شرایط طلاق
در اختیار شوهر بودن طلاق
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

در اختیار شوهر بودن طلاق

احکام طلاق

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1369

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

در اختیار شوهر بودن طلاق

در اختیار شوهر بودن طلاق 

[سؤال 10919]‏ ‏ ‏ 6204‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، رهبر عزیز ایران و امید‏‎ ‎‏مستضعفان جهان دامت برکاته، امام بزرگوار، با عرض سلام‏

‏این جانبه که 22 سال سن دارم، در حدود 5 /3 سال پیش، نامزدم در امریکا بود و‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 424

‏طبق وکالتی که به یکی از اعضای فامیل داد، من را به عقد دائم خود درآورد. با توجه به‏‎ ‎‏این که لانۀ جاسوسی اشغال شد و دست امریکای جنایتکار رو شد، من هم موفق به‏‎ ‎‏رفتن نشدم؛ از آن جا که طبق شرع اسلام زن باید مطیع و مطاع مرد باشد، همسرم از‏‎ ‎‏امریکا اقدام کرده و مدارک لازم را برایم فرستاد و در مرداد 60 بر خلاف میل باطنی ام‏‎ ‎‏مجبور شدم به تبعیت از شوهرم، عازم فرانسه و بعد به آن جا بروم. در فرانسه‏‎ ‎‏خوشبختانه موفق به رفتن نشدم.‏

‏از طرفی شوهرم که آن قدر غربزده شده که احساس، عاطفه و دین را از یاد برده،‏‎ ‎‏تلفنی به من گفت: من ایران بیا نیستم؛ تو اگر مرا می خواهی صبر بده، هروقت راه باز‏‎ ‎‏شد بیا تا این جا با هم عروسی کنیم؛ آمدن و ماندن در ایران، دیگر به درد نمی خورد.‏‎ ‎‏من هم بعد از ساعت ها تفکر مجدداً به ایران آمدم. گفتم: مردی که انسانیت، ملیت،‏‎ ‎‏عاطفه و دین و ایمان را از یاد برده و در منجلاب امریکا غرق شده است، دیگر به درد‏‎ ‎‏نمی خورد. باز هم هرچه با او تماس گرفته و گفتم امام فرموده اند: ای ایرانی های خارج‏‎ ‎‏از کشور، مغزهای شما را امریکای جنایت کار غارت کرده؛ بیدار شوید، به ایران‏‎ ‎‏برگردید و به وطن خدمت کنید، به گوشش فرو نرفت. حالا که چند سال از عقد ما‏‎ ‎‏می گذرد و من هم نخواستم به امریکا بروم، تصمیم به جدایی گرفتم. البته پس از‏‎ ‎‏مشورت با خواهران مکتبی در مسجد، مجدداً با شوهرم تماس گرفتم و تقاضای‏‎ ‎‏ارسال وکالت نامه جهت طلاق کردم و ایشان امتناع کرد. بارها و بارها تلفن زدم و گفتم:‏‎ ‎‏من هیچ چیز از تو نمی خواهم؛ همین طور که در ظرف 5 / 3 سال که همسر تو هستم‏‎ ‎‏اصلاً خرجی مرا نداده ای؛ حالا هم مردانه حاضر شو و مرا طلاق بده؛ ولی او همین‏‎ ‎‏طور مرا سرگردان کرد و جواب نداد و اقدام نکرد. من هم به دادگاه شیراز مراجعه‏‎ ‎‏کردم. گفتند: هیأتی از قم آمده برای رسیدگی به کارهای حمایت خانواده. نزد ایشان‏‎ ‎‏رفتم و جریان را در میان گذاشتم. ایشان پس از اظهار همدردی گفتند: متأسفانه قانونی‏‎ ‎‏در این مورد نداریم. من هم با توجه به رهنمودهای شما در اول انقلاب که فرمودید:‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 425

‏قوانین طاغوت تا زمانی که قانون جدید به تصویب نرسیده، قابل اجرا است، این‏‎ ‎‏مسأله را به هیأت اعزامی گفتم؛ ولی ایشان گفتند: در این مورد فقط ولی امر هست که‏‎ ‎‏می تواند به شما کمک کند. بنابراین استدعای عاجزانه دارم دستور فرمایید: دادگاه‏‎ ‎‏طلاق مرا از این خودفروش و وطن فروش غرب گرا بگیرد. من دختری هستم که تنها‏‎ ‎‏چشم امید به دستورات شما دارم. یک دیپلم بیکارم که پدری مریض و بیکار دارم.‏‎ ‎‏ترجیح می دهم ایمانم حفظ باشد و در وطنم بمانم و به این انقلاب خدمت کنم و هرگز‏‎ ‎‏وارد جهنمی به نام امریکا نشوم. ضمناً با این که خداوند در قرآن کریم به مصداق آی‏‏ۀ‏‎ ‎‏شریفه ‏‏فَبَشِّرِ الصَّابِریِنَ‏‏ صبرکنندگان را دوست دارد و با این که در دین و مکتب‏‎ ‎‏انسان ساز ما خودکشی تحریم شده است و از گناهان است، آن قدر زندگی به من تنگ‏‎ ‎‏شده که تصمیم به خودکشی دارم. تقاضا می شود به من کمک کنید. ‏

بسمه تعالی، اگر عقد با شرایط و صحیح انجام شده، اختیار طلاق با شوهر است و خودکشی حرام است و بر شوهر واجب است نفقه را بدهد، مگر این که زن ناشزه باشد.

[سؤال 10920]‏ ‏ ‏ 6205‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏اگر مرد یا زن یا هر دو نشوز کنند و هیچ یک از مراتب رفع نشوز مؤثر واقع نشود،‏‎ ‎‏آیا می شود طلاق داد؟‏

بسمه تعالی، اختیار طلاق با مرد است و گاهی در بعضی شرایط، مجتهد عادل می تواند طلاق دهد، اگر اجبار زوج به طلاق میسر نباشد.

