اخلاق اقتصادی امام خمینی(ره)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : حمدیه، مصطفی

ناشر: عروج

زمان (شمسی) : 1377

زبان اثر : فارسی

اخلاق اقتصادی امام خمینی(ره)

اخلاق اقتصادی امام خمینی «ره»

 

□دکتر مصطفی حمدیه، استادیار دانشگاه شهید بهشتی

 

مقدمه

‏اخلاق اقتصادی امام راحل همان‏‏ ‏‏طور که عملاً در طول زندگی پربرکت ایشان بویژه در ایام پس از پیروزی انقلاب اسلامی که ایشان مسئولیت اصلی جامعه اسلامی را بعهده داشتند مشاهده شد، همان سیرۀ ائمه طاهرین ـ سلام الله علیهم اجمعین ـ یعنی تجسم فرهنگ الهی و قرآن در بُعد اقتصاد بود. ایشان همان طور که بیان داشتند اسلام نه با سرمایه داری ظالمانه و بی‏‏ ‏‏حساب و محروم‏‏ ‏‏کننده توده های تحت ستم و مظلوم موافق است و نه با مالکیت فردی مخالف است؛ بلکه اسلام یک نظام معتدل با شناخت مالکیت و احترام به آن به نحو محدود در پیدا شدن مالکیت و مصرف که اگر به حق به آن عمل شود ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 343

‏چرخهای اقتصادی سالم به راه می افتد و عدالت اجتماعی که لازمۀ رژیم سالم است تحقق می یابد‏‎[1]‎‏. ‏

‏ ‏

مبانی اقتصاد از دیدگاه امام خمینی

‏اخلاق اقتصادی در اسلام در عین احترام به مالکیت محدود و غیرمخرب برای مردم جامعه در جهت رفاه توده های محروم و رفع محرومیتها و فقرزدایی است. ‏

‏مبانی دیدگاههای امام در این زمینه شامل نکات زیر است: ‏

‏ ‏

1 ـ مالکیت حکومت الهی بر ذخایر و منابع موجود

‏طبق نص صریح قرآن کریم که می فرماید: ‏«یسئلونک عن الأنفال قل الانفالِ لله و الرّسول... ‎[2]‎»‏ منابع و ذخایر عمومی متعلق به خداوند و رسول او و حاکمیت الهی است و کسی نمی تواند ذخایر ارضی را مالک شده و به عنوان مالکیت خصوصی مردم جامعه را از منابع طبیعی و ذخایر ارضی محروم نماید. امام راحل در نفی استفادۀ نابجا از جنگلها و مراتع که جزء انفال و حق همۀ مردم است در زمان رژیم ستمشاهی می فرمایند: ‏

‏ «ملی کردن مراتع و جنگلها باعث از بین رفتن دامداری در مملکت شد زیرا که مراتع را به نفع خودشان ملی کردن و استفاده از این منابع را در اختیار خود گرفتند نه مردم‏‎[3]‎‏.» ‏

‏ ‏

2 ـ احترام به مالکیت فردی در محدودۀ اجرای احکام الهی

‏تفکر اقتصاد اسلامی مالکیت فردی تا حدی محترم است که مصالح عمومی را به خطر نیندازد. امام عزیر در این باره اشاراتی دارند: ‏

‏1 ـ 2 ـ مسأله مالکیت به معنای مشروع و مشروط محترم است لکن معنایش این نیست که هر کس هر کاری می خواهد، بکند. مالکیت از هر جا می خواهد پیدا بشود! مشروع بودن معنایش این است که روی موازین شرعی باشد. ریا در کار نباشد‏‎[4]‎‏. ‏

‏2 ـ 2 ـ مالکیت را در عین حالی که شارع مقدس محترم می شمارد لکن ولی امر می تواند همین مالکیت محدودی را که ببیند خلاف مصالح مسلمین و اسلام است محدودش کند به حد معین و با حکم فقیه مصادره شود‏‎[5]‎‏. ‏

‏3 ـ 2 ـ مالکیت غیرمشروع محترم نیست اینهایی که هیچ حسابی نداشتند، هیچ ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 344

‏موازینی نداشتند و مال مردم را اندوخته کردند البته باید مال مردم مصادره شود. لکن این معنا باید معلوم بشود که مصادرۀ اموال روی موازین اداری و روی موازین قانونی باشد‏‎[6]‎‏. ‏

‏ ‏

3 ـ جلوگیری از تکاثر و برخورد با متکاثرین و زراندوزان

‏در قرآن کریم به صراحت زراندوزی را محکوم می کند: ‏«والذین یکنزون الذهب والفضة ولاینفقونها فی سبیل الله فبشر هم بعذاب الیم‎[7]‎»‏ پیامبر گرامی اسلام هنگام نزول این آیه فرمودند: وای به حال زراندوزان و این جمله را سه بار تکرار فرمودند‏‎[8]‎‏. ‏

