بخش دوم: حیات سیاسی
فصل اول: از آغاز نهضت تا تبعید امام خمینی (س) به ترکیه
گفتار سوم: تبدیل حبس امام به حصر و تداوم فعالیتهای سید مصطفی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : راعی گلوجه، سجاد

محل نشر : تهران

ناشر: عروج

زمان (شمسی) : 1384

زبان اثر : فارسی

گفتار سوم: تبدیل حبس امام به حصر و تداوم فعالیتهای سید مصطفی

گفتار سوم: تبدیل حبس امام به حصر و تداوم فعالیتهای سید مصطفی 

‏در 29 تیر 1342 بسیاری از دستگیرشدگان قیام 15 خرداد 42 در تهران و شهرستانها،‏‎ ‎‏آزاد شدند؛ اما امام خمینی و برخی دیگر، همچنان در زندان باقی ماندند و حتی زمزمۀ‏‎ ‎‏تبعید امام خمینی به سنندج که یک شهر سنی نشین بود مطرح شد و کمیسیون امنیت‏‎ ‎‏اجتماعی قم آن را تصویب کرد؛ اما دادگاه و دادستان قم آن را رد کرد.‏‎[1]‎‏ در یازدهم‏‎ ‎‏مرداد 42، ساواک، طی نامه ای به اداره دادرسی ارتش، دستور آزادی امام خمینی را‏‎ ‎‏صادر کرد و دادستانی ارتش نیز، با تبدیل قرار بازداشت موقت ایشان به قرار التزام عدم‏‎ ‎‏خروج از حوزه قضایی تهران، دستور آزادی مشارالیه را صادر کرد و در دوازدهم مرداد،‏‎ ‎


کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله‏ سید مصطفی خمینیصفحه 57

‏امام خمینی به وسیله مأموران ساواک به منزلی در داوودیه که در آن زمان در دوازده‏‎ ‎‏کیلومتری تهران واقع بود، به خانه ای متعلق به ساواک، انتقال یافت. چند روز بعد نیز‏‎ ‎‏(احتمالاً سه روز) به منزلی در منطقۀ قیطریه تهران که باغ رضا روغنی، از تجّار مشهور‏‎ ‎‏بازار که با رئیس ساواک (حسن پاکروان) رابطه خوبی داشت، منتقل گردید.‏‎[2]‎

‏    از این تاریخ به بعد سید مصطفی در خدمت امام قرار گرفت و موفق شد با ایشان‏‎ ‎‏رابطه مستقیم و بلاواسطه ای داشته باشد. در مدت اقامت، تحت نظر آن دو، در قیطریه،‏‎ ‎‏سید مصطفی در برقراری و تداوم رابطه امام خمینی با مردم و مبارزین، نقش اساسی و‏‎ ‎‏مؤثری داشت و علیرغم کنترلهای ساواک این ارتباط همچنان باقی ماند.‏‎[3]‎‏ در یکی از‏‎ ‎‏گزارشهای ساواک در این مورد آمده است:‏

‏طبق اطلاع واصله اخیراً پسر آیت الله خمینی باافراد متنفذ و مخالف دولت در تماس‏‎ ‎‏می باشد، چون مشارالیه می تواند با پدرش ملاقات نماید. از این لحاظ رابط بین پدرش‏‎ ‎‏و افراد مخالف دولت است.‏‎[4]‎

‏    بالاخره در پانزدهم فروردین 1343 ساواک دستور آزادی امام خمینی(س) را صادر‏‎ ‎‏کرد و در ساعت 22 شب همان روز، مأموران ساواک، ایشان را جلوی منزلشان در قم‏‎ ‎‏پیاده کردند. این بار نیز هدف ساواک این بود که در سکوت شب، مردم متوجه آزادی‏‎ ‎‏ایشان نباشند و تجمعی در استقبال از ایشان شکل نگیرد؛ اما این بار نیز در فاصله اندکی‏‎ ‎‏مردم مطلع شدند و همراه با شور و هیجان و شعار و صلوات از آزادی ایشان استقبال‏‎ ‎‏کردند.‏‎[5]‎

‏    از این پس سید مصطفی سایه به سایه همراه امام بود و در تمام مراسم و جشنها‏‎ ‎‏شرکت می کرد و مراقب ایشان بود. در کنار امام بودن و دیدن آنهمه تحولات و مسائل‏‎ ‎‏سیاسی، فرصتی بود که سید مصطفی نیز به بلوغ سیاسی برسد و بتواند در مواقع‏‎ ‎


کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله‏ سید مصطفی خمینیصفحه 58

‏حساس و بحرانی، با تجربیات بیشتری تصمیم بگیرد و بحرانهای احتمالی را مدیریت‏‎ ‎‏کند. ‏

‎ ‎

کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله‏ سید مصطفی خمینیصفحه 59

  • )) روحانی، حمید؛ نهضت امام خمینی؛ ج 1، ص 690ـ695.
  • )) همان؛ ص 699 ؛ رجبی، محمدحسن؛ زندگینامه سیاسی امام خمینی؛ ج 1، ص 298.
  • )) مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ آرشیو، پرونده آیت الله سید مصطفی خمینی؛ شماره بازیابی 391، ص 6؛ (اسناد ضمیمه، سند شماره 8).
  • )) «شهید ثانی از تبار امام خمینی»، فصلنامه 15 خرداد؛ ش 4 (مهر و آبان 1370)، ص 20.
  • )) روحانی، حمید؛ نهضت امام خمینی؛ ج 1، ص 830ـ831.