کتاب مواریث (ارث)
اختلافات وراث و مسائل مربوط به آن
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1369

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

اختلافات وراث و مسائل مربوط به آن

اختلافات وراث و مسائل مربوط به آن

[سؤال 11254]‏ ‏ ‏ 6458‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏از محضر علمای امامیه و فقهای اثناعشریه استعلام و استفتا می نماید:‏

‏شخصی فوت شده. بعد از فوت، یکی از اولاد او برگۀ عادی ای را ـ که فاقد امضا و‏‎ ‎‏گواهی سایر ورثه و فامیل و حتی معتمد محل بوده و ورثه از وقوع چنین معامله ای‏‎ ‎‏اظهار بی اطلاعی می نمایند ـ به عنوان خرید سه دانگ از شش دانگ خانۀ مسکونی‏‎ ‎‏متوفاة ارائه داده؛ درحالی که مبلغ به اصطلاح معامله شده، یک درصد قیمت واقع‏‎ ‎‏موضوع به اصطلاح معامله شده است، و به عبارت دیگر، قیمت واقعی مورد معامله‏‎ ‎‏شده، پنجاه برابر مبلغ معیّن در برگه عادی ابرازی است. سایر ورثه، به این برگۀ ابرازی‏‎ ‎‏و احیاناً چنین معامله ای با داشتن چنین غبن فاحشی معترض می باشند. آیا حق‏‎ ‎‏اعتراض و تعقیب موضوع را دارند یا خیر؟ ‏

بسمه تعالی، اگر مدعی، به طریق شرعی خرید را اثبات کند، ورثه حق

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 624

اعتراض ندارند، ولی نوشته حجیت شرعی ندارد مگر موجب اطمینان شود.

[سؤال 11255]‏ ‏ ‏ 6459‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏محترماً به عرض مبارک می رساند: مرحوم پدر این جانبان در حدود پنجاه سال قبل‏‎ ‎‏به رحمت حق واصل شده است. به محض فوت او جلسه ای در حضور عالمان محل‏‎ ‎‏ـ  مرحوم مبرور حضرت آقای شیخ حسین آقا توتونچی که از اجلّه و ثقات علمای شهر‏‎ ‎‏تبریز بودند و فرزند ارشد آن مرحوم ـ تشکیل شده و تمام ماترک متوفی‏‎ ‎‏صورت برداری شده و پس از وضع دیون و ثلث، میزان سهم ارث وراث معیّن گردیده‏‎ ‎‏و به شرح مندرج در حاشیۀ تقسیم نامه و طبق اقرارنامه های جداگانه که در همان تاریخ‏‎ ‎‏به خط و مهر عالمان مزبور تنظیم گردیده و سهم وراث تأدیه شده و سهم ارث وارث‏‎ ‎‏صغیره نیز به قیم منصوص شرعی و قانونی او پرداخت گردیده است و کلیۀ‏‎ ‎‏اقرارنامه ها از طرف قیّم منصوص و فرزندان او و وراث ذکور کبیر تسجیل شده و‏‎ ‎‏حاشیۀ اقرارنامه ها از طرف عالمان مرقومان با تصریح به اقرار مقرّین در حضور آنان‏‎ ‎‏تسجیل و مهر شده است. صورت متروکات و تقسیم نامۀ اقرارنامه ها جهت ملاحظه،‏‎ ‎‏به پیوست تقدیم می گردد.‏

‏حال با این شرح، آیا پس از پنجاه سال، بعضی از وراث شرعاً مجاز هستند با‏‎ ‎‏ادعای این که ذیل اقرارنامه و تقسیم نامه، امضا یا مهر ندارد، مجدداً به مقام مطالبۀ‏‎ ‎‏سهم الارث برآیند؟ و همچنین آیا مسجّلین اقرارنامه ها و تقسیم نامه شرعاً می توانند به‏‎ ‎‏خلاف شهادت خود مجدداً ادعای سهم ارث بکنند؟‏