‏ائمه طاهرین ـ علیهم‏‏ ‏‏السلام ـ در نفی تکاثر و جمع‏‏ ‏‏آوری مال، مطالبی فرموده اند که ذیلاً به تعدادی از آنها اشاره می شود: ‏

‏امام علی ـ علیه‏‏ ‏‏السلام ـ می فرمایند: بدانید که زیادی مال و زراندوزی مفسده دین است و قلبها را سخت و قسی می کند‏‎[9]‎‏. ‏

‏امام صادق ـ علیه‏‏ ‏‏السلام ـ از قول رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ می فرمایند: ما برای جمع مال مبعوث نشده ایم بلکه برای انفاق آن قیام کرده ایم‏‎[10]‎‏. ‏

‏امام علی ـ علیه‏‏ ‏‏السلام ـ می فرمایند: زیادی مال و زراندوزی قلبها را فاسد و گناهان را زیاد می گرداند‏‎[11]‎‏. ‏

‏امام سجاد ـ علیه‏‏ ‏‏السلام ـ می فرمایند: کسی که در دنیا به کثرت و جمع‏‏ ‏‏آوری مال می پردازد به واقع حقیرترین مردم است‏‎[12]‎‏. ‏

‏در این مورد امام خمینی چنین می فرمایند: خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولان کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار بیشتری برخوردار شوند‏‎[13]‎‏. ‏

‏ ‏

4 ـ تأمین عدالت اجتماعی

1 ـ 4 ـ حمایت از محرومان و مستضعفان

‏امام علی ـ علیه‏‏ ‏‏السلام ـ می فرمایند: ‏«و ما اخذالله علی العلماء أن لا یقارّوا علیٰ کظّة ظالم و لاسغب مظلوم»‏ یعنی اگر نبود که خداوند از علما پیمان گرفته است که بر سیری ظالم و گرسنگی مظلوم و محروم صبر نکنند... ‏‎[14]‎‏. ‏

‏امام راحل در این باره می فرمایند: باید همه خدمتگزار ملت و خصوصاً مستضعفان  ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 345

‏باشید و ایجاد زحمت برای مردم و مخالف وظیفه عمل کردن حرام و خدای ناخواسته گاهی موجب غضب الهی می شود‏‎[15]‎‏. ‏

‏و نیز می فرمایند: و به همه در کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت می کنم که خیر دنیا و آخرت شما رسیدگی به حال محرومان جامعه است‏‎[16]‎‏. ‏

‏ ‏

2 ـ 4 ـ مبارزه با فقر

‏تعالیم عالیه اسلام تأکید بر عدم تجمع مال و ثروت در دست افراد معدودی از جامعه که به ثروتمندان (اغنیا) مشهورند دارد چنانکه در آیه کریمه : ‏«کی لا یکون دولة بین الاغنیاء منکم‎[17]‎»‏ ملاحظه می فرمایند نباید در جامعه اسلامی گردش اموال بین افراد خاص صورت گیرد و مال و ثروت در اختیار و انحصار اغنیا و زراندوزان باشد و برای رفع این ضایعه در ابتدای آیه می فرماید: ‏«ما افاء الله علی رسوله من اهل القری فَلله و للرّسول و لذی القربی و الیتامیٰ و المساکین و ابن السبیل»‏ یعنی آنچه از فئ (غنایم و ثروتهای جامعه اسلامی) به دست رسول خدا از سرزمینهای مختلف می رسد از آنِ خدا و رسولش و فقیران خویشاوند و یتیمان و مسکینان و در راه واماندگان است. بدین معنی که ثروتهای عمومی باید توسط کارگزار و مدیر جامعه اسلامی در میان فقیران و ضعیفان توزیع گردد تا نتیجه حاصله همان عدم تجمع این اموال در دست ثروتمندان گردد. مولای متقیان علی ـ علیه‏‏ ‏‏السلام ـ در مورد اموال می فرمایند: ‏«... وَ لمْ أجْعَلُهٰا (الاموال) دولةَ بین الاغنیاء‎[18]‎»‏ یعنی من به عنوان حاکم جامعه اسلامی اجازه ندارم و نگذاشتم که اموال در گردش بین اغنیا قرار گیرد و تنها ثروتمندان آن را بین خود بچرخانند. امام رضا ـ علیه‏‏ ‏‏السلام ـ در نامه ای که به مأمون خلیفۀ عباسی می نویسد به منظور اعتراض به روش غیر اصولی خلاف سنت رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ که در جامعۀ تحت حکومت مأمون اجرا می شود، می فرمایند: ‏«و جعل الاموال دولةَ بین الاغنیاء‎[19]‎»‏ یعنی چرا اموال و ثروتهای عمومی را در گردش بین اغنیا قرار داده اید؟ ‏

