احیاء شخصیت زن از دیدگاه امام خمینی (س)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : مصطفوی، فریده

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1377

زبان اثر : فارسی

احیاء شخصیت زن از دیدگاه امام خمینی (س)

احیاء شخصیت زن از دیدگاه امام خمینی(س)

فریده مصطفوی 

خلاصه مقاله 

الحمدلله علی رب العالمین و الصلوة علی رسول الله و علی آله الطاهرین‏.‏‎ ‎‏موضوع این مقاله کوتاه نقش حضرت امام(س) و انقلاب اسلامی ایران در احیاء شخصیت زن مسلمان‏‎ ‎‏است. در تفکر اسلامی زن را باید در سه جایگاه بررسی کرد: اول، زن در بندگی خدا و عبادت و عرفان؛ دوم، زن‏‎ ‎‏در محیط خانه؛ سوم زن در صحنۀ مسئولیتهای اجتماعی. ‏

‏انقلاب اسلامی ایران توانست در هر سه عرصۀ ذکر شده زنان را به سمت الگوهای اسلامی سوق دهد.‏‎ ‎‏این مقاله می کوشد تا با ارائه تصویری از وضعیت زن در رژیم شاهی ایران، تحولات مربوط به آنرا، پس از‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی ایران بازگو کند.‏‏ ‏

‏ ‏

مقدمه

‏در مقدمه لازم است یک چشم‏‏ ‏‏اندازی از زن مسلمان و آنچه مورد نظر اسلام و قرآن‏‎ ‎‏است باز کنم و سپس به مسأله انقلاب برسیم. ‏

‏در صحنۀ عرفان و عبادت مسابقه ای بسیار مهم میان افراد وجود دارد ولی هیچ تعارض و‏‎ ‎‏حق کشی در میان نیست. در این صحنه هر کسی آزاد است و می تواند پا در رکاب‏‎ ‎‏خداشناسی با دقت و سرعت تمام به پیش براند و هیچکس نمی تواند از او ممانعت کند. ‏

‏الگوی زن مسلمان که همانا حضرت زهرا(س) است در این صحنه از همۀ مردان عالم‏‎ ‎‏جز پیغمبر اکرم(ص) گوی سبقت ربوده و زن مسلمان یک زن خداشناس، بی ریا و عارف‏‎ ‎‏است. ‏

‏اما درمحیط خانه که می آییم بیشترین امکان ظلم و تعدی نسبت به زنان وجود دارد. مرد‏‎ ‎‏یک انسان با نیروی برتر جسمی و با پشتوانه فرهنگی مردسالاری بدون وجود مانع می تواند‏‎ ‎‏بیشترین ظلمها را در محیط خانه نسبت به زن وارد کند. به همین دلیل است که در آیات قرآن‏‎ ‎‏کلمۀ «المعروف» بطور مکرر برای رفتار شوهران با همسران خود آمده است. دربارۀ‏‎ ‎‏خواستگاری قرآن می گوید: بمعروف سخن بگویید یعنی خدعه نکنید، وعده های دروغ‏‎ ‎‏ندهید. بلکه به طوری که نزد خدا و پیغمبر به رسمیت شناخته شده است سخن بگویید. ‏

‏دربارۀ مهریۀ زنان می فرماید: اگر زنی را طلاق دادید مهریۀ او را به معروف بدهید و ظلم‏‎ ‎‏نکنید. زنان را رها نکنید بلکه با آنها با رفتارمعروف عمل کنید. با مادری که شیرۀ جان خود‏‎ ‎‏را به کودک خردسال خود می دهد با معروف رفتار کنید و به طور کلی در قرآن کریم به مردان‏‎ ‎‏سفارش شده است که در زندگی خانوادگی با زنان خوشرفتار باشند. ‏«عاشروهن‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی(س) و احیاء تفکر دینی، 13-11 خرداد 1376 (ج. 2)صفحه 295

