نقش تعلیم و تربیت در سعادت و شقاوت از نظر محقق خراسانی و امام خمینی(ره)
دکتر عبدالکریم بی آزار شیرازی
مقدمه:
فَمَن اتَّبَع هُدٰایَ فَلا یَضلُّ وَ لٰا یَشْقیٰ طه: 123
کسی که از هدایت من پیروی کند نه گمراه شود و نه به شقاوت افتد.
«سعادت» عبارتست از رسیدن هر شخصی با حرکت ارادی خود به کمالی که در خلقت او نهاده شده است و شقاوت عبارتست از انحراف و گمراهی از مسیر کمال و افتادن به وادی ضلالت و بدبختی.
از نظر علماء اخلاق، حقیقت خیر و سعادت، معارف حقیقی و اخلاق پاک
و از نظر حکما و فلاسفه، عقل و علم
و از نظر عرفا عشق
و از نظر متشرعه زهد و ترک دنیاست.
و حکما تصریح کرده اند که بالاترین مرتبه سعادت تخلق به اخلاق الهی و خداگونه شدن است.
از نظر امام خمینی ره «حقیقت سعادت کمال مطلق و راحت مطلق است. و ضد آن شقاوت به معنی تعب و زحمت است.»
تمامترین و کاملترین هستیها خیر مطلق و سرچشمه همه خیرات و سعید مطلق مصدر همه سعادتهاست و هر چه موجودی از مبدء وجود دور باشد از خیر و سعادت دور است.
کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 275
اما شقاوت بطور مطلق از نظر امام خمینی(ره) بر دو قسم است:
«1 ـ آنچه مقابل وجود و کمال می باشد بازگشت به عدم و نقصان دارد.
2 ـ شقاوت اکتسابی که از جهل های مرکب و عقائد فاسد و اوهام خرافی در اعتقادات و ملکات پست و اخلاق نکوهیده مانند کبر، حسد، نفاق، کینه و دشمنی، بخل و ترس در اخلاقیات و ارتکاب زشتیها و محرمات مانند ظلم و قتل و سرقت و می خواری و اکل باطل در تشریعیات، حاصل می شود.
و این قسم از شقاوت دارای صورتی در نفس و ملکوت باطن است و به حسب آن بهره ای از وجود دارد مخالف با جوهر ذات نفس و فطرت اصلی آن، و برای اهل آن در سرای آخرت، وحشت و ظلمت و درد و عذاب و غصّه دائم و عذاب همیشگی خواهد بود.»
علل سعادت و شقاوت در آدمی
محقق خراسانی(ره) در کتاب خود «الکفایة الاصول» می نویسد:
«گناه و عصیان اگر چه به اختیار شقی نیست اما وی با سوء سریره و خبث باطن دست به گناه می زند و وقتی کار به اینجا رسید اشکال منتفی و سئوال قطع می شود زیرا که چیزهای ذاتی، ثبوت آن برای ذات ضروری است، و پرسش از اینکه چرا کافر و گنهکار، کفر و گناه را برگزیده و مطیع و مؤمن، اطاعت و ایمان را انتخاب کرده مانند اینست که بپرسند چرا حمار ناهق و انسان ناطق است؟»
آنگاه محقق خراسانی(ره) به این خبر استشهاد می کند که:
السعید سعید فی بطن اُمّه و الشقی، شقی فی بطن اُمّه
شخص سعادتمند، در شکم مادرش با سعادت بوده و شقی در شکم مادرش با شقاوت بوده است.
و الناس معادن کمعادن الذهب و الفضّة
مردم معادنی هستند مانند معادن طلا و نقره
و خلاصه اینکه صفات ذاتی علت پذیر نیست. زیرا که سعید به خودی خود سعید و شقی بخودی خود شقی است و خداوند آندو را پدید آورده است.»
کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 276
پاسخ امام خمینی(ره) از محقق خراسانی
امام خمینی(ره) به محقق خراسانی قدس سره ایراد می گیرند که این خلط و اشتباه است که شقاوت و سعادت را از ذاتیات غیر معلله قرار داده اند.
