کتاب نکاح
اسباب تحریم
4ـ ازدواج در عدّه و تکمیل عدد
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1369

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

4ـ ازدواج در عدّه و تکمیل عدد

4 ـ ازدواج در عدّه و تکمیل عدد

[سؤال 10447]‏ ‏ ‏ 5875‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 12 / 8 / 1361‏

‏دفتر استفتای امام خمینی مدّ ظله العالی‏

‏این جانب به علت ناآگاهی از مسائل شرعی، با مردی که مسلمان بود و نماز‏‎ ‎‏نمی خواند، صیغۀ موقت خواندم. مرد صیغه را بلد نبود، ولی من گفتم که من به این‏‎ ‎‏شکل می گویم، تو هم این را بگو و او هم عمل کرد. مدت، یک ساعت بود؛ ولی کاری‏‎ ‎‏که داشتم، در مدت یک ساعت تمام نشد؛ لذا چون فکر می کردم که تمدید مدت، دیگر‏‎ ‎‏احتیاج به صیغه خواندن ندارد، مجدداً بدون خواندن صیغه با مرد تماس گرفتم و‏‎ ‎‏متأسفانه بین ما نزدیکی صورت گرفت. و اما پس از ده روز که از این مسأله گذشت،‏‎ ‎‏من با مردی که بسیار مؤمن بود، به طور دقیق ـ طبق رساله ـ عقد موقت شدم و اکنون‏‎ ‎‏متوجه این شده ام که آیا آن صیغۀ قبلی باعث اشکال در صیغۀ بعدی هست یا خیر؟‏‎ ‎‏توضیح این که: من هنگام عقد اول باکره نبودم. ضمن التماس دعای فراوان،‏‎ ‎‏خواهشمندم تکلیف مرا بیان فرمایید. والسلام علیکم ورحمة الله‌‏

بسمه تعالی، اگر عقد اول، صحیح هم واقع نشده باشد، نظر به این که شما به

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 168

خیال صحت عقد با آن مرد همبستر شدید، باید عدّه نگهدارید و عقد دوم اگر در زمان عدّه عقد اول واقع شده، باطل است.

[سؤال 10448]‏ ‏ ‏ 5876‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏با عرض سلام و عذرخواهی قبلی، جواب مسأله ای را از دفتر امام می خواستم‏‎ ‎‏که  بدون مقدمه و اتلاف اوقات شریفتان، مطرح می کنم البته برای گرفتن جواب‏‎ ‎‏درست و حکم کامل، احتیاج به توضیح زیادی دارد که بنده سعی می کنم خلاصه‏‎ ‎‏عرض کنم.‏

‏1. مردی که ظاهراً خود را عابد و صالح جلوه داده و سمت مربّی و استادی دختر‏‎ ‎‏مسلمانی را به عهده داشته، از اعتماد قبلی خانوادۀ دختر نسبت به خودش سوء‏‎ ‎‏استفاده کرده و با داشتن دو زن و چندین بچه، به دختر اظهار علاقه می کند. دختر ابتدا‏‎ ‎‏به هیچ وجه راضی به ازدواج با او نمی شود؛ ولی او با اظهار بدبختی های دروغین در‏‎ ‎‏زندگی گذشته اش و توجیه مسأله تعدد زوجات در اسلام، او را راضی می کند و در‏‎ ‎‏ضمن از او می خواهد برای حفظ آبروی او با کسی صحبت نکند تا او کم کم حقیقت را‏‎ ‎‏به پدر دختر می گوید و رضایت می خواهد.‏

‏از طرفی پیش پدر دختر می رود و با انواع دروغ ها و تهمت ها به دختر، وانمود‏‎ ‎‏می کند که دختر منحرف است و به استادش نیز (همان مرد) اظهار عشق کرده و‏‎ ‎‏می گوید با او ازدواج کند! در ضمن به پدر می گوید: تو با دخترت صحبت نکن؛ چون‏‎ ‎‏اگر او بفهمد من حرف های او را به تو گفتم، خودش را می کشد! به هر حال پدر باز هم‏‎ ‎‏سخت مخالفت می کند، اما بعد که فکر می کند دختر قلباً راضی است، با کراهت وکالت‏‎ ‎‏می دهد تا مرد مذکور غیاباً پیش عاقدی برود و دختر را به عقد دائم خود درآورد.‏‎ ‎‏این ها مدتی عقدکرده باقی می مانند؛ بعدها که حیله های این نامرد آشکار می شود،‏‎ ‎‏دختر راضی به این ازدواج نمی شود و پدر دختر هم می گوید: من هم آن موقع که برای‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 169

