امام الگوی ما در جهاد با نفس بود
اینکه همۀ ما میبینیم امام جملهای میگویند تمام تحت تأثیر قرار میگیرند و با یک حرکت امام تمام مردم به خیابانها ریخته میشوند. و وقتی میگویند از خانه بیرون نیایید همه در خانهها میمانند. وقتی میگویند به جبهه بروید همه به جبههها میروند، به خاطر این است که امام در جوانی حتی قبل از آنکه مرجع تقلید بشوند مسائل نفسانی خودشان را به بهترین
کتابدلیل آفتاب: خاطرات یادگار امامصفحه 166 وجه حل کردند. ایشان خود را ساخته بودند و در این راه تلاش زیادی هم کرده بودند. حالا منهای عرفان عملی که هیچ کس در ایران مانند امام نبوده است. اما در این زمینهها هم امام خود را ساخته بودند. دعاهای نیمه شب، گریههای نیمه شب، نمازهای شب، برخورد با مردم مرحوم، برخورد با پابرهنهها، برخورد با فقرا، ایستادگی در مقابل ظالمین، همۀ اینها یک مجموعهای بود و آن مجموعه امام بود. متأسفانه در اوضاع مبارزاتی و شرایطی که در ایران حاکم بوده است وضع جوری بوده است که بیشتر جنبههای مبارزاتی امام مورد توجه بوده و بهخاطر شرایط حاکم بر ایران، بیشتر این بعد از شخصیت امام برای مردم روشن شده است.
اما امامی که با دیدن یک شاخه گل به گریه میافتد، امامی که با دیدن یک کودک سر از پا نمیشناسد، امامی که دایم الذکر و به یاد خداست. مردم ایران تا بعد از رحلت حضرت امام اصلاً نمیدانستند که امام شعر میگوید. اصلاً نمیدانستند که امام نثرهای قوی عرفانی دارند. چرا؟ برای اینکه آنچه که مردم ایران در مقابل او ایستاده بودند و در مبارزه خودشان علیه استکبار بودند بیشتر جنبههای حماسی و مبارزاتی امام مطرح میشد نه جنبههای معنوی و عرفانی. ما که به پای امام نمیرسیم و توقع هم نداریم که برسیم. اما امام الگوی ماست. یعنی ما باید تلاش کنیم تا به آن حد برسیم. کما اینکه امام تلاش میکردند تا به حد معصوم برسند؛ گرچه خمیرۀ معصومین خمیرهای است که موضوع میشود برای خیلی از مسائل که در غیر معصومین نیست. اما بالاخره معصومین هم ائمه ما هستند و ائمه ما باید جوری باشند تا ما آنها را الگو و هادی و مقتدای خودمان بدانیم. و برای ما آن شخصیت و آن فرد به عنوان کسی که عقیده و ایده خودمان بر این است که باید به آنها برسیم ترسیم شده، و الاّ اگر امام شخصی باشد که اصلاً کسی به آن نتواند برسد و دارای یک شخصیت غیر از همه انسانها باشد این دیگر الگو نمیتواند باشد. او فردی است با یک خمیره و شخصیت دیگری و باید به دنبال کس دیگری برویم. امام شاید تنها فردی است که نزدیکترین
کتابدلیل آفتاب: خاطرات یادگار امامصفحه 167 خصوصیات را به ائمه اطهار- علیهم السلام- دارد. یعنی شخصیت امام اینگونه است که در جنگ با تمام قوا میایستد و مبارزه میکند و زیر بار زور نمیرود. اما همین امام با همان شخصیت وقتی مصلحت مسلمین را میبیند جام زهر قبول قطعنامه را یکسره سر میکشد و به وصال محبوب میرود.
این خیلی مسائل مهمی است که کسی با آن روحیۀ حماسی یک مرتبه چنین تصمیمی را بگیرد. اگر کسی خود را نساخته باشد چنین کاری برایش خیلی دشوار یا محال است. مردم و مسئولان این مملکت باید سعی کنند رفتار و کردار و نیات خداپسندانه داشته باشند. یعنی برای خاطر دنیا و پست و مقام یکدیگر را محکوم نکنیم. از یک روستایی تا یک کسی که در رأس نظام است. مسائل نفسانی مسائلی است که در نهاد فرد فرد ما وجود دارد. حضرت امام بارها میفرمودند، کسی ممکن است سلطنت تمام دنیا را داشته باشد ولی از آنجایی که دلبسته نیست، این هیچ اشکالی ندارد و این یک فرد الهی است. و اما ممکن است کسی یک تسبیح داشته باشد و به این تسبیح توجه داشته باشد و قلبش برای این تسبیح بتپد. این اهل دنیاست. پس فکر نکنید که اهل دنیا آنهایی هستند که دارای مال و منال و ثروتی هستند، نه. هر کسی تعلقش به دنیا بیشتر است او اهل دنیاست. لذا ما باید در جهاد نفس سعی کنیم امام را الگوی خود قرار دهیم و از جان و مال و حیثیتمان مایه بگذاریم تا به این نقطه برسیم.
[مأخذ: مجموعه آثار یادگار امام. جلد نخست. ص 415- 414]
کتابدلیل آفتاب: خاطرات یادگار امامصفحه 168