آنگاه برای روشن شدن موضوع ابتدا تفاوت انسانها و سبب اختلاف آنها را برمی شمارند و آنگاه پس از اثبات علل پذیری اختلافات و تفاوتها به اثبات تغییرپذیری سعادت و شقاوت در انسان می پردازند.
تفاوت انسانها
از نظر محقق خراسانی و امام خمینی
از نظر محقق خراسانی تفاوت افراد انسانها در قرب و بعد به خدا سبب اختلاف آنان در استحقاق بهشت و دوزخ و نیل به شقاوت و سعادت است و تفاوت انسانها در این زمینه، در آخرت ذاتی است و ذاتی علت آورده نمی شود.
امام خمینی(ره) می فرمایند: تفاوت افراد انسان و امتیازات فردی بحسب هویت وجودی و عوارض شخصی است که آن نشانه هایی برای هویت بسیط وجودی است.
نه بحسب ماهیت و لوازم آن و تفاوت وجودی فردی اشیاء نیست بنابراین اختلاف فردی به جعل جاعل است نه به ذات.
سبب اختلاف افراد انسان
الف: عوامل مؤثر قبل از تولد
1 ـ اختلاف نطفه ها
امام خمینی(ره) در توضیح اینکه اگر ذات و ذاتیات و لوازم آن در افراد انسان مختلف نیست، پس سرچشمه اینهمه اختلافات از کجاست؟ می فرمایند:
«موادی که با آن بنی آدم تغذیه می کنند و با آن به زندگی و حیات خود در این عالم عنصری طبیعی ادامه می دهد، بحسب نوع گوناگون است، از نظر لطافت، و پری و صفا و کدورت، چه بسا که سیب و انار و خرما لطیفتر و پاکتر و معتدل تر و کاملتر از هویج و باقلا و مانند آن باشد.
و این اختلاف زیاد میان انواع مواد غذایی چه بسا که ضروری باشد، بدیهی است که نطفۀ انسانی
کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 277
که از آن فرزند پدید می آید و سرچشمۀ مادی آنرا تشکیل می دهد. از این مواد غذایی است، چه بسا این مواد نطفه از مواد غذایی لطیف و نورانی و صاف است که پدر آنرا خورده و چه بسا از مواد انبوه، ظلمانی و کدر و چه بسا چیزی میان ایندوست، و گاهی آمیخته به یکدیگر است.»
معلوم است که اختلافات و آمیختگیهای بسیاری است که جز خدا کسی قادر به شمارش آن نیست. و شاید مراد از نطفۀ امشاج (آمیخته) در گفتۀ خداوند:
انا خلقناالانسان من نطفة امشاج
ما انسان را از نطفه آمیخته و مختلط آفریدیم
همین آمیخته ها و اختلاطهای نطفه از مواد گوناگون باشد.
همانطور که در جای خود بیان شده است هر چه مادۀ لائق و مستعد برای قبول فیض از مبدأش اختلاف داشته باشد، عطیه و افاضه برحسب آن اختلاف گوناگون خواهد بود. زیرا مادۀ صلب، انبوه فیض و عطیۀ الهی را نمی پذیرد مگر به مقدار پهنۀ وجودش و مقدار استعدادش، چنانکه چشم نور پنهان نفس را می پذیرد اما پوست ضخیم و استخوان نمی پذیرد، بنابراین نفسی که افاضه شده بر مادۀ لطیف و نورانی، لطیفتر و پاکتر و سزاوارتر برای پذیرش کمال است تا نفسی که بر مادۀ ضخیم و کدر و ناپاک افاضه شده است.
و این ـ یعنی اختلاف نطفه ها، یکی از موجبات اختلاف نفسها و روانهاست و موجبات بسیار دیگری برای اختلاف مواد در پذیرش فیض و برای اختلاف ارواح در درجات کمال، بلکه رسیدن به غایت و خروج از ابدان است.
2 ـ اختلاف صلبهای پدران در اعتلا و نورانیت و کمال و یا ضد آن ها و یا بینابین آنها و این باب وسیعی است و موجب اختلافات بسیار و بی شمار است.