[سؤال 10921]‏ ‏ ‏ 6206‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 24 / 1 / 1361‏

‏محضر محترم حضرت آیت الله‌ پسندیده دامت برکاته‏

‏احتراماً به عرض حضرت عالی می رساند که زنی شوهر کرده، هنگام وضع حمل‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 426

‏قادر به این کار نشده و زن ها جمع شده با دست بچه را از رحم مادر بیرون کشیده اند‏‎ ‎‏در نتیجه بچه قطعه قطعه شده، مادر نیز وضع بدی پیدا کرده طوری که دیگر قادر به‏‎ ‎‏زناشویی نیست؛ یعنی همبستر شدن شوهر با او غیر ممکن شده، حالا شوهر در صدد‏‎ ‎‏است که او را مطلّقه کند آیا می تواند او را مطلّقه کند، اگر می تواند وظیفه این مرد‏‎ ‎‏چیست؟ آیا آن زن می تواند غیر از مهریه چیز دیگری از شوهر مطالبه کند یا خیر؟ اگر‏‎ ‎‏می تواند به چه صورت است؟ لطفاً جواب را مرقوم فرمایید، قبلاً از لطف‏‎ ‎‏حضرت عالی سپاس گزاریم. ‏

‏ضمناً یادآور می شود که این خانم قبلاً شوهر دیگری داشته و از شوهر قبلی‏‎ ‎‏بچه دار نمی شده است، ناگفته نماند که این قضیه در ده اتفاق افتاده است که فاقد‏‎ ‎‏هرگونه وسیله بوده. ‏

‏عمرکم طویل وعدوّکم ذلیل‏

بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است و در فرض مسأله مرد ضامن چیزی نیست.

[سؤال 10922]‏ ‏ ‏ 6207‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 17 / 1 / 1361‏

‏حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏زنی شوهری اختیار کرده که اهل پاکستان بوده و در ایران زندگی می کرده و چون‏‎ ‎‏ازدواج قبل از تصویب قانون حمایت خانواده بوده، در ضمن عقد خارج لازم، وکالت‏‎ ‎‏برای طلاق نگرفته و اکنون بیش از ده سال است که زوج به ایران نیامده و نفقه زوجه را‏‎ ‎‏هم نداده است. دادگستری نیشابور برای این زن گواهی عدم امکان سازش صادر‏‎ ‎‏نموده است. اکنون با توجه به این که زوج رضایت به طلاق این زن ندارد، حکم شرعی‏‎ ‎‏این زن را در صحت طلاق و عدم صحت بیان فرمایید.‏

بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است. 


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 427

[سؤال 10923]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 4938

‏2. زنی هنگام ازدواج سالم بوده، پس از مدتی مریض یا دیوانه شده است. آیا‏‎ ‎‏شوهر می تواند او را طلاق گوید؟‏

بسمه تعالی، اختیار طلاق زن با شوهر است.

[سؤال 10924]‏ ‏ ‏ 6208‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏خدمت رهبر بزرگوار، قدر قدرت، قوی شوکت، قلب امت، حضرت امام خمینی‏‎ ‎‏أیده الله‌ تعالی، سلام علیکم‏

‏ای امام بزرگوار! پس از درماندگی های بسیار زیاد و این طرف و آن طرف رفتن‏‎ ‎‏بالاخره توانستم محل شما را پیدا کنم و عرضی داشتم خدمت آن بزرگوار، من یک‏‎ ‎‏خاله دارم که حدود یک سال پیش با مردی که بسیار او را دوست داشت ازدواج کرد،‏‎ ‎‏اما پس از مدتی متوجه شد که این مرد، عقیم است و قابل بچه دار شدن نیست. وی‏‎ ‎‏موضوع را به ما نگفته و خود را می خورد و غصه دار است. دختری است که یتیم است‏‎ ‎‏و مادر خود را از دست داده، اکنون پس از یک سال ناراحتی های او زیاد شده، دختری‏‎ ‎‏عصبی، بد اخلاق و بدبین شده است. دکتر به او گفته که تو کاملاً قابل بچه دار شدن و‏‎ ‎‏باردار شدن هستی، اما شوهر تو هرگز بچه دار نخواهد شد، مضافاً این که دکتر به شوهر‏‎ ‎‏وی گفته است که احتمالاً سرطان نیز خواهی گرفت، خاله من بسیار کوتاه آمده و حتی‏‎ ‎‏حاضر شد که بچه ای را بیاورند و بزرگ کنند، اما شوهر وی این را رد کرده و به وی‏‎ ‎‏گفته است که باید با من بمانی و بسازی و بسوزی که آن نایئب امام (عج) می داند که‏‎ ‎‏این ساختن نیست و سوختن است، شوهر وی با مسأله، بسیار احساسی و غیر عادلانه‏‎ ‎‏برخورد کرده است. و این دختر اکنون مریض است و ناراحت.‏

‏حال ای امام عزیز با توجه به قابلیت باروری این دختر و این که خانوادۀ شوهر‏‎ ‎‏نازایی را به دختر به دروغ نسبت داده اند و خود شوهر نیز نازا و احتمالاً در آینده به‏‎ ‎‏تشخیص دکترها سرطان خواهد گرفت به نظر آن قوی شوکت آیا طلاق جایز است یا‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 428

‏خیر؟ و اگر جایز است آیا مرتکب معصیتی نخواهد شد؟‏

بسمه تعالی، اختیار طلاق در دست شوهر است و بدون اذن یا وکالت از او طلاق باطل است.

[سؤال 10925]‏ ‏ ‏ 6209‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏با سلام بر امام امت و روحانیت مبارز و شما برادران عزیز ‏

‏خواهشمندم به این سؤال من از لحاظ شرعی جواب دهید. من به دختری علاقه‏‎ ‎‏داشتم و این علاقه دو طرفه بوده است و روزی که من به قصد ازدواج از آبادان رفتم‏‎ ‎‏آن جا، گفتند: یک هفته قبل عقد کرده است. حال آیا می توان از آن برادر تقاضا کرد‏‎ ‎‏خطبۀ عقد را پس بخواند؟ با وجود این که خود آن دختر به من گفت که با اکراه به عقد‏‎ ‎‏او درآمده است. متشکرم.‏

بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است و عرضه کردن طلاق بر زن شوهردار به منظور ازدواج با او پس از طلاق از شوهر، صحیح نیست.

