بخش اول: کلیات
فصل دوم: وجوب امر به معروف و نهی از منکر
وجوب امر و نهی در روایات
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279-1379

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1394

زبان اثر : فارسی

وجوب امر و نهی در روایات

‏ ‏

وجوب امر و نهی در روایات

‏ ‏

استناد به حدیث کلکم راع...

‏ ‏

‏ ‏

‏اسلام عزیز از شما ـ ای گروههای مسلمان ـ در هر لباس و شغلی‏

کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 27

‏هستید، استمداد می کند؛ و وظیفۀ همه است که در نجات آن‏‎ ‎‏کوشش کنید و ضربه هایی که از سلاطین جور، خصوصاً در این‏‎ ‎‏پنجاه سال حکومت ضد اسلامی و ملی دودمان پهلوی، خورده‏‎ ‎‏است و می خورد جبران کنید. ‏کُلُّکُمْ رٰاعٍ وَ کُلُّکُم مَسْئُول‏.(40)‏

‏ ‏

‏ ‏

4 / 1 / 57

*  *  *

‏ ‏

مسئولیت عمومی به استناد کلکم راع...

‏ ‏

‏ ‏

‏آقایان توجه کنند همه و همۀ ملت موظفند که نظارت کنند بر این‏‎ ‎‏امور. نظارت کنند اگر من یک پایم را کنار گذاشتم، کج گذاشتم،‏‎ ‎‏ملت موظف است که بگویند پایت را کج گذاشتی، خودت را حفظ‏‎ ‎‏کن. مسئله، مسئلۀ مهم است. همۀ ملت موظفند به اینکه نظارت‏‎ ‎‏داشته باشند در همۀ کارهایی که الآن مربوط به اسلام است. اگر‏‎ ‎‏دیدند که یک کمیته خدای نخواسته برخلاف مقررات اسلام دارد‏‎ ‎‏عمل می کند، بازاری باید اعتراض کند؛ عرض بکنم که کشاورز‏‎ ‎‏باید اعتراض کند؛ معممین و علما باید اعتراض کنند. اعتراض کنند‏‎ ‎‏تا این کج را راست کنند. اگر دیدند یک معمم بر خلاف موازین‏‎ ‎‏اسلام، خدای نخواسته، می خواهد عمل بکند، همه موظفند که‏‎ ‎‏جلویش را بگیرند که امروز غیر روزهای دیگر است. آن وقت هم‏‎ ‎‏باید بگیرند، اما حالا کار مهم است. حالا اساس، اساس وجهۀ‏‎ ‎‏اسلام است. اساسی است که الآن اسلام به دست ما افتاده، داریم‏‎ ‎‏چه می کنیم؟ بنابراین، آنی که به نظر بنده مهم است این است، و‏‎ ‎‏البته اینها هم باید عمل بشود؛ اما اینها در درجۀ دوم است؛ درجۀ‏‎ ‎‏اولش عبارت از این است که همۀ ما، همۀ قشرها، همه، اینها همه‏‎ ‎‏باید این جهت را توجه داشته باشند و همۀ آنها مراعات این مسئلۀ‏‎ ‎کُلُّکُم راعٍ‏، همه باید مراعات این مسائل را بکنند. توجه داشته باشند‏

کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 28

‏که نبادا من یکوقت یک کلمه برخلاف مقررات اسلام بگویم.‏‎ ‎‏اعتراض کنند، بنویسند، بگویند. آقا، خدای نخواسته آقا، شما،‏‎ ‎‏ایشان، ایشان، اینهایی که الآن مردم توجه به آنها دارند و می گویند‏‎ ‎‏اینها مثلاً دارند اداره می کنند، چه حکومت باشد و چه کسانی که‏‎ ‎‏عرض بکنم که از این دادگاهها باشد، هر جا باشد، الآن وقت این‏‎ ‎‏است که همۀ اینها مواظبت کنند خودشان ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏. مواظبت کنند در‏‎ ‎‏اینکه یک قدم کج نگذارند؛ و اسلام را حفظ کنند. صورت اسلام‏‎ ‎‏را آنطوری که هست نشان بدهند. و اگر خدای نخواسته یک کسی‏‎ ‎‏پیدا شد که یک کار خلاف کرد، اعتراض کنند مردم؛ مردم همه به‏‎ ‎‏او اعتراض کنند که آقا چرا این کار را می کنی. در صدر اسلام‏‎ ‎‏هست که عمر وقتی که گفت ـ در منبر بود ـ که اگر من یک کاری‏‎ ‎‏کردم شماها چه بکنید. یک عربی شمشیرش را کشید گفت ما با‏‎ ‎‏این، با این شمشیر راستش می کنیم. باید اینطور باشد. باید مسلمان‏‎ ‎‏اینطور باشد که اگر ـ هر که می خواهد باشد، خلیفه مسلمین و‏‎ ‎‏عرض بکنم هر که می خواهد باشد ـ اگر دید پایش را کنار گذاشت،‏‎ ‎‏شمشیرش را بکشد که پایت را راست بگذار.(41)‏

8 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

مسئولیت عمومی به استناد کلکم راع...

‏ ‏

‏ ‏

‏الآن مکلّفیم ما، مسئولیم همه مان، همه مان مسئولیم، نه مسئول‏‎ ‎‏برای کار خودمان؛ مسئول کارهای دیگران هم هستیم ‏کُلُّکم راعٍ وَ‎ ‎کُلُّکُمْ مَسؤُولٌ عَن رَعِیَّتِه‎[1]‎‏ همه باید نسبت به همه رعایت بکنند. همه‏‎ ‎‏باید نسبت به دیگران. مسئولیت من هم گردن شماست؛ شما هم‏‎ ‎‏گردن من است. اگر من پایم را کج گذاشتم، شما مسئولید اگر‏

کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 29

‏نگویید چرا پایت را کج گذاشتی؟ باید هجوم کنید، نهی کنید که‏‎ ‎‏چرا؟ اگر خدای نخواسته یک معمّم در یک جا پایش را کج‏‎ ‎‏گذاشت، همه روحانیون باید به او هجوم کنند که چرا برخلاف‏‎ ‎‏موازین؟ سایر مردم هم باید بکنند. نهی از منکر اختصاص به‏‎ ‎‏روحانی ندارد؛ مال همه است. امت باید نهی از منکر بکند؛ امر به‏‎ ‎‏معروف بکند.(42)‏

15 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

مسئولیت همگانی با استناد به کلکم راع...

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر خدای نخواسته در این نهضتی که شما کردید یکوقت کاری ما‏‎ ‎‏و شما انجام بدهیم، روحانیون و پاسداران هر دو طایفه پاسدار‏‎ ‎‏هستند؛ پاسدار اسلام. همۀ ملت، پاسدار اسلام باید باشند: ‏کُلُّکُم‎ ‎رَاعٍ‏. همه باید مراعات کنید، همه تان «راعی» هستید، همۀ مردم، و‏‎ ‎‏همه هم مسئول هستند؛ یعنی همه باید همان طوری که یک شبانی‏‎ ‎‏یک گله ای را می برد و رَعْی می کند و می چراند و به جاهای خوب‏‎ ‎‏باید ببرد، مسئول این است که این را به جاهای خوب و به‏‎ ‎‏علفچراهای خوب ببرد و به آبهای خوب، و مسئول است پیش‏‎ ‎‏صاحبان او به اینکه چرا نبردی؟‏

