جنگ فقر و غنا از دیدگاه حضرت امام خمینی(س)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

جنگ فقر و غنا از دیدگاه حضرت امام خمینی(س)

‏ ‏جنگ فقر و غنا از دیدگاه امام خمینی (س)

‏ ‏

رضا نصراصفهانی‎[1]‎‏ و نعمت ا.. اکبری‏‎[2]‎

‏ ‏

چکیده

‏     ‏‏حضرت امام خمینی به عنوان معمار بزرگ انقلاب اسلامی، طی‏‎ ‎‏دوران حیات سیاسی، مبارزاتی شان به ویژه در طول سه دهه رهبری‏‎ ‎‏انقلاب خونبار اسلامی از سال 40 به بعد در سخنرانیها، پیامها، نامه ها،‏‎ ‎‏نوشته ها و ... خطوط اساسی نهضت اسلامی را در زمینه های مختلف‏‎ ‎‏بطور واضح و روشن، بیان فرموده اند. کلیه مطالبی که به صورتهایی‏‎ ‎‏مختلف از معظم له صادر شد، همواره روشنگر راه ملت مسلمان ایران و‏‎ ‎‏تعیین کننده اصولی بود که انقلاب اسلامی ملت ایران، تنها بر پایه آنها قابل‏‎ ‎‏تحلیل و بررسی است. ‏

‏     این انقلاب بدون در نظر گرفتن بیانات گوهربار و روشنگر امام‏‎ ‎‏خمینی (ره) معنا و مفهومی ندارد. از مسائلی که در بیانات ایشان زیاد‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 197

درباره آن بحث شده فقر و جنگ فقر و غنا است.‏

‏     در این مقاله ابتدا تعریفی از فقر کرده، مفهوم جنگ فقر و غنا را بیان‏‎ ‎‏خواهیم کرد. در قسمت بعدی جنگ فقر و غنا از دیدگاه قرآن و در ادامه‏‎ ‎‏همین مبحث را از منظر روایات پی می گیریم. آنگاه شیوه ائمه اطهار (ع) را‏‎ ‎‏در این موضوع بیان می کنیم. ‏

‏     در بخش بعدی به تعریف این جنگ از دیدگاه امام خمینی (ره)‏‎ ‎‏می پردازیم، برداشتهایی را که از این مبحث شده است بنا می کنیم و‏‎ ‎‏رهنمودهای ایشان را در این زمینه به بحث می گذاریم. در قسمت آخر‏‎ ‎‏بحث محرومیت و استضعاف را شروع خواهیم کرد که با بحث ما مرتبط‏‎ ‎‏است. در این بخش نیز به بررسی دیدگاههای حضرت امام در قبال‏‎ ‎‏محرومان و مستضعفان می پردازیم. سرانجام بحث را با این  جمله‏‎ ‎‏امام (ره) خاتمه می دهیم که افتخار انقلاب ما، حمایت از پابرهنگان است.‏

‏ ‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 198

‏ ‏مفهوم «جنگ فقر و غنا»

‏     ‏‏زوجهای متضاد عدل و ظلم، اصلاح و فساد و امثال اینها به گونه ای‏‎ ‎‏است که یک تضاد همیشگی و ذاتی بین آنها وجود دارد و به طور طبیعی‏‎ ‎‏هرگز نمی توان بین آنها نوعی سازش و همزیستی مسالمت آمیز درنظر‏‎ ‎‏گرفت. مفهوم «فقر» و «غنا» هم به همین صورت ذاتاً با هم مخالفند و یک‏‎ ‎‏تضاد آشکار بین این دو وجود دارد و به طور طبیعی اگر هم عده ای‏‎ ‎‏بخواهند نوعی مسالمت بین این دو برقرار کنند، یعنی می خواهند‏‎ ‎‏سرمایه داری و ظلم (استثمار، استکبار، انحصارطلبی و بهره وری‏‎ ‎‏نامشروع) را در کنار گرسنگی فقرا و محرومیت و مظلومیت و ستمدیدگی‏‎ ‎‏و استضعاف قرار دهند و به خوبی آن را توجیه کنند. معنای «جنگ فقر و‏‎ ‎‏غنا» در اسلام بدین معناست که در اسلام ناب محمدی (ص) نه فقط این‏‎ ‎‏دو در کنار هم نیستند، بلکه در این زمینه اسلام به جنگ دائمی می اندیشد‏‎ ‎‏و طبعاً اسلام از جناح مقابل غنا یعنی فقر طرفداری خواهد کرد، نه اینکه‏‎ ‎‏بر فقر تأکید کند. اسلام می خواهد این است که فقیر را از زیر بار‏‎ ‎‏مستکبران بیرون آورد تا دیگر فقیر و غنی وجود نداشته باشد و همه برابر‏‎ ‎‏باشند. البته این شعار «گروههای چپ» نیست و آن مساوات و برابری که‏‎ ‎‏آنها می گویند محسوب نمی شود. این جنگ پیامش نابودی فقر و فقرا و‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 199

محرومیت زدایی است. اعتقاد یا عدم اعتقاد به «جنگ فقر و غنا» دقیقاً از‏‎ ‎‏عمده ترین عوامل در مرزبندی بین اسلام ناب محمدی (ص) و اسلام‏‎ ‎‏امریکایی است؛ زیرا اسلام امریکایی نه فقط هیچ جنگی بین «فقیر» و‏‎ ‎‏«غنی» قائل نیست، بلکه تضاد بین این دو را به نفع سرمایه داران و‏‎ ‎‏مستکبران حل می کند. البته برای بسیاری این مطلب هنوز روشن نشده و‏‎ ‎‏مرزی بین این دو نگرش حق و باطل وجود ندارد که این از پیام امام (ره) به‏‎ ‎‏مناسبت شهادت آقای عارف حسینی پیداست: «... متأسفانه هنوز برای‏‎ ‎‏بسیاری از ملتهای اسلامی مرز بین اسلام امریکایی و اسلام ناب‏‎ ‎‏محمدی (ص) و اسلام پابرهنگان و محرومان و اسلام مقدس نماهای‏‎ ‎‏متجدد و سرمایه داران خدانشناس و مرفهین بی اراده کاملاً مشخص نشده‏‎ ‎‏است».‏‎[3]‎

‏ ‏

جنگ از دیدگاه قرآن کریم 

الف ـ جبهه مقابل انبیاء در طول تاریخ

‏     ‏‏قرآن کریم سراسر تاریخ را پهنۀ نبردی آشتی ناپذیر از دو قطب مطرح‏‎ ‎‏می کند که یک قطب با عناوین مستضعفین، ناس، موحدین، مؤمنین،‏‎ ‎‏متقین، صالحین، مجاهدین و شهدا مطرح می شود و قطب دیگر با عناوین‏‎ ‎‏مستکبرین، ملأ، مسرفین، مترفین، کافرین، مشرکین و منافقین. پیامبر‏‎ ‎‏اسلام در رأس قطب اول قرار دارد و با استدلالهای محکم بر ضد‏‎ ‎‏حاکمیتهای سیاسی ظالمانه و غیرالهی به موضع گیری می پردازد. حضرت‏‎ ‎‏امام در این مورد می فرمایند: «تمامی ادیان آسمانی از بین توده ها‏‎ ‎‏برخاسته است و با کمک مستضعفین بر مستکبرین حمله برده است‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 200

مستضعفین در همه طول تاریخ به کمک انبیاء برخاسته اند و مستکبرین را‏‎ ‎‏به جای خود نشانده اند. ‏

‏     در اسلام، پیغمبر اکرم (ص) از بین مستضعفین برخاست و با کمک‏‎ ‎‏مستضعفین، مستکبرین زمان خویش را آگاه کرد یا شکست داد».‏‎[4]‎

‏    ‏‏اساساً از دیدگاه قرآن در نهضتهای پیامبران، خصم اصلی همواره‏‎ ‎‏همان سرمایه داران، مترفین و ... بوده اند؛ یعنی آنان که این پیامها آنان را به‏‎ ‎‏وحشت انداخته، آنها را متضاد با منافع نامشروع خویش می بینند. ‏

‏     قرآن کریم به صورت قاعده کلی گروهی عیاش سرمایه دار (مترفین) را‏‎ ‎‏معرفی می کند که با تکیه بر اموال و اولاد خویش به رسالت پیامبر، کفر‏‎ ‎‏می ورزیدند: ‏

‏     «ما به سوی هیچ قریه ای بیم رسان نفرستادیم، مگر آنکه عیاش های‏‎ ‎‏آن گفتند ما به آنچه شما در تبلیغ آن مأمور شده اید کافرید. و نیز گفتند ما‏‎ ‎‏اموال و اولاد بیشتری داریم و هرگز عذاب نمی شویم.»‏‎[5]‎

‏    ‏‏«البته این .... در روز واپسین از اصحاب شمال بوده و جایگاه آنها در‏‎ ‎‏جهنم خواهد بود».‏

‏     «همانا ایشان قبل (از این جایگاه فعلی) عیاشها بوده اند».‏‎[6]‎

‏    ‏‏حضرت امام (ره) در این مورد می فرمایند: «جنگهایی که واقع شده،‏‎ ‎‏بین مستضعفین بوده و مردم طبقه 3 (فقرا) یاوران زورمندها و آنهایی که‏‎ ‎‏می خواستند حق فقرا را بخورند، و لسان قرآن در آیاتی که در باب جنگ با‏‎ ‎‏این مشرکین را در آن وقت دارای قدرت بودن؛ آیاتی که وارد شده است‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 201

یکی دوتا نیست، بسیار آیات در باب جنگ است و در جدال با اینها...»‏‎[7]‎

‏    ‏‏و در قسمتی دیگر می فرمایند:‏

‏     «کسی که یک مقداری آشنا باشد به منطق قرآن می بیند که این قرآن‏‎ ‎‏است که وادار کرد پیامبر اسلام (ص) را به اینکه با این سرمایه داران دائماً‏‎ ‎‏در جنگ باشند».‏‎[8]‎

‏    ‏‏در جایی دیگر، حضرت امام قرآن را یک کتاب جنگجو علیه‏‎ ‎‏مستکبرین و قدرتمندان می دانند. ‏

‏«یا اینکه قرآن یک کتاب سلحشور و جنگجوئی است در مقابل مشرکین؛‏‎ ‎‏مشرکین که قدرتمند هم بودند اینکه می فرمایند: (قاتلو المشرکین کافة)‏‎ ‎‏مشرکین در آن وقت همان قدرتمندان بودند».‏‎[9]‎