‏استدعا می شود ضمن توضیح این نکته که آیا نبود مهر یا امضای وراث اناث یا‏‎ ‎‏ذکور در ذیل اقرارنامه ـ با وجودی که اقرار خود یا قیّم شرعی و قانونی آنان در پنجاه‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 625

‏سال قبل با حضور و اقرار شفاهی آنان در محضر عالم شرع تنظیم و تسجیل شده و به‏‎ ‎‏امضای قیّم و شهود ذکور رسیده ـ شرعاً می تواند مانع نفوذ اقرارنامه باشد یا خیر؟‏‎ ‎‏حکم شرعی مسأله را مرقوم فرمایید تا به وظیفۀ شرعی عمل شود. ادام الله‌ بقائکم‏

بسمه تعالی، تقسیم ترکه بین ورثه اگر با حضور کبار و قیّم صغار طبق احکام شرعیّه در باب میراث انجام شده کسی حقّ اعتراض ندارد، ولی اگر در «اصل تقسیم» بین ورثه اختلافی باشد می توانند در محکمۀ صالحه طرح دعوی نموده و حل و فصل اختلاف گردد، و در این صورت اسناد کتبی شرعاً اعتبار و حجّیّت ندارد مگر موجب علم و اطمینان شود.

[سؤال 11256]‏ ‏ ‏ 6460‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 14 / 9 / 1361‏

‏دفتر حضرت امام امت دامت برکاته‏

‏مادری دو ساعت و نیم آب و ملک داشته و تا حین فوت هم در تصرّف خودش‏‎ ‎‏بوده. در ایام عزایش هم گفتند نوشته ای نیست. خصوصاً برادرش اظهار داشت که من‏‎ ‎‏قلم به کاغذ برای خواهرم نگذاشتم. هشت ماه از فوت مادر گذشت اموال طبق قانون‏‎ ‎‏ارث تقسیم شد. بعد از گذشت مدتی که ذکرشده همان برادر صلح نامه ای نشان داده که‏‎ ‎‏دو ساعت آب و ملک را مادر به دوتا از دخترها داده، امضای همان برادر که منکر‏‎ ‎‏نوشته بود و اثر انگشتی هم در آن دیده می شود ولی کسی نیست که شهادت دهد که به‏‎ ‎‏امر مادر بوده و مادر هم در حیاتش نگفته که نوشته ای هست ما به شک افتاده ایم.‏

‏چون مادر در سی سال قبل چند زمین مزروعی به پسرها صلح نمود و آن ها هم‏‎ ‎‏صداق همسرانشان کردند حال در این کاغذ بدون امضا آمده که به دخترها باز واگذار‏‎ ‎‏شده. چه صورت دارد باید عمل شود یا نه، اگر عمل شود صیغه عقد چه می شود؟‏

بسمه تعالی، تا صلح مذکور بطریق شرعی اثبات نشود کسی حق مزاحمت ورثه را ندارد و تنها صلح نامه اعتبار شرعی ندارد مگر موجب علم شود.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 626

[سؤال 11257]‏ ‏ ‏ 6461‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 1 / 12 / 1361 ‏

‏حضور مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، پس از عرض سلام، اخیراً‏‎ ‎‏مسأله ای برای خانوادۀ این جانب مطرح گردیده است که بسیار جالب و شنیدنی، و در‏‎ ‎‏عین حال پیچیده و دشوار است، که ناگزیر گردیدم عین مسأله را، بدون کم و کاست به‏‎ ‎‏عرض رسانده، حل آن را از حضرت عالی خواستار شوم. قضیه به شرح زیر می باشد:‏