بالمعروف».‏ و البته در این زمینه روایات زیادی هم وجود دارد که در محیط خانه مرد و زن‏‎ ‎‏هر دو باید در خانه با هم خوشرفتاری کنند و یکی از حقوق مهم خانواده را می توان همین‏‎ ‎‏خوش اخلاق بودن شمرد. ‏

‏و گمان نمی کنم این همه سفارش بدون دلیل باشد بلکه ظاهراً نکته همان است که بیان‏‎ ‎‏شد، زیرا زنان در خانه ممکن است بیشترین ظلمها را بدون آنکه حمایتی از آنها بشود ببینند.‏‎ ‎‏اما در صحنۀ اجتماع، زن مسلمان یک انسان عفیف، معلم و مربی جامعه و یک مبارز‏‎ ‎‏همیشه در صحنه است. الگوی ما حضرت زهرا(س) و حضرت زینب و ام‏

‏البنین ‏‎–‎‏ علیهما السلام ‏‎–‎‏ است. زنانی که مربی بزرگترین انسانهای تاریخ بودند، زنانی که‏‎ ‎‏خود از مبارزین طراز اول جبههۀ حق بوده اند. حضرت زهرا اگر چه در جنگهای رسول‏‎ ‎‏اکرم(ص) شرکت نکردند، ولی در منزل مربی حقیقی و بزرگ فرزندان برومندی بودند که‏‎ ‎‏هر کدام منشأ آثار عظیم در اسلام هستند. حضرت زهرا در عین حال، لحظه ای که احساس‏‎ ‎‏کردند محیط اسلامی نیازمند حضور ایشان در صحنۀ سیاست است و لازم است ایشان از‏‎ ‎‏امیرالمؤمنین دفاع کنند، سراسیمه خود را به میدان کارزار رساندند و خطبه ای غرا ایراد‏‎ ‎‏نمودند و پس از آن هم به انحاء مختلف به مبارزه پرداختند. ‏

‏حضرت زینب کبری(س) هم همینطور بودند. کسی می تواند مثل حضرت زینب(س)‏‎ ‎‏ادامه دهندۀ راه شهدا باشد و پیام آور شهیدان شود که خود در صحنۀ جنگ حضور فعال‏‎ ‎‏داشته باشد. روح او چون روح زینب با مظلومیت صیقل شده باشد. او بود که کاروان اسراء‏‎ ‎‏را در عین اسارت ولی با عظمت و بزرگواری رهبری کرد و با تدبیر سیاسی به افشای ظلمها‏‎ ‎‏پرداخت و زن مسلمان چنین هویت و شخصیتی دارد و بدنبال چنین جایگاهی می رود. ‏

‏این مقدمۀ بحث که شخصیت زن مسلمان چیست؟‏

‏اما آنچه در تاریخ ایران و ملت مسلمان ما رخ داده این است که در دوران پهلوی به دقت،‏‎ ‎‏تمام این شاخصها را از بین بردند. عفت و پاکدامنی را با هر راهی از زنان دور کردند. اول با‏‎ ‎‏کشف حجاب، و در دوران پهلوی دوم با اشاعۀ فحشا. وقتی فرهنگ فاسد در زنان و مردان‏‎ ‎‏رخنه کرد دیگر همه چیز کشور به دست بیگانگان افتاد. ‏

‏در رژیم سابق زنان برای سه مقصود در صحنۀ اجتماع نگه داشته شدند و برای سه‏‎ ‎‏مقصود آنها را مورد توجه قرار دادند:‏

‏یکی آنکه از زنان برای تبلیغ کالای مختلف و سود بیشتر استفاده می کردند. ‏

‏دوم آنکه از زنان به عنوان بازوهای اقتصادی بیگاری می گرفتند، و آنها را برای چرخاندن‏‎ ‎‏چرخهای اقتصاد آنهم با وضعی نامطلوب بدون در نظر گرفتن حقوق و تواناییهای ایشان بکار‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی(س) و احیاء تفکر دینی، 13-11 خرداد 1376 (ج. 2)صفحه 296

