در اختیار شوهر بودن طلاق
[سؤال 10919] 6204
بسمه تعالی
محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی امام خمینی، رهبر عزیز ایران و امید مستضعفان جهان دامت برکاته، امام بزرگوار، با عرض سلام
این جانبه که 22 سال سن دارم، در حدود 5 /3 سال پیش، نامزدم در امریکا بود و
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 424 طبق وکالتی که به یکی از اعضای فامیل داد، من را به عقد دائم خود درآورد. با توجه به این که لانۀ جاسوسی اشغال شد و دست امریکای جنایتکار رو شد، من هم موفق به رفتن نشدم؛ از آن جا که طبق شرع اسلام زن باید مطیع و مطاع مرد باشد، همسرم از امریکا اقدام کرده و مدارک لازم را برایم فرستاد و در مرداد 60 بر خلاف میل باطنی ام مجبور شدم به تبعیت از شوهرم، عازم فرانسه و بعد به آن جا بروم. در فرانسه خوشبختانه موفق به رفتن نشدم.
از طرفی شوهرم که آن قدر غربزده شده که احساس، عاطفه و دین را از یاد برده، تلفنی به من گفت: من ایران بیا نیستم؛ تو اگر مرا می خواهی صبر بده، هروقت راه باز شد بیا تا این جا با هم عروسی کنیم؛ آمدن و ماندن در ایران، دیگر به درد نمی خورد. من هم بعد از ساعت ها تفکر مجدداً به ایران آمدم. گفتم: مردی که انسانیت، ملیت، عاطفه و دین و ایمان را از یاد برده و در منجلاب امریکا غرق شده است، دیگر به درد نمی خورد. باز هم هرچه با او تماس گرفته و گفتم امام فرموده اند: ای ایرانی های خارج از کشور، مغزهای شما را امریکای جنایت کار غارت کرده؛ بیدار شوید، به ایران برگردید و به وطن خدمت کنید، به گوشش فرو نرفت. حالا که چند سال از عقد ما می گذرد و من هم نخواستم به امریکا بروم، تصمیم به جدایی گرفتم. البته پس از مشورت با خواهران مکتبی در مسجد، مجدداً با شوهرم تماس گرفتم و تقاضای ارسال وکالت نامه جهت طلاق کردم و ایشان امتناع کرد. بارها و بارها تلفن زدم و گفتم: من هیچ چیز از تو نمی خواهم؛ همین طور که در ظرف 5 / 3 سال که همسر تو هستم اصلاً خرجی مرا نداده ای؛ حالا هم مردانه حاضر شو و مرا طلاق بده؛ ولی او همین طور مرا سرگردان کرد و جواب نداد و اقدام نکرد. من هم به دادگاه شیراز مراجعه کردم. گفتند: هیأتی از قم آمده برای رسیدگی به کارهای حمایت خانواده. نزد ایشان رفتم و جریان را در میان گذاشتم. ایشان پس از اظهار همدردی گفتند: متأسفانه قانونی در این مورد نداریم. من هم با توجه به رهنمودهای شما در اول انقلاب که فرمودید:
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 425 قوانین طاغوت تا زمانی که قانون جدید به تصویب نرسیده، قابل اجرا است، این مسأله را به هیأت اعزامی گفتم؛ ولی ایشان گفتند: در این مورد فقط ولی امر هست که می تواند به شما کمک کند. بنابراین استدعای عاجزانه دارم دستور فرمایید: دادگاه طلاق مرا از این خودفروش و وطن فروش غرب گرا بگیرد. من دختری هستم که تنها چشم امید به دستورات شما دارم. یک دیپلم بیکارم که پدری مریض و بیکار دارم. ترجیح می دهم ایمانم حفظ باشد و در وطنم بمانم و به این انقلاب خدمت کنم و هرگز وارد جهنمی به نام امریکا نشوم. ضمناً با این که خداوند در قرآن کریم به مصداق آیۀ شریفه فَبَشِّرِ الصَّابِریِنَ صبرکنندگان را دوست دارد و با این که در دین و مکتب انسان ساز ما خودکشی تحریم شده است و از گناهان است، آن قدر زندگی به من تنگ شده که تصمیم به خودکشی دارم. تقاضا می شود به من کمک کنید.
بسمه تعالی، اگر عقد با شرایط و صحیح انجام شده، اختیار طلاق با شوهر است و خودکشی حرام است و بر شوهر واجب است نفقه را بدهد، مگر این که زن ناشزه باشد.
[سؤال 10920] 6205
بسمه تعالی
اگر مرد یا زن یا هر دو نشوز کنند و هیچ یک از مراتب رفع نشوز مؤثر واقع نشود، آیا می شود طلاق داد؟
بسمه تعالی، اختیار طلاق با مرد است و گاهی در بعضی شرایط، مجتهد عادل می تواند طلاق دهد، اگر اجبار زوج به طلاق میسر نباشد.