‏پدر من در سال 1335، یعنی 26 سال قبل درگذشت و از او شش پسر و سه دختر و‏‎ ‎‏مادرمان باقیماند. ظرف دو سال مراحل قانونی انحصار وراثت به عمل آمد و پنج سال‏‎ ‎‏هم اموال موروثی، بدون این که بین وراث قانونی تقسیم شود، یک جا و بر روی هم‏‎ ‎‏اداره شد، تا این که در سال 42، یعنی نوزده سال قبل به نحوی که همگی راضی بودیم‏‎ ‎‏ارثیه پدر را تقسیم نمودیم و طبیعتاً هر یک از وراث به طور دلخواه مشغول فعالیت‏‎ ‎‏گردید و به تدریج تغییرات زیادی در ملک موروثی به وجود آمد و در حال حاضر از‏‎ ‎‏نظر کمیت و کیفیت هیچ شباهتی با آنچه نوزده سال قبل بود، ندارد. ‏

‏لازم است به عرض برسانم که آنچه به عنوان ارثیه پدرمان در سال 42 تقسیم‏‎ ‎‏گردید، در واقع تماماً ملک موروثی نبود، بلکه تشکیل شده بود از: ‏

‏الف. ارثیۀ مادرمان که در حیات پدر به امانت به وی سپرده شده بود، که پدر با‏‎ ‎‏دخل و تصرف و رسیدگی به امور آن درصدد بهره برداری و ازدیاد آن برآید و در نتیجۀ‏‎ ‎‏فعالیت های پدر که با سرمایۀ مادرمان انجام شده، حین فوت سهمیۀ مادر و ثروت‏‎ ‎‏پدرمان کاملاً مخلوط و غیرقابل تفکیک شده بود. در نتیجه پس از فوت پدرمان، برای‏‎ ‎‏این که قضیه حل گردد، مادرمان نیز سهمیه و دارایی خود را که با اموال پدرمان مخلوط‏‎ ‎‏شده بود، به فرزندان خود بخشید و بین فرزندانش تقسیم گردید. ‏

‏ب. مقداری از اموالی که بین فرزندان تقسیم شد نیز قبلاً از طرف پدر، به طور‏‎ ‎‏رسمی به بعضی از فرزندان مصالحه گردیده بود که همچنان در تصرف پدر باقی مانده‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 627

‏بود و فرزندان ارشد نیز مستقلاً دست به فعالیت زده بودند و ثروتی از راه کشاورزی و‏‎ ‎‏معامله اندوخته بودند که با توجه به مصالحه کردن اموال مادر و تقسیم آن بین‏‎ ‎‏فرزندان، برادران نیز حاضر گردیدند که قسمتی از ثروت شخصی خود را بین برادران‏‎ ‎‏و خواهران خود تقسیم نمایند و به یک اندازه ارث ببرند. ‏

‏ج. صداقیه و ‏‏ سهمیۀ مادرمان نیز به طور کامل به ایشان نرسید؛ زیرا ایشان به‏‎ ‎‏رضایت قسمتی از ملک خود را برای امرارمعاش و گذران زندگی اختیار نمود و مازاد‏‎ ‎‏را به فرزندان خود بخشید، که بین آن ها تقسیم گردید. ‏

‏با توجه به مراتب یادشده، اموالی که در سال 42 به نام ارثیۀ پدر بین وراث تقسیم‏‎ ‎‏گردید، تشکیل شده بود از اموال موروثی مادرمان و قسمتی از صداقیه و ‏‏ ایشان به‏‎ ‎‏اضافه اموال شخصی وراث، که به رضایت خودشان جزو اموال موروثی پدر‏‎ ‎‏صورت برداری شده و به قیمت درآمده و براساس قیمت گذاری و ارزیابی، بین وراث‏‎ ‎‏تقسیم گردیده است. ‏

