شرایط طلاق
اعتبار حائض نبودن زن به هنگام طلاق
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

اعتبار حائض نبودن زن به هنگام طلاق

احکام طلاق

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1369

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

اعتبار حائض نبودن زن به هنگام طلاق

اعتبار حائض نبودن زن به هنگام طلاق

[سؤال 10909]‏ ‏ ‏ 6194‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 30 / 3 / 1361‏

‏محضر مبارک زعیم عالی قدر، امام خمینی‏

‏محترماً به استحضار می رساند: حدود شش سال است که ازدواج نموده ام و ثمرۀ‏‎ ‎‏این ازدواج، یک پسر 5 /4 ساله می باشد؛ سال گذشته به علت پاره ای از مسائل جزئی‏‎ ‎‏همسرم را سه مرتبه طلاق دادم؛ طلاق سوم به این صورت انجام شد که قبل از این که‏‎ ‎‏پدر همسرم و خودش به دفترخانه حاضر شوند، بنده فوراً با آقایی که سر دفتردار‏‎ ‎‏دفترخانه مذکور می باشد تماس گرفتم و به ایشان عرض کردم: آقای... من راضی‏‎ ‎‏نیستم که همسرم را طلاق بدهم لطفاً یک طوری قضیه را فیصله بدهید تا آن ها یعنی‏‎ ‎‏پدر خانمم و خود همسرم به خانه بروند؛ ایشان گفتند: بسیار خوب، شما بنشینید روی‏‎ ‎‏صندلی و کاری نداشته باشید؛ بنده هم طبق گفتۀ ایشان عمل کردم، ولی متأسفانه با‏‎ ‎‏مراجعۀ آن ها به دفترخانه و پس از گفت وگوهای مختصر، فوراً طلاق را در دفتر ثبت‏‎ ‎‏کردند و وقتی که به امضا رسید، گفتند: تا امضا نکردید بیایید با هم کنار بیایید و زندگی‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 416

‏کنید که خانم و بنده در جواب گفتیم نه، دیگر نمی توانیم؛ بعد گفتند: پس این جا را امضا‏‎ ‎‏کنید و بنده و خانم هم امضا کردیم؛ بنده هنوز هم فکر می کردم که سردفتردار دارد‏‎ ‎‏خانم را به این نحو می ترساند، ولی متأسفانه دیدم به حرف بنده اصلاً توجه نکردند و‏‎ ‎‏طلاق را ثبت کردند و از خانم سؤال کرده بودند که آیا پاک هستید یا خیر؟ در جواب‏‎ ‎‏گفته بودند: پاکم، در صورتی که طبق اظهار خودش که بنده بعد از مدتی سؤال کردم،‏‎ ‎‏گفت: به دروغ گفتم پاک هستم ولی پاک نبودم؛ لذا از محضر مبارک امام امت تقاضا‏‎ ‎‏می کنم ضمن اظهار نظر شرع مقدس اسلام، بنده را از این ناراحتی نجات دهید؛ چون‏‎ ‎‏بنده در حال عادی نبودم و آقای محضردار هم فوراً در همان روز و همان لحظه بدون‏‎ ‎‏آن که خودداری کنند، طلاق را ثبت نمودند. ‏

‏لازم به یادآوری است: شاهدینی که دفتر را امضا کردند، دو نفر خود آقایان‏‎ ‎‏محضری ها بودند و یک نفر پدر خانمم و نفر چهارم، یکی از مغازه داران مجاور‏‎ ‎‏دفترخانه.‏

بسمه تعالی، در فرض مرقوم، طلاق باطل است؛ در صحت طلاق، شرط است از ابتدا با وکالت صحیح از طرف شوهر باشد و زن پاک از حیض باشد و طلاق در حضور دو شاهد عادل انجام بگیرد.