3 ـ اختلاف رحمها نیز یکی دیگر از موجبات گوناگونی انسانهاست.
4 ـ وراثت روحی نیز از دیگر موجبات اختلاف انسانها است که کاملاً مشهود و بدیهی است (چنانکه بعضی از روانشناسان پاره ای از خصوصیات روانی مثل هوش یا جنبه های عاطفی و طبع یا مزاج اشخاص را معلول عوامل ارثی می دانند.)
5 ـ غذای پدر و مادر از نظر حلال یا حرام یا شبهه ناک بودن.
6 ـ همچنین تغذیه آنها از حلال یا حرام یا شبهه ناک در حالیکه امانت الهی در بطن آنهاست.
7 ـ معده پدر و مادر به هنگام آمیزش خالی یا پر یا متوسط است.
کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 278
8 ـ آمیزش حلال یا حرام یا مشتبه باشد.
9 ـ آداب آمیزش بطور کامل رعایت یا مطلقاً رعایت نشود یا بعضی رعایت و بعضی رعایت نشود.
تمامی این امور دخالت تام در پذیرش ماده برای فیض وجودی از مبدء بخشنده دارد.
بنابراین اگر ماده در کمال نورانیت و صلب شامخ طاهر و کامل و رحم طاهر و مطهّر و آداب الهی حفظ و رعایت شود فرزند طاهر، مطهّر، لطیف و نورانی خواهد گشت و چنانچه سلسله پدران و مادران همه اینچنین باشند نور علی نور و پاکی در پاکی خواهد بود چنانکه در زیارت امام حسین(ع) می خوانیم:
«اشهد انّک کنتَ نوراً فی الاصلاب الشامخة و الارحام المطهرة لم تنجسک الجاهلیة بانجاسها و لم تلبسک من مدلهمات ثیابها.»
گواهی می دهم که تو نوری بودی در صلبهای عالی و شامخ پدران و رحمهای پاک مادران ناپاکیهای دوران جاهلیت شما را آلوده نساخته و غبار از رذائل بر دامان شما ننشسته است.
این فقرات دلالت بر آنچه ما ذکر کردیم دارد که ماده نورانی که در صلبهاست شامخ بودن پشت پدران و پاکی رحمهای مادران و منزه بودن پدران و مادران از آلودگیهای جاهلیت یعنی کفر، اخلاق نکوهیده و کردار زشت، در طهارت و نورانی فرزند دخالت دارد.
تمامی این امور مؤثر در روان کودکان قبل از ولادت است.
ب ـ عوامل مؤثر بعد از تولد
از نظر امام عوامل مؤثر بعد از تولد در اختلاف انسانها بسیارند از جمله:
1. شیرخوارگی و زن شیرده و همسرش و دیانت و نجابت و اخلاق و اعمال آندو و چگونه شیر دادن و شیر خوردن، دخالت بسیار مؤثری در کودک دارد.
امام خمینی در مسائل فقهی بهداشتی می فرمایند:
«مستحب است که برای شیر دادن کودک، بانویی مسلمان، عاقل، عفیف و با شخصیت و دارای اوصاف نیک انتخاب شود زیرا که شیر دارای تأثیر فراوان در کودک شیرخوار است چنانکه تجربه نشان داده و اخبار و آثار از آن خبر داده اند که:
لا تستر ضعُوا الحُمقاء فان اللبّنَ یغلب الطّباع
«زن شیرده ابله را برای شیر دادن کودک مگمارید که شیر در طبیعت کودک اثر می گذارد.»
کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 279
شیخ الرئیس ابو علی سینا با استناد به روایت پیامبر اکرم(ص) در کتاب قانون در طب می نویسد:
«زن شیرده باید خوش خلق، خوشخو و خوشروی باشد و در برابر کنش بد روانی از قبیل خشم، اندوه، ترس و حالات مشابه آن زود واکنش نشان ندهد.
