دیدگاه امام خمینی(ره) دربارۀ «وابستگی» و «خودکفایی» (اصل نه شرقی – نه غربی)
عبدالله قصیر
بزرگداشت یکصدمین سالگرد میلاد امام خمینی(ره) فرصت مناسبی برای صاحبنظران، اندیشمندان و تحلیل گران به وجود آورده تا به بررسی اندیشۀ روشنگر و نهضت جهادگونه ایشان بپردازند؛ حرکتی که با شروع خود، اسلام را پس از قرنها سکوت، به حضور فعال در صحنۀ سیاست جهانی بازگرداند. از سوی دیگر، اندیشۀ روشن امام، با توجه به ابعاد مؤثر و فعال خود و با تکیه بر تجربه های سیاسی اسلام، توانست حیات امت
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 385
اسلامی را در پایان قرن بیستم به سرآغاز هزاره سوم پیوند دهد.
برپایی حکومت اسلامی در ایران، جریان تمدن اسلامی را با جنبه های سیاسی، اجتماعی و علمی همراه کرد و نشان داد که بحث و بررسی ابعاد مختلف آن توسط پژوهشگران، اهمیت ویژه ای دارد؛ چرا که این نمونه، یک تجربه عملی با ویژگیها و مشخصات خاص بود و رهبر آن، امام خمینی(ره)، شخصیتی است که بخاطر دارا بودن خصوصیات ویژه، با دیگر رهبران تفاوت داشته و باید پیرامون ایشان بحث و بررسی صورت گیرد.
وسعت اندیشۀ امام(ره) و تعدد موضوعات و تنوع کمّی و کیفی آن نباید مانع از آن شود که ما حداقل برای بررسی یکی از ابعاد آن اندیشۀ نورانی و متجدد- که رویکرد تازه ای از اسلام ناب محمدی(ص) را به وجود آورد- به بحث علمی روی آوریم.
بنابراین، تصمیم گرفتم که در این مبحث، یکی از اصول مهم اندیشۀ امام خمینی(ره) را که تجلّی آن در نهضت انقلابی ایشان، نوآوری متفاوتی در جریانهای سیاسی رایج دنیا به وجود آورد، مورد بررسی قرار دهم.
موضوع مورد بحث، «وابستگی و استقلال» است که از مفهوم قرآنی اقتباس شده است:
خداوند نور آسمانها و زمین است. روشنایی آن نور، چون آتشدانی است که درآن، چراغی قرار دارد. آن چراغ، در پوششی از آبگینه، همچون کوکب شب افروزی است که درخشش آن از درخت پربرکت زیتون است- که نه شرقی است و نه غربی ولی شرق و غرب جهان به آن فروزان است – روغن آن بدون تماس با آتش، نزدیک است شعله ور شود. نوری است مافوق نورها. خدا هر که را بخواهد به نور خود
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 386
هدایت کند و اینگونه مثالها را برای مردم بیان می کند که او به هر چیز داناست.
و امام با الهام از این آیه، شعار خود را «نه شرقی – نه غربی» قرار داد.
* * *
مفهوم «وابستگی»، به عنوان یک رابطه و وابستگی به عنوان مجموعه ای از ساختارها، با هم متفاوت است- یکی از نظریه پردازان وابستگی به نام «دوسانتوس»، با اشاره به این تفاوت، دو تعریف زیر را از وابستگی ارائه می دهد:
1- وابستگی عبارت است از وضعیتی که در آن، متغیرهای اقتصادی تعداد معینی از کشورها در گرو رشد و توسعۀ اقتصاد دیگری است که به آن وابسته اند.
2- وابستگی عبارت است از آنکه ساختار داخلی یک جامعه طوری بنا شود که رویکرد آن با امکانات و اهداف اقتصادی گروهی محدود مطابق باشد.
بدون شک، دیدگاه اسلام درباره وابستگی، با آنچه که دوسانتوس به عنوان تعریف اقتصادی یا ساختاری ذکر کرده، تفاوت دارد. امام(ره) در سخنان خود در این باره اشاره کرده اند که وابستگی، حالتی فراگیر در جامعه است که از شخصیت و روحیات فرد و طرز فکر و عدم اعتماد به نفس او، آغاز شده و کم کم به ساختار و روابط، رفتار و اخلاق جامعه انتقال می یابد؛
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 387
سپس سطح فرهنگ، اندیشه، سیاست و اقتصاد را هم تحت تأثیر قرار می دهد. پس وابستگی یک فرایند پیچیده و به هم آمیخته است که با توجه به تأثیر عناصر ساختاری جامعۀ عقب مانده، نمی توان شکل و حالت معین و مشخصی برای آن قائل شد.
شهید صدر در مقدمۀ کتاب خود؛ اقتصاد ما در این باره می گوید:
مفهوم وابستگی در جهان اسلام، در پی به کارگیری تمدن جدید توسط اروپاییان، به سه صورت ظاهر شد که مراحل زمانی آن را نشان می دهد و این حالتهای سه گانه، هنوز هم در بخشهای مختلف جهان اسلام وجود دارد که عبارتند از: اول: وابستگی سیاسی؛ دوم: وابستگی اقتصادی؛ و سوم: وابستگی در روشها.
مخالفت با وابستگی، بخش مهمی از پایۀ اندیشه سیاسی امام(ره) را تشکیل می دهد؛ این مخالفت، همزمان با شروع فعالیتهای سیاسی امام(ره) و مطرح شدن اندیشه های انقلابی ایشان در حوزه علمیه و جامعۀ ایران گسترش پیدا کرد و در سخنان سیاسی- انقلابی امام(ره)که از تبعیدگاه خود، عراق، منتشر می کردند، ادامه یافت؛ همچنین، این مخالفتها با پدیده وابستگی، پس از پیروزی انقلاب هم در سخنرانیهای امام(ره) شدت پیدا کرد و حتی وصیتنامه سیاسی ایشان که پس از رحلت از خود به یادگار گذاشتند، این مفهوم به طور گسترده ای به چشم می خورد و هرگز از این اصل عدول نکردند.
