اسلام و دموکراسی از دیدگاه امام خمینی(ره)
عبدالخالق روحانی
از نظر نویسنده مقاله مسئلۀ دموکراسی از زمان مشروطیت در ایران مطرح شد و دو دیدگاه دربارۀ آن شکل گرفت: دیدگاه اول، در صدد اخذ مدل غربی دموکراسی و دیدگاه دیگر در صدد تلفیق آن با آموزه های دینی بود. در میان علمای مذهبی آیةالله نائینی اولین کسی بود که به صدد نظریه پردازی درباره ارتباط اسلام و دموکراسی پرداخت. وی برای برقراری حکومت دموکراسیِ دینی برداشتن دو گام را اساسی می پنداشت: یکی تدوین قانون اساسی، دیگری تشکیل مجلس شورای ملی که در آن، علاوه بر نمایندگان مردم، مجتهدان ناظر حضور می یافتند.
این حرکت ایشان در جهت نظریه پردازی حکومت اسلامی تا ظهور امام خمینی به طور جدی دنبال نشد، تا این که امام در بحث ولایت فقیه به طرح مسائلی نظیر حکومت، قانون، آزادی های فردی و... از نظر اسلام پرداخت. و در دهه پنجاه و پس از پیروزی انقلاب نیز این مسائل از سوی علمای دیگری چون علامه طباطبائی و شهید مطهری طرح گردید.
امام از نظر نویسنده یکی از منتقدان دموکراسی غرب می باشد، چرا که از نظر ایشان
کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 250
دارد که قابل تغییر و تحول بر مبنای امیال نفسانی انسان ها نیست، حال آن که دموکراسی غربی بر مبنای خواست و امیال انسان ها شکل می گیرد. از نظر نویسنده؛ بر این نظر امام در دیدگاه های علامه طباطبائی نیز تأکید شده است.
امام از نظر وی، مشروعیت آزادی و دموکراسی را در پیروی از حق می دانست، نه اکثریت مردم لذا آزادی مورد نظر دموکراسی غرب را برخلاف دعوت انبیا می پنداشت، و این همان چیزی است که در دیدگاه های استاد شهید مطهری نیز بر آن تأکید شده است.
در پایان نویسنده متذکر این نکته شده است که انتقاد امام از دموکراسی غرب به معنای طرف داری ایشان از دیکتاتوری نیست، بلکه امام، اسلام را به هیچ وجه سازگار با استبداد و دیکتاتوری نمی داند و معتقد است که حکومت اسلامی هیچ یک از انواع طرز حکومت های موجود نیست.
نتیجه این که از نظر نویسنده در دیدگاه امام تمام کوشش های مربوط به ترکیب اسلام و دموکراسی مردود است.
کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 251