‏گرفتند. ‏

‏و سوم برای انحراف افکار از کارهای سیاسی پشت پردۀ خود زنان را دست آویز کرده‏‎ ‎‏بودند. همه می دانیم که در مسئلۀ انجمنهای ایالتی، ولایتی آزادی زنان دست آویزی بود‏‎ ‎‏برای از بین بردن احکام قرآن و برای حذف قرآن و اسلام از صحنۀ سیاست کشور. ‏

‏سران رژیم فاسد پهلوی حتی به زنان خود هم رحم نمی کردند. فرح همسر شاه، برای‏‎ ‎‏انحراف افکار به مشهد و نجف سفر کرد، و او را دست آویز سیاستهای منحرفانۀ خود کرده‏‎ ‎‏بودند. به خیال اینکه ملت شریف ایران، فریب این حرکتهای دروغین را می خورد. ‏

‏بطور خلاصه باید گفت در رژیم سابق زن در صحنۀ اخلاق مورد تهاجم و در خانه مظلوم‏‎ ‎‏و در صحنۀ اجتماع وسیلۀ سودجویان بود. این مسأله که زنان وسیلۀ رسیدن به اهداف‏‎ ‎‏اقتصادی و سیاسی مردان باشند و یا در فساد و فحشا فرو رفته باشند نه تنها در ایران، در‏‎ ‎‏دوران طاغوت واقع شده است، بلکه امروز در بسیاری از کشورهای به ظاهر متمدن دنیا نیز‏‎ ‎‏همین مسأله وجود دارد. ‏

‏فساد که اخلاق و خانواده را در شرق و غرب به تباهی کشیده اختصاص به ایران نداشته‏‎ ‎‏است. ‏

‏مشکلات خانواده و سست بودن ارکان آن، فرزندان بی سرپرست، طلاقهای روزافزون و‏‎ ‎‏مسائل پیچیدۀ دیگری که گریبان غرب را گرفته به همین دلیل است. در دنیای امروز زنان‏‎ ‎‏وسیلۀ تبلیغی و اقتصادی هستند. اصل این نسخه در غرب است و دستگاه طاغوت آن را‏‎ ‎‏برای کشور ما رونویسی کرده بود، نه اینکه شاه در این خیانتهای خودش ابتکاری داشته‏‎ ‎‏باشد و از این قدرت بهره گرفته باشد. بلکه این خائنین حتی نمی توانستند طرح نویی،‏‎ ‎‏مناسب کشور ایران برای تخریب آن بیافرینند، و همان حرفها و عملکردهای غربی را عیناً در‏‎ ‎‏اینجا پیاده می کردند. ‏

‏بیشتر از این لزومی ندارد که به مسأله قبل از انقلاب بپردازم آنچه اصل نظر من در این‏‎ ‎‏مقاله کوتاه است مسائل مربوط به پس از پیروزی انقلاب است. ‏

‏انقلاب اسلامی ایران توانست در هر سه عرصۀ ذکر شده، زنان را به سمت الگوهای‏‎ ‎‏اسلامی سوق دهد. زنان را از جهل و فساد به سوی علم و اخلاق هدایت کرد. در خانه از‏‎ ‎‏آنان حمایت فرهنگی کرد تا بی دلیل مورد ظلم شوهران قرار نگیرند. و در صحنۀ اجتماع به‏‎ ‎‏آنان فرصت داد تا خودشان راه خود را انتخاب کنند و آنچه مطابق مصلحت آنهاست،‏‎ ‎‏بدست گیرند. ‏

‏من در دو زمینۀ بین المللی و داخل ایران به شرح نظر خود می پردازم:‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی(س) و احیاء تفکر دینی، 13-11 خرداد 1376 (ج. 2)صفحه 297

