مبانی معرفتی و شیوه ‏‏های احیاگری دین نزد امام خمینی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : جزائری، شریعتمدار

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1376

زبان اثر : فارسی

مبانی معرفتی و شیوه ‏‏های احیاگری دین نزد امام خمینی

مبانی معرفتی و شیوه های احیاگری دین نزد امام خمینی 

شریعتمدار جزائری

خلاصه مقاله 

‏امام خمینی احیاء کنندۀ بینش دینی و برافروزانندۀ شعله های امان و آفریدگار عظمیترین حماسه مردمی‏‎ ‎‏دوران ماست. ‏

مقام معظم رهبری[1]

‏جدا بودن ایدئولوژی اسلام از دیدگاه مکاتب سیاسی جهان در عملی شدن شیوه کامل زندگی در تمام‏‎ ‎‏شئون حیات امری آشکار است. ‏

‏با توجه به آیات قرآن وسنت معصومان احیاگری اسلام در تمام ابعادی زندگی در جهان ریشه دوانیده‏‎ ‎‏است و عملی ساختن این احیاگری و گسترش آن بر مردم فرض و واجب است. بنیانگذار دین احیاگر پیامبر‏‎ ‎‏اکرم صلی الله علیه و آله است و ادامه دهندگان شیوه او امامان معصوم علیهم السلام بوده اند. ‏

‏در طول تاریخ این شعله فروزان به سردی گرائیده است و عملی شدن اسلام به عنوان یک طریقه کامل‏‎ ‎‏زندگی برای قرنها مسکوت مانده بود. ‏

‏هرچند گروههایی به منظور عملی ساختن اسلام و اجرای آن در زندگانی بشری به عنوان یک شیوه کامل‏‎ ‎‏کوشیدند اما نیروهای شیطانی با استفاده از برتریهای علمی و تکنولوژی نظامی خود بر آنها تاختند و سعی بر‏‎ ‎‏ناتوان ساختن آنها داشتند. ‏

‏رهبری انقلاب اسلامی امام خمینی قدس سره در ایران که از تواناییهای خداداده روحی، سیاسی، فکری‏‎ ‎‏و اخلاقی به اندازه کافی برخوردار بود توانست با اعتماد برخدا و مسئولیت دینی که بردوش خود احساس‏‎ ‎‏می کرد و با بسیج همگانی مردم و هماهنگی و همزمانی که در پذیرش آنها بود این سکوت را بشکند و آن را به‏‎ ‎‏فریاد گروههای مختلف ملت مبدل سازد و ندای قرآن را که فریاد می زند: ‏

یا ایهاالذین آمنوا استیجبوالله و للرسول اذادعالکم لما یحییکم‎[2]‎‏ ‏

‏ای مؤمنان هرگاه خدا و رسول شما را دعوت به احیاگری نمایند اجابت کنید در زوایای زندگی مردم عملی‏‎ ‎‏ساخت. ‏

‏امام راحل - قدس سره - با طرح و عملی ساختن ولایت فقیه به تمام ملتهای جهان به اثبات رسانید که دین‏‎ ‎‏می تواند قانون زندگی باشد و با پیروی از آن هیچگونه نیازی به مکاتب سیاسی جهان و ایدئولوژیهای رایج در‏‎ ‎‏آن نیست و قلمرو احیای دین حد و مرزی ندارد و در تمام نیازمندیهای جسمی و روحی انسانها پاسخگو‏‎ ‎‏می باشد. ‏


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 129

مقدمه: 

‏دعوت کننده به مایۀ حیات و احیاگری در آغاز خداست و سپس پیایمر او که در قرآن‏‎ ‎‏کریم بیان شده است. بنیانگذار احیاگری در اسلام، پیامبر خداست که بانی دین و آورندۀ‏‎ ‎‏شریعت است. ادامه دهندگان راه و شیوۀ رسول خدا - صلی الله علیه و آله – امامان‏‎ ‎‏معصوم - علیهم السلام - هستند، و در روایات معتبر، مایۀ حیات ولایت علی بن ابیطالب‏‎ ‎‏(ع) تفسیر شده که همان ادامۀ شیوه و سنت رسول خداست. ‏

چگونگی احیاگری اسلام: 

‏پیش از دعوت پیامبر اسلام به دین خدا، ملتها که از دین به دور بودند، همچون بدنهای‏‎ ‎‏متحرکی که صرفاً می خورند، می آشامند و می خوابند، هیچ بهره ای از حیات واقعی‏‎ ‎‏نداشتند و زندگی جز رؤیایی برای آنان نبود؛ گاهی تلخ و گاهی شیرین. آن بدنهای‏‎ ‎‏متحرک در واقع مردگانی بودند که اجتماع آنها به گورستانی شباهت داشت که آرمیدگان‏‎ ‎‏در آن، در عین حال که به هم نزدیک بودند، هیچ خبری از یکدیگر نداشتند. راستی مگر‏‎ ‎‏بین دو مرده و دو انسان که قلب آنان خالی از مهر و عاطفه و دین است، چه تفاوتی وجود‏‎ ‎‏دارد؟ ‏

‏شاید گورستانی از فضایی که چنین انسانهایی در آن زندگی می کنند بهتر باشد؛ چه‏‎ ‎‏آنکه مردگان اگر سودی به حال خود ندارند، برای فرد یا افراد دیگر زیان آور نیستند و به‏‎ ‎‏خود نیز زیانی نمی رسانند. ‏

