کتاب وقف
وقف محبوس نمودن عین است و سبیل کردن منفعت آن.
مسأله 1- شرط است در وقف کننده شرایطی که در معاملات گفته شد به تفصیل.
مسأله 2- در وقف معتبر است صیغه و به هر لفظ و لغتی که خوانده شود و مقصود را برساند صحیح است.
مسأله 3- در وقف مسجد باید قصد کند عنوان مسجد را،مثل این که بگوید من این مکان را مسجد قرار دادم و بهتر آن است که بگوید:این مکان را وقف کردم که مسجد باشد.
مسأله 4- اگر محلی را به عنوان مسجد بنا کند و واگذار کند به مسلمانها که نماز بخوانند و بعضی در آن نماز بخوانند مسجد میشود و وقفش صحیح است و محتاج به صیغه نیست و معاطات به طوری که گفته شد کفایت میکند،و همینطور معاطات صحیح است در وقف قبرستان و پل و راه و کاروانسرا برای مسافرین و مسافرخانه و سایر چیزها مثل حصیر مسجد و فرش برای مشهد امام علیه السلام و ضریح و پرده و سایر چیزها.
مسأله 5- اگر جایی را به عنوان مسجد یا وقف برای مسافرخانه یا وقف برای چیز
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 300 دیگر بنا بکنند که از اول بنا برای آن باشد و بعد تسلیم نمایند،وقف معاطات در آن اشکال ندارد و محتاج به صیغه نیست،لکن اگر منزلی مثلاً برای نشیمن خود داشته و بخواهد آن را وقف کند برای مسجد یا مسافرخانه و مثل آن به مجرد تحویل دادن آن به عنوان مسجد یا مسافرخانه بدون صیغه خواندن مشکل است،و احتیاط واجب آن است که صیغه بخوانند.
مسأله 6- اقوا آن است که در وقف قبول لازم نیست؛چه وقف عام باشد مثل مسجد و قبرستان و پل و مثل آن،و چه وقف بر عنوان کلی باشد مثل فقرا و علما،و چه وقف خاص باشد مثل وقف بر اولاد.و احتیاط مستحب آن است که در همۀ اقسام، قبول واقع شود خصوصاً در وقف خاص،پس در وقفهای عام و کلی حاکم شرع قبول کند و در وقف خاص هر کس از طبقۀ اول که زنده است قبول کند و اگر صغیر در آنهاست ولیّ او قبول کند.
مسأله 7- اقوا آن است که قصد قربت در وقف شرط نیست؛چه در وقف عام و چه خاص.
مسأله 8- شرط است در صحت وقف آن که قبض شود؛پس در وقف بر جهات، مثل وقف مسجد و وقف چیزی بر مسجد اگر واقف متولی بر آن قرار دهد کفایت میکند آن که تحویل بدهد به متولی،و میتوان به حاکم شرع نیز تحویل داد،گرچه احتیاط آن است که به متولی تحویل دهند و اگر متولی ندارد باید به حاکم شرع تحویل دهند.
مسأله 9- در وقف بر عنوان کلی مثل فقرا و سادات نیز حکم مسألۀ قبل است،بلی در این قسم اگر تحویل بعض از فقرا یا سادات بدهند نیز صحیح است و شرط است که خود مورد وقف را تسلیم کنند،پس اگر فقط منافع آن را تسلیم کنند،مثل آن که وقف کند باغی را و میوۀ آن را تسلیم کند نه خود باغ را فایده نخواهد داشت و شرط حاصل نمیشود.
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 301 مسأله 10- در وقف خاص مثل وقف بر اولاد کفایت میکند تحویل دادن به کسانی که از طبقۀ اول موجودند و لازم نیست تحویل به طبقات بعدی و نه به آنها که از طبقۀ اول بعدها موجود میشوند.
مسأله 11- شرط نیست که فوراً تحویل بدهد وقف را،پس اگر تحویل بعد از وقف به مدت طولانی باشد کفایت میکند،و وقف تمام میشود از حال تحویل.
مسأله 12- شرط است در وقف آن که همیشگی باشد،پس وقف یک ساله یا چند ساله باطل است و اگر اینطور وقف کند و قصد حبس کند واقع میشود و اگر قصد نکند مورد اشکال است.
مسأله 13- اقوا آن است که وقف بر کسانی که پس از چندی از بین میروند صحیح است،مثل آن که وقف کند بر اولادش در طبقۀ اول یا بر چند طبقۀ دیگر که لابد منقطع میشوند و مصرفی برای وقف بعد از آنها معیّن نکند،در این صورت ملک موقوفه برمیگردد به واقف یا وارث او،بلکه در بعضی از صور از ملک واقف معلوم نیست با وقف خارج شود.
مسأله 14- اگر واقف به قرارداد خودش وقف کند به طوری که از اولش یک قطعه منقطع باشد،مثل آن که بگوید وقف کردم از اول فلان ماه که میآید،این وقف باطل است بنابر احوط،و احتیاط آن است که صیغه را تجدید کند بدون انقطاع در اول وقت یا از حال.و اما اگر منقطع شدن اول به حکم شرع است نه به قرارداد واقف،مثل آن که وقف کند بر اشخاصی و پس از آنها بر اشخاص دیگر و شارع وقف بر اشخاص اول را منع فرموده باشد،اقوا آن است که این وقف نسبت به اشخاص بعدی صحیح است و به این نحو منقطع بودن از اول مانع ندارد.
مسأله 15- اگر وقف کند بر طبقاتی که بعضی از آنها که در وسط واقع شدند به حکم شرع باطل است وقف بر آنها،اقوا آن است که وقف در سایر طبقات که در دو
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 302 طرف از وسط واقع شدند صحیح است،لکن احتیاط آن است که تجدید کند وقف را برای طبقۀ آخر.
مسأله 16- شرط است در صحت وقف آن که وقف بر غیر خودش بکند،پس اگر وقف بر خودش بکند چه تمام را یا بعضی را به طور تشریک،باطل است در صورت اول اصل وقف و در صورت دوم آنچه نسبت به خودش بوده.
مسأله 17- اگر بگوید وقف کردم بر پسرهایم نسلی بعد از نسلی مختص میشود به اولاد پسر از پسر در همۀ طبقات و پسر از دختر را شامل نمیشود،و اگر بگوید وقف کردم بر اولاد،همۀ اولاد را شامل است.
مسأله 18- اگر وقف کند بر سید الشهداء علیه السلام باید صرف شود در عزاداری و مجلس عزا و روضهخوانی به هر نحو که متعارف است.
مسأله 19- اگر وقف کند بر مشهد یکی از ائمه علیهم السلام باید صرف شود در تعمیر و روشنایی و خدام آن حضرت که خدمت در آن مشهد مطهر میکنند.
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 303