‏اما در سطح جهانی:‏

‏مهمترین افتخار زنان مسلمان امروز در سراسر دنیا این است که می توانند شعار اسلام‏‎ ‎‏تاب و  تفکر قرآنی خود را به جهانیان برسانند. وضعیت فعلی دنیا بگونه ای است که زنان‏‎ ‎‏مسلمان برخلاف مردان شعار و شعور خود را به صورت ظاهر نیز با خود، همراه دارند. در‏‎ ‎‏حالیکه مردان باید برای مبارزه و اعلام نظر خود به وسائل ارتباط جمعی متوسل شوند. ‏

‏امروزه زن مسلمان، زن طرفدار امام، زن طرفدار انقلاب اسلامی با یک روسری و یک‏‎ ‎‏حجاب اسلامی در کلاس درس دانشگاه حاضر می شود و این عمل او چنان مبارزه ای علیه‏‎ ‎‏کفر و ظلم و نفاق است که جهان جبار آزادنمای کنونی دیگر تحمل او را ندارد. مهمترین‏‎ ‎‏دستاورد انقلاب ظلم شکن اسلامی در مسأله زنان این است که زن مسلمان با مشخصۀ چادر‏‎ ‎‏و حجاب اسلامی به دنیا معرفی شده است و حتی قید و بندهای بیان و مقاله و شعار را هم‏‎ ‎‏پاره کرده است. ‏

‏در عالم سیاست بین المللی دیگر هم دیپلماتی می داند که زن مسلمان و متعهد با‏‎ ‎‏نامحرمان دست نمی دهد. و این حرکت دیگری در ابراز ایدئولوژی اسلامی در محیط‏‎ ‎‏سیاسی است. زن مسلمان از همان ابتدا که به یک جلسۀ سیاسی قدم می نهد، همۀ آرمانها،‏‎ ‎‏شعارها، افکار و سابقۀ مبارزاتی مسلمانان متعهد را در یک حرکت (یعنی دست ندادن با‏‎ ‎‏نامحرم) به همۀ حضار سیاسی گوشزد می کند، و در اجتماعی که هر کسی خود را در‏‎ ‎‏پس پردۀ نفاق پنهان می کند، با شجاعت تمام اعلام موضع می کند. ‏

‏به تعبیری هویت و شخصیت زن مسلمان در جامعۀ دیپلماسی امروز، شجاعت، صداقت‏‎ ‎‏و استقامت را به همراه دارد. ‏

‏از این مسأله به همین مختصر اکتفا می کنم و فقط در داخل ایران یک بررسی کوتاهی را‏‎ ‎‏ارائه می دهم. گفتم که زنان در منزل بیشترین ظلمها را تحمل می کنند. در جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏ایران، اگر چه هنوز راه حل دقیقی و حقوق منطقی قابل قبولی برای حل این معضله ارائه‏‎ ‎‏نشده است ولی تعلیمات جدی به مردان و دفاع از حقوق زنان در خانه و آگاهی دادن به همۀ‏‎ ‎‏اقشار باعث شده است که مقدار زیادی از این مشکلات حل شود. و من بطور صریح‏‎ ‎‏می گویم فقط وقتی زن می تواند هویت واقعی خود را در اجتماع بدست آورد که از داخل‏‎ ‎‏منزل تهدید نشود. ‏

‏حضرت امام(س) نه تنها با پیامهای خود زنان را به وظایف و تواناییهای خودشان آگاه‏‎ ‎‏کرد، بلکه عملکرد حضرت امام(س) در خانه که توسط خانواده و نزدیکان ایشان برای ملت‏‎ ‎‏ایران تبیین می شد این جو عمومی را ایجاد کرد که باید به مادران در خانه احترام گذاشت و‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی(س) و احیاء تفکر دینی، 13-11 خرداد 1376 (ج. 2)صفحه 298