[سؤال 10926]‏ ‏ ‏ 6210‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مقدس حضرت آیت الله‌ العظمی الامام خمینی روحی لک الفداء ‏

‏پس از عرض سلام، مردی با دختری ازدواج می کند و پس از گذشت چند ماه در‏‎ ‎‏موقع وضع حمل بر اثر ضربه ای که از ناحیۀ شوهر تعمداً بر وی وارد می آید دختر‏‎ ‎‏مزبور بی هوش شده و پس از چند ساعت که به هوش می آید دچار اختلال حواس‏‎ ‎‏گشته و نتیجتاً تا حدی شعور خود را از دست می دهد. حال بفرمایید علیرغم عدم‏‎ ‎‏موافقت اولیای دختر و با توجه به کمبود شعوری که در خود دختر وجود دارد، آیا آن‏‎ ‎‏مرد می تواند شرعاً او را طلاق بدهد؟ و آیا آن زن واجب النفقه آن مرد هست یا خیر؟‏

بسمه تعالی، گرچه اختیار طلاق با شوهر است، ولی اگر دولت اسلامی

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 429

مقرراتی در این باره دارد مراعات آن لازم است و اختلال حواس اگر از ضربۀ حاصل از دست شوهر ناشی شده، موجب ارش است و کسالت ذکر شده مانع از وجوب نفقۀ او بر شوهر نیست.

[سؤال 10927]‏ ‏ ‏ 6211‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 29 / 2 / 1361‏

‏محضر مبارک حضرت امام خمینی مدّ ظله، سؤال هایی بنیادی راجع به طلاق از‏‎ ‎‏نظر اسلام هست که برای حقیر بدون پاسخ مانده است، لذا از آن مرجع عالی قدر‏‎ ‎‏استدعا دارم راهنمایی بفرمایید:‏

‏1. از نظر اسلام حق طلاق با کیست؟‏

بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است.

‏2. اگر پس از دو سال که از ازدواج زن و شوهر می گذرد عقیم بودن مرد اثبات گردد آیا زن حق فسخ‏‎ ‎‏عقد را دارد؟ مسألۀ مهریه چه می شود؟‏

بسمه تعالی، حق فسخ ندارد و مهریه ثابت است.

[سؤال 10928]‏ ‏ ‏ 6212‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 26 / 3 / 1361‏

‏محضر مبارک رهبر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی‏

‏زنی که شوهر او نفقه اش را تأمین می کند، ولی از نظر زناشویی شش ماه است که‏‎ ‎‏ارتباط با او را قطع نموده بر اثر بهانه جویی، و خود زوج اقرار دارد که من عمل‏‎ ‎‏زناشویی را انجام نمی دهم و زوجه لایحه ای تقدیم به دادگاه نموده و درخواست‏‎ ‎‏طلاق کرده. آیا طبق فتوای امام، حاکم شرع در صورتی که زوج، استنکاف از طلاق‏‎ ‎‏دارد می تواند طلاق زوجه را بدهد یا خیر؟‏

بسمه تعالی، باید شوهر به واجب خود عمل نماید و در صورت مراجعه زن به حاکم شرع باید او را الزام به عمل به وظیفه نماید و طلاق به دست زوج است.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 430

[سؤال 10929]‏ ‏ ‏ 6213‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 7 / 7 / 1361‏

‏مسئول محترم دفتر امام، سلامٌ علیکم، محترماً به عرض می رسانم:‏

‏این جانب که در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشغول خدمت می باشم، مسأله‏‎ ‎‏مهمی برای بنده در پیش است. که امیدوارم با راهنمایی و رهنمودهایتان که الهام گرفته‏‎ ‎‏از کلام پربار قرآن و سخنان پربار معصومین و منابع فقه و خصوصاً در زمان حاضر، با‏‎ ‎‏استفاده از نظرات مهم امام امت است، راه حل این مسأله را برای این حقیر بیان نمایید.‏

‏حدود چهار ماه پیش، بنده آمادگی خود را در ازدواج دیدم و با دختری ازدواج‏‎ ‎‏نموده ام که از جهت هایی در او ضعف است. بعد از چند مدتی که ازدواج نموده ام‏‎ ‎‏ـ  البته تا حالا فقط عقد نموده ام، ولی نامزدم است، یعنی هنوز خانۀ پدرش است ـ به‏‎ ‎‏جای این که بیشتر با او انس و الفت پیدا کنم، بر عکس بی علاقه گی بنده بیشتر و بیشتر‏‎ ‎‏شد. و الآن این بی علاقه گی به حدی شدت گرفت که به هیچ عنوان نمی توانم خودم را‏‎ ‎‏قانع کنم و این مسأله، باعث وسوسه خاطرم شده و حالا می خواهم نامزدم را طلاق‏‎ ‎‏بدهم و از او جدا شوم و این را می دانم که اگر روزی با هم ازدواج کنیم، آیندۀ هر دوی‏‎ ‎‏ما جز بدبختی و شومی چیز دیگر نیست. ‏

‏از شما می خواهم که بفرمایید آیا طلاق دادن و جدا شدن بنده از نامزدم از نظر‏‎ ‎‏شرعی چه حکمی دارد؟ لطفاً عاجزانه از شما می خواهم که این مسأله را کاملاً برای‏‎ ‎‏بنده بشکافید و توضیح بدهید.‏

‏ضعف های نامزدم: ضعیف الجثه بودن بی اندازه؛ بی اندازه نامتناسب بودن بنده با او‏‎ ‎‏از نظر اندام؛ ساده لوح بودن او؛ سابقۀ پدرش خوب نیست. ‏

بسمه تعالی، اگر از جهات دینی اشکالی ندارید خوب است به زندگی مشترک ادامه دهید و به الطاف خداوند متعال امیدوار باشید و امور مزبوره، شما را نسبت به آینده مأیوس نسازد؛ و در هر صورت، اختیار طلاق با شوهر است.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 431

