فصل پنجم: مشکلات نظام جمهوری اسلامی ایران
موانع مجلس خبرگان قانون اساسی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279-1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1395

زبان اثر : فارسی

موانع مجلس خبرگان قانون اساسی

موانع مجلس خبرگان قانون اساسی 

‏دیدار با اقشار مختلف مردم ‏

تاریخ: 25 / 3 / 58

‏من هر وقت احساس خطر بکنم برای اسلام، برای مسلمین، لازم می دانم تکلیف خودم ‏‎ ‎‏را ادا کنم و مسلمین را آگاه کنم. من در این موقع که برای رأی گیری در قانون اساسی ‏‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 208

‏است احساس خطر می کنم، احساس توطئه می کنم و لازم می دانم تذکراتی به ملت ‏‎ ‎‏ایران بدهم تا تکلیف خودم را ادا کرده باشم.‏

‏این چند روز، این چند روز که صحبت از قانون اساسی و نشر قانون اساسی است، ‏‎ ‎‏مسائلی طرح می شود که به نظر من توطئه ای در کار است. توطئه ای که برای اسلام و ‏‎ ‎‏برای مسلمین و برای کشور ما خطر پیش می آورد. این چند روز که صحبت از قانون ‏‎ ‎‏اساسی است و مطالعه در قانون اساسی و به رفراندم قرار دادن قانون اساسی، بعد از ‏‎ ‎‏مجلس و بعد از مطالعه کارشناسان، مطالبی پیش آمده است که من احساس خطر ‏‎ ‎‏می کنم، و لازم می دانم ملت را از این خطر آگاه کنم. در اجتماعاتی که می شود، ‏‎ ‎‏گروه‌هایی که در اینجا اجتماع می کنند از اقشار مختلف، مسائلی را طرح می کنند که ‏‎ ‎‏امروز وقت آن مسائل نیست؛ اشکالاتی را طرح می کنند که امروز وقت آن اشکالات ‏‎ ‎‏نیست.‏

صحیفه امام؛ ج8، ص 159

*  *  *

‏در جمع عشایر و نمایندگان اقشار مختلف مردم‏

تاریخ: 30 / 7 / 58

‏بازی نخورید از این حرف‌های نامربوطی که می زنند و از هر طرف حمله کرده اند ‏‎ ‎‏به اینکه اسلام را از بین ببرند؛ و از هر طرف حمله کرده اند به اینکه این نهضت را از ‏‎ ‎‏بین ببرند. گاهی روحانیتش را از بین می برند؛ گاهی چه. این روحانیون بودند که شما ‏‎ ‎‏را آزاد کردند، حالا با قلم‌هایتان به ضد روحانیون قلمفرسایی می کنید؟! شما کجا بودید ‏‎ ‎‏آن وقتی که روحانیون حبس می رفتند؟ آن وقتی که پای روحانی ما را اره کردند شما ‏‎ ‎‏کجا بودید؟‏‎ ‎‏آن وقتی که با روغن پای روحانی ما را سوزاندند شما کجا بودید؟ حالا سر ‏‎ ‎‏درآوردید و حرف می زنید، و نمی دانم، به ولایت فقیه اشکال می کنید، نمی دانم مجلس ‏‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 209

‏را می خواهید منحل بکنید؟ مگر شما قدرت این را دارید؟ توی دهنتان می زنم من! ‏‎ ‎‏دست بردارید از این حرف‌ها، از این مزخرفات. وارد بشوید در جرگه اسلام، وارد ‏‎ ‎‏بشوید در جرگه مسلمین. بگذارید که این مملکت سر و سامان پیدا بکند. او در ‏‎ ‎‏کردستان، دمکرات در کردستان، خلاف می کند، آقایان در تهران!‏

صحیفه امام؛ ج 10، ص316 ـ 317

*  *  *

‏دیدار با سید علی خامنه ای (نماینده امام در شورای عالی دفاع) و فرماندهان نظامی‏‏ ‏

