نقش احکام حکومت در نظام اجتماعی – سیاسی اسلام
منصوره شیخی
ارتباطِ حاکمیتِ فقیه با احکام دینی در حوزۀ سیاست و اقتصاد جامعه مقوله ای است که نیازمند بسط و تحلیل است، زیرا احکام اولیه و ثانویه، هر یک شرایط خاص خود را دارد و پیدا است که از منظر فقهیِ زندگی شمول و پاسخ گو به نیازها و تشخیص های کلان و غیرکلان، قانون، همان قانون الهی است که دایرۀ وسیعی از قوانین عبادی، معاملاتی و حکومتی و به طور کلی احکام اولیه و ثانویه را شامل است.
نویسنده درباره تعارض احکام و قواعد، به بحث درباره قاعدۀ «لاضرر و لاضرار»، و «الناس مسلطون علی اموالهم و انفسهم» می پردازد و می گوید: در همین جا اگر چنین تعارضی پیش آمد، تشخیص آن با کیست؟ اگر تشخیص موضوع باشد، از حقوق عرفِ متخصص است و اگر مسئله ظریف تر از آن باشد، باید دست فقیه و مجتهد در کار باشد.
وی سپس دشواریِ حل تعارض را در حوزۀ حکومتی یادآور می شود: گاهی قضیه، مشکل تر از این است و اِعمالِ ولایت و قدرت، حکومت لازم دارد.
کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 296