‏اما ملتی که از دین خدا بی خبر باشد تمام حرکات او در راه سودجویی به خود و زیان‏‎ ‎‏رسانی به دیگران است پیش از بعثت حضرت رسول اکرم(ص) هر پدیده ای مثل فریاد،‏‎ ‎‏گریه، خنده، جنگ، حماسه، گریز، ترس و دیگر کارهای انسانها،  به خاطر سودجویی و‏‎ ‎‏منافع شخصی بود. تاریکی جهل و گمراهی سرتاسر دنیای آن عصر را فرا گرفته، تزلزل،‏‎ ‎‏سرگردانی، تشویش، اضطراب، اختلاف طبقاتی، نامنی، ناراحتی، بی رحمی، جاه طلبی و‏‎ ‎‏خودسری، پرده ای از بدبختی و نابودی برسر انسانهای آن عصر کشیده و زندگی را در‏‎ ‎‏کام آنها تلخ و زهر آگین کرده بود. ‏


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 130

‏در این تنگنای محنت و گورستان وحشت، خورشید تابان برکالبدهای بیجان‏‎ ‎‏انسانها روح امید دمید و به آنها حیات واقعی بخشید. افکار را روشن و احساسات را زنده‏‎ ‎‏کرد و با خرافه پرستی و هرگونه فساد مبارزه کرد. اجتماع پریشان را جمع و روح صمیمیت‏‎ ‎‏و مهربانی در آنها ایجاد کرد. دردهای روانی آنها را درمان نمود و مفهوم حقیقی راستی و‏‎ ‎‏درستی و آزادی و آرامش و حیات را تحقق بخشید‏

‏مسلمانان در آغاز اسلام که برای زندگی از دین درس می گرفتند از تمام دردهای‏‎ ‎‏روانی پاک و سالم بودند و در سایۀ تأثیر دستورات اسلام به صفاتی از جمله بلندهمتی،‏‎ ‎‏صفای طینت، ایمان خالص، عفت، عدالت، فروتنی در برابر حق و حقیقت و ... دست‏‎ ‎‏یافتند. بدیهی است هر ملتی در هر زمان به دین روی آورد به چنین موقعیتی خواهد‏‎ ‎‏رسید، امّا این شعلۀ فروزان در طول تاریخ به سردی گرایید و براثر تبلیغات دشمنان،‏‎ ‎‏عملی شدن اسلام به عنوان یک طریقۀ کامل زندگی برای قرنها مسکوت ماند؛ هر چند‏‎ ‎‏گروههایی به منظور عملی ساختن اسلام و اجرای آن در زندگی بشری به عنوان یک شیوۀ‏‎ ‎‏کامل کوشیدند. ‏

‏در عصر حاضر، امام خمینی - قدس سره - با توجه به تمام تبلیغات و شناخت‏‎ ‎‏مشکلات قیام کرد و با سخنرانی، اعلامیه و دیگر امکانات تبلیغاتی که در دسترس او بود‏‎ ‎‏سعی در خنثی سازی و از کار افتادن آن تبلیغات را داشت و توانست موانع و مشکلات را‏‎ ‎‏یکی پس از دیگری بر دارد. امام خمینی توانست اسلام را با شیوه ای تازه و بدیع به عنوان‏‎ ‎‏برنامه ای کامل و حیاتبخش زندگی مطرح کند و آن را عملی سازد. آن حضرت به مبارزه با‏‎ ‎‏تبلیغات داخلی و خارجی پرداخت، تقیه را حرام کرد و اظهار حقایق دینی را واجب و در‏‎ ‎‏اعلامیۀ تاریخی خود اعلام کرد: «تقیه حرام است، ‏ولو بلغ ما بلغ»‎[1]‎‏ ‏

‏امام معنای راستین واژه "انتظار" را بیان کردند در وصیت نامه سیاسی - الهی خود‏‎ ‎‏اعلام کردند: ‏

‏«... در آن روزی که ان شاء الله تعالی مصلح کل ظهور نماید گمان نکنید که یک معجزه‏‎ ‎‏می شود و یک روزه عالم اصلاح شود، بلکه با کوششها و فداکاریها ستمکاران سرکوب و‏‎ ‎‏منزوی می شوند و اگر نظر شماها مثل بعضی از عامیهای منحرف آن است که برای ظهور‏‎ ‎‏آن بزرگوار باید کوشش در تحقق کفر و ظلم کرد تا عالم را ظلم فراگیرد و مقدمات ظهور‏‎ ‎‏فراهم شود، ‏فانّا لِلّٰه وَ اِنّا اِلَیْه راجعون‎[2]‎‏» ‏


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 131

‏امام امت به مناسبت نیمه شعبان سال 67 طی سخنانی فرمودند: ‏

‏«بعضی ها انتظار فرج را به این می دانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و‏‎ ‎‏دعا کنند و فرج امام زمان - سلام الله علیه - را از خدا بخواهند. دسته ای می گفتند باید عالم‏‎ ‎‏پر از معصیت شود تا حضرت بیاید. باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف ننمایم، هر‏‎ ‎‏کاری را می خواند بکنند، گناه زیاد بشود که فرج نزدیک شود! یک دسته ای از این بالاتر‏‎ ‎‏بودند؛ می گفتند: باید دامن زد به گناهها، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم‏‎ ‎‏شود و حضرت - سلام الله علیه - تشریف بیاورند! دسته ای دیگر می گفتند: هر حکومتی‏‎ ‎‏در زمان غیبت محقق بشود باطل است و برخلاف اسلام است. آنها مغرور بودند به‏‎ ‎‏بعضی از روایات که وارد شده است. فرض می کنیم روایاتی باشد خلاف ضرورت اسلام،‏‎ ‎‏خلاف قرآن نیست!؟ این که ما معصیت بکنیم تا پیغمبر بیاید، تا حضرت صاحب بیاید که‏‎ ‎‏تشریف می آورند. ما برخلاف آیات قرآن دست از نهی از منکر برداریم، دست از امر به‏‎ ‎‏معروف برداریم، توسعه به گناهان بدهیم برای اینکه حضرت بیایند، دیگر بشر تکلیفی‏‎ ‎‏ندارد بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد. ما باید بنشینیم دعا کنیم به‏‎ ‎‏صدام، هر کس نفرین به صدام کند خلاف امر کرده است. برای اینکه حضرت دیر‏‎ ‎‏می آیند، ما باید دعاگوی آمریکا باشیم، دعاگوی شوروی و دعاگوی اذنابشان از قبیل‏‎ ‎‏صدام باشیم. دینی که می گوید حکومت لازم نیست معنایش این است که هرج و مرج‏‎ ‎‏باشد. آن عالم پر از ظلم است، شما یک نقطه هستیددرعالم، ما بتوانیم جلوی ظلم را‏‎ ‎‏بگیریم باید بگیریم، تکلیفمان است، قرآن و ضرورت اسلام و قرآن تکلیف کرده است که‏‎ ‎‏باید برویم هر کاری بکنیم.‏‎[3]‎‏» ‏

