یادها و یادمانها
مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین سیّد محمد خاتمی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خاتمی، سید محمد

محل نشر : تهران

ناشر: عروج

زمان (شمسی) : 1376

زبان اثر : فارسی

مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین سیّد محمد خاتمی

 

مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین سیّد محمد خاتمی

 

لطفاً دربارۀ اولین برخورد و سابقۀ آشنایی تان با آیت الله حاج آقا مصطفی-ره) توضیح دهید. 

‏- من در سال 1340 که به قم رفتم، حاج آقا مصطفی-ره) یکی از فضلا و مدرسین برجستۀ حوزۀ علمیۀ قم بود. به دلیل فاصلۀ سنّی نسبتاً زیاد من با ایشان، رابطۀ زیادی با او نداشتم. گذشته از آن، یکی دو سالی هم بیشتر طول نکشید که ایشان را تبعید کردند. امّا به هر صورت، در جاهایی خدمت ایشان می رسیدم؛ مثلاً، در منزل دوستان مشترک. ‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 2) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 11

حضرت امام-س) در مقطع شهادت حاج آقا مصطفی-ره)، از ایشان به عنوان  «امید آیندۀ اسلام» یاد کردند. به نظر حضرتعالی، حاج آقا مصطفی-ره) چه ویژگی های داشتند که این گونه مورد توجه امام-س) بودند؟ 

‏- تا آنجا که من می دانم، حاج آقا مصطفی-ره) یکی از نزدیکترین افراد به امام-س) بود، چه در جریان مبارزات و چه در تبعید.ایشان فقط یک آقازاده نبود، بلکه خود یک آقا بود؛ یعنی چنین نبود که بخواهد فقط فرزند یک مرجع باشد و از موقعیت پدر استفاده کند، بلکه یک طلبۀ فاضل، یک دانشمند؛ در اواخر، یک مجتهد برجسته، یک مدرّس و یک شخصیت علمی بود. در بینش صحیح اسلامی، آقایی به ایمان، علم و تقواست، و مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی-ره) هم آقا بود، هم آقازاده، ملاک های آقایی و سیادت را حتی اگر فرزند حضرت امام-س) هم نبود، داشت، ایشان یک مظلومیت هم داشت، چرا که شخصیت علمی و فکری او تحتالشعاع شخصیت بزرگ امام-س) قرار گرفت، و چون فانی در پدر بود و واقعاً دستیار و پیرو واقعی امام-س) بود، خود را فراموش کرد تا راه امام-س) درخشان باشد. مثل یک سرباز در عرصه بود و مجالی برای عرضۀ خویش در مقام اثبات نداشت. شخصیت ثبوتی حاج آقا مصطفی-ره) به هیچ عنوان قابل مقایسه با شخصیت اثباتی ایشان نیست، یعنی به مراتب آن چه که بود، از آن چه که می نمود بیشتر و بزرگتر بود. در عین حال، مرید امام-س) بود و شاید امام-س) خصوصیترین ‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 2) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 12

‏کارها را با ایشان در میان می گذاشتند. امام-س) کاملاً به شجاعت و شهامت ایشان و نیز مراتب فضل و علم او آگاه بودند. کسی که در دامن امام-س) پرورش پیدا کرده و در کوران حوادثی که بر امام-س) گذشته بود، لحظه به لحظه حضور داشت، شخصیت علمی، سیاسی و مبارزاتی برجسته ای بود که عنوان نزدیکترین فرد را به امام-س) داشت. ایشان می توانست پس از انقلاب هم نقش عمده ای داشته باشد و به حق، همان گونه که امام-س) فرمودند، «امید آیندۀ اسلام» بود، هم از حیث سیاسی برای استواری جمهوری اسلامی و هم از حیث علمی برای حوزه های علمیه، حاج آقا مصطفی-ره) یک فیلسوف، فقیه، اصولی و مفسّر نامدار بود که وجودش می توانست برای اسلام و جامعۀ اسلامی بسیار ارزنده و مفید باشد. ‏