‏    ‏‏از این رو ایشان آیات قتال وارد شده در قرآن را اعلام جنگ با‏‎ ‎‏سرمایه دارها عنوان فرموده اند: «خوب نخوانده اند قرآن را ببینید اسلام‏‎ ‎‏برای چه آمده؟ این همه آیات قتال که وارد شده است،اسلام، قتال، اعلام‏‎ ‎‏جنگ کرده با این سرمایه دارها، با این بزرگها، با این شاهها، با این‏‎ ‎‏سلطانها، خوب این است که با اینها همراهی کرده تا مردم را بخورند‏‎ ‎‏اینها».‏‎[10]‎

ب ـ محکومیت مسرفین و ... از دیدگاه قرآن «متکاثرین، مسرفین،‎ ‎مترفین، ذخیره کنندگان طلا و نقره»

‏     ‏‏دسته ای دیگر از آیات قرآن کریم در محکومیت گروههایی است که با‏‎ ‎‏کارهای خلاف شرع خویش در رابطه با اموال ما باعث تضییع حقوق‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 202

دیگران شده اند. از دیدگاه اسلام، چون ریشه حاکمیت در خداوند متمرکز‏‎ ‎‏می شود و هرآنچه به شکل منابع طبیعی قابل بهره برداری است، اصولاً از‏‎ ‎‏آن خداست و مردم همه آفریده های اویند، باید زندگی خویش را از‏‎ ‎‏مواهب الهی بگذرانند و لذا هیچ گروهی حق ندارد که ثروتهای طبیعی را‏‎ ‎‏مال خود دانسته، دیگران را از آنها محروم کند.‏

‏     13... تا اموال منحصراً در دست ثروتمندان در گردش نباشد.‏‎[11]‎

‏    ‏‏14... و اسراف می کند، همانا خداوند اسرافکاران را دوست ندارد.‏‎[12]‎

‏    ‏‏15... و همانا فرعون در زمین طلبی داشت و به درستی که او از‏‎ ‎‏اسراف کاران بود.‏‎[13]‎

‏    ‏‏16... و هرگز اسراف روا مدارید، زیرا مسرفان برادران شیطانند.‏‎[14]‎

‏    ‏‏17... کسانی که طلا و نقره را گنج و ذخیره می کنند و در راه خدا انفاق‏‎ ‎‏نمی کند، آنان را به عذاب دردناک بشارت ده.‏‎[15]‎

ج ـ علت عداوت اغنیا با حق

‏     ‏‏بخش دیگری از آیات قرآن کریم به ریشه یابی عداوت اغنیا با حق‏‎ ‎‏می پردازند و غنای آنها را باعث کینه ورزی با حق می دانند. خداوند‏‎ ‎‏سبحان در سورۀ توبه، علت رفتار منافقین را توانگری آنها می داند که در‏‎ ‎‏زیر سایه اسلام و به فضل و برکت خداوند و عنایت پیامبرش، ثروت جمع‏‎ ‎‏کرده اند و حال در مقابل اسلام ایستاده اند. ‏

‏     «حال آنکه کلمۀ کفر را بر زبان راندند و بعد از اسلامشان کافر شدند و‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 203

به امری همت گماردند که به آن نایل شدند. این سرگردانیها علت نداشت‏‎ ‎‏جز اینکه خدا و رسولش ایشان را از قلم خود بی نیاز کرده بود».‏‎[16]‎

‏    ‏‏.... برخی از ثروتمندان یهود حتی خداوند را فقیر دانسته، خود را اغنیا‏‎ ‎‏می دانستند: «خداوند شنید گفتار کسانی را که می گفتند: خدا نیازمند است‏‎ ‎‏و ما بی نیاز و توانگریم. به زودی گفتار آنها را با کشتاری که به ناحق از انبیاء‏‎ ‎‏نمودند ثبت خواهیم کرد».‏‎[17]‎

‏    ‏‏خداوند سبحان در جای دیگر قرآن، انسان را مذمت می کند که چرا‏‎ ‎‏رزق خدا را که می باید موجب شکر آنها شود، علتی برای تکذیب خدا و‏‎ ‎‏آیاتش قرار می دهند: ‏

‏     «و قرار می دهید روزی خودتان را علتی برای تکذیب خدا و آیات او».‏‎[18]‎

‏و نتیجه ای که از سه قسمت بالا می گیریم این است که هیچ گونه بحثی در‏‎ ‎‏مشروعیت «جنگ فقر و غنا» از دیدگاه قرآن کریم وجود ندارد و اصولاً‏‎ ‎‏جنگ جبهه حق در طول تاریخ به رهبری انبیاء در مقابل همان مستکبرین‏‎ ‎‏بوده است که می خواسته اند ظالمانه حق مظلومان را  غارت کرده و با‏‎ ‎‏تکاثر و اسراف حقوق فقرا را ضایع کنند و چون ثروتمندان خود را بی نیاز‏‎ ‎‏می دیده اند، در مقابل خدا و جریان حق طغیان می کنند. ‏

‏ ‏

جنگ فقر و غنا در آئینه روایات

الف ـ موقعیت اغنیا و ثروتمندان در احادیث و روایات

‏     ‏‏در احادیث و روایات پیامبر گرامی اسلام (ص) و ائمه اطهار‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 204

علیهم السلام، ثروتمندان و اغنیا و کسانی که به تکاثر اموال می پردازند، نه‏‎ ‎‏تنها مورد تأیید واقع نشده اند، بلکه از جملۀ زیانکاران قلمداد شده اند و‏‎ ‎‏روایات متعددی در این زمینه وجود دارد. ‏

‏     رسول گرامی اسلام به خدای کعبه سوگند یاد می کند آنان که به تکاثر‏‎ ‎‏اموال می پردازند از زیانکاران خواهند بود.‏‎[19]‎

‏    ‏‏از حضرت مسیح (ع) نقل شده است که عبور شتر از سوراخ سوزن‏‎ ‎‏آسانتر از ورود اغنیا به بهشت است.‏‎[20]‎

‏    ‏‏حتی در روایتی از امام جعفر صادق علیه السلام آمده است که حضرت‏‎ ‎‏سلیمان پیامبر (ع) آخرین پیامبری خواهد بود که وارد بهشت خواهد شد‏‎ ‎‏بخاطر آنچه که در دنیا به ایشان داده شده بود.‏‎[21]‎

‏    ‏‏پیامبر اکرم (ص) زمانی را پیش بینی نموده اند که عده ای سرمایه را‏‎ ‎‏مصرف بهترین غذاهای رنگارنگ می کنند و مرکبهای عالی را سوار‏‎ ‎‏می شوند. اینها، زندگی همچون پادشاهان ستمگر خواهند داشت. پیامبر‏‎ ‎‏گرامی این گونه افراد را همان منافقان این امت قلمداد می نمایند. ‏

‏     امیرمؤمنان علی (ع)، تواضع در مقابل ثروتمندان را (اگر به خاطر‏‎ ‎‏ثروتش باشد) موجب از دست رفتن دو سوم دین می داند.‏‎[22]‎

ب ـ جایگاه فقرا و مستمندان 

‏     ‏‏برعکسِ ثرومتمندان، فقرا در روایات از جایگاه والایی برخوردارند‏‎ ‎‏که در اینجا چند نمونه ذکر شده است: ‏

‏     حضرت علی (ع) به نقل از پیامبر (ص) فرمودند: پیامبر گرامی (ص)‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 205

از قول خداوند سبحان می فرمایند که دوستی خدا در دوستی با فقرا‏‎ ‎‏است. باید به فقرا نزدیک شده و از ثروت اندوزان دوری جست. ‏

‏     امام صادق (ع) در روایتی معذرت خواهی خداوند سبحان را از فقرای‏‎ ‎‏مؤمن در روز قیامت مطرح فرموده و سوگند خداوند را برای آنچه که در‏‎ ‎‏دنیا به فقرا گذشته است یادآوری می فرمایند. ‏

‏     در روایت دیگر از امام صادق (ع) اهانت به فقرا را به خاطر فقرشان‏‎ ‎‏باعث رسوایی در روز قیامت می داند. ‏

‏     رسول اکرم می فرمایند. درهای بهشت بر روی فقرا باز است. ‏

‏ ‏

جنگ فقر و غنا شیوۀ پیامبران عظام (ع) و نبی اکرم (ص)

‏     ‏‏جنگ فقر و غنا سیرۀ پیامبران عظام (ع) در طول تاریخ از آدم (ع) و از‏‎ ‎‏ابراهیم(ع) تا محمد (ص) بوده است. گاهی ابراهیم را با بت شکنی‏‎ ‎‏می بینیم و گاهی موسی را با چوبدست خود حامی فقرا و مستضعفین‏‎ ‎‏می بینیم و گاهی عیسی (ع) را مشاهده می نماییم که علیه قیصر روم قیام‏‎ ‎‏می نمایند و در تداوم این جنگ مستمر محمد (ص) را می بینیم که چگونه‏‎ ‎‏مشعل هدایت را علیه گردنکشان ستمگر، آن سرمایه داران زورمدار بر‏‎ ‎‏دوش می گیرد و در حالی که پیشاپیش خون فرو می چکد و  دندانش‏‎ ‎‏شکسته است هرگز از تهدید نمی هراسد. و در مقابل تطمیع دشمنان که به‏‎ ‎‏او بهترین مناصب و ثروت، عالیترین هدایا و تحف و ... را پیشنهاد کردند‏‎ ‎‏دست از رسالت خویش بر نمی دارد و با آن زراندوزان کنار نمی آید و در‏‎ ‎‏اینجا کافی است که همان سخنان حضرت امام (ره) را درباره سیره انبیاء‏‎ ‎‏بیان کنیم. ‏

‏ ‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 206

الف ـ زندگی پیامبران (ع) جنگ علیه سرمایه داری 

‏     ‏‏از امام خمینی ره: «پیغمبرها، تاریخشان معلوم است و اینها آمده اند که‏‎ ‎‏بسیج کنند این مستمندان را که بروند و این غارتگرها را سرجای خود‏‎ ‎‏بنشانند.»‏

‏     در جای دیگر حضرت امام سیره رسول اکرم (ص) را چنین بیان‏‎ ‎‏می فرمایند: «و رسول اکرم (ص) سیره اش این بود که از اول مقاتله می کرد‏‎ ‎‏با این اشخاص که می خواستند مردم را استثمار کنند. می خواستند مردم را‏‎ ‎‏استخدام کنند بر اینها قیام کرد.‏

‏     در جایی دیگر حضرت امام (ره) همه جنگهای پیامبر را با اغنیاء و‏‎ ‎‏ثروتمندان می دانند. "در جنگهای پیامبر، همه اش با اغنیاء بود. با گردن‏‎ ‎‏کلفتها بود و یا ثروتمندان بود. پیغمبر این فقرا را بلند کرد و نهضت داد‏‎ ‎‏برای اینکه اغنیا را سرکوب کنند و سرجای خودشان بنشانند".‏