[سؤال 10910]‏ ‏ ‏ 6195‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، مدّ ظله‏

‏زوج، زوجۀ عقیم و غیر یائسۀ خودش را پس از هفت ماه حد تربّص و عدم‏‎ ‎‏مواقعه، به موجب حکم دادگاه مدنی خاص، طلاق غیابی داده است؛ بعداً زوجه ادعا‏‎ ‎‏می کند که در روز اجرای صیغۀ طلاق، او حائض بوده است، ولی زوج این ادعا را‏‎ ‎‏تکذیب می نماید. با فرض صحت ادعای زوجه و با توجه به عقیم بودن او و تربص‏‎ ‎‏هفت ماهه، این طلاق چگونه می باشد؟ آیا این طلاق شرعاً صحیح است یا باطل؟‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 417

‏استدعا می شود جواب صریح این مسأله را بیان فرمایید که مورد حاجت است.‏‎ ‎‏والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

بسمه تعالی، طلاق در ایام عادت زن باطل است؛ ولی به مجرد ادّعای زن بعد از وقوع طلاق، حکم به بطلان طلاق نمی شود، مگر زن دعوای خود را به وجه شرعی اثبات نماید. 

[سؤال 10911]‏ ‏ ‏ 6196‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 16 / 1 / 1361‏

‏دفتر محترم امام خمینی، دام ظله‏

‏مردی زوجه خود را در سه نوبت طلاق داده و رجوع کرده و به ثبت رسیده، فعلاً‏‎ ‎‏زوجه ادعا می کند که در طلاق دوم و سوم در حال عادت بودم و پاک نبودم و اگر به‏‎ ‎‏صاحب دفترخانه گفتم پاک هستم اشتباه گفتم فعلاً یقین دارم که در حال طلاق پاک‏‎ ‎‏نبودم لذا بعد از طلاق سوم بدون عقد با شوهر خود آمیزش کرده و فعلاً هم با هم‏‎ ‎‏هستیم حال از آن دفتر محترم تقاضا می شود مرقوم فرمایید ادعای زن مسموع است و‏‎ ‎‏طلاقین دوم و سوم باطل است یا نه و عمل سردفتر و ثبت در دفتر چیزی را از نظر‏‎ ‎‏شرع ثابت می کند یا خیر؟ جواب مرقوم فرمایید.‏

بسمه تعالی، اگر زن یقین دارد که طلاق با شرایط نبوده آمیزش مانع ندارد، ولی چنانچه نزاعی در بین است قول مدّعی صحت مقدم است.

[سؤال 10912]‏ ‏ ‏ 6197‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏حجت الاسلام، نایب الامام متّع الله‌ المسلمین بطول بقائکم، به عرض عالی‏‎ ‎‏می رساند:‏

‏چه می فرمایید در این مسأله شرعیه که زنی از شوهرش طلاق گرفته و بعد از چند‏‎ ‎‏سال شوهر دیگری انتخاب می کند. پس از چند سال زندگی با شوهر دوم، در برخورد‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 418

‏با مسائل شرعیه، روزی آن زن به شوهر دوم اظهار می دارد که موقع طلاق شوهر اول،‏‎ ‎‏حیض بوده ولی طهارت در لحظۀ اجرای صیغۀ طلاق را شک دارد، و مجری صیغه‏‎ ‎‏طلاق که از او سؤال کرده پاک هستی یا خیر، به خیال این که طهارتِ از جنابت را‏‎ ‎‏می پرسد، گفته است پاک هستم. به مجری صیغۀ طلاق که حدود هفت سال از تاریخ‏‎ ‎‏طلاق اول می گذرد مراجعه می کنند؛ می گوید که چون من وکیلِ برای طلاق صحیح‏‎ ‎‏بوده ام و آن طلاق باطل است و به وکالت باقی هستم، دوباره در غیاب شوهر اول و‏‎ ‎‏بدون اذن مجدد، صیغۀ طلاق را اجرا می کند، که این طلاق دوم، در طهرِ غیر مواقعه با‏‎ ‎‏شوهر دوم واقع می شود و زن هم عدّه نگه داشته و در این عدّه، با شوهر دوم‏‎ ‎‏مداخله ای نداشته اند. حال:‏

‏1. اظهار زن در عدم طهارت در موقع اجرای صیغه طلاق اول، با گذشتن حدود‏‎ ‎‏هفت سال اعتبار دارد یا خیر؟ ‏

