ضعف نفس صدام
ضعف صدام و بمباران
صدامی که بازی خورد از قدرتهای بزرگ و خودش هم نتوانست ادراک کند چیزی را، این حمله را کرد و دیدید که بحمدالله الآن رو به زوال است. اینکه از خارج بمباران می کند بلاد شما را، این دلیل بر این است که ضعف قدرت نظامی دارد.(757)
14 / 11 / 60
* * *
ترس و زبونی دشمن
داوطلبی که حسین ادعا کرده است ـاز قراری که بعض اشخاص مطلع می گویند قضیۀ داوطلبی نیست، بله، خودش تنها داوطلب است، اما او به جبهه ها نمی رود و ترسوتر از آن است که وارد بشود در جبهه ها. او در همان محل خودش می نشیند و یک دسته ای را با سرنیزه به عنوان داوطلب می فرستد به هلاکت برسند.(758)
15 / 11 / 60
* * *
بمباران، نشانه ضعف صدام
شما ببینید که صدام چه کار ناشایسته ای کرد که امروز در دام افتاده است و نمی داند چه کند. مَثَل صدام، مَثَل آن کسی بود که ادعای پهلوانی می کرد و هر وقت که می رفت بیرون، یک کسی پیدا می شد او را کتک می زد یا
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 459
زمین می زد، برمی گشت مادرش را کتک می زد. صدام در هر جبهه ای که سیلی خورده است و در هر جبهه ای که شکست خورده است، دنبال آن، یک دسته از این عراقی های بی چاره ای [را] که در تحت ظلم او هستند و دست و پا می زنند، از آنجا بیرون کرده است یا به حبس کرده است و با سلاحهای دور زن، خودش این افراد محروم جامعه را، این شهرهای عربی نشینی که محروم هستند، اینها را هدف قرار می دهد یا شهرهای دیگر ایران را. این همان مسأله است. هر وقت شکست می خورد، یک همچو قضیه ای هست. الآن هم که شکست فاحش را خورده است، منتظر باشید که باز اگر ـخدای نخواسته بتواند، او در شهرهای مرزی یک جنایتی بکند و دوستان و منافقین هم در داخل. و این برای این است که اذهان را از آن شکست بلکه بتواند منصرف کند.(759)
13 / 8 / 61
* * *
جنگ علیه شهرها، نشانه ضعف صدام
این مرده دیگر از بین رفته است، دیگر شما خیال نکنید، اینها دستوپایی است که در حال احتضار دارد می زند. این قدرتمندها آن آخر عمرشان اینطور جنون پیدا می کنند. اینهایی که در حالی که قدرت دارند آن شارت و شورت را می کنند، وقتی شکست می خورند بسیار هم ضعیف می شوند. این ضعف روحی است که انسان به یک طایفه ای که هیچ کاری به او ندارند، توی خانه هایشان نشسته اند، یک بچۀ کوچکی که کاری به او ندارد، این ضعف انسانیت و ضعف قدرت است که به او بپرد برای اینکه، در جبهه ـاو را سیلی به او زده اند. این آن مایۀ آخرش را هم که عبارت از آن گردانهایی بوده است که برای حفظ او بوده فرستاده به جبهه، و اینجا هم بسیاری از آنها را به درک فرستاده اند. خوب، این صدمه می بیند، صدمۀ روحی می بیند، عقل هم
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 460
که ندارد که حساب بکند که خوب ما در جبهه مغلوب شده ایم باید در جبهه کاری بکنیم، آنجا که نمی تواند کاری بکند، به بهبهان و ـنمی دانم مسجد سلیمان و جاهای دیگر هم تعدی می کند. اینها به واسطۀ ضعف روح است، و همۀ اینها برای این است که ایمان در کار نیست.(760)
15 / 8 / 62
* * *
بی خوابی صدام از ترس
صدام دست و پا می زند، این شبها شاید خوابش نبرد. او مرتب می گوید که اگر ایران حمله کند خارک را می زنم. او اگر هر لحظه بتواند، خارک را با خاک یکسان می کند، او قدرت ندارد.(761)
18 / 6 / 63
* * *
هراس از قدرت اسلام
آنان که با خیال خام خود به هوای قادسیه افتاده بودند و آلت دست قدرتهای شیطانی شده و خود را در سراشیبی هلاکت و فلاکت قرار دادند، امروز از خوف و هراس قدرت اسلام و قوای مسلح متکی به خدای تبارک و تعالی خواب از چشمانشان و قرار از روحشان رخت بر بسته است و برای ادامۀ چند روز تبهکاری و خیانت به هر دری می زنند و به هر حشیشی متشبث می شوند.(762)
22 / 11 / 63
* * *
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 461