فصل هشتم: صلح و پذیرش قطعنامۀ 599
صلح تحمیلی
صلح اسلام با کفر
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279-1368

محل نشر : تهران

ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

صلح اسلام با کفر

صلح اسلام با کفر

‎ ‎

‏ ‏

علت عدم مصالحهbبا صدام

‏با کی صلح بکنیم؟ این همانی است که یک کسی بگوید که فرض کنید‏‎ ‎‏که پیغمبر اسلام با ابوجهل صلح بکنند. آخر قابل صلح نیست. تویی‏‎ ‎‏که این همه جنایات وارد کردی به کشور خودت و کشور ما، تویی که‏‎ ‎‏این همه مسلمانها را به کشتن دادی، تویی که این جنایات را که گمان‏‎ ‎‏ندارم در تاریخ نظیرش زیاد باشد، این همه جنایات را کردی، تویی که‏‎ ‎‏در دزفول آنطور جنایات را کردی، حالا ما و فرض کنید رئیس جمهور‏‎ ‎‏ما و مجلس ما و نخست وزیر ما بنشیند در یک جلسه ای با شما جلسه‏‎ ‎‏کنند و دست بدهند و احوالپرسی کنند و بگویند بیایید، بسم الله !‏‎ ‎‏شط‌العرب مال شما، دیگر ما را رها کنید! مسأله این است؟! ما‏‎ ‎‏جواب‌ملت عراق را چه بدهیم؟ حالا ملت خودمان هیچ، جواب ملت‏‎ ‎‏عراق را چه بدهیم که یک رژیمی که چندین سال بر او حکومت کرده‏‎ ‎‏است غاصبانه، و آنقدر از جوانهای آنها را کشته و آنقدر از جوانهای‏‎ ‎‏آن را‌معیوب کرده و آنقدر از علمای آنجا را شهید کرده و حالا ما‏‎ ‎‏بنشینیم، ما که ادعا می کنیم مسلمانیم، بنشینیم سر یک میز و با ایشان‏‎ ‎‏صحبت کنیم که بیایید با هم مصالحه کنیم؟ جواب ما، حالا جواب خدا‏‎ ‎‏هیچ که‌جواب باید بدهیم. جواب انبیا هیچ که جواب باید بدهیم.‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 581

‏جواب ملائکة الله هیچ که جواب باید بدهیم. جواب مستضعفین هیچ که‏‎ ‎‏باید جواب بدهیم. جواب این ملت عراق را ما چه بدهیم. اگر از کربلا‏‎ ‎‏یک طوماری برای ما برسد که شما چرا با یک آدمی که علمای ما را‏‎ ‎‏شهید کرده، روشنفکرهای ما را در حبس کرده ـ‌حبسهایشان الآن جا‏‎ ‎‏نمی شود، یک جاهایی را تخلیه کردند برای حبس از برای اینکه، از‏‎ ‎‏طوری که نقل کردند برای ما‌ شما نشستید با اینها صلح می کنید؟! چه‏‎ ‎‏صلحی ما داریم؟ ما با این شهدایی که داریم چه جواب بدهیم؟ ما اینقدر‏‎ ‎‏شهید دادیم، حالا بنشینیم سر یک میز و با ایشان صحبت کنیم؟! مسألۀ‏‎ ‎‏ما مسألۀ مکتبی است. مسألۀ دلخواهی نیست. ما سر اسلام دعوا داریم.‏‎ ‎‏ما می گوییم که یک نفر آدمی که اسلام را اصلش مخالف با حزب‏‎ ‎‏خودش می داند، اسلامش اسلام عفلقی است که از اسلام کارتری هم‏‎ ‎‏بدتر است. یک نفر آدم و حزبی که اسلام را مخالف همه چیز خودش‏‎ ‎‏می داند، و با تمام قوا اگر دستش برسد می کوبد اسلام را، ما با او‏‎ ‎‏می توانیم مصالحه کنیم؟ یعنی اسلام را ما فدا کنیم؟ مگر اسلام زمین‏‎ ‎‏است؟ مگر اسلام آسمان است؟‌... ماها چکاره ایم که برویم بنشینیم با‏‎ ‎‏اینها صلح کنیم. این دنیایی که هی فریاد می زنند به اینکه بیایید با ما‏‎ ‎‏مصالحه کنید و به اسلام برگردید، اینها اسلام را مثل اینکه نشناختند.‏