‏باید حقوق شرعی آنها را رعایت نمود. امام از یک سو می فرماید «زن باید در مقدرات‏‎ ‎‏اساسی مملکت دخالت کند.» «خانمها حق دارند در سیاست دخالت کنند، تکلیفشان این‏‎ ‎‏است» و به این وسیله به مردان می فهمانند که اگر زنی می خواهد در صحنۀ سیاسی حاضر‏‎ ‎‏شود نباید از او به بهانه های پوچ جلوگیری کرد، و از سوی دیگر با انتشار رفتار ایشان در‏‎ ‎‏منزل و ابراز علاقه و احترام ایشان نسبت به همسرشان، مردان و زنان دریافتند که راه و رسم‏‎ ‎‏زندگی اسلامی این نیست که زنان در خانه مظلوم باشند. ‏

‏امروز در ایران با رشد فرهنگ عمومی خصوصاً نسبت به حقوق خانواده، زنان‏‎ ‎‏توانسته اند در عرصه های مختلف حضور جدی داشته باشند. امروز زن خود را مربی واقعی‏‎ ‎‏جامعه می داند. در تربیت فرزندان به طور واقعی و با کمکهای آموزش داده شده مطابق‏‎ ‎‏فرهنگ اصیل قرآنی مشارکت می کند. اگر زنی خانه دار است دیگر فقط یک زن سر در‏‎ ‎‏گریبان و برده نیست، زن خانه دار یک زن فهمیدۀ سیاسی اجتماعی متخلق به اخلاق فردی‏‎ ‎‏است که در خانه به فعالیت پرداخته است. زنان امروز جامعۀ ایران دیگر چون گذشته‏‎ ‎‏ننشسته اند که دیگران برای آنان برنامه ریزی کنند، بلکه خودشان در صحنه های علمی‏‎ ‎‏تحقیقی یا فرهنگی ‏‎–‎‏ هنری در مرحله ای هستند که هیچکس نمی تواند مانع رشد آنها شود.‏‎ ‎‏اینکه می گوییم زنان شخصیت واقعی خود را دریافته اند به این معناست که زنان فهمیدند که‏‎ ‎‏خودنمایی کردن یک حس نیست و خود را وسیلۀ تبلیغ قرار دادن، یک شغل و حرفه نیست.‏‎ ‎‏زنان فهمیدند که می توانند از استعداد خود بهره بگیرند از تواناییهای علمی و هنری خود‏‎ ‎‏بیشترین استفاده را کنند. به همین جهت نوع فعالیت‏‏ ‏‏های خود را در اجتماع تغییر دادند.‏‎ ‎‏دیگر اجازه ندادند از آنها به عنوانهای گوناگون بهره برداری شود. به جای آنکه در عرصۀ‏‎ ‎‏تبلیغ حاضر شوند در عرصۀ هنر وارد شدند و هنر آفریدند. در دانشگاههای کشور وارد‏‎ ‎‏شدند و درصد زیادی از کرسیهای دانشگاهی را اشغال کردند. ‏

‏فقط وقتی فرهنگ یک ملت دگرگون می شود که ارزشهای آن ملت تغییر کند. اگر یک روز‏‎ ‎‏ملکۀ زیبایی شدن با آن وضعیتهای فضاحت بار یک ارزش بود، امروز پیروزی در المپیادهای‏‎ ‎‏علمی دنیا یک ارزش واقعی است. به  همین دلیل است که جمهوری اسلامی ایران خود را‏‎ ‎‏موظف دیده تا تسهیلات لازم در امر آموزش بانوان را فراهم آورد. بطوری که بیسوادی در‏‎ ‎‏بانوان کاهش چشمگیری داشته است. در جمهوری اسلامی دانشگاههای مخصوص‏‎ ‎‏تحصیل بانوان  وجود دارد مثل دانشگاه الزهرا(س)، دانشگاه علوم پزشکی فاطمیۀ قم،‏‎ ‎‏دانشکدۀ روانشناسی بالینی زنان در رودهن و حوزه های علمیۀ زنان در جای جای این کشور‏‎ ‎‏مخصوصاً جامعة الزهرا(س) در قم. در این مراکز علمی نکتۀ مهم آنست که مدیریت قوی‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی(س) و احیاء تفکر دینی، 13-11 خرداد 1376 (ج. 2)صفحه 299