ب ـ فقرا و طبقه سه، یاران و اطرافیان پیامبر اکرم (ص)

‏     ‏‏حضرت امام ورود پیامبر (ص) در مدینه را بر ابوایوب انصاری که از‏‎ ‎‏افراد طبقه سه بودند بیان کرده و می فرمایند: «از آنجا هجرت فرمودند به‏‎ ‎‏مدینه، در مدینه هم که آمدند وارد شدند به یک نفر از همین مردم طبقه‏‎ ‎‏سه به اصلاح آنها اشخاصی هم که جمع شدند دور ایشان عبارت از همین‏‎ ‎‏فقرا بودند. آن اسلام است که پیشش بالانشینی و پایین نشینی مطرح‏‎ ‎‏نیست. اسلام آن است وقتی حکومتش رأسش مثل رسول الله (ص) وقتی‏‎ ‎‏که با اینکه رأس بود، با اینکه ادارۀ یک کشور می کرد وقتی که می آمدند در‏‎ ‎‏یک مجلسی که نشسته بودند اصحاب حضرت و حضرت نشسته بودند.‏‎ ‎‏بالا و پایین معلوم نبوده چیست. می آمد می گفت کدام یکتان پیغمبر‏‎ ‎‏هستند"‏


کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 207

جنگ فقر و غنا در سیره حضرت علی (ع) و دیگر ائمه‎ ‎اطهار صلوات الله علیهم: 

‏     ‏‏نبرد مستمر با طرفداران تمرکز ثروت و تکاثر اموال، هیچگاه تعطیل‏‎ ‎‏نشده است و هرگز پرچم مبارزۀ آن بر زمین نمانده است. در سیرۀ‏‎ ‎‏حضرت علی (ع) و دیگر ائمه اطهار علیهم السلام نیز این نبرد و مبارزه با‏‎ ‎‏زراندوزان ادامه دارد. ‏

‏     امیرالمؤمنین (ع) می فرماید: «من حکومت را به این علت قبول کردم‏‎ ‎‏که خداوند تبارک و تعالی از علمای اسلام تعهد گرفتند و آنها را ملزم کرده‏‎ ‎‏که در مقابل پرخوری و غارت گری ستمگران و گرسنگی و محرومیت‏‎ ‎‏ستمدیدگان ساکت ننشینند و بیکار نایستند».‏‎[23]‎

‏    ‏‏«و اما حکومت حق برای نفع مستضعفان و جلوگیری از ظلم و جور و‏‎ ‎‏اقامۀ عدالت اجتماعی همان است که مثل سلیمان بن داوود و پیامبر‏‎ ‎‏عظیم الشأن صلی الله علیه و آله و اوصیای بزرگوارش برای آن کوشش‏‎ ‎‏می کردند از بزرگترین واجبات است.»‏

‏ ‏

جنگ فقر و غنا در احکام شرعی 

‏     ‏‏در فلسفه تشریعی بسیاری از احکام شرعی توصیه های اخلاقی،‏‎ ‎‏چشیدن مزه فقر و گرسنگی، همدردی با مساکین و آشنایی با نیاز‏‎ ‎‏مستمندان منظور شده است. ‏

‏ ‏

روزه چشیدن فقر و گرسنگی 

‏     ‏‏حدیث امام صادق (ص): «علت (وجوب) در روزه آن است که فقیر و‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 208

غنی به واسطه آن مساوی گردند و آن به این دلیل است که غنی، گرفتاری‏‎ ‎‏گرسنگی نداشته است تا به فقیر رحم کند، زیرا غنی هرچه را اراده نماید‏‎ ‎‏می تواند فراهم کند. پس خداوند عز و جل خواسته است که بین‏‎ ‎‏مخلوقات خود تساوی برقرار نماید و اینکه غنی مزۀ گرفتاری گرسنگی و‏‎ ‎‏درد را بچشد تا نسبت به ضعیف و گرسنه رحم نماید.»‏

‏ ‏

عدالت تلخی اغنیاء و شیرینی فقرا

‏     ‏‏یکی از برجسته ترین نقاط درخشان و افتخارآمیز اسلام همان عدالت‏‎ ‎‏اقتصادی است که مایۀ درخشندگی این مکتب و گرایش فطرتهای الهی و‏‎ ‎‏عدالتجو به سمت آن در طول تاریخ بوده است که در روایات زیادی آمده‏‎ ‎‏است مانند امام صادق (ع) که آن را شیرینتر از عسل می داند.‏

‏     و امام رضا (ع) یک ساعت اجرای عدالت را از هفتاد سالی که شبهای‏‎ ‎‏آن بر شب زنده داری و روزهایش به روزه بگذرد ترجیح می دهد.‏

‏     خمس و زکات گرفتن اموال اغنیاء در تشریک این دو دسته و رعایت‏‎ ‎‏حقوق فقرا منظور شده است. ‏

‏     زهد، همدردی با مساکین: از مهمترین دستورات اخلاقی اسلام برای‏‎ ‎‏سعادتمند شدن انسانها، مسئله زهد است.‏

‏     انفاق و احسان: پر کننده گودالهای فقر. ‏

‏     این جور مبارزۀ منفی با اغنیا یعنی با استغنا و بی نیازی از اغنیا و‏‎ ‎‏وابستگی به آنان. ‏

‏     ولی نباید آثار زهد را صرفاً در بی اعتنایی مؤمنین به دنیا و ایجاد ارتباط‏‎ ‎‏بسیار قوی با خداوند سبحان دانست. بلکه زهد در همدری با محرومین و‏‎ ‎‏فقرا و مستمندان نیز تأثیر بسزایی خواهد داشت و انسان زاهد بخوبی درد‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 209

مساکین را حس می کند. ‏

‏ ‏

جنگ فقر و غنا، مقدمه ای انسان ساز

‏     ‏‏طبیعت مال زیاد طغیان و سرکشی و فساد است و خداوند سبحان در‏‎ ‎‏چند مورد مطرح فرموده است که: ‏

‏     «اموال و اولاد «فتنه» و وسلیه آزمایش انسان است».‏

‏     « و از آنجا که بیشتر انسان به دنیا کثرت مال می شود؟ و این کثرت مال‏‎ ‎‏در جایی دیگر با دور افتادن انسان از مقام عبودیت است که مقدمه عذاب‏‎ ‎‏است و خداوند به وسیله همینان آنان را عذاب خواهد داد».‏

‏     به هر حال هر زمانی که جامعه ای به شدت به صورت دو قطبی‏‎ ‎‏درآمد، و در آن تعدیل درآمدها وجود نداشت، آن جامعه بی شک‏‎ ‎‏دستخوش هر گونه فساد است. البته نه آنکه صرفاً زراندوزان به این‏‎ ‎‏فسادها دچار شوند بلکه به خاطر فقر شدید فقرای سست ایمان هم دچار‏‎ ‎‏این مهالک اجتماعی می گردند و به همین خاطر در روایت متعددی وجود‏‎ ‎‏دارد که فقر به کفر منجر خواهد شد.‏

‏     بنابراین هیچ شکی در وقوع انواع مفاسد اجتماعی در اثر کثرت مال‏‎ ‎‏نیست؛ به همین خاطر رفع استضعاف و فقر از فقرا و مبارزه با زراندوزی و‏‎ ‎‏سرمایه داران مهمترین راه جلوگیری از این مفاسد اجتماعی او است که‏‎ ‎‏جامعه را به سوی تخریب پیش می برد. ‏

‏     حضرت امام (ره) «رفتن مستکبرین و رفاه مستضعفین را مقدمه ای‏‎ ‎‏برای مقاصد بالاتر اسلام می داند.»‏

‏ ‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 210

جنگ فقر و غنا، جنگ تمام نشدنی در طول تاریخ

‏     ‏‏این جنگ را می توان به رود درخشانی تشبیه کرد که در همۀ تاریخ‏‎ ‎‏جریان دارد و مبارزه مستضعفین به رهبری انبیاء عظام در طول تاریخ با‏‎ ‎‏طواغیت مستکبر هرگز تعطیل نشده است. ‏

‏     حضرت امام در این مورد می فرمایند: ‏

‏     «جنگ ما، جنگ حق و باطل بود و تمام شدنی نیست. جنگ ما، جنگ‏‎ ‎‏فقر و غنا بود» جنگ ما جنگ فقر وغنا، جنگ در تمام پهنه گیتی، جنگ‏‎ ‎‏کشورهای جنوب و شمال بود.‏

‏     این جنگ نه تنها در سراسر تاریخ در جریان بوده بلکه در سراسر‏‎ ‎‏جهان و در تمام پهنه گیتی هم چنین جنگی وجود دارد که این نظر امام‏‎ ‎‏است. ‏

‏     امروز کشورهایی که تحت عنوان شمال لقب گرفته اند و تمامی‏‎ ‎‏زمینه های قدرت از اطلاعات و تبلیغات و دانش فنی گرفته تا سلاحهای‏‎ ‎‏اتمی و هسته ای را در اختیار دارند یقیناً در مقابل کشورهای محروم جهان‏‎ ‎‏که به عنوان کشورهای جنوب قلمداد می شوند، قرار دارند و بی شک باید‏‎ ‎‏بین این دو گروه کشورها مبارزۀ جدی وجود داشته باشد. هرچند که‏‎ ‎‏کشورهای شمال حتی گاهی درک ضروریات مبارزه را هم از کشورهای‏‎ ‎‏جنوب و محروم گرفته اند.‏

‏     حضرت امام (ره) برای مبارزه با کشورهای شمال پیشنهاد تشکیل‏‎ ‎‏جبهه قدرتمند اسلامی انسانی را مطرح فرمودند: ‏

‏     «اخیراً گفته های سران آمریکا و شوروی و نوشته های سیاسیون آنها‏‎ ‎‏آشکار گردیده است که مراودات اخیر سران شرق و غرب به خاطر مهار‏‎ ‎‏بیشتر جهان سوم، و در حقیقت جلوگیری از نفوذ پابرهنه ها و محرومین‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 211

در جهان مالکیتهای بیحد و مرز سرمایه داران است. ما باید خود را آماده‏‎ ‎‏کنیم تا در برابر جبهۀ متحد شرق و غرب جبهۀ قدرتمند اسلامی ـ انسانی‏‎ ‎‏با همان نام و نشان اسلام و انقلاب ما تشکیل شود و آقایی و سروری‏‎ ‎‏محرومین و پابرهنگان جهان جشن گرفته شود».‏