[سؤال 10921] 6206
بسمه تعالی 24 / 1 / 1361
محضر محترم حضرت آیت الله پسندیده دامت برکاته
احتراماً به عرض حضرت عالی می رساند که زنی شوهر کرده، هنگام وضع حمل
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 426 قادر به این کار نشده و زن ها جمع شده با دست بچه را از رحم مادر بیرون کشیده اند در نتیجه بچه قطعه قطعه شده، مادر نیز وضع بدی پیدا کرده طوری که دیگر قادر به زناشویی نیست؛ یعنی همبستر شدن شوهر با او غیر ممکن شده، حالا شوهر در صدد است که او را مطلّقه کند آیا می تواند او را مطلّقه کند، اگر می تواند وظیفه این مرد چیست؟ آیا آن زن می تواند غیر از مهریه چیز دیگری از شوهر مطالبه کند یا خیر؟ اگر می تواند به چه صورت است؟ لطفاً جواب را مرقوم فرمایید، قبلاً از لطف حضرت عالی سپاس گزاریم.
ضمناً یادآور می شود که این خانم قبلاً شوهر دیگری داشته و از شوهر قبلی بچه دار نمی شده است، ناگفته نماند که این قضیه در ده اتفاق افتاده است که فاقد هرگونه وسیله بوده.
عمرکم طویل وعدوّکم ذلیل
بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است و در فرض مسأله مرد ضامن چیزی نیست.
[سؤال 10922] 6207
بسمه تعالی 17 / 1 / 1361
حضرت آیت الله العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی
زنی شوهری اختیار کرده که اهل پاکستان بوده و در ایران زندگی می کرده و چون ازدواج قبل از تصویب قانون حمایت خانواده بوده، در ضمن عقد خارج لازم، وکالت برای طلاق نگرفته و اکنون بیش از ده سال است که زوج به ایران نیامده و نفقه زوجه را هم نداده است. دادگستری نیشابور برای این زن گواهی عدم امکان سازش صادر نموده است. اکنون با توجه به این که زوج رضایت به طلاق این زن ندارد، حکم شرعی این زن را در صحت طلاق و عدم صحت بیان فرمایید.
بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است.
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 427 [سؤال 10923] ----> 4938
2. زنی هنگام ازدواج سالم بوده، پس از مدتی مریض یا دیوانه شده است. آیا شوهر می تواند او را طلاق گوید؟
بسمه تعالی، اختیار طلاق زن با شوهر است.
[سؤال 10924] 6208
بسمه تعالی
خدمت رهبر بزرگوار، قدر قدرت، قوی شوکت، قلب امت، حضرت امام خمینی أیده الله تعالی، سلام علیکم
ای امام بزرگوار! پس از درماندگی های بسیار زیاد و این طرف و آن طرف رفتن بالاخره توانستم محل شما را پیدا کنم و عرضی داشتم خدمت آن بزرگوار، من یک خاله دارم که حدود یک سال پیش با مردی که بسیار او را دوست داشت ازدواج کرد، اما پس از مدتی متوجه شد که این مرد، عقیم است و قابل بچه دار شدن نیست. وی موضوع را به ما نگفته و خود را می خورد و غصه دار است. دختری است که یتیم است و مادر خود را از دست داده، اکنون پس از یک سال ناراحتی های او زیاد شده، دختری عصبی، بد اخلاق و بدبین شده است. دکتر به او گفته که تو کاملاً قابل بچه دار شدن و باردار شدن هستی، اما شوهر تو هرگز بچه دار نخواهد شد، مضافاً این که دکتر به شوهر وی گفته است که احتمالاً سرطان نیز خواهی گرفت، خاله من بسیار کوتاه آمده و حتی حاضر شد که بچه ای را بیاورند و بزرگ کنند، اما شوهر وی این را رد کرده و به وی گفته است که باید با من بمانی و بسازی و بسوزی که آن نایئب امام (عج) می داند که این ساختن نیست و سوختن است، شوهر وی با مسأله، بسیار احساسی و غیر عادلانه برخورد کرده است. و این دختر اکنون مریض است و ناراحت.
حال ای امام عزیز با توجه به قابلیت باروری این دختر و این که خانوادۀ شوهر نازایی را به دختر به دروغ نسبت داده اند و خود شوهر نیز نازا و احتمالاً در آینده به تشخیص دکترها سرطان خواهد گرفت به نظر آن قوی شوکت آیا طلاق جایز است یا
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 428 خیر؟ و اگر جایز است آیا مرتکب معصیتی نخواهد شد؟
بسمه تعالی، اختیار طلاق در دست شوهر است و بدون اذن یا وکالت از او طلاق باطل است.
[سؤال 10925] 6209
بسمه تعالی
با سلام بر امام امت و روحانیت مبارز و شما برادران عزیز
خواهشمندم به این سؤال من از لحاظ شرعی جواب دهید. من به دختری علاقه داشتم و این علاقه دو طرفه بوده است و روزی که من به قصد ازدواج از آبادان رفتم آن جا، گفتند: یک هفته قبل عقد کرده است. حال آیا می توان از آن برادر تقاضا کرد خطبۀ عقد را پس بخواند؟ با وجود این که خود آن دختر به من گفت که با اکراه به عقد او درآمده است. متشکرم.
بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است و عرضه کردن طلاق بر زن شوهردار به منظور ازدواج با او پس از طلاق از شوهر، صحیح نیست.
