براهین حکمای طبیعی بر اثبات واجب
ثمّ الطبیعی طریق الحرکه یأخذ للحقّ سبیلاً سلکه
بعد از بیان این مطالب به اثبات ذات واجب الوجود رجوع می شود.
هر ذی فنی و هر صاحب علمی از فن و علم خود بر ذات واجب برهان اقامه می نماید. چون عالم الهی، الهی است ازطریقۀ خویش برهان اقامه می کند، بلکه متأله و آنکه در الهیات توغّل دارد، از جنبه تأ لّه خود در مقام اثبات برای غیر ذات واجب، برهان اقامه می نماید.
مثلاً دو دلیل گذشته ـ برهان خلف و استقامت ـ دلیل حکیم الهی و حکیم متأله بود و چون موضوع علم حکیم الهی وجود است و وی به مراتب و نظام و سلسلۀ وجود نظر می کند، از راه نظر به مراتب وجود، بر اثبات صانع دلیل اقامه نموده است.
و دلیل استقامت که ذکر شد از طرف حکیم الهی بوده؛ زیرا حکیم الهی به موجود نظر کرده و از کثرات وجود و مراتب آن به ذات احدیت پی برده است و به مراتب ممکنه بما اینکه موجودات ممکنه اند، نظر نموده و آن دلیل را اقامه نموده است.
و حکیم متأله که در الوهیت متوغّل و در وحدت فرو رفته است، از وحدة الوجود به صرف الوجود تام الوجود نظر نموده و از ذات خود واجب بر ذات خود او برهان
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 48 اقامه نموده و گفته است: «یا من دلّ علی ذاته بذاته».
و چون حکیم طبیعی نه طبیعی به معنای منکر الله، بلکه طبیعی الهی که کار وی تحقیق وضعیت و کیفیت و حقایق علم طبیعی بوده و این صفحۀ طبیعت و ماده را باز کرده و شغل او مطالعۀ حقایق و کتابهای این موجودات واقعه در این عالم طبیعت است و جسم را بما انّه قابل للتغیر و بما انّه متحرک أو ساکن مورد بحث قرار می دهد، از حرکت طبیعت بر ذات پاک اقدس مبدأ این عالم طبیعت و مادی دلیل اقامه می کند. و این حکیم طبیعی یک دفعه با اصل حرکت؛ اعم از اینکه حرکت مطلق اجسام یا حرکت فلکیه یا حرکت نفس باشد، برهان اقامه نموده و یک بار از راه حرکت فلکیه که حکمای قدیم با کمک از مقداری حدس و مقداری برهان برای افلاک حرکت قائل بوده اند، برهان اقامه نموده، و یک مرتبه از حرکت نفس بر وجود مبدأ برهان اقامه نموده اند.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 49