‏     و در جایی دیگر با تکیه بر دعوت جمهوری اسلامی ایران از‏‎ ‎‏مسلمانان جهان جهت پیروی از اصول تصاحب قدرت حمایت از‏‎ ‎‏محرومین جهان را از اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران‏‎ ‎‏می دانند. ‏

‏     امام در این مورد فرمایند: «برائت ما فریاد فقر و تهیدستی گرسنگان و‏‎ ‎‏محرومان و پابرهنگان است که حاصل عرق جبین و زحمات شبانه روزی‏‎ ‎‏آنان را زراندوزان و داوران بین المللی به یغما برده اند».‏

‏ ‏

جنگ فقر و غنا از دیدگاه امام خمینی (ره)

‏در اوایل تابستان 1366 پس از مطرح شدن نظریات استاد شهید مطهری‏‎ ‎‏در زمینه «نظام اقتصاد اسلام» بین عده ای از آقایان علما و همچنین در‏‎ ‎‏مطبوعات این بحث مطرح شد که آیا از دیدگاه اسلام بین فقر و غنا جنگ‏‎ ‎‏وجود دارد یا نه؟‏

‏     در آن زمان، یکی از فقهای محترم صراحتاً اظهار داشت که در اسلام‏‎ ‎‏این جنگ وجود ندارد. تا اینکه در مرداد 1366 در پیام امام راحل به‏‎ ‎‏حجاج بیت ا.. الحرام یعنی پیام فوری معروف برائت از مشرکان این طور‏‎ ‎‏می بینیم. ‏

‏     «باید نسل به نسل و سینه به سینه، شرافت و اعتبار پیشتازان این‏‎ ‎‏نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا بماند.»‏


کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 212

‏ 

    و پس از آن شاهد آن بودیم که حضرت امام با حساسیت زیادی این‏‎ ‎‏مسئله را تعقیب فرمودند و در موردهای متعدد و به مناسبتهای گوناگون‏‎ ‎‏خصوصاً در آخرین سال حیات شریفشان از تعبیر «جنگ فقر و غنا» در‏‎ ‎‏پیامهای خویش استفاده فرمودند. ‏

‏     تأکید فروان حضرت امام در این زمینه درسی به پیروان خود بود که‏‎ ‎‏اساساً اعتقاد به «جنگ فقر و غنا» یکی از مهمترین مشخصه و عمده ترین‏‎ ‎‏مرز دیدگاه اسلام ناب محمدی (ص) با دیدگاههای دیگر است. ‏

‏ ‏

جنگ فقر و غنا 

برداشت ناروا 

‏     ‏‏مسئله جنگ فقر وغنا در برخی از بیانات امام (ره) مطرح شده بود. این‏‎ ‎‏سؤال پیش می آید که آیا طرح موضوع جنگ فقر و غنا به معنای نفی غنا و‏‎ ‎‏حمایت از فقر نیست؟ آیا این بیانات به معنی محترم نبودن ثروت های‏‎ ‎‏مشروع است؟‏

‏     قبل از جواب به این پرسش به برخی از برداشتهای غلط از بیانات امام‏‎ ‎‏اشاره می کنیم:‏

‏     عده ای از افراد که تنها جملات مربوط به جنگ فقر و غنا را دیده و‏‎ ‎‏دیگر بیانات امام (ره) را ملاحظه نکرده اند چنین تصور کرده اند که‏‎ ‎‏رهنمودهای امام درباره جنگ فقر و غنا، دائمی بودن این جنگ و حمایت‏‎ ‎‏نظام اسلامی از فقرا در مقابل اغنیاء، بدین معنی است که ایشان، غنا را به‏‎ ‎‏طور مطلق ضد ارزش می دانستند. نتیجه چنین تصوری از جنگ فقر و غنا‏‎ ‎‏آن است که پدیده ای به نام فقر همواره باید وجود داشته باشد و فقرا نیز‏‎ ‎‏همیشه باید در فقر و محرومیت باقی باشند تا برای همیشۀ تاریخ جنگ‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 213

فقر و غنا مصداق عینی و واقعی داشته باشد! اگر قرار باشد روزی فقرا از‏‎ ‎‏فقر خود نجات یافته (یعنی غنی شوند) طبعاً در جبهه اغنیاء قرار گرفته و‏‎ ‎‏باید با خود آنها نیز مبارزه کرد!‏

‏     با توجه به رهنمودهای حضرت امام (ره) چنین برداشتی از سخنان‏‎ ‎‏ایشان، نادرست و اشتباه است. اولاً، فقر نه تنها ارزش نیست بلکه ضد‏‎ ‎‏ارزش هم هست. فقر، ارمغان ظلم، استثمار و سودجویی، یا تن پروری و‏‎ ‎‏فرهنگ غلط است. این پدیده در آیات شریفۀ قرآن کریم و روایات متعدد‏‎ ‎‏معصومین (ع) مذمت شده و حتی در برخی از کلمات آن بزرگواران، در‏‎ ‎‏حد کفر یا پدیدآورنده آن، شمرده شده است. در رهنمودها و نظرات‏‎ ‎‏حضرت امام (ره)، نیز فقر، محرومیت و استضعاف به طور گسترده مذمت‏‎ ‎‏و به عنوان یک پدیده ضد ارزش معرفی شده است. اگر در بعضی از‏‎ ‎‏روایات دیده می شود که از فقر ستایش شده، این نه به معنی یک اصل‏‎ ‎‏کلی و قابل تعمیم به تمام جامعه و در همۀ زمانها بلکه تنها یک دستور‏‎ ‎‏خاص و با توجه به شرایط ویژه زمانی و مکانی بوده است و در هر حال‏‎ ‎‏نمی توان «فقر» را ارزش دانست. ‏

‏     ثانیاً، در برداشت مذکور، بین فقر و فقرا خلط شده است. فقر ارزش‏‎ ‎‏نیست ولی فقرا (آن هم نه همه فقرا، بلکه تنها کسانی که علی رغم‏‎ ‎‏خواست و ارادۀ خود توسط استثمارگران و سودجویان به فقر و‏‎ ‎‏محرومیت کشیده شده اند.) یک قشر ارزشمند بوده و مستحق حمایت و‏‎ ‎‏پشتیبانی می باشند. عده ای همین خلط مبحث را در مورد محرومین و‏‎ ‎‏مستضعفین مرتکب شده اند. از نظر امام (ره) محرومیت ارزش نیست‏‎ ‎‏ولی محرومین ارزشمند هستند.  استضعاف ارزش نیست ولی مستضعفین‏‎ ‎‏ارزشمند هستند. ‏


کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 214

‏  

  ثالثاً: غنا و ثروت به طور کلی و مطلق از سوی حضرت امام (ره) نفی‏‎ ‎‏نشده است. در سخنان امام در مورد مباحث مربوط به رفاه و سرمایه‏‎ ‎‏روشن شده که حضرت امام نه تنها رفاه و ثروت را بکلی نفی نمی کنند‏‎ ‎‏بلکه با شرایط و ویژگیهای خاص، آن را برای جامعه ضروری هم می دانند‏‎ ‎‏و ... نظام اسلامی را به تعمیم و تأمین آن توصیه فرموده اندو در این امر،‏‎ ‎‏اولویت را با محرومان و فقرا دانسته اند. ‏

‏     ایشان همچنین سرمایه و ثروت مشروع را محترم و حتی تلاش برای‏‎ ‎‏آن را در مواردی عبادت دانسته اند.‏

‏ ‏

برداشت صحیح

‏     ‏‏ایشان در این مورد که به هر حال برداشت صحیح از بیانات امام (ره)‏‎ ‎‏در مورد «جنگ فقر و غنا» چیست، دو برداشت را می توان مطرح کرد که‏‎ ‎‏هر دو هم با رهنمودهای معظم له سازگار است. ‏

‏     ‏برداشت اول:‏ مقصود از جنگ فقر و غنا، مبارزه بایک سیستم‏‎ ‎‏اجتماعی ـ اقتصادی است که در بطن خود دو طبقه فقیر و غنی به وجود‏‎ ‎‏می آورد. فقر و غنا دو پدیده ای است که دراین سیستم خودنمایی می کند‏‎ ‎‏و حالت وسطی نیز متصور نیست. در این سیستم اقلیتی دارای ثروت و‏‎ ‎‏مکنت هنگفت بوده و اکثریت مردم نیز در فقر و محرومیت به سر‏‎ ‎‏می برند. امروز در بسیاری از کشورهای جهان سوم، حاکمیت چنین‏‎ ‎‏سیستمی راشاهدیم که علت العلل آن، حاکمیت سرمایه و سرمایه داری بر‏‎ ‎‏نظام بین المللی می باشد. نظامی که در آن حرف اول و آخر را سرمایه‏‎ ‎‏می زند و هیچ ارزش و معیار دیگری مطرح نیست. منظور حضرت‏‎ ‎‏امام(ره) از جنگ فقر و غنا، جنگ با چنین سیستم و نظامی است این عمل‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 215

نبرد یک مبارزه مقدس و دائمی است که باید آنقدر ادامه یابد تا طلسم‏‎ ‎‏حاکمیت سرمایه بر جهان شکسته شود و فقر و غنا و سرمایه ظالمانه از‏‎ ‎‏بین برود و از ویرانۀ آن سیستم جامعه ای پدید آید که همۀ انسانها و مردم‏‎ ‎‏در آن از یک زندگی مرفه با حاکمیت ارزشها و معیارهای معنوی و متعالی‏‎ ‎‏برخوردار شوند. مقصود این است. ‏

‏     ‏برداشت دوم:‏ مقصود از فقر و غنا جنگ بین فقرای متدین با اغنیای‏‎ ‎‏ظالم است. در این برداشت نمی توان فقیر و غنی را به کلی ارزش یا ضد‏‎ ‎‏ارزش دانست. فقرای مظلوم مورد حمایت و اغنیاء ظالم نیز حمایت از‏‎ ‎‏فقرا و نبرد علیه اغنیاء و سرمایه داران خواهد بود. بدیهی است نتیجۀ‏‎ ‎‏نهایی این نبرد احقاق حقوق فقرا و شکست و نابودی اغنیاء می باشد. ‏

‏     همان گونه که ملاحظه می شود دو برداشت فوق با یکدیگر منافات‏‎ ‎‏نداشته بلکه قابل جمع نیز هستند به هر حال هر برداشتی که بخواهیم از‏‎ ‎‏مقولۀ جنگ فقر و غنا داشته باشیم نباید با اصول و محکمات رهنمودها و‏‎ ‎‏نظرات حضرت امام راحل در تعارض باشد. ‏