[سؤال 10930]‏ ‏ ‏ 6214‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی أدام الله‌ ظله العالی، ان شاء الله‌ ‏

‏زنی مدتی است با مردش اختلاف دارد و تمکین نمی کند و بهانه اش گاهی این‏‎ ‎‏است که من با تو تفاوت سنّی دارم و گاهی می گوید که تو عقیم هستی و من بچه‏‎ ‎‏می خواهم و گاهی آشکارا می گوید: من تو را نمی خواهم و وقتی که مرد به او می گوید:‏‎ ‎‏تو که سابقۀ مرا می دانستی چرا عقد شدی؟ می گوید: حالا پشیمان شده ام و‏‎ ‎‏نمی خواهم. مرد هم مدعی است که زن به هوس افتاده است و مرد در مقام توهین‏‎ ‎‏واقع خواهد شد و به هیچ قیمت حاضر به طلاق نمی شود. آیا زن در این صورت‏‎ ‎‏شرعاً می تواند با این بهانه ها طلاق بگیرد و چنین حقّی به زن داده شده است یا نه؟ ‏

‏مستدعی است به طور واضح، حکم خدا را دراین باره بیان فرمایید که موجب‏‎ ‎‏تشکر است.‏

بسمه تعالی، زن حق طلاق ندارد و اختیار طلاق در دست شوهر است و باید از شوهر تمکین کند و در صورت عدم تمکین، استحقاق نفقه و سکنا ندارد و مرد می تواند ولو با رجوع به دادگاه ها، او را وادار به تمکین کند.

[سؤال 10931]‏ ‏ ‏ 6215‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 26 / 5 / 1361‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی نایب الامام، امام خمینی، مدّ ظله العالی،‏‎ ‎‏بعد از اهدای تحیت و سلام، در این مسأله شرعیۀ فرعیه چه می فرمایید؟‏

‏زنانی که شوهرانشان در کشور عراق زندگی می کنند و از دادگاه مدنی خاص‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی ایران، تقاضای طلاق خلع می نمایند، باتوجه به این که به لحاظ‏‎ ‎‏جنگ تحمیلی و قطع روابط ایران و عراق، برای دادگاه مقدور نمی باشد که تقاضای‏‎ ‎‏زوجه را به اطلاع زوج برساند تا از نظر زوج آگاه گردد: ‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 432

‏1. آیا در مورد فوق دادگاه می تواند بدون اطلاع شوهر، از قاعدۀ لاضرر و قاعدۀ‏‎ ‎‏لاحرج استفاده نموده و زوجه را مطلقه سازد؟‏

‏2. وظیفۀ دادگاه چیست؟‏

‏3. در مسأله فوق، زمانی که زوجه اظهار می دارد: غیر مدخوله بوده و در شروع‏‎ ‎‏جنگ، شوهرش را به خدمت سربازی در کشور عراق فراخوانده اند و زوجه را از‏‎ ‎‏کشور عراق اخراج نموده اند و زوجه از آن هنگام از شوهرش خبری ندارد، دادگاه در‏‎ ‎‏مقابل خواستۀ زوجه مبنی بر طلاق خلع، چه تکلیفی دارد؟‏

بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است و تا ثبوت طلاق از طرف شوهر یا فوت او باید صبر نمایند، اگرچه زوجه مدخول بها نباشد.

[سؤال 10932]‏ ‏ ‏ 6216‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 23 / 10 / 1361‏

‏پیشگاه مقدس رهبر انقلاب اسلامی و ولی امت مسلمان، حضرت آیت الله‌‏‎ ‎‏العظمی امام خمینی، مدّ ظله ‏

‏این جانب با مردی ناشناخته که حدود بیست سال از من بزرگ تر بود و خود را‏‎ ‎‏مسلمان معرفی می کرد ازدواج نمودم. چون به شغل دبیری اشتغال داشتم و تمام‏‎ ‎‏اوقاتم صرف تعلیم و تربیت شاگردان مدارس می شد، امکان درک خصوصیات‏‎ ‎‏اخلاقی و فطرت ذاتی او برایم فراهم نمی شد، تا این که کم کم متوجه شدم علاوه بر‏‎ ‎‏این که عقیم و قادر به داشتن اولاد نیست، از نظر اخلاقی و عقیدتی، فردی فاسد و‏‎ ‎‏منحط است؛ یعنی پدر و مادر و برادر و تمام فامیل او کلیمی و بهایی می باشند و حتی‏‎ ‎‏دایی او از رهبران فرقۀ بهاییه هستند. گذشته از این ها با چنین سن و سالی، لواط دهنده‏‎ ‎‏و به تمام معنا فاسد و غیر قابل تحمل است و حیثیت خانوادگی و شؤون اجتماعی و‏‎ ‎‏شغلی من کاملاً در معرض خطر است. لذا با توجه به مندرجات شرایط عقدنامه و‏‎ ‎‏داشتن حق وکالت طلاق و نصّ صریح قانون مدنی و حمایت خانواده، با چشم پوشی‏‎ ‎‏از کلیۀ اثاثیه و وسایل شخصی خود، تقاضای طلاق نموده و به موجب حکم دادگاه در‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 433

‏سال 1358 خود را مطلّقه نموده ام.‏

‏چون فرد موصوف، علاوه بر خصوصیات مشروحه، کلاّش و اخّاذ هم هست،‏‎ ‎‏برای این که بتواند ماحصل زندگی ده ساله مرا ـ  که سه دانگ خانۀ مشترکی است ـ از‏‎ ‎‏دستم بگیرد، برای اجرای حکم دادگاه، در دفترخانه حاضر نشد، تا این که مراسم طلاق‏‎ ‎‏و اجرای حکم دادگاه، توسط نمایندۀ دادستان وقت تهران انجام و به ثبت رسید.‏‎ ‎‏هرچند که طلاق فوق الذکر با داشتن حق وکالت از طرف شوهر و حکم دادگاه و‏‎ ‎‏حضور نمایندۀ دادستان بوده است، چون شوهر در موقع ثبت واقعۀ طلاق حضور‏‎ ‎‏نداشته، استدعا دارد نظریۀ مبارک آن امام امت و ولی اعظم را مرقوم فرمایند که طلاق‏‎ ‎‏حاضر، از نظر شرعی و قانونی دارای اشکال است یا خیر؟‏

بسمه تعالی، خصوصیات مورد سؤال بر ما معلوم نیست؛ و طلاق اگر با اذن یا وکالت از شوهر واقع شده، صحیح و الاّ باطل است.