‏2. طلاق دوم بدون اطلاع و اجازۀ دوبارۀ شوهر اول صحیح است و وکیل به وکالت‏‎ ‎‏باقی بوده یا خیر؟ ‏

‏3. زن، جاهل به مسأله بوده و مرد (شوهر دوم) هم اطلاعی نداشته. آیا این زن به‏‎ ‎‏شوهر دوم حرام مؤبّد است یا خیر؟‏

‏4. تکلیف مهریۀ شوهر دوم چیست؟‏

‏5. تکلیف فرزند شوهر دوم چیست؟‏

‏در پایان، اگر شوهر اول از ماجرا اطلاع حاصل کند که زن و فرزند دیگری هم‏‎ ‎‏دارد، ممکن است فتنه ای حاصل شود و حاضر به دادن وکالت مجدد برای طلاق دوم‏‎ ‎‏نشود. به طوری که زن اظهار می دارد، شوهر اول گاهی هم مشروب می خورده است.‏

بسمه تعالی، در فرض مذکور، طلاق اول محکوم به صحت است و ادعای زن اثر ندارد و زوجیت برای شوهر دوم به قوّت خود باقی است و مهریه، ثابت و فرزند، حلال زاده است.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 419

[سؤال 10913]‏ ‏ ‏ 6198‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 30 / 4 / 1361‏

‏حضور محترم حضرت آیت الله‌ العظمی، نایب الامام، امام خمینی، لطفاً به این دو‏‎ ‎‏سؤال جواب مرحمت فرمایید.‏

‏1. مسأله و مشکلی که برای حل آن از شما یاری می خواهم، درستی یا نادرستی‏‎ ‎‏طلاقی است که هشت سال پیش واقع شده است.‏

‏روز قبل از این که برای طلاق برویم، ششمین یا هفتمین روز از حیض من بود و من‏‎ ‎‏آن موقع پاک شده بودم، اما صبح فردای آن روز که می خواستیم برای طلاق برویم، من‏‎ ‎‏مختصر لکه ای دیدم و به احتمال قریب به یقین، این آخرین لکه بود و من بعد از آن‏‎ ‎‏دیگر پاک بودم. آن روز بعد از رفتن به دادگاه و محضر ـ که چند ساعت هم از صبح که‏‎ ‎‏این لکّه را دیده بودم گذشته بود ـ طلاق واقع شد. نمی دانم چه ساعتی از آن روز صیغۀ‏‎ ‎‏طلاق خوانده شد؛ چون که پیش روی ما نبود، اما اگر تصور کنیم که همان وقتی که در‏‎ ‎‏محضر از پاکی من سؤال شد، صیغه خوانده شده باشد، من به احتمال زیاد پاک بودم.‏‎ ‎‏اما این شکی که حال دارم، از آن جا ناشی می شود که یادم نیست که من آن موقع، یکی‏‎ ‎‏از شروط درست بودن طلاق که پاکی زن از حیض است را می دانستم یا نه، و شاید اگر‏‎ ‎‏می دانستم، حالا این مسائل برای من به وجود نمی آمد. ‏

‏شکی که در این موضوع دارم، دو مورد است:‏

‏الف. ممکن است از لکّه ای که صبح دیده بودم کاملاً پاک نشده بودم. این احتمال،‏‎ ‎‏از یک درصد بیشتر نیست؛ چون اگر پاک نبودم متوجه می شدم، اما چون آن روز‏‎ ‎‏وارسی نکردم، حالا این شک در من پیدا شده است (این شک تازگی ها به ذهن من‏‎ ‎‏خطور کرده).‏

‏ب. ممکن است که باز هم لک دیده باشم و چون به مسأله وارد نبودم، اهمیت‏‎ ‎‏ندادم. این احتمال هم از یک درصد بیشتر نیست. این هم شکی است که به واسطۀ‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 420

‏ندانستن مسأله پاکی زن به وجود آمده. حالا هم که بیش از هشت سال از آن زمان‏‎ ‎‏می گذرد، احتمال این که موقع طلاق پاک نبوده باشم را بیش از یک درصد نمی دانم. اما‏‎ ‎‏چون آن موقع لزوم پاک بودن را نمی دانستم، حالا خود نمی توانم یک قضاوت قطعی‏‎ ‎‏بکنم. حال از جناب عالی می پرسم: آیا طلاق درست است؟ اگر درست نیست چه باید‏‎ ‎‏کرد؟ متشکرم؛ والسلام‏

بسمه تعالی، در فرض مرقوم، طلاق محکوم به صحت است.