‏ ‏

رهنمودهای حضرت امام در جنگ فقر و غنا 

‏     ‏‏«امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار‏‎ ‎‏و جنگ پابرهنه ها و مرفهین بی درد شروع شده است و من دست و بازوی‏‎ ‎‏هر ایرانی و همه عزیزانی که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش‏‎ ‎‏گرفته اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نموده اند‏‎ ‎‏می بوسم.‏‎[24]‎


کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 216

‏  

 ‏‏«جنگ ما، جنگ فقر و غنا بود.»‏‎[25]‎

‏    ‏‏«باید... نسل به نسل و سینه به سینه شرافت و اعتبار پیشتازان این‏‎ ‎‏نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا محفوظ بماند».‏‎[26]‎

‏ ‏

نظام اسلامی و جنگ فقر و غنا

‏     ‏‏در بحث فقر و غنا گفتیم که از بیانات حضرت امام (ره) استفاده‏‎ ‎‏می شود که جنگ فقر و غنا به معنی جنگ با سیستم و نظامی است که تنها‏‎ ‎‏دو قطب فقیر و غنی در آن وجود دارد. در یک سوی این نظام، اقلیتی از‏‎ ‎‏همه امکانات و مواهب مادی برخوردار است و در سوی دیگر، اکثریتی‏‎ ‎‏از مردم در فقر و محرومیت بسر می بردند؛ بطوری که حتی از حداقل‏‎ ‎‏امکانات موردنیاز برخوردار نیستند. ‏

‏     نظام اقتصادی اسلام اصولاً به نحوی است که هیچ گاه چنین وضعیتی‏‎ ‎‏در جامعه به وجود نمی آید. سیستم دو قطبی، عارضه نظامهایی است که‏‎ ‎‏در بطن خود فاقد عنصر عدالت اجتماعی و ابزارهای کارآ برای تحقق آن‏‎ ‎‏می باشند. با توجه به اینکه طی سالیان دراز در کشورمان رژیم هایی‏‎ ‎‏حاکمیت داشته اند که سیستم دو قطبی فقر و غنا نتیجه طبیعی و قهری آنها‏‎ ‎‏بوده اند اشکالهائی بسیار فاحش در بین اقشار جامعه بوجود آمده است.‏‎ ‎‏پس از پیروزی انقلاب نیز کشور ما با مشکلات ناخواسته و توطئه های‏‎ ‎‏بسیار دشمنان اسلام (مثلاً جنگ تحمیلی) مواجه بوده و علیرغم‏‎ ‎‏توفیق های بسیار نظام در صحنه های گوناگون، متاسفانه در بخش اقتصاد،‏‎ ‎‏آنچنان که مورد انتظار بود تحول اساسی ایجاد نشد و عدالت اقتصادی در‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 217

جامعه بطور کامل تحقق نیافت و شکافهای موجود اقتصادی بطور اساسی‏‎ ‎‏ترمیم نیافت. هنوز در جامعه ما عده ای قلیل، بخشی عظیم از ثروت و‏‎ ‎‏درآمد ملی را در انحصار داشته و اکثریت مردم در فقر و محرومیت بسر‏‎ ‎‏می برند. آمارهای اقتصادی مربوط به نحوه توزیع درآمد بین گروههای‏‎ ‎‏جامعه نشان می دهد که هرچند امر توزیع درآمد نسبت به قبل از انقلاب‏‎ ‎‏بهبود یافته ولی تا رسیدن به نقطه مطلوب، راه درازی در پیش است که‏‎ ‎‏حکومت اسلامی باید با جدیت و تلاش بیشتر آن را بپیماید.‏

‏ ‏

فقرزدایی ویژگی مبنای اقتصاد اسلامی

‏     ‏‏مجموعه قواعد اسلامی در مسائل اقتصادی، هنگامی که در کل پیکرۀ‏‎ ‎‏اسلام به صورت یک مکتب منسجم ملاحظه شود و همه جانبه پیاده شود‏‎ ‎‏بهترین شکل ممکن خواهد بود، هم مشکل فقرا را از میان می برد و هم از‏‎ ‎‏فاسد شدن یک عده به وسیله تصاحب ثروت جلوگیری می کند و در‏‎ ‎‏نتیجه کل جامعه را از فساد حفظ می کند و هم باعث رشد استعداد و‏‎ ‎‏شکوفایی قدرت ابتکاری خلاقیت انسانها می شود. ‏

‏     بدون شک جهانخواران به همان میزان که از شهادت طلبی و سایر‏‎ ‎‏ارزشهای ایثارگرانه ملت ما واهمه دارند از گرایش و روح اقتصادی اسلام‏‎ ‎‏به طرف حمایت از پابرهنگان در هراسند و مسلم هر قدر کشور ما به‏‎ ‎‏طرف فقرزدایی و دفاع از محرومان حرکت کند امید جهان خواران از ما‏‎ ‎‏منقطع و گرایش ملیتهای جهان به اسلام زیادتر می شود.‏

‏     «یکی از اموری که لازم به توصیه و تذکر است آن است که اسلام نه با‏‎ ‎‏سرمایه داری ظالمانه و بی حساب و محروم کننده توده های تحت ستم و‏‎ ‎‏مظلوم موافق است بلکه آن را بطوری جدی در کتاب سنت محکوم‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 218

می کند و مخالف عدالت اجتماعی می داند گرچه بعضی کج فهمان وانمود‏‎ ‎‏کرده اند و یارهم دست برداشته اند که اسلام طرفدار بی مرز و حد‏‎ ‎‏سرمایه داری و مالکیت است و با این شیوه که با فهم کج خویش از اسلام‏‎ ‎‏برداشت نموده اند، چهره نورانی اسلام را پوشانیده و راه را برای مغرضان‏‎ ‎‏و دشمنان اسلام بازنموده که به اسلام بتازند و آن را رژیمی چون رژیم‏‎ ‎‏سرمایه داری غرب مثل رژیم آمریکا و انگلستان و دیگر چپاولگران غرب‏‎ ‎‏به حساب آورند و با اتکال به قول و فصل این نادانان یا غرضمندانه و یا‏‎ ‎‏ابلهانه بدون مراجعه به اسلام شناسان واقعی با اسلام به معارضه‏‎ ‎‏برخاسته اند و نه رژیمی مانند رژیم کمونیسم می باشند و با اختلاف‏‎ ‎‏زیادی که دوره های قدیم تا کنون حتی اشتراک در زن و همجنس بازی بوده‏‎ ‎‏و یک دیکتاتوری و استبداد کوبنده در بر داشته بلکه اسلام یک رژیم‏‎ ‎‏معتدل با شناخت مالکیت و احترام به آن و نحو محدود در پیدا شدن‏‎ ‎‏مالکیت و مصرف که اگر به حق به آن عمل شود چرخهای اقتصاد سالم به‏‎ ‎‏راه می افتد و عدالت اجتماعی که لازمه یک رژیم سالم است تحقق‏‎ ‎‏می یابد.»‏

‏     «باید همه چیز اسلامی بشود آن روزی ما به آخر مقصد رسیدیم که‏‎ ‎‏همه چیزمان اسلامی باشد، بازار یک بازار اسلامی باشد بازاری که یک‏‎ ‎‏متاعی را یک تومان می خرد و سی تومان به این فقرا و ضعفا می دهد این‏‎ ‎‏بازار اسلامی نیست. بازاری که قاچاق وارد می کند و به قیمتهای گزاف‏‎ ‎‏می دهد و اقتصاد اسلام را می خواهد به هم بزند این اسلام نیست، این‏‎ ‎‏بازار اسلامی نیست. اینجا باید اسلامی شود، خودشان اسلامیش کنند‏‎ ‎‏بازاری که به فکر ضعفا و فقرا نباشد بازاری که ... ضعیف باشد و به فکر‏‎ ‎‏نباشند این بازار اسلامی نیست ملتی که اینجا قصرهایی روی هم درست‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 219

می کنند و آنجا زاغه نشینها باشند (شما زاغه نشین را دیدی چطورند لابد‏‎ ‎‏شماها دیدید من هم صورتش را دیدم) یک مملکتی که زاغه نشینها آنطور‏‎ ‎‏باشد و مردم به فکر اینها نباشد این مملکت، مملکت اسلامی نیست.‏‎ ‎‏صورت است، محتوا ندارد...، حضرت امیر (ع) می فرمایند: بر حسب‏‎ ‎‏نقل) که شاید در سرحدات یک گرسنه باشد و به خودش رنج می دهد که‏‎ ‎‏مبادا یک کسی گرسنه تر باشد. آن امیر ماست، او آقای ماست. ما هی‏‎ ‎‏بگوییم اما اقتدا نکنیم به او، در کارها هیچ اقتدا نباشد. امام معنایش این‏‎ ‎‏است، شیعه معنای این است که مشایعت کند همانطوری که تابوت را که‏‎ ‎‏می برند. اگر همه از یک طرف دنبال تابوت رفتند تشییع کردند اگر تابوت‏‎ ‎‏را از این طرف می برند یکی از این طرف برود این را تشییع نکردند.»‏

‏ ‏

ضد ارزش بودن فقر، محرومیت و استضعاف

‏     ‏‏«مجموعه قواعد اسلامی در مسائل اقتصادی هنگامی که در کل پیکره‏‎ ‎‏اسلام به صورت یک مکتب منسجم ملاحظه شود و همه جانبه پیاده‏‎ ‎‏شودو مهمترین شکل ممکن خواهد بود. هم مشکل فقر را از میان‏‎ ‎‏می بریم و هم از فاسد شدن یک عده به وسیله تصاحب ثروت جلوگیری‏‎ ‎‏می کند».‏‎[27]‎

‏    ‏‏«مبارزه اسلام با زراندوزان اسارت فقر و تهیدستی به شمار می رود.‏‎[28]‎

‏    ‏‏«در جمهوری اسلامی برای فقرا فکر رفاه خواهد شد».‏‎[29]‎

‏    ‏‏«آنهایی که دارای یک تمکنّی هستند... کمک کنند تا اینکه ریشه این‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 220

محرومت انشاءا.. به همت والای همه کشور و همه علما و غیر علما این‏‎ ‎‏ریشه فاسد از بین برود و همه افراد این ملت یک زندگی متوسطی که باید‏‎ ‎‏داشته باشند داشته باشند».‏‎[30]‎

‏    ‏‏« و این مستضعفان و مستمندان را انشاءا.. ما از آن مشکلاتی که دارند،‏‎ ‎‏محرومیتهایی که در طول تاریخ اینها کشیده اند ما بتوانیم و شماها بتوانید‏‎ ‎‏انشاءا... رفاه در دنیا و آخرت انشاءا.. برسانید».‏‎[31]‎

‏    ‏‏«ما برای احقاق حقوق فقرا در جوامع بشری تا آخرین قطره خون دفاع‏‎ ‎‏خواهیم کرد هیچگاه سلاح مبارزه با ظلم و استکبار و استضعاف را بر‏‎ ‎‏زمین نمی گذاریم».‏‎[32]‎