‏اخیراً زنی ـ که دارای سوء سابقه غیرقابل انکاری هم می باشد و به شهادت عامۀ‏‎ ‎‏مردم، لغزش های مکرر از وی مشاهده گردیده است ـ با ارائه یک صیغه نامۀ مجعول که‏‎ ‎‏عاقد آن هم درگذشته است، ادعا می کند که از پدر ما دارای فرزندی چهل ساله است،‏‎ ‎‏که دارای شناسنامه به نام دیگری می باشد و ادعای ارثیه می نماید. در حالی که حین‏‎ ‎‏فوت پدرمان پانزده ساله بوده و پدر اقدامی برای تعیین هویت او نکرده است. با توجه‏‎ ‎‏به این که در این مدت چهل سال، مدعی و فرزندش در محل می زیسته و هرگز چنین‏‎ ‎‏ادعایی نکرده است و رفتار سوء وی در جوانی، زبانزد عامۀ مردم می باشد، احتمال‏‎ ‎‏ساختگی بودن صیغه نامه برای به دست آوردن مال، بسیار می باشد. این جانب شرح‏‎ ‎‏ماوقع را به عرض رساندم تا حضرت عالی در حل این مسأله ما را راهنمایی بفرمایید،‏‎ ‎‏تا آنچه شرع مقدس اسلام دستور فرموده است، عمل نماییم. ‏

‏1. آیا با توجه به حقایق ذکرشده، ادعای چنین شخصی شرعاً پذیرفته است و به‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 628

‏عنوان یکی از وراث به شمار می آید یا خیر؟‏

‏2. چنانچه ادعای وی به عنوان یکی دیگر از وراث پذیرفته شود، نظر به این که‏‎ ‎‏ارثیه پدر با اموال مصالحه شدۀ مادر و برادران مخلوط شده و به قیمت درآمده است و‏‎ ‎‏تفکیک ارثیه پدر تقریباً غیر ممکن می باشد، سهم الارث مدعی چگونه باید تعیین‏‎ ‎‏شود؟‏

‏3. چون اصل ارثیه دچار تغییرات شده و در برخی موارد موجود نمی باشد، آیا‏‎ ‎‏می توان سهم الارث وارث جدید را بر طبق قیمتی که قبلاً برای تقسیم ارثیه به عمل‏‎ ‎‏آمده با کسر اموالی که ارثیه پدر نبوده، نقداً پرداخت نمود یا این که طور دیگری عمل‏‎ ‎‏می شود؟‏

‏4. نظر به این که مدعی تا کنون شناخته نبوده، آیا نسبت به زمان گذشته می تواند‏‎ ‎‏مطالبه اجرة المثل نماید؟ و اگر پاسخ مثبت است، مقدار اجره المثل چه اندازه و چگونه‏‎ ‎‏تعیین می شود؟ استدعا دارم پاسخ مسائل را ارسال فرمایید. مزید تشکر و امتنان است.‏

بسمه تعالی، مسأله نزاعی و اختلافی است و رسیدگی به آن موکول به دادگاه های صالحه است. 

[سؤال 11258]‏ ‏ ‏ 6462‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 3 / 6 / 1361‏

‏حضور مقدس حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی، السلام علیکم‏‎ ‎‏ورحمة الله‌‏

‏1. شخصی که مالک و ساکن دکانی بوده فوت نموده است و ورثه متوفی منحصر به‏‎ ‎‏یک پسر و دو دختر و یک نفر عیال دائمی بوده است. متوفی تا روز ابتلا به مرضِ‏‎ ‎‏منتهی به فوت در دکان ملکی خود به کسب مشغول بود. پس از فوت متوفی، پسرش‏‎ ‎‏دکان را مقفّل و از تقسیم آن و پرداخت سهام دختران و عیال از عین ملک و سرقفلی‏‎ ‎‏متعلق به ورثه و موافقت با فروش عین و منافع، به غیر یا ورثه امتناع دارد. با کیفیت‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 629

‏معروض و عدم اشتغال پسر به کسب در دکان موروثی و اشتغال در سازمان دولتی: ‏

‏1. آیا کلیه وراث (یک پسر، دو دختر و عیال) در اصل و عواید و حق پیشۀ معمولٌ‏‎ ‎‏به، ذی حق و ذی سهم هستند؟‏

‏2. آیا تصرف دکان مزبور و مقفّل داشتن آن و عدم معامله (خرید و فروش) توسط‏‎ ‎‏پسر متوفی، مخالف احکام مقدس شارع نمی باشد؟‏

بسمه تعالی، همۀ ورثه در ترکۀ متوفی شریک هستند و هیچ کدام بدون اجازۀ همه، حق تصرف ندارند و چنانچه اختلافی دارند به محاکم صالحه مراجعه نمایند. 