‏رهبر انقلاب و بنیانگذار ارجمند جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی - قدس سره‏‎ ‎‏- که از تواناییهای خداداد روحی، سیاسی، فکری، اخلاقی به اندازه کافی برخوردار بود‏‎ ‎‏توانست با اعتماد بر خدا و مسئولیت دینی که بر دوش خود احساس می کرد و با بسیج‏‎ ‎‏همگانی مردم و همزمانی که در پذیرش آنها بود این سکوت را بشکند و به فریاد‏‎ ‎‏گروههای مختلف مردم مبدل سازد و ندای قرآن را که فریاد می زند: ‏

‏«‏یٰا اَیُّهَااَلّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لله وَ لِلَّرسُولِ اِذا دَعاکُم لَما یُحیْیکُمْ وَ اعْمَلوُ اَنَّ اَللهَ یَحوُلُ

بَیْنَ اْلمَرءِ وَقَلْبِهِ وَ اَنَّهُ اِلَیْهِ تُحْشَروُنَ‏»‏‎[4]‎‏ ‏

‏- ای مؤمنان هرگاه خدا و رسول او شما را به احیاگری دعوت می کنند اجابت کنید و‏‎ ‎


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 132

‏بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل می شود و بازگشت تمامی شما به سوی اوست.‏

‏امام راحل با طرح و عمل ساختن ولایت فقیه به تمام ملتهای جهان به اثبات رسانید که‏‎ ‎‏دین می تواند قانون زندگی باشد و با پیروی از آن هیچگونه نیازی به دیگر مکاتب سیاسی‏‎ ‎‏و ایدئولوژیهای رایج نیست و قلمرو احیای دین حد و مرزی ندارد و در تمام نیازمندیهای‏‎ ‎‏جسمی و روحی انسانها پاسخگوست. ‏

محورهای احیاگری امام خمینی(س) 

‏گسترش احیاگری دین که در عصر حاضر توسط امام خمینی - قدس سره - و با انقلاب‏‎ ‎‏ملت ایران صورت گرفت در چند محور بررسی می گردد: ‏

محور اول: طرح ولایت فقیه

‏در فرصتی که در دوران تبعید در نجف اشرف برای امام راحل پیدا شد با طرح‏‎ ‎‏حکومت اسلامی و اصل پویایی ولایت فقیه تحول اساسی در نگرش به اسلام به عنوان‏‎ ‎‏یک برنامۀ حیاتبخش و قابل پیاده شدن در عصر حاضر به وجود آورد. ایشان ضمن‏‎ ‎‏تدریس بحث خارج مکاسب شیخ انصاری - قدس سره - به تفصیل در مورد ولایت فقیه‏‎ ‎‏سخن گفتند و از ضرورت عقل گرفته تا سنت معصومان - علیهم السلام - لزوم اجرای‏‎ ‎‏حکومت اسلامی را طرح و بر آن تاکید کردند. معظم له در بخشی از دلیل عقلی بیان‏‎ ‎‏کردند: ‏

‏«بدیهی است ضرورت اجرای احکام که تشکیل حکومت رسول اکرم - صلی الله علیه‏‎ ‎‏و آله - را لازم کرده منحصر و محدود به زمان آن حضرت نیست و پس از رحلت رسول‏‎ ‎‏اکرم - صلی الله  علیه و آله - نیز ادامه دارد. ‏

‏طبق آیۀ شریفه احکام اسلام محدود به زمان و مکانی نیست و تا ابد باقی و لازم‏‎ ‎‏الاجراست. احکام اسلام تنها برای زمان آن حضرت نیامده تا پس از آن متروک شود و‏‎ ‎‏احکام جزایی اسلام مانند حدود و قصاص اجرا نشود. انواع مالیاتهای مقرره گرفته نشود‏‎ ‎‏و دفاع از سرزمین و امت اسلام تعطیل گردد. این سخن که قوانین اسلام تعطیل پذیر و یا‏‎ ‎‏منحصر و محدود به زمان و یا مکانی است برخلاف ضرورت اعتقادی اسلام است. ‏

‏بنابراین چون اجرای احکام پس از رسول اکرم - صلی الله علیه وآله - و تا ابد ضرورت‏‎ ‎


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 133

‏دارد. تشکیل حکومت و برقراری دستگاه اجرا و اداره ای که تمام جریانات و فعالیت افراد‏‎ ‎‏را از طریق اجرای احکام تحت نظام عادلانه در آورد ضرورت می یابد. چه آنکه بدون‏‎ ‎‏تشکیل حکومت و بدون دستگاه اجرای نظام عادلانه، هرج و مرج خواهد شد و فساد‏‎ ‎‏اجتماعی، اعتقادی و اخلاقی پدید خواهد آمد. ‏

‏پس برای اینکه هرج و مرج و عنان گسیختگی پیش نیاید و جامعه دچار فساد نشود‏‎ ‎‏چاره ای نیست جز تشکیل حکومت و انتظام بخشیدن به همه اموری که در کشور جریان‏‎ ‎‏دارد و جریان می یابد. بنابراین به ضرورت شرع و عقل آنچه در دورۀ حیات رسول اکرم -‏‎ ‎‏صلی الله علیه و آله - و زمان امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب - علیه السلام - لازم بوده یعنی‏‎ ‎‏حکومت و دستگاه اجرا پس از ایشان در زمان ما نیز لازم است‏‎[5]‎‏» ‏

