏‎ ‎‏تطبیق کند بر آیاتی از قرآن، و قرآن را به آن رأی خودش تفسیر و‏‎ ‎‏تأویل کند.(193)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

هشدار به نویسندگان و متفکران 

‏لازم است تذکر دهم که نویسندگان و متفکران محترم از تأویل و‏‎ ‎‏تفسیر قرآن کریم و احکام اسلام با آرای خود ـ جداً ـ خودداری‏‎ ‎‏کنند.(194)‏

مرداد 1356 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دخالت آرای شخصی در تفسیر قرآن 

‏باید شما دانشجویان دانشگاهها و سایر طبقات روحانی و غیره از‏‎ ‎‏دخالت دادن سلیقه و آرای شخصی خود در تفسیر آیات کریمۀ‏‎ ‎‏قرآن مجید و در تأویل احکام اسلام و مدارک آن جداً خودداری‏‎ ‎‏کنید، و ملتزم به احکام اسلام به همۀ ابعادش باشید؛ و مطمئن‏‎ ‎‏باشید آنچه صلاح جامعه است، در بسط عدالت و رفع ایادی‏‎ ‎‏ظالمه و تأمین استقلال و آزادی و جریانات اقتصادی و تعدیل‏

کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 159

‏ثروت به طور عاقلانه و قابل عمل و عینیت، در اسلام به طور کامل‏‎ ‎‏می باشد و محتاج به تأویلات خارج از منطق نیست.(195)‏

24 / 11 / 56 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مجازات مفسّر به رأی 

‏اینکه در صدر اسلام این کلمه مکرر وارد شده است که اگر کسی‏‎ ‎‏قرآن را به رأی خودش تفسیر کند ‏فَلیَتَبَوَّءُ مَقعَدَهُ مِنَ النَّارِ‏ این جایش‏‎ ‎‏توی آتش است، این پیش بینی یک همچو مطالبی است که یکوقتی‏‎ ‎‏هر کسی به رأی خودش یک چیزی درست می کند. برخلاف آنچه‏‎ ‎‏می گوید قرآن می خواهند درست کنند، اینها کارشان یک قدری‏‎ ‎‏مشکلتر است؛ برای اینکه ـ اینها ـ تشبث به قرآن می کنند.(196)‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

23 / 3 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تفسیر قرآن توسط ناآشنایان 

‏از گفته ها و نوشته های بعضی از جناحها به دست می آید افرادی‏‎ ‎‏که صلاحیت تشخیص احکام و معارف اسلامی را ندارند،‏‎ ‎‏تحت تأثیر مکتبهای انحرافی، آیات قرآن کریم و متون احادیث‏‎ ‎‏را به میل خود تفسیر کرده و با آن مکتبها تطبیق می نمایند و‏‎ ‎‏توجه ندارند که مدارک فقه اسلامی براساسی مبتنی است که‏‎ ‎‏محتاج به درس و بحث و تحقیق طولانی است و با آن استدلالهای‏‎ ‎‏مضحک و سطحی، و بدون توجه به ادلۀ معارض و بررسی‏‎ ‎‏همه جانبه معارف بلند پایه و عمیق اسلامی را نمی توان به دست‏‎ ‎‏آورد.(197)‏

29 / 5 / 58 

‏ ‏


کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 160

منافقین و تفسیر قرآن 

‏اخیراً، ما مبتلا شدیم به یک عده ای که اینها عکس آنها‏‎ ‎‏هستند. تمام معنویات را اینها به مادیات برمی گردانند!‏‎ ‎‏می گویند مسلمیم، لکن نه توحیدشان توحید اسلامی است؛ و‏‎ ‎‏نه بعثتشان بعثت اسلامی است؛ و نه نبوتشان نبوت اسلامی‏‎ ‎‏است؛ و نه امامتشان و نه معادشان. همه اش برخلاف اسلام است.‏‎ ‎‏نه اینکه این حال تازه ‏‏[‏‏باشد‏‏]‏‏؛ یعنی ده سال، پانزده سال است‏‎ ‎‏پیدا شده اند؛ در وقتی که اوایل شاید حوزۀ علمیۀ قم بود، بعضی‏‎ ‎‏از همین سنخ آدمها، که معمم هم بودند، یک روزی آمدند‏‎ ‎‏بعضی شان پیش من و گفتند که ما اینطور فهمیدیم که معاد‏‎ ‎‏همین عالم است، جزا هم همین عالم است. این آدمها بودند. از‏‎ ‎‏سابق هم بودند. حالا زیاد شدند. من نجف که بودم، یک آدمی‏‎ ‎‏آمد از طرف یک گروهی، و بیشتر از بیست روز ـ بعضیها می گویند‏‎ ‎‏بیست و چهار روز ـ آنجا ماند. هر روز هم آمد پیش من. من یک‏‎ ‎‏ساعت یا بیشتر به او مهلت دادم صحبت کرد. تمام صحبتش هم از‏‎ ‎‏قرآن بود و نهج البلاغه. تمام صحبتش. من سوءظن به او پیدا‏‎ ‎‏کردم.(198)‏

12 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

انزوای قرآن، نتیجه تفسیر به رأی 

‏قرآن این کتاب معرفة اللّه و طریق سلوک به او با دست دوستان‏‎ ‎‏جاهل از طریق خود به انحراف و انزوا کشیده شد و آرای انحرافی‏‎ ‎‏و تفسیرهای به رأی که آنهمه ائمّه اسلام ـ علیهم السّلام ـ از آن نهی‏‎ ‎‏فرمودند، در آن راه یافت و هر کس با نفسانیّت خود در آن تصرّف‏‎ ‎‏نمود.(199)‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

8 / 2 / 61


کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 161

‏ ‏

عدم تأویل قرآن به وسیله رأی 

‏ما یک همچو کتابی داریم که مصالح شخصی، مصالح اجتماعی،‏‎ ‎‏مصالح سیاسی، کشورداری و همۀ چیزها در آن هست. البته با آن‏‎ ‎‏تفسیرهایی که از اهل تفسیر وارد شده است و ما به رأی خودمان‏‎ ‎‏نمی توانیم قرآن را تأویل کنیم. ما باید ‏اِنَّمٰا یَعْرِفُ الْقُرٰآنُ مَنْ خُوطِبَ بِه‏؛ ما‏‎ ‎‏از طریق وحی و از طریق وابستگان به وحی قرآن را اخذ می کنیم و‏‎ ‎‏بحمداللّه از آن راه هم غنی هستیم.(200)‏

23 / 2 / 63 

‎ ‎

کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 162

  • )) (کهف / 66).
  • )) «و آمد پروردگارت ...»؛ (فجر / 22).
  • )) «رحمان بر عرش استیلا یافت»؛ (طه / 5).
  • )) «هیچ چیز دورتر از عقل مردم از تفسیر قرآن نیست»؛ بحارالانوار؛ ج 89، ص 95.
  • )) «دین خدا را با عقلها نتوان یافت»؛ بحارالانوار؛ ج 2، ص 303.
  • )) عن النبی(ص): «مَنْ فَسَّرَ الْقرآنَ بِرَأیِهِ فَلْیَتَبَّوءُ مَقْعَدُهُ مِنَ النّارِ».