[سؤال 10926] 6210
بسمه تعالی
محضر مقدس حضرت آیت الله العظمی الامام خمینی روحی لک الفداء
پس از عرض سلام، مردی با دختری ازدواج می کند و پس از گذشت چند ماه در موقع وضع حمل بر اثر ضربه ای که از ناحیۀ شوهر تعمداً بر وی وارد می آید دختر مزبور بی هوش شده و پس از چند ساعت که به هوش می آید دچار اختلال حواس گشته و نتیجتاً تا حدی شعور خود را از دست می دهد. حال بفرمایید علیرغم عدم موافقت اولیای دختر و با توجه به کمبود شعوری که در خود دختر وجود دارد، آیا آن مرد می تواند شرعاً او را طلاق بدهد؟ و آیا آن زن واجب النفقه آن مرد هست یا خیر؟
بسمه تعالی، گرچه اختیار طلاق با شوهر است، ولی اگر دولت اسلامی
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 429 مقرراتی در این باره دارد مراعات آن لازم است و اختلال حواس اگر از ضربۀ حاصل از دست شوهر ناشی شده، موجب ارش است و کسالت ذکر شده مانع از وجوب نفقۀ او بر شوهر نیست.
[سؤال 10927] 6211
بسمه تعالی 29 / 2 / 1361
محضر مبارک حضرت امام خمینی مدّ ظله، سؤال هایی بنیادی راجع به طلاق از نظر اسلام هست که برای حقیر بدون پاسخ مانده است، لذا از آن مرجع عالی قدر استدعا دارم راهنمایی بفرمایید:
1. از نظر اسلام حق طلاق با کیست؟
بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است.
2. اگر پس از دو سال که از ازدواج زن و شوهر می گذرد عقیم بودن مرد اثبات گردد آیا زن حق فسخ عقد را دارد؟ مسألۀ مهریه چه می شود؟
بسمه تعالی، حق فسخ ندارد و مهریه ثابت است.
[سؤال 10928] 6212
بسمه تعالی 26 / 3 / 1361
محضر مبارک رهبر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی
زنی که شوهر او نفقه اش را تأمین می کند، ولی از نظر زناشویی شش ماه است که ارتباط با او را قطع نموده بر اثر بهانه جویی، و خود زوج اقرار دارد که من عمل زناشویی را انجام نمی دهم و زوجه لایحه ای تقدیم به دادگاه نموده و درخواست طلاق کرده. آیا طبق فتوای امام، حاکم شرع در صورتی که زوج، استنکاف از طلاق دارد می تواند طلاق زوجه را بدهد یا خیر؟
بسمه تعالی، باید شوهر به واجب خود عمل نماید و در صورت مراجعه زن به حاکم شرع باید او را الزام به عمل به وظیفه نماید و طلاق به دست زوج است.
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 430 [سؤال 10929] 6213
بسمه تعالی 7 / 7 / 1361
مسئول محترم دفتر امام، سلامٌ علیکم، محترماً به عرض می رسانم:
این جانب که در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشغول خدمت می باشم، مسأله مهمی برای بنده در پیش است. که امیدوارم با راهنمایی و رهنمودهایتان که الهام گرفته از کلام پربار قرآن و سخنان پربار معصومین و منابع فقه و خصوصاً در زمان حاضر، با استفاده از نظرات مهم امام امت است، راه حل این مسأله را برای این حقیر بیان نمایید.
حدود چهار ماه پیش، بنده آمادگی خود را در ازدواج دیدم و با دختری ازدواج نموده ام که از جهت هایی در او ضعف است. بعد از چند مدتی که ازدواج نموده ام ـ البته تا حالا فقط عقد نموده ام، ولی نامزدم است، یعنی هنوز خانۀ پدرش است ـ به جای این که بیشتر با او انس و الفت پیدا کنم، بر عکس بی علاقه گی بنده بیشتر و بیشتر شد. و الآن این بی علاقه گی به حدی شدت گرفت که به هیچ عنوان نمی توانم خودم را قانع کنم و این مسأله، باعث وسوسه خاطرم شده و حالا می خواهم نامزدم را طلاق بدهم و از او جدا شوم و این را می دانم که اگر روزی با هم ازدواج کنیم، آیندۀ هر دوی ما جز بدبختی و شومی چیز دیگر نیست.
از شما می خواهم که بفرمایید آیا طلاق دادن و جدا شدن بنده از نامزدم از نظر شرعی چه حکمی دارد؟ لطفاً عاجزانه از شما می خواهم که این مسأله را کاملاً برای بنده بشکافید و توضیح بدهید.
ضعف های نامزدم: ضعیف الجثه بودن بی اندازه؛ بی اندازه نامتناسب بودن بنده با او از نظر اندام؛ ساده لوح بودن او؛ سابقۀ پدرش خوب نیست.
بسمه تعالی، اگر از جهات دینی اشکالی ندارید خوب است به زندگی مشترک ادامه دهید و به الطاف خداوند متعال امیدوار باشید و امور مزبوره، شما را نسبت به آینده مأیوس نسازد؛ و در هر صورت، اختیار طلاق با شوهر است.