‏امام خمینی با استناد به کتاب خدا و سنت معصومان و ضرورت عقل به اثبات رسانید‏‎ ‎‏که احکام تعطیل بردار نیست و در هیچ شرایطی نمی توان از اجرای احکام اسلام سرباز‏‎ ‎‏زد. در زمان غیبت، این مسئولیت بر دوش فقیهان و عالمان امت است که منصب نیابت از‏‎ ‎‏امام زمان - علیه السلام - را بردوش دارند. ‏

محور دوم: آگاهی به قدرت اسلام

‏امام خمینی(س) برای دلگرم کردن مردم به اسلام و بیدار شدن وجدان مذهبی ملت‏‎ ‎‏و شعور استقلال و اعتماد به نفس در مسلمانها بارها مردم را از قدرت اسلام آگاهی‏‎ ‎‏می داد. فرهنگ غنی اسلام، اعتماد به نفس، اتحاد و همبستگی ملت مسلمان، بی نیازی‏‎ ‎‏مسلمین از دیگران و دیگر پایه های قدرت اسلامی را که در دسترس مسلمانهاست‏‎ ‎‏گوشزد می کردند. ‏

‏ایشان با فریاد رسای خویش اعلام کرد: مسلمانها با همین قدرت که در اختیار دارند‏‎ ‎‏می توانند دژهای کفر و ستم را یکی پس از دیگری فرو ریزند و بر آنها پیروز گردند. این‏‎ ‎‏قدرت و توانایی اسلام را به غربزدگان و باصطلاح روشنفکران نیز گوشزد می کرد که بیدار‏‎ ‎‏شوند و به دامن ملت و اسلام برگردند و از دشمنی و کینه ورزی با آنها دست بکشند. امام‏‎ ‎‏امت - رضوان الله تعالی علیه - در سخنانی که به مناسبت رحلت حضرت آیت الله‏‎ ‎‏طالقانی ایراد کرد فرمود: ‏

‏«ملت ما این بیل و کلنگی را که چند روز پیش از این می بوسیدند به انگیزه این بود که‏‎ ‎‏نایب پیغمبر ماست، خودشان هم فریاد می زدند: « ای نائب پیغمبر ما جای تو خالی». چرا‏‎ ‎


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 134

‏این قدرت را می خواهید از دست بدهید؟ چرا اینقدر کم سلیقه و بد سلیقه هستید؟ چرا‏‎ ‎‏از این جوانهایی که می خواهند یک خدمتی به مملکتشان و به خودشان بکنند از یک‏‎ ‎‏همچو قدرتی استفاده نمی کنند؟ نمی بینند این قدرت را؟ نمی بینند که یک پیرمرد هفتاد‏‎ ‎‏ساله ای که هیچ قدرت براینکه یک فعالیت سیاسی داشته باشد به آن معنا ندارد، ضعف‏‎ ‎‏و پیری او را گرفته است، نقاهت دارد، وقتی از دست مردم می رود یک همچو انقلابی در‏‎ ‎‏ایران و در سایر کشورها مورد تحیر غرب و شرق می شود. این قدرت را چرا می خواهید‏‎ ‎‏از دست بدهید؟ ای ملت! ای روشنفکران! ای متفکران! از این قدرت استفاده کنید. این‏‎ ‎‏قدرت بود که طاغوت را تا جهنم راند. شماها که نمی توانستید. چرا هر روز این مظاهر‏‎ ‎‏الهیت و قدرت خدایی را می بینید و بیدار نمی شوید؟ از این غربزدگیها بیرون بیایید. آقا!‏‎ ‎‏شما پنجاه و چند سال است این غربزدگی همۀ مصیبتها را به شما وارد کرده، به خود‏‎ ‎‏بیایید، یک قدری به اسلام فکر کنید. نشکنید این سد بزرگی را که قدرتهای بزرگ را‏‎ ‎‏شکست؛ نمی توانید هم بشکنید! هرچه بخواهید نمی شود. آقا! ملت علاقه به خدا دارد،‏‎ ‎‏با آنهایی که خدا را انکار دارند ملت ما معارض است. ‏‎[6]‎‏» ‏

محور سوم: استقامت درراه هدف

‏یکی از هشدارهای امام که از آغاز انقلاب تا انجام بر آن تأکید داشت ضرورت‏‎ ‎‏استقامت در راه هدف بود. ایشان مکرر به مردم گوشزد می کرد که اگر پایداری نکنند‏‎ ‎‏آنچه هم دارند از دست خواهند داد و به جایی نخواهند رسید. ما در اینجا نمونه ای از‏‎ ‎‏فریاد رسای امام راحل را در مورد استقامت ارائه می دهیم: ‏

‏«تا برپایی حکومت عدالتگر اسلامی از پای نمی نشینم. ما که با این منطقها روبرو‏‎ ‎‏هستیم به خواست خداوند تعالی تا برچیده شدن بساط ارتجاعی شاهنشاهی و برپا‏‎ ‎‏کردن حکومت عدالتگر اسلامی است از مبارزه دست برنمی داریم. تا حکومت‏‎ ‎‏دموکراسی به معنای واقعی جایگزین دیکتاتوری و خونریزیها شود. اکنون برای نیل به‏‎ ‎‏این مقصد عالی انسانی و اسلامی بر همۀ طبقات است که یکدل و یکجهت برپا خیزند و‏‎ ‎‏با درک شرایط زمانی و مکانی شعار دهند. از خواستهایی که در نهایت اثبات نظام‏‎ ‎‏شاهنشاهی و زیر پا گذاشتن خونهای به ناحق ریخته شدۀ مردم این مرز و بوم است‏‎ ‎‏احتراز کنند. نقطه اصلی همۀ جنایات را که شخص شاه است نشان دهند و گرفتاریهای‏‎ ‎‏ملت را و این حکومت ارتجاعی را گوشزد جهانیان کنند. ‏