تاریخ: 24 / 3 / 60

‏ما اگر احتمال این معنا را بدهیم که این جریانی که در روزنامه ها دیده می شود و ‏‎ ‎‏دیده شد، جریان برای این جهت باشد که این کشور را نگذارند ثبات پیدا بکند [باید ‏‎ ‎‏دنبال کنیم] آن قضیه رفراندم و قبل از او، قضیه طرح آنکه مجلس خبرگان منحل بشود ‏‎ ‎‏که در زمان دولت موقت این طرح شد و بعد هم معلوم شد که اساسش از امیر انتظام‏‎[1]‎‏ ‏‎ ‎‏بوده و آن مسائل. آن وقت آمدند آقایان پیش ما؛ همه این آقایانی که، آقای بازرگان و ‏‎ ‎‏رفقایش گفتند: ما خیال داریم این مجلس را منحلش کنیم. من گفتم: شما چه کاره ‏‎ ‎‏هستید اصلش که می خواهید این کار را بکنید! شما چه سمتی دارید که بتوانید ‏‎ ‎‏مجلس منحل کنید؟ پا شوید بروید سراغ کارتان. وقتی دیدند محکم است مسأله، کنار ‏‎ ‎‏رفتند.‏

‏مسألۀ انحلال مجلس خبرگان روی این زمینه بود که آنهایی که توجه به مسائل ‏‎ ‎‏دارند، این آقایان را که توجه به مسائل و ریشه های مسائل کم دارند وادار کردند؛ روی ‏‎ ‎‏این زمینه که دیدند مجلس خبرگان یک مجلس اسلامی شد، یک مجلسی شد که ‏‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 210

‏اکثرش از علما هستند. اینها از اینها می ترسند ـ خوب، از این علما می ترسند ـ ضربه ‏‎ ‎‏خوردند، دیدند یک مجلسی است که مجلس علماست؛ اینها اگر قانون بنویسند، یک ‏‎ ‎‏قانونی می نویسند که با مزاج غرب و شرق سازش ندارد و آن غیر آنی است که شرقی ‏‎ ‎‏می خواهد یا غربی می خواهد. از این جهت، این آقایان را وسوسه کردند، وادار کردند. ‏‎ ‎‏این آقایان هم توجه به مسائل خیلی ندارند ـ مع الأسف ـ با اینکه بودند در مسائل ‏‎ ‎‏سیاسی. و از این جهت، آن طرح را درست کردند.‏

‏دنبال همان مسائل، قضیۀ رفراندم پیش آمد، در روزنامه ها شروع کردند گفتن و بلکه ‏‎ ‎‏برگرداندن به زمان 22 بهمن. در لسان یکی از همین آقایان بود [که] معنای برگشتن به ‏‎ ‎‏22 بهمن، یعنی برگردیم به همان زمان قبل از 22 و شاهنشاهی، اینکه برگردیم به آن ‏‎ ‎‏وقتی که [انقلاب‏‎ ‎‏]کردیم [و] همۀ این چیزهایی که تا حالا درست کردیم هیچ، بیاییم به ‏‎ ‎‏هم بزنیم همه را! چیزی را که دو سال است برای آرامش و استقرار جمهوری اسلامی ‏‎ ‎‏درست شده است ما بیاییم به همش بزنیم، بگوییم حالا اینکه نشد به [رأی] ما، دوباره ‏‎ ‎‏رأی بگیریم ببینیم چه می شود! احتیاطی است دیگر. برای چه؟ برای اینکه اینها دیدند ‏‎ ‎‏که خوب، مجلس هم که شد یک مجلسی که اکثرش اهل علم و علما هستند و اکثریت ‏‎ ‎‏قاطعش مسلمان‌های پر و پا قرص هستند و همین طور در دولت هم یک دولتی است ‏‎ ‎‏که اسلامی است و پر و پا قرص، قوۀ قضائیه هم یک قوۀ قضایی است که در کف ‏‎ ‎‏مسلمان‌ها و مسلمان‌های پر و پا قرص است و این غیر آنی است که ما می خواهیم، غیر ‏‎ ‎‏آنی است که آنها می خواستند. آنها می خواستند که یک مجلسی باشد [به] صورت ‏‎ ‎‏مجلس؛ مثل بعضی مجالس سابق، که بود و افرادی باشند از همین افرادی که درست ‏‎ ‎‏شده است و می شود وسینه برای غرب می زنند. و دیدند نشد این. از این جهت، دنبال ‏‎ ‎‏این افتادند که ما همۀ بساط را به هم بزنیم! باز دو سه سال بنشینیم دوباره رفراندم کنیم: ‏‎ ‎‏رفراندم برای اصل جمهوری! حالا اگر برای اصل جمهوریش هم نگویند، رفراندم برای ‏‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 211

