تفاوت ولایت مطلقه و تئوری امور حسبیّه
ابوالفضل اکبری
از منظر فقهی، مقوله ولایت فقیه در عصر غیبت به عنوان یک اصل و ضرورتِ شرعی
کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 117
- اجتماعی مورد پذیرش قرار گرفته است. ناهمگونیِ ارای فقهیِ علمای شیعه در گذشته و عصر حاضر، در باب حوزه عمل ولیّ فقیه می باشد. برخی ولیّ فقیه را عهده دارِ بیان معارف و احادیث و نیز امور حسبیه می خوانند و بعضی تصرف در اموال و نفوس و زعامت اجتماعی را برای وی ثابت می کنند. مقاله حاضر تأملی بر این نظرها و پیامدهای آن است.
نویسنده امور حسبیه را واجبات و مستحبات کفایی ای خوانده که از عهده یک یا چند نفر از فقها بر می آید؛ مانند قضا، فتوا، اجرای حدود، شهادت، حفظ اموال قاصرین و غائبین، کفن و دفن مردگان و کمک به مستمندان. وی آن گاه ادلۀ فقهی را ذکر می کند و معتقد است که "مشروعیتِ کلیۀ امور اجتماعی، که مستلزم تصرف در اموال و انفس و یا حیثیت دیگران و یا تصرف در اموال عمومی و کارهای دولتی باشد، برای غیر فقیه ثابت نیست... به این نتیجه می رسیم که با بودن فقیه و امکان دسترسی به او، ولایت حسبه در امور اجتماعی، اعم از مالی و غیره، برای دیگران ثابت نیست، هر چند عنوان برّ و احسان بر آن صدق کند."
در ادامه گفتار ولایت مطلقه فقیه از دو دیدگان مطرح می شود: «ولایت حسبه» یا تصرف در اموال و نفوس و دیگر ولایتِ زعامت، که دخالت در سیاست و مدیریت کلان کشور است.
نویسنده می گوید: "مسئلۀ اساسی در بحث ولایت فقیه در زمان غیبت، اثبات ولایتِ تصرف به معنای دوم است؛ یعنی ولایت حکومت و رهبری سیاسی."
وی با نقل قول از میرزای نائینی، حفظ نظم اجتماعی را از وظایف قطعی فقیه دانسته و نفی یا اثبات ولایتِ حسبه یا تصرف در اموال و انفس را مستقل از ولایتِ زعامت، تلقی می کند.
و در پایان با بهره گیری از روایات مورد استناد در موضوع ولایت فقیه خاطرنشان می سازد: "می توان ولایت تصرف را به معنای دیگری تفسیر کرد که با مفهومِ امانت داری
کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 118
سازگار باشد، و آن، ولایتِ تصرف در امور اجتماعی است؛ همان گونه که رؤسای کشورها دارا می باشند. با این تفاوت که تصرفات آن ها، محدود به قوانین موضوعه است، ولی تصرف پیامبران محدود به قوانین الهی است. بنابراین، ولایتِ تصرف، مساوی با ولایتِ زعامت خواهد بود." نویسنده، بدین سان، ولیّ فقیه را، برخوردار از حقِ رهبری و تصرفِ در امور اجتماعی، هم چون شخص امانت دار، می شناساند.
کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 119