‏     ‏‏بعضی از این آخوندهای درباری که ما را نصیحت می کنند که‏‎ ‎‏بیایید به اسلام برگردید. اینها اسلام را نمی دانند چه است.(989)‏

6 / 8 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ممنوعیت صلح بین اسلام و کفر

‏صلح بین اسلام ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ کفر معنا ندارد. هیچ مسلمی نباید خیال کند که بین‏‎ ‎‏اسلام و غیر اسلام و مسلم و غیر مسلم باید صلح ایجاد بشود.(990)‏

10 / 12 / 59


کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 582

دلیل مصالحه نکردن با صدام

‏اینکه ما و صدام که دشمن اسلام است ـ‌از اول دشمن اسلام بودند آن‏‎ ‎‏وقت که من نجف بودم می دانستم که اینها دشمن اسلام هستند؛‏‎ ‎‏همینها را مرحوم آیت الله حکیم تکفیر کرد. اینها مشرکند، ملحدند.‌‏‎ ‎‏شما می پذیرید که ما با آنها سر یک میز بنشینیم و مصالحه کنیم؟‏‎ ‎‏مصالحه اینکه خوب، حالا شما این کارها را کردید عذر بخواهید ما‏‎ ‎‏هم بگوییم که ما هم این کارها را کرده ایم؟ هیچ وجدان‏‎ ‎‏انسانی اسلامی می پذیرد این را؟ یا خیر.(991)‏

14 / 3 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نپذیرفتن صلح امریکایی

‏امروز صدام دوره افتاده است و از هرکس تقاضا می کند که یک‏‎ ‎‏اصلاحی پیش بیاید، حتی از گروههای منحرف و اشخاص منحرف،‏‎ ‎‏باز دامن آنها را می گیرد که آنها پیشنهاد اصلاح بکنند، و اما یک اصلاح‏‎ ‎‏امریکایی آنها نمی دانند که آن چیزی که در ایران است و آن معنایی که‏‎ ‎‏در ایران است و آن چیزی که در اسلام است اجازه نمی دهد که با یک‏‎ ‎‏موجودی که به صغیر و کبیر کشور خودش و کشور ما رحم نکرده‏‎ ‎‏است، اصلاح پیش بیاید. لفظ اصلاح یک امری است که صلاحیت‏‎ ‎‏ندارد بین مسلمانها و یک طایفه ای که از اول به اسلام عقیده نداشتند و‏‎ ‎‏مؤسس آنها عَفْلَقی بوده است که به هیچ دینی از ادیان الهی اعتقاد‏‎ ‎‏ندارد. معنا ندارد که دولت اسلامی ایران با دولتی که هیچ اعتقاد به‏‎ ‎‏اسلام و به اخلاق بشریت ندارد، سر میز اصلاح بنشیند. ایران‏‎ ‎‏همان طور که سیلی زد به این موجود مفلوک، به سیلی زدن خودش و‏‎ ‎‏به پس‌گردنی زدن خودش ادامه می دهد تا اینکه آن چیزهایی که باید‏‎ ‎‏زیر بار بروند با فشار نظامی ایران و با فشار ملت ایران تحقق پیدا‏‎ ‎‏بکند. ملت ایران اگر می خواست که صلح امریکایی بکند، همان اول از‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 583

‏امریکا جدا نمی شد و قطع روابط نمی کرد، و دستش را از ایران کوتاه‏‎ ‎‏نمی کرد، و جاسوسان او را بیرون نمی کرد. و امروز هم اگر دستش را‏‎ ‎‏به صلح امریکایی دراز کند، صدام و امثال صدام کنار می روند، لکن‏‎ ‎‏مستشارهای امریکایی وارد معرکه می شوند. ما نمی توانیم صلحی را‏‎ ‎‏بپذیریم که طرح امریکایی دارد و صدام نمی تواند بپذیرد آن چیزهایی‏‎ ‎‏را که ما می خواهیم. کسی که ابتدائاً برای اینکه سردار قادسیه باشد‏‎ ‎‏تصریح کرد که من به کشوری که مجوس هستند دارم حمله می کنم، و‏‎ ‎‏کشور ایران را مجوسی خواند و حملۀ خودش را حمله سردار قادسیه‏‎ ‎‏خواند، و هیچ اعتقاد به اسلام و اخلاقیات اسلام نداشت، امروز هم در‏‎ ‎‏رادیو و هم در صحبتهای او دم از اسلام می زند.‌... آنهایی که از ما‏‎ ‎‏می خواهند که با صدام صلح کنیم و به جنگ ادامه ندهیم، آنها صلح‏‎ ‎‏امریکایی می خواهند. بعضی از آنها سرتا قدمشان امریکایی است و از‏‎ ‎‏عمال شاه سابق بوده اند، و حالا اسلامی شده اند و برای وطن شان و‏‎ ‎‏برای حفظ خون مردم وطن شان ناله می کنند و اشک تمساح‏‎ ‎‏می ریزند.‏

