حجت پنجم بر تجرد نفس ناطقه
اگر قوۀ عاقله در عضوی از اعضای بدن مثل قلب یا دماغ منطبع باشد، یا دائماً آن عضو را تعقل می کند، یا مطلقاً آن عضو را تعقل نمی کند. و چون نه دائم التعقل و نه همیشه غیر متعقل است، بلکه گاهی متعقل و گاهی غیر متعقل است، معلوم می شود،
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 3)صفحه 19
منطبع در عضوی نیست. پس چون تالی باطل است، مقدم باطل خواهد بود.
اما بیان ملازمه این است: ــ در ابتدا که برهان را ذکر می کند مسامحه و تزلزل وجود دارد ولی با توجه به ذیل کلماتش، ما از آغاز برهان را صحیح تقریر می کنیم ــ برای تعقل کردن قوۀ عاقله این جسم را، یا خود صورت آن جسم که در خارج است کافی است تا آن قوه آن را درک کند، پس باید دائم التعقل باشد؛ زیرا همیشه در آن جسم قوه هست و صورت خارجی آن هم همیشه هست.
یا جهت تعقلش این است که صورتی از آن جسم و آن آلت که محل قوه است باید در قوه حاصل باشد تا بتواند آن را ادراک کند و چون آن قوه در صورت خارجیۀ جسم است، اگر یک صورتی هم از آن صورت خارجیه در قوه حاصل آید، لازم می آید از یک ماهیت دو صورت در یک جا جمع باشند؛ و حال آنکه تمایز و انفکاک دو صورت از یک ماهیت به واسطۀ این است که هر یک تمیّزاتی و تقارناتی داشته باشند که غیر تمیّزات و تقارنات دیگری باشد. و اگر تقارنات و ضمایم هر دو یکی باشد اینها در دوئیت و اثنینیت باقی نمی مانند و چون قوۀ عاقله در جسم است، پس آنچه از صورت در آن باشد، باید در جسم هم باشد، پس لازم می آید صورت جسم، در جسم باشد. یعنی علاوه بر صورت خارجیه، صورت معقولۀ در عاقله هم در آن باشد و این اجتماع مثلین است که محال است. علاوه بر این گفته می شود: یکی از دو صورت اولویت ندارد که عاقله باشد و دیگری معقوله باشد.
اگر گفته شود: صورت ثانیه حالّ در اوّلی است نه در مادۀ او، پس صورت ثانیه، أولی است به اینکه معقوله باشد.
گفته می شود: ما کلام را به أولی بودن یکی به اینکه حالّ باشد عودت می دهیم.
و بالجمله: این برهان به شکل قضیۀ استثنائیه ای است که مرکب است از متصله ای که مؤلف باشد ازحملیه ای که مقدّم قرار داده شده، و منفصلۀ حقیقیه ای که تالی باشد. و قضیه این است: اگر قوۀ عاقله در جسم منطبع باشد، یا نسبت به این جسم، دائم التعقل است و یا دائماً غیر متعقل می باشد. تالی باطل است؛ بدین جهت که
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 3)صفحه 20
می بینیم گاهی متعقل است و گاهی غیر متعقل است پس مقدّم هم باطل است.
والحاصل: چون نقیض تالی، بالوجدان ثابت است تالی باطل بوده پس مقدّم هم باطل می شود و ثابت می شود که قوۀ عاقله حالّ در جسم و جسمانی نیست.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 3)صفحه 21