تأثیرپذیری این حالت مزاج را تباه می گرداند. این تباهی مزاج ممکن است به شیرخوار سرایت کند. از اینروست که پیامبر خدا ـ که سلام و درود بر او باد ـ فرمود: «ابلهان را دایگی نشاید»
«ژان ژاک روسو» در فصل انتخاب دایه می گوید:
«در صورتی که مادر نمی تواند کودک را شیر دهد باید زنی را برای شیر دادن برگزینید که نیرومند بوده از نظر جسمی و روحی سالم باشد، از آنجا که زنهای صحرانشین کمتر از زنان شهری گوشت مصرف و بیشتر از سبزیجات استفاده می کنند برای کودکان مناسبترند.»
در میان بزرگان قریش رسم بر این بود که فرزندان خود را به زنان نجیب صحرانشین به شیرخوارگی می سپردند. بنابراین رسم پیغمبر اکرم(ص) به دامن صحرا و طبیعت نزد حلیمه سعدیه که از خانواده اصیل قبیلۀ صحرانشین سعد بود واگذار گردید.
2 ـ تربیت در ایام کودکی و در دامن مربّی
تربیت دوران کودکی اساس زندگی را پی ریزی می کند. از نظر روانشناسان ادراکات دوران کودکی و وقایع و تجارب آن بر زندگی بعدی و شخصیت انسان اثر قاطعی دارد.
خانوادۀ پیغمبر اکرم(ص) به تجربه دریافته بودند که زندگی و هوای سالم و فضای آزاد طبیعت تأثیر فراوانی در رشد و پرورش نیروی جسمی و روحی و فکری کودک دارد و کودک را شجاع و نترس، خوش بیان و بلندنظر، مهربان و مهمان نواز بار می آورد.
بنابراین رسم پیغمبر اسلام تا سن هفت سالگی به دامن صحرا و طبیعت و پرستاری چون حلیمۀ سعدیه پرورش یابد.
3 ـ تربیت و تعلیم در زمان بلوغ
از نظر امام خمینی یکی دیگر از امور مؤثر در اختلاف انسانها تربیت و تعلیم در دوران بلوغ است.
کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 280
امام خمینی(ره) دوران جوانی را بهترین دوره برای تهذیب نفس می دانند به این دلیل که جوانان به ملکوت نزدیکترند و ریشه فساد کمتر در آنها رشد یافته است.
از نظر روانشناسان موقعی که کودک به دوران بلوغ و جوانی می رسد، بذرهای معرفت و وجدان شکفته می شوند و تمایلات فطری، ایمان و اخلاق در نهادش به شدت بیدار می گردد روانشناسان دوران بلوغ را سنین ماوراءالطبیعه نامیده و اتفاق دارند که مابین بحران تکلیف و جهش ناگهانی احساسات مذهبی ارتباطی وجود دارد. عشق به خدا و جهشهای عارفانه و الهامات مذهبی صورت دقیق پیدا می کند.»
4 ـ دوست و معاشر
چهارمین عامل مؤثر بعد از تولد در اختلاف انسانها از نظر امام خمینی(ره) دوست و هم صحبت و کسی است که با وی معاشرت دارد.
یکی از نیازهای اساسی و روانی مصاحبت و دوستی و معاشرت با دیگران است. زیرا تصور هر کس از خود و فهم وی از شخصیت خویش مربوط به قضاوت دیگران درباره اوست. آدمی به کمک دیگران می تواند خود را بشناسد و از خصوصیات اخلاقی خویشتن آگاه شود افرادی که تنها بسر می برند، خود را بی مقدار و نالایق و ناقص می پندارند. و این احساس باعث نگرانی و ناراحتی آنها می شود و ممکن است آنها را به کارهای خطرناک وا دارد.
مصاحبت و معاشرت با دیگران بسیاری از اخلاق خوب یا بد را به انسان منتقل می کند.
یوم یعض الظالم علی یدیه یقول یالیتنی اتخذ تسامع الرسول سبیلاً یا ویلتالم اتخذ فلانا خلیلاً.