‏2. مسأله دیگری که با شما در میان می گذارم، مسأله جادوگری و گره زدن زندگی اشخاص است. تا‏‎ ‎‏مدتی پیش فکر می کردم این چیزها خرافات است و هیچ کس قادر به انجام این کارها نیست. اما از یک‏‎ ‎‏روحانی آگاه و دانشمند شنیدم که بعضی از مردم که علم جادوگری دارند و به خواص اشیا آگاه هستند،‏‎ ‎‏قادر به انجام چنین کاری هستند و می توانند سرنوشت اشخاص را گره بزنند، و یک آیه هم از قرآن برای‏‎ ‎‏اثبات این موضوع آورد: ‏‏وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ‏‏. او همچنین می گفت که این کار حرام است؛‏‎ ‎‏اما اگر آن ها واقعاً بتوانند چنین کاری بکنند، شخصی که زندگی او را گره زده اند، باید چه بکند؟ آیا او‏‎ ‎‏هم باید برای خنثی کردن گره، به جادوگر مراجعه کند؟ ‏

‏و غیر از آن، آیا قفل زدن به بعضی از امامزاده ها که برای گره زدن زندگی اشخاص است مؤثّر است؟‏‎ ‎‏گرچه آن شخص، گنه کار نباشد. بعد از فهمیدن موضوع جادوگری از آن روحانی، من فکر می کنم که این‏‎ ‎‏گره در زندگی خود من وجود دارد و کسی زندگی مرا گره زده است. خواهش می کنم در این باره هم مرا‏‎ ‎‏راهنمایی کنید. خیلی متشکرم‏

بسمه تعالی، رجوع به ساحر برای ابطال سحر مانع ندارد، ولی تنها احتمال، موجب جواز رجوع به ساحر نیست.

[سؤال 10914]‏ ‏ ‏ 6199‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 13 / 9 / 1361‏

‏دفتر امام و رهبر عظیم الشأن، امام خمینی، مدّ ظله علی رؤوس المسلمین،‏‎ ‎‏خواهشمند است مسأله زیر را جواب مرحمت نمایید: ‏

‏در مسأله 14 کتاب طلاق تحریر الوسیله آمده است: زن های مسترابه که به واسطه‏‎ ‎‏عوارضی حیض نمی شوند، باید از وقت مواقعه تا زمان طلاق، سه ماه فاصله شود و‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 421

‏بعد از آن، صیغۀ طلاق جاری گردد. بعضی از زن های شیرده به واسطۀ مرضعه‏‎ ‎‏بودنشان حیض نمی شوند. آیا همچون زنی هم حکم مسترابه را دارد یا خیر؟‏

بسمه تعالی، اگر به کلّی حیض نمی شود، در حکم مسترابه است.

[سؤال 10915]‏ ‏ ‏ 6200‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 2 / 4 / 1361‏

‏حضرت آیت الله‌ العظمی آقای خمینی، مدّ ظله العالی، رهبر عظیم الشأن ‏

‏زنی متولد به پنجم شهریور ماه سال 1311 شمسی و به ماه رجب سال 1351‏‎ ‎‏هجری قمری در پانزده ماه فروردین سال 1361 در حال طهر مواقعه، مطلّقه به طلاق‏‎ ‎‏ثالثه گردیده. در حال که عادت زنانه را فعلاً نمی بیند، آیا این طلاق سوم صحیح است‏‎ ‎‏که احتیاج به محلّل داشته باشد یا خیر؟ ‏

‏لطفاً جواب مسأله مورد نیاز است از لحاظ یائسه بودن و صحت طلاق و حرام‏‎ ‎‏بودن به شوهر. ‏

بسمه تعالی، اگر محرز است که زن قرشیه نیست، در فرض سؤال، طلاق در طهر مواقعه، محکوم به صحت است.

‎ ‎

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 422