‏     و ان شاءالله شما و سایر قوای مسلح به کار خودتان با قدرت، با‏‎ ‎‏اعتماد به خدای تبارک و تعالی ادامه بدهید، و حفظ کنید کشور‏‎ ‎‏خودتان را از اینکه دستهای قدرتهای فاسد در اینجا باز بشود. و من‏‎ ‎‏امیدوارم که دیگر نتوانند اینها یک همچو تخیلی را بوجود بیاورند و‏‎ ‎‏عملی کنند. البته آنها طمع دارند، باز طمع شان نبریده است. آنها هم‏‎ ‎‏پیشنهاد می کنند که باید صلح بشود، لکن صلحی که آنها می خواهند‏‎ ‎‏صلح امریکایی می خواهند و ما صلح اسلامی می خواهیم. ما‏‎ ‎‏می خواهیم آن کسی که تعدی کرده است به مسلمانها و آن اشخاصی‏‎ ‎‏که خون مسلمانها را در بلاد ما و بلاد خودش ریخته است و علمای‏‎ ‎‏اسلام را در بلاد خودش شهید کرده است، ما می خواهیم به حکم‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 584

‏اسلام از او انتقام بگیریم؛ ما می خواهیم قصاص کنیم، ما می خواهیم‏‎ ‎‏دست او را قطع کنیم، و ما می خواهیم که این حزب منحوس و این‏‎ ‎‏حزب عفلقی از بین برود و کشور عراق به دست خود عراقی ها، به‏‎ ‎‏دست مردم و ملت خود عراق اداره بشود، نه به دست دیگران و امثال‏‎ ‎‏صدام که تمام حیثیت عراق را، حیثیت نظامی عراق را، حیثیت ملی‏‎ ‎‏عراق را زیرپا گذاشته است، و تمام ذخیره های عراق را برای نفهمی به‏‎ ‎‏باد فنا داده است که امروز مفلس شده است. و طلاها و جواهرات‏‎ ‎‏زنهای مردم را مأمورین می روند و به زور می گیرند و یک دسته از‏‎ ‎‏خودشان هم نمایش می دهند که صف کشیده اند برای اینکه‏‎ ‎‏ذخیره های خودشان را بدهند. با اینکه با زور دارد از ملت خودش‏‎ ‎‏طلاها را می گیرد و در کویت و در‌غیر‌کویت به فروش می رساند‏‎ ‎‏برای اصلاح حال خودش، و یا برای پر کردن جیب خودش و دیگران.‏‎ ‎‏یک همچو موجودی نباید دیگر در دنیا باقی بماند و نباید حکومت‏‎ ‎‏یک کشور اسلامی را داشته باشد. اسلام اجازه نمی دهد به یک همچو‏‎ ‎‏مسالمتی بین ما و او و بین مسلمان و یک کافر متعدی.(992)‏

1 / 6 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

محکومیت صلح با صدام

‏آنهایی که به ما اشکال می کنند که شما چرا سازش نمی کنید با این‏‎ ‎‏قدرتهای فاسد، آنها از باب این که همه چیز را با چشم مادی ملاحظه‏‎ ‎‏می کنند، با چشم طبیعی حل و فصل اشیا را می کنند. آنها نمی دانند که‏‎ ‎‏انبیای خدا چه رویه ای داشتند؟ با ظالم چطور برخورد می کردند؟ یا‏‎ ‎‏می دانند و خودشان را به کوری و کری زدند؟ سازش با ظالم، ظلم بر‏‎ ‎‏مظلومین است، سازش با ابرقدرتها، ظلم بر بشر است. آنهایی که به ما‏‎ ‎‏می گویند سازش کنید، آنها یا جاهل هستند یا مزدور. سازش با ظالم،‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 585