‏قانون اساسی؛ رفراندم برای رئیس جمهور، رفراندم برای مجلس؛ رفراندم کنیم برای ‏‎ ‎‏اینها. این معنایش چیست؟ معنایش این است که ثبات این مملکت را از دست بگیرند. ‏‎ ‎‏اینکه الآن ثبات دارد و از افتخارات این انقلاب است که در ظرف یک سال همۀ این ‏‎ ‎‏چیزها درست شد، این را از دست بگیرند، بگویند حالا نشد، دوباره از سر! دوباره از ‏‎ ‎‏سر!؛ آراءْ [آراءِ]مردم است. خوب، اگر میزان آراء مردم است، آراء مردم است اینها که ‏‎ ‎‏هستند. اینها که از اروپا نیامده اند! اینها آراء همین مردم اند؛ همین مردم اند که به مجلس ‏‎ ‎‏رأی دادند، وکیل تعیین کردند؛ همین مردم اند که به جمهوری اسلامی رأی دادند و ‏‎ ‎‏همین مردم اند که به قانون اساسی رأی دادند و همین مردم اند که همه چیز را خودشان ‏‎ ‎‏ایجاد کردند. حالا ما دوباره از سر برویم سراغ چه مردمی؟ باز برگردیم به این مردم! ‏‎ ‎‏این مردم همان مردم اند که اگر پنجاه دفعه هم [نظام‏‎ ‎‏]به هم بخورد، همین است. اینها ‏‎ ‎‏این اشتباه را دارند که خیال می کنند که اگر این دفعه به هم بخورد ـ مثلاً ـ فلان ‏‎ ‎‏جمعیت تو کار می آید. اینها نمی دانند که اگر این دفعه به هم بخورد، یکی از اینها هم ‏‎ ‎‏نمی آید! این دفعه مردم فهمیدند که چه اشخاصی به اسلام اعتقاد دارند و چه اشخاصی ‏‎ ‎‏به اسلام اعتقاد ندارند یا خیلی پایبند نیستند. اگر این دفعه به هم بخورد و رفراندم ‏‎ ‎‏بشود، رفراندمش تمام اینها را کنار می گذارد. یک اشخاص دیگری را می آورد در کار ‏‎ ‎‏که آن اشخاص مطلوب مردم باشد، نه [اینکه] اشخاصی بیایند که غیر مطلوب باشند. ‏‎ ‎‏لکن مسأله این است که آنها احتیاط کردند؛ ما این احتیاط را بکنیم، بلکه ان شاءالله ، به ‏‎ ‎‏هم بخورد این اوضاع، باز یک دو سالی تزلزل بشود، یک راه مفری برای امریکا پیدا ‏‎ ‎‏بشود که ما را درست بتوانند تربیت کنند، ما که نمی توانیم خودمان را اداره کنیم، بیایند ‏‎ ‎‏ما را اداره بکنند! این مسائل را پیش آوردند.‏

