مقصد سوم الهیات
بیان عمومیت قدرت باری تعالی
بحثی پیرامون جبر و تفویض
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

بحثی پیرامون جبر و تفویض

فریده دوم احکام صفات واجب / غرر فی عموم قدرته تعالی لکلّ شی‌ء خلافاً للثنویة و المعتزلة

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : اردبیلی، سید عیدالغنی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

بحثی پیرامون جبر و تفویض

بحثی پیرامون جبر و تفویض

‏ ‏

‏ ‏

لکن کما الوجود منسوب لنا  ‎ ‎فالفعل فعل الله و هو فعلنا

‏ ‏

‏چون از کلمات گذشته و ادله ای که اقامه شد برای کسانی که در تدبر ادله ناقص‏‎ ‎‏می باشند، توهّم جبر پیدا می شود، لذا اولاً مذهب جبر را متعرض می شویم که جبری‏‎ ‎‏چه می گوید و بنای مذهبش بر چیست ـ چون ما یک مذهب جبری شنیده ایم و از‏‎ ‎


تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 308

‏حقیقت آن بی خبریم ـ و ثانیاً متعرض مذهب تفویض می شویم. ما بعد از آنکه بر ابطال‏‎ ‎‏هر دو مذهب برهان داریم، قهراً ‏‏«لاجبر ولاتفویض بل أمر بین الأمرین»‏‎[1]‎‏ ثابت‏‎ ‎‏می شود.‏

‏والحاصل: ما دلیلی بر لا جبر و لا تفویض نداریم جز اینکه اگر آن دو مذهب ابطال‏‎ ‎‏شد، می فهمیم که باید لا جبر و لا تفویض ثابت باشد و از خود روایت در این باب‏‎ ‎‏نمی توانیم چیزی استفاده کنیم چون از مجملات است. و لذا در این باب علمای امامیه‏‎ ‎‏را قریب دوازده قول است و روایت: ‏‏«لاجبر و لاتفویض بل أمر بین الأمرین»‏‏ را‏‎ ‎‏چندجور معنی کرده اند. مفید‏‎[2]‎‏ ـ علیه الرحمه ـ آن را به گونه ای‏‎[3]‎‏ و مرحوم مجلسی‏‎[4]‎‎ ‎‏آن را به گونۀ دیگری معنی کرده است‏‎[5]‎‏ که اصلاً به رشته ای که ما به آن مشغول‏‎ ‎‏می باشیم مربوط نیست.‏

‏مفید ـ علیه الرحمه ـ گفته است: معنای لا جبر و لا تفویض این است که: خدا‏‎ ‎‏تمام اشیاء را واجب نکرده و تمام آنها را هم مباح نکرده که افسار را به گردن خود‏‎ ‎‏انسان انداخته باشد، بلکه «أمر بین الأمرین» است، یعنی بعضی از آنها مباح و بعضی‏‎ ‎


تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 309

‏حرام است و به عبارت دیگر خداوند همۀ اشیاء را حتم نکرده و همۀ آنها را نیز‏‎ ‎‏مباح نکرده بلکه «أمر بین الأمرین» است، یعنی بعضی از آنها را حتم و بعضی را‏‎ ‎‏مباح فرموده است.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 310

  • )) اصول کافی، ج 1، ص 160، حدیث 13؛ توحید صدوق، ص 362، حدیث 8.
  • )) ابوعبدالله محمد بن محمد بن نعمان عکبری بغدادی، در علم، فضل، فقاهت و عدالت سرآمد و در نیکویی اخلاق و تیزبینی و حاضرجوابی یگانۀ روزگار بود. در سال 336 ق. به دنیا آمد و از قریب شصت استاد بهره برد و بیش از دویست اثر در حدیث، فقه، کلام و تاریخ از خود به یادگار گذاشت. در ماه رمضان سال 413 ق. وفات یافت و بر دوش هشتاد هزار نفر تشییع و در بقعۀ کاظمیه به خاک سپرده شد.
  • )) تصحیح الاعتقاد، ص 32 ـ 33.
  • )) علامه محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، از بزرگان محدثین شیعه و در ترویج و بسط معارف و احادیث اهل بیت  علیهم السلام کم نظیر بود، عمر شریف خویش را به تألیف، ترجمه، اقامۀ جماعات، هدایت مردم و ارشاد حکّام سپری کرد و بیش از یک میلیون سطر به رشتۀ تحریر درآورد، کتاب بحار الانوار وی به تنهایی دائرة المعارف ارزشمندی از روایات شیعه به شمار می رود. وی به سال 1037ق. به دنیا آمد و در رمضان 1110 ق. به رحمت حق پیوست و در اصفهان به خاک سپرده شد.
  • )) بحار الانوار، ج 5، ص 83؛ مرآة العقول، ج 2، ص 207.