از سوی دیگر، ردّ و محکوم کردن وابستگی به صورت طولی در سخنان و اندیشه های سیاسی امام(ره) وجود داشته و ایشان به ردّ یک یا چند نوع از انواع مختلف آن اکتفا نکرده؛ بلکه همه مصادیق وابستگی را، از وابستگی فرهنگی تا وابستگیهای سیاسی و اقتصادی، با همۀ صورتها و ابعاد مختلف
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 388
آن محکوم کرده اند. امام(ره) در تأکید بر این مطلب، در خطابه های سیاسی و افکار و اندیشه های خود، تعبیرها و عبارتهای متعددی را به کار برده اند که پرکاربردترین آنها را می توان اینطور خلاصه کرد:
- بازگشت به اصالت و شخصیت اسلامی خویش (مخالفت با وابستگی فرهنگی)؛
- سیاست «نه شرقی، نه غربی» (مخالفت با وابستگی سیاسی)؛
- توسعۀ متکی به خود و تلاش برای خودکفایی (مخالفت با وابستگی اقتصادی)؛
مخالفت با مظاهر وابستگی و خارج شدن از سیطرۀ دو ابرقدرت شرق و غرب، یکی از ضرورت های استقلال همه جانبه است و یکی از شعارهای اصولی انقلاب، «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود که مردم ایران در تظاهرات خود بر ضد رژیم شاه که تا گلوگاه در گرداب وابستگی غرق شده بودند، بارها این شعار را تکرار کردند؛ چرا که وابستگی، یکی از اشکالات اساسی رژیم شاه بود و امام(ره) با اشاره به آن، مردم را علیه آن رژیم فاسد، بسیج کردند. رابطه شاه با غرب و اسرائیل و پیروی از سیاستهای آنها بر کسی پوشیده نیست؛ می توان گفت یکی از ویژگیهای برجستۀ انقلاب امام خمینی(ره) آن بود که برخلاف بیشتر انقلابها و قیامهای سیاسی جوامع جهان سوم، انقلاب اسلامی بدون تکیه بر قدرتهای بزرگ توانست به پیروزی برسد؛ امام(ره) در این سخن خود به این مطلب اشاره کرده اند:
«شما می بینید که انقلاب ما از نظر کمیِ ضررها و کثرت نتایج مفید، در میان همه انقلابهای دنیا بی همتاست از نتایج این انقلاب خارج شدن از سیطرۀ شرق و غرب بود و این چیز کمی نیست. در دنیا سابقه ندارد که کشوری از سلطۀ
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 389
همۀ نیروهای خارجی آزاد شود، بلکه آنچه در آن کشورها اتفاق افتاده، آزادی از یک قدرت و رفتن به دامان قدرت دیگری بود؛ اما ما امروز به ابرقدرتها نیاز نداریم و چرخ مملکت خود را با همکاری یکدیگر به گردش درمی آوریم.»
* بازگشت به هویت اسلامی(مخالفت با وابستگی فرهنگی)
در اندیشه های سیاسی امام(ره)، عدم قبول وابستگی و به دست آوردن استقلال، از درون انسان آغاز می شود و این سرآغاز شکل گیری هویت اصیل اسلامی است که با شناخت ارزش وجودی خود، در برخورد با افکار و جریانها و روشها، گمراه نمی شود و بر مبنای مخالفت با بندگی غیر خدا بنا شده است و در پرتو تعالیم اسلامی، هویت خود را جستجو می کند تا نقش مؤثر خود را در زندگی و مسئولیتهای آن به خوبی بشناسد؛ چنین شخصیتی، با ایمان به پروردگار، از اعتماد به نفس برخوردار خواهد بود:
«اعتماد به نفس- بعد از خدا- منشأ خیرات است» .
و هرگز در برابر دیگران احساس حقارت نمی کند:
«ما باید باور کنیم که از دیگران کمتر نیستیم. ما می خواهیم هویت گمشده خود را بازیابیم».
و از هیچ نیرویی نمی هراسد:
«هر کس خدا با او باشد از هیچ نیرویی جز او نمی ترسد».
و بدین ترتیب، امام(ره) بر ضرورت آزادی فکری و عقلی به عنوان اولین شرط استقلال تأکید می کند:
«اولین شرط تحقّق استقلال، استقلال فکری و عقلی
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 390
است».
ناکامی و شکستی که دامنگیر امت اسلام شده بر اثر احساس عدم شخصیت و بی هویتی است. استکبار جهانی هم با دامن زدن به این مسأله و برنامه ریزی بر روی آن، تلاش کرده بود که به آسانی، سرنوشت ملتها و قدرت تصمیم گیری آنان را در اختیار خود بگیرد؛ اما حضرت امام(ره)، این مرض کشنده را تشخیص داده و از طریق مخالفت با وابستگی فکری- فرهنگی و سعی در تجدید ساختار هویت اسلامی – که عدم وجود آن در میدان مبارزه، باعث شکست بدون مقاومت امت شده بود- برای معالجه این بیماری تلاش می کرد:
«شکست شخصیتی، بزرگترین شکست ما در برابر قدرتهای بزرگ بود. این قدرتها سعی کردند شخصیت اسلامی- ایرانی ما را خُرد کرده و آن را به شخصیت اروپایی و پیرو شرق یا غرب تبدیل کنند. نشانه این شکست آن بود که ما احساس می کردیم قدرت انجام هیچ کاری را نداریم. یا اینکه احساس می کردیم باید همه چیز را از خارج وارد کنیم. حتی یک بیماری سادۀ آپاندیس را پزشک خارجی باید معالجه کند. اینها باعث شد که پزشکان ما احساس ضعف کنند. این مسأله، بی علت نبود، بلکه بر اساس برنامه ریزیهایی بود که هدف آن نابود کردن هویت این کشور بود».
از آنجا که فرهنگ، زیربنای هویت هر جامعه را تشکیل می دهد، به نظر حضرت امام(ره)، وابستگی فرهنگی از همه انواع وابستگی خطرناکتر و برای جوامع اسلامی مضرّتر است:
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 391
«فرهنگ هر جامعه، بیانگر هویت و ارزش و جودی آن جامعه است. یک جامعه، هرچقدر هم که از لحاظ اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند باشد، انحراف فرهنگی آن را به جامعه ای تهی و بی ارزش تبدیل می کند و به سقوط می کشاند اگر جامعه از نظر فرهنگی، وابسته و تابع فرهنگ بیگانه باشد، مجبور می شود که در ابعاد دیگر اجتماعی هم به سوی دشمن برود و در نهایت، نابود می شود و شرف خود را در همۀ زمینه ها از دست می دهد».
بیشتر اندیشمندان مسلمان بر این نکته اتفاق نظر دارند که مبدأ هر تحول و تغییری در نهاد انسان قرار دارد، پس سرآغاز هر تحولی به ناچار از انسان شروع می شود:
«انقلاب نمی تواند به اهداف خود برسد مگر اینکه در رفتار، افکار و سخنان انسان تحولی اساسی و پایدار ایجاد کند».
