فصل اوّل
بدان که اهل معرفت و اصحاب مراقبه را به قدر قوت معرفت آنها به مقام مقدّس ربوبیّت و اشتیاق آنها به مناجات حضرت باری عزّ اسمه، از اوقات صلوات، که میقات مناجات و میعاد ملاقات با حق است، مراقبت و مواظبت بوده و هست.
آنان که مجذوب جمال جمیل و عاشق و دلباخته حسن ازلند و از جام محبّت سرمست و از پیمانۀ الستْ بیخودند، از هر دو جهان رسته و چشم از اقالیم وجود بسته و به عزّ قدس جمال اللّه پیوسته اند؛ برای آنها دوام حضور است و لحظه ای از ذکر و فکر و مشاهدت و مراقبت مهجور نیستند.
کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 108 و آنان که اصحاب معارف و ارباب فضائل و فواضلند و شریف النّفس و کریم الطّینة اند، چیزی را به مناجات حق اختیار نکنند و از خلوت و مناجات حقْ خود او را طالبند و عزّ و شرف و فضیلت و معرفت را همه در تذکّر و مناجات با حق دانند. اینان اگر توجّه به عالم کنند و نظر به کونین اندازند، نظر آنها عارفانه باشد، و در عالم حق جو و حق طلبند و تمام موجودات را جلوۀ حق و جمال جمیل دانند ـ «عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست.» اینان اوقات صلوات را به جان و دل مواظبت کنند و از وقت مناجات با حق انتظار کشند، و خود را برای میقاتگاه حق حاضر و مهیّا کنند. دل آنها حاضر است و از محضرْ حاضر را طلبند و احترام محضر را برای حاضر کنند، و عبودیّت را مراودت و معاشرت با کامل مطلق دانند و اشتیاق آنها برای عبادت از این باب است.
و آنان که مؤمن به غیب و عالم آخرت و شیفتۀ کرامات حضرت حق جلّ جلاله اند و نعمتهای ابدی بهشتی و لذّتها و بهجتهای دائمی سرمدی را با حظوظ داثرۀ دنیاویّه ولذائذ ناقصۀ موقّتۀ مشوبه مبادله نکنند، نیز در وقت عبادات که بذر نعم اخرویّه است قلوب خود را حاضر نمایند و از روی دلچسبی و اشتیاق قیام به امر کنند، و از اوقات صلوات، که وقت حصول نتایج و کسب ذخایر است، انتظار کشند، و چیزی را به نعم جاویدان اختیار نکنند. اینان نیز چون قلب آنها از عالم غیب با خبر است و ایمان قلبی به نعم همیشگی و لذّات دائمۀ عالم آخرت آوردند، اوقات خود را غنیمت شمارند و تضییع اوقات خود نکنند. اُولئکَ اَصْحابُ الجَنَّةِ و اَربابُ النِعْمِةِ هُمْ فیها خالِدُون.
این طوایف که ذکر شد، و بعض دیگر که ذکر نشد، خود عبادات نیز برای آنها لذّاتی است به حسب مراتب آنها و معارف آنان؛ و کلفت تکلیف برای آنها به هیچ وجه نیست. ولی ما بیچاره های گرفتار آمال و امانی و بستۀ
کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 109 زنجیرهای هویٰ و هوس و فرورفتگان در بحر مسجور ظلمانی عالم طبیعت که نه بویی از محبّت و عشق به شامّۀ روحمان رسیده و نه لذّتی از عرفان و فضیلت را ذائقۀ قلبمان چشیده، نه اصحاب عرفان و عیانیم و نه ارباب ایمان و اطمینان. عبادات الهیّه را تکلیف و کلفت دانیم و مناجات با قاضی الحاجات را سربار و تکلّف شماریم. جز دنیا، که معلف حیوانات است، رکون به چیزی نداریم و جز به دار طبیعت، که معتکف ظالمان است، تعلّقی نداریم. چشم بصیرت قلبمان از جمال جمیل کور و ذائقۀ روح از ذوق عرفان مهجور است.
بلی، سرحلقۀ اهل معرفت و خلاصۀ اصحاب محبّت و حقیقت اَبیتُ عِنْدَ رَبّی یُطْعِمُنی وَ یَسْقینی فرماید. خدایا، این چه بیتوته است که در دار الخلوتِ انسْ محمّد(ص) را با تو بوده. و این چه طعام و شراب است که با دست خود این موجود شریف را چشاندی و از همۀ عوالم وارهاندی. آن سرور را رسد که فرماید: لی مَعَ اللّه وَقْتٌ لا یَسَعُهُ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لا نَبیٌّ مُرْسَل. آیا این وقت از اوقات عالم دنیا و آخرت است؟ یا وقت خلوتگاه «قاب قوسین» و طرح الکونین است؟ چهل روز موسی کلیم صوم موسوی گرفت و به میقات حق نایل شد و خدا فرمود: تَمَّ میقاتُ رَبِّهِ اَربَعینَ لَیْلَةً. با این وصف به میقات محمّدی نرسد و با وقت احمدی تناسب پیدا نکند. به موسی علیه السلام در میعادگاه فَاخْلَعْ نَعْلَیْک خطاب رسید، و آن را به «محبت اهل» تفسیر کردند، و به رسول ختمی امر به حبّ علی شد. در قلب از این سرّ جذوه ای است که دم از او نزنم؛ تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل.
کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 110