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 135

‏سران قوم باید ملت را در مسیری که یافته است دشمن را شناخته تا به قیام دست زده‏‎ ‎‏هدایت و پشتیبانی کنند و در این موقع بسیار حساس ملت را از مسیر انتخابش با کجرویها‏‎ ‎‏منحرف نکنند. ‏‎[7]‎‏ ‏

محور چهارم: روحیۀ شهادت طلبی

‏امام چهرۀ جدیدی را از دین در ایران و جهان مطرح نمود که چهره شهادت طلبانۀ دین‏‎ ‎‏بود. عیان کردن این چهره را در ایران می توان از حضور مشتاقانۀ بسیجیان در جبهۀ جنگ‏‎ ‎‏مشاهده کرد و در جهان، قیام کشورهای آفریقایی علیه استعمارگران، قیام شهادت طلبانه‏‎ ‎‏مردم لبنان و فلسطین، قیام سیاهپوستان مسلمان آفریقا و ... نام برد. ‏

‏امام راحل، اسلام را با این چهره نشان داد که حق برباطل پیروز است و باطل را‏‎ ‎‏می توان با ایمان و جهاد و شهادت شکست داد: ‏

‏«من شهادت درراه حق و اهداف الهی را افتخار می دانم‏‎[8]‎‏» ‏

‏«برهمۀ اقشار ملت تکلیف الهی و وجدانی است که با اتحاد کلمه و بدون هراس از‏‎ ‎‏قدرتها و ابرقدرتها هدف اسلامی خود را تعقیب و گلوی این ستمگر تاریخ را بفشارند و با‏‎ ‎‏قاطعیت و جدیت به سوی هدف پیش روند که وعدۀ خداوند به مستضعفین نزدیک است‏‎ ‎‏و کشتن و کشته شدن در راه خدا سرافرازی است. ‏‎[9]‎‏»‏

محور پنجم: اسلام مکتب تحرک است. 

‏امام راحل برای دمیدن روح حیات دینی به ملتهای مسلمان سرد و خاموش و به منظور‏‎ ‎‏ایجاد حرکت و انقلاب در آنها اسلام ناب را که دین حرکت و انقلاب و کوشش است طرح‏‎ ‎‏کرد و بر آن تاکید نمود. تبلیغات شوم دشمنان که سالیان دراز مسلمانها را به خواب‏‎ ‎‏کشانیده بودند خنثی و مسلمین را بیدار کرد و به اسلام تحرک و فعالیت و حیات بخشید. ‏

‏بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در این زمینه می فرماید: ‏

‏«اسلام مکتب تحرک است و قرآن کریم کتاب تحرک؛ تحرک از طبیعت به غیب،‏‎ ‎‏تحرک از مادیت به معنویت، تحرک در راه عدالت و تحرک در برقراری حکومت عدل. مع‏‎ ‎‏الاسف آنهایی که می خواستند شرق را غارت کنند و ملتهای اسلامی را به اسارت بکشند‏‎ ‎‏آنها تبلیغاتی کردند که حتی خود شرقیها هم، آنهایی که غافل بودند از اسلام و از مکتب‏‎ ‎‏توحیدی باورشان آمد. آنها بعکس از چیزی که مکتبهای توحیدی هست که همه مکتب‏‎ ‎‏تحرک بوده اند گفته اند دیانت افیون جامعه است! یعنی دین آمده است که مردم را خواب‏‎ ‎‏ ‏


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 136

‏کند! روحانیت درباری است! روحانیون درباری هستند! روحانیت در خدمت‏‎ ‎‏سرمایه دارها هستند! این تبلیغاتی بوده است که در طول شاید چند صد سال شده است.‏‎ ‎‏شما اگر حالت و تاریخ انبیا را ملاحظه کنید و تاریخ اسلام را و صدر اسلام را که به ما‏‎ ‎‏نزدیک است ملاحظه کنید، می بینید که بعکس آن چیزی که اینها تبلیغ کرده اند، انبیا‏‎ ‎‏آمده اند مردم را بیدار کنند. این مردم افیونی را هشدار کنند. این مردمی که به خواب رفته‏‎ ‎‏بودند هشیار کنند. آیا اسلام آمده است که مردم را تخدیر کند؟ خواب کند؟ یا اینکه قرآن‏‎ ‎‏یک کتاب سلحشوری است؟ قرآن یک کتاب جنگجویی است در مقابل مشرکین که‏‎ ‎‏قدرتمند بودند، پیغمبر بسیج کرد بر ضد این سرمایه دارها، برضد این قدرتمندها، بر ضد‏‎ ‎‏این مشرکین که مردم را غارت می کردند. ‏

‏جنبش تنباکو برضد سلطان وقت بود. جنبش مشروطه برضد رژیم بود، دو قوه هست‏‎ ‎‏که اگر این دو قوه باقی بماند نمی شود اربابهای آنها منافع ایران را ببرند. کارشناسان اینها‏‎ ‎‏را فهمیده بودند که این دو تا قوه اگر چنانچه در ممالک شرق باشند باید آنها دستشان را از‏‎ ‎‏شرق بشویند: یکی قوۀ اسلام، یکی هم قوۀ روحانیت. ‏

‏این اسلامی که حالا تحرکش همچو شد که این رژیم را از بین بُرد تحرک از اسلام بود؛‏‎ ‎‏فریاد اسلام بود که رژیم را از بین بُرد. اینها می خواستند این را بشکنندش. این قدرت‏‎ ‎‏اسلام بود که این سد بزرگ را شکست و این قدرت روحانیت بود که در همه جا مردم را‏‎ ‎‏بسیج کرد.‏‎[10]‎‏» ‏

‏روشنگریهای حضرت امام نسبت به دین اسلام باعث افزایش ابهت این دین در‏‎ ‎‏جامعه شد و قدرت اسلام را به جهانیان فهماند. فتوای تاریخی حضرت امام در مورد‏‎ ‎‏سلمان رشدی و به خطر افتادن امنیت وی در سراسر جهان گوشه ای از عظمت اسلام را‏‎ ‎‏به جهانیان نشان داد. و یا تحرک و یکپارچه ای که در سراسر گیتی به مناسبت روز قدس‏‎ ‎‏ایجاد شد و اینک مسلمانان اکثر کشورها متحداً و در یک روز فریاد برمی آورند که: «ما‏‎ ‎‏می خواهیم اسرائیل نباشد.»‏

محور ششم: اسلام تمامش سیاست است. 