بدین ترتیب، انسان محور اصلی تحول و اساس پیروزی یا ناکامی است و امام(ره) بر این مطلب تأکید دارد:
«همه پیروزیها و شکستها از انسان شروع می شود. انسان، اساس پیروزی است و اساس شکست است. افکار و تصورات انسان اساس همه چیز است».
انسان، دست پروردۀ محیط و فرهنگ جامعه است و اینجاست که نقش مهم مدارس، دانشگاهها، وسایل ارتباطی و انتشارات در اشاعۀ فرهنگ و روشهای فرهنگی جامعه آشکار می شود:
«فرهنگی که مفهوم آن در عبارت «آموزش و پرورش»
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 392
خلاصه می شود، همۀ آن را در بر دارد و ترکیبی است شامل اخلاق، زیبایی شناسی، بیان علمی و هنر ابداع».
با توجه به نقش مهم و حساس فرهنگ و اندیشه، امام(ره) در مخالفت با مفهوم وابستگی، ابتدا وابستگی فرهنگی و فکری را محکوم می کند و آن را سرمنشأ انواع دیگر وابستگی می داند که رهایی از آن، راه نجات از انواع دیگر وابستگی می گشاید:
«وابستگی فکری، ذهنی و عقلی، منشأ بیشتر گرفتاریهایی است که ملت ما و دیگر ملتها دچار آن شده و اگر بتوانیم وابستگی فکری را پایان دهیم، قادر خواهیم بود که انواع دیگر وابستگی را هم به پایان برسانیم».
گویا آنچه که ذکر شد، با این اصل قرآنی انطباق دارد که تغییر و تحول اجتماعی از تحول درونی فرد آغاز می شود:
خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمی دهد مگر آنکه خود، آن را تغییر دهند.
پس مسیر رسیدن به استقلال و رهایی از وابستگی، از آزادی فکری- فرهنگی فرد مسلمان آغاز می شود و این فرایند، دو مرحله دارد: از یک سو، باید وابستگی به اندیشۀ بیگانه را پایان دهد و از سوی دیگر، به اصالت اسلامی و هویت خویش باز گردد و آن را جایگزین افکار وابسته نماید.
هنگامی که فرد و جامعه، هویت فرهنگی اصیل خود را از دست می دهد، در حالتی از احساس کمبود و سرگردانی قرار گرفته و آمادگی بیشتر برای پذیرش فرهنگ بیگانه پیدا می کند؛ فرهنگ مهاجم و بیگانه، به سادگی راه خود را به درون محیطهای تهی از اندیشه و بی فرهنگ و خالی از عقیده باز می کند؛ و این همان چیزی است که در طول چند قرن اخیر در جوامع
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 393
اسلامی اتفاق افتاده است. وقتی مسلمانان، میراث فرهنگی و هویت برجاماندۀ خود را با تصور اینکه باعث عقب ماندگی و ناکامی آنان می شود، رها کرده و به امید رسیدن به عوامل پیروزی و پیشرفت، از فرهنگ بیگانه (شرق و غرب) پیروی کنند، در دام وابستگی فکری و فرهنگی گرفتار شده و همین وابستگی فکری است که انواع دیگر وابستگی را هم بر جوامع و سرزمینهای اسلامی حاکم می کند تا جایی که وابستگی، حلقۀ محاصرۀ خود را بر ابعاد مختلف زندگی آنان کامل کرده و قدرت تصمیم گیری در امور، قیام و استقلال را از آنها سلب می نماید.
حضرت امام(ره) بر خود لازم می دید که وابستگی فرهنگی را محکوم کند تا سرآغازی باشد برای رهایی از انواع وابستگیهایی که جامعه اسلامی ایران و همه کشورهای اسلامی را در خود فرو برده بود. حکومتهای این کشورها هم با شیوه های خود که برگرفته از روشهای لائیک غربی و شرقی و تحت تأثیر خودباختگی در برابر پیشرفت و انقلاب علمی صنعتی غرب بود، به محکم شدن پایه های وابستگی کمک می کردند.
اینجاست که معنی دعوت مؤکّد امام(ره) از مسلمانان برای بازگشت به اسلام و نفی غرب زدگی را درمی یابیم که می فرمودند:
«بر فکر اسلامی خود تکیه کنید و با غرب و غربزدگی مبارزه نمایید. روشنفکران غربزده و شرقزده را رها کنید و هویت خود را بازیابید.».
امام(ره)، خط مشی روشن انقلاب را برای رسیدن به استقلال همه جانبه و بازگشت به هویت اصیل اینگونه ترسیم می کند:
«ما باید ایران را به کشوری مستقل از نظر سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی تبدیل کنیم که از اتّکا، به امریکا و
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 394
شوروی و انگلیس، این قدرتهای سیری ناپذیر جهانی، رها شود ما باید هویت اصیل خود را به دنیا اعلام کنیم. متأسفانه بعضی از روشنفکران نمی توانند از وابستگی به شرق و غرب رها شوند. امیدواریم این افراد جدا شده از ملت، در سایۀ تحول فرهنگی اسلامی موجود، آگاه شوند و اصالت خود را بازیابند».
اینجاست که به میزان اهمیت حوزه های علمیه و دانشگاهها به عنوان مراکز فرهنگی جامعه و توجهی که امام(ره)، پیش از انقلاب به آن معطوف داشتند پی می بریم. حضرت امام(ره) بر ایجاد پیوند میان فرهنگ جامعه و حوزه های علمیه و علماء، تأکید زیادی داشتند، تا به همه بفهمانند که روشهای موجود در دانشگاههای زمان شاه، روشهای غربی بوده است و باید نسبت به آن هوشیار بود؛ بنابراین ایشان برای ایجاد پیوند دانشگاهها و حوزه های علمیه، و میان طلاب علوم دینی و دانشجویان تلاش می کردند تا حوزه های علمیه بتوانند از نظر فرهنگی، در دانشگاهها تأثیر داشته باشند؛ از این رو، برخی از شاگردان برجسته و ممتاز امام(ره) مانند شهید دکتر بهشتی و شهید مطهری و دکتر علی شریعتی، تمام تلاش خود را انجام دادند تا انجمن دانشجویان پیرو خط امام(ره) و انقلاب را در دانشگاههای ایران و دانشجویان ایرانی مقیم اروپا و امریکا ایجاد کنند.