‏یعنی اینکه دست ظالم را باز کن تا ظلم کند. این خلاف رأی تمام‏‎ ‎‏انبیاست. انبیای عظام، تا آن جا که توانستند جدیت کردند که ظلم را از‏‎ ‎‏این بشر ظالم بزدایند.(993)‏

10 / 4 / 63

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دفن اسلام در سازش با قدرتها

‏ممکن است بعضیها که این چیزها را ندیده اند، با خود بگویند خوب!‏‎ ‎‏با قدرتها باید ساخت. ولی باید بدانند که سازش، امروز نابودی تا آخر‏‎ ‎‏است، دفن اسلام است تا آخر دنیا.(994)‏

18 / 6 / 63

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نظر قرآن در صلح با مفسد

‏تبلیغات دنیا؛ سرتاسر تبلیغات راه افتاده است برای اینکه اسلام را‏‎ ‎‏زمین بزنند؛ «صلح بکنید!». این برخلاف نظام انسانی است، برخلاف‏‎ ‎‏نظام اسلامی است، برخلاف ایده انبیاست که با مفسد، با کسی که فساد‏‎ ‎‏به راه می اندازد و هر روز مفسده اش را دارید می بینید و به طبع مفسد‏‎ ‎‏است و مخالف همۀ چیزهای انبیا هست، صلح بکنید. این مخالف‏‎ ‎‏قرآن است، مخالف عقل است، مخالف اسلام است، مخالف ارزش‏‎ ‎‏انسانی است.(995)‏

16 / 2 / 64

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

صفات صلح طلبان داخلی

‏ملت غیور متعهد ایران در آن روزهای سخت مصیبت بار که دشمن‏‎ ‎‏جنایتکار از زمین و هوا و دریا غافلگیرانه به کشورشان حمله کرد و‏‎ ‎‏قسمت عظیمی از آن را متصرف شد و جنایتکاران داخل و قدرتهای‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 586

‏بزرگ خارج و عمالشان در سطح کشور به خرابکاری و قتل و غارت‏‎ ‎‏دست زدند، با ارتش از هم پاشیده و قوای مسلح ناچیز آرایش ندیده‏‎ ‎‏فقط با اتکال به خدای متعال و نیروی ایمان دشمن را با شکست و‏‎ ‎‏زبونی از کشور عزیز خود بیرون راند و هیچگاه ضعف و سستی و‏‎ ‎‏زبونی به خود راه نداد و از شهادت استقبال نمود و به سازش و صلح با‏‎ ‎‏افعی زخم خورده تن در نداد و جز معدودی ضعیف القلب یا خیانتکار‏‎ ‎‏و دنیاطلب و راحتخواه که به اسلام و مصالح مسلمین اعتنایی نداشتند‏‎ ‎‏و ندارند، با ضعف و دلهره از صلح و صفا دم می زدند و می زنند و‏‎ ‎‏تعمد داشته و یا نمی دانستند که صلح با این جنایتکاران در هر موقع‏‎ ‎‏باعث بر باد دادن حیثیت اسلام و کشور اسلامی بوده و نیز موجب‏‎ ‎‏گرفتاری همیشگی میهن عزیزمان در چنگال ابرقدرتهاست.(996)‏

16 / 5 / 65

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

صلح طلبان در محضر خدا

‏آنهایی که ما را دعوت می کنند به صلح و سازش، در محضر خدا‏‎ ‎‏هستند و جواب باید بدهند. آنهایی که ما را دعوت می کنند به آتش بس‏‎ ‎‏در محضر خدا هستند و جواب باید بدهند.(997)‏

25 / 1 / 66

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

محکومیت امان نامۀ کفر و شرک

‏کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمی دانیم. ولی‏‎ ‎‏هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند! البته ما مطمئنیم که‏‎ ‎‏در همین شرایط نیز آنها که با روحانیت اصیل کینۀ دیرینه دارند و‏‎ ‎‏عقده ها و حسادتهای خود را نمی توانند پنهان سازند آنان را به باد‏‎ ‎‏ناسزا گیرند. ولی در هر حال آن چیزی که در سرنوشت روحانیت‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 587

‏واقعی نیست سازش و تسلیم شدن در برابر کفر و شرک است. که اگر‏‎ ‎‏بندبند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند، اگر‏‎ ‎‏زنده زنده در شعله های آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و‏‎ ‎‏هستی مان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز‏‎ ‎‏امان نامۀ کفر و شرک را امضا نمی کنیم.(998)‏

29 / 4 / 67

*  *  *

‎ ‎

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 588