مبانی فلسفی و کلامی حکومت دینی
دکتر محمد محمدرضایی
نویسنده در این مقاله بر آن است تا مبانی فلسفی و عقلی و کلامی حکومت دینی را تجزیه و تحلیل کند. وی با استناد به جمله ای از حضرت امام(ره) دربارۀ ولایت فقیه، از آن فراتر رفته معتقد است: اگر حکومت دینی به درستی تصور شود، هر عاقلی با هر تفکری آن را خواهد پذیرفت.
نگارنده با بیان نیاز بشر به زندگی جمعی، حکومت را یک ضرورت اجتماعی می داند که بر دو پایه قانون و حاکم استوار است. وی ضمن بیان معیارهای عقلی حاکمیت در جامعه به مقایسه انواع حکومت ها پرداخته و به این نتیجه می رسد که حکومت اسلامی چیزی جز حاکمیت کمال نیست.
نویسنده در بحث حکومت اسلامی، این حکومت را در جامعه ای متصور می داند که اکثریت آن مسلمان بوده و قوانین و حاکمان آن نیز الهی باشند. وی از ایمان، تقوا، عدالت، برخورداری از کمالات اخلاقی، آگاهی به قانون اسلام و اعلم بودن، مدیریت و مشورت به عنوان ویژگی ها و صفات حاکم اسلامی یاد می کند و در بحث مشروعیت حاکمان، معتقد است در حکومت، تنها مردمی بودن کافی نیست، بلکه باید حاکم طبق ضوابط الهی و معیارهای اسلامی تعیین گردد و رأی مردم به تنهایی نمی تواند به حاکمی که فاقد صفات کمال است مشروعیت دهد.
نویسنده در نتیجه گیری بحث خود اذعان می دارد که حکومت اسلامی بهترین نوع حکومت می باشد و هیچ یک از معایب انواع حکومت ها را ندارد و در پایان ضمن اشاره ای به دیدگاه «کانت» در مورد حکومت دینی به نقد آن می پردازد.
کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 46