حضرت امام(ره) می فرمایند:
«باید نیروی این دو قشر متفکر، یعنی دانشگاهیان و علما با هم متحد شود».
و هشدار می دهند که:
«از تفرقه بپرهیزید. امروز روز همفکری میان دانشجو و
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 395
طلبه و علمای دینی است. این همکاری را ادامه دهید. روشنفکران و نویسندگان هم باید به این دو قشر عزیز بپیوندند».
تلاش کم نظیر امام(ره) در مخالفت با وابستگی فرهنگی، در ایجاد روندی موسوم به «انقلاب فرهنگی» بعد از پیروزی و برپایی حکومت اسلامی در ایران، تجلی پیدا کرد. ایشان، با شرکت عده ای از علمای برجستۀ حوزه و اساتید متعهد دانشگاه، شورای عالی انقلاب فرهنگی را تأسیس کرده و آن را مأمور تجدید نظر در همۀ ابعاد آموزش و پرورش موجود در مدارس و دانشگاهها و انجام اصلاحات اساسی در آن نمودند، در عین حال، امام عقیده داشتند که:
«همۀ عالم یک دانشگاه است و تمامی بشریت، دانشجو هستند. پس همۀ افراد عالم باید جزء یکی از این دو گروه باشند: یا گروه معلم و استاد و یا دانشجو و دانش آموز. این دو گروه اگر اصلاح شوند، کشور را اصلاح می کنند و برعکس آن هم درست است. پس وظیفه معلم، هدایت جامعه به سوی خداست و وظیفه دانش آموز این است که جامعه ای ایجاد کند که به سوی خدا برود. یعنی همه در راه خدا باشند؛ و اگر همه در راه خدا باشند، فرهنگ و اقتصاد هم خدایی می شود. ارتش خدایی می شود. برداشتها هم خدایی می شود».
امام(ره) عقیده دارد که دانشگاه، حوزه و مراکز آموزشی، مسئولیت اساسی را در ایجاد جامعه سالم و ترویج مفاهیم اسلامی برعهده دارند. ایشان مراکز آموزشی را به ابزاری تشبیه می کنند که انسان، به عنوان مواد
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 396
اولیه وارد آن می شود و از سوی دیگر، بنا بر روشها و چگونگی کاربرد آنها در به کارگیری این ابزار، یا افراد صالح تحویل جامعه می دهد و یا اشخاصی فاسد؛ بنابراین، امام(ره) دانشگاههای زمان شاه را مقصر اصلی در ایجاد سلطۀ استعمارگران بر کشور می دانند:
«آنهایی که از آن دانشگاهها و مراکز آموزشی (دوران طاغوت) فارغ التحصیل شدند، اگر آموزش و پرورش درستی داشتند، اینگونه کشور را در طبقی نقره ای به استعمارگران تقدیم نمی کردند».
امام(ره) با درخواست از اعضای شورای انقلاب فرهنگی مبنی بر اسلامی و الهی کردن جامعه می فرمایند:
«همه انقلابها و نهضتها و شورشها بر سه اصل قرار دارند: اول، زیربنای آن؛ دوم، مفهوم آن؛ و سوم، محتوای آنها. انقلابها همه شبیه یکدیگرند، فقط نقطۀ آغاز آنها متفاوت است. اهداف و مفاهیم هم مهم هستند. گاهی ممکن است اهداف خوبی وجود داشته باشد، اما مفاهیم خوب نباشند و بالعکس.
انقلاب فرهنگی هم نوعی انقلاب است و تغییر حالتی به حالت دیگر است. در واقع، فراگیری علوم مختلف اشکال ندارد. اسلام همۀ علوم را می پذیرد، مگر آنهایی که فایده و نفعی نداشته باشد. اما در حال حاضر چیزی که در دانشگاهها، بیش از همه مفید خواهد بود آن است که دانشگاهها را به دانشگاهی اسلامی و الهی تبدیل کنیم».
در کنار اهمیت حوزه و دانشگاه در ترویج و اشاعۀ هویت فکری و
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 397
فرهنگی اصیل، نقش سینما و تلویزیون و تئاتر و دیگر وسایل ارتباطی هم مهم و قابل توجه است، خاصه آنکه در عصر ارتباطات و دهکدۀ جهانی زندگی می کنیم؛ بنابراین وسایل ارتباطی هم باید در راه مبارزۀ فرهنگی، آماده شوند:
«اگر امروزه از کمبود نیروی انسانی در دستگاههای ارتباط جمعی رنج می بریم. به خاطر آن است که همۀ ذهنها عادت کرده بودند به روش از پیش تعیین شده فکر کنند و به همین سبب، ایجاد سینما و تئاتر مستقل و مطابق با اخلاق انسانی و اسلامی، نیازمند تلاش و تحمل سختیهای بسیار است و به زمان طولانی نیاز دارد».
به طور خلاصه، بازسازی فرهنگی، پایه و اساس رسیدن به استقلال و رهایی از وابستگی است و برای تحقق این امر مهم، تلاش پیگیر و هشیاری و بیداری لازم است و این همان چیزی است که امام(ره) پس از پیروزی انقلاب از مردم و مسئولین انتظار دارد:
«فرهنگ ما نابود شده است. باید از نو شروع کنیم. فرهنگ امروز جامعه ما فرهنگ استعماری است و باید دگرگون شود».
«فرهنگ ما باید متحول شود و فرهنگ مستقل، جایگزین فرهنگ استعماری گردد».
سیاست «نه شرقی – نه غربی» (نفی وابستگی سیاسی)
انعقاد پیمان «یالتا» در پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 میلادی، باعث ایجاد نظام دوقطبی جهانی به مرکزیت دو قطب اصلی یعنی
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 398
ایالات متحده امریکا و اتحاد شوروی گردید و بدین ترتیب دنیا به مناطق تحت نفوذ این دو قطب جهانی تقسیم شد. با این تقسیم بندی، رقابت و منازعات بین المللی برای دستیابی به مناطق نفوذ مهم و استراتژیک شدت یافت و کشورهای اسلامی هم به خاطر دارا بودن منافع خام از یک سو و داشتن بازارهای مصرف عمده از سوی دیگر، مورد توجه واقع شدند؛ و البته، این کشورها از موقعیت جغرافیایی مهمی هم برخوردار بودند و هستند. در این میان، وابستگی کشورها به یکی از این دو ابرقدرت، در کنار مشکلات دیگری چون عقب ماندگی و توسعه نیافتگی همه جانبه، موجب ویرانی ساختار تمدن ملتها و احساس بی هویتی آنان گردید. از آنجا که امام خمینی(ره) (با درک آگاهانه این مرحله از تاریخ امت اسلامی، بخصوص ایران و کشورهای همسایه آن)، خطر ناشی از ادامۀ این مسأله و آثار سوء آن بر سرنوشت جامعه را به خوبی دریافته بود؛ بنابراین شعار «نه شرقی – نه غربی» از شعارهای اساسی قیام امام خمینی(ره) و تجسم سیاست نفی وابستگی و سرسپردگی بود که آن را به واقعیتی ملموس در جوامع اسلامی تبدیل کرد.