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 431 [سؤال 10930] 6214
بسمه تعالی
محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی امام خمینی أدام الله ظله العالی، ان شاء الله
زنی مدتی است با مردش اختلاف دارد و تمکین نمی کند و بهانه اش گاهی این است که من با تو تفاوت سنّی دارم و گاهی می گوید که تو عقیم هستی و من بچه می خواهم و گاهی آشکارا می گوید: من تو را نمی خواهم و وقتی که مرد به او می گوید: تو که سابقۀ مرا می دانستی چرا عقد شدی؟ می گوید: حالا پشیمان شده ام و نمی خواهم. مرد هم مدعی است که زن به هوس افتاده است و مرد در مقام توهین واقع خواهد شد و به هیچ قیمت حاضر به طلاق نمی شود. آیا زن در این صورت شرعاً می تواند با این بهانه ها طلاق بگیرد و چنین حقّی به زن داده شده است یا نه؟
مستدعی است به طور واضح، حکم خدا را دراین باره بیان فرمایید که موجب تشکر است.
بسمه تعالی، زن حق طلاق ندارد و اختیار طلاق در دست شوهر است و باید از شوهر تمکین کند و در صورت عدم تمکین، استحقاق نفقه و سکنا ندارد و مرد می تواند ولو با رجوع به دادگاه ها، او را وادار به تمکین کند.
[سؤال 10931] 6215
بسمه تعالی 26 / 5 / 1361
محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی نایب الامام، امام خمینی، مدّ ظله العالی، بعد از اهدای تحیت و سلام، در این مسأله شرعیۀ فرعیه چه می فرمایید؟
زنانی که شوهرانشان در کشور عراق زندگی می کنند و از دادگاه مدنی خاص جمهوری اسلامی ایران، تقاضای طلاق خلع می نمایند، باتوجه به این که به لحاظ جنگ تحمیلی و قطع روابط ایران و عراق، برای دادگاه مقدور نمی باشد که تقاضای زوجه را به اطلاع زوج برساند تا از نظر زوج آگاه گردد:
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 432 1. آیا در مورد فوق دادگاه می تواند بدون اطلاع شوهر، از قاعدۀ لاضرر و قاعدۀ لاحرج استفاده نموده و زوجه را مطلقه سازد؟
2. وظیفۀ دادگاه چیست؟
3. در مسأله فوق، زمانی که زوجه اظهار می دارد: غیر مدخوله بوده و در شروع جنگ، شوهرش را به خدمت سربازی در کشور عراق فراخوانده اند و زوجه را از کشور عراق اخراج نموده اند و زوجه از آن هنگام از شوهرش خبری ندارد، دادگاه در مقابل خواستۀ زوجه مبنی بر طلاق خلع، چه تکلیفی دارد؟
بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است و تا ثبوت طلاق از طرف شوهر یا فوت او باید صبر نمایند، اگرچه زوجه مدخول بها نباشد.
[سؤال 10932] 6216
بسمه تعالی 23 / 10 / 1361
پیشگاه مقدس رهبر انقلاب اسلامی و ولی امت مسلمان، حضرت آیت الله العظمی امام خمینی، مدّ ظله
این جانب با مردی ناشناخته که حدود بیست سال از من بزرگ تر بود و خود را مسلمان معرفی می کرد ازدواج نمودم. چون به شغل دبیری اشتغال داشتم و تمام اوقاتم صرف تعلیم و تربیت شاگردان مدارس می شد، امکان درک خصوصیات اخلاقی و فطرت ذاتی او برایم فراهم نمی شد، تا این که کم کم متوجه شدم علاوه بر این که عقیم و قادر به داشتن اولاد نیست، از نظر اخلاقی و عقیدتی، فردی فاسد و منحط است؛ یعنی پدر و مادر و برادر و تمام فامیل او کلیمی و بهایی می باشند و حتی دایی او از رهبران فرقۀ بهاییه هستند. گذشته از این ها با چنین سن و سالی، لواط دهنده و به تمام معنا فاسد و غیر قابل تحمل است و حیثیت خانوادگی و شؤون اجتماعی و شغلی من کاملاً در معرض خطر است. لذا با توجه به مندرجات شرایط عقدنامه و داشتن حق وکالت طلاق و نصّ صریح قانون مدنی و حمایت خانواده، با چشم پوشی از کلیۀ اثاثیه و وسایل شخصی خود، تقاضای طلاق نموده و به موجب حکم دادگاه در
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 433 سال 1358 خود را مطلّقه نموده ام.
چون فرد موصوف، علاوه بر خصوصیات مشروحه، کلاّش و اخّاذ هم هست، برای این که بتواند ماحصل زندگی ده ساله مرا ـ که سه دانگ خانۀ مشترکی است ـ از دستم بگیرد، برای اجرای حکم دادگاه، در دفترخانه حاضر نشد، تا این که مراسم طلاق و اجرای حکم دادگاه، توسط نمایندۀ دادستان وقت تهران انجام و به ثبت رسید. هرچند که طلاق فوق الذکر با داشتن حق وکالت از طرف شوهر و حکم دادگاه و حضور نمایندۀ دادستان بوده است، چون شوهر در موقع ثبت واقعۀ طلاق حضور نداشته، استدعا دارد نظریۀ مبارک آن امام امت و ولی اعظم را مرقوم فرمایند که طلاق حاضر، از نظر شرعی و قانونی دارای اشکال است یا خیر؟
بسمه تعالی، خصوصیات مورد سؤال بر ما معلوم نیست؛ و طلاق اگر با اذن یا وکالت از شوهر واقع شده، صحیح و الاّ باطل است.