[سؤال 10933]‏ ‏ ‏ 6217‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 28 / 6 / 1361‏

‏حضور معظم حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، مرجع تقلید و بنیان گذار‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی ایران، به عرض عالی می رساند:‏

‏عیال این جانب طبق تمایلات نفسی و هوس های جوانی، از این جانب درخواست‏‎ ‎‏طلاق داشته؛ چون با طلاق وی موافقت ننمودم، با اتهامات ناروای سیاسی مرا متهم‏‎ ‎‏کرده و درخواست طلاق نموده است. علی رغم تکذیب این اتهامات و اثبات‏‎ ‎‏کذب بودن آن، شعبۀ دوم دادگاه مدنی خاص، به استناد این اتهامات و بدون رضایت و‏‎ ‎‏موافقت من، اقدام به صدور حکم طلاق برای عیالم نموده است و عیالم نیز با این‏‎ ‎‏حکم، در محضر طلاق، خود را مطلقه کرده است.‏

‏1. اگر اتهامات سیاسی از دلایل طلاق نیست، ازدواج مجدد این زن چه صورتی‏‎ ‎‏خواهد داشت؟‏

‏2. از نظر مقررات شرع اسلام، در صورت ازدواج بعدی، روابط زوجیت با زوج در‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 434

‏حکم زنای محصنه می باشد یا خیر؟‏

‏3. این جانب برای حفظ ناموس خود، درصورتی که زوجه بخواهد شوهر کند، چه‏‎ ‎‏تکلیف شرعی برعهده دارم؟‏

بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است و اتهامات موجب اجبار بر طلاق نمی شود، و هرگاه زن، وکیل از طرف شوهر در طلاق خود نباشد و طلاق از طرف شوهر یا به اذن او نباشد، باطل است و زوجیت به قوت خود باقی است و چنانچه زن بعد از چنین طلاقی باتوجه به حکم شرعی آن، اقدام به تجدید ازدواج کند، ازدواج باطل است و مرد دوم بر او حرام مؤبّد می شود، و درصورتی که بعد از چنین ازدواجی نزدیکی انجام شود، حکم زنای محصنه دارد، و شوهر شرعی سابق حق دارد از چنین ازدواجی ممانعت کند.

[سؤال 10934]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 5993

‏2. در صورت امتناع زوج از طلاق، اگر دادگاه صلاح را در متارکه بداند، آیا‏‎ ‎‏می تواند بدون اذن زوج، زوجه را مطلّقه نماید یا نه؟ و اگر جواب منفی است، در چنین‏‎ ‎‏بن بست هایی طریق حلش چگونه است؟‏

بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است.

[سؤال 10935]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 4106

‏2. در صورتی که مردی از پرداخت نفقه و سایر حقوق زن خود امتناع ورزد و او را‏‎ ‎‏مورد ایذا و آزار قرار دهد و حاضر به طلاق هم نباشد حتی به طلاق خلع آیا حاکم‏‎ ‎‏شرع حق اجبار به طلاق و یا اجرای آن را دارد یا خیر؟‏

بسمه تعالی، اختیار طلاق به دست شوهر است و حاکم شرع می تواند در صورت مطالبۀ زوجه شوهر را وادارد که حقوق زن را ادا نماید و در بعضی موارد حاکم شرع می تواند طلاق بدهد.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 435

[سؤال 10936]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 391

‏2. اگر زنی مدت بیش از هشت ماه در خانۀ شوهر نماز نخوانده باشد، شوهر‏‎ ‎‏می تواند او را طلاق دهد؟ اگر چنانچه می تواند، به چه صورت می باشد؟‏

بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است و تا ممکن است او را نصیحت و وادار به نماز کنند.

[سؤال 10937]‏ ‏ ‏ 6218‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر اقدس حضرت آیت الله‌ العظمی نایب الامام، امام خمینی، متّع الله‌ المسلمین‏‎ ‎‏بطول بقاء وجوده الشریف، با ابلاغ سلام و تحیات فراوان‏

‏اگر دختر در اول ازدواج مخالف باشد و اجباراً شوهر داده شود و بعد از مدتی قلیل‏‎ ‎‏بین این زن و شوهر اختلاف خانوادگی پیدا شود و زن در شکنجۀ روحی باشد و این‏‎ ‎‏شوهر از زنش برای همسایگان محل بدگویی نماید، آیا این زن شرعاً حق طلاق دارد‏‎ ‎‏یا خیر؟ تکلیف مذکور را روشن فرمایید تا باعث آبرو ریزی طرفین نشود. والسلام‏

بسمه تعالی، زن حق طلاق ندارد و لازم است طرفین، مراعات حقوق یکدیگر و وظایف شرعیه را بنمایند.

[سؤال 10938]‏ ‏ ‏ 6219‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 14 / 11 / 1361‏

‏محضر مبارک رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، حضرت آیت الله‌ العظمی امام‏‎ ‎‏خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏احتراماً؛ به استحضار می رساند: این جانب به علت اختلاف و عدم تفاهم اخلاقی با‏‎ ‎‏زوجۀ خود، بیش از سه سال است از همدیگر جدا زندگی می نماییم، بدون آن که‏‎ ‎‏مشارالیها را مطلقه نموده باشم. البته برای انجام طلاق، به مراجع قانونی مراجعه‏‎ ‎‏نموده ام. از طرفی دیگر، مبادرت به ازدواج با زنی مکرمه و عفیفه و علاقه مند به حسن‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 436

‏تفاهم کرده ام. همسر اولیه، برخلاف موازین شرعیه مدعی است که در صورتی حاضر‏‎ ‎‏به طلاق می باشد که مبلغی معادل ده برابر صداقیه به ایشان پرداخت نمایم. لذا بدین‏‎ ‎‏وسیله با استفتا از محضر مبارک جناب عالی استدعا دارم اعلام فرمایید:‏