و آن روز که می گزد ستمکار دستان خویش را و می گوید: ای کاش در معیت پیامبر راه درستی را انتخاب کرده بودم.
ای وای بر من کاش فلانی را دوست خود نمی گرفتم.
5 ـ محیط و شهر
پنجمین عامل مؤثر در اختلاف انسانها از نظر امام خمینی(س) محیط و شهری است که شخص در آّن بسر می برد.
کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 281
محیط عبارتست از آنچه که انسان را احاطه کرده و یا تمام عوامل خارجی که در پیرامون انسان وجود دارد، اعم از محیط مادی و محیط معنوی، محیط خانه و خانواده محیط مدرسه و غیره ...
محیط مادی عبارتست از آب و هوا و نور و حرارت و مسکن و خوراک و پوشاک و غیره ابن خلدون، بخشی از کتاب مقدمه را به تأثیر محیط مادی و وضع جغرافیایی اختصاص داده به عنوان نمونه می نویسد: غالباً سخاوت و شجاعت در صحرانشینان و کسالت و سستی در محیطهای گرم و علاقه به استقلال و بزرگواری در کوه نشینان، و رضا و قناعت در محیط کشاورزی و علاقه به کار و کوشش در محیطهای سرد سیر دیده می شود.»
امام خمینی راجع به تأثیر محیط خشن و سخت در زندگی گیاهان و انسان از زبان حضرت امیر(ع) می فرمایند:
«... حتی به زندگی امیرالمؤمنین(ع) اشکال کرده بودند که اگر زندگیت این است پس چرا اینچنین قوی هستی؟ حضرت می فرماید: «درختهایی که در بیابان پیدا می شود هم چوبش محکمتر است، هم آتشش قوی تر است و هم دیرتر به خمودی می گراید.»
نمونۀ بارز اختلاف افکار بخاطر اختلاف محیط، اختلاف بسیار میان حضرت ابراهیم که در محیط پاک و آزاد طبیعت بزرگ شد و مردم شهر او در بابل که در محیط محدود و طاغوتی و آلوده به شرک و بت پرستی بسر می بردند.
حضرت ابراهیم(ع) از آغاز تولد تا سن هفت یا سیزده و یا هفده سالگی در دامن کوه شهر اور پرورش یافت و دور از محیط پرزرق و برق و فریبنده شهری و دور از افکار و اعتقادات مسخ شده و شرک آلود و تقلیدهای کورکورانه آلودگیهای کاخ نشینان، درس پاکی و صفا، عظمت و اعتلا، استقامت و پایداری را از کوه و درس خداشناسی و توحید را از ستارگان شب افروز و ماه تابان و خورشید فروزان و درس معاد و قیامت را از اجتماع حشرات و حیوانات صحرایی که به دنبال خواب زمستانی و خواب روزانه شبها از حفره های زمین بیرون می آیند و حشر و اجتماع کثیری را تشکیل می دهند، بیاموخت.
آری همانطور که پیغمبر اکرم(ص) می فرمودند: الارض اُمُکّم و هی بکم یرّه
زمین مادر شماست و آن مادری است مهربان و نیکوکار یعنی همانطور که مادر انسان را تغذیه و تربیت و تعلیم می دهد، زمین نیز آدمی را تغذیه و تربیت و تعلیم می دهد. و شاید بدین
کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 282
جهت خداوند به پیامبر اکرم لقب «اُمّی» داده است.
و محیط صحرا و طبیعت پیامبرانی چون حضرت ابراهیم، موسی، عیسی و محمد(ص) را آنچنان پرورش می دهد که کاملاً با انسانهای پرورش یافته در شهرها و پایتختها فرق می کنند.
6 ـ مطالعه علوم گوناگون و یادگیری
از نظر امام خمینی(ره) مطالعۀ علوم مختلف و ممارست با کتب و آراء دخالت تمام و عظیمی در اختلاف ارواح دارد.
