سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر شیخ الاسلام
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : شیخ الاسلام

ناشر: عروج

زمان (شمسی) : 1375

زبان اثر : فارسی

سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر شیخ الاسلام

سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین‏ دکتر شیخ الاسلام

‏ ‏

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله و الصلوة علی رسول الله و آله آل الله سیما بقیة الله فی الارضین

‏به مناسبت مجلس اینجانب سه فراز از آیات شریفه قرآن کریم را برگزیده‏‏ ‏‏ام تا با طرح و نتیجه‏‏ ‏‏گیری از آنها نقش زن را در حرکتهای دینی و الهی باز نمایم. ‏

‏نخست داستان موسی و سالهای خدمتی که ایشان به شعیب پیامبر کرد که در بازگشت از «مدین» به «مصر» درحالی که اهل و عیالش با او بودند، از دور نوری را دید و به «امید قبسی» خاندانش را آنجا گذاشت و خود به سمت آن نور شتافت و بالاخره در همین فراز به مقام نبوت و رسالت نائل آمد و خطاب ‏انی انا الله‏ شنید. آنچه در این قصه مهم است این است که جناب موسی در این حرکت قدسی زن و فرزند خود را تنها می گذارد و راهی مقام قرب الهی می شود و حتی به مرحله ای می رسد که به او می گویند ‏فاخلع نعلیک انِّک بالواد المقدس طوی.‏ کفشها را بیرون آر که در وادی قدس گام می زنی و حتی حق نَگاه به پشت سر و زن و فرزند هم نداری. ‏

‏فراز دوم داستان بسیار حساس و سرنوشت سازنده «مباهله» است که اتفاقاً سالروز آن ‏

کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 107

‏با روزهای برگزاری این مجلس همراه است و هنوز لذت تجدید خاطره آن در کام همه ماست، می دانید که نصرانیهای نجران برای آشنایی و آگاهی از حقانیت پیامبر اکرم به خدمت حضرت آمدند و یکی از بزرگترین مشکل نظری و عملی را که نشانه خاتمیت و ختمیت پیامبر را در حل این مشکل می دانستند، دستمایه گفتگوی با پیامبر قرار دادند و از آن بزرگوار در مورد خلقت عیسی(ع) سئوال کردند و چون این چنین پاسخ شنیدند که‏ اِنّ مثل عیسی عندالله کمثلِ آدم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون‎[1]‎‏ و بالاخره به فرمان خداوند رسول اکرم برای دفاع از حقانیت دین و دعوت خویش پیشنهاد مباهله کرد که‏ قل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین.‏ ‏‎[2]‎

‏نکته جالب این داستان این است که پیامبر برای دفاع از حقانیت دین و دعوت خویش «واحد خانواده» را به مباهله می آورد. چه در دو سوی خانواده «خِرَد» و «جامعه» قرار داد و هر دو متکی به محور خانواده است و محور این خانواده به مباهله آمده بانوی بزرگواری است که همدوش «پدر» و «همسر» است و همه این نکته ها قابل تأمل و دقت است که من از آن می گذرم و تنها به این نکته اشاره می کنم که حضور این جمع و بخصوص بانوی عالیقدری همچون فاطمه زهرا(ع) برای دفاع از حقانیت دین از آن بابت بود که این خانواده با محوریت زهرا(ع) علت مبقیه و قوه حافظه آیین الهی بوده اند. ‏

‏فراز سوم، صحنه کربلا و واقعه عاشورا است که نخست به اذن قتال امام(ع) اشاره می کنیم و سپس به حضور زن در این جهاد جاوید می رسیم. در روایات مذهبی ما هست که صبح عاشورا که حضرت سیدالشهدا از خواب و آرامش کوتاهی که داشتند بیدار شدند و با تکیه به رویای صادقه خویش فرمودند ما ماذون به قتال آمدیم. این سخن اشاره به آیه شریفه ‏اُذِنَ للذین یقاتلون‏ ‏...‏ دارد که در آن نکته‏‏ ‏‏هاست، اما از آن می گذرم و توجه می دهم که در چنین نهضتی که به اذن و فرمان خدا و برای احیای دین خدا و حفظ خدمات و زحمات و هدایتهای پیامبر اکرم و امام امیرالمؤمنین انجام ‏

کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 108

‏می پذیرد حضرت سیدالشهدا‏‏ ‏‏(علیه‏‏ ‏‏السلام) خاندان گرانقدر خود را به همراه می آورد و گویی همانطور که خود ماذون به قِتال است، مأمور به آوردن خواهران و دختران و دیگر افراد خانواده معظم خویش به کربلا و سهیم کردن آنان در نهضت عاشوراست که در آن خطبه آغازینی که ایراد کرد و به صراحت فرمود ‏خیّر لی مصرع انا لاقیه ... لا محیص لیومٍ خُطَّ بالصّلم‏ و همه آشنایان و سیاست شناسان آن روز حضرت را از آن حرکت منع کردند در پاسخ برخی فرمود جدّم فرموده است ‏اُخرج الی العراق اِن الله شاء ان یراک قتیلا‏ روانه کربلا شو که خدا خواستار شهادت توست پرسیدند اگر چنین است چرا خانواده ات را می بری پاسخ داد نیای بزرگوارم گفته است آنها را نیز برای سرنوشت اسارت باید ببرم یعنی مأموریت من در دو فراز شهادت و اسارت تکمیل می شود و تحقق می یابد و این امانت را باید که دوش توانمند تحمل کند ‏إنا عرصنا الامانة علی السموات و الارض ...‏ یعنی شانه و دوشی که باید زیر بار سنگین این نهضت رود هم دوش حسین(علیه السلام) است و هم شانه مجلله زینب(سلام الله علیها) آری دختران و خواهران و همسران و بالاخره زنان مهربان این دودمان باید با مردان قهرمان خویش همراه باشند و عشق و عاطفه را با عقل و اندیشه درآمیزند و قیام و انقلابی را پی ریزی کنند که در جامعیت عقل و عشق و نظر و عمل و ظرافت و عظمت بی نظیر باشد بنابراین حضور زنانی همچون حضرت زینب، رباب، سکینه و ... در عرصه کربلا همان موضع و جایگاهی را دارد که حضور شخصیتهای بزرگ چون عباس بن علی و علی بن الحسین و قاسم بن الحسن(سلام الله علیهم اجمعین) و ما امروز جلوه و نمونه‏‏ ‏‏ای از این حضور زنان مهربان و مردان قهرمان را در حرکت انقلاب اسلامی مشاهده می کنیم که امام راحل که همه از عشق و شیفتگی ایشان به حضرت سیدالشهدا خبر دارید چنان تحت تأثیر نهضت عاشورا و قیام حضرت سیدالشهدا بود که وقتی نام آن حضرت را می بردند و یا به ذکر مصیبتش می پرداختند، بدنش می لرزید و اشکش جاری می شد و در انقلاب و نهضتی هم که پایه‏‏ ‏‏گذاری کرد، نقش زنان مسلمان و سهم آنان در انقلاب را، تداعی کننده و یادآورنده نهضت عاشورا و واقعه ‏

کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 109

‏کربلا می بینیم. چه بسیار بانوان و مادران مهربانی که از فرزندان دلبند و برومند خود در صحنه های جنگ تحمیلی گذشتند و بار فراق و دوری آن را بر دوش کشیدند. ‏

‏خاطره ای را که یکی از فضلای قم نقل می کرد که در گرماگرم جنگ تحمیلی روزی در قم به دیدار امام رفتم. عده ای دیگر هم می آمدند و می رفتند از آن جمله بانویی آمد که گزارش شهادت ظاهراً سه فرزندش را داد و نشانه های عزت و عظمت در کلامش نمایان بود امام از او تشکر کرد و این بانو مرخص شد، بانوی دوم و بانوی سوم و من احساس کردم دیگر توان ماندن ندارم برخاستم خداحافظی کردم و بیرون آمدم. خاطره دیگری را روحانی بزرگواری بازگو می کرد از قول بانویی که فرزندش شهید شده بود که پسر شهید خود را در خواب دیده است که به او بشارت داده است که افتخار زیارت حضرت سیدالشهدا را یافته است و اینها نمونه هایی از نقش زنان بزرگواری است که با پروردن چنین فرزندانی به ایفای سهم بزرگ خود در حرکتهای الهی پرداخته و از عهده آن بخوبی برآمده اند و این نمونه ها با همه ارزشها و سرافرازیهایش برای ما مسئولیت‏‏ ‏‏آور هم هست یعنی مردان و زنان ما باید در برابر چنین نثارها و ایثارها و کرامت های انسانی و حرکتهای الهی احساس مسئولیت بیشتر و بیشتر کنند. ‏

‏در پایان علّو درجات امام راحل را در این ایامی که هم ایام عاشورا و شهادت مولای ما و مولی الکونین ابی عبدالله الحسین(ع) است از خدای بزرگ مسئلت داریم و رحمت واسعه الهی را برای یادگار عزیز امام که از میان ما رفت و دل دوستان را از فراق خود شکست و به پدر بزرگوار خود پیوست طلب می کنیم و از برگزارکنندگان و دست اندرکاران این کنگره عظیم و جمعیت زنان جمهوری اسلامی بخصوص دبیرکل مکرّم این جمعیت همکار محترم سرکار خانم مصطفوی و بیت معظم امام تشکر و تقدیر داریم. ‏

والسلام علیکم و رحمةالله

‏ ‏


کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 110

مآخذ و پاورقی:

 

کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 111

  • - آیه 56 سوره آل عمران.
  •  ـ آیۀ 61 سوره آل عمران.