[سؤال 10933] 6217
بسمه تعالی 28 / 6 / 1361
حضور معظم حضرت آیت الله العظمی امام خمینی، مرجع تقلید و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، به عرض عالی می رساند:
عیال این جانب طبق تمایلات نفسی و هوس های جوانی، از این جانب درخواست طلاق داشته؛ چون با طلاق وی موافقت ننمودم، با اتهامات ناروای سیاسی مرا متهم کرده و درخواست طلاق نموده است. علی رغم تکذیب این اتهامات و اثبات کذب بودن آن، شعبۀ دوم دادگاه مدنی خاص، به استناد این اتهامات و بدون رضایت و موافقت من، اقدام به صدور حکم طلاق برای عیالم نموده است و عیالم نیز با این حکم، در محضر طلاق، خود را مطلقه کرده است.
1. اگر اتهامات سیاسی از دلایل طلاق نیست، ازدواج مجدد این زن چه صورتی خواهد داشت؟
2. از نظر مقررات شرع اسلام، در صورت ازدواج بعدی، روابط زوجیت با زوج در
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 434 حکم زنای محصنه می باشد یا خیر؟
3. این جانب برای حفظ ناموس خود، درصورتی که زوجه بخواهد شوهر کند، چه تکلیف شرعی برعهده دارم؟
بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است و اتهامات موجب اجبار بر طلاق نمی شود، و هرگاه زن، وکیل از طرف شوهر در طلاق خود نباشد و طلاق از طرف شوهر یا به اذن او نباشد، باطل است و زوجیت به قوت خود باقی است و چنانچه زن بعد از چنین طلاقی باتوجه به حکم شرعی آن، اقدام به تجدید ازدواج کند، ازدواج باطل است و مرد دوم بر او حرام مؤبّد می شود، و درصورتی که بعد از چنین ازدواجی نزدیکی انجام شود، حکم زنای محصنه دارد، و شوهر شرعی سابق حق دارد از چنین ازدواجی ممانعت کند.
[سؤال 10934] ----> 5993
2. در صورت امتناع زوج از طلاق، اگر دادگاه صلاح را در متارکه بداند، آیا می تواند بدون اذن زوج، زوجه را مطلّقه نماید یا نه؟ و اگر جواب منفی است، در چنین بن بست هایی طریق حلش چگونه است؟
بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است.
[سؤال 10935] ----> 4106
2. در صورتی که مردی از پرداخت نفقه و سایر حقوق زن خود امتناع ورزد و او را مورد ایذا و آزار قرار دهد و حاضر به طلاق هم نباشد حتی به طلاق خلع آیا حاکم شرع حق اجبار به طلاق و یا اجرای آن را دارد یا خیر؟
بسمه تعالی، اختیار طلاق به دست شوهر است و حاکم شرع می تواند در صورت مطالبۀ زوجه شوهر را وادارد که حقوق زن را ادا نماید و در بعضی موارد حاکم شرع می تواند طلاق بدهد.
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 435 [سؤال 10936] ----> 391
2. اگر زنی مدت بیش از هشت ماه در خانۀ شوهر نماز نخوانده باشد، شوهر می تواند او را طلاق دهد؟ اگر چنانچه می تواند، به چه صورت می باشد؟
بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است و تا ممکن است او را نصیحت و وادار به نماز کنند.
[سؤال 10937] 6218
بسمه تعالی
محضر اقدس حضرت آیت الله العظمی نایب الامام، امام خمینی، متّع الله المسلمین بطول بقاء وجوده الشریف، با ابلاغ سلام و تحیات فراوان
اگر دختر در اول ازدواج مخالف باشد و اجباراً شوهر داده شود و بعد از مدتی قلیل بین این زن و شوهر اختلاف خانوادگی پیدا شود و زن در شکنجۀ روحی باشد و این شوهر از زنش برای همسایگان محل بدگویی نماید، آیا این زن شرعاً حق طلاق دارد یا خیر؟ تکلیف مذکور را روشن فرمایید تا باعث آبرو ریزی طرفین نشود. والسلام
بسمه تعالی، زن حق طلاق ندارد و لازم است طرفین، مراعات حقوق یکدیگر و وظایف شرعیه را بنمایند.
[سؤال 10938] 6219
بسمه تعالی 14 / 11 / 1361
محضر مبارک رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، حضرت آیت الله العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی
احتراماً؛ به استحضار می رساند: این جانب به علت اختلاف و عدم تفاهم اخلاقی با زوجۀ خود، بیش از سه سال است از همدیگر جدا زندگی می نماییم، بدون آن که مشارالیها را مطلقه نموده باشم. البته برای انجام طلاق، به مراجع قانونی مراجعه نموده ام. از طرفی دیگر، مبادرت به ازدواج با زنی مکرمه و عفیفه و علاقه مند به حسن
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 436 تفاهم کرده ام. همسر اولیه، برخلاف موازین شرعیه مدعی است که در صورتی حاضر به طلاق می باشد که مبلغی معادل ده برابر صداقیه به ایشان پرداخت نمایم. لذا بدین وسیله با استفتا از محضر مبارک جناب عالی استدعا دارم اعلام فرمایید:
اولاً: طبق مقررات شرع مقدس، ازدواج مجدد، نیاز به اجازه و اذن همسر اول دارد یا خیر؟
ثانیاً: آیا می توان زوج را در هنگام طلاق، محکوم و مجبور نمود که بیش از مبلغ صداقیه به زوجه پرداخت نماید؟
ثالثاً: آیا امکان دارد حق طلاق زوج را با عواملی ـ از قبیل پرداخت فی المجلس صداقیه و یا پرداخت چندین برابر صداقیه ـ محدود و یا دچار تزلزل نمود؟
بسمه تعالی، اختیار طلاق در دست شوهر است و زن بیش از صداق خود نمی تواند مطالبه کند.