‏    ‏‏«مسئولین محترم کشور ایران علی رغم محاصرات شدید اقتصاد و‏‎ ‎‏کمبود درآمدها تمامی کوشش و تلاش خود را صرف فقرزدایی جامعه‏‎ ‎‏کرده اند و همه آرمان و آرزوی ملت و دولت و مسئولین کشور ماست که‏‎ ‎‏روزی فقر و تهیدستی در جامعه ما رخت بر بندد».‏‎[33]‎

‏    ‏‏«بر ثروتمندان غیرتمند است که پاس نعمتهای الهی از فرزندان قرآن‏‎ ‎‏محافظت نمایند و به خدمت آنها بشتابند».‏‎[34]‎

‏    ‏‏«محرومیت زدائی عقیده و راه و رسم زندگی ماست».‏‎[35]‎

‏    ‏‏یکی از مسائل اساسی که وصیتنامه امام امت در محور آن قرار داشته‏‎ ‎‏و بیشتر توجه امام را به خود معطوف داشته است مسئله استضعاف زدائی‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 221

و حمایت از مستضعفان است. ‏

‏ ‏

1ـ خدمت و حمایت از محرومین و مستضعفان 

‏     ‏‏امام امت در آغاز وصیت نامه سیاسی الهی خود می نویسد:‏

‏     اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامی که دست آورد میلیونها انسان‏‎ ‎‏ارزشمند و هزاران شهید جاویدان  و آسیب دیدگان عزیز این شهیدان‏‎ ‎‏زنده است و مورد امید میلیونها مسلمانان  و مستضعفان جهان است. ‏

‏ ‏

2ـ معنی استضعاف

‏     ‏‏یکی از واژه های که در قرآن معمولاً همراه با واژه ضد خود، به چشم‏‎ ‎‏می خورد، کلمه استضعاف است. این کلمه از ریشه ضعیف است و به‏‎ ‎‏معناین مختلف از جمله 1ـ به ضعف کشانده شدن «تضعیف» گشتن؛ مورد‏‎ ‎‏محرومیت و یا تحمل قرار گرفتن. 2ـ ضعیف پنداشتن و به حساب نیامدن.‏‎ ‎‏3ـ ضعیف واقع شدن هم آمده است. این کلمه از حیث معنی اول و دوم،‏‎ ‎‏وجود عاملی به عنوان «مستضعف یا مستکبر» را با خود تداعی می کند‏‎ ‎‏زیرا تا «مستکبر» نباشد استضعاف صورت نمی پذیرد. ‏

‏     لکن از حیث معنی سوم، که استضعاف معلول ضعف و نارسائی‏‎ ‎‏فکری، عقلی و یا جسمی شخص «مستضعف» باشد و در این صورت‏‎ ‎‏لازم نیست تا پای «مستکبری» بعنوان عامل پیدایش پدیده استضعاف به‏‎ ‎‏میان آید. ذکر این نکته ضروریست که استضعاف از ماده «ضعف» از باب‏‎ ‎‏استفعال است که بیشتر به دو معنای اول و دوم استعمال می گردد زیرا باب‏‎ ‎‏«استفعال» به معنی «طلب کردن و خواستار بودن» ضعف است مفسر‏‎ ‎‏معروف طبرسی در «مجمع البیان» می نویسد: استضعاف به معنی طلب و‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 222

خواستار ضعف و سستی دیگران بودن است، و در حدیث نبوی نیز آمده‏‎ ‎‏است. انسان مورد اکراه و کسی که چیزی بر او تحمیل گشته است جز‏‎ ‎‏«مستضعف» نیست و به هر حال استضعاف در جامعه، پدیده ای است که‏‎ ‎‏از تضعیف نمودن و به ضعف و سستی کشاندن و یا ضعیف پنداشته شدن‏‎ ‎‏از ناحیه مستکبران صورت می گیرد و کمتر مستضعفی در جوامع بشری به‏‎ ‎‏چشم می خورد که در حصول استضعاف او پای مستکبران بعنوان شاه،‏‎ ‎‏طاغوت، طاغوتچه، قدرتمندان وابسته، زراندوزان ..... ، سرمایه داران از‏‎ ‎‏خدا بی خبر ... در میان نباشد. ‏

‏ ‏

3ـ انواع استضعاف 

‏     ‏‏1ـ استضعاف عقیدتی و دینی 2ـ استضعاف فرهنگی 3ـ استضعاف‏‎ ‎‏اجتماعی و تشکیلات سیاسی 4ـ استضعاف اقتصادی در قرآن در رابطه با‏‎ ‎‏نوع اول از استضعاف آمده است:‏

‏     «آن گاه که فرشتگان الهی به قبض روح کسانی پرداخته اند که به خود‏‎ ‎‏ظلم کرده و در شاهراه ایمان به خدا قرار نداشته اند فرشتگان به گونه ای‏‎ ‎‏اعتراض آمیز بدانها خطاب کرده اند که در دنیا چگونه بسر برده اید؟ چرا‏‎ ‎‏به تکمیل ایمان و عقاید خویش نپرداخته اید؟ آنها پاسخ داده اند که ما در‏‎ ‎‏شمار «مستضعفان» در زمین بودیم. در اینجا مستضعف کسی که امکان‏‎ ‎‏دستیابی و دسترسی به «حجت» دین و آشنایی دین کامل، الهی را ندارد تا‏‎ ‎‏از این راه «فطرت» خودش را در جهت صحیح هدایت کرده و به رشد‏‎ ‎‏خویش بپردازد و بر این اساس انسان و شخص مستضعف کیست؟‏‎ ‎‏می فرماید و در «فقه» ما ابواب متعددی، در رابطه با چگونگی برخورد با‏‎ ‎‏این دسته از انسانها به چشم می خورد از جمله از امام در پیرامون مصرف‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 223

«در زکوة فطره» و از مجموعه احادیث آیات مربوطه این نکته حاصل‏‎ ‎‏می آید که مستضعف در این مورد به معنی عقب ماندگی در دستیابی به‏‎ ‎‏عوامل رشد و هدایت و راهیابی به طریق نور و ایمان است. «استضعاف‏‎ ‎‏عقیدتی» و عدم دسترسی به جهت دین و یا راه نیافتن به دین کامل ممکن‏‎ ‎‏است معلول وضعیت خاص محیط زندگی و شرایط ویژه اقلیمی‏‎ ‎‏جغرافیائی باشد که او را از دستیابی به دین محروم ساخته است. و یا‏‎ ‎‏اینکه معلول ضعف و ناتوانیهای روانی و یا نارسائیهای فکری و عقلی‏‎ ‎‏باشدو امام باقر (ع) در این مورد می فرماید مستضعف کسی است که‏‎ ‎‏استطاعت دستیابی به دین را ندارد به جهت «عجز» اعم از عجز فکری یا‏‎ ‎‏عقلی و عدم آشنائی به طریق و راههای دسترس به دین. البته ممکن است‏‎ ‎‏که در برخی از موارد «استکبار» و استعمار حاکم با ایجاد شرایط خاص‏‎ ‎‏فرهنگ الحادی و ایجاد اختناق نسبت به توجه به فرهنگ مذهبی نیز فرد‏‎ ‎‏و یا جامعه ای را به استضعاف عقیدتی و مذهبی بکشاند. ‏

‏     3ـ استضعاف اقتصادی: بدین معنی است که قدرت حاکم وضعیتی را‏‎ ‎‏بر فرد و یا بر جامعه تحمیل نماید که فرد و یا توده مردم، امکان رشد‏‎ ‎‏مالی، در زندگی را پیدا نکنند و یا آنکه از فرد و یا جامعه ای از نیرو و‏‎ ‎‏ثروت و منابع و معادن آنها بر علیه آنان و یا به نفع دیگران، بهره برداری‏‎ ‎‏شود ولی خود آنان در چنگال فقر، فلاکت، محرومیت و مسکنت، گرفتار‏‎ ‎‏باشند و این چنین انسانی (یا جامعه ای) را مستضعف اقتصادی می گویند‏‎ ‎‏که کار و تلاش و صرف نیرو و اندیشه از آنان، ولی بهره برداری و‏‎ ‎‏ثمره چیدن برای دیگران (مستکبران) است. در قرآن واژه «مستضعف»‏‎ ‎‏بطور الزامی بمعنی فوق آمده است و البته در بسیاری از روایات ما به‏‎ ‎‏محرومان، و مساکین و پابرهنگان «مستضعف» اطلاق شده است. ‏


کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 224

4ـ عامل اصلی پیدایش استضعاف اجتماعی

‏     ‏‏پیدایش پدیده استضعاف همچون سایر پدیده ها نمی تواند بدون عامل‏‎ ‎‏و یا عوامل باشد و در قرآن کریم نیز در بسیاری از آیات «استکبار» را در‏‎ ‎‏کنار «استضعاف» مطرح ساخته و خاطرنشان ساخته است که در بسیاری‏‎ ‎‏موارد عامل مهم پیدایش پدیده استضعاف در جوامع بشری، وجود‏‎ ‎‏مستبکران و استکبار جهانی است. ‏

‏ ‏

5ـ عوامل پیروزی مستضعفان 

‏     ‏‏تردیدی نیست که هرگاه فرد یا جامعه ای لیاقت دستیابی به پیروزی‏‎ ‎‏نهایی را برخود ایجاد کند خداوند متعال نیز دست آنان را می گیرد و به‏‎ ‎‏سرمنزل مقصود رهنمون می گردد ولی قبل از هرچیز باید اصول زیر در‏‎ ‎‏زندگی مستضعفان تحقق یابد. ‏

‏     1ـ اتحاد و انسجام، یگانگی و یکرنگی 2ـ سازش ناپذیری در برابر‏‎ ‎‏مستکبرین 3ـ روی آوردن به تقوی و طهارت باطنی 4ـ روی آوردن به دین‏‎ ‎‏و اصالت دینی و بازگشت به خویشتن 5ـ تلاش و سخت کوشی در راه‏‎ ‎‏هدف 6ـ مجهزگشتن  به همه گونه صلاحیت ها و شایستگی ها. و در قران‏‎ ‎‏راز اصلی پیروزی مستضعفین: 1ـ بنده خدا بودن 2ـ بروز صلاحیت های‏‎ ‎‏همه جانبه (اخلاقی دینی ظاهری، باطنی می باشد.)‏

‏ ‏

اسلام مستضعفان و محرومان 

1ـ معنی و مفهوم مستضعف و مستکبر

‏     ‏‏«مستکبرین منحصر نیستد به سلاطین، منحصر نیستند به رؤسای‏‎ ‎‏جمهور، منحصر نیستند به دولتهای ستمگر، مستکبرین یک معنای اعمی‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 225