‏زنان و حضور آنان، زمینه های استقلال علمی و فرهنگی آنان را فراهم کرده است. امروزه‏‎ ‎‏تعداد زیادی از کتابهای علمی در سطح کشور توسط زنان نوشته یا ترجمه می شود. جمعیت‏‎ ‎‏زیادی از گزارشگران و نویسندگان مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی را زنان تشکیل‏‎ ‎‏می دهند که همۀ این تغییرات نشان دهندۀ رشد سیاسی، اجتماعی در زنان جامعۀ ماست. و‏‎ ‎‏اما در مسئلۀ آموزش و پرورش نیز سطح علمی بانوان به حدی رسیده که در دبیرستانهای‏‎ ‎‏دخترانه غالباً از دبیران زن برای آموزش استفاده می شود. و موفقیت دختران در کنکور‏‎ ‎‏نشان دهندۀ رشد کیفی و کمی بانوان در امر آموزش است. ‏

‏جمهوری اسلامی ایران با گسترش تعالیم حقوق خانواده، با تصحیح دیدگاه مردم نسبت‏‎ ‎‏به زن، با جلوگیری از فساد و فحشاء توانسته است راه رشد زنان را در جامعه هموار کند. چه‏‎ ‎‏کسی می تواند زنان امروز ما را از صحنۀ سیاست اجتماع کنار زند. زنانی که در صحنۀ‏‎ ‎‏انتخاب با این شور و شوق به پای صندوق رأی می آیند اگر کسی به آنها پشت کند و رأی آنها‏‎ ‎‏را به همراه نداشته باشد حتماً خودش از دایرۀ سیاست به دور افکنده می شود. ‏

‏حتی در مبارزات انتخاباتی نیز دیده ایم در شهرهای مختلف زنان از فعالترین نامزدها‏‎ ‎‏بوده اند. این حضور در صحنۀ سیاست جدی است. کسی نمی تواند آن را نادیده بگیرد، اگر‏‎ ‎‏چه در پی تشویقهای مکرر حضرت امام(س) بر ضرورت حضور زنان در عرصه های‏‎ ‎‏مختلف فعالیت، هنوز پس از گذشت چند دوره از مجلس، نسبت به نقش عمدۀ زنان د‏‏ر‏‎ ‎‏انقلاب و صحنه های دیگر، تعداد نمایندگان زن در مجلس بسیار کم است. البته در دورۀ‏‎ ‎‏پنجم بیشتر از دورۀ چهارم بوده است. بهر حال زنان هنوز در آغاز راهند، و این خودباوری‏‎ ‎‏در زنان ایران به برکت تعلیمات امام است که حضور زنان را در صحنه های سیاسی و جنگ‏‎ ‎‏واجب می کند. ‏

‏امام به زنان آبرو داد. امام بود که زنان را مربی جامعه خواند و به ملت شریف ایران این‏‎ ‎‏باور را القا کرد  که اگر زنان را در عرصه های اجتماعی و سیاسی باور نکنند رشد حقیقی و‏‎ ‎‏اسلامی نخواهند داشت. ‏

‏آنچه در پایان باز روی آن تکیه می کنم این است که زنان امروز ایران به برکت تعلیمات‏‎ ‎‏امام، خودشان را باور کرده اند و برای خود برنامه می ریزند. و اجازه نداده اند کسی فکر خود‏‎ ‎‏را یا برنامه های خود را به آنها تحمیل کند، یا آنها را دست آویز مقاصد خود گرداند.‏

‎ ‎

‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی(س) و احیاء تفکر دینی، 13-11 خرداد 1376 (ج. 2)صفحه 300