[سؤال 10939] 6220
بسمه تعالی
در پاکستان، یک خانواده ای در شیعیان است که خانوادۀ خوجۀ اثناعشری می باشد. این ها ما بین خودشان چند قانون وضع نموده اند که به سختی در اجرا می باشد این آقا مسأله اش این است که زنی دارد که او نمی خواهد با این آقا زندگی کند و سه و نیم سال است که از خانۀ او رفته و با پدر و مادر خودش زندگی می کند؛ و دادگاه خانواده تصمیمی راجع به این موضوع نگرفته است. لذا طبق قوانین خانوادگی نه می تواند طلاق بدهد و نه می تواند که به خانۀ خودش بیاورد. حال سؤال می کند که:
1. آیا اگر در این ایام، گناهی از بنده سربزند، به گردن خودش هست یا به گردن دادگاه و یا به گردن هردو؟
2. اگر از زنش گناه سر بزند، این گناه به گردن پدر و مادرش هست یا به گردن خود زن یا به گردن هردو؟
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 437 3. در این حالات، فریضه بنده چه می باشد؟ می توانم طلاق بدهم یا خیر؟
بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است.
[سؤال 10940] 6221
بسمه تعالی
محضر عالی قدر، حضرت آیت الله العظمی حجة الله الکبری، امام خمینی، دام ظله، با درود به شهدای اسلام و با دعای طول عمر برای آن رهبر و مرجع بزرگ جهان تشیع، خواهشمند است راجع به مسأله، فتوای جناب عالی را عنایت فرمایند:
زن شوهردار مسئولیت خودش را اهمیت نمی دهد و بدون اذن شوهر، نه فقط قدم از خانه بیرون می گذارد، بلکه بدون اذن شوهر به کشورهای دیگر، برای سیاحت مسافرت می کند. اگر شوهر می گوید: من راضی نیستم، می گوید: باشد تو راضی نباش، من به نظر تو اهمیت نمی دهم، ولی اگر شوهر می گوید: طلاق بگیر، زن حاضر نیست که طلاق بگیرد. در این مشکله، وظیفۀ شوهر چه خواهد بود؟ می تواند طلاق بدهد یا خیر، با توجه به این که زن مزبور، فرزندان خودش را طوری تربیت کرده است که آن ها برای نماز هم اهمیت قائل نیستند؟ ولکم الأجر و الثواب
بسمه تعالی، اختیار طلاق، در دست شوهر است.
[سؤال 10941] 6222
بسمه تعالی 25 / 9 / 1361
حضور با سعادت دفتر امام خمینی، دام ظله العالی، مشکلی به این ترتیب برای ما ایجاد شده است که تقاضامندیم از لحاظ شرعی به آن پاسخ گویید:
چندی پیش خواهرم پس از اخذ دیپلم، قصد شوهرکردن داشت و خواهان شوهری بود اسلامی، متدین و صادق، که در این رابطه شخصی پیدا شد که جوانی از ده بود. پس از ملاقات، خواهرم به او مایل نشد، ولی او و اطرافیانش ـ از قبیل پدر و برادرش ـ از خصوصیات او مانند ایمان، سواد، شغل مناسب و اخلاق اسلامی و...
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 438 تعریف زیاد کردند و خود او نیز بسیار رفت و آمد کرد و در مورد دارایی اش مبالغه نمود، به طوری که خانواده ام فریفته شدند و به خواهرم در مورد قبول ازدواج فشار آوردند. خواهرم که از لحاظ اخلاقی و سنّی، تفاوت های زیادی را حسّ کرده بود، به هیچ وجه راضی نبود. تا این که بر اثر فشارهای فراوان این فرد و خانواده، در مقابل عمل انجام شده واقع شد و به اکراه، بر سر سفرۀ عقد حاضر شد. پس از عقد، به زودی خصوصیات درونی شوهر معلوم شد و خواهرم فهمید که از لحاظ سنّ و شغل و سواد و امکانات و اخلاق و...، او کاملاً دروغ گفته است و سوابق خوبی نیز در ده ندارد و در مجموع، حرکاتی نشان داد که ناصادق بودن او را ثابت می کند. اکنون باتوجه به این که عروسی نشده است، خواهرم تقاضای اکید طلاق دارد؛ ولی در تمام جلساتی که گرفته شده، شوهر با دلایل غیر منطقی، از قبول طلاق خودداری می کند و این خودداری به خاطر علاقه نبوده، بلکه به خاطر فشار بر روی خواهرم می باشد. لذا باتوجه به این مسأله که خواهرم هرگز نمی تواند راضی به زندگی با این فرد شود و هیچ نقطۀ مشترکی هم با این فرد ندارد، لطفاً مرقوم بفرمایید: از لحاظ شرعی چگونه می تواند طلاق بگیرد؟
بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است. اگر زن، مایل به طلاق باشد، باید به هر نحو ممکن ـ ولو با بخشیدن مهر و یا مال دیگر ـ شوهر را راضی به طلاق نماید.