سوزان ایزکس می نویسد یکی از عواملی که تفاوت میان کودکان برقرار می سازد اختلاف حالات خانوادگی آنها (از نظر مطالعه علوم گوناگون) است. از رفتار کودکان می فهمیم این کودک از خانه ایست که در آن کتب و اخبار و تفریح و جود دارد یا از خانه ایست که به این امور اهمیت نمی دهند.»
از نظر دکتر نرمان ل. مان یادگیری تقریباً اساس همه آن چیزهایی است که باعث می شود ما از نظر روانی از حیوانات دیگر و نیز از افراد دیگر آدمی، متفاوت باشیم.
او یادگیری را چنین تعریف می کند:
«فرآیند «تغییر کردن» ، تغییر یافتن یا تغییرپذیری کم و بیش دائمی، که از طریق آنچه در جهان اطراف ما رخ می دهد و به وسیلۀ آنچه ما انجام می دهیم یا مشاهده می کنیم، انجام می شود.»
7 ـ آداب شرعی
امام خمینی(ره) می افزایند: تمامی آداب شرعی که بطور صریح یا اشاره در آیات و اخبار آمده و بطور وجوب یا استحباب یا مکروه ذکر شده در سعادت و شقاوت انسان از قبل از تولد تا مرگ دخالت دارد.
امام خمینی در جای دیگر گسترۀ احکام اسلام را نه تنها قبل از تولد بلکه حتی بعد از مرگ نیز دانسته می فرمایند:
«اسلام در همۀ مراحل زندگی انسان احکام دارد: قبل از اینکه تولدی در کار باشد و قبل از ازدواج تا ازدواج و تا حمل و تا تربیت در بچگی و تربیت بزرگتر و تا حد بلوغ و تا حد جوانی و
کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 283
تا حد پیری و تا مردن و در قبر و مابعد القبر.
و با گذاشتن انسان در قبر، مسائل تمام نمی شود، بلکه این اول کار است و عالم قبر خودش حیاتی است روحانی و معنوی و احکام اسلامی محصور به این عالم نیست و محصور به آن عالم هم نیست.»
امام(ره) پس از اشاره به عوامل اختلاف و تفاوت انسانها در پاسخ محقق خراسانی می فرمایند «این شمه ای از چگونگی وقوع اختلاف در افراد انسانی است و هیچ یک ا زاینها ذاتی غیر معلّل نیست.»
سعادت و شقاوت قابل تغییر است
ان الله لایغیّر ما بقوم حتی یغیّروا ما بانفسهم
خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمی دهند تا اینکه آن نفسانیات خود را تغییر دهند.
روانشناس به دلیل بینش خاص خود در معالجه بیماران روانی و تربیتی با دین اختلاف دارد بسیاری از روانشناسان غربی به امکان تحول و تغییر ذاتی و جوهری نفس یا روان آدمی معتقد نیستند بلکه می گویند روان انسان با شخصیت وجودی او در پنج سال اول کودکی شکل نهایی خود را می گیرد و پزشک و روانشناس هیچ نقشی جز حفاری و بیرون آوردن امیال سرکوفته از شعور ناخود آگاه انسان به شعور خود آگاه او ندارد. و معالجات آن شبیه به معالجه سرطان با داروهای معمولی یا مسکنهاست. به بیمار روانی می گویند فریاد بزن، آواز بخوان، یا برقص تا دردها و غمهایت تسکین یابد.
اما امام خمینی(ره) قائل به امکان تغییر و دگرگونی بنیادی «نفس» و تغییر سعادت و شقاوت بوده در این باره می فرمایند:
«اختلافاتی که سبب آنها را توضیح دادیم و به اساس آنها اشاره کردیم، از اموری نیست که مختلف نباشد و تخلف نکند مانند ذاتیاتی که غیر قابل تخلف است، بلکه انسان ـ هر انسانی که باشد ـ مادامی که در عالم طبیعت است و با هیولای قابل دگرگونی و اختلاف دمساز است. قابلیت تطور و تبدیل و تغییر دارد، یا به سوی سعادت و کمالات لائق آن یا به سوی شقاوت و امور منافی با جوهر فطرتش. هر کدام بواسطه کسب و عمل.