‏اولاً: طبق مقررات شرع مقدس، ازدواج مجدد، نیاز به اجازه و اذن همسر اول دارد‏‎ ‎‏یا خیر؟‏

‏ثانیاً: آیا می توان زوج را در هنگام طلاق، محکوم و مجبور نمود که بیش از مبلغ‏‎ ‎‏صداقیه به زوجه پرداخت نماید؟‏

‏ثالثاً: آیا امکان دارد حق طلاق زوج را با عواملی ـ از قبیل پرداخت فی المجلس‏‎ ‎‏صداقیه و یا پرداخت چندین برابر صداقیه ـ محدود و یا دچار تزلزل نمود؟‏

بسمه تعالی، اختیار طلاق در دست شوهر است و زن بیش از صداق خود نمی تواند مطالبه کند.

[سؤال 10939]‏ ‏ ‏ 6220‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏در پاکستان، یک خانواده ای در شیعیان است که خانوادۀ خوجۀ اثناعشری می باشد.‏‎ ‎‏این ها ما بین خودشان چند قانون وضع نموده اند که به سختی در اجرا می باشد این آقا‏‎ ‎‏مسأله اش این است که زنی دارد که او نمی خواهد با این آقا زندگی کند و سه و نیم سال‏‎ ‎‏است که از خانۀ او رفته و با پدر و مادر خودش زندگی می کند؛ و دادگاه خانواده‏‎ ‎‏تصمیمی راجع به این موضوع نگرفته است. لذا طبق قوانین خانوادگی نه می تواند‏‎ ‎‏طلاق بدهد و نه می تواند که به خانۀ خودش بیاورد. حال سؤال می کند که: ‏

‏1. آیا اگر در این ایام، گناهی از بنده سربزند، به گردن خودش هست یا به گردن‏‎ ‎‏دادگاه و یا به گردن هردو؟‏

‏2. اگر از زنش گناه سر بزند، این گناه به گردن پدر و مادرش هست یا به گردن خود‏‎ ‎‏زن یا به گردن هردو؟‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 437

‏3. در این حالات، فریضه بنده چه می باشد؟ می توانم طلاق بدهم یا خیر؟‏

بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است.

[سؤال 10940]‏ ‏ ‏ 6221‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏

‏محضر عالی قدر، حضرت آیت الله‌ العظمی حجة الله‌ الکبری، امام خمینی، دام ظله،‏‎ ‎‏با درود به شهدای اسلام و با دعای طول عمر برای آن رهبر و مرجع بزرگ جهان‏‎ ‎‏تشیع، خواهشمند است راجع به مسأله، فتوای جناب عالی را عنایت فرمایند:‏

‏زن شوهردار مسئولیت خودش را اهمیت نمی دهد و بدون اذن شوهر، نه فقط قدم‏‎ ‎‏از خانه بیرون می گذارد، بلکه بدون اذن شوهر به کشورهای دیگر، برای سیاحت‏‎ ‎‏مسافرت می کند. اگر شوهر می گوید: من راضی نیستم، می گوید: باشد تو راضی نباش،‏‎ ‎‏من به نظر تو اهمیت نمی دهم، ولی اگر شوهر می گوید: طلاق بگیر، زن حاضر نیست‏‎ ‎‏که طلاق بگیرد. در این مشکله، وظیفۀ شوهر چه خواهد بود؟ می تواند طلاق بدهد یا‏‎ ‎‏خیر، با توجه به این که زن مزبور، فرزندان خودش را طوری تربیت کرده است که آن ها‏‎ ‎‏برای نماز هم اهمیت قائل نیستند؟ ولکم الأجر و الثواب ‏

بسمه تعالی، اختیار طلاق، در دست شوهر است.

[سؤال 10941]‏ ‏ ‏ 6222‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 25 / 9 / 1361‏

‏حضور با سعادت دفتر امام خمینی، دام ظله العالی، مشکلی به این ترتیب برای ما‏‎ ‎‏ایجاد شده است که تقاضامندیم از لحاظ شرعی به آن پاسخ گویید:‏

‏چندی پیش خواهرم پس از اخذ دیپلم، قصد شوهرکردن داشت و خواهان‏‎ ‎‏شوهری بود اسلامی، متدین و صادق، که در این رابطه شخصی پیدا شد که جوانی از‏‎ ‎‏ده بود. پس از ملاقات، خواهرم به او مایل نشد، ولی او و اطرافیانش ـ از قبیل پدر و‏‎ ‎‏برادرش ـ از خصوصیات او مانند ایمان، سواد، شغل مناسب و اخلاق اسلامی و...‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 438

‏تعریف زیاد کردند و خود او نیز بسیار رفت و آمد کرد و در مورد دارایی اش مبالغه‏‎ ‎‏نمود، به طوری که خانواده ام فریفته شدند و به خواهرم در مورد قبول ازدواج فشار‏‎ ‎‏آوردند. خواهرم که از لحاظ اخلاقی و سنّی، تفاوت های زیادی را حسّ کرده بود، به‏‎ ‎‏هیچ وجه راضی نبود. تا این که بر اثر فشارهای فراوان این فرد و خانواده، در مقابل‏‎ ‎‏عمل انجام شده واقع شد و به اکراه، بر سر سفرۀ عقد حاضر شد. پس از عقد، به زودی‏‎ ‎‏خصوصیات درونی شوهر معلوم شد و خواهرم فهمید که از لحاظ سنّ و شغل و سواد‏‎ ‎‏و امکانات و اخلاق و...، او کاملاً دروغ گفته است و سوابق خوبی نیز در ده ندارد و در‏‎ ‎‏مجموع، حرکاتی نشان داد که ناصادق بودن او را ثابت می کند. اکنون باتوجه به این که‏‎ ‎‏عروسی نشده است، خواهرم تقاضای اکید طلاق دارد؛ ولی در تمام جلساتی که گرفته‏‎ ‎‏شده، شوهر با دلایل غیر منطقی، از قبول طلاق خودداری می کند و این خودداری به‏‎ ‎‏خاطر علاقه نبوده، بلکه به خاطر فشار بر روی خواهرم می باشد. لذا باتوجه به این‏‎ ‎‏مسأله که خواهرم هرگز نمی تواند راضی به زندگی با این فرد شود و هیچ نقطۀ‏‎ ‎‏مشترکی هم با این فرد ندارد، لطفاً مرقوم بفرمایید: از لحاظ شرعی چگونه می تواند‏‎ ‎‏طلاق بگیرد؟‏

بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است. اگر زن، مایل به طلاق باشد، باید به هر نحو ممکن ـ ولو با بخشیدن مهر و یا مال دیگر ـ شوهر را راضی به طلاق نماید.

