فصل دوم
بیان مذاهب گوناگون در تناسخ
و رد تمامی اقسام تناسخ
در تناسخ اقوال مختلفی است به اختلاف تصوراتی که به نحو موعظه گفته می شود، یک قسمتی نزولی و جمعی صعودی، چنانچه خواهد آمد.
جمعی گفته اند: نفوس انسانی که از بدن خارج شد همیشه بین ابدان حیوانات در دوران است. و این قول بسی سخیف است و در ابطال آن همین کفایت می کند که یک نوعی به قسر دائم از وصول به غایت خود و حرکت به آمال خود بی نصیب و بی بهره باشند، و این در دستگاه عنایت و حکمت نمی گنجد؛ به جهت اینکه غیر ممکن است فعل لغوی از مبدأ اعلی و حکیم صادر شود؛ زیرا هیچ موجودی در این نظام اکمل خلق نمی شود مگر اینکه علت غایی دارد، و معالیل برای خودشان خلق نمی شوند، بلکه به جهت علت غایی مخلوق می شوند، وگرنه لازم می آید شی ء چهار علت نداشته باشد و این چنین مخلوقی که ابداً به غایت نرسد لغو است، و لغو و عبث بر آن ذاتی که برهان آن را به ما معرفی نموده است نمی سزد، پس قول این گونه اشخاص از قائلین به تناسخ دورتر از این است که به آن اعتنا شود.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 3)صفحه 173 گروه دوم و سوم از تناسخیها یک قسم مثل یوذاسفیها هستند که می گویند: انسان باب الابواب و باب الفتح می باشد که فیض فاعل مفارق را چون قریب به اوست و از همۀ موجودات طبیعت جلوتر و شریف تر است به خود جلب نموده و ممکن نیست فیض به طبقات دیگر برسد، در صورتی که انسان جلوتر هست، پس نفوس انسانیه که در ابدان انسانی برقرار هستند بعد از خروج، آنهایی که سعید شده اند و روحیات و اخلاقیات انسانیه در آنها ملکه شده، عقلی هستند و به عالم عقل عروج می کنند، و اگر کامل نشده باشند در ابدان دیگری از حیوانات وارد می شوند، آن هم به طریقی که الاعلی فالاعلی باشد؛ یعنی به ابدان حیواناتی که با ادنی مرتبۀ انسانیت قریب الافق هستند وارد می شوند و هکذا، تا به ادنی ترین حیوان برسد، و اگر باز شقاوت زیاد شود در اول مرتبه عالیه نبات ثم الادنی فالادنی وارد می شوند تا به جماد برسد. این قول هم از یوذاسفیها می باشد که سردسته آنها یوذاسف بوده است.
و دستۀ دیگر به عکس این قائل هستند و گفته اند: اول فیض به نبات می رسد و نفس نباتی که کامل شد در ادنی مرتبۀ حیوانات مثل کرم خراطین و دیگر حیواناتی که حس لمس دارند وارد می شود، و هرچه ترقی کند، از بدن که خارج شد در بالاتر وارد می شود تا به مرحلۀ انسان برسد.
آخوند در ابطال قول اینها دو دسته ادله دارد: یک دسته تمام اقسام تناسخ را ابطال می کند که دلیل عامه است، و دستۀ دیگر خاص است که قسم خاصی از اقوال تناسخ را ابطال می نماید.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 3)صفحه 174