 

به نظر شما نقش حاج آقا مصطفی-ره) در دوران تبعید، در روند مبارزه تا چه حد بود؟ 

‏- ایشان در جریان انقلاب، خالصانه در خدمت امام-س) قرار گرفت؛ واقعاً بازوی امام-س)، مشاور امین و نیروی با ارزش و مورد اعتماد ایشان بود. وقتی در پانزدهم خرداد 1342، رژیم طاغوت حضرت امام-س) را دستگیر کرد، خفقان و رعب بر سراسر ایران، بخصوص قم، حاکم گردید. اما حاج آقا مصطفی-ره) همان روز با کمال شجاعت، در سخنرانی شورانگیزی نشان داد پسر امام-س) است، با‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 2) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 13

‏همان خصوصیت ها. چنین شخصیتی با آشنایی ای که با امام-س) داشت و آشنایی امام-س) با او، از نقطه های اتکای حضرت امام-س) به حساب می آمد. در دوران تبعید هم در کنار ایشان بود، چه در مدتی که در ترکیه بودند و چه پس از آن، در نجف.من معتقدم که یکی از مستشاران بسیار امین، توانا و روشنفکر برای امام-س) بود و اگر حضور ایشان نبود، مشکلات و دشواریهای بزرگی رخ می نمود. می توان گفت حاج آقا مصطفی-ره) خود یکی از ارکان انقلاب در کنار رهبر انقلاب بود. ‏

 

در تعبیری، حضرت امام-س)، شهادت حاج آقا مصطفی-ره) را یکی از  «الطاف خفیۀ الهی» دانستند. نظر حضرت عالی دربارۀ تأثیر شهادت ایشان در شعله ور شدن انقلاب و تسریع پیروزی آن چیست؟ 

‏- البته روند انقلاب به صورتی بود که قطعاً به پیروزی منجر می شد. اگر چه کسانی که در متن آن بودند، تصور نمی کردند که به این زودی به نتیجه برسد، اما هدایت امام-س)، قدرت رهبری ایشان و رابطه ای که میان ایشان و مردم بود، نقش بسیار مؤثری در پیروزی داشت و توطئه ها را خنثی می کرد. با وجود این، بدون تردید، از جمله عوامل جنبی ای که سبب تسریع پیروزی انقلاب شد، حوادثی بود که پس از رحلت حاج آقا مصطفی-ره) پیش آمد. جامعه آمادۀ انفجار بود. همین که خبر رحلت ایشان رسید، موجی ایجاد شد و به بهانۀ مجلس ترحیم ایشان، از قم به ‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 2) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 14

‏همۀ شهرهای کشور گسترش پیدا کرد و لحظه به لحظه هم بیشتر شد تا به صورت توفانی درآمد که تومار عمر رژیم طاغوت را در هم پیچید. یقیناً، در حوادثی که پس از رحلت ایشان پیش آمد و موجب شد مردم عقدۀ دل بگشایند و شجاعت پیدا کنند و به بهانۀ مجلس ترحیم حاج آقا مصطفی-ره)، دست به قیام بیش از پیش بزنند، شهادت ایشان نقشی روشنگر و برانگیزنده داشت و این یکی از عوامل نیرومند مؤثر در انقلاب به شمار می رود. «لطف خفی خداوند» این بود که این فاجعه به حادثه تبدیل شد و دستاورد بزرگ آن پیروزی انقلاب اسلامی گردید. ‏

 

به نظر حضرت عالی، چرا امام-س) در دوران پس از پیروزی انقلاب، خود کمتر مطالبی دربارۀ حاج آقا مصطفی-ره) می فرمودند و اجازۀ تبلیغ در مراسم سالگرد ایشان را هم نمی دادند؟ 