اینطور به نظر می رسد که این شعار الهام گرفته از سیاست «عدم تعهد» می باشد که البته با مرگ بنیانگذاران آن مانند «نهرو» در هند و «عبدالناصر» در مصر و «تیتو» در یوگسلاوی، در عمل از بین رفته بود. در تعریف این سیاست گفته شده که: «سیاستی مستقل و غیروابسته است که در تصمیم گیریها و موضعگیریهای خود در قبال مسائل بین المللی، تنها به اصول خود پایبند است و به هیچ گروه یا منافع هیچ دولتی توجهی ندارد».
سیاست عدم تعهد، در واقع گرایش به دسته بندیهای مذکور بین دو قطب شرق و غرب را نفی می کند اما به گواهی تاریخ معاصر، به دلایلی
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 399
نتوانست به موفقیت دست یابد. با وجودی که این دو مفهوم (یعنی سیاست عدم تعهد و سیاست نه شرقی- نه غربی) به یکدیگر شبیه هستند، اما تفاوتهای ظریفی بین آن دو وجود دارد که با تأمّل و دقت قابل درک است؛ برای مثال شعار نه شرقی – نه غربی، علاوه بر دعوت به خروج از دسته بندیهای ابرقدرتها، مبارزه و مقابله با آن را هم لازم می داند و بر لزوم بازگشت به هویت تأکید می کند.
امام(ره)، این اصطلاح جدید و نوساخته را از قرآن کریم و این آیه الهام گرفته بودند:
«خداوند نور آسمانها و زمین است. مَثل آن نور چون آتشدانی است که در آن، چراغی قرار دارد. آن چراغ در پوششی از آبگینه است. روشنایی آن آبگینه چون ستارۀ شب افروزی است که نور آن از درخت پربرکت زیتون که نه شرقی است و نه غربی، تأمین می شود. روغن آن درخت چنان خالص است که بدون تماس با آتش، نزدیک است شعله ور شود. نوری است مافوق همه نورها. خدا به برکت نور خود، هر که را بخواهد هدایت می کند و خدا این مثالها را برای مردم بیان می نماید و او به همه چیز داناست».
موضع امام(ره) در شعار نه شرقی – نه غربی، تنها مخالفت با گرایش به غرب و شرق نیست، بلکه در کنار آن روی آوردن به درخت پربرکتی را که همان درخت نور الهی است به دنبال دارد؛ و این، مفهوم عملی چنین شعار پرمحتوایی را تشکیل می دهد که دربردارندۀ خودشناسی و بازیابی هویت افراد امت است و رسیدن به این هدف، جز از طریق روی آوردن به اصول و اعتقادهای تاریخی و فرهنگی، امکان پذیر نیست. امام(ره) تأکید داشتند که
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 400
اساس سیاست نه شرقی – نه غربی، از آنجا نشأت گرفته که نوعی:
«تجدید بیعتِ مبارزه و تمرینی برای سازماندهی صفوف مجاهدان برای رسیدن به مرحلۀ پیکار با کفر و شرک و بت پرستی است و تنها به یک «شعار» محدود نمی شود بلکه سرآغازی است بر اعلام بیعت مبارزه و بسیج نیروهای الهی، در برابر لشگریان شیطان و پیروان او و یکی از اصول اولیۀ توحید است».
این مفهوم برخاسته از توحید، به طور کامل با مفهوم برائت که جنبۀ دیگر توحید است، انطباق دارد: (لااله الّاالله) و این یعنی نفی خداوندی همه، جز الله؛ فریاد برائتی که امام(ره) با طرح سیاست نه شرقی – نه غربی سر داد، تأکید دارد که:
«امروز، فریاد ما در برائت از مشرکین و کافرین، فریادی است برخاسته از رنج ناشی از ظلم ستمگران. فریاد امتی است که از تجاوزگریهای شرق و غرب و در رأس آنها امریکا و اذنابش، به تنگ آمده و سرزمینها و ثروتهایش غارت شده است».
در حقیقت ترجمان عملی این شعار، رهایی و نجات از هر چیزی است که آن را نقض می کند؛ بدین ترتیب، این اصل، به همان اندازه که تأثیر مخالف در نفی گرایش به شرق و غرب دارد، تأثیر مثبتی هم ایجاد می کند که همان آزاد شدن و رهایی از همه قید و بندهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و... است که ممکن است سدّ راه رسیدن انسان به یکتاپرستی شود.
با توجه به اسلامی بودن سیاست «نه شرقی – نه غربی»، می توان گفت که افکار امام(ره)، تنها در داخل مرزهای ایران تأثیر نداشت؛ بلکه توجه و
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 401
اهتمام ایشان، همه مسائل مربوط به جهان اسلام و مسلمانان و حتی مستضعفان و مظلومان عالم را- از هر دین و مذهبی که باشند- در برمی گرفت. این مسأله را می توان در پیامهای امام(ره) به ملتهای مستضعف جهان مشاهده کرد؛ بنابراین، امام تلاش می کرد سیاست نه شرقی – نه غربی را صادر کرده و گسترش دهد؛ اما نه به وسیله نیروی نظامی و ترور (آن طور که دشمنان ادعا می کردند)، بلکه از طریق باور فکری و درونی:
«بیداری ملتها و مقصود ما از صدور انقلاب آن نیست که به دیگران بفهمانیم که ما توسعه طلب و کشور گشا هستیم، چون ما همه کشورهای اسلامی را از خودمان می دانیم و جایگاه هر کدام از دولتها محفوظ است. همۀ خواستۀ ما آن است که آنچه در ایران اتفاق افتاد، برای این حکومتها و ملت آنان هم اتفاق بیفتد، یعنی وابستگی بزرگ خود را پایان دهند و دست این قدرتهای بزرگ را از منابع ثروت خود کوتاه کنند. آرزوی ما این است و معنی صدور انقلاب همین است که همه ملتها و دولتها بیدار شوند و خودشان را از فقر و بدبختی که دچار آن هستند و از اینکه منابعشان بر باد رود، نجات دهند».