[سؤال 10942] 6223
بسمه تعالی
حضرت آیت الله العظمی امام خمینی
زن و شوهری پس از گذشت مدتی از زندگی مشترک متوجه می شوند که بچه دار نمی شوند.
1. آیا درصورتی که عیب از شوهر باشد، شرعاً زن حق دارد تقاضای طلاق نماید؟
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 439 2. آیا درصورتی که عیب از زن باشد، شرعاً زن حق دارد تقاضای طلاق نماید؟
بسمه تعالی، درخواست طلاق در هرصورت مانع ندارد، ولی اختیار طلاق با شوهر است.
[سؤال 10943] 6224
بسمه تعالی
محضر مبارک امام امت، حضرت امام خمینی، دامت برکاته
اگر روی موازین شرعی و قانونی، زوج، همسری دیگر اختیار کند آیا اختیار طلاق از دست زوج خارج می شود؟ منظور نسبت به زن اول می باشد.
بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است و با تجدید ازدواج، اختیار از دست او خارج نمی شود.
[سؤال 10944] ----> 4070
2. خانمی که با رضایت خودش شوهر کرده و اکنون طلاق می خواهد آیا طلاق به دست مرد است یا زن؟
بسمه تعالی، اختیار طلاق با مرد است.
[سؤال 10945] 6225
بسمه تعالی
محضر مبارک رهبر کبیر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی، دام ظّله العالی، با عرض سلام و درود فراوان، سلامتی وجود مبارک را از درگاه حضرت احدیت مسئلت دارم و مستدعی است احکام شرع مقدس اسلام را در مورد زیر اعلام فرمایید.
ازدواجی صورت گرفته بین پسر عمه و دختر دایی واجدالشرایط شرعی و ازدواج روی مطالعه کامل در وقت کافی و مطابق رضایت کامل زوجین و پدر و مادرشان و خانوادۀ آن ها بوده صیغه شرعی جاری، عقدنامه عادی تنظیم و به امضای زوجین و
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 440 پدرشان رسیده و عمر ازدواج تا کنون مدت یک سال است و تا کنون هم غیر مدخوله است اکنون دختر تحت تأثیر و تحریک افرادی قرار و تحت عنوان این که اگر با فلان جوان ازدواج نمایی اعیان و اشراف تر است دختر را اغفال و از ادامه ازدواج سرپیچی می نماید با توجه به این که زوج جوان مسلمان و متعصّب و از هر گونه فساد اخلاقی دور و مبرّا و منزّه است آیا زوجه غیر مدخوله می تواند عقد و ازدواج را بدون رضایت زوج فسخ نماید یا خیر؟ اگر می تواند یا جبراً عقد را فسخ نماید از نظر مهریه تعیین شده و مخارج عقد چه صورت دارد؟ به امید پیروزی حق بر باطل.
بسمه تعالی، زن حق فسخ ندارد و تا شوهر او را طلاق نداده نمی تواند با دیگری ازدواج کند.
[سؤال 10946] 6226
بسمه تعالی
حضرت آیت الله العظمی امام خمینی
اگر زن و شوهری نتوانند با هم سازش کنند و به زندگی مشترک ادامه دهند و شوهر حاضر به طلاق دادن زن نیست، زن با چه شرایطی می تواند طلاق بگیرد؟
بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است.
[سؤال 10947] 6227
بسمه تعالی 30 / 9 / 1361
قم، دفتر آیت الله العظمی امام خمینی، روحی له الفداء
محترماً معروض می دارد: این کمینه، زنی هستم ایرانی الاصل و قبلاً در عراق ساکن بودیم و چند سال پیش در عراق شوهر کردم و پس از مدت یک ماه از شوهر جدا شدم؛ آن هم به سراغ من نیامده و طلاقم نداده است و مدت چهار سال در عراق بودیم. این بود که ما را در سال 58 به ایران سوق دادند و اکنون سه سال و نیم است که در دولت جمهوری اسلامی به سر می بریم و یک پدر پیرمردی دارم که آن هم از کار
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 441 افتاده است. من هم جوان هستم به سنّ بیست ساله و دلم می خواهد شوهر نمایم، شاید بتوانم با کمک شوهرم پدرم را هم اداره نمایم، که نه پدرم زیاد سختی بکشد و نه خودم ـ خدای نخواسته ـ به راه نامشروع بیفتم. معظم له اجازه می فرمایند شوهر نمایم یا خیر؟ خواهشمند است برای خاطر رضای خدا تکلیف این کمینه را روشن فرمایید.
بسمه تعالی، اگر شوهر اول شما را طلاق نداده، حق ندارید شوهر کنید و باید عفت خود را حفظ کنید، و اگر شکایتی دارید، به دادگاه های صالحه مراجعه کنید تا اقدام مقتضی بنمایند.