دارد یک مصداقش همان اجانبی هستند که تمام ملتها را ضعیف‏‎ ‎‏می شمرند و مورد تجاوز و تعدی قرار می دهند یک مورد هم همین‏‎ ‎‏دولتهای جائر و سلاطین ستمگر که ملتهای خودشان را ضعیف‏‎ ‎‏می شمرند و به آنها تعدی می کنند، دست تعدی به ملتها دراز می کنند،‏‎ ‎‏چنانچه در این پنجاه و چند سال شما مبتلا بودید و ما هم مبتلا بودیم و‏‎ ‎‏همه ملت مبتلا بودند ملت ما را ضعیف می شمرند و ملت را از روی‏‎ ‎‏اسکتبار نظر می کردند و به ملت تعدی می کردند و تجاوز می کردند امروز‏‎ ‎‏روزی است که خدای تبارک و تعالی به ما آزادی و استقلال مرحمت‏‎ ‎‏فرموده است و با این آزادی ما را امتحان می کند که آیا ما هم از مستکبرین‏‎ ‎‏باشیم یا از مستضعفین هر فردی می تواند مستکبر یا مستضعف باشد اگر‏‎ ‎‏من به زیر دستهای خود و لو چهار نفر تعدی و تجاوز کنم و آنها را کوچک‏‎ ‎‏شمرم بنده خدا را کوچک شمردم من مستکبر و او مستضعف و مشمول‏‎ ‎‏همان معنایی است که همه مستکبرین و مستضعفین هستند. ‏

‏     سپس ملاک این است که اگر کسی خود را بالا بداند و به دیگران تعدی‏‎ ‎‏و تجاوز کند و آنها را کوچک شمرد، می شود مستکبر و بقیه می شود‏‎ ‎‏مستضعف این اسلامی است که طرفدار مستضعفین است.»‏‎[36]‎

‏    ‏و یزیدان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و‎ ‎نجعلهم الوارس)‎[37]‎

‏    ‏‏«و اراده کردیم که منت گذاریم بر آن که بر زمین ضعیف شدند و آن ها‏‎ ‎‏را پیشوایان و وارثان قرار دادیم». ‏

‏     «خداوند وعده کرده عمل خواهد کرد. منطق مستکبرین همین بوده که‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 226

طبقه ای را پست می شمرده»‏‎[38]‎

‏    ‏‏«البته همه قشرهای ملت باید بگوئیم که اینها از مستضعفان بودند‏‎ ‎‏برای اینکه دولتهای قوی ما را به استضعاف کشیده بوده و هکذا ملتهای‏‎ ‎‏عالم را به استضعاف کشیدند در زمان رژیم سابق همۀ قشرها درنظر آنها‏‎ ‎‏مستضعف بودند و باید فرمانبردار باشند، از قشر روحانی گرفته تا بازاری‏‎ ‎‏تا روستایی تا همه افرادی که سرتاسر کشور هستند.»‏‎[39]‎

‏    ‏‏«ما همه جزء مستضعفین هستیم چون ابرقدرتها ما را ضعیف‏‎ ‎‏می شمرند ما را هیچ می دانستند. ما می خواهیم از این جهت بیرون‏‎ ‎‏بیاییم.»‏‎[40]‎

‏    ‏‏«قضیه استضعاف این است ، نه اینکه خدا می فرماید ضعفا، ضعفا نه‏‎ ‎‏مستضعفین یعنی آنهایی که قدرت دارند قدرت ایمان دارند و آنها‏‎ ‎‏نمی فهمند و اینها را مستضعف حساب می کنند می گویند اینها ضعیف اند‏‎ ‎‏بعضیها این کلمه را چون نفهمیده اند مستضعف را نفهمیده اند می گویند‏‎ ‎‏چرا ما باید مستضعف باشیم آنها را حساب می کنند.»‏‎[41]‎

‏ ‏

اسلام ناب حامی مستضعفان 

‏     ‏‏«خداوند را سپاس می کنم که اراده فرمودست بر مستضعفین بگذارد‏‎ ‎‏علیه مستکبرین و زمین را از لوث مستکبرین پاک کنند.‏

‏     مستضعفین را به حکومت برساند اسلام برای همین مقاصد آمده‏‎ ‎‏است و تعلیمات اسلام برای همین معناست که مستکبرین در زمین‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 227

نباشند و نتوانند مستضعفین را استعمار و استثمار کنند و آنچه از تعالیم‏‎ ‎‏قرآن داریم این است که مستضعفین با هم جمع شوند و بر مستکبرین‏‎ ‎‏انقلاب کنند.»‏‎[42]‎

‏    ‏‏«اسلام از توده پیدا شده و برای توده کار می کند اسلام از طبقه بالا پیدا‏‎ ‎‏نشده است برای اسلام تقوا در کار است. ‏

‏(انّ اکرمکم عندالله اتقیکم)»‏‎[43]‎

‏    ‏‏«اسلام از اول برای همین امر قیام کرده است که به این مستمندان عالم‏‎ ‎‏در مقابل ستمگران خدمت کنند و این ستمگران را به جای خود بنشانند و‏‎ ‎‏می خواهد مستضعفین را یاری کند تا سرنوشت خود را به دست‏‎ ‎‏گیرند.»‏‎[44]‎

‏ ‏

حفظ خط اصولی و دفاع از مستضعفین 

‏     ‏‏ما باید همۀ تلاشهایمان را بنماییم تا به هر صورتی که ممکن است‏‎ ‎‏خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم مسئولین نظام ایران اتفاقاً‏‎ ‎‏باید بدانند که عده ای از خدا بی خبر برای از بین بردن انقلاب، هرکس را‏‎ ‎‏که بخواهند برای فقرا و مستمندان کار کند و اسلام و انقلاب را بپیماید‏‎ ‎‏فوراً او را کمونیست و التقاطی می خوانند از این اتهام نباید ترسید باید‏‎ ‎‏خدا را درنظر داشت و تمام هم و تلاش خود را در جهت رضایت خدا و‏‎ ‎‏کمک به فقرا به کار گرفت و از هیچ تهمتی نترسید.‏

‏     ما باید خود را آماده کنیم در برابر جبهه متحد شرق و غرب، جبهۀ‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 228

قدرتمند اسلامی انسانی با همان نام و   نشان اسلام و انقلاب ما تشکیل‏‎ ‎‏شود و آقائی و سروری محرومین و پابرهنگان جهان جشن گرفته‏‎ ‎‏شود.‏

‏     دفاع از اسلام و حزب الله اصل خدشه ناپذیر سیاست جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی، ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل‏‎ ‎‏مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش‏‎ ‎‏نماییم و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم.‏

‏     برادران و خواهران دلیر و مبارز ایدهم الله تعالی!.. اینک به مرحله‏‎ ‎‏حساسی از دوران اسلامی خود رسیده ایم... دورانی که باید شکوه نظام‏‎ ‎‏عدل اسلامی را لمس کنیم، دورانی که همه باید دست به دست هم بدهیم‏‎ ‎‏تا ریشه فقر و استضعاف را برکنیم شما مردم شریف ایران در جریان‏‎ ‎‏مبارزه با استعمار و استثمار پیروزی بزرگی به دست آوردید و توانستید با‏‎ ‎‏اتکا به خدای متعال و وحدت کلمه و مشارکت از همه قشرها بر طاغوت‏‎ ‎‏زمان غلبه کنید و پشت ابرقدرتها را بلرزانید اکنون نیز باید با خود یاری و‏‎ ‎‏همکاری برای مبارزه علیه فقر و محرومت بسیج شوید و با تأیید الهی به‏‎ ‎‏خاطر مردم مستضعف کمر همت ببندید.‏

‏     ما برای احقاق حقوق فقرا در جوامع بشری تا آخرین قطره خود دفاع‏‎ ‎‏خواهیم کرد.‏

‏     راه ما ان روز تمام می شود که همه احکام اسلام جاری شود و آن روز‏‎ ‎‏به کمال می رسد که مستضعفین جهان از زیر بار مستکبرین خارج شوند.‏

‏ ‏

خدمت به محرومان و پابرهنگان 

‏     ‏‏یکی از بزرگترین جهات معنوی خدمت به خلق الله است. خدمت به‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 229

‏انسانهای محروم است این است که برای انسان جاودان می ماند در  عالم‏‎ ‎‏دیگر به درد انسان می خورد. اموالی که انسان بگذارد و برود به درد انسان‏‎ ‎‏نمی خورد. اموالی که پیش بفرستد به درد انسان می خورد.‏

‏     خدمت به ملت به ویژه طبقات محروم و ضعیف که در حقیقت‏‎ ‎‏سنگینی بار انقلاب از زمان ستمشاهی تا زمان پیروزی و تا امروز به عهده‏‎ ‎‏آنان است و همه مرهون آن است کار ارزشمندی است که بعد معنوی آن‏‎ ‎‏را جز خداوند تبارک و تعالی کسی نمی تواند به سنجش درآورد.‏

‏     امروز به مستضعفان و مستمندان و زاغه نشینان که ولینعمت ما هستند‏‎ ‎‏خدمت کنید پیش خدای تبارک و تعالی کسی نمی تواند و کمتر خدمتی‏‎ ‎‏است که به اندازه خدمت به زاغه نشینان فایده داشته باشد.‏

‏     وظیفه ما و همۀ دست اندرکاران است که با این مردم خدمت کنیم و در‏‎ ‎‏غم و شادی و مشکلات آنان شریک باشیم که گمان نمی کنم عبادتی بالاتر‏‎ ‎‏از خدمت به محرومین وجود داشته باشد. ‏

‏     امیدوارم که شما هرچه بیشتر موفق شوید اینکه برای آن مردم مستمند‏‎ ‎‏کاربکنید و اجر آن را از خدای تبارک و تعالی بخواهید.‏

‏     وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری در این عصر تهاجم‏‎ ‎‏ابرقدرتها و وابستگان به آنان در داخل و خارج کشور به جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏و در حقیقت به اسلام است در پوشش جمهوری اسلامی و در عصرهای‏‎ ‎‏آینده آن است که خود را وقف در خدمت به اسلام و جمهوری اسلامی و‏‎ ‎‏محرومان و مستضعفان بنمایید و گمان ننمایند که رهبری فی نفسه برای‏‎ ‎‏آنان تحفه ای است و مقام والایی بلکه وظیفۀ سنگین و خطرناکی است که‏‎ ‎‏لغزش در آن اگر خدای نخواسته با هوای نفس باشد ننگ ابدی در این دنیا‏‎ ‎‏و آتش غضب خدای قهار در جهان دیگر درپی دارد.‏


کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 230

‏ 

    خود را از مردم پابرهنه و مستضعف و بی پناهی که تمامی عزت ما‏‎ ‎‏رهین منت و خدمت آنان است و شهیدان و جانبازان و اسرا و مفقودین نیز‏‎ ‎‏از هم فشردند دور نسازید.‏

‏ ‏

افتخار انقلاب ما حمایت از پابرهنگان است. 