‏دشمنان که قصد منزوی ساختن دین و بیرون کردن عالمان از صحنه سیاست را‏‎ ‎‏داشتند برای جداسازی دین از سیاست کوشش بسیار کرده بودند، تا جایی که برای‏‎ ‎‏برخی از مسلمانها باور شده بود که عالم دینی در کارهای سیاسی نباید دخالت کند و تقوا‏‎ ‎


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 137

‏و پرهیزگاری دوری از سیاست است. ترس ازخدا، خزیدن به گوشه ای دور از جریانات‏‎ ‎‏سیاسی است. و این تبلیغات در حقیقت خالی ساختن میدانهای سیاسی از مردان خدا و‏‎ ‎‏برداشتن موانع سودجوییهای شوم استعمارگران بود تا بتوانند با آسایش و بدون دغدغه،‏‎ ‎‏سرمایۀ مسلمانان را به غارت ببرند و کسی مانع کار آنها نشود و بر ضد آنها قیام نکند. ‏

‏یکی از محورهای مبارزاتی امام خمینی - قدس سره الشریف - توجه دادن مسلمانان‏‎ ‎‏به اتحاد دین و سیاست بود، و ایشان در بسیاری از بیانات و اعلامیه های خود به ضرورت‏‎ ‎‏این مسئله تأکید نمود وفرمود: ‏

‏«... و الله، اسلام تمامش سیاست است. اسلام را بد معرفی کرده اند. سیاست مُدُن از‏‎ ‎‏اسلام سرچشمه می گیرد. من از آن آخوندها نیستم که در این جا بنشینم و تسبیح در دست‏‎ ‎‏بگیرم. من پاپ نیستم که فقط روزهای یکشنبه مراسمی انجام دهم و بقیۀ اوقات برای‏‎ ‎‏خودم سلطانی باشم و به امور دیگری کاری نداشته باشم. پایگاه استقلال اسلامی‏‎ ‎‏اینجاست. باید این مملکت را از این گرفتاریها نجات داد. نمی خواهند این مملکت‏‎ ‎‏اصلاح شود. اجانب نمی خواهند مملکت آباد شود. اینها حتی آب هم برای این ملت تهیه‏‎ ‎‏نکرده اند. آبی که ما در قم از آن استفاده می کنیم در اروپا حتی به حیواناتشان هم‏‎ ‎‏نمی دهند! اگر راست می گویند برای بیکاران کار پیدا کنند. اسلام برای تمام زندگی انسان‏‎ ‎‏از روزی که متولد می شود تا موقعی که وارد قبر می شود دستور و حکم دارد. ‏‎[11]‎‏» ‏

محور هفتم: آرامش در مذهب است. 

‏اضطراب و نگرانی، یکی از بزرگترین بُعدهای زندگی انسان و آرامش یکی از‏‎ ‎‏گمشده های مهم بشر است که همواره در جستجوی آن بوده و هست و از آغاز زندگی‏‎ ‎‏برای یافتن آن تلاش می کند. ‏

‏دنیاپرستی ودلباختگی به زرق و برق زندگی، سوءظن و توهمها، خیالات پوچ،‏‎ ‎‏گذشته آلوده، بیماریها، بلاها، گرفتاریها، بی هدف بودن در زندگی و بسیاری از چیزهای‏‎ ‎‏دیگر که هر انسانی در زندگی فردی و اجتماعی خویش با آنها سر و کار دارد، به هر‏‎ ‎‏انسانی لطمه می زند و موجب اضطراب و نگرانی او می شود. درچنین حالی است که‏‎ ‎‏انسان، آگاه و ناخودآگاه به جستجوی گمشده اش - آرامش - می پردازد. تلاش بشر برای‏‎ ‎‏یافتن آرامش در بیشتر موارد با موفقیت همراه نیست و تنها چیزی که موجب آرامش قلب‏‎ ‎‏بشر می شود و همۀ نگرانیها را از بین می برد اعتماد برخدای توانا و دانا و ایمان به حکیم‏‎ ‎


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 138

‏عادلی است که همه چیز در دست توانمند اوست، و اوست که قادر به انجام هر کاری‏‎ ‎‏است. ‏

‏ایمان مؤمن به خدا او را از دنیاپرستی باز می دارد و از سوءظن و خیالات پوچ‏‎ ‎‏می رهاند و به زندگی هدف می بخشید و در برابر مشکلات زندگی گرفتاریها، دردها و‏‎ ‎‏ناتوانیها پایدار می کند و به آینده امیدوار می سازد واز نگرانی می رهاند. زیرا توجه و‏‎ ‎‏طلب آمرزش از خداوند دل را از هراس نسبت به هر گناهی خالی می کند و اضطراب و‏‎ ‎‏نگرانی را از میان برمی دارد؛ چنانکه خداوند می فرماید: ‏

‏«‏اَلَّذینَ آمَنُواوَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللهِ اَلٰا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ‎[12]‎‏»‏

‏- کسانی که ایمان آوردند و دلهایشان با یاد خدا آرامش می یابد آگاه باشند که با یاد خدا‏‎ ‎‏دلها آرامش می یابد. ‏