بدین ترتیب مشخص می شود که با توجه به درک مشکل مسلمانان و رنجهای آنان و تلاش برای کمک به آنها، روشهای صدور انقلاب تنها در حد نصیحت و دعوت آنان به بیداری و هوشیاری است:
«مسئولیت دینی مسلمانان در لزوم کمک به همه ستمدیدگان تجسم پیدا می کند».
«ما مکلف هستیم که ملتهای ستمدیده و محروم را نجات
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 402
دهیم. اهتمام به مسائل مسلمانان از مهمترین واجبات است. ما نمی توانیم خود را از دیگر مسلمانان جدا بدانیم».
حتی امام(ره) بر این نکته تأکید دارند که ملتها برای حل مشکلات خود و به دست آوردن آزادی و استقلال نباید به بیگانگان تکیه کنند:
«وصیت من به ملتهای کشورهای اسلامی است که انتظار نداشته باشید که از خارج کسی به شما در رسیدن به هدف که اسلام و پیاده کردن احکام اسلام است کمک کند. خود باید به این امر حیاتی که استقلال و آزادی را تحقق می بخشد قیام کنید».
امام(ره) ضمن مخالفت با تئوری «تغییر از برون»، بر اندیشۀ «تغییر از درون» تأکید می کنند. ایشان با پیشنهاد انجام تجربۀ انقلاب ایران به ملتهای دیگر، نقش رهبری را دارد که (به فرمودۀ قرآن) با روش حکیمانه و اندرز نیکو، می خواهد همه را به راه خدا دعوت کند و هرگز سعی ندارد که مانند قدرتهای بزرگ، نفوذ و سلطۀ خود را به اجبار به دیگران تحمیل کند، که نمونه های آن را در جنگ خلیج، سومالی، افغانستان، فلسطین و... مشاهده کردیم که با عناوین مختلف، سلطه نظامی خود را تحمیل نمودند.
پس می بینیم که سیاست نه شرقی- نه غربی به معنی به کارگیری احکام اسلام به عنوان روش حکومت و سیاست داخلی بوده و در سیاست خارجی هم، ضمن مخالفت با تسلیم در برابر نیروهای استکباری، بر حفظ روابط دوستانه با ملتها و دولتها بر اساس قاعدۀ احترام متقابل و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر تأکید دارد:
«ما با همۀ دولتها با احترام رفتار می کنیم به شرط آنکه آنها هم با ما به احترام رفتار کرده و در امور داخلی ما دخالت
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 403
نکنند. ما با همه ملتها روابط دوستانه داریم و اگر حکومتها با احترام با ما رفتار کنند ما هم محترمانه با آنان برخورد می کنیم».
این سیاست برخاسته از آن است که امت اسلامی به مبدئی پایبند است که:
«می توان آنرا در دو کلمه خلاصه کرد: نه ظلم کنید و نه مورد ستم قرار گیرید. ما می خواهیم این دو کلمه را پیاده کنیم: نه ظالم باشیم و نه مظلوم. ما در طول تاریخ، مظلوم بوده ایم. از همه جهت مظلوم بودیم و امروز نمی خواهیم مظلوم باشیم؛ و همان طور که اسلام به ما فرمان داده است، نمی خواهیم به هیچ کشوری تجاوز و ظلم کنیم. نمی خواهیم به احدی تجاوز کنیم و این شایستۀ ما نیست.»
توسعۀ مستقل و تلاش برای خودکفایی (نفی وابستگی اقتصادی)
اگر وابستگی فرهنگی و سیاسی را پایه و زیربنای ایجاد فرد و جامعه ای در خدمت اهداف استکباری بدانیم، بدون شک وابستگی اقتصادی، نتیجه و محصول آن خواهد بود که غرب و استکبار بدان چشم امید داشته و توانست با استفاده از ابزار فرهنگ و سیاست، دولتها و ملتها را پیرو سیاستهای اقتصادی خود نموده و کشورها را به منبعی برای تأمین مواد اولیۀ مورد نیاز صنایع خود و بازارهای مصرفی برای تولیداتشان تبدیل کند، و این از خط مشی مادیگرای آنان بر مبنای سرمایه داری نشأت گرفته است.
«قصۀ این امر، غم انگیز و طولانی و ضربه هایی که از آنان
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 404
خورده و اکنون نیز می خوریم، کشنده و کوبنده است، و غم انگیزتر اینکه آنان ملتهای ستمدیدۀ زیر سلطه را در همه چیز عقب نگه داشته و کشورهایی مصرفی بار آورده اند و به قدری ما را از پیشرفتهای خود و قدرتهای شیطانیشان ترسانیده اند که جرأت دست زدن به هیچ ابتکاری را نداریم و همه چیز خود را تسلیم آنان کرده و کشورهای خود را به دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته، مطیع فرمان هستیم».
در این قسمت، همۀ آثار وابستگی را بررسی خواهیم کرد:
1- ایجاد روحیه ای خودباخته برای تقویت این باور که همۀ برداشتها و طرز فکرها باید به یکی از دو بلوک شرق یا غرب محدود شود و خارج از این حوزه، هیچ درک صحیح یا نتیجۀ مثبتی حاصل نمی شود؛
2- خودداری از تلاش برای نوآوری و احساس ضعف و حقارت در برابر مظاهر پیشرفت غرب؛
3- تبدیل کشورها به جوامع مصرفی و در نتیجه از دست رفتن همۀ منابع و ثروتهای طبیعی و امکانهای مادی و باقی ماندن در حالت فقر و عقب ماندگی.
امام(ره)، پیش از پیروزی انقلاب و در اوایل نهضت، با سیاستهای اقتصادی شاه مخالفت کرده و آن را شعاری توخالی می دانست که هرگز نمی تواند اقتصادی ملی و قدرتمند ایجاد کند؛ امام(ره) با توجه به ضعف سیاستهای اقتصادی شاه در زمینه های کشاورزی و صنعت، اشکال موجود در آن و بخصوص بیماری وابستگی این سیاستها را اینگونه بیان فرمودند:
«برنامۀ اصلاحات ارضی رژیم شاه هدفی جز ایجاد بازار
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 405
مصرف برای بیگانگان و مخصوصاً امریکا، ندارد. اما اصلاحات ارضی که ما ایجاد می کنیم، حاصل تولید را در اختیار خود کشاورزان قرار می دهد و ملاکین و زمینداران بزرگ را که کارهایشان مخالف شرع اسلامی بود، مورد بازخواست قرار می دهد و نظام ارباب و رعیتی را از بین می برد.