‏امام خمینی نیز مبارزه با فقر و دفاع از مستضعفان را از اصول اولیه سیاست خارجی خود دانسته می فرمایند: ما باید در ارتباط با مردم جهان رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان جهان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش کنیم و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم‏‎[20]‎‏. ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 346

3 ـ 4 ـ ساده زیستی متولیان

‏از طرفی در سیره ائمه اطهار ـ علیهم‏‏ ‏‏السلام ـ بویژه امام المتقین علی ـ علیه‏‏ ‏‏السلام ـ که مدتی زمام جامعه اسلامی را به دست داشته اند ملاحظه می کنیم که در کمال سادگی و بی‏‏ ‏‏آلایشی زندگی می کردند و مسئولان و کارگزاران را توصیه اکید به این روش می نمودند. ‏

‏علی ـ علیه‏‏ ‏‏السلام ـ می فرمایند: چگونه من خود را امیرالمؤمنین بنامم و در مشکلات مردم با آنها سهیم نباشم و یا می فرمایند: من چگونه سیر بخوابم در حالی که در اقصی نقاط کشور اسلامی (یمامه) مسلمانی سر گرسنه به بالین بگذارد‏‎[21]‎‏. ‏

‏و در مورد عثمان بن حنیف کارگزار خود در بصره که در مهمانی شامی که از طرف یکی از ثروتمندان شهر شرکت نموده بود با توبیخ شدید می فرمایند: به من خبر رسیده است که مردی از اهل بصره تو را به ضیافتی دعوت نموده است که غذاهای رنگارنگ در آنجا به نمایش گذاشته شده و ثروتمندان و دعوت‏‏ ‏‏شدگان در آن مجلس بودند. از فقیران در آن ضیافت خبری نبوده پس بدان که برای تو امامی است که از دنیا به دو قرص نان و خرمایی قناعت کرده است... به خدا قسم ذره ای از دنیای شما ذخیره نکرده ام و تکه ای از این زمین خدا را برای خود کنار نگذاشته ام. ‏

‏همان طور که ملاحظه می فرمایید تأکید امامان معصوم ما بر ساده زیستی متولیان امور و کارگزاران نظام اسلامی بوده است و خود در این زمینه بیش از هر کس رعایت ساده زیستی و ساده  پوشی را می نموده اند. امام راحل در این زمینه می فرمایند: روزی که ساده زیستی و قناعت را از یاد ببریم و بخواهیم مانند دولت مردان فاسد دوران طاغوت زندگی اشرافی داشته باشیم همان روز، روز مرگ ارزشهای ما و روز جدایی ما از ملت و روز مرگ ما و انقلاب ما است. ‏

‏در پایان به این نکته اشاره می کنم که حضرت امام از شروط اولیه مبارزه و مجاهد بودن در راه خدا را بی توجهی به منافع مادی و دنیاطلبی می دانند بررسی فرازهایی از فرمایشهای آن امام عظیم‏‏ ‏‏الشأن رهگشای همۀ مبارزان راه حق و حقیقت خواهد بود که می فرمایند: ‏

‏بحث مبارزه و رفاه‏‏ ‏‏طلبی، بحث قیام و راحت‏‏ ‏‏طلبی، بحث دنیاخواهی و آخرت‏‏ ‏‏جویی دو مقوله ای که هرگز با هم جمع نمی شوند و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند فقرا و متدینین بی بضاعت، گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلاب ما هستند و در فراز دیگری می فرمایند: امروز جنگ حق و باطل ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 347

‏ما جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، جنگ پابرهنه ها و مرفهین بی درد شروع شده است و من دست و بازوی همۀ عزیزانی را که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفته اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نموده اند می بوسم. و سلام و درودهای خاضعانه خود را به همۀ غنچه های آزادی و کمال نثار می کنم‏‎[22]‎‏. ‏

والسلام علی عبادالله الصالحین


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 348

‏ ‏

‏ ‏

‏فهرست منابع:‏

‏ ‏

‏ ‏

کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 349

‏ ‏

‏ ‏

‎ ‎

کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 350

  • . وصیتنامه حضرت امام خمینی.
  • . سوره انفال؛ آیۀ 1.
  • . خط امام؛ کلام امام؛ ج 2؛ ص 234.
  • . همان؛ ج 1؛ ص 235.
  • . همان.
  • . همان.
  • . سوره توبه؛ آیه 34.
  • . مجمع البیان؛ ج 5؛ ص 26.
  • . تحف العقول؛ ص 11.
  • . شکوةالانوار؛ ص 183.
  • . غررالحکم؛ ص 244.
  • . خصال؛ ص 64.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 20، ص 341.
  • . نهج البلاغه.
  • . وصیتنامه حضرت امام خمینی.
  • . همان.
  • . سوره حشر؛ آیه 7.
  • . کافی؛ ج 8؛ ص 61.
  • . عیون الاخبارالرضا؛ 2 / 126.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 91.  
  • . نهج البلاغه.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 85- 86.  .