‏«‏وَ مٰا جَعَلَهُ اللهُ اِلاّبُشْریٰ لَکُمْ وَ لِتَطْمَئِنَ قُلُوبُکُمْ بِهِ وِ مَا النَّصْرُ اِلاّ مِنْ عِنْدِ اللهِ الْعَزیزِ‎ ‎الْحَکیمِ.‎[13]‎‏»‏

‏- و یاری کردن را خدا قرار نداد مگر برای بشارت شما. و تا اینکه دلهایتان آرامش یابد.‏‎ ‎‏و یاری کردن نیست مگر از طرف خدای عزیز و حکیم‏

‏امام راحل، در مناسبتها لزوم یاد خدا کردن و ذکر او را مطرح می کرد و ملت را به آن‏‎ ‎‏توجه می داد، تا نگرانی از مشکلات آنها را از هدف باز ندارد. ایشان ملتهای غیر مسلمان‏‎ ‎‏را نیز به این کار ارزشمند فرا می خواند. ‏

‏خبرنگار شبکه رادیو و تلویزیون آلمان غربی در مصاحبه ای از امام(س) پرسید: ‏

‏در اروپا تحرکی جدید به چشم می خورد و آن یک تحرک مذهبی است که این تحرک‏‎ ‎‏پیش از این وجود نداشته است، اما اخیراً پیروان کاتولیک، یعنی کسانی که به کاتولیک‏‎ ‎‏اعتقاد دارند، این تحرک را به وجود آورده اند. این تحرک را چگونه ارزیابی می کنید و‏‎ ‎‏نظرتان در مورد پاپ چگونه است؟ ‏

‏امام - قدس سره - در پاسخ به این پرسش فرمود: ‏

‏آن تحرک مذهبی از این است که مردم از پیشروی مادی سر خورده اند و دیده اند که‏‎ ‎‏تمام این پیشرفتهایی که شده است، چیزهایی نیست که برای بشر آرامش بیاورد، بلکه‏‎ ‎‏زندگی آنها را بیشتر تباه کرده است. بیشتر این صنعتها به ضرر بشر بوده است تا به نفع‏‎ ‎‏بشر. آن چیزی که بشر طالب آن است این است که به روحش آرامش بدهد و آن چیزی که‏‎ ‎


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 139

‏آرامش می آورد مذهب است. از این جهت ممکن است که جاهای دیگر که این احساس‏‎ ‎‏را کرده باشند، چنانچه ممالک ما این احساس را دارند که تنها در سایۀ مذهب است که‏‎ ‎‏بشر به آرامش روحی مطلوب می رسد، چرا که در امور مادی این آرامش نیست؛ یک‏‎ ‎‏تحرکاتی است که منافی با آرامش است که بشر طالب است. ‏‎[14]‎‏»‏

محور هشتم: فقه پویا. 

‏یکی از امتیازات شیعه، ادامۀ راه اجتهاد و استمرار آن تا آخر دنیاست. مجتهد که‏‎ ‎‏دارای منصب نیابت از امام زمان - علیه السلام - است و حق رأی و نظر در احکام شرعیه را‏‎ ‎‏دارد، در هر دوره و زمانی می تواند پاسخگوی پرسشهای گوناگون و تازۀ مردم باشد و در‏‎ ‎‏هر حادثۀ جدیدی که برای آنها پیش بیاید حکم شرع را بر موازین شرع انوری که در‏‎ ‎‏دست دارد استنباط کند. اجتهاد باز در مذهب شیعه برای همیشه دین را زنده و پاسخگو‏‎ ‎‏قرار داده و هیچ واقعه ای را بدون حکم و مسکوت و مرده قرار نمی دهد. امام خمینی -‏‎ ‎‏قدس سره - برای احیاگری اسلام و پاسخگویی در هر دوره و زمانی فقه پویا را طرح کرد و‏‎ ‎‏تأثیر نقش زمان و مکان را در استنباط حکم شرع بیان نمود و به مجتهدین آگاهی داد که‏‎ ‎‏باید نقش زمان و مکان را در اجتهاد خود راه بدهند و همیشه و در هر زمان و مکانی اسلام‏‎ ‎‏را به صورتی زنده و پویا و گسترده ارائه نمایند. ایشان در این باره می فرمایند: ‏

‏«... اینجانب معتقد به فقه سنتی و اجتهاد جواهری هستم و تخلف از آن را جایز‏‎ ‎‏نمی دانم. اجتهاد به همان سبک صحیح است؛ ولی این بدان معنا نیست که فقه اسلام پویا‏‎ ‎‏نیست. زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند. مسئله ای که در قدیم دارای‏‎ ‎‏حکمی بوده است، بظاهر همان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک‏‎ ‎‏نظام ممکن است حکم جدیدی پیدا کند. بدان معنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادی و‏‎ ‎‏اجتماعی و سیاسی همان موضوع اول که از نظر ظاهر با قدیم فرق نکرده است. واقعاً‏‎ ‎‏موضوع جدیدی شده است که قهراً حکم جدیدی می طلبد. مجتهد باید به مسائل زمان‏‎ ‎‏خود احاطه داشته باشد. برای مردم و جوانان و حتی عوام رسم قابل قبول نیست که مرجع‏‎ ‎‏و مجتهدش بگوید من در مسائل سیاسی اظهارنظر نمی کنم. آشنایی به روش برخورد با‏‎ ‎‏اقتصاد حاکم برجهان، شناخت سیاستها و حتی سیاسیون و فرمولهای دیکته شدۀ آنان و‏‎ ‎‏درک موقعیت و نقاط قوت و ضعف دو قطب سرمایه داری و کمونیزم که در حقیقت‏‎ ‎‏استراتژی حکومت بر جهان را ترسیم می کنند، از ویژگیهای یک مجتهد جامع است، یک‏‎ ‎


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 140

‏مجتهد باید زیرکی و هوش و فراست هدایت یک جامعۀ بزرگ اسلامی و حتی غیر‏‎ ‎‏اسلامی را داشته باشد.‏‎[15]‎‏» ‏