‏     همۀ ما آن حال را داریم، مسئولیم در مقابل خدا و در مقابل‏‎ ‎‏وجدان. و همه مان باید مراعات بکنیم؛ یعنی نه اینکه مراعات‏‎ ‎‏خودمان را؛ من مراعات همۀ شما را بکنم؛ شما هم هر یک‏‎ ‎‏مراعات همه را. یک همچو برنامه است که همه را وادار کرده که به‏‎ ‎‏همه «چرا»بگوییم، همه را. به هر فردی، لازم کرده به اینکه امر به‏‎ ‎‏معروف کند. اگر یک فرد خیلی به نظر مردم مثلاً پایین یک فردی‏‎ ‎‏که به نظر مردم خیلی اعلا رتبه هم هست، اگر از او یک انحرافی‏

کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 30

‏دید، بیاید ـ اسلام گفته برو به او بگو نکن ـ بایستد در مقابلش‏‎ ‎‏بگوید این کارَت انحراف بود نکن.(43)‏

2 / 7 / 58

*  *  *

‏ ‏

استدلال به حدیث من اصبح و لم یهتم...

‏ ‏

‏ ‏

‏مسلمان اگر بخواهد اهتمام به امور مسلمین نداشته باشد که‏‎ ‎‏مسلمان ‏‏[‏‏نیست‏‏]‏‏؛ لَیْسَ بِمُسْلِمٍ؛ ‏مَن اَصبحَ و لَمْ یَهْتَمَّ باُمورِ المُسلمینَ فَلَیسَ‎ ‎بمُسلِمٍ.‎[2]‎‏ هی هم بگو ‏لا اله الا الله ، ‏مُسْلم نیست اینطور. اسلام آن‏‎ ‎‏است که به درد مسلمین بخورد؛ مسْلم آن است که به درد مسلمین‏‎ ‎‏بخورد، برسد به درد مسْلم که آقا کشتند جوانهای ما را. ما‏‎ ‎‏بی تفاوت باشیم؟ کشتند علمای ما را، ما بی تفاوت باشیم؟ کشتند‏‎ ‎‏مؤمنین و مسلمین را، ما بی تفاوت باشیم؟‏

‏ما راضی بشویم به این امر؟ ما کاری بکنیم که از آن انتزاعِ رضایت‏‎ ‎‏بشود؟ باید ما خودمان را عوض کنیم.(44)‏

29 / 11 / 56

*  *  *

‏ ‏

وظیفۀ قرآنی برپایی نظام اسلامی

‏ ‏

‏ ‏

‏چون برقراری نظام سیاسی غیراسلامی، به معنای بی اجرا ماندن‏‎ ‎‏نظام سیاسی اسلام است.‏

‏     ‏‏همچنین به این دلیل که هر نظام سیاسی غیراسلامی، نظامی‏‎ ‎‏شرک آمیز است، چون حاکمش «طاغوت» است؛ و ما موظفیم آثار‏‎ ‎‏شرک را از جامعؤ مسلمانان و از حیات آنان دور کنیم و از بین ببریم.‏

‏     ‏‏و باز به این دلیل که موظفیم شرایط اجتماعی مساعدی، برای‏‎ ‎‏تربیت افراد مؤمن و با فضیلت فراهم سازیم؛ و این شرایط درست‏

کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 31

‏ضد شرایط حاکمیت «طاغوت» و قدرتهای نارواست؛ شرایط‏‎ ‎‏اجتماعی ای که ناشی از حاکمیت «طاغوت» و نظام شرک آمیز‏‎ ‎‏است، لازمه اش همین فسادی است که می بینید. این همان «فساد‏‎ ‎‏فی الارض» است که باید از بین برود؛ و مسببین آن به سزای اعمال‏‎ ‎‏خود برسند. این همان فسادی است که فرعون با سیاست خود در‏‎ ‎‏کشور مصر به وجود آورد، و ‏اِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدینَ؛‎[3]‎‏ در این شرایط‏‎ ‎‏اجتماعی و سیاسی، انسان مؤمن، و متقی و عادل نمی تواند زندگی‏‎ ‎‏کند و بر ایمان و رفتار صالحش باقی بماند؛ و دو راه در برابر خود‏‎ ‎‏دارد: یا اجباراً اعمالی مرتکب شود که شرک آمیز و ناصالح است؛‏‎ ‎‏یا برای اینکه چنین اعمالی مرتکب نشود و تسلیم اوامر و قوانین‏‎ ‎‏«طواغیت» نشود، با آنها مخالفت و مبارزه کند تا آن شرایط فاسد‏‎ ‎‏را از بین ببرد. ما چاره نداریم جز اینکه دستگاههای حکومتی‏‎ ‎‏فاسد و فاسدکننده را از بین ببریم و هیأتهای حاکمؤ خائن و فاسد و‏‎ ‎‏ظالم و جائر را سرنگون کنیم.(45)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