[سؤال 11259]‏ ‏ ‏ 6463‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏حضور مبارک رهبر کبیر انقلاب امام خمینی، مدّ ظله العالی ‏

‏احتراماً؛ به عرض می رساند: شخصی که در حدود چهل سال پیش مرحوم شده،‏‎ ‎‏ثلث ماترک خود را که مقداری هم اراضی مزروعی در محدوده شهر بوده، حبس و‏‎ ‎‏وصیت کرده که منافعش توسط وصی آن مرحوم ـ که پسر بزرگ تر می باشد ـ به‏‎ ‎‏مصارفی که در وصیت نامه معین کرده برسد و پس از سی سال، اصل املاک، بین ورثۀ‏‎ ‎‏حاضر تقسیم و تسهیم و تحویل گردد. تعداد ورثه، ده نفر هستند. ‏

‏وصی در ظرف سی سال، حدود نصف از اراضی را بین هفت نفر از ورثه ـ که فاقد‏‎ ‎‏منزل مسکونی بوده اند ـ بدون سهم بندی مشاعاً، یک قطعه هم تفکیک شده به طور‏‎ ‎‏اجاره ای واگذار نموده که ساختمان و سکونت نمایند. خود وصی هم قطعه ای را به‏‎ ‎‏همسرش اجاره داده و ساختمان و سکونت نموده است. فقط دو نفر از ورثه که خانه‏‎ ‎‏داشته اند، از زمین ها استفاده نکرده اند. حال که چندین سال از اتمام حبس زمین ها‏‎ ‎‏گذشته و ثلث به ملکیت ورثه درآمده، وراث مایل هستند که هر کدام زمینی را که‏‎ ‎‏ساخته و سکونت دارند و مالک اعیانی هم می باشند و از ارثیۀ هر کدام کمتر است،‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 630

‏برداشته و بقیۀ سهم الارث خود را از زمین های آزاد بردارند. همچنین دو نفر هم که‏‎ ‎‏قبلاً زمین برداشت ننموده اند برداشت و تقسیم و تسهیم نمایند. ‏

‏دو نفر مذکور مخالفت کرده، می گویند کلیه زمین ها باید سهم بندی و به طور قرعه‏‎ ‎‏تقسیم شود که در این مورد تکلیف ساختمان های ورثه، نامعلوم و ورثه بدون خانه‏‎ ‎‏می مانند و به علت مخالفت این دو نفر، ماترک و بقیه زمین های ورثه سال ها است که‏‎ ‎‏بدون استفاده مانده و تقسیم نمی شود و با توجه به این موضوع که اغلب ورثه نیاز‏‎ ‎‏شدیدی به بقیۀ سهم الارث خود دارند؛ حال از محضر عالی استدعا دارد که نظر مبارک‏‎ ‎‏را راجع به اراضی متصرفی و ساختمان های ورثه اعلام و تکلیف شرعی وصی و‏‎ ‎‏سایرین را در قبال مخالفت دو نفر مذکور مرقوم فرمایید. ‏

‏از اطاله کلام معذرت خواسته طول عمر و سلامتی آن وجود گرانمایه را از‏‎ ‎‏باری تعالی مسئلت دارم.‏

بسمه تعالی، ورثه حق مطالبۀ تقسیم ترکه را دارند و در خصوص ساختمان که ملک دیگری است، احوط آن است که مصالحه نمایند. 