محور نهم: اسلام برنامۀ کامل و زندۀ زندگانی: 

‏یکی از هشدارهایی که امام به ملت می داد مکتب غنی و فرهنگ سرشار اسلام بود تا‏‎ ‎‏حسّ استقلال طلبی و اعتماد به نفس در مسلمانها بیش از پیش به وجود آید و مسلمین‏‎ ‎‏خود را از دیگر مکاتب سیاسی جهان و ایدئولوژیهای متداول در جامعه ها بی نیاز ببینند.‏‎ ‎‏امام در این زمینه چنین بیان داشته است: ‏

‏«... اسلام و حکومت اسلامی پدیدۀ الهی است که با به کار بستن آن سعادت فرزندان‏‎ ‎‏خود را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تأمین می کند و قدرت آن را دارد که قلم سرخ بر‏‎ ‎‏ستمگریها، چپاولگریها و فسادها و تجاوزها بکشد و انسان را به کمال مطلوب خود‏‎ ‎‏برساند. و مکتبی است که برخلاف مکتبهای غیر توحیدی در تمام شئون فردی و‏‎ ‎‏اجتماعی و مادی و معنوی و فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی دخالت و نظارت‏‎ ‎‏دارد. و از هیچ نکته ولو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادی و معنوی‏‎ ‎‏نقش دارد فروگذار ننموده است. و موانع و مشکلات سر راه تکامل را در اجتماع و فرد‏‎ ‎‏گوشزد نموده و به رفع آنها کوشیده است. اینک که به توفیق و تأیید خداوند، جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی با دست توانای ملت متعهد پایه ریزی شده است و آنچه در این حکومت اسلامی‏‎ ‎‏مطرح است و احکام مترقی آن است، بر ملت عظیم الشأن ایران است که در تحقق‏‎ ‎‏محتوای آن به جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند که حفظ اسلام در رأس تمام‏‎ ‎‏واجبات است. ‏‎[16]‎‏» ‏

نتیجۀ بررسی

‏آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت: ‏

‏1 - ایدئولوژی اسلام با مکاتب سیاسی جهان تفاوتهایی دارد. اسلام دارای مبانی‏‎ ‎‏احیاگری است از اعتقاد به: خالق با تدبر و حکمت و وجود جهانهایی دیگر جز جهان‏‎ ‎‏مادی که در آن زندگی می کنیم. انسان موجودی ابدی و جاودانی است، جهان هستی‏‎ ‎‏جهان حرکت و تکامل است و تکامل انسان در بُعد معنوی اوست نه بعد مادی. انسان‏‎ ‎‏دارای اراده و انتخاب است و بالاخره اسلام با اعتماد بر این مبانی است که می تواند‏‎ ‎‏برنامۀ حیاتبخش و روح افزایی برای همۀ ملتها داشته باشد. ‏


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 141

‏2 - دین اسلام که برپایۀ فطرت و نیازهای انسان پایه گذاری شده همیشه زنده و بر‏‎ ‎‏جامعه ها حاکم است. قرآن کتاب جاودانی است که برای دسته ای خاص و زمان و مکانی‏‎ ‎‏مخصوص نازل نشده، بلکه کتابی است زنده و جاوید برای همه و هر کس در هر زمان و‏‎ ‎‏درهرمکان. ‏

‏3 - دامنۀ احیاگری اسلام محدود به حد و مرزی نیست، بلکه مربوط به تمام ابعاد‏‎ ‎‏زندگی افراد بشر است ‏

‏4 - خدا و پیامبر و امامان احیاگران اصلی دین در طول تاریخ اند در زمان غیبت امام‏‎ ‎‏زمان - علیه السلام - این مسئولیت برعهده عالمان و مجتهدان است که منصب نیابت از آن‏‎ ‎‏حضرت را دارند. ‏

‏5 - قدرت احیاگری اسلام توانست افکار را روشن، احساسات را زنده و با خرافه‏‎ ‎‏پرستی و فساد مبارزه کند و به کالبدهای خفته، روح تازه ببخشد. ‏

‏6 - امام خمینی و احیاگری، مبارزۀ امام با تبلیغات سوء داخلی و خارجی، طرح ولایت‏‎ ‎‏فقیه، آگاهی به قدرت اسلام، استقامت در راه هدف، روحیۀ شهادت طلبی، تحرک مکتب‏‎ ‎‏اسلام، وحدت دین و سیاست، آرامش در مذهب، فقه پویا و اینکه اسلام برنامه کامل‏‎ ‎‏زندگی است و دین به عنوان یک عامل قوی و با قدرت می تواند ابرقدرتها را به زانو در‏‎ ‎‏آورد، نور امید در دل مستضعفین بتابد و برمکتبهای مادی و نظامهای کمونیستی و‏‎ ‎‏سرمایه دار خط بطلان بکشد. ‏

‏دین می تواند به عنوان نظامی کامل و جامع برای هدایت نسل بشر و ادارۀ حکومت به‏‎ ‎‏منظور گسترش عدالت و پاسخگوی نیازهای گوناگون انسان در تمام ابعاد زندگی باشد.‏‎ ‎


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 142

‏ ‏

‏پاورقیها:‏

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 143

‏ ‏ ‏

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 144

  • - مقدمه صحیفه نور ج 1 ص 2
  • - سوره انفال آیه 24
  •  - ر.ک: صحیفه امام، ج 1، ص 178-179.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 4، ص 144.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 11، ص 55-56.
  • - انفال /  24.
  • - ولایت فقیه و جهاد اکبر، ص 25.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 9، ص 533-536.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 1، ص 261-262.
  • - ایثارو شهادت، ص 17.
  • - همان
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 8، ص 291-292.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 1، ص 268-270.
  • - رعد /  28.
  • - آل عمران /  126.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 10، ص 435-437.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 288-290.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 21،  ص 402-404.