[سؤال 10942]‏ ‏ ‏ 6223‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏

‏حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی‏

‏زن و شوهری پس از گذشت مدتی از زندگی مشترک متوجه می شوند که بچه دار‏‎ ‎‏نمی شوند. ‏

‏1. آیا درصورتی که عیب از شوهر باشد، شرعاً زن حق دارد تقاضای طلاق نماید؟‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 439

‏2. آیا درصورتی که عیب از زن باشد، شرعاً زن حق دارد تقاضای طلاق نماید؟‏

بسمه تعالی، درخواست طلاق در هرصورت مانع ندارد، ولی اختیار طلاق با شوهر است.

[سؤال 10943]‏ ‏ ‏ 6224‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏

‏محضر مبارک امام امت، حضرت امام خمینی، دامت برکاته‏

‏اگر روی موازین شرعی و قانونی، زوج، همسری دیگر اختیار کند آیا اختیار طلاق‏‎ ‎‏از دست زوج خارج می شود؟ منظور نسبت به زن اول می باشد.‏

بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است و با تجدید ازدواج، اختیار از دست او خارج نمی شود.

[سؤال 10944]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 4070

‏2. خانمی که با رضایت خودش شوهر کرده و اکنون طلاق می خواهد آیا طلاق به‏‎ ‎‏دست مرد است یا زن؟‏

بسمه تعالی، اختیار طلاق با مرد است.

[سؤال 10945]‏ ‏ ‏ 6225‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک رهبر کبیر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی حضرت امام‏‎ ‎‏خمینی، دام ظّله العالی، با عرض سلام و درود فراوان، سلامتی وجود مبارک را از‏‎ ‎‏درگاه حضرت احدیت مسئلت دارم و مستدعی است احکام شرع مقدس اسلام را در‏‎ ‎‏مورد زیر اعلام فرمایید.‏

‏ازدواجی صورت گرفته بین پسر عمه و دختر دایی واجدالشرایط شرعی و ازدواج‏‎ ‎‏روی مطالعه کامل در وقت کافی و مطابق رضایت کامل زوجین و پدر و مادرشان و‏‎ ‎‏خانوادۀ آن ها بوده صیغه شرعی جاری، عقدنامه عادی تنظیم و به امضای زوجین و‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 440

‏پدرشان رسیده و عمر ازدواج تا کنون مدت یک سال است و تا کنون هم غیر مدخوله‏‎ ‎‏است اکنون دختر تحت تأثیر و تحریک افرادی قرار و تحت عنوان این که اگر با فلان‏‎ ‎‏جوان ازدواج نمایی اعیان و اشراف تر است دختر را اغفال و از ادامه ازدواج سرپیچی‏‎ ‎‏می نماید با توجه به این که زوج جوان مسلمان و متعصّب و از هر گونه فساد اخلاقی‏‎ ‎‏دور و مبرّا و منزّه است آیا زوجه غیر مدخوله می تواند عقد و ازدواج را بدون رضایت‏‎ ‎‏زوج فسخ نماید یا خیر؟ اگر می تواند یا جبراً عقد را فسخ نماید از نظر مهریه تعیین‏‎ ‎‏شده و مخارج عقد چه صورت دارد؟ به امید پیروزی حق بر باطل.‏

بسمه تعالی، زن حق فسخ ندارد و تا شوهر او را طلاق نداده نمی تواند با دیگری ازدواج کند. 

[سؤال 10946]‏ ‏ ‏ 6226‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی‏

‏اگر زن و شوهری نتوانند با هم سازش کنند و به زندگی مشترک ادامه دهند و شوهر‏‎ ‎‏حاضر به طلاق دادن زن نیست، زن با چه شرایطی می تواند طلاق بگیرد؟‏

بسمه تعالی، اختیار طلاق با شوهر است.

[سؤال 10947]‏ ‏ ‏ 6227‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 30 / 9 / 1361‏

‏قم، دفتر آیت الله‌ العظمی امام خمینی، روحی له الفداء‏

‏محترماً معروض می دارد: این کمینه، زنی هستم ایرانی الاصل و قبلاً در عراق‏‎ ‎‏ساکن بودیم و چند سال پیش در عراق شوهر کردم و پس از مدت یک ماه از شوهر‏‎ ‎‏جدا شدم؛ آن هم به سراغ من نیامده و طلاقم نداده است و مدت چهار سال در عراق‏‎ ‎‏بودیم. این بود که ما را در سال 58 به ایران سوق دادند و اکنون سه سال و نیم است که‏‎ ‎‏در دولت جمهوری اسلامی به سر می بریم و یک پدر پیرمردی دارم که آن هم از کار‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 441

‏افتاده است. من هم جوان هستم به سنّ بیست ساله و دلم می خواهد شوهر نمایم،‏‎ ‎‏شاید بتوانم با کمک شوهرم پدرم را هم اداره نمایم، که نه پدرم زیاد سختی بکشد و‏‎ ‎‏نه  خودم ـ خدای نخواسته ـ به راه نامشروع بیفتم. معظم له اجازه می فرمایند شوهر‏‎ ‎‏نمایم یا خیر؟ خواهشمند است برای خاطر رضای خدا تکلیف این کمینه را روشن‏‎ ‎‏فرمایید.‏

بسمه تعالی، اگر شوهر اول شما را طلاق نداده، حق ندارید شوهر کنید و باید عفت خود را حفظ کنید، و اگر شکایتی دارید، به دادگاه های صالحه مراجعه کنید تا اقدام مقتضی بنمایند.

