جایگاه روحانیت در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی(ره)
حجةالاسلام والمسلمین سیدصمصام الدین قوامی
روحانیت قبل از انقلاب زمینه ساز ظهور تدریجی انقلاب در خلال مجاهدات علمی و عملی بوده است و روحانیت سال 57 یا 42 به رهبری امام(ره) نتیجه بخش آن مجاهدات و جزء اخیر علت تامه آن می باشند. امام به عنوان رئیس روحانیت مجاهد تشکیل حکومت اسلامی را مدّ نظر داشت با این نظر که اجرای انقلاب و اداره آن را به عدول مومنین بسپارد ولی در اثر طبیعت انقلاب با توطئه دشمن و نادانی دوستان روحانیت مجبور به در دست گرفتن بیش تر امور شد و بر این اساس روحانیت در دو
کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 349
قالب حکومتی و غیر حکومتی تقسیم شد و حکومتی ها هم در دو نهاد رهبری و دولت توزیع شدند. امام که در سال 57 با صراحت از اجرایی شدن روحانیت پرهیز داشت به امام 67 اجرایی شدن و تصدی کارهای حکومتی را یک ارزش و عبادت تلقی می کرد اجتناب بدون عذر از مناصب حکومتی را ضد ارزش و گناه تلقی می دانست.
و با توجه به این که طبع سیاست و قدرت در افوه عامه و افکار عمومی با قداست منافات دارد به طور طبیعی محبوبیت سنّتی روحانیت دچار نوسان شدید شد و عملکرد بد، قدرت طلبی و جاه طلبی های موردی علاوه بر بی تجربگی و عدم تخصص و بعضی اختلافات درون روحانیتی باعث شد که نمره کاملی به این حضور حکومتی و اجرایی داده نشود.
این مقاله بر آن است که علل این نوسانات را بررسی کند و ضمن مشخص کردن تقسیم روحانیت در نهادهای گوناگون انقلاب و نظام، مناسب ترین فرمول را برای تعیین جایگاه حکومتی روحانیت معرفی کند و به عبارت دیگر نقطه تعادل را پیدا کند که در آن سیاست و قداست هماهنگ می شوند در این زمینه با اقوال و وجوهی مواجهیم مانند نظریه جدایی نهاد دین از نهاد دولت، نظریه نظارت، نظریه دخالت کامل و دیگر نظریات که نویسنده ضمن استناد به نقد آن ها پرداخته و در پایان نظریه نگارنده با توجه به سخنان امام از 42 تا 67 ارائه شده این نظریه بر پایه اتحاد امارت و امامت استوار است.
کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 350