امام خمینی در چالش با فاشیسم و سکولار لیبرالیسم
دکتر مصطفی مصلح زاده
نویسنده دیدگاه های انسان شناسانه را برمی شمارد: توماس هابز، و انسان شناسی مبتنی بر فاشیسم، لیبرالیسم لائیک و اسلام. آن گاه به طرح این پرسش می پردازد که چه کسی حق هدایت و کنترل انسان را دارد یا صلاحیت دارد که بر انسان، ولایت و سلطه داشته باشد؟ بی گمان هم او، آفریدگار انسان و جهان است.
در بخش دیگر، در تبیین جامعه و حکومت دینی، اهداف حکومتی را، نظم، امنیت و عدالت و توسعۀ اجتماعی و رشد معنوی و اخلاقی می خواند و طرح هدایت و کنترل اخلاقی در فعالیت های فردی و اجتماعی را، ناشی از بدبینی دین به انسان نمی پندارد، چرا که انسان در نگرش اسلام؛ نیک سرشت است. دخالت حکومت دینی در اقتصاد، فرهنگ و سیاست را، همانا کنترل روان و اخلاق، و برقراری تعادل مادی و معنوی حیات و جامعۀ بشری تلقی می کند. در گزینِش رهبری، معیارهای اخلاقی، جایگزین رقابت های حزبی و انتخابی می شود. در تدوین قانون، هم نیازهای مردم به رسمیت شناخته می شود و هم ارزش های اخلاقی.
کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 270
هم به دلیل تفسیر مفهومی کلمۀ مطلقه در بیان فقهاء با فاشیسم در مغایرت آشکار است، و چنان که امام راحل اشاره کرده اند، ولایت فقیه، نه تنها سببِ استبداد نیست، بلکه مانع آن به شمار می آید، و حکومت اسلامی، حکومت قانون است.
کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 271