[سؤال 10948] 6228
بسمه تعالی
مجتهد اعظم مرجع اعلی آیت الله العظمی امام خمینی مدّ ظله العالی
لطفاً راجع به مسائل ذیل فتوا مرحمت فرمایید.
1. در انگلستان بعد از نزاع بین زن و شوهر اگر هر دو تا دو سال جدا و علی حده زندگی کنند شوهر، زن خودش را در دادگستری طلاق می دهد طبق دستور دولت، اما آن طلاق در اسلام تحقق نمی گیرد. بدین وسیله طبق قانون مملکت مرد می تواند زن دیگر را در ازدواج در بیاورد، اما زن نمی تواند شرعاً شوهری را بگیرد. مرد برای انتقام عمداً زن را شرعاً طلاق نمی دهد و اذیت می کند. آیا اجازه است در همچنین مواقع از طرف حاکم شرع بعد از طلاق دولتی از طرف شوهر، صیغۀ طلاق جاری کنیم تا این که زن نیز آزاد شود؟
بسمه تعالی، طلاق بدون اذن یا وکالت از شوهر باطل است.
2. آن طوری که شنیده ایم در اکثر شهرهای انگلستان آب کثیف و غلیظ و نجس از خانه ها یک جا جمع می شود و از آن کود در می آورند، سپس در آن آب دارو مخلوط می کنند و همان آب را در لوله ها برای مصارف در خانه ها پس می دهند و این آب را با آب دریا یا جوی مخلوط نمی کنند فقط مگر آب باران بر آن آب ببارد و الا هیچ، مصرفش شرعاً چه حکم دارد؟
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 442 بسمه تعالی، اگر آب است بر فرض نجس بودن با بارش باران بر آن با شرایط پاک می شود و مصرفش مانع ندارد.
3. هر چیزی که در انگلستان در قوطی ها و غیر آن بسته بندی می کنند حتماً دست خورده اهل کتاب یا مشرک یا کافر است. در مثل چنین کشوری شیر و روغن و کره و نان فرنگی و بیسکویت و غیرها خوردن شرعاً چه حکمی دارد؟
بسمه تعالی، اگر یقین به ملاقات با بدن کافر با رطوبت مسریه نباشد محکوم به طهارت است.
4. پنیری که از مایۀ حیوانی که ذبح شرعی نشده درست می کنند، مثلاً پنیر کرافت و غیرها، خوردنش شرعاً چه صورت دارد؟
بسمه تعالی، اگر یقین به ملاقات پنیرمایه با جسم میته نباشد اشکال ندارد.
[سؤال 10949] 6229
بسمه تعالی 29 / 9 / 1361
محضر مبارک حضرت امام خمینی، دامت برکاته
پس از دعا و سلام، توجّه شما را به عرایض زیر معطوف می دارم.
این جانب ساکن بندرعباس، مدت هجده سال قبل، عیالی اختیار نمودم و شش سال گذشت و بچه دار نشدم و مخارج زیادی هم متحمل شدم، ولی مفید واقع نشد. ناچار به خواستگاری دخترعمویم رفتم، اما آن ها اظهار داشتند که تو زن داری، و بنده نیز شفاهاً گفتم که زنم را طلاق می دهم. با این حال قبول کردند و زن دوم اختیار نمودم. چندی گذشت و از زن دوم بچه دار شدم و اکنون که مدت دوازده سال از ازدواج دوم و هجده سال از ازدواج اول می گذرد، به شکر خداوند متعال، یک دختر و سه پسر از عیال دومم دارم. ناگفته نماند که مادر بچه هایم روز به روز فشارش بیشتر می شود مبنی بر این که باید زن اولت را طلاق بدهی. عیال اولم نیز حاضر به طلاق نیست. ناگفته نماند که عیال اولم محبت های زیادی به بنده و بچه هایم دارد و همین محبت ها باعث این شده که تا حال، بنده با همۀ ناراحتی ها سر کنم. به عنوان مثال: اجازۀ این که نزد زن اولم بروم ندارم و اگر چنین شد، مادر بچه ها به عناوین مختلف ـ از قبیل کتک زدن بچه ها یا بی توجهی و صحبت نکردن و قهرکردن ـ تلافی می کند و
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 443 اصرار دارد بر این که یا باید مرا طلاق بدهی و یا این که او را طلاق دهی؛ در غیر این صورت، خودم را آتش می زنم و می کشم و چندین بار هم دست به چنین کاری، از قبیل خوردن قرص زده است. یک بار هم کارمان به شهربانی کشید و پس از آشتی، دوباره همان برنامه را به شکل حادّتری دنبال کرد.
حال با توجه به عرایضم که به اختصار تحریر شد، از محضر آن امام بزرگوار استدعا دارم که مرا راهنمایی فرموده و حکم شرعی را دربارۀ این فدوی صادر بفرمایید که چه کنم؟ والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
بسمه تعالی، کارهایی که از زن دوم نقل کرده اید خلاف است و مشروع نیست و شما در طلاق هر یک از آن ها اختیار دارید و می توانید هیچ یک را طلاق ندهید.
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 444