امام حسن(ع)
معاویه یک سلطان بود در آنوقت؛ حضرت امام حسن بر خلافش قیام کرد در صورتی که آن وقت همه هم با آن مردک بیعت کرده بودند و سلطانش حساب می کردند. حضرت امام حسن قیام کرد تا آن وقتی که می توانست. وقتی که یک دسته علاف نگذاشتند که کار را انجام بدهد، با آن شرایط صلح کرد که مفتضح کرد معاویه را. آنقدری که حضرت امام حسن معاویه را مفتضح کرد به همان قدر بود که سیدالشهداء یزید را مفتضح کرد.(748)
1 / 4 / 50
* * *
امام حسن ـ سلام الله علیه ـ آن قدر گرفتاری که از این دوستان و اصحابش داشت از دیگران نداشت. اصحابی که توجه نداشتند که امام زمانشان روی چه نقشه دارد عمل می کند، با خیالهای کوچکشان، با افکار ناقصشان در مقابلش می ایستادند و غارتش کردند و اذیتش کردند، و ـ عرض می کنم که ـ شکستش دادند، معاهده با دشمنش کردند و هزار جور بساط درست کردند.(749)
18 / 4 / 58
* * *
بعد از اینکه صلح کردند، به حسب روایت، به حسب نقل، معاویه به منبر رفت و
کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 284 گفت که تمام حرفهایی که گفتم، من قرار دادم، زیر پایم؛ مثل پاره کردن این مردیکه آن قراردادها را. آن صلح تحمیلی که در عصر امام حسن واقع شد، آن حکمیت تحمیلی که در زمان امیرالمؤمنین واقع شد و هر دویش به دست اشخاص حیله گر درست شد.(750)
2 / 6 / 65
* * *
کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 285