‏وکالت رضایت دادم، قلباً راضی نبودم و رضایت دخترم را در نظر داشتم؛ حالا که این‏‎ ‎‏مرد را شناختم اصلاً راضی نیستم.‏

‏این دختر خانم تصمیم قاطع دارد که اگر عقدش صحیح بوده طلاق بگیرد. در‏‎ ‎‏صورتی که بین این دو نفر باید صیغۀ طلاق جاری شود، مدت عدّه این خانم مطرح‏‎ ‎‏می شود. این ها نزدیکی به معنای دخول کامل نداشته اند؛ اما بنا به گفتۀ پزشک، پردۀ‏‎ ‎‏بکارت «مختصری» صدمه خورده؛ آیا در این صورت، عدّه لازم است و اگر جواب‏‎ ‎‏مثبت است، چه مدت؟‏

‏در صورتی که بکارت کاملاً سالم باشد و دکتر دیگری این را بگوید، آیا ایشان باید‏‎ ‎‏بعد از طلاق عدّه نگهدارند؟ اگر ایشان در مدت عدّه، به عقد دیگری درآید، ولی به‏‎ ‎‏هیچ وجه تا مدت اتمام عدّه، نزدیکی نداشته باشند، آیا این کار حرام است؟ ‏

بسمه تعالی، اگر به قدر حشفه داخل کرده باشد، ولو این که پردۀ بکارت سالم مانده باشد، حکم مدخول بها دارد که باید پس از طلاق، عده نگهدارد و مدت آن سه طهر است؛ و عقد در حال عدّه باطل است، و اگر با علم به حرمت باشد، ولو این که نزدیکی انجام نگیرد موجب حرمت ابدی می شود.

‏2. وکالتی که آن مرد با ریا و تدلیس به دست آورده و عقدی که به این صورت انجام داده، آیا صحیح‏‎ ‎‏است یا خیر؟ اگر صحیح نیست، روابط این دو در زمان به اصطلاح محرمیت چه حکمی دارد؟ ‏

‏در ضمن باید ذکر شود که هیچ گونه سندی ـ نه در شناسنامه و نه در ورقه ای از طرف عاقد ـ مبنی بر‏‎ ‎‏این که عقدی صورت گرفته وجود ندارد؛ تنها ادّعای آن مرد است که می گوید: من با وکالت پدر غیاباً‏‎ ‎‏دختر را به عقد دائم خودم درآوردم و طلاقش هم نمی دهم؛ او زن شرعی من است.‏

بسمه تعالی، اگر در اصل وقوع عقد شرعی توافق دارند، در فرض سؤال، عقد محکوم به صحت است و راه جدایی طلاق است؛ ولی چنانچه در اصل وقوع عقد اختلاف داشته باشند، باید به محاکم صالحه مراجعه کنند.

‏خداوند متعال سایۀ حضرت مستطاب عالی را تا انقلاب حضرت مهدی (عج) بر سر مستضعفین جهان‏‎ ‎‏قائم بدارد، آمین، بحق محمد و آله الطاهرین.‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 170

[سؤال 10449]‏ ‏ ‏ 5877‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 4 / 9 / 1358‏

‏خانمی که در عده طلاق بوده است با عدم علم به حرمت مؤبد به عقد دیگری‏‎ ‎‏درآمده است؛ حکمش چیست؟‏

بسمه تعالی، عقد ازدواج در حال عدّۀ غیر، سبب حرمت ابدی است. بلی، در صورتی که زن و مرد جاهل باشند به این که زن در عدّه است و یا جاهل باشند به این که عقد در حال عدّه جایز نیست و دخول هم محقق نشده باشد، حرمت ابدی پیدا نمی شود و فقط عقد باطل است و بعد از گذشت عده می توانند با هم ازدواج کنند.

‎ ‎

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 171