صحیفه امام؛ ج 14، ص 437 ـ 440

*  *  *


کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 212

‏دیدار با مهدی کروبی نماینده امام و سرپرست بنیاد شهید، هیأت تحریریه و کارکنان ‏‎ ‎‏ماهنامه شاهد‏

تاریخ: 2 / 4 / 60

‏باید چشم ها را باز کنیم و اشخاص را مطالعه کنیم. این صورتی که مرا گاهی رنج ‏‎ ‎‏می داد. آنها در صدد بودند رفراندم کنند و یا رفراندم قانون اساسی را تحریم کنند. سنخ ‏‎ ‎‏رفراندم های دکتر مصدق‏‎[2]‎‏ که رفراندم این طور بوده یک صندوق برای مخالف ویک ‏‎ ‎‏صندوق برای موافق می گذاشتند و پای صندق مخالف، یک دسته از اشرار بودند و جزء ‏‎ ‎‏مخالفین یک الاغ را آورده بودند که رأی بیندازد. چنین رفراندمی را شکل دادند و قانون ‏‎ ‎‏اساسی را امریکائی درست کردند...‏

‏ ‏

‏من این نگرانی را داشتم و مصمم هستم که یک وصیتی بنویسم و در آن شرح بدهم ‏‎ ‎‏که اینها از کجا می خواهند شروع کنند و آنها فرصت شان نبود و خواستند از حالا شروع ‏‎ ‎‏کنند. ولی نشد «نه مجلس به درد می خورد و نه شورای نگهبان و نه قضات». می گفت ‏‎ ‎‏همه اینها بی دین هستند. بنی صدر بارها به من گفت: این دولت را کنار بگذاریم. ‏‎ ‎‏می خواست مرا دیکتاتور کند و من می خندیدم و می گفتم اگر قدرت داری خود شما ‏‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 213

‏این کار را بکنید. اینها جاهلند. اینها بی دین هستند. اینها قرار داشتند مجلس خبرگان را ‏‎ ‎‏منحل کنند و می گفتند برگردیم به 22 بهمن. باید بگویم همه غلط است و برگردیم به ‏‎ ‎‏22 بهمن و آنوقت شروع کنیم.‏

صحیفه امام؛ ج 14، ص498 ـ 499

*  *  *

‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 214

  • . عباس امیر انتظام عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران و معاون نخست وزیر در دولت موقت.
  • . دکتر محمد مصدق حقوق‌دان، سیاستمدار و از منتقدین رضا شاه. در سال 1328 با حسین فاطمی جبهه ملی ایران را تأسیس کرد. وی که نماینده مجلس بود طرح ملی شدن صنعت نفت را در مجلس دنبال و پس از تصویب قانون ملی شدن نفت در اسفند 1329 از سوی مجلس برای نخست وزیری پیشنهاد شد. در 25 تیر ماه 1331 به دنبال اختلاف با شاه از این سمت استعفا کرد و شاه قوام السلطنه را به نخست وزیری منصوب نمود قوام در پی تظاهرات مردمی 30 تیر مجبور به استعفا شد و مصدق بار دیگر با اختیارات بیشتر به نخست وزیری رسید. مصدق که در نهضت ملی شدن نفت از پشتیبانی آیت‌الله کاشانی برخوردار بود در تیر ماه 32 اقدام به همه پرسی و انحلال مجلس گرفت ولی با مخالفت آیت‌الله کاشانی که ریاست مجلس را برعهده داشت روبرو شد. بالا گرفتن اختلاف بین دو رهبر به کودتای 28 مرداد 32 انجامید. مصدق پس از کودتا در دادگاه نظامی به سه سال حبس محکوم و پس از آن به ملکی که در احمدآباد داشت تبعید شد و تا آخر عمر (1345) در آنجا تحت نظارت مأمورین حکومت شاه به سر برد.