[سؤال 11260]‏ ‏ ‏ 6464‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک رهبر معظم و مرجع عالی قدر شیعیان جهان امام خمینی، مدّ ظله‏‎ ‎‏العالی، مستدعی است نظر شرعی مبارک را در مورد مسألۀ زیر که اجمالاً و دقیقاً به‏‎ ‎‏عرض شریف می رسد، عنایت بفرمایید. باشد چون دیگر امور، نظر حضرت عالی‏‎ ‎‏موجب گشایش معضل یک یتیم صغیر گردد.‏

‏در سال 1349 دو خواهر مشترکاً و به تساوی، مبلغی پول به حساب پس انداز‏‎ ‎‏مسکن بانک رهنی واریز نمودند و بانک دفترچه پس انداز را طبق مقررات خود، به نام‏‎ ‎‏یک نفر، یعنی خواهر بزرگ تر صادر نمود. با استفاده از وام دریافتی، خانه کوچکی‏‎ ‎‏خریداری نمودند که در این مورد نیز بانک به خاطر در رهن گرفتن خانه، تا زمان‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 631

‏استهلاک وام، سند مالکیت را به نام یک نفر، یعنی خواهر بزرگ تر صادر نمود. ‏

‏مدت دو سال نیز اقساط وام را به تساوی و مشترکاً پرداخت نمودند. پس از‏‎ ‎‏چندی، خواهر کوچک تر از خواهر خود خواست که مدرکی که گواه سهم او در‏‎ ‎‏مالکیت خانه باشد به او بدهد. بر این اساس، طی یک سند محضری، خواهر بزرگ تر‏‎ ‎‏سه دانگ از خانه را به خواهر کوچک تر انتقال قطعی داد. (فتوکپی سند وکالت به‏‎ ‎‏پیوست تقدیم حضور می گردد). در سال 1352 طی یک حادثۀ رانندگی هر دو خواهر‏‎ ‎‏فوت می کنند و از خواهر کوچک تر، یک فرزند ذکور صغیر و از خواهر بزرگ تر، دو‏‎ ‎‏صغیر ذکور به جا می مانند. اکنون که دو صغیر خواهر بزرگ تر کبیر شده اند و درصدد‏‎ ‎‏تقسیم ماترک برآمده اند. ضمن این که به وجود سند وکالت و حقیقت موضوع‏‎ ‎‏معترفند، اما به دلیل این که سند مالکیت به نام مادر آنان صادر شده، به کلی منکر سهم‏‎ ‎‏صغیر خواهر کوچک تر شده و مدعی مالکیت شش دانگ خانه می باشند. این جانب به‏‎ ‎‏ولایت از جانب صغیر مذکور، استدعای عنایت نظر شرعی را دارد تا طبق آن عمل‏‎ ‎‏نموده و حقی از طرفین ضایع نگردد. ‏

‏خداوند متعال عمر و عزت امام عزیز را مستدام بدارد، حقیر دست بوس‏

بسمه تعالی، با فرض این که خانه با پول مشترک و به اجازۀ صاحبان پول خریده شده، مشترک بین صاحبان پول است و بعد از فوت هر یک از شرکا، سهم او به ورثه اش می رسد.

[سؤال 11261]‏ ‏ ‏ 6465‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 22 / 3 / 1361‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی جناب روح الله‌ الموسوی الخمینی، دام‏‎ ‎‏ظله، پس از عرض سلام، سلامتی و طول عمر آن رهبر عزیز را از خداوند مسئلت‏‎ ‎‏دارم، باری مسأله ای مورد سؤال است:‏

‏خواهری داشته ام که فوت شده است و از او دو دختر و یک پسر باقیمانده. خواهرم‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 632