استدلال به وصیت علی  ‏علیه السلام‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ما وظیفه داریم مردم مظلوم و محروم را نجات دهیم. ما وظیفه‏‎ ‎‏داریم پشتیبان مظلومین و دشمن ظالمین باشیم. همین وظیفه است‏‎ ‎‏که امیرالمؤمنین(ع) در وصیت معروف به دو فرزند بزرگوارش‏‎ ‎‏تذکر می دهد و می فرماید: وَ کُونا لِلظّالِمِ خَصْماً، وَ لِلْمَظْلُومِ‏‎ ‎‏عَوْناً؛‏‎[4]‎‏ دشمن ستمگر، و یاور و پشتیبان ستمدیده باشید.(46)‏

‏ ‏


کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 32

 

استدلال به کلام حضرت علی  ‏علیه السلام ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏علاقۀ علمای اسلام به ممالک و قوانین اسلامی علاقۀ الهی‏‎ ‎‏ناگسستنی است.‏

‏     ما از جانب خدای تعالی مأمور حفظ ممالک اسلامی و‏‎ ‎‏استقلال آنها هستیم و ترک نصیحت و سکوت ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ در مقابل‏‎ ‎‏خطرهایی که پیش بینی می شود برای اسلام و استقلال مملکت‏‎ ‎‏جرم می دانیم؛ گناه بزرگ می دانیم؛ استقبال از مرگ سیاه می دانیم.‏‎ ‎‏پیشوای بزرگ ما، حضرت امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ سکوت را‏‎ ‎‏در مقابل ستمکاری جایز نمی دانست؛ و ما نیز جایز نمی دانیم.‏‎ ‎‏وظیفۀ ما ارشاد ملت است، ارشاد دولتهاست، ارشاد جمیع‏‎ ‎‏دستگاههاست. ما از این وظیفه به خواست خدای تعالی‏‎ ‎‏خودداری نمی کنیم.‏

‏     در این زمان، سکوت در مقابل ستمکاری، اعانت به ستمکاران‏‎ ‎‏است.(47)‏

15 / 3 / 43

*  *  *

‏ ‏

استدلال به خطبۀ نهج البلاغه

‏ ‏

‏ ‏

‏علمای اسلام موظفند با انحصارطلبی و استفاده های نامشروع‏‎ ‎‏ستمگران، مبارزه کنند؛ و نگذارند عدؤ کثیری گرسنه و محروم‏‎ ‎‏باشند، و در کنار آنها ستمگران غارتگر و حرامخوار در ناز و نعمت‏‎ ‎‏به سر ببرند. امیرالمؤمنین(ع) می فرماید: من حکومت را به این‏‎ ‎‏علت قبول کردم که خداوند تبارک و تعالی از علمای اسلام تعهد‏‎ ‎‏گرفته و آنها را ملزم کرده، که در مقابل پرخوری و غارتگری‏‎ ‎‏ستمگران و گرسنگی و محرومیت ستمدیدگان ساکت ننشینند و‏‎ ‎‏بیکار نایستند:‏

‏     اما وَ الّذی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأ النّسَمَةَ، لَوْلا حُضُورُ الْحاضِرِ وَ قِیامُ‏

کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 33

‏الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النّاصِرِ وَ ما أخَذَ الله ُ عَلَی الْعُلَماءِ أنْ لاٰیُقٰارُّوا عَلٰی‏‎ ‎‏کِظَّةِ ظٰالِمٍ وَ لاٰسَغَبِ مَظْلُومٍ، لَاَلْقَیْتُ حَبْلَها عَلی غارِبِها وَلَسَقَیْتُ‏‎ ‎‏آخِرَها بِکَأسِ أوَّلِها؛ وَلَألْفَیْتُمْ دُنْیٰاکُمْ هذِهِ أزْهَدَ عِنْدی مِنْ عَفْطَةِ‏‎ ‎‏عَنْزٍ.‏‎[5]‎

‏    ‏‏سوگند به آنکه بذر را بشکافت و جان را بیافرید، اگر‏‎ ‎‏حضور یافتن بیعت کنندگان، نبود و حجت بر لزوم تصدی من با‏‎ ‎‏وجود یافتن نیروی مددکار تمام نمی شد، و اگر نبود که خدا از‏‎ ‎‏علمای اسلام پیمان گرفته، که بر پرخوری و غارتگری ستمگران و‏‎ ‎‏گرسنگی جانکاه و محرومیت ستمدیدگان، خاموش نمانند، زمام‏‎ ‎‏حکومت را رها می ساختم و از پی آن نمی گشتم؛ و دیدید که این‏‎ ‎‏دنیاتان و مقام دنیایی تان در نظرم از نمی که از عطسؤ بزی بیرون‏‎ ‎‏می پرد، ناچیزتر است.‏

‏     امروز چطور می توانیم ساکت و بیکار بنشینیم و ببینیم عده ای‏‎ ‎‏خائن و حرامخوار و عامل بیگانه به کمک اجانب و به زور سرنیزه‏‎ ‎‏ثروت و دسترنج صدها میلیون مسلمان را تصاحب کرده اند، و‏‎ ‎‏نمی گذارند از حداقل نعمتها استفاده کنند؟ وظیفؤ علمای اسلام و‏‎ ‎‏همؤ مسلمانان است که به این وضع ظالمانه خاتمه بدهند؛ و در‏‎ ‎‏این راه، که راه سعادت صدها میلیون انسان است، حکومتهای‏‎ ‎‏ظالم را سرنگون کنند، و حکومت اسلامی تشکیل دهند.(48)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

وظیفه علما در کلام علی علیه السلام

‏ ‏

‏علمای مذهبی علیه رژیم شاه و دولتهای او قیام کرده اند بسیار‏‎ ‎‏واضح است. امام علی (ع) می گوید: «خداوند از دانشمندان پیمان‏

کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 34

‏گرفته است که بر سیریِ ستمگر و گرسنگی مظلوم سکوت‏‎ ‎‏نکنند.‏‎[6]‎‏» و این شاه ستمگر و دارو دستۀ اوست که با همۀ فقر‏‎ ‎‏طاقت فرسای مردم ما، میلیاردها دلار ثروت کشور را به خود‏‎ ‎‏اختصاص داده است. و نیز: «اگر بدعتها در دین ظاهر شود، بر‏‎ ‎‏علماست که دانش خود را آشکار کنند و نگذارند فریبها و نیرنگها و‏‎ ‎‏دروغهای بدعت گذاران در دین و در مردم اثر کند و منحرف سازد.»‏‎ ‎‏و این شاه است که با انواع دروغها و حیله ها، هم دین خدا را تحریف‏‎ ‎‏کرده و خواسته های شیطانی خود و اربابانش را به عنوان قوانین‏‎ ‎‏منطبق با اسلام بر ملت مظلوم ایران تحمیل می کند، و هم حقایق و‏‎ ‎‏واقعیات را وارونه جلوه می دهد. بر علمای دینی و مذهبی است که‏‎ ‎‏چهرۀ واقعی او را به ملت معرفی ‏‏کنند.(49)‏