[سؤال 10948]‏ ‏ ‏ 6228‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏مجتهد اعظم مرجع اعلی آیت الله‌ العظمی امام خمینی مدّ ظله العالی‏

‏لطفاً راجع به مسائل ذیل فتوا مرحمت فرمایید.‏

‏1. در انگلستان بعد از نزاع بین زن و شوهر اگر هر دو تا دو سال جدا و علی حده‏‎ ‎‏زندگی کنند شوهر، زن خودش را در دادگستری طلاق می دهد طبق دستور دولت، اما‏‎ ‎‏آن طلاق در اسلام تحقق نمی گیرد. بدین وسیله طبق قانون مملکت مرد می تواند زن‏‎ ‎‏دیگر را در ازدواج در بیاورد، اما زن نمی تواند شرعاً شوهری را بگیرد. مرد برای انتقام‏‎ ‎‏عمداً زن را شرعاً طلاق نمی دهد و اذیت می کند. آیا اجازه است در همچنین مواقع از‏‎ ‎‏طرف حاکم شرع بعد از طلاق دولتی از طرف شوهر، صیغۀ طلاق جاری کنیم تا این که‏‎ ‎‏زن نیز آزاد شود؟‏

بسمه تعالی، طلاق بدون اذن یا وکالت از شوهر باطل است.

‏2. آن طوری که شنیده ایم در اکثر شهرهای انگلستان آب کثیف و غلیظ و نجس از خانه ها یک جا جمع‏‎ ‎‏می شود و از آن کود در می آورند، سپس در آن آب دارو مخلوط می کنند و همان آب را در لوله ها برای‏‎ ‎‏مصارف در خانه ها پس می دهند و این آب را با آب دریا یا جوی مخلوط نمی کنند فقط مگر آب باران بر‏‎ ‎‏آن آب ببارد و الا هیچ، مصرفش شرعاً چه حکم دارد؟‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 442

بسمه تعالی، اگر آب است بر فرض نجس بودن با بارش باران بر آن با شرایط پاک می شود و  مصرفش مانع ندارد.

‏3. هر چیزی که در انگلستان در قوطی ها و غیر آن بسته بندی می کنند حتماً دست خورده اهل کتاب یا‏‎ ‎‏مشرک یا کافر است. در مثل چنین کشوری شیر و روغن و کره و نان فرنگی و بیسکویت و غیرها‏‎ ‎‏خوردن شرعاً چه حکمی دارد؟‏

بسمه تعالی، اگر یقین به ملاقات با بدن کافر با رطوبت مسریه نباشد محکوم به طهارت است.

‏4. پنیری که از مایۀ حیوانی که ذبح شرعی نشده درست می کنند، مثلاً پنیر کرافت و غیرها، خوردنش‏‎ ‎‏شرعاً چه صورت دارد؟‏

بسمه تعالی، اگر یقین به ملاقات پنیرمایه با جسم میته نباشد اشکال ندارد.

[سؤال 10949]‏ ‏ ‏ 6229‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 29 / 9 / 1361‏

‏محضر مبارک حضرت امام خمینی، دامت برکاته‏

‏پس از دعا و سلام، توجّه شما را به عرایض زیر معطوف می دارم.‏

‏این جانب ساکن بندرعباس، مدت هجده سال قبل، عیالی اختیار نمودم و شش‏‎ ‎‏سال گذشت و بچه دار نشدم و مخارج زیادی هم متحمل شدم، ولی مفید واقع نشد.‏‎ ‎‏ناچار به خواستگاری دخترعمویم رفتم، اما آن ها اظهار داشتند که تو زن داری، و بنده‏‎ ‎‏نیز شفاهاً گفتم که زنم را طلاق می دهم. با این حال قبول کردند و زن دوم اختیار‏‎ ‎‏نمودم. چندی گذشت و از زن دوم بچه دار شدم و اکنون که مدت دوازده سال از‏‎ ‎‏ازدواج دوم و هجده سال از ازدواج اول می گذرد، به شکر خداوند متعال، یک دختر و‏‎ ‎‏سه پسر از عیال دومم دارم. ناگفته نماند که مادر بچه هایم روز به روز فشارش بیشتر‏‎ ‎‏می شود مبنی بر این که باید زن اولت را طلاق بدهی. عیال اولم نیز حاضر به طلاق‏‎ ‎‏نیست. ناگفته نماند که عیال اولم محبت های زیادی به بنده و بچه هایم دارد و همین‏‎ ‎‏محبت ها باعث این شده که تا حال، بنده با همۀ ناراحتی ها سر کنم. به عنوان مثال:‏‎ ‎‏اجازۀ این که نزد زن اولم بروم ندارم و اگر چنین شد، مادر بچه ها به عناوین مختلف‏‎ ‎‏ـ  از قبیل کتک زدن بچه ها یا بی توجهی و صحبت نکردن و قهرکردن ـ تلافی می کند و‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 443

‏اصرار دارد بر این که یا باید مرا طلاق بدهی و یا این که او را طلاق دهی؛ در غیر این‏‎ ‎‏صورت، خودم را آتش می زنم و می کشم و چندین بار هم دست به چنین کاری، از‏‎ ‎‏قبیل خوردن قرص زده است. یک بار هم کارمان به شهربانی کشید و پس از آشتی،‏‎ ‎‏دوباره همان برنامه را به شکل حادّتری دنبال کرد. ‏

‏حال با توجه به عرایضم که به اختصار تحریر شد، از محضر آن امام بزرگوار‏‎ ‎‏استدعا دارم که مرا راهنمایی فرموده و حکم شرعی را دربارۀ این فدوی صادر‏‎ ‎‏بفرمایید که چه کنم؟ والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته ‏

بسمه تعالی، کارهایی که از زن دوم نقل کرده اید خلاف است و مشروع نیست و شما در طلاق هر یک از آن ها اختیار دارید و می توانید هیچ یک را طلاق ندهید.

‎ ‎

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 444