خصوصاً صنعتی کردن کشور از اهداف ماست اما به شرط آنکه این صنعت، ملی و مستقل باشد و همگام با کشاورزی، در خدمت اقتصاد کشور که به نفع مردم است قرار گیرد، نه آنکه صنعتی وابسته (مثل مونتاژ و بازیافت) و نیازمند بیگانگان باشد، مثل آنچه در حال حاضر در ایران وجود دارد».
امام(ره) تأثیرات اقتصادی وابستگی فکری، سیاسی و فرهنگی را دریافته بود و با توجه خاص، آن را نفی می نمود تا اعتماد به نفس از دست رفته را به ملت بازگرداند و با تشویق آنان به نوآوری، خلاقیت و تولید و ایجاد اعتماد به نفس، وابستگی اقتصادی را از بین برده و راه رسیدن به خودکفایی را در درازمدت، هموار کند. ایشان معتقد بودند که رسیدن به این هدف، راهی طولانی و دشوار در پیش رو دارد و نیازمند فداکاریها و گذر از موانع و سختیهای بسیار است که سد راه انسان می شود:
«ما را در طول تاریخ از هر پیشرفتی محروم کردند. خصوصاً در قرنهای اخیر و در زمان حاکمان خائن بویژه خاندان پهلوی با مراکز تبلیغاتی بر ضد دستاوردهای ما و ایجاد احساس نقص، همه این عوامل ما را از هر تلاشی
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 406
برای پیشرفت محروم کرد. وارد کردن کالاها از هر نوع و سرگرم کردن بانوان و مردان خصوصاً طبقه جوان به اقسام اجناس وارداتی از قبیل ابزار آرایش و تزیینات و بازیهای کودکانه و به مسابقه کشاندن خانواده ها و مصرفی بارآوردن هرچه بیشتر که خود داستانهای غم انگیز دارد و سرگرم کردن و به تباهی کشاندن جوانان که عضو فعال هستند با فراهم آوردن مراکز فحشاء و عشرتکده ها و دهها از این مصائب حساب شده برای عقب نگه داشتن کشورهاست».
این بخش از کلام امام(ره)، مهمترین مشکلات و رنجهای کشورهای جهان سوم و مردم آنها را که مانع پیشرفت و توسعه شان می شود، به طور خلاصه بیان کرده است؛ از جملۀ این مشکلات، اشاعۀ فرهنگ مصرفی و تلاش برای به دست آوردن کالاهای پرتجمل است، در حالی که این ملتها از ابتدایی ترین امکانات زندگی مرفه محروم بودند؛ نمونۀ دیگر، تلاش برای از بین بردن ارزشهای اخلاقی جوامع از طریق ترویج سرگرمیهای بیهوده و بی هدفی است که احساس مسئولیت را از جوانان سلب می کند و با نابود کردن روح تلاش و کوشش برای ایجاد تحول، جلوی پیشرفت جوامع را می گیرد.
امام خمینی(ره) در تلاش برای بهبود وضعیت نابسامان جوامع اسلامیِ دربند وابستگی و برای از میان برداشتن بقایای اثرات وابستگی اقتصادی می فرمایند:
«با ارادۀ مصمم و فعالیت و پشتکار خود به رفع وابستگیها قیام کنید و بدانید که نژاد آریا و عرب از نژاد اروپا و امریکا
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 407
و شوروی کم ندارد و اگر خودی خود را بیابد و یأس را از خود دور کند و چشمداشت به غیر خود نداشته باشد، در درازمدت، قدرت همه کار و ساختن همه چیز را دارد و آنچه انسانهای شبیه به اینان به آن رسیده اند شما هم خواهید رسید، به شرط اتکال به خداوند تعالی و اتّکاء به نفس و قطع وابستگی به دیگران و تحمل سختیها برای رسیدن به زندگی شرافتمندانه و خارج شدن از تحت سلطۀ اجانب و بر دولتها و دست اندرکاران لازم است، چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده که از متخصصین خود قدردانی کنند و آنان را با کمکهای مادی و معنوی تشویق به کار نمایند و از ورود کالاهای مصرف ساز و خانه برانداز جلوگیری نمایند و به آنچه دارند، بسازند تا خود همه چیز بسازند. و از جوانان، دختران و پسران می خواهم که استقلال و آزادی و ارزشهای انسانی را ولو با تحمل رنج و زحمت، فدای تجملات و عشرتها و بی بند و باریها و حضور در مراکز فحشاء که از طرف غرب و عمّال بی وطن به شما عرضه می شود نکنند، که آنان چنانچه تجربه نشان داده، جز تباهی شما و اغفالتان از سرنوشت کشورتان و چاپیدن ذخایر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگی کشیدنتان و مصرفی نمودن ملّت و کشورتان به چیز دیگر فکر نمی کنند و می خواهند با این وسایل و امثال آن، شما را عقب مانده و به اصطلاح آنان، نیمه وحشی نگه دارند».
همچنین امام(ره) در راستای رهایی از وابستگی اقتصادی، پس از
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 408
پیروزی انقلاب اسلامی، جامعۀ ایران را به فعالیت در زمینه های کشاورزی، صنعت و بهره گیری از نیروهای خلاق و مبتکر تشویق نموده و دستور تشکیل جهاد سازندگی را صادر کردند تا با به کارگیری نیروهای داوطلب مردمی، در بهبود ابزار تولید کشاورزی و دامی تلاش نموده و کشاورزان را در همۀ روستاها و آبادیهای کشور، برای رسیدن به محصول و تولید بهتر و بیشتر یاری دهد. تا جایی که: «گزارشهای رسمی حاکی از آن است که خدماتی که جهاد سازندگی در سالهای 81 - 1980 (60 - 1359) انجام داده است، با وجود گرفتاریهای دولت، در مدت پنجاه سال حکومت شاه بی سابقه بوده است».
به طور کلی سیاست تشکیل جهادسازندگی بر مبنای بهره گیری از نیروهای داوطلب دانشجویی و مهندسان کشاورزی متعهد و انقلابی شکل گرفته و توانست فعالیتهای چشمگیری در مناطق محروم ارائه نماید؛ اما(ره) بر این نکته تأکید داشتند که:
«کارگر و کشاورز اساس هر کشوری هستند. پایه های اقتصاد کشور وابسته به کارگر و کشاورز است».