‏از این جانب که برادر او می باشم، پولی قرض گرفت برای شوهرش که شوهرش‏‎ ‎‏بپردازد، لکن شوهرش پول را نداد تا زمانی گذشت و خود خواهرم پول را از خودش‏‎ ‎‏به من داد و گفت از شوهرم هر وقت وصول شد به من بدهید تا این که پس از زمانی‏‎ ‎‏مبلغی از آن وجه را شوهر داده و بقیه را هنوز نداده است و پس از فوت خواهرم،‏‎ ‎‏مخارج کفن و دفن را به من گفت که بدهم و صورت بردارم تا بعد از هفته بدهد. از‏‎ ‎‏پول خرج شده برای تدفین و فاتحه و غیره هم، مبلغی معادل یکهزار تومان نداده است‏‎ ‎‏و به هیچ عنوان نتوانسته ایم وصول کنیم. حالیه مبلغی که خواهرم از من می خواست از‏‎ ‎‏پول دستی، آن هم مبلغ نهصد تومان است. آیا این مبلغ نهصد تومان که وصول وجه‏‎ ‎‏دستی بوده، تعلّق به ورثه دارد یا این که اجازه می دهید که این مبلغ را بابت آن هزار‏‎ ‎‏تومان که از مخارج تدفین طلبکار هستم بردارم و به شخص طلبکار بدهم، تقاضامندم‏‎ ‎‏جواب مرقوم دارید. ‏

بسمه تعالی، پول وجه دستی که از شوهر خواهر پس گرفته شد، به ورثه می رسد و صرف آن در ادای بدهی بابت کفن و دفن منوط به اجازۀ ورثه است.

[سؤال 11262]‏ ‏ ‏ 6466‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏فردی معتقد است که ارث ملکی را نباید به دختر داد. در صورتی که آن فرد،‏‎ ‎‏دختری از زن مطلقه ای دارد که در دستور شرع فرزند قانونی اوست و بخواهد ملک‏‎ ‎‏ارثی او را به پسران دیگرش صلح نماید، آیا دختر می تواند برادر ناتنی اش را برای‏‎ ‎‏گرفتن ارث شرعی خود وکیل نماید؟ در صورتی که اگر عمل تقسیم ارث به بعد از‏‎ ‎‏فوت پدر موکول شود اموال ملکی خود را به پسران صلح می کند.‏

بسمه تعالی، قبل از فوت شخص مال او ارث نمی شود و خود شخص می تواند اموال خود را به هر که می خواهد ببخشد و تحویل او دهد.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 633

[سؤال 11263]‏ ‏ ‏ 6467‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی‏

‏با تقدیم یک برگ سند عادی مربوط به یک قطعه زمین که فردی به گواهی انجمن‏‎ ‎‏اسلامی محلّ و معتمدین آن را از صاحب و مالک زمین خریداری و در آن درختکاری‏‎ ‎‏نموده و درختان هم به ثمر رسیده و به صورت باغ میوه درآمده است و به نام فرزند‏‎ ‎‏خود نامگذاری نموده و نیز برای او در آن باغ مصالح ساختمانی از قبیل سنگ و...‏‎ ‎‏آورده تا برای او ساختمان بسازد و این قطعه در محلّ به نام این فرزند او شهرت دارد و‏‎ ‎‏همۀ محل آن را به همین نام می شناسند. پس از چند سال پدر فوت نموده و دارای‏‎ ‎‏چندین فرزند است. استدعا دارم اعلام فرمایید:‏

‏1. ملکیت این قطعه زمین که به صورت باغ میوه است و سند عادی آن به نام فرزند‏‎ ‎‏صغیر نامبرده است به قوّت خود باقی است یا سایر ورثه حقّی از این باغ دارند؟‏

بسمه تعالی، زمین را اگر پدر به او بخشیده سایر ورثه در آن حقی ندارند.

‏2. متوفی دارای یک قبضه اسلحۀ شکاری مجاز با تمام تجهیزات از قبیل دوربین شکاری و زین‏‎ ‎‏اسب  سواری می باشد. استدعا دارم اعلام فرماید آیا تمام ورثه از این اسلحه و لوازم فوق الذکر ارث‏‎ ‎‏می برند یا خیر؟‏

بسمه تعالی، اسلحه شکاری جزء حبوه نیست و تمام ورثه از آن ارث می برند.