بنابراین شقی فاسدالعقیده و بداخلاق و زشت کردار قابلیت دارد که، شخصی کاملاً
کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 284
سعادتمند و با ایمان گردد بواسطه کسب و عملش و ریاضت و مشقت. و تمام عقائد و اخلاق و اعمالش به طرف مقابل برگردد و همچنین شخص سعادتمند قابلیت دارد که با کسب و عمل شقاوتمند گردد.
چو کنعان را طبیعت بی هنر بود پیمبرزادگی قدرش نیفزود
هنر بنمای اگر داری نه گوهر گل از خارست و ابراهیم از آزر
و این از آنروست که مادۀ اصلی و اولی قابلیت دارد و آنچه که به وی افاضه شده ـ بعد از فطوراتش در مراتب طبیعت از نطفه تا آنجا که قابل افاضه نفس بر آن می شود ـ همان نفس اولیه و اصلی است که لایق کمالات و اضداد آن است، و چون کمالات نفسانی را بدست آورد آن هیولی (ماده اصلی و اولی) باطل نمی شود. و آن کمالات ذات و ذاتیات آن نمی شود. و ممکن است تغییر کند چنانچه در طول تاریخ مشاهده شده که کافر بداخلاق و زشت کردار، مومن صالح و خوش اخلاق شد و بعکس.
بنابراین انسان در تغییر اخلاق و عقائد، فاعل مختار است. امکان دارد با اختیار عقائد حقه و اخلاق فاضله و ملکات حسنه را تحصیل کند. البته گاهی نیاز به ریاضت نفسانی و تحمل مشقتهای علمی و عملی دارد.
و دلیل بر امکان تغییر: دعوت پیامبران و شارعین علیهم الصلاة و السلام و ارائه راههای درمان است چه اینان اطباء نفس ها و روحها بوده اند.
بنابراین اینکه معروف شده، که فلان اخلاق از ذاتیات و فطریات است و تغییر و تخلف از آن غیر ممکن است، درست نیست. زیرا هیچیک از عقائد و اخلاق و ملکات ذاتی نبوده، بلکه از عوارض وجود داخل در تحت جعل است، چنانکه می بینیم این عقائد و اخلاق و ملکات بتدریج در انسان حاصل و با تکرار تدریجی رو به کمال می رود و کامل و ناقص می شود و هیچ چیز از ذات و ذاتیات اینچنین نیست.
محقق خراسانی(ره) در کتاب «کفایة» می گوید:
بعثت پیامبران و انزال کتب و وعظ و انذار فقط مقید به حال کسی است نیک سیرت و خوش طینت باشد، و حجت است بر کسی که بد سیرت و برطینت باشد اما در حقشان مفید نباشد.
امام خمینی(ره) این سخن را غیر قابل قبول و متناقض با قول سابق ایشان می دانند که
کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 285
اختیار کافر و گنهکار کفر و گناه و مطیع و مؤمن اطاعت و ایمان از ذاتیاتی است اختلاف نمی یابد و تخلف نمی پذیرد، زیرا که سود بردن بوسیلۀ شرایع و مواعظ با ذاتی بودن اختیار و سعادت و شقاوت جمع نمی شود.
مگر امکان دارد که با موعظه و هشدار، انسان حمار یا حمار انسان شود؟!
حدیث الناس معادن از نظر امام
همانطور که گذشت محقق خراسانی(ره) براین ذاتی بودن سعادت و شقاوت انسانها به دو حدیث استناد کرد یکی حدیث الناس معادن کمعادن الذهب والفضة (انسانها معادنی هستند مانند معادن طلا و نقره) بود.