‏- بنای امام-س) بر این بود که نهضت را به پیش ببرند و هیچ بهرۀ شخصی هم از آن نگیرند. خودشان می گفتند: «به من خدمتگزار بگویند، بهتر از این است که رهبر بگویند.» ایشان خود را وقف اسلام، آزادی و استقلال مردم کرده بودند و برای نیل به این منظور فداکاری می کردند، نمی خواستند هیچ شایبۀ منفعت شخصی در آن باشد. به همین دلیل، در هیچ موردی، از جریانات، بهرۀ شخصی نگرفتند. پس از انقلاب هم که نمی خواستند مجالس برای حاج آقا مصطفی-ره) برگزار شود، به این ‏

کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 2) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 15

‏دلیل بود که دوست نداشتند با توجه به موقعیت و قدرتی که دارند، همه چیز به نام ایشان و منسوبینشان تمام شود. همانطور که نمی خواستند اسم و تصویرشان به عنوان رهبر انقلاب در روزنامه ها و محافل رسمی مطرح شود، نمی خواستند از حاج آقا مصطفی-ره) هم نامی برده شود؛ چون مردم با شور و هیجانی که از خود نشان دادند، خطرات را به جان خریدند؛ هدفشان هم استقرار دین خدا بود، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این خطر وجود داشت که کسانی برای نزدیک شدن به قدرت، ریا کنند و تملّق بگویند. امام-س) هرگز نمی خواستند چنین مسأله ای به وجود بیاید. و چون حاج آقا مصطفی-ره) منسوب به ایشان بود، نمی خواستند زمینه ای پیش بیاید که برای دیگران جنبۀ انحرافی پیدا کند. بنابراین، دستور‏‎ ‎‏می دادند که در این زمینه ها کارهای رسمی صورت نگیرد. ‏

 

نقش حاج آقا مصطفی-ره) به عنوان یک روحانی آگاه و مبارز، در تبیین مواضع روحانیت اصیل و زدودن زنگار از چهرۀ آن چگونه بود؟ 

‏- بزرگترین نقش ایشان این بود که خود را وقف نهضتی کرد که امام-س) مظهر آن بودند و قرائتی از اسلام اصیل به دور از ظاهرسازی‏‎ ‎‏ها با خود داشت. همین که ایشان با آن ابعاد علمی و تقوایی، به عنوان یک سرباز، در خدمت امام-س) قرار گرفت، کافی است که جهت فکری حاج آقا مصطفی-ره) را نشان دهد. البته ایشان از ‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 2) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 16

‏علمای برجسته و عمیق بود. ‏

‏من یادم هست که در سال 1340 که در قم بودم، ایشان به عنوان یکی از مدرسّان سطوح عالی فلسفۀ اسلامی، تدریس «منظومۀ حکمت» داشت، اسفار، رسایل و مکاسب هم تدریس می کرد، در حالی که شاید سی و یکی، دو سال بیشتر نداشت. در نجف هم از مدرسّان نامی بود. سالیان درازی درس خارج تدریس می کرد. بعضی تقریرات و کتابهای فقه و اصول از ایشان به جای مانده که بعضی از آنها هم چاپ شده است. در زمینۀ تفسیر هم کار کرده بود و از چهره های متفکر در این علم محسوب می شد. ‏

‏به واقع، می توان گفت ایشان از نیروهای خوش فکر، مترقّی و دارای درک عمیق از اسلام بود و به اسلام به عنوان یک دین نجاتبخش -نه دین ظاهری) نگاه می کرد و قطعاً مانند پدر بزرگوارش خواستار اسلام اصیل و از تحجّر و قشری‏‎ ‎‏گری منزجر‏‎ ‎‏بود. بخصوص این را در رفتار و کردار خود نشان می داد و هیچ یک از اعتباریاتی را که ممکن است برخی از روحانیان داشته باشند، در وجود او جا نداشت. آزادگی کامل، دل نبستن به دنیا و تلاش برای فهم صحیح و عرضۀ درست اسلام در ایشان کاملاً مشهود بود. ‏

 

نظر جناب عالی دربارۀ آثار علمی ایشان که به چاپ رسیده چیست؟


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 2) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 17