‏     ‏‏در حکومت اسلامی آنکه تقوی داشته باشد بالاتر است نه آنکه‏‎ ‎‏ثروت مال و قدرت و همه مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام‏‎ ‎‏و حکومت عدل موظفند که با فقرا و مستمندان و پابرهنه ها بیشتر حشر و‏‎ ‎‏نشر و جلسه و مراوده و معاوضه و رفاقت داشته باشند تا متمکنین و‏‎ ‎‏مرفهین، و در کنار مستمندان و پابرهنه ها بودن و خود را در عرض آنان‏‎ ‎‏دانستن و قرار دادن افتخار بزرگی است که نصیب اولیاء شده و عملاً به‏‎ ‎‏شبهات و القائات خاتمه می دهد. مسئولین کشور علی رغم تمام مشکلات‏‎ ‎‏باید تلاش خود را صرف فقرزدائی جامعه کرده و همۀ آرمان و آرزوی‏‎ ‎‏ملت و دولت و مسئولین کشور ماست که روزی فقر و تهیدستی در‏‎ ‎‏جامعه، رخت بربندد و مردم عزیز و صبور و غیرتمند کشور از رفاه زندگی‏‎ ‎‏مادی و معنوی برخوردار باشند. ‏

‏     از آنجا که محرومیت زدائی راه و رسم و عقیده زندگی ماست،‏‎ ‎‏جهانخواران در این مورد هم ما را آرام نگذاشته اند و برای ناتوان ساختن‏‎ ‎‏دولت و دست اندرکاران کشور ما حلقه های محاصره را تنگ تر کرده اند و‏‎ ‎‏بغض و کینه و ترس و وحشت خود را در این حکومت مردمی و تاریخی تا‏‎ ‎‏مرز هزارن توطئه سیاسی و اقتصادی ظاهر ساخته اندو بدون شک‏‎ ‎‏جهانخواران به همان میزان که از شهادت طلبی و سایر ارزش های‏‎ ‎‏ایثارگرانه ملت ما واهمه دارند از گرایش و روح اقتصاد اسلام به طرف‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 231

حمایت از پابرهنگان در هراسند و مسلم هر قدر کشور ما به طرف‏‎ ‎‏فقرزدائی و دفاع از محرومان حرکت کند امید جهانخواران از ما قطع و‏‎ ‎‏گرایش ملت های جهان به اسلام زیادتر می شود و روحانیت عزیز به این‏‎ ‎‏اصل توجه عمیق داشته باشند و افتخار تاریخی و بیش از هزار سالۀ‏‎ ‎‏پناهگاهی محرومان را برای خود حفظ کنند و به سایر مسئولان و مردم‏‎ ‎‏توصیه نمایند که ما نباید گرایش بی شائبه محرومین را به انقلاب و حمایت‏‎ ‎‏بی دریغ آنان را از اسلام فراموش کنیم و بدون جواب بگذاریم. ‏

‏ ‏

محرومان ولی نعمت ما هستند.

‏     ‏‏و به مجلس و دولت و دست اندرکاران توصیه می نمایم که قدر این‏‎ ‎‏ملت را بدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصاً مستضعفان و محرومان‏‎ ‎‏و ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیاء همه ما هستند و جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی ره آورد آنان و با فداکاریهایی آنان تحقق پیدا کرد و بقاء آن نیز‏‎ ‎‏مرهون خدمات آنان است، فروگزار نکنید. ‏

‏ ‏

لزوم تسریع در تصویب قوانین به نفع مستضعفین.

‏رفع محرومیت ها انتظار بحق مردم ماست.‏

‏دست به دست هم بدهیم تا ریشه فقر و استضعاف را بر کنیم.‏

‏     ‏‏ملت من! برادران و خواهران دلیر و مبارز ایدهم الله تعالی! اینک به‏‎ ‎‏مرحله حساس دوران انقلاب اسلامی خود رسیده ایم دوران سازندگی‏‎ ‎‏دورانی که باید از ثمرات انقلابمان مردم محروم و ستمدیده ایران بهره مند‏‎ ‎‏شوند دورانی که باید شکوه نظام عدل اسلامی را لمس کنید دورانی که‏‎ ‎‏همه باید دست به دست هم بدهیم تا ریشه فقر و استضعاف و استثمار‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 232

کنده شود شما مردم ایران در جریان مبارزه با استعمارو استثمار پیروزی‏‎ ‎‏بزرگی به دست آورید و توانستید با اتکا به خدای تعالی و وحدت کلمه و‏‎ ‎‏مشارکت همه قشرها به طاغوت زمان غلبه کنید و پشت ابرقدرت را‏‎ ‎‏بلرزاند اکنون نیز باید با خود یاری و همکاری برای مبارزه علیه فقر و‏‎ ‎‏محرومیت بسیج شوید و با تأیید الهی به نجات مردم مستضعف کمر‏‎ ‎‏همت ببندید در رژیم منفور پهلوی مسأله یکی از مصیبت بارترین‏‎ ‎‏مشکلات اجتماعی مردم ما بود بسیاری از مردم در اسارت تهیه یک قطعه‏‎ ‎‏زمین و داشتن یک لانه بودند. ‏

‏     قشر عظیمی از مستضعفان جامعه هم بکلی از داشتن خانه محروم‏‎ ‎‏بودند و در زوایای بیغوله ها و اتاقک های تنگ و تاریک و خرابه ها به سر‏‎ ‎‏می بردند و چه بسا قسمت مهمی از درآمد ناچیزشان را بایستی برای‏‎ ‎‏اجاره آن بپردازند و این میراث شوم برای ما باقی مانده که باید ناپدید‏‎ ‎‏نشود مشکل زمین باید حل شود و همه محرومان و بندگان محروم خدا‏‎ ‎‏باید از این موهبت الهی استفاده کنند و همه محرومان باید خانه داشته‏‎ ‎‏باشند هیچ کس در هیچ گوشه مملکت نباید از داشتن خانه محروم باشد. ‏

(خیر دنیا و آخرت در رسیدگی به محرومان است)

‏ ‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 233

فهرست منابع 

‏ ‏

‏1ـ آژینی، محسن، امام و اقتصاد اسلامی.‏

‏2ـ اسلام ناب محمدی، انتشارات مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س).‏

‏3ـ آئین انقلاب اسلامی، انتشارات مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س).‏

‏4ـ بررسی دیدگاه امام خمینی (س) پیرامون جنگ فقر و غنا، روزنامه کیهان شماره‏‎ ‎‏14500 صفحه 6 تاریخ 26 / 3 / 71.‏

‏5ـ بررسی دیدگاه امام خمینی در زمینه محرومیت زدائی و عدالت خواهی، روزنامه‏‎ ‎‏اطلاعات شماره 1874 صفحه 5 تاریخ 5 / 4 / 68.‏

‏6ـ بررسی وظایف نظام اسلامی در قبال جنگ فقر و غنا، روزنامه کیهان شماره 14510‏‎ ‎‏صفحه 6 تاریخ 8 / 4 / 71.‏

‏7ـ چهل حدیث امام خمینی (س)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س).‏

‏8ـ رهنمودهای اقتصادی امام خمینی (س)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س).‏

‏9ـ دیدگاه امام خمینی در رابطه با عدالت اجتماعی و اقتصاد اسلامی، روزنامه سلام‏‎ ‎‏(ضمیمه) شماره 587 صفحه 5 تاریخ 13 / 3 / 72.‏

‏10ـ روزنامه جمهوری اسلامی شماره های 2957 و 2958 و 2959 و 2960 صفحه 11‏‎ ‎‏تاریخ 26 / 5 / 68 تا 22 / 5 / 68.‏

‏11ـ سیری در وصیت نامه سیاسی الهی امام خمینی، مبارزه با استضعاف و حمایت از‏‎ ‎‏مستضعفان. ‏

‏12ـ کواکبیان، مصطفی، جنگ فقر و غنا از دیدگاه حضرت امام.‏

‏13ـ مجموعه مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام، دانشگاه تربیت‏‎ ‎‏مدرس. ‏

‏14ـ مقالات جنگ فقر و غنا از دیدگاه امام خمینی (س)، روزنامه سلام شماره 122‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 234

صفحه 3 تاریخ 4 / 8 / 70.‏

‏15ـ مقالات جنگ فقر و غنا از دیدگاه امام خمینی (س)، روزنامه سلام، شماره 6،‏‎ ‎‏صفحه 6، تاریخ 13 / 3 / 70.‏

‏ ‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 235

‎ ‎

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 236

  • )) دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس.
  • )) عضو هیأت علمی دانشگاه اصفهان و دانشجوی مقطع دکتری دانشگاه تربیت مدرس
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 120-121.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 7، صفحه 327-328.
  • )) قرآن کریم، آیات 34 و 35 سبأ.
  • )) قرآن کریم، آیه 45 سوره واقعه.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 7 ص 427-428.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 7، ص 427-428.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 4، ص 98-100.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 8، ص 291-292.
  • )) 7 سوره حشر
  • )) 141 ـ س انعام
  • )) 83 ـ س یونس
  • )) 27 و 28 سوره اسری
  • )) 24 سوره توبه
  • )) قرآن کریم، آیه 14 سوره توبه.
  • )) قرآن کریم آیه 181، سورۀ آل عمران
  • )) قرآن کریم، سوره واقعه، آیه 82.
  • )) شرح نهج البلاغه از ابن حدید، ج 19، صفحه 240.
  • )) بحارالانوار جلد 72 صفحه 55
  • )) بحارالانوار جلد 72 صفحه 52
  • )) بحارالانوار جلد 75 صفحه 374
  • )) نهج البلاغه، خطبۀ 3.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 85.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 282-284.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 20، ص 332-333.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 5، ص 282-283.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج20، ص 340-342.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 6، ص 525
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 17، ص 426-428
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 15، ص 494-495
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 20. ص 37-38
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 20، ص 340-342
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 3، ص 192-193.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 20، ص 340-342
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 7 ص 488-489
  • )) قرآن کریم، سوره قصص، آیه 5.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 10، ص 120-122
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 17، ص 425-428.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 7، ص 368-369
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 10، ص 120-123.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 7، ص 117-118
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 17، ص 443-444
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 6، ص 40-41