[سؤال 11264]‏ ‏ ‏ 6468‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 30 / 9 / 1361‏

‏محضر مرجع عالی قدر، رهبر عزیز، امام امت، حضرت خمینی بت شکن، عرض‏‎ ‎‏می شود:‏

‏شخصی پنج فرزند دارد؛ یک پسر و چهار دختر. پدر در سال 1358 فوت نموده و‏‎ ‎‏پسر قبل از فوت پدر، خانۀ پدری را فروخته و به اسم خودش خانه خریده و‏‎ ‎‏حجره اش را هم تقریباً ده سال پیش فروخته و پولش را برداشته. حال آیا برای‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 634

‏پرداخت ارثیۀ دخترها، پسر باید قیمت خانه را که حالا در آن سکونت دارد حساب‏‎ ‎‏کند ـ یعنی فیمابین نسبت به حصه دختر و پسر ـ یا این که قیمت همان سال که قبل از‏‎ ‎‏فوت پدر فروخته بود؟ تقاضا داریم جواب مسأله را در چند کلمه در زیر ورقه مرقوم‏‎ ‎‏فرمایید. با تقدیم احترام‏

بسمه تعالی، اگر پدر در زمان حیات، خانه یا پول آن یا خانۀ خریده شده را به پسر تملیک کرده، دخترها در آن حقی ندارند و اگر تملیک نکرده، دخترها در عین خانه حق دارند و می توانند به هر نحو تراضی کنند قیمت بگیرند.

[سؤال 11265]‏ ‏ ‏ 6469‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 17 / 7 / 1361‏

‏دفتر محترم امام خمینی، سلام علیکم، خواهشمند است جواب سؤال های زیر را‏‎ ‎‏بدهید:‏

‏اگر کسی بیش از ده سال در یک دکان، کاسب باشد و شریکی داشته و یا نداشته‏‎ ‎‏باشد، پس از فوت ایشان در صورتی که: ‏

‏1. دکان به صورت اجاره ای باشد وراث چه حقی دارند؟‏

بسمه تعالی، اگر مدت اجاره باقی بوده، منفعت مورد اجاره به ارث می رسد.

‏2. دکان به صورت سرقفلی باشد وراث چه حقی دارند؟ و آیا زن (همسر) از سرقفلی سهمی دارد یا نه؟‏

بسمه تعالی، چنانچه متوفی شرعاً حق سرقفلی داشته، به ارث می رسد و زن هم از حق سرقفلی ارث می برد.

[سؤال 11266]‏ ‏ ‏ 6470‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏حضور محترم بنیان گذار جمهوری اسلامی امام خمینی، دامت برکاته ‏

‏اول: شخصی بمیرد، از او یک پسر و یک دختر باقی بماند و از بابت ترکه، یک باب‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 635

‏خانه و یک باغ بماند، نامبرده در حال حیات خود، نصف خانه را در مقابل شصت‏‎ ‎‏تومان، بیع به شرط نماید. پسر، بزرگ شود؛ مبلغ مزبور را بدهد و سند را بگیرد. آیا‏‎ ‎‏دختر در آن نصف، حق پدری دارد یا نه؟ ‏

‏دوم: باغ را سه حصه نماید؛ محدودۀ شمالی برای علی محمد، شرقی برای‏‎ ‎‏مشهدی حسین و حاجی رحیم، جنوبی برای نعلبندی و غربی که شارع می باشد برای‏‎ ‎‏حق عبور، نه یک متر زمین و نه پنج تومان پول نداده. شرعاً، عرفاً، قانوناً این ضعیفه‏‎ ‎‏حقّ عبور دارد یا ندارد؟ از مقام محترم، جواب این مسأله را خواستارم.‏

بسمه تعالی، بعد از فسخ بیع شرط، همۀ ورثه در مورد آن حق دارند و سؤال دوم مفهوم نشد. 

‎ ‎

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 636