علی رغم همه موانع و مشکلاتی که در مسیر رشد اقتصادی وجود داشت، بخصوص در موقعیت نظام جمهوری اسلامی در زمان جنگ با عراق و محاصرۀ اقتصادی و تلاش امریکا برای قرار دادن جمهوری اسلامی در انزوای سیاسی و با وجود همۀ این کارشکنی ها، اعتماد به نفس و تلاش برای موفقیت و روح انقلابی که امام(ره) در ملت ایران دمیده بود، و قرار گرفتن ایران در حالت قطع امیدی از دیگران، باعث شد که محاصره اقتصادی به فرصت مناسبی برای بروز و ظهور روحیۀ خودکفایی اقتصادی در ایران تبدیل شود و امام(ره) در این باره می فرمایند:
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 409
«می بینید که قطع رابطه با شرق و غرب برکات خود را نشان می دهد و اندیشه های مبتکر داخلی برای رسیدن به خودکفایی شروع به کار کرده اند. آنچه که کارشناسان خائن غرب و شرق درباره ملت ما محال می دانستند، امروز در حد قابل ملاحظه ای با دست و فکر ملت متحقق شده است و ان شاءالله در درازمدت بیشتر متحقق خواهد شد».
امام، بسیاری از اثرهای وابستگی اقتصادی را که دامنگیر جامعۀ ایران شده بود برطرف کرده و در این راستا، عوامل پدیدآورندۀ وابستگی اقتصادی را از بین برده و از طریق بازگرداندن احساس هویت و اعتماد به نفس و احساس مسئولیت و مشارکت همگانی همه طبقات و اقشار ملت برای سازندگی کشور، توانست فرهنگ مصرفی رایج جامعه را بتدریج کاهش دهد و اندیشمندان و مبتکران عرصۀ صنعت و کشاورزی و فن آوری جدید را به میدانهای عمل بازگرداند. ایشان در راستای گسترش فرهنگ وظیفه شناسی و مسئولیت پذیری و حمایت اجتماعی، به مسئولان چنین سفارش می کنند:
«به مالکیت و سرمایه های مشروع با حدود اسلامی، احترام گذارید و به ملت اطمینان دهید تا سرمایه ها و فعالیتهای سازنده به کار افتد و دولت و کشور را به خودکفایی و صنایع سبک و سنگین برسانند».
و در ادامه وصیت می کنند:
«به ثروتمندان و پولداران مشروع وصیت می کنم که ثروتهای عادلانۀ خود را به کار اندازید و به فعالیت سازنده درمزارع و روستاها و کارخانه ها برخیزید که این خود عبادتی ارزشمند است».
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 410
«و به همه در کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت می کنم که خیر دنیا و آخرت شماها در رسیدگی به حال محرومان جامعه است که در طول تاریخ ستمشاهی و خان خانی در رنج و زحمت بوده اند».
با وجود همه دستاوردهایی که در مسیر رسیدن به خودکفایی و رهایی از وابستگی اقتصادی، به سطوح بالایی از پیشرفتهای کشاورزی و صنعتی دست یافته بود، هنوز هم امام(ره) بر دستیابی به علوم و تکنولوژی روز تأکید داشته و آن را لازم می دانستند، اما به مسئولین گوشزد می کردند که رفع این نقص باید به روشی انجام گیرد که باعث افتادن در دام وابستگی نشود و اینطور می فرماید:
«احتیاج ما پس از این همه عقب ماندگی مصنوعی به صنعتهای بزرگ کشورهای خارجی حقیقتی است انکارناپذیر، و این به معنی آن نیست که ما باید در علوم پیشرفته به یکی از دو قطب وابسته شویم. دولت و ارتش باید کوشش کنند که دانشجویان متعهد را در کشورهایی که صنایع بزرگ پیشرفته را دارند ولی استعمار و استعمارگر نیستند بفرستند و از فرستادن به امریکا و شوروی و کشورهای دیگر که در مسیر این دو قطب هستند احتراز کنند، مگر آنکه ان شاءالله روزی برسد که این دو قدرت به اشتباه خود پی ببرند و در مسیر انسانیت و انسان دوستی و احترام به حقوق دیگران واقع شوند، یا ان شاءالله مستضعفان جهان و ملتهای بیدار و مسلمانان متعهد آنان را به جای خود بنشانند. به امید چنین روزی».
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 411
از آنجا که روند رهایی از وابستگی نیازمند بهره گیری کامل از همه نیروهای ملی و تواناییهای علمی می باشد، امام(ره)، دعوت از ایرانیان خارج از کشور برای بازگشت به وطن و خدمت به آن را فراموش ننموده اند:
«باید فکر کنند و ببینند که آیا ضمیر انسانی آنان اجازه می دهد در بلاد غربت بمانند».
روشی که امام(ره) در تشخیص بیماری وابستگی و انواع پدیدآورندۀ آن به کار بردند، با موفقیت همراه بود. امام(ره) با برانگیختن جامعه بر ضد وابستگی و فراخوانی برای مقابله با این پدیده، از نتایج آن به طور نسبی ابراز رضایت کرده و در عین حال همواره یادآوری می کردند که باید همیشه آگاه و هوشیار باشیم تا تلاشهای جدید استعمارگران برای سوق دادن کشور به سوی انواع وابستگی، مؤثر واقع نشود؛ و در وصیت نامه خود چنین آورده اند:
«من وصیت دلسوزانه و خادمانه می کنم به ملت عزیز که اکنون که تا حدود بسیار چشمگیری از بسیاری از این دامها نجات یافته و نسل محروم حاضر به فعالیت و ابتکار برخاسته و دیدیم که بسیاری از کارخانه ها و وسایل پیشرفته مثل هواپیماها و دیگر چیزها که گمان نمی رفت متخصصین ایران قادر به راه انداختن کارخانه ها و امثال آن باشند و همۀ دستها را بسوی شرق و غرب دراز کرده بودیم که متخصصین آنان اینها را به راه اندازند؛ در اثر محاصرۀ اقتصادی و جنگ تحمیلی، خود جوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را ساخته و با قیمتهای ارزانتر عرضه کرده و رفع احتیاج نمودند و ثابت کردند که اگر بخواهیم می توانیم.
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 412
باید هوشیار باشیم و مراقب باشیم که سیاست بازان پیوسته به غرب و شرق یا وسوسه های شیطانی شما را به سوی این چپاولگران بین المللی نکشند».
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 413
پی نوشتها
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 414
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 415