‏ ‏

‏ ‏

18 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

استفاده از حدیث تحف العقول

‏ ‏

‏ ‏

‏ما باید جلو این غارتگریها و حرامخوریها را بگیریم. همؤ مردم‏‎ ‎‏موظف به این کار هستند؛ ولی علمای دینی وظیفه شان سنگینتر و‏‎ ‎‏مهمتر است. ما باید پیش از سایر افراد مسلمان به این جهاد‏‎ ‎‏مقدس، و این وظیفؤ خطیر اقدام کنیم. ما به خاطر مقام و موقعیتی‏‎ ‎‏که داریم بایستی پیشقدم باشیم. اگر امروز قدرت نداریم که جلو‏‎ ‎‏این کارها را بگیریم و حرامخواران و خائنین به ملت و دزدان مقتدر‏‎ ‎‏و حاکم را به کیفر برسانیم، باید کوشش کنیم این قدرت را به دست‏‎ ‎‏بیاوریم؛ و در عین حال، به عنوان حداقل انجام وظیفه، از اظهار‏‎ ‎‏حقایق و افشای حرامخوریها و دروغپردازیها کوتاهی نکنیم. وقتی‏‎ ‎‏قدرت به دست آوردیم، نه تنها سیاست و اقتصاد و ادارؤ کشور را‏

کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 35

‏درست می کنیم؛ بلکه حرامخورها و دروغپردازها را شلاق‏‎ ‎‏می زنیم و به کیفر می رسانیم.‏

‏     مسجد اقصی را آتش زدند. ما فریاد می کنیم که بگذارید‏‎ ‎‏مسجد اقصی به همین حال نیمسوخته باقی باشد؛ این جرم را از‏‎ ‎‏بین نبرید؛ ولی رژیم شاه حساب باز می کند و صندوق می گذارد، و‏‎ ‎‏به اسم بنای مسجد اقصی از مردم پول می گیرند تا بتوانند از این‏‎ ‎‏راه استفاده نمایند و جیب خود را پر کنند؛ و ضمناً آثار جرم‏‎ ‎‏اسرائیل را از بین ببرند!‏

‏     اینها مصیبتهایی است که گریبانگیر امت اسلام شده، و کار را به‏‎ ‎‏اینجا رسانده است. آیا علمای اسلام نباید این مطالب را بگویند؟‏‎ ‎‏لَولاٰ یَنْهٰاهُمُ الرّبّانیونَ وَالاَْحبارُ عن قَوْلِهِمُ الإْثْمَ وَ اَکْلِهِمُ السُّحْتَ؛‏‎[7]‎‎ ‎‏چرا فریاد نمی زنند؟ چرا از این غارتگریها هیچ سخنی‏‎ ‎‏نمی گویند؟...‏

‏     شما در جامعه هیبت و شوکت دارید؛ ملت اسلام به شما‏‎ ‎‏احترام می گذارند و برای شما کرامت قائلند؛ این مهابت و عزتی که‏‎ ‎‏در جامعه دارید، برای این است که از شما انتظار می رود که در‏‎ ‎‏برابر ظلمه به حق قیام کنید؛ حق ستمدیدگان را از ظالم بگیرید. به‏‎ ‎‏شما امیدوارند که قیام نمایید و از تعدی ظلمه جلوگیری‏‎ ‎‏کنید.‏‎[8]‎‏(50)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

استدلال به خطبۀ سیدالشهدا علیه السلام

 