‏ این آثار دلالت بر موقعیت علمی ایشان دارد؛ یک عالم درس خوانده و مح‏‏قق که پیش از تبعید و پس از آن‏‏، از چهره‏‎ ‎‏های برجستۀ علمی به حساب می‏‎ ‎‏آمد. ایشان یک فقیه مبرز، یک فلسفه‏‎ ‎‏دان برجسته و یک مفسر پردانش و توانا و عمیق و یک سالک و یک انسان اهل معنی واهل عرفان بودند. البته در نجف، موقعیت و مجال بیشتری برای بروز و ظهور این جنبه ا‏‏ز شخصیت ایشان به وجود آمد‏‏. علاوه بر زمینه‏‎ ‎‏های مزبور، در زمینۀ عرفان هم کار کرده بود. هنگام شهادت با این که کمتر از پنجاه سال سن داشت، یکی از چهره‏‎ ‎‏های نامدار علمی و صاحب تألیفات فراوان بود. امیدوارم آثار علمی و شاگردان ایشان سبب شوند وجهۀ علمی ایشان بیشت‏‏ر ‏‏شناخته شود و بزرگداشت ایشان مقدمه‏‎ ‎‏ای برای انجام یک سلسله کارهای عمیق تحقیقی و تحلیلی بر افکار و اندیشه‏‎ ‎‏های ایشان شود. ‏

‏نکتۀ دیگری که در پایان ذکر آن را لازم می دانم آن است که: ‏

‏باید سعی کنیم که در بررسی و تبیین شخصیت افراد در وادی شخص‏‎ ‎‏پرستی نیفتیم، آفتی که متأسفانه زمینه بروز آن در جوامعی مثل جامعه ما زیاد است. آن چه که در ستایش ها و مطلق کردن ها و تجلیل های مبالغه‏‎ ‎‏آمیز، گم مۍ شود شخصیت والایی است که ما به خاطر آن، از آن شخصیت تجلیل می کنیم. ‏

‏متأسفانه در بعضی از موارد شخصیت حضرت امام-ره) در طی ستایش های گزاف‏‎ ‎‏گونه از شخص ایشان پنهان مانده است. این که یک روحانی برجسته سالهای ‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 2) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 18

‏جوانی عمر خود را صرف آموزش و در عین حال تحقیق و تحصیل کند و در همان حال اهل سلوک و معنی باشد و در همه حالات درد جامعه را بشناسد و خود را نسبت به سرنوشت آن متعهد بداند، عرفان او را از همدردی با مردم جدا نکند، سیاستمداری او را از عرفان و عبادتش دور نکند و علماندوزی و تحقیق او را از عرصه اجتماع جدا نکند، یک عالم فقیه مبارز سیاستمدار شجاع بیاید در رأس انقلابی که به عنوان «واقعه بزرگ زمان» از آن یاد می شود قرار گیرد و بدون توسل به نیروی نظامی یک رژیم شاهنشاهی را سرنگون و یک نظام اسلامی اِستقر کند که این نظام قانون اساسی پیدا کند و نهادهای آن شکل بگیرد و در آن انسان هایی سربلند و آزاد وجود داشته باشد. یعنی برداشت از دین را ملاک قرار دهد که در آن دین و عقل در مقابل یکدیگر قرار نگیرند، بلکه مکمل هم باشند و آزادی به معنای بی‏‎ ‎‏دینی نباشد و دینداری به معنای ضدیت با آزادی نباشد. عمق این شخصیت با عظمت، گاه در برابر بعضی ستایش های مبالغه آمیز که متأسفانه بعد از استقرار قدرت، بیشتر هم می‏‎ ‎‏شود، گم می شود، ستایش های از شخص نباید موجب شود که ما آن شخصیت را گم کنیم و معیار و ملاک را از دست بدهیم و شخص بشود ملاک حق و باطل، نه آن معیاری که این شخص را بزرگ کرده است ملاک عقل و باطل باشد. ‏

‏ ‏

‏* * *‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 2) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 19

کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 2) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 20