امام خمینی(ره) پاسخ می دهند که این حدیث ـ بنابراینکه از معصوم(ع) صادر شده باشد ـ فتار ما را تأیید می کند که اختلاف افراد انسانها از جهت اختلاف مواد غذایی، موجب اختلاف مواد منوی است که پذیرنده افاضۀ صورت نگاری ها و ارواح بر آنهاست. بنابراین همانطور که اختلاف طلا و نقره از نظر وجوبی به اختلاف مواد سابق و اجزاء تشکیل دهندۀ و ترکیبات و امتزاجات گوناگون و کیفیت رسیدن و پختگی آن است ـ چنانکه در علوم طبیعی ثابت شده ـ همچنین افراد انسان با اختلاف مواد سابق خود، مختلف می باشند. و خلاصه اینکه انسان در این عالم طبیعی از جمله معادن است و اختلاف انسانها مانند اختلاف معادن است.»
پاسخ ا ز حدیث السعید، سعید ...
حدیث دومی که محقق خراسانی(ره) برانی نظر خود یعنی ذاتی بودن سعادت و شقاوت و علل ناپذیری آن ذکر کردند این حدیث بود:
السعید، سعید فی بطن امه والشقی شقی فی بطن امه
سعید، در شکم مادر با سعادت و بدبخت و شقی در شکم مادر بدبخت بوده است.
امام خمینی(ره) می فرمایند: قریب به همین مضمون در بعضی اخبار [اهل سنت] نیز آمده، این حدیث نیز بر فرض صدورش از معصوم باز هم منافاتی با آنچه را که ما ذکر کردیم ندارد بلکه ممکن است از مؤیدات باشد.
تردید امام(ره) در صدور حدیث فوق از اینروست که بعضی از محققین و بزرگان مانند حسن بن محمد صفانی و شیخ بهایی آنرا جزو احادیث موضوع و جعلی برشمرده اند.
کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 286
اما اینکه بر فرض صدور تأیید کننده نظر امام است در این باره می فرمایند:
«زیرا اختلاف افاضه صورتها به اختلاف مواد و سایر اختلافاتی است که اشاره شد، بنابراین صورت انسانی که بر ماده جنینی در شکم مادر افاضه می شود به سبب اختلاف مواد آن گوناگون است، و اینکه مبدء سعادت و شقاوت را شکم مادر می شمارد شاهدی است بر آنچه ما ذکر کردیم (که سعادت و شقاوت ذاتی غیر معلل نیست) زیرا اگر ایندو ذاتی بودند حدیث فوق معنی نداشت.»
زیرا حدیث در واقع درصدد بیان علت و سبب سعادت و شقاوت است و علت شقاوت و سعادت را گوناگونی جنینها و بطنها ذکر می کند.
خلاصه و نتیجه گیری کلی
در طول تاریخ بعضی از دانشمندان و محققین بر آن شده اند که انسانها بعضی سعادتمند و بعضی شقاوتمند بدنیا می آیند و به حدیث الشَقّی مَن شَقِّیَ فی بَطنِ اُمُه تمسک جسته، می گویند کسی که بدبخت و بی سعادت است در ازل، خلقت او بر آن وجه مقدّر است و از ابتدای خلقت آثار آن از او به ظهور می رسد. و این تفاوتها از نظر محقق خراسانی علل ناپذیر است همچنانکه نمی توان گفت که چرا حمار ناهق و انسان ناطق است.
امروزه نیز بعضی از روانشناسان نیز به امکان تحول یا دگرگونی ذاتی و جوهری «نفس» یا روان انسان معتقد نیستند بلکه می گویند شخصیت وجودی او در پنج سال اول کودکی شکل نهایی خود را می گیرد. و تعلیم و تربیت و معالجات هیچگونه تغییری در نفس یا روان و اندرون انسان به وجود نمی آورند.
امام خمینی در کتاب انوارالهدایة، به علل و اسباب اختلاف و تفاوت انسانها در دوران قبل و بعد از تولد اشاره می کنند و پس از اثبات علل پذیری این تفاوتها به اثبات تغییرپذیری و تربیت پذیری انسانها از سعادت به شقاوت و از شقاوت به سعادت می پردازند و یکی از دلائل امکان تغییر و تأثیر تعلیم و تربیت را دعوت اطباء نفس و روان یعنی پیامبران(ع) و انسانهای تغییر یافته و دگرگون شده ذکر می کنند.
کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 287
منابع پی نوشتها:
کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 288