‏ ‏

‏از حضرت سیدالشهداء ـ سلام الله علیه ـ خطبه ای‏‎[9]‎‏ نقل شده‏‎ ‎

کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 36

‏است که در آن خطبه علت قیام خودشان را بر ضد حکومت وقت‏‎ ‎‏ذکر فرموده اند. و آن این است که فرموده اند خطاب به مردم که‏‎ ‎‏پیغمبر اکرم فرموده است کسی که ببیند یک سلطان جائری حلال‏‎ ‎‏می شمرد حُرُمٰاتِ الله را، چیزهایی را که خداوند حرام کرده است‏‎ ‎‏این آزاد می گذارد، و مخالف سنت رسول الله عمل می کند و عهد‏‎ ‎‏خدا را می شکند، اگر کسی دید یک سلطان جائری این کارها را‏‎ ‎‏می کند و مع ذلک ساکت شد و تغییر نداد با قول خودش، با عمل‏‎ ‎‏خودش این انحرافی که سلطان جائر پیدا کرده است تغییر نداد،‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی حتم کرده است، حتم است بر او که این‏‎ ‎‏آدمی که ساکت شد در مقابل این سلطانی که حرمت احکام خدا را‏

‏نگه نمی دارد، مخالف سنت رسول الله عمل می کند و عهد خدا را‏‎ ‎‏می شکند، این ساکت بشود در مقابل یک همچو سلطانی و قولاً و‏‎ ‎‏عملاً تغییر ندهد مسیر این سلطان جائر را، حتم است بر خدای‏‎ ‎‏تبارک و تعالی که جای او را هم جای همان سلطان جائر در آخرت‏‎ ‎‏قرار بدهد. یعنی این سلطان جائر که اینطور اوصاف را دارد: سنت‏‎ ‎‏پیغمبر اکرم را تغییر می دهد و عهد خدا را می شکند و حرمات الله ‏‎ ‎‏را سزاوار و رها می کند یعنی مُسْتَحِلّ است، ولو این آدم که این‏‎ ‎‏چیزها را از این آدم می بیند و ساکت است، همۀ کارهای واجب و‏‎ ‎‏مستحب هم به جا بیاورد، آدمی باشد که سه وقت نماز می خواند،‏‎ ‎‏در مساجد می رود، آدمی باشد که احکام خدا را همه را ترویج‏‎ ‎‏می کند، موافق رضای خدا عمل می کند، همۀ کارهای خوب را‏‎ ‎‏می کند، از همۀ کارهای بد هم اجتناب می کند، لکن ساکت است‏‎ ‎‏در مقابل سلطان جائر، به حَسَب این روایتی که نقل شده است از‏‎ ‎‏سیدالشهداء ـ سلام الله علیه ـ که به منزلۀ علت قیام ایشان است بر‏‎ ‎‏ضد حکومت وقت، این است که می خواهند عمل به قول‏‎ ‎

کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 37

‏رسول الله بکنند که مبادا یکوقت تخلف بکنند و کسی که تخلف‏‎ ‎‏بکند جای او جای همان سلطان جائر است؛ یعنی در هر طبقه ای‏‎ ‎‏از جهنم که سلطان جائر، یک همچو سلطان جائری جا دارد، این‏‎ ‎‏آدمی هم که ساکت است که این سلطان جائر هر کاری می خواهد‏‎ ‎‏بکند، ساکت است او، جایش جای همین سلطان جائر است.(51)‏

18 / 9 / 57

*  *  *

‏ ‏

‎ ‎

کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 38

  • )) بحارالانوار؛ ج 75، ص 38.
  • )) اصول کافی؛ ج 2: کتاب ایمان و کفر؛ «باب الاهتمام بامور المسلمین»، ص 163، ح 1.
  • )) همانا او از فسادگران بود (قصص /  4).
  • )) نهج البلاغة؛ نامؤ 47.
  • )) نهج البلاغة؛ خطبۀ 3.
  • )) نهج البلاغة؛ خطبۀ 3.
  • )) مائده / 63.
  • )) نکته هایی از ولایت فقیه (با استفاده از حدیث تحف العقول، ص 271).
  • )) بحارالانوار؛ ج 44، ص 382.